به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "double truth" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"

تکرار جستجوی کلیدواژه «double truth» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی double truth در مقالات مجلات علمی
  • Mustafa Abedi Jigha, Sajjad Rish-Sefid*

    According to The Phenomenology of Spirit, the religion and philosophy are considered as important stages of the history of consciousness, and the absolute spirit is to become self-conscious of itself, as spirit, in the process of genesis of these two stages. The central issue of the present article is answering the following questions: ìWhat relationship does Hegel establish between delicacies of religion and philosophy?î ìAre religion and philosophy considered, in his thought, as double truths for each of which separate realms exist or these two are different stages of one single truth that express the spiritís self-consciousness of itself in two stages?î To answer these questions, the writer attempts to show, through a descriptive-analytical method, how Hegel offers a theoretical explanation for substituting the image of national and ethnic religion for its traditional image by making the absolute affair to the ethnic spirit. Besides, it shows how Hegel ñ unlike the transcendental philosophy and exalted philosophy ñ on the one hand turns God and absolute spirit from non-understandable ideas to cognitive and conceptual ones, and on the other hand, removes ñ in this way ñ the duality of the realm between religion and philosophy and establishes an internal relationship between them. Through creating a dialectic relationship between religion and philosophy, he finds the possibility to remove the contrast between the myth and the realm of systematic knowledge. And by making it close to the framework of system of knowledge, he introduces the myth not in contrast to rational knowledge, but as the outset of the way whose truth the rational knowledge is going to explain.

    Keywords: religion, philosophy, ethnic religion, God, double truth
  • علی قربانی سینی، فتحعلی اکبری
    ابن رشد و ابن رشدیان متهم به «حقیقت دوگانه» شده اند؛ یعنی معتقدند که یک مسئله می تواند در دین حقیقت باشد در حالی که نقیض آن در فلسفه صادق است. در بخش اول مقاله تاریخ و معنای این نظریه از دیدگاه کلیسا بررسی شده، در بخش دوم به رای ابن رشد در باب چگونگی بقای نفس در دو دسته از آثار فلسفی و کلامی اش پرداخته ایم، و در بخش سوم با ارزیابی نظر ابن رشد در این دو دسته آثارش این نتیجه به دست آمده که رای ابن رشد در باب عقل هیولانی و بقای مشترک و کلی آن پس از مرگ (وحدت عقل) با رای او در باب بقای نفوس فردی در آثار کلامی متناقض نیست، زیرا وی در مورد نفس قائل به اشتراک لفظی است. لذا نمی توان او را معتقد به حقیقت دوگانه دانست بلکه او به وحدت حقیقت باور دارد. بنابراین ابن رشد را دوحقیقتی خواندن نشان از عدم درک آرای وی دارد.
    کلید واژگان: حقیقت, حقیقت دوگانه, عقل هیولانی, نفس, وحدت عقل
    Ali Ghorbani Sini, Fath Ali Akbari
    Averroists are accused of believing the «Double Truth» theory، based on which a proposition might be true in religion، and، at the same time، its contradict is philosophically true. In this article، at first، the history and significance of this theory is investigated، second، the Averroes'' view about the post-mortem existence of the soul is studied، and، third، through investigating his views، in his philosophical and theological works، we show that his points of view on material intellect and its being common and single for all human beings in the afterlife (unity of Intellect) in his Philosophical works do not contradict his views on post- mortem existence of individual souls in his Theological works.
    Keywords: Truth, Double truth, Material intellect, Soul, Unity of intellect
  • حقیقت دوگانه یا دوگونه برداشت از حقیقت یگانه
    اسدالله حیدرپور
    مسئله اصلی مقاله حاضر اثبات این ادعاست که ابن رشد برای عقل و دین، حقیقت واحده یی در نظر میگیرد که با طرق و خطابات دوگانه به آن حقیقت یگانه راه می یابد. پیشینه تاریخی این بحث به اندیشمندان قبل از ابن رشد میرسد. ابن رشد در عصر خود متوجه سیطره روحیه تقلید بر عالمان و رونق علم کلام جدلی و دشمنی با فلسفه گردید و به این منظور برای مشروعیت فلسفه و عقل ورزی کتاب فصل المقال فیما بین الحکمه و الشریعه من الاتصال و برای اصلاح علم کلام جدلی کتاب الکشف عن مناهج الادله فی عقائد المله و تصحیح فلسفه موجود تهافت التهافت و شروح و تلخیصات آثار ارسطو را نوشت. وی در کتاب فصل المقال اثبات نمود که تعلیم و مطالعه فلسفه، واجب شرعی است و غایت فلسفه و دین معرفت موجودات به منظور معرفهالله تعالی است. هر انسانی بمقتضای طبیعت انسانی به یکی از طرق خطابی، جدلی یا برهانی به حق تعالی و اصول سه گانه اسلام معرفت می یابد و بین داده های عقل و دین مخالفتی نیست. اما عده یی بنام رشدیان لاتینی و پیروان آنها بعلت نیاز جامعه مسیحی غرب آن زمان و عدم آگاهی از تالیفات ابن رشد، تنها شروح وی بر آثار ارسطو را مدنظر قرار دادند و با برداشتهای غلط از افکار ابن رشد به این عقیده گرایش پیدا کردند که وی قائل به دو حقیقت جداگانه در باب دین و عقل بوده است. در این مقاله تلاش شده است با تکیه و استناد بر متون و کتابهای خود ابن رشد، نادرستی این ادعا نشان داده شود.
    کلید واژگان: رابطه عقل و دین, ابن رشد, حقیقت مزدوج, ابن رشد یان لاتینی, وحدت
    A Double Truth or a Double Interpretation of a Single Truth?
    Asadullah Heydarpur
    The purpose of the present paper is to demonstrate that Ibn Rushd considers a single truth for the intellect and religion but approaches it following two methods. The historical background of this discussion goes back to the thinkers before Ibn Rushd. In his period, he learnt about the dominance of the spirit of imitation over scholars, the prevalence of dialectic Kalam, and enmity against philosophy. Therefore, in order to legitimize philosophy and rationalization, he wrote the book Fasl al-maqal fi ma bayn al-hikmah wal shari’at min al-ittisal; in order to modify dialectic Kalam, he wrote al-Kashf an minahij al-adillah fi ‘aqayid al-halat; and in order to correct the existing philosophy, he wrote Tahafut al-tahafat and some summaries of and commentaries on Aristotle’s works. In his Fasl al-maqal, he demonstrated that teaching and studying philosophy is a Shar’i (religious) obligation, and the end of philosophy and religion is attaining the knowledge of existents in order to attain the knowledge of Almighty God. Each human being, in line with his own human nature, learns about Almighty Truth and the three-fold principles of Islam following a different method of address, discussion, or demonstration, and there is no opposition between the data of the intellect and religion. However, some people called the Latin Averroes and their followers, because of the needs of the Western Christian society of that time and their lack of knowledge of Ibn Rushd’s writings, merely took his commentaries on Aristotle’s works in consideration and, based on their wrong perception of Ibn Rushd’s thoughts, concluded that he believed in two different realities about religion and the intellect. The writer of this paper has tried to reveal the falsity of this idea based on the books and other texts written by Ibn Rushd himself.
    Keywords: relationship between the intellect, religion, Ibn Rushd, double truth, Latin Averroes, oneness
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال