به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « میرزا مهدی اصفهانی » در نشریات گروه « فلسفه و کلام »

تکرار جستجوی کلیدواژه «میرزا مهدی اصفهانی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • حسن محسنی، محمد محمد رضایی

    نظریه بینونت از مهم ترین مبانی مکتب معارف خراسان است زیرا در آن با رویکرد منتقدانه به مبانی فلسفی از جمله نفی سنخیت میان وجود واجب و ممکن و ارجاع آن به بینونت، متمایز بودن وجود واجب را نتیجه می گیرد. برای پی بردن دقیق به نظریه مذکور، باید به تحلیل ربط وجود خالق و مخلوق از نگاه میرزا مهدی اصفهانی بنیان گذار مکتب معارف خراسان، رجوع کرد لذا مسیله مرکزی این مقاله در باب تببین ربط وجود مذکور است و با توجه به ملاحظات تحلیلی-انتقادی، دو دیدگاه متضاد از مباحث ایشان استنباط می شود که از مبانی متضاد اندیشه او نشات می گیرد؛ زیرا از طرفی در مسیله چگونگی این ربط، با اعتقاد به بطلان مبانی فلسفی، بینونت بین وجود خالق و مخلوق را مطرح نموده است اما از سوی دیگر، در مقام بیان تحلیل چگونگی، نسبت به مباحث فلسفی منفعلانه برخورد می کند. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که: «دیدگاه میرزا مهدی اصفهانی، با تمرکز به آثار خود او، در مورد مسیله ربط وجود خالق و مخلوق که از مبانی نظریه بینونت است، ، به چه صورت مطرح شده است؟»؛ آنچه در این مقاله مطرح می شود بررسی تحلیلی انتقادی مبانی نظریه بینونت از جمله ربط وجود خالق و مخلوق می باشد.

    کلید واژگان: خالق, مخلوق, بینونت, مکتب معارف خراسان, میرزا مهدی اصفهانی}
  • رضا برنجکار، محمدحسین رنجبر حسینی، علاء تبریزیان*

    متکلمان اسلامی فاعلیت خدا را بالاراده دانسته و اراده را صفت فعل و غیر از علم در نظر می گیرند. در این میان، میرزا مهدی اصفهانی در تبیین نحوه شکل گیری فعل الاهی نظریه رای را مطرح می کند و میان رای، اراده و مشیت تفکیک می کند. تحقیق حاضر با روش توصیفی تحلیلی و به شیوه کتاب خانه ای نظریه رای را بررسی کرده که حاصلش این است که میرزا مهدی اصفهانی رای را اولین مرحله از مراحل شکل گیری فعل الاهی، و عاملی موثر در شکل گیری مشیت، اراده، قدر و قضا می داند، و چنین تبیین می کند که علم الاهی فقط شانیت کاشفیت دارد، و این کاشفیت، هم دربردارنده کیان و هم دربردارنده نقیضش لاکیان است، و برای تحقق فعل الاهی باید عامل تعیین کننده و مخصصی وجود داشته باشد تا یکی از دو طرف کیان و نقیضش لاکیان را برگزیند، و این عامل همان رای است که از صفات کمال فعل الاهی است، و رتبه اش بعد از علم الاهی قرار دارد، و خداوند مالک رای است، و تجلی این رای در مراحل متعدد تحقق فعل الاهی نمود پیدا می کند.

    کلید واژگان: میرزا مهدی اصفهانی, نظریه رای, افعال الاهی, مشیت, اراده}
    Reza Brenjkar, MohamadHoseyn Ranjbarhosseini, Alaa Tabrizian *

    Islamic theologians consider God's activity as volitional and consider volition as an attribute of action, not of knowledge. In the meantime, Mirza Mahdi Isfahani proposed the theory of verdict in explaining the formation of divine action and differentiated between verdict, will, and providence. Using the descriptive-analytical method, the present research has investigated the theory of verdict based on library sources. The result is that Mirza Mahdi Isfahani considered the verdict to be the first stage of the formation of divine action and to be the effective factor in the formation of providence, will, and predestination. He believed that divine knowledge only has the dignity of discovery, and this discovery includes existence as well as its opposite, non-existence. Hence, for the realization of the divine act, there must be a determining and special factor to choose one of the two sides of existence and non-existence. This factor is the verdict, which is one of the attributes of the perfection of divine action, and its place is after divine knowledge. God is the owner of the verdict, which is manifested in the various stages of the realization of divine action.

    Keywords: Mirza Mahdi Isfahani, Theory of Verdict, Divine Actions, providence, will}
  • حسن محسنی*، علی فتحی قرخلو
    صدرالمتالهین در تحلیل دقیق ربط وجود خالق و مخلوق که محصول تحلیلی جدید از اصل علیت و همچنین سنخیت میان علت و معلول می باشد به این نتیجه می رسد به دلیل تعلقی بودن و عین الربط بودن معلول نسبت به علت، وجود مخلوق حیثیتی جز تجلی وجود خالق ندارد. و این امر را با بیان مبانی بنیادی ای چون اصالت وجود، تشکیک و تشان وجود به اثبات می رساند. اما در مقابل، میرزا مهدی اصفهانی در مسئله چگونگی ربط وجود خالق و مخلوق با رد تمامی مبانی صدرالمتالهین موضع متفاوت و پیچیده ای را اتخاذ می کند که صرفا در جهت تخریب مبانی نظری ملاصدرا و حفظ عقاید کلامی خویش است نه دادن نظریه ای جدید. ایشان به دلیل عدم ایجاد تشابه میان خالق و مخلوق نظریه علیت و نظریه سنخیت را زیر سوال برده و در جهت حفظ مبانی کلامی خویش در باب قدرت لایتناهی خداوند قاعده الواحد و همچنین نظریه وجود صدرایی را نیز مورد نقد قرار داده است. اما نکته مهم این است که ایشان مبنای جدیدی برای نظریه وجود وضع نمی کند و صرفا در جهت تبیین فرضیه های پیش داوری شده مثل نفی وحدت وجود، عدم سنخیت وجود خالق و مخلوق و ابطال اصل علیت، از آن سود می برد. در این مقاله موضع فلسفی صدرا و موضع تخریبی میرزا مهدی اصفهانی را در جهت نقد و بررسی اندیشه های میرزای اصفهانی در مباحث ذکر شده مورد واکاوی و مقایسه قرار می دهیم
    کلید واژگان: خالق, مخلوق, وجود رابط, صدرالمتالهین, میرزا مهدی اصفهانی}
    Hasan Mohseni *, Ali Fathi Gharekhlou
    Sadr al-Mutallahin in a detailed analysis of the relationship between the existence of the Creator and the creature, which is the product of a new analysis of the principle of causality and also the similarity between cause and effect, concludes that the existence of the creature has no status other than the manifestation of the Creator's existence. On the other hand, Mirza Mehdi Isfahani takes a different and complex position on the issue of how the existence of the Creator and the creature is related by rejecting all the principles of Sadr al-Muta'allehin. Which is only to destroy the theoretical foundations of Mulla Sadra and preserve his theological ideas, not to give new theories. he has questioned the theory of causality and the theory of consistency, and in order to maintain his theological foundations on the infinite power of God, he has criticized the rule of oneness as well as the theory of Sadra's existence. But the important point is that he does not lay a new basis for the theory of existence and only uses it to explain the preconceived hypotheses such as the negation of the unity of existence, the inconsistency of the existence of creator and creature and the invalidation of the principle of causality. In this article, we analyze and compare the philosophical position of Sadra and the destructive position of Mirza Mehdi Isfahani in order to critique and study the thoughts of Mirza Isfahani in the mentioned topics
    Keywords: creator, creature, Existence of Liaison, Mulla Sadra, Mirza Mahdi Esfahani}
  • سعید حاجیان*، منصور پهلوان

    این مقاله به تبیین جایگاه سنت پیامبر (ص) و عترت (ع) در فهم قرآن توسط مرحوم میرزا مهدی اصفهانی می پردازد. مبنای این نظریه عدم شباهت کلام خدا با کلام بشر است. بر این اساس استفاده از کلام خدا، منوط به توضیحات آورنده آن باید دانست و اگرچه قرآن به زبان عربی است اما نمی توان به صرف حمل الفاظ بر معانی لغوی آن، ادعای فهم همه مرادات الهی را داشت. مبنای دیگر این نظریه، بنای تعویل بر منفصل می باشد؛ زیرا میرزای اصفهانی، روش بیان قرآن را از باب تعلیمات دانسته و سنت پیامبر را به مثابه ی مبین منفصل قرآن می داند؛ همچنین وجود بطون متعدد در قرآن کریم و بشری بودن جمع و ترتیب قرآن کریم باعث از بین رفتن انعقاد ظهور کلام قبل از فحص کامل از همه قراین می باشد و باید در تک تک آیات، بیان حجج الهی را به جهت فهم تمام مرادات الهی فحص نمود. حکمت عظیم حجیت جمعیه، محتاج کردن مردم به خلیفه الهی و احتجاج بر علیه ظالمان به حق ایشان و جاهلان به قرآن می باشد.

    کلید واژگان: میرزا مهدی اصفهانی, حجیت جمعیه, حجیت انفرادیه, کلام الله, سنت}
  • شهاب الدین وحیدی مهرجردی*، محسن مروی نام بغدادآبادی

    واژه عقل یکی از مفاهیمی است که تعاریف متعددی به خود دیده. برخی عقل را مساوق وجود انسانی دانسته و برخی آن را منشا گمراهی و سقوط از حیطه تعبد الهی دانسته. برخی آن را معادل فلسفه به کار برده و گروهی به لزوم تفکیک عقل و فلسفه حکم کرده اند. فلاسفه عقل را ارج نهاده و اهل حدیث و اشاعره آن را طرد کرده اند ملاصدرا عقل را قوه تحلیل گر و از مراتب و شیونات نفس می داند و گستره ی آن را از عقل هیولانی تا عقل مستفاد می داند اما میرزا عقل را مخلوق و افاضه از سوی خداوند می داند «ظاهر بذاته و مظهر لغیره،». عقل از نگاه وی تنها حقیقتی روشنگر است و نه از مراتب نفس. پژوهش حاضر در پی مقایسه عقل و قلمرو آن در اندیشه این دوعالم بزرگ اسلامی است که شباهت ها و تفاوت های میان آن دو را تبین می کند.

    کلید واژگان: ملاصدرا, میرزا مهدی اصفهانی, عقل, مراتب عقل, قلمرو عقل}
  • مهدی آزادپرور*

    یکی از دغدغه های مهم متفکران اسلامی در طول تاریخ، شناخت صحیح خداوند متعال بوده است. میرزا مهدی اصفهانی با تاکید بر آیات و روایت، درصدد بیان روش خاصی برای شناخت خداوند متعال است که با روش فلاسفه و عرفا متفاوت است. ازنظر میرزا مهدی اصفهانی، استدلال های فلسفی نه تنها ما را به خداوند متعال نمی رساند، درواقع حجابی برای معرفت خداوند متعال است و این شناخت ما را در مفاهیم ذهنی متوقف می کند. ازنظر میرزا مهدی، شناخت و معرفت ذات الهی تنها به وسیله خداوند متعال و با معرفت فطری حاصل می شود. میرزا مهدی بیان می کند در مسئله شناخت خداوند باید میان دو مقام اثبات خداوند و معرفت خداوند تفکیک قایل شد. منابع دینی، یکی از منابع مهم و تاکیدشده میرزامهدی اصفهانی است. با مراجعه به منابع دینی، مشخص می شود تفکیک میان دو مقام اثبات و معرفت خداوند صحیح نیست و چاره ای غیر از استفاده از مفاهیم ذهنی برای شناخت خداوند متعال نیست. همچنین با توجه به بسیط بودن خداوند متعال، مشخص می شود معرفت فطری تبیین شده میرزامهدی، امر ناممکنی است.

    کلید واژگان: معرفت خداوند, میرزا مهدی اصفهانی, استدلال, فطرت, مفاهیم ذهنی}
    Mahdi Azadparvar *

     One of the important concerns of Islamic thinkers throughout history has been the correct knowledge of God Almighty. Mirza Mehdi Isfahani, by emphasizing verses and narrations, seeks to express a special method for knowing God Almighty, which is different from the method of philosophers and mystics. In the present study, the author evaluates Mirza Mehdi Isfahani's theory on the issue of knowing God Almighty. By referring to the works of Mirza Mehdi Isfahani and the commentators of his views, it becomes clear that according to Mirza Mehdi Isfahani, philosophical arguments not only do not lead us to God Almighty but are a veil for the knowledge of God Almighty and this knowledge stops us in recognizing mental concepts. According to Mirza Mehdi, the knowledge of the divine essence can be obtained only by God Almighty and with innate knowledge. Mirza Mehdi states that in the matter of knowing God, a distinction must be made between the two positions of proving God and knowing God. By referring to religious sources, which are important and emphasized sources of Mirza Mehdi Isfahani, it becomes clear that the distinction between the two positions of proof and knowledge of God is not correct and we have no choice but to use mental concepts to know God Almighty. Also, due to the simplicity of God Almighty, it becomes clear that the innate knowledge explained by Mirza Mahdi is impossible.

    Keywords: Knowledge of God, Mirza Mehdi Esfahani, Reasoning, Nature, Mental Concepts}
  • سید مسیح شاهچراغ دامغانی*، رضا برنجکار
    الهیات سلبی در مقابل الهیات ایجابی مسیر متفاوتی را در خداشناسی عرضه می‌کند و منکر معرفت اثباتی از خداست. اما در مدرسه کلامی خراسان، الهیات سلبی نقش مکمل معرفتی ایجابی را ایفا می‌کند که از آن با عنوان معرفت فطری یا قلبی یاد می‌شود. از این‌رو هرچند این مدرسه الهیات سلبی را قبول دارد، اما منکر معرفت اثباتی از خدا نیست. از دیدگاه این مدرسه، انسان‌ها پیش از ورود به جهان کنونی، حامل معرفتی قلبی و اثباتی از خدا شده‌اند که البته در دنیا نوعا از آن غافلند و فلسفه ارسال پیامبران، برداشتن حجاب غفلت و تذکر به همین فطرت و نعمت فراموش شده است. اما عقل انسان نیز می‌تواند پس از اثبات مبدا جهان، از طریق تفسیر سلبی صفات الهی، به شناختی از خدا بدون تشبیه نایل آید و در واقع، خدایی را که قلبا شناخته است، با عقل توضیح دهد و منظور از مکمل بودن همین است، نه اینکه الهیات سلبی چیزی بر معرفت قلبی می‌افزاید. دلیل و مبنای اصلی نفی الهیات ایجابی در این مدرسه فکری، نفی تشبیه است. البته در زمینه تفسیر چگونگی مکمل بودن الهیات سلبی، اختلاف‌نظرهایی در میان بزرگان مدرسه خراسان وجود دارد که به وجودشناسی صفات الهی و اثبات و نفی صفت برمی‌گردد. در بیان دیدگاه‌های مطرح در مدرسه خراسان، به دیدگاه آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی، بنیانگذار این مدرسه و سه شاگرد برجسته او یعنی آیت‌الله مجتبی قزوینی،آیت‌الله ملکی میانجی و آیت‌الله مروارید اکتفا کرده‌ایم.
    کلید واژگان: الهیات سلبی, مجتبی قزوینی, مدرسۀ کلامی خراسان, مروارید, معرفت قلبی و فطری, ملکی میانجی, میرزا مهدی اصفهانی}
    Seyed Masih Shahcheragh Damghani *, Reza Berenjkar
    In contrast to positive theology, negative theology offers a different course in theology. However, in Khorasan theological school, negative theology plays a positive epistemic complement role, which is mentioned as cardinal or innate knowledge. In this approach, humans before arriving to this world, were bearing a cardinal knowledge of God, of which of course they are somehow ignorant, and the philosophy of sending the prophets, is removing the veil of ignorance and remembering this forgotten nature and blessings. But, after proving the origin of the world, the man's wisdom without any analogy can manage to achieve knowledge of God through negative interpretation of divine attributes. The principal reason and basis for denying positive theology in this intellectual school is negation of analogy. Of course, concerning the interpretation of how negative theology is supplemented, there are enormous differences among the scholars of Khorasan school which refer to ontology of the divine attributes and proving and negating the attributes. Among the views raised in Khorasan school we have found the views of Ayatollah Mirza Mahdi Esfahani, the founder of this school, and three of his prominent pupils namely, Ayatollah Mojtaba Ghazvini, Ayatollah Maleki Mianji, and Ayatollah Morvarid.
    Keywords: Khorasan Theological School, Negative theology, cardinal or innate knowledge, Mirza Mahdi Esfahani, Mojtaba Ghazvini, Maleki Mianji, Morvarid}
  • مهدی آزادپرور*

    عقل ازنظر ملاصدرا بر شش معنا به صورت اشتراک لفظی اطلاق می شود. ازنظر وی یکی از مهم ترین معنای عقل، همان قوه ادراکی است که انسان با آن به ادراک اشیاء می پردازد. همچنین خداوند متعال به برخی انسان ها نوری عطا می کند که به وسیله آن تبعیت از دستورات دینی ممکن می شود. میرزا مهدی اصفهانی عقل را نوری می داند که خداوند متعال این نور را پس از رسیدن انسان ها به بلوغ، به آن ها عطا می کند. انسان ها این نور را در حالت غضب و شهوت از دست می دهند. ازنظر وی عقل فلسفی گمراه کننده است. با تبیین ویژگی های عقل موردنظر میرزا مهدی اصفهانی و ملاصدرا و تدقیق در معنای عقل عملی و نظری، می توان بین عقل مورد نظر این دو متفکر اشتراکاتی پیدا کرد. این اشتراکات تنها در بخشی از خصوصیات عقل عملی هست اما بنا بر تصریحات میرزا مهدی اصفهانی عقل نظری مورد قبول ملاصدرا ناکارآمد است و دفاع برخی مروجین مکتب تفکیک از میرزا مهدی اصفهانی مبنی بر قبول حجیت این عقل توسط او، با عبارات او ناسازگار است

    کلید واژگان: عقل, نور, ملاصدرا, میرزا مهدی اصفهانی}
  • محمد حسن قدردان قراملکی*

    قرآن اولین و مهم ترین منبع در تفسیر آموزه های اسلام است که اعتبار آن از حیث سندی و دلالی مورد اتفاق اکثریت اندیشوران مسلمان است، لکن در طول تاریخ برخی - اعم از اهل سنت و تشیع مثل قرآنیون و اخباریون - در یکی از آن دو یا در هر دو دچار تردید یا انکار شده اند. مکتب تفکیک به رهبری میرزای مهدی اصفهانی اهتمام خاصی به منبع روایات داشته است، اما در باره اعتبار قرآن به عنوان منبع معرفتی دین موضع متفاوتی دارد. در این مقاله نشان داده خواهد شد که مکتب تفکیک خصوصا طیف اولشان در باره اعتبار سندی و دلالی قرآن موضع تردید یا انکار داشتند و یا آن لازمه مبانی شان است. بخش اول مقاله به تبیین موضع برخی از مکتب تفکیکی ها در خصوص جرح در اعتبار سندی قرآن با طرح نظریه تحریف از نوع حذف و نقد آن پرداخته است. قسمت دوم مقاله به بررسی و نقد موضع آنان مبنی بر تضعیف اعتبار دلالی آیات قرآن با تمسک به ادله ای مانند: تقسیم علم انسان به الهی و بشری، قرینه منفصله انگاری روایات نسبت به قرآن، تفکیک نصوص از ظواهر، اختصاص یافته است.

    کلید واژگان: مکتب تفکیک, قرآن, تحریف, قطعی الصدور و الدلاله, میرزا مهدی اصفهانی}
    Mohammad Hassan Ghadrdan Ghara Maleki *

    The Qur'an is the first and foremost source in the interpretation of the teachings of Islam, the validity of which is accepted by the majority of Muslim thinkers, but historically some - whether Sunnis or Shiites like the Qur'an and the Akhbaris - in either or Both have been in doubt or denied. The school of separation led by Mirza Mehdi Esfahani has had a particular interest in the source of traditions, but has a different position on the validity of the Qur'an as the epistemic source of religion. This article will show that the separatist schools, especially their first spectrum, either questioned or denied the validity or validity of the Qur'anic scripture, or they needed it. The first part of the article explains the position of some of the schools of distinction regarding the damage to the validity of the Qur'anic document by proposing a theory of distortion and its criticism. The second part of the article is devoted to examining and criticizing their position on undermining the validity of the Qur'anic verses by focusing on such arguments as: the division of human science into divine and human, the divisive aspect of the Qur'anic traditions, the separation of texts from appearance.

    Keywords: Separation School, Quran, Distortion, Qazi al-Sadur, al-Dula'ala, Mirza Mehdi Isfahani}
  • ﻣﻬﺪﻱ ﺑﺎﻏﺒﺎﻥ ﺧﻄﻴﺒﻲ، ﻣﺤﻤﺪﺗﻘﻲ ﺳﺒﺤﺎﻧﻲ*

    مبانی معرفت شناسی میرزا مهدی اصفهانی(ره) بر پایه نظریه فطرت، در حوزه زبان شناسی، جهان شناسی و خداشناسی شکل یافته است. به باور وی، فطرت در معنای عام و گسترده آن، مواجهه مستقیم عاقل با جهان خارج و حذف صورت و تصورات ذهنی در ساحت تعقل و اندیشه است. نور علم و عقل، اشیای خارجی را برای عاقل روشن می کنند و صورت های ذهنی دخالتی در فرآیند شناخت ندارند. اما شناخت خداوند، به معرفت فطری است نه با صور عقلی و نه با نور علم و عقل. معرفت فطری خدا همان دریافت معرفت الله از خداست و انسان با همین شناخت وارد نشئه دنیا می شود. درک احاطی خداوند ممتنع است و تنها راه معرفت عقلی، خروج از حدین است.

    کلید واژگان: معرفت فطری خدا, میرزا مهدی اصفهانی, عوالم پیشین, معرفت بین الحدینی, نور علم و عقل, تذکر و وجدان}
    Mahdi Baghban Khatibi, MohammadTaghi Sobhani

    The epistemological bases of Mirza Mehdi Isfahani (Rah) formed in the realms of linguistics, cosmology and theology on the basis of the theory of innate nature (al-fiṭrah). In his belief, the innate nature in its general and widespread meaning is direct encounter of the reasonable with the outer world and omission of the pictures and mental conceptions in the realm of reasoning and thinking. The light of knowledge and reason bring to light the outer things for the reasonable and the mental pictures have no intervention in the knowledge process. But the knowledge of God is by an innate knowledge (ma’rifah al-fiṭrī), neither by rational picture nor by the light of knowledge and reason. The innate knowledge of God is to receive the knowledge of God by God, and human being enters this worldly life with this knowledge. Comprehensive knowledge of God is impossible and the only way for rational knowledge is exit of the two boundaries.

    Keywords: innate knowledge of God, Mirza Mehdi Isfahani, the previous worlds, knowledge of between two boundaries, light of knowledge, reason, reminder, consciousness}
  • رضا رهنما*
    استحاله اجتماع نقیضین یکی از پایه ای ترین بدیهیات اولیه به شمار می رود. میرزا مهدی اصفهانی با نگاهی متفاوت به بداهت این قضیه، به تبیین علم بلامعلوم در دایره علم انسان پرداخته و معتقد است می توان از علمی سخن گفت که معلوم آن هیچ نوع تحققی در هیچ موطنی ندارد. او با تکیه بر این علم و آیه قرار دادن آن، علم خدای متعال پیش و پس از خلقت را علمی تفصیلی و بدون معیت معلومات می داند. در نتیجه، ذات پروردگار را از هر گونه تقرر معلومات به هر نحوه ممکن اعم از اجمالی و تفصیلی، تنزیه می کند. بر این اساس می توان گفت نظریه علم بلامعلوم میرزا مهدی اصفهانی در صورتی که چالش های پیش روی خود را به درستی حل نماید، رقیبی برای نظریه ثابتات ازلی معتزله، اعیان ثابته عارفان و نیز نظریه علم اجمالی در عین کشف تفصیلی ملاصدرا است.
    کلید واژگان: اصل امتناع تناقض, علم خدا, مکتب تفکیک, میرزا مهدی اصفهانی}
    Reza Rahnama *
    Double negative elimination is one of the most basic axioms in logic and philosophy. Having a different view of the obviousness of this issue, Mirza Mahdi Isfahani describes the "knowledge without the object” within the realm of human knowledge, believing that one can refer to the knowledge whose object is bare of any actualization in any homestead. He relies on such knowledge and uses it as a reference to define God's knowledge as a detailed knowledge, free of accompanying of any objects, both before and after creation. As a result, he purifies the Supreme Being from the subsistence of objects of knowledge, be it collective knowledge of detailed.  Therefore, it can be inferred that once capable of tackling the challenges ahead, Mirza Mahdi Isfahani's theory of the "knowledge without the object” would appear as a rival for the Mu'tazilahs’ eternal entities, the Mystics’ immutable entities, and Mulla Sadra's detailed while undifferentiated knowledge.
    Keywords: Divine knowledge, Mirza Mahdi Isfahani, School of Tafkik (Separation), Law of Non Contradiction}
  • فاطمه سلیمانی پور، سید قاسم حسینی، رضا مختاری
    معرفت فطری در مکتب میرزا مهدی اصفهانی و پیروان ایشان به معرفتی اطلاق می شود که نقطه مقابل معرفت عقلی است و برای رسیدن به این معرفت، فرد باید از تمامی استدلالات عقلی، افکار و اندیشه ها جدا گردد به گونه ای که زمینه هر نوع استدلال و تعقلی منتفی می شود. در این تحقیق با رد نظریه مذکور اثبات شده است معنای صحیح معرفت فطری، این است که انسان به گونه ای روشن و بدیهی به وجود خداوند تعالی اقرار و تصدیق داشته و نیازی به اقامه براهین پیچیده و دشوار و طولانی نباشد، در این تفسیر نیز سنخ معرفت و شناخت، استدلالی و عقلی است اما استدلالی در نهایت سادگی و روشنی، در حالی که در معرفت مطرح شده در مکتب تفکیک سنخ مدعا به گونه ای دیگر بوده و استدلال عقلی ابطال می شود. ایشان با استناد به معرفت قلبی، معتقدند که در این نوع از معرفت، کنه ذات خداوند به طور مستقیم شناخته می شود به طوری که هرگونه واسطه بین عارف و معروف از میان می رود. ما ضمن بررسی ادله ایشان با ارائه روایاتی ثابت کردیم که سنخ این معرفت نیز عقلی خواهد بود. محور اصلی این پژوهش بررسی اسنادی مبتنی بر نسخ خطی و واکاوی اندیشه ها و آثار موسس مکتب تفکیک و شاگرد خاص ایشان، شیخ محمود حلبی است نه آثار غیر مستقیمی که افراد دیگری درباره ایشان نوشته اند.
    کلید واژگان: مکتب تفکیک, میرزا مهدی اصفهانی, معرفت فطری, معرفت قلبی, استدلال و برهان عقلی}
  • شهاب الدین وحیدی مهرجردی
    از جمله مفاهیم مهمی که زمینه ساز بسیاری از مباحثات و مجادلات فلسفی و کلامی در عالم اسلام، مسیحیت و یهودیت شده است، تعیین و تبیین «ایمان» است. امروزه نیز بحث از «ایمان» و جایگاه آن در شکل گیری «باور دینی» محور مباحث نوین در حوزه فلسفه دین و کلام جدید قرار گرفته است. پژوهش حاضر در پی بررسی این موضوع در اندیشه دو دانشمند بزرگ اسلامی، صدرالمتالهین، بنیانگذار حکمت متعالیه و میرزا مهدی اصفهانی، موسس مکتب تفکیک است. ملاصدرا ایمان را بر عقل استوار دانسته و آن را علاوه بر اقرار زبانی و تصدیق قلبی عمل با جوارح و اعضا را از ارکان آن به شمار می آورد. اما میرزا معتقد است ایمان در وهله اول تصدیق قلبی و معرفت است و در وهله بعد اقرار قرار دارد. و این معرفت صنع الله است نه عقلانی و اکتسابی. در این پژوهش با مقایسه ی دیدگاه های این دو متفکر سعی می شود شباهت ها و تفاوت های میان آن دو را روشن کند وبه مقایسه ایمان از دیدگاه ملاصدرا و میرزا مهدی بپردازد.
    کلید واژگان: ملاصدرا, میرزا مهدی اصفهانی, ایمان, تصدیق, معرفت}
    Shahabodin Vahidi Mehrjardi
    one of the most important concepts that causes teological and philsophical debates in the muslim word and the chrition and jewish is explaining the word of “faith”. today discassions about fuith and it's vole in the formation of religious belief, play an important role in new topics in the philisiply of religion and theology. this artucl try to review and investiyate this issue from the point of view of mulla sadra(hekmat motaalih) and mirza mahdi isphany the founder of dustinction school(tafkik) mulla sadra belives that faith is based of reuson and beside verbul acknoweldtment and heart authentication. he emphesuze on practiciny by organs of bocly. but mirza mahdi belives that in the first staye faith is based on heart acknowledgment and cogonition and in the next step based on verbul confession and this cognition in the grace of god and it dosnt obtain throuyh veasoning. in this inquiry we try to compare thess tow stanclpoints and explain the resemblances and differnces of these two thinkers and finally comare the cineept of faith in the viwepoint of mulla sadra and mirza mahdi isphany.
    Keywords: mulla sadra, mirza mahdi isphany, faith, confession, coynition Attachments area}
  • محمد اسحاق عارفی، سیدعلی دلبری، محمد مهدی کمالی
    عقل و تعقل از نگاه آیات و روایات اهمیت بسیاری دارد و بدون تردید در کنار منابع نقلی، نقش بی‏بدیلی در کشف حقایق و معارف دینی ایفا می کند. لیکن در اینکه حقیقت عقل چیست و سلوک عقلی در کشف معارف دینی چگونه است، دیدگاه های گوناگونی وجود دارد. بر اساس نظریه میرزا مهدی اصفهانی، عقل مورد اهتمام آیات و روایات، با عقل مورد استفاده در علوم بشری و فلسفی متفاوت است و آنچه در تحصیل معارف الهی راهگشاست، عقل الهی است. اما عقل بشری که از قوای نفس انسانی به شمار می‏آید و محصول آن علوم حصولی است، جز اینکه سبب حجاب و حرمان از معارف دینی شود، اثر دیگری ندارد. مقصود از عقل الهی در این نظریه، نوری است که خارج از حقیقت انسان است و از خصوصیاتش این است که ظاهر بالذات بوده، با نفس که ظاهر بالذات نیست، متحد نیست.
    در این نوشتار نخست به تبیین و تحلیل نظریه فوق پرداخته‏ایم و سپس با ارزیابی ادله و اصل این دیدگاه نشان داده‏ایم ادله یادشده مثبت مدعا نبوده، اصل دیدگاه با اشکال‏های عدیده و غیرقابل‏ دفاع روبه‏ روست.
    کلید واژگان: عقل انسانی, عقل الهی, عقل بشری, ظاهر بالذات, میرزا مهدی اصفهانی}
    Muhammad Ishaq Arifi, Seyed Ali Delbari, Mohammad Mahdi Kamali
    Reason and reasoning are highly important from the viewpoint of Quranic verses and traditions. Reason no doubt plays an unparalleled role alongside narrated sources in discovering religious truths. There are however different views concerning the nature of reason and the method of reasoning. According to Mirza Mahdi Isfahani the reason used by Quranic verses and traditions is different from the reason used in secular sciences. It is divine reason that is helpful in acquiring religious knowledge. Human reason, a faculty of soul, which generates acquired knowledge, is but an obstacle to obtaining divine knowledge. Divine reason is a beam of light that lies outside human beings. As something self-evident, it is not the same as soul which is not self-evident. This article explains this theory and shows that the arguments presented cannot substantiate the claim. [In addition], the theory is per se faced with many strong objections.
    Keywords: human reason, divine reason, man's reason, self-evident, Mirza Mahdi Isfahani}
  • امیر قربانی*، قادر حافظ
    بحث از مبانی معرفتی یک نظام فکری، تلاش در جهت تبیین جایگاه، قلمرو، منابع، روش و منطق شناخت در آن منظومه است. مکتب تفکیک به مثابه یک نظام فکری در تاریخ اندیشه اسلامی مبانی معرفت شناختی ویژه ای در این میان دارد. این نحله فکری گرچه تقریرهای متنوعی به خود دیده و در طول تاریخ تعدیل هایی در آن روی داده است اما، تاکید همه پیروان آن لزوم مرزبندی میان سه جریان شناختی یعنی قرآن (جریان وحی)، فلسفه (جریان عقل) و عرفان (جریان کشف) است (حکیمی، 1375، 46-47). تفکیکی ها با این کار به دنبال معارف قرآنی و دینی به صورت خالص و عاری از التقاط و تاویل اند (همان، 159). بر این اساس، منبع و روش شناخت دینی تفکیکی ها اصیل تر از دو جربان دیگر تلقی می شود. در این میان آراء میرزامهدی اصفهانی، بنیان گذار این دستگاه فکری، جالب توجه و حاکی از تقریری حداکثری از رویکرد تفکیکی است. دراین مقال به واکاوی مبانی معرفت شناختی وی خواهیم پرداخت.
    کلید واژگان: عقل, وحی, عرفان, مکتب تفکیک, میرزا مهدی اصفهانی}
    A discussion of the epistemic foundations of a school of thought is, in effect, an attempt to explain the significance, realm, resources, method and logics of knowledge in that school of thought. In this regard, the Separation School, as one of the schools of thought in the history of Islamic thought, has a special epistemological foundation. Although this school of thought has been met by various differing interpretations and has undergone a number of modifications throughout history, the unchangeable emphasis of all its proponents have always been the necessity of making a distinction between the three sources of knowledge, i.e. the Quran (the revealed source), philosophy (the intellectual source), and mysticism (intuitive source) (Hakimi, 1996). This way, the proponents of the Separation school have sought to access religious and Quranic knowledge in its pure dorm and devoid of eclectic and interpreted matters (Hakimi, 1996). Thus, the source and the method of gaining the religious knowledge used by the Separation School are considered to be more genuine than the other two sources. In this regard, the ideas of Mirza Mahdi Esfahani, the founder of this school of thought, seem to be quite notable as they reflect a maximalist interpretation of the Separation approach. The present paper is an attempt to investigate this scholar’s epistemological principles.
    Keywords: intellect, revelation, mysticism, Separation School, Mirza Mahdi Esfahani}
  • جواد رقوی، صادق آملی لاریجانی
    در این نوشتار دیدگاه میرزا مهدی اصفهانی، به عنوان مؤسس مکتب تفکیک، درباره مهمترین مسائل معرفت شناسی مانند چیستی شناخت، انواع شناخت، صدق و توجیه معرفت مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به این که معرفت شناسی در جهان اسلام دانشی مستقل به شمار نیامده است، بلکه اندیشمندان مسلمان آن را در ضمن مباحث فلسفی، کلامی و منطقی مطرح کرده اند، در این مقاله به نوعی دیدگاه میرزا مهدی از میان آرای الهیاتی ایشان بازسازی شده است. از خصوصیات میرزا مهدی، اظهار نظریه های خاص در مقابل آرای رایج در باب شناخت می باشد. از این روی دیدگاه ایشان در حوزه مباحث معرفت شناسی سزاوار واکاوی و نقد و بررسی جدی است. به این منظور سخنان ایشان در باب ماهیت علم، انواع علم، معنای صدق و ملاک تصدق گردآوری شده و بر اساس مباحث مطرح در معرفت شناسی مورد تحلیل و نقد قرار گرفته است.
    کلید واژگان: معرفت, معرفت شناسی, مکتب تفکیک, میرزا مهدی اصفهانی, معرفت بسیط و مرکب, معرفت فطری و ترکیبی}
    Jawad Raqavi, Jāmiat Al-Mustafa Al-Alamiyya
    In this research, the viewpoint of Mīzā Mahdī Iṣfahānī, as the founder of Tafkīk School (Separatism), concerning the most important epistemological issues like the quiddity of cognition (or episteme), types of cognition, truth, and justification of knowledge (ma‘rifa) are studied. Given the fact that epistemology has not been regarded as an independent science in the Muslim world, but the Muslim thinkers have brought it up in their philosophical, theological, and logical discussions, this article undertakes somehow to reconstruct the (epistemological) viewpoint of Mīzā Mahdī from among his theological opinions. Among the characteristics of Mīzā Mahdī is his expression of specific opinions against the current opinions on cognition. Thus, his viewpoint in epistemological discourses deserves to be researched about, critically reviewed, and seriously examined. To this end, his words concerning the nature of science, types of science, the meaning of truth, and the criterion of conviction are compiled and analyzed and criticized on the basis of the discourses raised in epistemology.
  • حسین مفید
    آیت الله میرزا محمد مهدی اصفهانی (1303-1365 قمری) بنیانگذار مکتب معارف خراسان است که به مکتب تفکیک شهرت یافته است. او از مشاهیر و شاگردان میرزای نایینی بوده است. وی صاحب اندیشه هایی ویژه در فهم روایات معصومین (ع) است و از برجسته ترین منتقدان فلسفه و عرفان اسلامی است. از جمله کوشش های علمی و فکری اواین است که معنای علم و عقل و جایگاه رفیع آنها در معارف شیعی را باز شناسد. وی علم و عقل را دو نور ظاهر بالذات و مظهر غیر دانسته که می توانند حیث واقعیت اشیا را بنمایانند. این نوشتار گزارشی است از دیدگاه های میرزا در این زمینه.
    کلید واژگان: میرزا مهدی اصفهانی, وجدان, عقل, علم}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال