جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "فاعل بالعنایه" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"
تکرار جستجوی کلیدواژه «فاعل بالعنایه» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
بحث از فاعلیت الهی و نحوه آفرینش موجودات، همواره از مباحث چالش برانگیز بوده و هر متفکری بر اساس نظام فکری خود، نظری در اینباره ارایه داده است. در این میان، ملاصدرا درباره نحوه فاعلیت خداوند در آثار مختلف خود، گاهی قایل به فاعلیت بالعنایه شده است و گاهی قایل به فاعلیت بالتجلی. این دو نظریه بظاهر متناقض، سبب شده تا شارحان آثار وی تلاش کنند مقصود اصلی و نهایی او را برملا سازند. در این مقاله که بروش توصیفی تحلیلی نگاشته شده، به نظر ملاهادی سبزواری و علامه حسن زاده آملی، در مقام دو شارح مهم مکتب حکمت متعالیه، پرداخته شده و روشن میشود که سبزواری با ارجاع فاعلیت بالتجلی به عنایت بالمعنی الاعم، سعی در ایجاد سازگاری بین این دو نظریه دارد، ولی حسن زاده آملی با تفسیری خاص که از نظر مشایین درباره فاعلیت خداوند ارایه میدهد، فاعلیت بالعنایه را با فاعلیت بالتجلی یکسان میداند. اما بنظر نگارنده، مقوم اصلی فاعل بالعنایه که باعث شده ملاصدرا قایل به آن شود، علم فعلی است؛ بهمین دلیل او با پذیرش فاعل بالعنایه، اموری همچون زیادت علم بر ذات که مشایین در اینباره مطرح کرده اند را پذیرفته است. با این بیان میتوان بین عبارات مختلف صدرالمتالهین درباره نحوه فاعلیت الهی جمع کرد و دیدگاه وی را ناظر به علم فعلی دانست که این علم فعلی در فاعل بالعنایه نیز وجود دارد؛ بهمین دلیل است که وی در فاعلیت خداوند از فاعلیت بالعنایه سخن میگوید و این امر تعارضی با فاعلیت بالتجلی ندارد.
کلید واژگان: فاعل بالعنایه, فاعل بالتجلی, علم فعلی, ملاصدرا, ملاهادی سبزواری, حسن زاده آملیThe discussion of divine activity and the quality of the creation of existents has always been a challenging discussion, and different thinkers have provided different views, each based on their philosophical thoughts. Among them, Mullā Ṣadrā has sometimes acknowledged agent-by-foreknowledge and sometimes agent-by-self-manifestation regarding the quality of God’s Agency in his various works. These two apparently contradictory views have made the commentators of his works to try to reveal his ultimate intention. This paper, which has been written following a descriptive analytic method, discusses the views of Mullā Hādī Sabziwārī and Ḥassanzādeh Āmulī as two of the important commentators of the Transcendent Philosophy and concludes that, through referring agent-by-self-manifestation to providence in its general sense, Sabziwārī tries to reconcile these two views. However, with his particular interpretation of the Peripatetics’ view of God’s agency, Ḥassanzādeh Āmulī equates agent-by-foreknowledge with agent-by-self-manifestation. Nevertheless, the authors believe that the main basis of agent-by-foreknowledge that has persuaded Mullā Ṣadrā to acknowledge it is active knowledge. For this reason, by accepting agent-by-foreknowledge, he agrees with such affairs as the addition of knowledge to essence, which the Peripatetics have suggested in this regard. Accordingly, we can conclude from Mullā Ṣadrā’s different statements about the quality of divine agency that his view is based on active knowledge, which also exists in agent-by-foreknowledge. Hence, he speaks of agency-by-foreknowledge in relation to God’s Activity, which is consistent with agent-by-self-knowledge.
Keywords: agent-by-foreknowledge, age-by-self-manifestation, active knowledge, Mullā Ṣadrā, Mullā Hādī Sabziwārī, ‘Allāmah Ḥassanzādeh Āmulī -
یکی از مباحث مهم در الهیات بالمعنی الاخص، تبیین چگونگی فاعلیت حضرت حق است؛ آنچه به عنوان دیدگاه منتخب ملاصدرا از آثار این حکیم قابل درک است، نظریه فاعلیت بالتجلی است؛ طبق این دیدگاه خداوند متعال بر اساس علم به ممکنات، که عین ذات خداوند، بلکه عین علم به خود او است، فاعل بی واسطه ی همه ی موجودات امکانی است، بگونه ای که ممکنات، موجودات رابط بوده و تنها موجود اصیل، حضرت حق متعال است. با این وصف، ملاصدرا در برخی آثارش و در مبحث مرتبط با تبیین نوع فاعلیت الهی، فاعلیت بالعنایه را به عنوان دیدگاه منتخب خویش، معرفی می کند، حال آنکه فاعلیت بالعنایه دیدگاه منتخب فیلسوفان مشاء محسوب می شود. بکارگیری این اصطلاح، سبب این ابهام شده است که در نهایت، دیدگاه ملاصدرا چه تفاوتی با دیدگاه حکمای مشاء در نحوه ی فاعلیت الهی دارد. در این نوشتار، رویکردهای مختلف فلاسفه ی صدرایی: رویکرد حکیم سبزواری و حکیم زنوزی، رویکرد ملا علی نوری، و رویکرد استاد حسن زاده آملی، در جهت رفع این ابهام، طرح و بررسی انتقادی شده است، و در نهایت، راه حل حکیم ملاعلی نوری تقویت شده است. بر طبق رویکرد منتخب، فاعلیت عنایی همچون علم عنایی، اصطلاحی مختص به حکمت مشاء نیست، و مختصات حکمت مشاء همچون زیادت علم بر ذات، مقوم آن نیستند.
کلید واژگان: فاعلیت الهی, فاعل بالعنایه, فاعل بالتجلی, زیادت علم الهی بر ذات, صدرالمتالهینSophia Perennis, Volume:16 Issue: 2, 2020, PP 219 -235Explanation of God's agency is one of the most important topics in philosophical theology. The causality through self-manifestation (Fa'aliyyat Bi al Tajalli) is perceived as Mulla Sadra's chosen point of view in his works. According to it, God, based on his knowledge of the creatures, which is the same to essence of God, but is the same to his knowledge to Himself, is the immediate creater of all creations, so that the creations are Dependent Creatures in their essense, and God is the only original being. However, Mulla Sadra in some of his works, discribtes the theory of causality through providence (Fa'aliyyat Bi al inayat), that is considered as Peripatetic philosophers' view, as his chosen theory in circumstance of God's agency. So, using this term by Mulla Sadra has led to this ambiguity that wht's the ultimate view of Mulla Sadra in this issue, and what's the different between Mulla Sadra and peripatetic philosophers in this topic. This article has describsed the solutions suggested by Sadrai Philosophers, and finnaly, has chosed Mulla Ali's view as a correct. Based on chosen solution, the term of (Fa'aliyyat Bi al inayat) isn’t specific for peripatetic philosophers, and their specifics views, aren’t inherent of this term.
Keywords: God's Agency, by Providence, by self-manifestation, otherness of divine Knowledge by God, Mulla Sadra -
ابن سینا معتقد است که واجب الوجود در آفرینش عالم هستی به دنبال غرضی نیست. وی در کتاب اشارات که جزو آخرین تالیفات فلسفی او به شمار می آید بر این مطلب پافشاری می کند که نباید در کارهای واجب الوجود هیچ حسن یا اولویتی مدنظر باشد؛ زیرا هر فاعلی که برای به دست آوردن حسن یا اولویتی، فعلی را انجام دهد، ازنظر ذات و صفات کامل نیست، بلکه چنین موجودی ناقص بوده، به دلیل همین نقصان نمی تواند واجب الوجود باشد.
ابن سینا بر آن است که ملک و شاه حقیقی هیچ نیازی در وجودش نیست، اما همگان به او محتاج اند و فعل او «جود» به معنای حقیقی است و در آن هیچ غرض و غایتی نیست؛ زیرا آنجایی که غرض درکار باشد، مسلما اولویتی برای فاعل آن لحاظ شده است، به بیان دیگر، از آنجا که واجب الوجود غنی بالذات است، بر اثر غنای ذاتی او هیچ چیزی نمی تواند هدف و غرض ذات حق باشد؛ زیرا داشتن غرض با غنا و بی نیازی واجب در تضاد است؛ ازاین رو، حتی کارهای نیک جهان را نیز نمی توان به مثابه غرض برای واجب الوجود برشمرد، بلکه منشا صدور عالم هستی عنایت الهی است؛ یعنی ظهور نظام کلی جهان آفرینش با همه جزئیات و با اوقات و نظام شایسته آن، در علم ازلی واجب الوجود، سبب افاضه این نظام با همان ترتیب و تفصیل معقول خود ازسوی ذات حضرت حق می شود، پس با اینکه واجب الوجود فاعل مختار است، فاعلیت او از نوع فاعل بالعنایه می باشد.کلید واژگان: هدف آفرینش, غایت, غرض, فاعلیت حق تعالی, فاعل بالعنایه, فاعل بالقصد, فاعل مختار, ابن سینا, معتزله -
برخلاف ارسطو که اصل پایه در دستگاه فلسفی خود را «تمایز مابعدالطبیعی میان ماده و صورت» قرار داده بود تا به تمایز میان محسوس و نامحسوس و به محرک نامتحرک برسد که فاعل طبیعی است، ابن سینا «تمایز مابعدالطبیعی میان وجود و ماهیت» را برگزید تا به تمایز میان واجب و ممکن برسد و فاعل الهی یعنی «علت فاعلی ایجادی» و وجود محض را، که خدای تعالی است ثابت کند. اما ملاصدرا اصل پایه در دستگاه فلسفی خود را «تقدم وجود بر ماهیت» یا «اصالت وجود» قرار داد و با بحث از حقیقت عینی وجود و مراتب تشکیکی آن، به جای بحث از مصادیق وجود و صدق مفهوم وجود بر آنها، مسئله «فاعلیت ایجادی» را تعالی بخشید.
در این مقاله، پس از طرح اقوال مختلف در فاعلیت حق، در نهایت به این نتیجه خواهیم رسید که ابن سینا حق تعالی را فاعل بالعنایه به معنای اول می داند که صورت های ارتسامی زائد بر ذات و ماهیات متحقق در علم خود را به ماهیات موجود تبدیل می کند و لذا فاعلیت حق تعالی از نوع «ایجاد الشیء من شیء» است؛ اما ملاصدرا، در یک نظریه خداوند را فاعل بالتجلی و در نظریه دیگر، فاعل بالعنایه به معنای دوم می داند که علم عنایی او عین ذاتش است و خالقیت و فاعلیت را هم به این نحو می داند که عالم عبارت است از مجموعه ای از وجودات تعلقی و ربطی نسبت به وجود حق تعالی، که شعاع و جلوه ای از وجود اوست،پس «ایجاد الشیء لا من شیء» است.کلید واژگان: علت فاعلی, علت غایی, فاعل الهی, فاعل بالتجلی, فاعل بالعنایه, فاعل طبیعی, فاعلیت ایجادیIn spite of Aristotle، who settled the fundamental basis of his philosophical system «the metaphysical difference between matter and form»، to reach the difference between sensible and nonsensory and to reach the unmoved mover that is natural agent، Avicenna chose «the metaphysical difference between existence and essence» to reach the difference between necessity and possibility and to prove the divine agent، namely creational agent cause and pure being that is Allah Almighty. But Mulla Sadra discussed about objective reality of existence and its gradational degrees، instead of discussion about extensions of existence and conformity of the concept of existence on them، to settle the fundamental basis of his philosophical system «primacy of existence over quiddity» or «principality of existence». This article، explains various views about agency of Allah Almighty and finally concludes that Avicenna believes in Allah Almighty as agent-by-foreknowledge in the first sense، but Mulla Sadra believes in Allah Almighty as agent by self-manifestation and، in his another view، as agent-by-foreknowledge in the second sense.
Keywords: agent cause, final cause, natural agent, divine agent, agent, by, foreknowledge, agent by self, manifestation, creational agency, principality of existence -
یکی از اصلی ترین مسائل خداشناسی، مسئله فاعلیت خداست. فاعلیت خدا- همانند فاعلیت هر فاعل دیگری- ربطی کامل به علم او به فعلش دارد که آن نیز یکی دیگر از اساسی ترین مسائل الهیات است. مسئله فاعلیت خدا از آغاز تکون فلسفه اسلامی مورد توجه فیلسوفان مسلمان بوده است. یکی از نظریه های غالب در این باب، نظریه فاعلیت بالعنایه است. ابن سینا قائل به این نظریه است و صدرالدین محمد شیرازی (ملاصدرا) آن را پذیرفته و تغییراتی در آن داده است. نظریه ای دیگر در این مبحث نظریه عرفاست.
از نظر عرفا خدا فاعل بالتجلی است: فعل او ظهور اوست. حکیم ملاصدرا این نظریه را نیز پذیرفته است و بین آن با نظریه فاعلیت بالعنایه تعارضی نمی بیند. علامه طباطبایی نیز هردو نظریه را قبول دارد، نهایت آنکه در نظریه فاعلیت بالعنایه مورد قبول او اراده خدا به علم او برنمی گردد، بلکه از صفات فعل او محسوب است و این، بارزترین تفاوت بین رای او و رای ملاصدرا در این باب است.
کلید واژگان: ملاصدرا, علامه طباطبایی, فاعل بالعنایه, فاعل بالتجلی, علم, ارادهOne of the main theistic questions is the question of God's agency. His agency, like the agency of any other agent, is completely related with his knowledge of his action, which is another main question in theology. God's agency has been recognized by Muslim philosophers from the very first creation of Islamic philosophy. One of the main theories in this regard is the theory of agent-by-foreknowledge. One of the believers of this theory is Ibn-Sina. Molla-Sadra has also accepted it and has changed some parts of it. The theory of the mystics is another theory posed in this regard. They believe God is agent-by-self-manifestation; His action is his manifestation. Molla-Sadra has accepted this theory as well and believes there is no contradiction between this theory and the theory of agent-byforeknowledge. Allamah Tabatabai has accepted the two theories as well; yet in his accepted theory of agent-by-foreknowledge, God's will does not return to his knowledge rather his will is an active attribute. This is the main difference between his theory and Molla-Sadra's theory in this regard.Keywords: Molla, Sadra, Allamah TabatabaI, agent, by, foreknowledge, agent, by, self, manifestation, knowledge, will
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.