جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "absolute perfection" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"
تکرار جستجوی کلیدواژه «absolute perfection» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
رنه دکارت (1596-1650) فیلسوف فرانسوی و تجدیدکننده فلسفه غرب، فلسفه اش را بر اساس شک دستوری و گذشتن از همه باورهای پیشین، حتی وجود عینی خودش، بنیان نهاد، و سپس با تکیه بر شهودی انکارناپذیر، معروف به کژیتو، و متجلی در قضیه «می اندیشم پس هستم»، به نخستین باور قطعی اش، یعنی وجود خودش، به عنوان «من متفکر» رسید. سپس از طریق نفس اندیشه گر درباره وجود خدا استدلال کرد و آنگاه وجود واقعی خدا را، به ضمیمه اطمینان به قدرت و اراده الاهی و یقین به فریبکارنبودن خدا، ضامن درستی دیگر باورهای متعارف و باورهای علمی و فلسفی شناخت. دکارت سه دلیل برای وجود خدا اقامه کرده، که نخستین دلیل، «علامت صنعتی» است. در این مقاله برهان «علامت صنعتی» را با استفاده از ترجمه های موثق برخی از آثار دکارت تقریر می کنم. سپس انتقاداتی را که در زمان دکارت بر این برهان مطرح شد و پاسخ های دکارت را به اختصار بیان می کنم و در هر نمونه و در انتهای مقاله اصل برهان و اعتراضات و پاسخ ها را ارزیابی خواهم کرد.کلید واژگان: علامت صنعتی, خدا, علیت, کمال مطلق, تسلسل علل فاعلیRené Descartes (1596-1650), the French philosopher and reviver of Western philosophy, based his philosophy on grammatical skepticism and the abandonment of all previous beliefs, even his own objective existence. He then came to his first definitive belief i.e. his own existence as "I think," by relying on the undeniable intuition known as Kezito, manifested in the proposition "I think, therefore I am". Afterward, he argued for the existence of God through the thinking soul, and considered the real existence of God, in addition to the assurance of divine power and will and the certainty that God is not deceitful, as the guarantor of the correctness of other conventional beliefs and scientific and philosophical doctrines. Descartes gave three reasons for the existence of God, the first of which is the "Trademark Argument". This article discusses this argument using authentic translations of some of Descartes' works. It will then briefly explain the criticisms leveled at this argument during Descartes' time as well as his answers, and finally evaluate the body of the argument and its criticisms and responses.Keywords: Trademark Argument, God, Causality, Absolute Perfection, Sequence Of Efficient Causes
-
فصلنامه حکمت اسلامی، پیاپی 36 (بهار 1402)، صص 137 -160
امام خمینی از معدود متفکرانی است که توجه به مساله فطرت داشته و بحث مستوفایی در این زمینه ارایه داده است. در نظام فکری امام، مساله فطرت جایگاه ویژه ای دارد. امام خمینی1 به پیروی از حکمت متعالیه و استاد مرحوم محمدعلی شاه آبادی، مطالبی را درباره فطرت بیان کرده اند که در آثار پیشینیان اصلا دیده نمی شود. امام برخلاف بعضی از بزرگان که فطرت را شامل بعضی آگاهی ها و گرایش ها می دانند، معتقد است فطریات همه از جنس گرایش و تمایلاتند و آن را عبارت از عشق به کمال مطلق و انزجار از نقص می داند. اما روشن است که گرایش بدون بینش ممکن نیست؛ لکن بینشی که در گرایش نهفته است، نوعی بینش حضوری است نه حصولی. نوآوری های امام که در این مقاله به اثبات رسیده، عبارتند از: فطری بودن باور به وجود مبدا، فطری بودن باور به ولایت، فطری بودن باور به معاد، تقریر جدیدی از برهان فطرت، سبک جدید برای تبیین اخلاق دینی، نقش فطرت در حرکت سیاسی، تاسیس اصطلاحات. تحقیق حاضر با روش توصیفی اجتهادی، نوآوری های مرحوم حضرت امام خمینی1 را با توجه به آثارشان مورد بحث و بررسی قرار داده شده است.
کلید واژگان: فطرت, ولایت, کمال مطلق, فطرت اصلی, فطرت تبعی.یHikmat - e - Islami, Volume:10 Issue: 36, 2023, PP 137 -160Imam Khomeini is amongst the few thinkers who paid attention to the issue of natural disposition (fitrah) and discussed it comprehensively. In Imam Khomeini's system of thought, the issue of fitrah has a special place. He, following the teachings of transcendent philosophy and his teacher, the late Mohammad Ali Shahabadi, has discussed issues related to fitrah that are not found in the works of his predecessors. Contrary to some thinkers, who consider fitrah to include some knowledge and inclinations, Imam Khomeini believes that everyone’s fitrah belongs to the category of inclinations and tendencies and considers it to be love for absolute perfection and aversion to imperfection. But it is clear that inclination is not possible without knowledge. However, knowledge that lies in the inclination is a type of knowledge by presence and not acquired knowledge. Imam Khomeini's innovative thoughts that have been proven in this article include: the innateness of belief in the existence of an origin, the innateness of belief in divine guardianship (wilayah), the innateness of belief in resurrection, a new presentation of the ‘proof of natural disposition’, new style of explaining religious ethics, the role of natural disposition in political movement and the introduction of terminologies. The present research, with the descriptive-ijtihad approach, has discussed and investigated the innovations of the late Imam Khomeini with regard to his works.
Keywords: : Natural disposition (fitrah), divine guardianship (wilayah), absolute perfection, original fitrah, subordinate fitrah -
مسئله معنای زندگی ازجمله مباحث مطرح در دنیای معاصر است. این سوال که «زندگی انسان چه معنایی دارد؟» ذهن بسیاری از اندیشمندان را به خود مشغول کرده است. عدهای زندگی انسان را پوچ تلقی میکنند و به ارایه راهحلهایی برای رهایی از پوچی یا الزام مخاطبان به پذیرش این واقعیت تلخ میپردازند. در مقابل، بسیاری زندگی انسان را معنادار قلمداد میکنند. هر دو گروه در ملاک معناداری و پوچی اختلافنظر گستردهای دارند. هدف از این نوشتار، یافتن ملاک حقیقی معناداری است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است. ما در این پژوهش، بدین نتیجه رهنمون خواهیم شد که نوع خلقت انسان به گونهای است که دارای استعدادها و نیازهای فطری است و درصورتیکه آن استعدادها را شکوفا نسازد و پاسخ مثبت به آن نیازها ندهد، احساس کمبود و خلا خواهد کرد؛ بنابراین، ارتباط با خدای متعال بهعنوان تنها مصداق کمال مطلق موجب شکوفایی گرایش فطری به کمال مطلق و معناداری زندگی انسان و دوری از او موجب پوچی خواهد شد.
کلید واژگان: فطرت, شکوفایی, گرایش فطری, کمال مطلق, معنای زندگیThe meaning of life is an important topic in the contemporary world. "What does human life mean?" is a question that has occupied the minds of many thinkers. Considering human life to be absurd, some have offer solutions to get rid of this absurdity and some others have forced humans to accept this bitter fact. In contrast, many consider human life to be meaningful. Both groups have wide differences in their criteria of meaningfulness and absurdity. The present descriptive-analytical paper seeks to find the true criteria for meaningfulness. Based on the research results, human beings have been born with innate talents and needs, and if they do not flourish those talents and do not respond positively to those needs, they will feel insufficient and empty; Therefore, relationship with God Almighty, the only absolute perfection, will lead to the flourishing of the innate tendency to absolute perfection and the meaning of human life. In contrast, getting far from God will lead to absurdity.
Keywords: nature, flourishing, innate tendency, absolute perfection, meaning of life -
در نهاد بشر گرایش هایی وجود دارد که فصل ممیز او از حیوانات است ، در فرهنگ قرآنی از آنها به «فطرت» تعبیر می شود. مولوی اساس انسان را بر مبنای فطرت پاک الهی می داند و برای وجود انسان مقام والایی ، قایل است، برخلاف دیگر عرفا که اصولا انسان را با گرایشهای غریزی و امیال نفسانی تعریف می کنند و لذا توصیه به مهار و سرکوب تمایلات نفسانی می دهند. مطهری نیز انسان را واجد فطریاتی می داند که منشا آنها به یک فطرت یعنی کمال مطلق برمی گردد. دراین مقاله با روش توصیفی- تحلیلی این نتیجه بدست آمد که هر دو اندیشمند، منشاء فطریات را ربوبیت الهی می دانند .همچنین، وجود انسان صحنه تعارض و کشاکش بین قوای معنوی و فطری با امور پست وغریزی است وتنها زمانی انسان در خود احساس پیروزی می کند که قوای فطری بر بخش دانی وجودش غلبه کند. هنگامی که انسان از خود واقعی و فطرت الهی خود دور می شود ،دچار بی قراری ،یاس و حرمان می گردد. همچنان که عواملی مانند امور مادی ، محیط و القایات جامعه می تواند سبب انحراف و دوری از فطرت گردد عواملی همچون وجود انبیا یکی از مهمترین عوامل بازگشت به فطرت اولیه انسان است.
کلید واژگان: نظریه فطرت, مولوی, مرتضی مطهری, مطالعه ی تطبیقی, کمال مطلقThroughout the history of human thought, the question of innate inclinations (fiṭrat) has given rise to many debates. Regarding its significance, it needs to be said that the question is the cornerstone and substance of moral psychology, such that if we eliminate it from discussions about moral psychology, the whole building of the knowledge will collapse. Hence knowledge about innate inclinations is the mother of knowledge about human questions. There are two theories on whether or not human beings have innate inclinations. According to the first, there is no such thing as an innate inclination in human beings, human nature at birth being like an empty and shapeless container taking the shape of whatever society pours into it. According to the second theory, human nature is not like an empty container, but, rather, there are needs and inclinations in human beings on the basis of which they live and these needs and inclinations are realized if put in favorable conditions. In this article, we study viewpoints on innate inclinations of famous mystic Rumi and contemporary thinker Morteza Motahhari, both belonging to the area of philosophical and mystic thought in Islam. The article’s main point is that the idea of the innate in the thoughts of both of the great men was inspired by the religion of Islam, and that they believed in a divine origin for the innate, as well as in the fact that human existence is a battle field for the innate against carnal and sensual forces. Hence human beings always struggle with their material dependencies, longing for return to their divine origins, and they will calm down only when set free from the snare of their whims and material dependencies and when they return to their divine innate inclinations. In spite of the commonalities in their premises (Islamic teachings), each of these two thinkers has adopted different methods. Rumi has benefited from visionary and intuitive methods as well as from exegesis, and Motahhari has benefited from philosophical and argumentative methods. Interestingly, however, they have drawn same conclusions. Motahhari’s theory is more meticulous than Rumi’s and has analytic categorizations, which is typical of philosophical method. Both of them had detailed meditations on innate inclinations, and the comparison between them is worthwhile because it shows what use these thoughts have and that their main points and origins are Islamic teachings. This article has discussed, first, the significance of moral psychology, especially in the modern world, and then the significance and status of innate inclinations in human existence. The term fiṭrat was differentiated from instinct and other natural affairs and its distinctive features were presented, citing the verse 30 of Chapter al-Rum in the Qur’an. The conclusion from the examination and analysis of Rumi’s Masnavi is that by invoking Koranic verses he describes human beings as having two divine and corporeal aspects. Citing the verse of Covenant, he says that human beings have their origins in their divine innate inclinations, and depicts an eternal relation with God which is metaphorically described in the poems of his Masnavi as a reed bed, associating the separation from the world of fiṭrat with lack, despair, and confusion in this earthly world. In his In It There is What Is In It (Fi hi Ma Fi h), Rumi regards individuals as enjoying varying degrees of knowledge about God, and prophets and those who are close to God as people who can draw aside the material veil and through their hearts become connected to God and aware of his being. In every tale of Masnavi human beings’ clean, and ugly and hideous faces are depicted and all human beings struggle between the opposites, and as long as they have not returned to their clean and original innate inclinations they do not feel excellence and triumph. Here, there is a serious distinction between Rumi and other mystics: the latter basically consider the human soul as deplorable and human beings as debased, spoiled, and aggressive. They did not see in humans anything but brutality and atrocity, which is why they tried to suppress inclinations and carnalities, whereas Rumi believed in the high status of human beings and the spiritual aspect of their existence and their connection with the divine world, and sought to show how this part of human beings can overcome their material aspects. In Motahhari, fiṭrat is used with two specific and general meanings. He thinks that all innate affairs in the general meaning have their origins in divine innate inclinations. Ultimately, he introduces only one authentic fiṭrat which is absolute perfection. Since human beings are always seeking perfection and any perfection comes with a flaw, the only perfection towards which human innate inclinations can be directed is the perfection above which there is not any perfection. Because in this small material world that perfection cannot be achieved, human beings keep feeling disenchantment and restlessness. Motahhari thinks of human perfection-seeking innate inclination as having varying degrees, and that there are factors affecting its realization, the most important of which are prophets. Prophets can save not only human beings who are distanced from their fiṭrat but also those who are suffering from the metamorphosis of their fiṭrat, which was what motivated Moses to go to Pharaoh: innate inclinations are not destroyed, therefore, there is room for the hope that human beings will return to their fiṭrat. Motahhari considers human beings as involved with two existential aspects, heavenly and earthly, and believes that they will triumph only when they rein in their soul and make it subject to their true self. Citing Koranic verses, both Rumi and Motahhari as Islamic thinkers regard human existence as two-sided: innate affairs have their origins in the spiritual aspect and instinctive tendencies in the corporeal aspect. Invoking the verse of Covenant they both see the knowledge about God as innate and dating back from before creation of human beings. Furthermore, human beings’ distance from their origin and their imprisonment in the small material world has caused human distress, sadness and grief. Another point is the conflict between two human existential forces namely innate and sensual forces, deriving from two-sidedness of human existence. And human beings will triumph if they make their desires subject to the transcendent aspect of their existence. To convey his meaning, Motahhari sometimes uses couplets composed by Rumi. Referring to the significant role of prophets in precluding deviation from fiṭrat and placing human beings in the course of their human nature are among other commonalities between these two great men.
Keywords: Theory of Innate Inclinations, Rumi, Morteza Motahhari, Comparative study, absolute perfection -
فصلنامه قبسات، پیاپی 81 (پاییز 1395)، صص 85 -110یکی از جریانهای مهم عصر رنسانس، شکاکیت معرفتی حاصل از پیشرفت های علمی- تجربی و ظهور آرای متعارض در حوزه الهیات و به تبع آن، تزلزل خداشناسی بود. دکارت نخستین متفکری است که در پاسخ به این شکاکیت، با امید به کشف حقیقت، حوزه فلسفی نوی گشود و اهتمام خود را از میان انبوه مسائل فلسفی، به مسئله خدا و نفس معطوف داشته است. دراین حوزه، مسئله فطرت و خداشناسی فطری، به جهت اشتراک و انطباق با آموزه های دینی، از اهمیتی خاص برخوردار و درخور پژوهش است. برهان فطرت در آثار دکارت، با عنوان برهان «علامت تجاری» مطرح شده که بر مبنای وجود مفهوم فطری «کمال مطلق»- خدا- در ذهن انسان استوار است. مقاله حاضر سعی دارد ضمن بررسی معنای فطرت و تصورات فطری، به تبیین جایگاه فطرت در خداشناسی دکارت و بررسی نسبت استدلال فطری وی با برهان مشهور فطرت در اندیشه اسلامی بپردازد.کلید واژگان: دکارت, فطرت, خدا, کمال مطلق, اندیشه اسلامیQabasat, Volume:21 Issue: 81, 2016, PP 85 -110One of the most important currents of Renaissance was epistemological skepticism arising from the scientific- experimental progress and the emergence of conflicting opinions in the field of theology and consequently skepticism of theism. Certainly, Descartes is the first thinker hoping to discover the truth, has presented a new philosophical field in response to this skepticism and though the midst of philosophical issues, he has paid his most attention to the issue of God and the soul.
In this area, the innate and innate theology (inherent God-Knowing), because, conformity to religious teachings, are specifically important and worthy of research. The proof of nature in the works of Descartes has been proposed as proof of "Trade Mark", based on the concept of "absolute perfection" God- in the human mind. This article tries to examine the meaning of innate and innate concepts, Explain the position of innate in Descartes's theology and pay to its relationship with the famous argument of innate in Islamic thought..Keywords: Descartes, Innate, God, Absolute perfection, Islamic thought -
قدیس آنسلم بر آن است که حتی آدم احمق و سفیه نیز در ذهن خود واجد تصوری از «موجودیکه بزرگتر از آن را نتوان تصور کرد» است و داشتن تصور مزبور از راه آموختن حاصل نمی گردد، به عبارت دیگر تصور «موجودیکه بزرگتر از آن را نتوان تصور کرد» تعلیمی نیست، بلکه هر کس حتی آدم ابله، بی خرد و نادان نیز آن را با خود به دنیا می آورد، به عبارت دیگر مفهوم خداوند به عنوان «چیزیکه نتوان بزرگتر از آن را تصور کرد» ذاتی و فطری انسان است و به همین دلیل است که قدیس آنسلم بر این باور است که حتی سفها نیز در ذهن خود واجد تصور و و مفهوم «موجودیکه بزرگتر از آن را نتوان تصور کرد» هستند. از دیدگاه علامه کمپانی هرگاه به مفهوم وجوب به طور دقیق و عمیق نظر افکنده شود از صرف تصور دقیق آن، تصدیق عینی و خارجی آن لازم خواهد آمد، به عبارت دیگر نظر دقیق و عمیق در مفهوم وجوب، وجود و حقیقت عینی و خارجی واجب الوجب الوجود بالذات را اثبات خواهد کرد.
کلید واژگان: آنسلم, کمپانی, برهان وجودی, برهان صدیقین, تصور, موجود, کمال مطلقSaint Anselm believes that even the fools have the imagination of “An existent impossible to imagine” in their mind which is not achieved through learning but every person innately owns. In other words the concept of God as “Being impossible to imagine” is innate and inherent and accordingly Saint Anselm believes that even the fools own it. In Allameh Kompany’s view, whenever the concept of necessity is considered in detail, it will be objectively verified, that is, detailed and careful look will prove the objective truth of self existent consistency.Keywords: Anselm, Kompany, The Existence Argument, The Truthful Argument, Imagination, Existent, Absolute Perfection
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.