به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « شالوده شکنی » در نشریات گروه « فلسفه و کلام »

تکرار جستجوی کلیدواژه «شالوده شکنی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • فرشاد گودرزی*، اسدالله بابایی فرد
    دین یکی از مهمترین پدیده های بشری است که در هر دوره تاریخی جایگاه ویژه ای در دستگاه نظری اندیشمندان و متفکرین حوزه علوم انسانی داشته است، بسیاری از اندیشمندان، دوران مدرنیته و ظهور عصر روشنگری را دوران افول دین دانسته اند، اما ظهور عصر پست مدرنیته، زنگ خطری برای عصر مدرن و مفاهیم برساخته این دوره بود، در این پژوهش سعی بر آن شده است که مقوله ای چون دین را از منظر اندیشمندان پست مدرنیته مورد بررسی قرار دهیم. بر همین اساس در پژوهش حاضر پدیده ای چون دین را از منظر اندیشمندان جریان ساز پست مدرن چون دلوز، دریدا، لیوتار، بودریار بررسی شده است و نوع نگاه هر کدام از این اندیشمندان را بر مبنای دستگاه نظری شان به دین مورد بررسی قرار داده ایم. نتایج این مقاله نشان داد که دین در عصر پست مدرن نیز با تناقض های متعددی رو به رو است که این تناقض ها نشان دهنده عدم سازگاری بنیان های معرفتی دین و پست مدرنیته است، بر مبنای نتایج این پژوهش و نوع نگاه متفکرین پست مدرن می توان ادعا کرد که بنیان های معرفتی و شناختی دین و پست مدرنیته با یکدیگر سازگاری ندارند.
    کلید واژگان: پست مدرنیته, دین, شالوده شکنی, مدرنیته}
    Farshad Goudarzi *, Asadollah Babaeifard
    Religion is one of the most important human phenomena that has had a special place in the theoretical apparatus of thinkers and thinkers in the field of human sciences in every historical period. It was the modern era and the concepts created during this period, in this research, an attempt has been made to examine a category such as religion from the perspective of postmodern thinkers. Accordingly, in the present research, a phenomenon such as religion has been examined from the perspective of postmodern thinkers such as Deleuze, Derrida, Lyotard, Baudrillard, and the type of view of each of these thinkers has been examined based on their theoretical apparatus. Am. The results of this article showed that religion in the postmodern era also faces many contradictions that these contradictions show the incompatibility of the epistemic foundations of religion and postmodernity. Based on the results of this research and the perspective of postmodern thinkers, it can be claimed that Religion and postmodernity are not compatible with each other.
    Keywords: breaking the foundation, Modernity, Postmodernity, Religion}
  • محمد خسروی شکیب، سیده پروین جوادی

    رزم‌نامه بزم‌نامه فردوسی یکی از برجسته‌ترین شاهکارهای ادبی جهان است که پر از نام و سرگذشت پهلوانان، شاهان،‌ نامیرایان، زنان و حتی ضدقهرمانان است؛ و به‌نظر می‌رسد که در این میان برخلاف دیدگاه شارحان شاهنامه، پهلوانان این اثر ارزشمند، چندان هم پهلوان نبوده‌اند و گاه حتی بویی از مرام پهلوانی نبرده‌اند و چنان در خور و خواب و خشم و شهوت غرق شده‌اند که به‌هیچ عنوان شایسته نام پهلوان نیستند. پیوند تهمینه و رستم، نزاع گیو و طوس بر سر تصاحب دختری گریخته از خانه، حیله در کار کردن رستم و کشتن ناجوانمردانه سهراب و... نمونه‌های بارزی هستند که با منش پهلوانی فرسنگ‌ها فاصله دارند و هیچ بعید نیست که اخلاق پهلوانی بزرگ‌ترین گمشده عصر فردوسی بوده باشد؛ به‌ویژه آنکه فردوسی از نظر زمانی، فاصله کوتاهی با علی‌بن ابی‌طالب (ع)، آن سرلوحه حقیقی پهلوانان عالم داشته است؛ و بسیار عجیب به‌نظر می‌رسد که این نکته «اظهر من‌الشمس» تا به امروز از نگاه تیزبین شارحان شاهنامه و بزرگان عرصه ادب فارسی دور مانده است. نگارندگان این مقاله چنین می‌پندارند که عنوان «پهلوان»‌ی که فردوسی در قرن چهارم به برخی از شخصیت‌های شاهکار خویش داده است، مشابه همان عنوان «زاهد»ی است که حافظ در قرن هشتم، دین‌فروشان دنیاپرست را با آن به باد تمسخر گرفته است. این مقاله به شیوه مطالعات کتابخانه‌ای تدوین شده و فارغ از ذکر ویژگی‌های سبکی و زبانی شاهنامه، بر آن است تا با رویکرد شالوده‌شکنی، تنها گوشه‌هایی از خصایص پهلوانان شاهنامه را بیان کرده و به اثبات این نکته بپردازد که فردوسی به ریشخند برخی از شخصیت‌های شاهکار ادبی خود را «پهلوان» نامیده است؛ همان‌گونه که حافظ از سر درد، ریاکاران عصرخویش را زاهد و محتسب خوانده است.

    کلید واژگان: شاهنامه, شالوده شکنی, سیرت پهلوانی, رستم, علی بن ابی طالب (ع)}
  • علیرضا قائمی نیا
    جهان جدید غرب بر پایه خودبنیادی عقل استوار شده است و عقل جدید (عقل خودبنیاد) هرگونه مرجع معرفتی بیرون از خود را نفی می کند. حال چرا در این فضا عرفان اهمیت پیدا می کند؟ عرفان با عقل خودبنیاد، سر ستیز دارد و اهمیت یافتن آن در این جهان، گونه ای پارادوکس به شمار می آید. در این مقاله برآنیم تا پاسخ های مختلفی را که به این پرسش داده شده است، بررسی کنیم. مهم ترین پاسخ هایی که در غرب مطرح شده اند، عبارتند از: سنت گرایی، شالوده شکنی و مخالفت با عقل جدید و ساختی گرایی.
    کلید واژگان: عرفان, تجربه عرفانی, مدرنیسم, خودبنیادی, ساختی گرایی, سنت گرایی, شالوده شکنی, پست مدرنیسم}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال