به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « قدم نفس » در نشریات گروه « فلسفه و کلام »

تکرار جستجوی کلیدواژه «قدم نفس» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • محمدصادق ارزیده

    بحث درباره حدوث یا قدم نفس انسانی، از با سابقه ترین و پرچالش ترین مباحث میان اندیشمندان است. متفکران با مبانی فکری و روش های تحقیقی گوناگون خود، دیدگاه های متفاوتی در این باره دارند. بسیاری از متکلمان اسلامی، قائل به قدم زمانی نفس هستند به استثنای گروه اندکی مانند خواجه نصیر که قائل به حدوث آن است. در بین فلاسفه، افلاطون بنا بر قول به مثل، معتقد به قدم نفس است. در مقابل، شاگرد او ارسطو، ابن سینا و شیخ اشراق، با رد قول به قدم نفس بصورت برهانی، قائل به حدوث آن هستند. در این میان صدر المتالهین شیرازی نیز قائل به حدوث آن است. البته وی با استفاده از مبانی حکمت متعالیه مانند حرکت جوهری، قائل به حدوث جسمانی و بقای روحانی نفس است برخلاف ابن سینا که قائل به حدوث روحانی نفس است. عرفا که در مبانی فکری صدرایی سهم مهمی دارند، به نظر می رسد به حدوث جسمانی نفس همراه با اعتقاد به وجود اندماجی آن نزد وجودات برتر خود قائل هستند.

    کلید واژگان: حدوث نفس, قدم نفس, جسمانیه الحدوث, روحانیه الحدوث, روحانیه البقاء}

    Discussion of the origination or pre-eternity of the human soul is one of the oldest and the most challenging discussions among the thinkers. The thinkers, with their various intellectual foundations and research methods, have different views in this regard. Many of the Islamic theologians believe in the temporal pre-eternity of the soul, except a small group including Khaja Nasir who believes in its origination. Among the philosophers, Plato – on the basis of his Ideas – believes in the pre-eternity of the soul. On the contrary, his pupil Aristotle, Avicenna, and Sheikh of Illumination reject the view of pre-eternity of the soul with their arguments, believe in its origination. Similarly, Mulla Sadra of Shiraz believes in its origination. He, however, uses the foundations of transcendental philosophy such as substantial motion to state his belief in corporeal origination of the soul and its spiritual survival – unlike Avicenna who believes in the spiritual origination of the soul. The mystics who have an important share in Mulla Sadra’s intellectual foundations seems to believe in the corporeal origination of the soul along with a belief in its integrative existence with its higher beings.

  • محسن طاهری *، غزاله رفیعی، اعلی تورانی
    ملاصدرا معتقد است نفس در آغاز موجودی مادی است و با حرکت جوهری خود به مرتبه تجرد می رسد و پس از طی کردن مراتب کمالات و تحولات جوهری، به تجرد کامل نایل می آید و از بدن بی نیاز می شود. در واقع، نفس مولود عالم طبیعت است و قبل از خلقت ابدان وجود ندارد. اما در برخی از احادیث و روایات رسیده از ائمه که از نظر محدثان در حد تواتر است خلقت ارواح و نفوس انسان ها پیش از ابدان دانسته شده است. از آنجایی که ملاصدرا فیلسوفی شیعی است، برای روایات صادرشده از پیامبر و اهل بیت او حجیتی کمتر از عقل قائل نیست. لذا در صدد تبیین عقلانی از روایات است. وی برای وجود نفس قبل از بدن و عالم طبیعت دو تفسیر مطرح کرده است؛ یکی وجود جمعی عقلانی و دیگری وجود انسان نفسی.
    کلید واژگان: قدم نفس, حدوث جسمانی, وجود جمعی عقلانی, تقدم انسان نفسی, انسان حسی, ملاصدرا}
    Ghazaleh Rafiei, Aa’La Toorani, Mohsen Taheri *
    Mulla Sadra believes that Soul, at very beginning, is material in nature which become spiritual through substantial motion and then ascends through levels of spiritual perfection, arrives at absolute immaterialism and become free from want of body. In fact, soul is newborn of natural universe and fails to exist prior to corporal manifestation. However, in some traditional sources and quotation from immaculate Imams- which some narrators believe that are quoted through successive witness- the creation of souls is prior to creation of bodies. Since, Mullah Sadra is a Shiite philosopher, to interpret the issued narrations and Hadith from the holy prophet and Immaculate Imams; he relies on logical evidences and tries to explain them through logical reasoning. Accordingly, concerning the existence of soul before corporal manifestation and universe, he provides two interpretations; logical collaborative existence and spiritual human existence.
    Keywords: Non-Temporality of Human Soul, Corporal Appearance, Intellectual Collaborative Existence, Priority of Pre-Intellectual, Mental Man, Sensual Man, Mulla sadra}
  • فریال اسکندری، محمد سعیدی مهر*، امیر عباس علی زمانی
    ابن سینا معتقد است که نفوس انسانی قبل از بدن موجود نیستند و سپس در بدنها به وجود می آیند یعنی پس از این که اجسام به وجود آمدند، نفوس به آنها ملحق می گردند. چون اگر نفوس قبل از اجسام موجود باشند همه دارای وجودی منفرد خواهند بود و در این صورت تکثردر آنها جایز نیست .علت این سخن ابن سینا آن است که وی بر این عقیده است که تکثر، تنها مربوط به بدنهایی است که نفوس به آنها ملحق می گردند و نمی تواند از جانب نفوس باشد؛ چون نفوس مجرد هستندو در مجردات تکثر وجود ندارد. اما حقیقت آن است که همان گونه که جواهر مادی متکثرند، جواهر مجرد هم باید متکثر و متمایز باشند و خلاف این امر، منجر به محال خواهد شد. دلیل دیگر ابن سینا بر حدوث نفس، اعتقاد به نفی تعطیل است اما علاوه بر این که اصل نفی تعطیل قابل قبول نیست این اصل اساسا شامل مجردات نمی گردد.
    کلید واژگان: ابن سینا, حدوث نفس, قدم نفس, تکثر نفس, تعطیل}
    Faryal Eskandari, Mohammad Saedimehr *, Amirabas Alizamani
    Avicenna believes that human souls do not exist without their bodies, and then, they are created in their bodies. because if they exist without and before their bodies , they all have a single existence, but the Plurality is not permissible ;Avicenna says this because of he believes that plurality is only relates to bodies that the souls join to them and cannot relate to souls, because the souls are single and there is not any plurality in singles; the plurality is only due to the bodies in which the souls join them, but the truth It is that, divine jewelry should be Multiplied and distinct too, and the opposite will lead to impossible. The other reason for Avicenna for the occurrence is the belief in the negation of the’ principle of closure’ but, moreover, this principle is not acceptable, it does not essentially include immaterial world because it only relates to to the nature.
    Keywords: Avicenna occurrence of soul, oldness of soul, plurality of soul, the principle of closure}
  • محمد میری*
    صدرالمتالهین بر آن است که نفس، از جهت کینونت عقلی خود در نشئات پیشین، به نحو عقلی موجود بوده است و در عین حال، از آن جهت که نفس مدبر بدن است و در نحوه وجود خود، تعلق ذاتی به بدن دارد، جسمانیه الحدوث است. او بین این دو نظریه به ظاهر متهافت، به خوبی جمع کرده است. اگرچه این نگاه صدرایی در حوزه فلسفی، کاملا ابتکاری است، اما در آثار عارفانی همچون ابن عربی نیز به وضوح رد پای این نظریه به چشم می خورد؛ به این معنا که ابن عربی نیز از سویی بر وجود نفس در نشئات سابق بر دنیا تاکید دارد و از سوی دیگر، بر حدوث جسمانی نفس در نشئه دنیا اصرار می ورزد.
    کلید واژگان: حدوث نفس, قدم نفس, نشئات سابق نفس, جسمانیه الحدوث}
    Muhammad Miri*
    Mulla Sadra maintains that the soul has – rationally – existed by its intellectual existence in its previous stratums. At the same time, since the soul is the manager of the body and essentially belongs to the body in its mode of existence, it has physical origination. He has successfully reconciled these two apparently floundering views. Although this philosophical view of Mulla Sadra is quite innovative, its traces are clearly found in the works of mystics such as Ibn Arabi. In other words, Ibn Arabi emphasizes the existence of the soul in previous stratums on the one hand, and stresses the physical origination of the soul in its worldly mode, on the other.
    Keywords: origination of the soul, eternity of the soul, previous origination of the soul, physical origination}
  • محمد قمی*، محمد جواد اسماعیلی
    ابن سینا نفس را «روحانیه الحدوث و البقاء» و ملاصدرا آن را «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء» می داند. ملا محمدصادق اردستانی در الحکمه الصادقیه، معتقد است که حدوث نفس نه با تجرد آن سازگار است و نه با بقاء آن. وی قائل به قدم و وحدت نفس شده است. از دیدگاه ابن سینا و حکمای دیگر، قول به «قدم و وحدت نفس» با دو محذور اساسی مواجه است: 1- اگر نفس بعد از تعلق به بدن متکثر نشده باشد، می بایست همه انسان ها در همه صفات یکسان می بودند؛ 2- اگر نفس بعد از تعلق به بدن متکثر شده باشد، امر مجرد، به نحو بالقوه و بالفعل انقسام می پذیرد. حکیم اردستانی در الحکمه الصادقیه، مدعای خود را به گونه ای تبیین کرده که با دو محذور یادشده مواجه نشود. در این نوشتار، با بهره گیری از آثار فلسفی اردستانی، دیدگاه وی در باب نفس، تبیین شده است.
    کلید واژگان: ابن سینا, اردستانی, قدم نفس, حدوث, جعل, الحکمه الصادقیه}
  • محمد میری
    صدرالمتالهین از سویی نظریه قدیم بودن نفس را ابطال کرده و معتقد به حدوث نفس شده است و از سوی دیگر، بر این باور است که نفس، پیش از حدوث جسمانی خود در این دنیا، در نشئآت پیشین، دارای هستی و کینونت عقلی بوده است. در این پژوهش برآنیم تا راه برون رفت از این تنافی ظاهری میان دو نظریه یادشده را در اندیشه صدرالمتالهین بیابیم؛ چراکه خود صدرالمتالهین در موارد فراوانی به طرح این مسئله پرداخته و تاکید کرده است که هر کدام از این دو نظریه، به اعتباری خاص، برای نفس، اثبات پذیر است؛ به این معنا که نفس، به اعتبار کینونت عقلی خود، قدیم است و در عین حال، از آن جهت که نفس است و به عبارت دیگر، به لحاظ نحوه وجود تعلقی خود در نشئه دنیا، حادث به حدوث جسمانی است.
    کلید واژگان: حدوث نفس, قدم نفس, کینونت عقلی نفس, وجود جمعی نفوس, نحوه وجود نفس}
    Muhammad Miri
    Mulla Sadra has nullified the theory of eternity of soul, believing in origination of soul on the one hand, and holding that soul – in previous origin, before its origination in this world – enjoyed intellectual existence. In the present study, we attempt to find the way out of this seeming disparity between the two theories in Mulla Sadra’s thought. This is because Mulla Sadra has dealt with this issue on numerous occasions, stressing that each of these two theories, in a certain meaning, can be proved for soul. In other words, soul is eternal because of its intellectual existence, and at the same time, is originated with physical origination because of its very being soul and in view of its belonging to worldly origin.
    Keywords: origination of soul, eternity of soul, rational existence of soul, collective existence of souls, the way the soul exists}
  • علی اصغر جعفری ولنی، زینب محمدنژاد
    ملاصدرا در تبیین ادراک، بویژه ادراک عقلی، از سویی با توجه به مبانی فلسفه اش از قبیل اصالت و تشکیک وجود، مساوقت وجود با علم و حرکت جوهری دیدگاهی خاص و متفاوت با گذشتگان دارد و از سوی دیگر، نظریه قدم نفس افلاطون را بر اساس کینونت نفس در عالم مفارقات، همسو با دیدگاه خود درباره حدوث جسمانی نفس تلقی میکند؛ چراکه این کینونت در عالم مفارقات و عقول مجرد بصورت جزئی و ناقص نبوده و نفس در قوس نزول با حرکت جوهری جسم، حدوث جسمانی می یابد و در قوس صعود دوباره به عالم عقول بازمیگردد. این سیر وجودی همان سیر معرفتی نیز هست. بهمین سبب، در ادراک عقلی نفس عالم عقل را مشاهده میکند، همان عالمی که در ابتدای قوس نزول در آن وجودی عقلی داشته است.
    با در نظر گرفتن درهم تنیدگی وجودشناسی و معرفت شناسی در فلسفه ملاصدرا، همانگونه که سیر نفس انسان در عوالم وجود سعه وجودی او را بدنبال دارد، رحلت از هر کدام از عوالم بسوی عالم دیگر، تکامل ادراکات از حسی و خیالی به عقلی را نیز در پی دارد. ملاصدرا درباره ادراکات عقلی برخلاف ادراکات حسی و خیالی، قائل به افاضه مفاهیم عقلی از سوی عقول مفارق به نفس و مشاهده از دور آنها توسط نفس است. بنابرین علیرغم اینکه ملاصدرا نظریه تذکر افلاطون را نپذیرفته، نگاه خاص او به ادراک عقلی میتواند نوعی تذکر و یادآوری باشد؛ گرچه بر اساس تفاوت مبانی افلاطون و ملاصدرا نمیتوان این دو را کاملا منطبق بر یکدیگر دانست.
    کلید واژگان: ملاصدرا, افلاطون, قدم نفس, تذکر, تعقل, مشاهده از دور}
  • داود محمدیانی
    در حوزه علم النفس در فلسفه» اسلامی، دو نظریه پیرامون مسئله حدوث و «پیدایش نفس» مطرح شده است؛ نظریه حدوث روحانی را ابن سینا مطرح کرده و ملاصدرا مبتکر نظریه حدوث جسمانی نفس میباشد. اما بر خلاف تصور ملاصدرا هیچگاه مقصود ابن سینا از تجرد نفس هنگام حدوث، تجرد کامل و در حد عقل بالفعل نبوده و بهمین دلیل اشکالات ملاصدرا به ابن سینا وارد بنظر نمیرسد و قابل جواب است؛ همانطور که مقصود ملاصدرا از جسمانی بودن حدوث نفس، جسم بودن یا از سنخ جسمانیات بودن نفس نیست بلکه مراد اینست که نفس هنگام حدوث در حد عقل بالقوه و در نهایت مرتبه» جسمانیات و ابتداء مرتبه مجردات است. قرائن دیگری نیز وجود دارد که سخن این دو حکیم را به هم نزدیک و قابل تطبیق میسازد.
    کلید واژگان: حدوث روحانی, حدوث جسمانی, قدم نفس, عقل هیولانی, عقل بالقوه, عقل بالفعل}
  • زهره سادات ناجی، رضا اکبریان
    روشن کردن این مطلب که مسئله نفس و حدوث یا قدم آن چگونه ذهن افلاطون و ملاصدرا را به خود مشغول داشته، هدف اصلی این نوشته است. چه دلایلی افلاطون را قائل به قدم نفس کرد؟ چرا فلاسفه اسلامی، خصوصا ملاصدرا، علی رغم نپذیرفتن این دلایل با چنین محذوراتی مواجه نشدند؟ برای دست یابی به چنین هدفی، علاوه بر بررسی آثار این دو اندیشمند، موقعیت اجتماعی و دغدغه های فکری هر یک از دو متفکر که منجر به بروز و ظهور تفکرات خاص آنها شده، بررسی می شود. به نظر می رسد رفع مشکلات مربوط به مسئله نفس افلاطون میسر نمی شود مگر با نگاه وجودی فلاسفه اسلامی و به نحو خاص ابداعات ملاصدرا در این فلسفه.
    کلید واژگان: قدم نفس, نفس, حدوث نفس, ملاصدرا, افلاطون}
    Zohreh Sadat Naji, Reza Akbarian
    The present paper mainly seeks to elaborate on how the problem of soul and its temporality or eternity occupied Mulla Sadra and Plato's minds. What reasons made Plato to believe in eternity of soul? Why Muslim philosophers, especially Mulla Sadra, did not face such constraints in spite of the fact that they did not accept these reasons? To this end, the present paper reviews not only these two thinker's works but also their social status and intellectual concerns, which resulted in developing their specific thoughts. It seems that the problems related to the issue of soul cannot be solved except with Muslim philosopher's existential view and particularly with Mulla Sadra's innovations in philosophy.
    Keywords: eternity of soul, soul, temporality of soul, Mulla Sadra, Plato}
  • معصومه سادات سالک
    موجودات مثالی به رغم تجرد، از عوارض ماده (مقدار، اندازه و شکل) خالی نیستند؛ در حالی که این عوارض، به گونه ای در تعین شخصی و در نتیجه تفرد موجودات، نقش دارند و باعث جزئی شدن این صور می شوند. با فرض «مرتبهٴ مثالی» برای نفس انسانی، می توان سابقه ای در این عالم برای انسان تصور کرد. در این تصور به تعداد افراد مادی کثرت عددی خواهیم داشت. بنا بر نظر ملاصدرا نفس انسانی، جسمانیه الحدوث است و سابقهٴ چنین نفسی، به وجود جمعی عقلانی در صقع ربوبی و یا عالم مفارقات عقلی، ارجاع داده می شود. با این تفسیر، هم حدوث نفس انسان محفوظ می ماند و هم پیامدهای عقلی محال و توالی فاسد قدم نفس، مجال بروز نمی یابند. بنابراین سلسلهٴ تنزلات به ویژه مراتب قبلی وجودات تنزل یافته در قوس نزول، با مبنای حدوث جسمانی نفس، چندان قابل جمع به نظر نمی رسد و پیشینهٴ وجود عقلی نفس با وجود تاکید فراوان صدرالمتالهین بر وجود مثالی موجودات تبیین چگونگی حدوث آن را از مرتبهٴ عقلی به عالم ماده، دشوار می سازد. شاید بتوان این ناسازگاری را با فرض سابقهٴ مادهٴ بدن، به عنوان متحد صورت انسانی، حل کرد؛ اما ماده در فلسفهٴ صدرایی نقش کم اهمتی دارد، و علاوه بر آن ابداعی است و نمی تواند در این مرتبه نقشی داشته باشد. بر اساس مبانی صدرایی، فرض پیوند مستقیم میان مادهٴ متحد با صورت (در عالم ماده) با مادهٴ مثالی، فرضی نادرست است. در پاره ای از آثار ولی عباراتی می توان یافت که اعتقاد به مرتبهٴ مثالی نفس انسانی را در سلسلهٴ نزولی نشان می دهد و وجه قدم نفس را تقویت می کند و بر ابهامات نظریهٴ «جسمانیه الحدوث» می افزاید.
    کلید واژگان: حدوث نفس, عالم مثال, قوس نزول, قدم نفس, ملاصدرا}
    Masoomeh Sadat Salek
    Despite their immateriality, temporal beings are not void of material attributes (i.e. quantity, measure, and shape), while such attributes are somehow involved in the individual specification and thus individuation of beings and they lead to the particularization of these forms. Assuming an ‘Imaginable stage’ for the human ego, one is also able to imagine some precedence for humans in this world. In such an imagination, there will be a numerical plurality as many as the corporeal individuals. Based on Mulla-Sadra’s viewpoint, the human ego is of corporeal originatedness and the precedence of such an ego is referred to the existence of an intellectual congregation in the Divine Areal Region or in the world of intellectual transcendents. Through such an interpretation, not only the idea of the originatedness of human ego remains preserved, but the rationally impossible consequences and the invalid succession of the idea of the eternal existence of ego will not find the opportunity to manifest. Therefore, the descending hierarchy, especially the subsequent stages of the fallen existences in the Arc of descent, does not seem reconcilable with the view of corporal originatedness and the background of the intellectual existence of ego, despite Sadr-ol-Mote’alehin’s great emphasis on the imaginable existence of existences, makes it difficult to explicate the manner of their origination from the intellectual stage to the material world. It might be possible to do away with this contradiction by assuming the pre-existence of the material making up the body as a common factor in human form; however, material is of little significance in Mulla-Sadra’s school of philosophy, in addition, it is innovative and cannot be employed in this stage. Based on Mulla-Sadra’s views, the assumption as to the existence of a direct link between the common matter of the form (in the material world) and the imaginable matter is an invalid assumption. However, in some scientific works some statements can be found that indicate a belief in a stage of human imaginable ego in the stages in the Arc of descent and support the view of the eternity of the ego and add to the vagueness of the theory of ‘Corporeal Originatedness’.
    Keywords: Originatedness of ego, Imaginable world, Arc of descent, Eternity of ego, Mulla, Sadra}
  • سیده مریم کطاییان، موسی ملایری
    کسب علم ودانش ازبهترین ویژگی های آدمی است که روایات متعددی تحصیل آن را واجب وسبب کمال انسان دانسته اند. اما نکته ای که قابل توجه است اینکه ازکدام دانش آغازو به کدام مجهول بپردازیم. بی شک ضروری ترین نوع معرفت برای انسان، معرفت خویشتن است که با حصول ارزش های الهی ومتعالی برای آن، همراه است. به دنبال اهمیت معرفت النفس، حکما و متفکران اسلامی به جدیت به آن پرداخته اند. از مهمترین مسائل این باب بحث حدوث وقدم نفس است. در میان فلاسفه اسلامی، ملاصدرا حدوث نفس به واسطه حدوث بدن را مطرح می نماید واز میان محدثین علامه مجلسی، بحث تقدم نفس بر بدن را بیان می دارد. درمیان نظرات این دو بزرگوار نکاتی را می توان یافت که می توانند این دو نظر فلسفی و روایی را به یکدیگر نزدیک نمایند.
    کلید واژگان: حدوث نفس, قدم نفس, عالم ذر, تقدم نفس بر بدن, علامه مجلسی, ملاصدرا}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال