جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "ملال" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"
تکرار جستجوی کلیدواژه «ملال» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
ملال یا فقدان جذابیت تجربیات زندگی یکی از رنج های اجتناب ناپذیر نوع بشر از ابتدای تاریخ تاکنون بوده که با انقلاب صنعتی و مدرنیسم تشدید شد. در این میان اندیشمندان مختلف تلاش نموده تا چرایی و چگونگی این پدیده و راه غلبه بر آن را تبیین نمایند. راه حل های مدرن بر پناه بردن به صنعت مد و سرگرمی، تنوع بخشی به تجربیات و ایجاد تغییرات عینی و خارج از وجود فرد برای رهایی از ملال تاکید دارند؛ اما سورن کرکگور با انتقاد از راهکارهای مدرن و سکولار معتقد است ملال غیر از بیکاری و صورتی از آکدیا است که نشانه ی عدم توجه فرد به خدا در انجام وظیفه دینی است. از نظر کرکگور ملال اهریمنی و نتیجه انتخاب زندگی لذت گرایانه ی استحسانی یا اخلاقی است و راهکار اجتناب از آن انتخاب زندگی دینی و خودسازی از طریق تمایل به ایجاد ملکات اخلاقی مثبت مانند صبر، استقامت، امید، ایمان، عشق و شادی است. همچنین راهکار دیگر او برای اجتناب از ملال اتخاذ یک نگاه سابجکتیو، زیباشناسانه و انتزاعی به پدیده های عالم است. از نظر اوراهکارهای مدرن به واسطه ی تحلیل و تعلیل نادرست حس ملال، فرد را به تلاشی بی پایان برای تغییر محتوای دنیای بیرونی اش سوق می دهند. غافل از آنکه ریشه ی حل مسئله تغییر دنیای درونی از طریق اتخاذ نگاه زیباشناسانه و بازنگری شاعرانه ی تجربیات است.هدف این پژوهش تبیین، نقد و بررسی دیدگاه کرکگور در باب ملال به عنوان یک راهکار همسو با نگاه دینی است. همچنین تاکنون هیچ پژوهشی به زبان فارسی در تبیین دیدگاه بدیع کرکگور در باب ملال انجام نشده و آگاهی از آن می تواند راهکاری جدید در مواجهه با این چالش به ما عرضه بدارد.
کلید واژگان: ملال, آکدیا, زیباشناسی, حالت, ملال اهریمنی, بازنگری شاعرانه تجربیاتBoredom or the lack of attractiveness of life experiences has been one of the inevitable sufferings of mankind since the beginning of history, which intensified with the industrial revolution and modernism. Meanwhile, different thinkers have tried to explain the why and how of this phenomenon and the way to overcome it. Modern solutions emphasize taking refuge in the fashion and entertainment industry, diversifying experiences, and creating objective changes outside of the individual's existence to get rid of boredom. But Søren Kierkegaard, criticizing modern and secular solutions, believes that boredom is other than unemployment and a form of akadia, which is an emotional sign of a person's lack of attention to God in performing religious duties. According to Kierkegaard, boredom is demonic and the result of choosing a hedonistic or ethical life, and the way to avoid it is to choose religious life and self-improvement through the desire to create positive moral properties such as patience, perseverance, hope, faith, love and happiness. Also, his other strategy to avoid boredom is to adopt a subjective, aesthetic and abstract view of the phenomena of the world. From his point of view, modern solutions lead a person to an endless effort to change the content of his external world by analyzing and interpreting the feeling of boredom incorrectly. Unaware that the root of solving the problem is changing the inner world through adopting an aesthetic view and poetic revision of experiences.
Keywords: Boredom, Acedia, Aesthetics, Mood, Demonic Boredom, Poetic Reconstruction Of Experiences -
جرمی شیفر نشان داد که رویکرد کانت به مسئله وجود، دست کم دو نتیجه مشکل آفرین به بار می آورد. بر مبنای مشکل نخست، که «مشکل تناقض» نام گذاری شده است، نتیجه رویکرد کانت این است که «وجود»، هم محمول واقعی باشد، هم محمول غیرواقعی. بر مبنای مشکل دوم، موسوم به «مشکل بیهوده گویی»، دیدگاه کانت منجر به این نتیجه غیرقابل قبول می شود که موضوع هیچ گزاره ای مصداق دقیقی در خارج ندارد، یا هیچ حملی، حمل واقعی نیست. مقاله با صورت بندی این دو مشکل، شروع می شود. سپس آراء ریچارد کمپل و نیکلاس اوریت، ذیل عنوان «رویکرد منطقی»، توضیح داده می شوند. این دو فیلسوف، به کمک برخی حیله های منطقی، چون لحاظ «وجود» به عنوان محمولی صرفا رابطی یا معرفی معیار تمییز بین محمول های واقعی و غیرواقعی، تلاش کرده اند راه حلی برای مشکلات پیش گفته بیابند. در این مقاله نشان داده می شود که راه حل های این دو فیلسوف، که می شود گفت از بهترین راه حل های منطقی هستند که تاکنون ارائه شده اند، رضایت بخش و مشکل گشا نیستند.
کلید واژگان: اراده, اصل دلیل کافی, خرد, خیر و شر, رنج و لذت, ملال, ستمJerome Shaffer (1962) showed that Kant’s approach to the issue of existence results in at least two one. According to the first problem, which has been called “the problem of contradiction”, Kant’s approach implies that ‘exists’ is both a real and a non-real predicate. According to the second, which has been called “the problem of triviality”, Kant’s view of existence implies that in the act of predicating, either the subjects cannot have exact objects as their extensions and/or no predicate could be a “real” predicate. The paper starts by formulating these two problems. Then Richard Campbell’s (1974) and Nicholas Everitt’s (1995) views, under the title of “logical approach” are explained. These philosophers, using some logical tricks, such as considering ‘exists’ as a mere “relational predicate”, or introducing a demarcation criterion to make a proper distinction between real and non-real predicates, have tried to interpret Kant in such a way, as to find proper solutions to the aforementioned problems. In this paper, however, it is shown that none of these solutions, which are arguably among the best solutions that have ever been proposed, are successful and satisfactory.Keywords: Kant, existence, real predicate, problem of contradiction, problem of triviality, existential proposition -
خوش بینی و بدبینی نظری پی آمد تعیین نسبت وجودی و اخلاقی خیر و شر جهان بر حسب دیدگاهی خاص و ارائه ادله-ای پسینی یا پیشینی در توجیه آن است. هرچند شوپنهاور بنا به دیدگاه پیشینی اش بر وجود شر و نفی هر گونه تلقی وجودی خیر اصرار ورزیده و از این رو یک بدبین است، اما خوبی و خیر را در سپهر پدیداری به «مناسبت» ابژه ای خاص با تلاش معین اراده، و بدی و شر را به عدم چنین مناسبتی تعریف می کند. رویکرد شوپنهاور به مساله شر گرچه موکول به متافیزیک اراده و بازنمود او است، اما در امتداد تاریخ فلسفه، در بطن سنت مسیحی و در ربطی دوسویه با سرگذشت و اوضاع زمانه او است.
از مجموع تعاریفی که شوپنهاور از مفاهیمی چون رنج، لذت، سعادت، فضیلت، ستم و حق به دست می دهد اینگونه به ذهن متبادر می شود که او هر یک از این مفاهیم را مصداقا با مفاهیم خیر و شر درهم تنیده می داند و از هر یک به دیگری نقب می زند. وانگهی، وی بر آن است که به رغم خرد ستیزی و پوچی این بدترین جهان ممکن، می توان با تعمق زیبایی شناسانه تسلی یافت، با شفقت پرده پندار را درید و با انکار اراده به نجات رسید.
کلید واژگان: اراده, اصل دلیل کافی, خرد, خیر و شر, رنج و لذت, ملال, ستمTheoretical optimism and pessimism are followed from the determination of the ontological and ethical relationship between the good and the evil of the world, based on special point of view and a priori or a posteriori arguments for it. However Schopenhauer's a priori point of view was the emphasis on the existence of the evil and the negation of the good, thereby he was a pessimistic, he defined the good as coordination between an individual object and a definite effort of the will. Thus, he defined the evil as absence of such coordination. Although Schopenhauer's approach to the problem of the evil subject to his metaphysics of the will and the representation, it is along with the history of philosophy, within Christian tradition, and in a mutual relation with his life and time situations. From the total of the definitions of the suffering and enjoyment (Satisfaction), happiness and virtue, wrong and right, which he gave us, comes it to mind that Schopenhauer tied and linked each of them to the evil and the good. In addition, according to his view, in spite of the irrationality and absurdity of this worst possible world, one can find consolation in the aesthetic contemplation, tear the veil of delusion through compassion, and achieve salvation by denial of the will.Keywords: will, the principle of sufficient reason, reason, evil, good, suffering, boredom, wrong
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.