جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « کار » در نشریات گروه « فلسفه و کلام »
تکرار جستجوی کلیدواژه «کار» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
تعادل، یکی از ایده های محوری در تاریخ فکری سیمون وی است که با بررسی آن می توان رخنه نگرش خاص او را در تمام ابعاد زندگی به نظاره نشست. سیمون وی، در خلال شرح خویش از مفهوم تعادل تلاش دارد با حفظ ارزش های انسانی میان انسان و نیروهای حاکم در طبیعت و همچنین، میان انسان و نیروهای حاکم در جامعه هماهنگی ایجاد کند. او با کمک گرفتن از معنای کار، تعادل را برای رسیدن به عدالت در بستر جامعه بررسی می کند. وی از رهگذر ایده تعادل مفاهیمی چون قدرت، حیثیت و جامعه سرکوب شده را تحلیل می کند و انقلاب را برای نجات جامعه سرکوب شده ناکارآمد می داند. سیمون وی نشان می دهد که آدمی چگونه می تواند با تغییر در نگرش به زندگی و عنصر رضایت، خود را از «سلطه» رهایی بخشد و ازطریق پیوند با امر غیرشخصی میان انسان و تمام نیروهای حاکم، اعم از اجتماعی و طبیعی، و میان خودش و آنها تعادل ایجاد کند. بدین نحو، تعادلی که وی مطرح می کند، نه تنها به هیچ گونه حزب و یا سیاستی وابسته نیست، حتی از متکی بودن به علم که دستاورد بشری جهت سهولت در زندگی است، به دور است. هدف از نگارش این مقاله آشنایی مختصر با فلسفه سیاسی سیمون وی با محوریت آموزه «تعادل» است که تاکنون به آن توجه نشده است.کلید واژگان: سیمون وی, تعادل, کار, سرکوب, قدرت, حیثیتEquilibrium is one of the central ideas in Simone Weil's intellectual history, which can be examined to recognize the bias of her attitude in all aspects of her life. Through the expression of equilibrium, Simone Weil, by preserving human values, tries to create a harmony between man and the forces that govern nature, as well as between man and the forces that govern society. With the help of the meaning of work, she examines the equilibrium in order to achieve justice in the context of society in such a way that the human personality remains intact. Through the idea of equilibrium, she analyzes concepts such as power, prestige, and oppressed society, and considers the revolution ineffective in saving an oppressed society. Simone Weil shows how man, by changing his attitude to life, can free himself from domination with the help of the element of satisfaction; and how man, through connecting with impersonal matter between man and all the ruling forces (both social and natural), can make an equilibrium between himself and them. In this way, the equilibrium which she puts forward is not only dependent on any party or policy, but also free from reliance on science, which is the human achievement of making life easier.Keywords: Simone Weil, equilibrium, work, oppression, Power, prestige, consent
-
فلسفه صنعت یکی از ابعاد مهم در مباحث فلسفی و گره گاه های علوم اقتصادی با مباحث فلسفی است. حکیم کشفی نیز یکی از فیلسوفانی است که تامل در آثار وی و صورت بندی امروزین آن، می تواند به تبیین یک فلسفه یا بهتر است بگوییم حکمت صنعت جدید بینجامد. تعریف وی از صنعت هرگونه خلاقیت را دربرمی گیرد و از همین روی، خدا را صنعتگر برتر و کل هستی را کارخانه او می داند. تصویر کلی کشفی از نقش کار و صنعت در جهان، مبتنی بر تمثیل مهمان خانه است. او جهان را به مثابه خانه و مهمان پذیری می بیند که مالک آن خداوند است. حتما باید عده ای با کار خود به مهمانان فرصت دهند تا وارد ساحت عشقی الهی شوند. معنای کار و صنعت/ صنعتگر آرمانی از منظر کشفی، پرسش اصلی مقاله حاضر است که پاسخ به آن به تبیین وجوه الهیاتی صنعت و نظریه صنعت به مثابه خداشناسی می انجامد. در همین راستا، کار به جانشینی از خدا، انفاق به خود، و چشمداشت روزی از خدا، سه راهکار کشفی برای تحقق یک صنعت و صنعتگر توحیدی است. یافته های مقاله، گویای آن است که نگرش اخلاقی کشفی اشتراکات بسیاری با برخی دغدغه های فیلسوفان منتقد سرمایه داری دارد؛ اما از آنها فراتر رفته و به صنعت به مثابه نوعی خداشناسی عملی می نگرد.کلید واژگان: کشفی, فلسفه صنعت, فناوری, کار, حکمتPhilosophy, Volume:20 Issue: 1, 2022, PP 77 -94Philosophy of industry is one of the important dimensions in philosophical discussions and the nodes of economic sciences with theological and philosophical discussions. Hakim Kashfi is also one of the philosophers whose reflection on his works can lead to the explanation of a philosophy, or better to say, the wisdom of the new industry. His definition of industry encompasses all type of creativity and, therefore, considers God the supreme manufacturer and the whole universe his factory. Kashfi's picture of the world and the role of industry in it is based on the metaphor of guest house. He sees the world as a guest home owned by God. Therefore, there must be some people who, through their work and service, give guests the opportunity to enter the realm of divine love. The meaning of work and industry / The ideal manufacturer from the perspective of Kashfi is the main question of the present article, the answer to which leads to the explanation of the theological aspects of industry and industry theory as theology. In this regard, working as a substitute for God, giving to oneself, and expecting the income from God are the three wise ways to discover a monotheistic industry and craftsman. The findings of the article indicate that the ethical view of Kashfi has much in common with some of the concerns of philosophers critical of capitalism; But he goes beyond them and looks at industry as a kind of practical theology.Keywords: Kashfi, Philosophy of Industry, technology, work, wisdom
-
مسئله اصلی در مقاله پیش رو این است که چگونه می توان در چارچوب نگرشی فلسفی که می توان آن را «کاراندیشی» نامید، به مهم ترین پرسش ها درباره «معنابخشی» کار و مباحث مرتبط با آن پرداخت. به همین منظور تلاش شده است تا ابتدا معنا و اهمیت کاراندیشی تبیین و در پرتو آن، نسبت کار با انسان و انسانیت بررسی شود و دو رویکرد کاراندیشی با «رویکرد بازآفرینی معنای کار» و کاراندیشی با «رویکرد معنوی» توضیح داده شود. در ادامه، نشان داده شده است که کار لزوما ابزار نیست و می تواند هدفی ذاتی در زندگی قلمداد شود؛ به همین دلیل، برخلاف نظر رایج در میان بسیاری از اندیشمندان، می تواند نه پدیده ای ذاتا نامطلوب و معنازدا، بلکه خوشایند و معنابخش در شمار آید؛ بنابراین، مرز میان ساعات اشتغال و اوقات فراغت بسیار سیال می شود. به تعبیر بهتر، اوقات فراغت نباید به گونه ای معنا شود که در مقابل کار قرار گیرد یا حتی به مثابه مکملی برای آن باشد. اوقات فراغت، زمان بیکاری نیست، بلکه شرایطی است مساعد برای انجام دادن کارهای مهم، اما مورد علاقه ای که بدون کنترل بیرونی یا انگیزه های صرفا اقتصادی شایسته است که آن را از سر اختیار، علاقه و داوطلبانه پی گرفت. البته بر پایه سطح بندی ارایه شده از مراتب کار (شغل، حرفه، رسالت یا ندای درون)، همه افراد نمی توانند به این مرتبه از معنابخشی کار دست پیدا کنند و کار آرمانی خویش را یافته یا خلق نمایند.کلید واژگان: کار, کاراندیشی, معنای کار, مراتب کار, فراغتPhilosophy, Volume:19 Issue: 1, 2021, PP 153 -172The main issue in the present article is how the most important questions about the "meaning" of work and related issues can be addressed within the framework of a philosophical approach that can be called "work thinking". In this regard, an attempt has been made to first explain the meaning and importance of work thinking and in the light of that, the relationship between work with human beings and humanity and to explain the two approaches of work thinking with the approach of recreating the meaning of work (job crafting) and thinking with the spiritual approach. It is further shown that work is not necessarily a tool and can be considered an intrinsic goal in life. For this reason, contrary to the popular opinion among many thinkers, it can be considered not as an inherently undesirable and meaningful phenomenon, but as pleasant and forgiving. Thus, the line between working hours and leisure becomes very fluid. In other words, leisure should not be meant to be in front of work or even as a complement to it. Leisure is not a time of unemployment, but a condition conducive to doing important but lovable work without proper external control or purely economic motives, which he pursued voluntarily, passionately, and voluntarily. Of course, based on the level of work provided (job, profession, mission or inner voice), not all people can achieve this level of meaning of work and find or create their ideal work. In the end, it is discussed that according model of meritocracy.Keywords: work, Workmanship, Meaning of Work, Levels of Work, profession, leisure
-
نشریه پژوهش های فلسفی، پیاپی 30 (بهار 1399)، صص 142 -164مارکس در دست نوشته های اقتصادی-فلسفی 1844 صراحتا دستاورد بزرگ هگل در پدیدارشناسی روح را کشف ذات کار اعلام می کند. اما در همان جا بیان می کند که فهم هگل از کار یک سویه و انتزاعی است و وی فقط جنبه مثبت کار را دریافته است. مدعای ما در این مقاله آن است که مارکس در آثار اولیه خود بنیانی فلسفی مبتنی بر مفهوم کار (پراکسیس) در افق فکر هگل برمی نهد و به میانجی آن حل و رفع دیالکتیکی (Aufhebung) فلسفه نظرورزانه هگل را رقم می زند. در این راستا، ابتدا فهم بنیادین و متافیزیکی هگل از مفهوم کار را با عطف نظر به بخش «خدایگانی وبندگی» پدیدارشناسی صورت بندی می کنیم. یعنی نشان خواهیم داد که چگونه کار در هگل مبنایی برای پیوند سوژه و ابژه است. سپس درصدد خواهیم بود تا نشان دهیم مارکس چگونه با اقتضایات منطق دیالکتیکی هگل، یک سویه گی اندیشه هگل را نقد کرده و پراکسیس را به مثابه تنیدگی سوژه و ابژه تالیف می کند.کلید واژگان: خدایگانی و بندگی, کار, بازشناسی, پراکسیس, بیگانگیMarx in Economic and Philosophic Manuscripts (1844) states that the discovery of the essence of Labor is the major achievement of Hegel in Phenomenology of Spirit. He, however, claims in the same pages that Hegel's understanding is one-sided and abstract since he just knows the positive side of labor. This paper seeks to show that Marx in his early writings establishes labor (praxis) as the philosophical foundation which sublates (aufheben) Hegel's speculative philosophy. In this regard, we first articulate Hegel's metaphysical understanding of labor in 'Master and Slave' section of Phenomenology and show how this concept plays a pivotal role in filling the gap between subject and object. We, then, try to show how Marx, by basing on Hegel's dialectical logic, criticizes Hegel's one-sided articulation and synthesizes Praxis as the fundamental connection of subject and object.Keywords: Master, Slave, Labor, Recognition, Praxis, Alienation
-
یکی از مباحث محوری در مکاتب و نظامهای اقتصادی، نحوه توزیع درآمد و ثروت در بین افراد می باشد. این مسئله معمولا با عدالت گره خورده است و به رغم اینکه معیارهای توزیع عادلانه در مکاتب متفاوت است، اغلب سعی کردهاند معیارهایی که برای توزیع منابع معرفی کردهاند، عادلانه بدانند. گرچه نظام سوسیالیست برابری در توزیع و نظام سرمایه داری توزیع بازار را عادلانه دانسته است، نظام اقتصادی اسلام، با بهرسمیتشناختن تفاوتهای ذاتی ناشی از استعدادها و موقعیت های جغرافیایی افراد و نیز تایید سهم بیشتر بر اساس تلاش بیشتر، حداقل هایی را برای همه در نظر گرفته است که تامینکننده زندگی آنها در حد وسط جامعه باشد. این سیاستها در سه حوزه توزیع اولیه، توزیع بعد از تولید و توزیع مجدد سامان داده شده است. در این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی و با استفاده از منابع استنباط، معیارهای توزیع در این سه محور از نگاه اسلام دنبال خواهد شد. یافته های تحقیق نشاندهنده این است که توزیع درآمد و ثروت در نظام اقتصادی اسلام در سه حوزه توزیع قبل از تولید، توزیع بعد از تولید و توزبع مجدد بر اساس معیار کار و تلاش از یک سو و نیاز از سوی دیگر خواهد بود و تامین کننده عدالت در نظام می باشد.کلید واژگان: توزیع اولیه, توزیع بعد از تولید, توزیع مجدد, توزیع عادلانه, نیاز, کارOne of the main discussions in the economical systems and schools is the way to distribute wealth and income among individuals. This subject is usually tied up with justice and although the criterion for just distribution is different in different schools, but they usually have tried to consider their criterion for the distribution of the resources to be fair. Although the socialistic system considers equal distribution fair and capitalism considers market's distribution fair, Islam's economic system making people's essential differences customary because of their [different] talents and geographical positions and approving higher share for the one who makes more effort gives a minimum portion to every individual to provide them an average life. These strategies are managed in three fields: initial distribution, distribution after production, and secondary distribution. Using the sources of deduction and applying an analytic-descriptive method of research, the criterion for the distribution in the above three fields from Islam's point of view is explained in this article. Researches show that the distribution of income and wealth in Islam's economic system is in the three fields of distribution before production, distribution after production, and another distribution on the basis of work and attempt on the one hand and need on the other hand, and will be a righteous system.Keywords: Initial distribution, Distribution after production, Secondary distribution, Fair distribution, Need, Work
-
سوال اصلی پژوهش این است که اوقات فراغت در اخلاق اسلامی چه مفهومی دارد؟ سطوح و گونه های فراغت، و اقسام آن کدام است؟ در این نوشتار با توجه به بهره وری از منابع مختلف کتابخانه ای و با روش توصیفی تحلیلی، این نتیجه دست داد که از منظر اخلاق اسلامی فراغت بخشی از وقت تحت اختیار فرد است که پس از انجام دادن کلیه تعهدات اجتماعی و برخی ضرورت های پایه ای چون کار و خواب باقی می ماند، مفاهیم اوقات فراغت، تفریح و بازی دارای مضامین مشترکی بوده و بینشان ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. این که فراغت با عناوین متعدد قابل تقسیم می باشد از جمله فراغت فعال و منفعل، فراغت مثبت و منفی، فراغت سالم و ناسالم، فراغت جدی و سطحی، فراغت مولد و غیرمولد، فراغت گوارا و ناگوار، فراغت واقعی و مجازی، فراغت موثر و مخدر، فراغت خلاق و غیرخلاق، که اکثر آن عناوین در راستای تبیین نکته واحد هستند. در پایان با این نگرش که انسان در گذران اوقات فراغت، آزاد و مختار می باشد، ضروری است تا فراغتش را به شیوه مطلوب طی نماید و آرامش جسمی و روحی، رضایت خاطر، و رفع خستگی ناشی از کار را برای خود و اطرافیانش به ارمغان آورد.کلید واژگان: اوقات فراغت, کار, ورزش, اخلاق اسلامی, فراغت اخلاقیMain question of the paper has been centered on the meaning of free times, its levels and types in Islamic morality. The paper, using library sources and Analytico-descriptive, has concluded that in Islamic morality free times is known as a part of ones own time regardless of his/her social duties and some basic necessities like daily work and sleep. Free time means nearly the same as play and amusement and is closely related to them. Free time is divided with regard to different words like active or passive, positive and negative, safe an unsafe, deep or superficial, productive and non productive, delicious and non delicious, real and non real, effective and non effective and creative and non creative, all being seeking to explain the same point. Finally, regarding the fact that human being in passing free time on his/her will, it would be necessary to pass his/her free time in the best way to attain peace of mind.Keywords: Free Times, Work, Sport, Islamic Ethics, Ethical Freedom
-
فراغت اغلب به دو معنای «زمان فارغ از هر نوع وظایف الزامی» و «مجموعه ای از فعالیت ها و اشتغالات سرگرم کننده، تفریحی و تفننی که در این ظرف زمانی کانون توجه قرار می گیرند»، به کار می رود. «فراغت» در هر دو معنا، به دلیل تنوع ابعاد از زوایای مختلفی مطالعه و بررسی شده یا سزاوار بررسی است. ادیان الهی از جمله اسلام به اقتضای جایگاه ارزشی، ظرفیت های آموزه ای، رسالت و ماموریت، به جنبه های تجویزی، دستوری و هنجاری آن عطف توجه کرده اند. یکی از مجاری فهم مواضع درون متنی اسلام، رجوع به دیدگاه های اندیشمندانی است که در مقام تشریع و تفسیر مواضع دین در نسبت با این مقوله و احکام مربوط سخن گفته اند. این نوشتار درصدد است تا با تتبع در آثار و مکتوبات متفکران مسلمان از حوزه های مختلف، رئوس کلی این مواضع را استخراج و دسته بندی کند. روش این مطالعه در مقام گردآوری اطلاعات، اسنادی و در مقام تحلیل یافته ها، تفهمی، تفسیری و اجتهادی است.کلید واژگان: فراغت, تفریح, سرگرمی, تفنن, لهو و لعب, کارکرد, کار, اسلامLeisure is often used to mean either time free from any kind of work or other duties or a range of recreational and intellectual activities which are taken into consideration in this period of time. Due to the various dimensions of this word, the two meanings of leisure have been studied or its different aspects are worth investigating. Owing to their axiological status, educational capacities and mission, divine religions, including Islam pay attention to the prescriptive, contingent and normative aspects of the word. One of the ways of understanding the positions of Islamic texts is to refer to the views of the thinkers who have dealt with the position of religion on this topic and the related injunctions according to Islamic law and commentary of the Quran. Referring to the works of Muslim thinkers on different fields, this paper seeks to make explicit and classify the general topics about these positions. This research uses a categorical method in gathering the information and an explanatory, interpretative and independent reasoning-based method in analyzing the findings.Keywords: leisure, recreation, amusement, hobby, a sport, a diversion, function, work, Islam
-
تاثیرپذیری مارکس از هگل امری است مورد اتفاق و خصوصا تاثیرپذیری اش از بخش ارباب و بنده پدیدارشناسی روح، اگرچه نظریه ای مشهور اما برای برخی مانند آرتور، افسانه ای بیش نیست. امثال سارتر و هیپولیت که تحت تاثیر کوژو، منشا شهرت این نظریه هستند بدون ذکر هیچ شاهدی، طرح مدعا کرده اند. مارکوزه به نقل جمله ای از دست نوشته های اقتصادی و فلسفی 1844 مارکس اکتفا کرده است و آرتور را بر آن داشته است تا با محوریت این اثر مارکس و نقد مارکوزه، بر نظریه تاثیرپذیری مهر ابطال بزند. استدلال آرتور این است که مارکس هیچ ارجاعی به ارباب و بنده ندارد و نقدی که به هگل درباره مفهوم «کار» وارد می کند به دلیل تفاوتش با رویکرد هگل به «کار» در ارباب و بنده، ناظر بر این بخش از پدیدارشناسی نیست. در نقد استدلال آرتور می توان گفت رد دلیل، نافی مدعا نیست و باید به دیگر آثار مارکس هم مراجعه کرد. هگل در ارباب و بنده، کار را رها کننده بنده از حیث طبیعی اش، دگرگون کننده، سازنده و عامل فعلیت و آزادی می داند و دقیقا همین عناصر با همین واژه ها در دو اثر مهم مارکس، گروندریسه و کاپیتال، در ارتباط با کار انسان مطرح شده اند. متاسفانه واژه تاثیرپذیری بدون اینکه دقیقا مشخص شود به چه معنا است، مورد استفاده ی موافقین و مخالفین نظریه ی مذکور واقع شده است. تامل در کاربرد این واژه نشان می دهد ارجاع یا عدم ارجاع به متن اثر یک صاحب رای نمی تواند دلیل منطقی ای بر تاثیرپذیری یا عدم تاثیرپذیری دیگران از او باشد. در مورد مارکس، علاوه بر موارد یکسانی تلقی فلسفی او از «کار» با دیدگاه هگل در ارباب و بنده، استفاده فراوان او از کلید واژه های هگلی خاص این بخش از پدیدارشناسی به ضمیمه اعترافش بر شاگردی هگل، شاهدی قوی بر تاثیرپذیری او در مفهوم کار از ارباب و بنده هگل می باشد.
کلید واژگان: هگل, مارکس, ارباب و بنده, کار -
امروزه اندیشمندان بسیاری از انسان به مثابه کنش گر اجتماعی یاد می کنند. این اندیشمندان برآنند که تمامیت و کمال هر فرد انسانی و سرانجام انسانیت به طور کلی نه با اعمال فردی و در تامل انتزاعی افراد مجزا، بلکه به واسطه مشارکت های مسولانه ای تحقق می پذیرد که هر عضو اجتماع در تعامل با جهان و سایر افراد انجام می دهد. در نظر این اندیشمندان انسان نه سوژه فردی بلکه سوژه اجتماعی است. این مقاله سعی در تبیین مبانی نظری این رویکرد به انسان دارد. به این منظور نحوه بروز و تکون این ایده در یکی از بنیادی ترین خاستگاه هایش، اندیشه هگل، به تصویر کشیده می شود. در این تصویر هگل ضمن نقد تصور گذشتگان خود از هویت انسانی به مثابه سوژه فردی، از آن به مثابه سوژه اجتماعی یاد می کند. نقد و بررسی این تفکر به خصوص می تواند مورد توجه آن دسته از سنن فکری قرار گیرد که بسیار بیش از اشتغال به مسائل اجتماعی به دنبال پی ریزی نظام های اندیشه ای هستند که ساختار و محتوای خود را در انزوای ذهن فردی دارا باشدکلید واژگان: کانت, هگل, مقولات, سوژه فردی, سوژه اجتماعی, زبان, کار, دولتNowadays، many scholars refer to humans as social actors. These scholars believe that the realization of humanity and، thus، flourishing of individuality depend not on divided action and abstract reflections of individual people but on responsible participation of each member of human society in his interactions with the world and other humans. The scholars see humans not as individual subjects but as social subjects. This article is an attempt to explain the theoretical basis of this approach. For this purpose، it will consider this ideain one of its most fundamental modes of occurrence، i. e. Hegel''s thought. Hegel''s notion of the individual subject in thethought of his intellectual ancestors and then his approach in showing men as social subjects will also be addressedKeywords: Kant, Hegel, categories, individual subjects, social subjects, language, labor, state
-
اشتغال و داشتن حرفه و شغل مناسب از جمله مسائلی است که برای انسان ها اهمیت زیادی دارد. شغل و حرفه در رابطه با جوانان از اهمیتی دو چندان برخوردار است. شغل و حرفه مناسب علاوه بر تامین نیازمندی های اقتصادی، آثار تربیتی، روان شناختی، اجتماعی و معنوی نیز دارد. در این مقاله، سعی گردیده است به مباحثی همچون اهمیت کار و اشتغال، مفهوم شناسی دینی کار و اشتغال، انواع کار از دیدگاه ارزشی، کارهای حلال و حرام، آداب و شرایط کار، آثار روان شناختی کار، آثار معنوی کار، آثار اقتصادی کار و آثار اجتماعی کار پرداخته شود. همچنین تلاش شده است مباحث مزبور با استفاده از آموزه های دینی و اسلامی و روان شناختی مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
کلید واژگان: اشتغال, کار, ارزش, تعلیم و تربیت, حلال, حرام, نیت, آثار تربیتی, آثار روان شناختی -
حسن عدالت به جهت فطری بودن آن، همیشه مورد توجه مردم و مکاتب الاهی و بشری بوده است. اسلام در جایگاه دین کامل و خاتم، این آموزه را در همه ابعاد زندگی بشری مورد تاکید فراوان قرار داده است. عدالت اقتصادی، به معنای مراعات حقوق اقتصادی در حوزه رفتارها و روابط اقتصادی است. این امر به صورت هدف اقتصادی، هنگامی به طور کامل محقق می شود که هر یک از افراد جامعه، به حق خود از ثروت و درآمدهای جامعه دست یابند.
از دیدگاه اسلام، منشا حق برای انسان ها دو امر است: کار و نیاز. براساس میزان کار و تلاش، حق انسان نسبت به ثروت و دارایی جامعه بالفعل می شود. همچنین انسان های نیازمند که توان کار ندارند، نیازشان حق آن ها را درباره ثروت ها و دارایی جامعه بالفعل می کند؛ و بر حکومت و ثروتمندان لازم است که نیاز آن ها را در حد متعارف برطرف کنند.
همه انسان ها در بهره مندی از نعمت های الاهی باید دارای فرصت و شرایط مساوی باشند؛ گرچه بعد از تقسیم فرصت ها به نحو مساوی، اگر گروهی به دلیل استعداد و تلاش زیادتر، از نعمت ها بیشتر بهره مند شود، این امر خلاف عدالت نیست.
کلید واژگان: عدالت, حق, جایگاه عدالت, عدالت اجتماعی, تکلیف, منشا حق, کار, نیاز, امتیاز, فقر, نابرابری, توازن اقتصادی, توزیع قبل از تولید, توزیع بعد از تولید, توزیع مجدد, ثروت های طبیعی, پاداش عوامل تولید, مالیاتThe positive point about justice is that it is sought naturally by mankind and this has been always noticed by people, as well as divine and human schools of thought. Islam, as a complete and finishing religion, has laid great stress on observing this principle in all aspects of human life. Economic justice means observing all economic rights in such fields as behaviors and economic relations. This goal, as an economic end, will be realized only when all people in the society find what they deserve in terms of wealth and income.From the viewpoint of Islam, human rights have two origins: labor and need. According to amount of labor, a human’s right to property and wealth in the society is realized. Also, needy people who cannot work assert their right on wealth and property in the society their need and it is incumbent on the government and rich people to meet their needs as much as they can.All people should be offered equal opportunities for taking advantage of divine bounties. Although after distributing opportunities in an equal manner, if a group of people could take more advantage of those bounties due to being more talented and studious, it would not be against justice.Keywords: justice, right, status of justice, social justice, obligation, origin of right, labor, need, privilege, poverty, inequality, economic balance, distribution before production, distribution after production, redistribution, natural riches, reward of production elements, tax
نکته
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.