به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "corporeality" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"

تکرار جستجوی کلیدواژه «corporeality» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی corporeality در مقالات مجلات علمی
  • فروغ السادات رحیم پور*

    برای شناخت هر شیء دو روش وجود دارد: الف) روش ایجابی (آنچه هست). ب) روش سلبی (آنچه نیست). شناخت نفس با روش نخست در آثار نفس پژوهان به نحو منسجم ارائه شده است، اما روش دوم سامان مند نشده است و گاه به نحو ضمنی در بررسی های ایجابی لحاظ شده است. هدف پژوهش حاضر ارائه تصویری روشن تر از چیستی نفس در اندیشه ابن سیناست و تلاش دارد مطلوب خود را از طریق بررسی اوصاف و احوال سلبی نفس تحصیل کند. در این راستا مغایرت نفس با جسم، بدن، مزاج، روح بخاری ، طبیعت، عقل (تام) و حیات بررسی می شود که مغایرت نفس با سه مورد اخیر مهم ترین آنها به شمار می رود. اهمیت مغایرت نفس با جسم از آن جهت است که به نحو ضمنی شامل مغایرت با مزاج، روح بخاری ، بدن و هر امر جسمانی دیگری می شود. مغایرت نفس با عقل از آن جهت مهم است که از خطاهای ناشی از همسان انگاری نفس انسانی با مجردات محض جلوگیری می کند. بررسی نسبت نفس و حیات نیز از جهت مشابهت چشمگیر آثار منتسب به نفس و حیات، همچنین طیف گسترده و گوناگون موجوداتی که متصف به صفت حی شده اند اهمیت دارد.

    کلید واژگان: ابن سینا, نفس شناسی سلبی, جسم, عقل, حیات
    Forough Rahim Pour *

    Understanding the reality of entities can be approached through two methods a) positively, to discern the essence of the object, and b) negatively, to delineate what the object is not. This study investigates Avicenna's perspective on the essence of the soul. While previous research has extensively explored the positive attributes, this study delves into the less organized negative attributes, shedding light on the soul's distinctions from nature, the Spirit of vapor, temperament, body, corporeality, intellect, and vitality. The significance of the soul's divergence from corporeality lies in its implicit deviation from temperament, the Spirit of vapor, the physical body, and other material elements. Notably, disassociating the soul from intellect is essential to prevent misunderstandings, avoiding the misconception of the human soul as a purely abstract concept. Furthermore, examining the soul's connection with vitality elucidates shared attributes and encompasses a diverse spectrum of entities characterized as living.

    Keywords: Avicenna, Negative Approach In Soul Research, Corporeality, Intellect, Vitality
  • سید محمد علیانسب، احمد سعدی*، حسن رضایی هفتادر، سید محمد موسوی مقدم
    مسئله این پژوهش، ارزیابی گزارش های انتساب تشبیه و تجسیم به شیعیان نخستین دوازده امامی است که از میان این شیعیان، مومن الطاق، هشام بن حکم و هشام بن سالم به تشبیه و تجسیم منتسب شده اند. با توجه به قرابت و ارتباط شیعیان نخستین با امامان معصومD و اهمیت فوق العاده مسئله تشبیه و تجسیم در خداشناسی، پژوهش حاضر در صدد است با روش توصیفی تحلیلی به ارزیابی گزارش های فریقین بپردازد. یافته های تحقیق نشانگر این است که گزارش های اهل سنت دراین باره، متعارض بوده و گزارش های منابع شیعه، علاوه بر ضعف سندی و دلالی، در تقابل با گزارش های معتبر ی در نفی تشبیه و تجسیم از آنان قرار دارد. به نظر می رسد مومن الطاق و هشامین که اهل تامل در مسائل کلامی بودند، سعی در تبیین دقیق ذات و صفات الهی و حل تعارضاتی همچون احادیث «صورت آفرینش آدم» داشته و به خلاف تلقی خام تشبیهی، معنای دقیق تری در تبیین ذات و صفات الهی منظور آنان بوده است.
    کلید واژگان: تشبیه, تجسیم, شیعیان نخستین دوازده امامی, مومن الطاق, هشام بن حکم, هشام بن سالم
    Seyyed Mohammad Olyanasab, Ahmad Saadi *, Hasan Rezaii Haftador, Seyyed Mohammad Mousavi Moqaddam
    The aim of this research is to explore the reports that indicate the belief of the early Twelver Shia in corporeality and anthropomorphism. Among these Shia individuals, corporeality and anthropomorphism have been attributed to Mu'min al-Taq, Hisham ibn Hakam, and Hisham ibn Salim. Thus, considering, the kinship and the close relationship between the early Shi'as and the Imams and the exceptional importance of the issue of corporeality and anthropomorphism in theology, we seek to investigate the reports from both Sunni and Shi'a sources through using a descriptive-analytical method. The findings reveal that Sunni reports on this matter are conflicting, while the reliability and substantiation of the Shia sources are found to be inadequate, conflicting with the authentic reports that reject the notion of corporeality and anthropomorphism. It appears that individuals such as Mu'min al-Taq and the two Hishams, who were knowledgeable in theological issues, endeavored to offer a meticulous elucidation of the essence and attributes of God and resolve conflicts, such as those arising from the hadiths regarding the creation of Adam (a). Their intention was to convey a more accurate meaning in explaining the essence and attributes of God, contrary to simple metaphorical interpretations of anthropomorphism.
    Keywords: anthropomorphism, corporeality, Mu'min al-Taq, Hisham ibn Hakam, Hisham ibn Salim
  • فخرالسادات علوی*، نجف یزدانی
    این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی شان و جایگاه جسمانیت در نظام معرفت شناسی متعالیه صدرایی می پردازد. ضرورت چنین تحقیقی از آنروست که شواهد قابل توجهی در احکام این نظام وجود دارد که در نظر اولیه حاکی از طرد و تحقیر جسم انسان و قوای ادراکی حسی، و به طور کلی عالم ماده در فرایند کسب معرفت است. در واقع، برخلاف معرفت شناسی های متعارف که جسم را از ارکان اصلی حصول معرفت می دانند، به نظر می رسد که ملاصدرا جسم و متعلقات آن را در معرفت حقیقی مهم ندانسته و ترجیح داده تا چنین معرفتی را از طریق نفس مجرده و از عوالم فوق محسوس تامین نماید. با تحلیل اهم مولفه های دخیل در فرایند معرفت در بیان ملاصدرا و علیرغم وجود شواهد هفتگانه ناظر به طرد جسمانیت، در مجموع به نظر می-رسد نمی توان معرفت شناسی صدرایی را نظامی جسم ستیز تلقی نمود ؛ بلکه با لحاظ مویدهای مختلف جسمانیت در این نظام از جمله قول به علیت جسم و دخالت موثر متعلقات جسمانی ادراک برای حصول نخستین مراتب معرفت، و همچنین تحقق کمال برای نفس انسانی بواسطه مانع-سازی های امور جسمانی، بایستی این شواهد سلبی را بجای طرد جسمانیت و تحقیر علوم طبیعی، مشیر به دغدغه های حکمت متعالیه برای تعالی بخشی به تمامی علوم بشری اعم از علوم انسانی، تجربی و فنی دانست.
    کلید واژگان: جسمانیت, معرفت, نفس, معرفت شناسی ملاصدرا
    Fakhrossadat Alavi *, Najaf Yazdani
    This research has examined the position of corporeality in Sadra's transcendental epistemological system by a descriptive-analytical method. The necessity of such research is that there are some significant evidences in this system that indicate to the rejection of the human body and the material world in the process of acquiring knowledge. In fact, contrary to certain epistemologists who consider the physical aspects as one of the main pillars of acquiring knowledge, it seems that Mulla Sadra did not consider the corporeity and its requirements, important in true knowledge and preferred to acquire such knowledge through the immaterial soul and  meta-physical (above tangible) worlds. Analyzing the important components involved in the process of knowledge in Mulla Sadra's expression and despite the existence of seven evidences of rejecting the physicality, in general, it seems that Sadra's epistemology cannot be considered as an anti-physical system, but regarding the various affirmations of physicality in this system- including the causality of the physical objects and the effective intervention of the physical requirements  of perception to attain the first level of knowledge, and the realization of perfection for the human soul by obstructing bodily affairs- this negative evidences should be considered, instead of rejecting the physicality and humiliating of natural sciences, as a sign of the concerns of transcendental philosophy to exalt all human sciences, including the humanities, experimental and technical sciences.
    Keywords: corporeality, knowledge, soul, Mulla Sadra ‘s epistemology
  • محمدرضا باغبان زاده*، علی الله بداشتی، حمید ملک مکان، علی کریمیان
    اندیشه رویت خداوند، در تعالیم ابن تیمیه که از شاگردان مکتب احمد بن حنبل شمرده می شود، بسیار پررنگ است. استناد وی به ظاهرگرایی در صفات خبری خداوند او را به اعتقاد به جسمانیت و مکان مندی خدا سوق داده است. هرچند ابن تیمیه خود را از پیروان سلف می داند، معتقد است در کلام سلف، سخنی مبنی بر جسمانیت یا عدم جسمانیت خداوند ذکر نشده است؛ درحالی که با استناد به سخنان امام علی× در متون اولیه اهل سنت که او نیز در شمار سلف امت رسول خدای| است و ابن تیمیه خود را موظف به تبعیت از آنان می داند، رویت، جسمانیت و مکان مندی خداوند به کلی نفی شده است.
    کلید واژگان: امام علی (ع), ابن تیمیه, خداوند, رویت, جسمانیت, مکان مندی
    Mohammadreza Baghbanzadeh*, Ali Alahbedashti, Hamidmalekmakan, Alikarimian
    The thought of seeing God is very bold in Ibn Tamiyyahs teachings who is considered an apprentice of Ahmad Ibn Hanbals School. His citation to superficialism about Gods stative traits has led him to believe in corporeality and spatiality of God. Although Ibn Taymiyyah sees himself from the followers of Self, he believes that nothing is mentioned about corporeality or lack of corporeality of God while by citing Imam Alis words in Sunnis initial texts who is considered to be among the Self of the Prophet Mohammads Ummah and te fact that Ibn Taymiyyah sees himself obliged to follow them, the issue of seeing, corporeality and spatiality of God are totally rejected.
    Keywords: Imam Ali, Ibn Taymiyyah, God, Seeing, Corporeality, Spatiality
  • محمود شکری، یارعلی کرد فیروزجایی
    تعبیر «جسمانیت نفس» در آثار صدر المتالهین براساس دو نظریه متفاوت از وی قابل تفسیر است: نظریه اول، حدوث جسمانی نفس است که براساس آن، نفس در مراحل ابتدایی وجود خود امری منطبع و حال در ماده است و نظریه دوم، ذاتی بودن «اضافه نفسیت» است که طبق آن، نفس دارای کون تعلقی بوده و در نتیجه از لحاظ وجودی وابسته به ماده است. ملاصدرا گاهی برمبنای نظریه اول و گاهی برمبنای نظریه دوم واژه های مادی و جسمانی را بر نفس اطلاق می کند. به نظر می رسد بدون تبیین و تفکیک این دو نظریه نمی توان به مفهوم روشنی از اطلاقات واژه های مادیت و جسمانیت نفس در کلام ملاصدرا رسید. افزون بر این، با تفکیک این دو نظریه می توان به دو تفسیر متفاوت از نظریه حدوث جسمانی و بقای روحانی نفس نیز دست یافت که به نظر می رسد هردو مورد تاکید ملاصدرا بوده است.
    کلید واژگان: حرکت جوهری نفس, مادیت نفس, حدوث جسمانی نفس, کون تعلقی نفس, نفسیت نفس
    Mahmoud Shokri, Yarali Kordfiroozjae
    The expression “corporeality of Soul” in Sadra’s works can be interpreted on the basis of two different views: that of corporeality origination of soul according to which the soul in its initial stages of existence is “imprinted’’ and immanent in matter. In the second view, however, the soul is of “essential relatedness” in virtue of which it has a relative being and thus is existentially related to matter. It seems that without distinguishing between these two views one cannot have a clear understanding of the term “corporeality” as it is used in Mulla Sadra. Moreover, with this distinction one can reach two different interpretations of corporeal origination and spiritual immortality of soul of Sadra both of which seem to have been emphasized by him.
    Keywords: Substantial motion of soul, corporeality, corporeal origination of soul, relative being of soul, soul, ness of soul
  • مجید صادقی حسن آبادی، هاجر نیلی احمدآبادی
    نماز، زیباترین جلوه پرستش است که در قالب فرامینی از سوی حضرت حق و توسط پیام آور او به بشریت ارزانی شده است. در اهمیت آن همین بس که در روایات، عدل اسلام شمرده شده و تارکان آن در زبان قرآن، سالکان دوزخ اند. از نظر مولوی نماز صرف یک عمل نیست؛ بلکه راهی است که آدمی را به حضرت حق و عالم قدس واصل می کند. نماز واقعی مقدماتی دارد که نمازگزار باید در جنبه های ظاهری و باطنی آن را رعایت نماید. نماز حقیقتی ذومراتب است؛ لذا نماز عوام با نماز عشاق متفاوت است. حقیقت نماز، نجوای با حضرت حق است که شروع آن همراه با علم، قیام آن همراه با حیا، ادای آن با تعظیم، خروج از آن با خوف، و نهایت آن اعراض از ماسوی الله و استغراق در بحر شهود معبود است. وقوف نمازگزار مقابل خداوند تمثیلی از حضور انسان نزد حضرت حق در قیامت است و هریک از آداب و حرکات نمازگزار، نشانه ای از گفتگوی او با خداوند در قیامت کبراست.
    کلید واژگان: نماز, طهارت, نماز عشاق, حضور قلب, مولوی
    Majid Sadeqi Hasanabadi, Hajar Nili Ahamadabadi
    The expression “corporeality of Soul” in Sadra’s works can be interpreted on the basis of two different views: that of corporeality origination of soul according to which the soul in its initial stages of existence is “imprinted’’ and immanent in matter. In the second view, however, the soul is of “essential relatedness” in virtue of which it has a relative being and thus is existentially related to matter. It seems that without distinguishing between these two views one cannot have a clear understanding of the term “corporeality” as it is used in Mulla Sadra. Moreover, with this distinction one can reach two different interpretations of corporeal origination and spiritual immortality of soul of Sadra both of which seem to have been emphasized by him.
    Keywords: Substantial motion of soul, corporeality, corporeal origination of soul, relative being of soul, soul, ness of soul
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال