جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "graded unity of existence" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"
تکرار جستجوی کلیدواژه «graded unity of existence» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
استفن هاوکینگ، فیزیک دان نظری معاصر، یافتن یک نظریه وحدت بخش در فیزیک را بسیار موٴثر می دانست. وی با بیان احتمالات سه گانه، مدعی وجود نظریه وحدت بزرگ است و آثار و فواید هستی شناسی همچون: امکان شناخت و توصیف قوانین حاکم بر کیهان، آگاهی از طرز کار جهان بی نهایت ریز در ابتدای آفرینش، پاسخ به پرسش ها درباره شروع، علت آفرینش و نقش خدا به عنوان خالق هستی را بر نظریه وحدت مترتب می داند. در این مقاله، نتایج و برایندهای متافیزیکی نظریه وحدت استخراج شده و در روشی تطبیقی با نظریه وحدت تشکیکی وجود ملاصدرا بررسی می شود. وحدت تشکیکی وجود، تاثیر قابل توجهی در هستی شناسی و نیز معرفت شناسی فلسفی گذاشته و عاملی برای پیوند علوم با یکدیگر، تبیین ارتباط اجزای عالم با هم، تحلیل اختیار انسان بدون منافات با اراده الهی، تبیین آغاز جهان و پاسخ به ابهامات هستی شناسی دیگر است. در این پژوهش نشان داده می شود که با نظریه وحدت وجود ملاصدرا می توان به پرسش های فلسفی هاوکینگ پاسخ داد.
کلید واژگان: نظریه وحدت بزرگ, فیزیک کوانتوم, هاوکینگ, هستی شناسی متافیزیکی, وحدت تشکیکی وجود, ملاصدراStephen Hawking, a contemporary theoretical physicist, considered the discovery of a unifying theory in physics to be very effective and he claims the existence of the theory of great unity by claiming the three possibilities. He considers the works and benefits of ontology such as; the possibility of recognizing and describing the laws governing the universe, knowing how the extreme small universe works at the beginning of creation, answering questions about the beginning, the cause of creation, and the role of God as the Creator of the universe for the theory of unity. The metaphysical results and implications of the theory of unity in this article are extracted and examined in a comparative way with the graded unity theory of Mullā Ṣadrā. The graded unity of existence has a significant impact on ontology as well as philosophical epistemology and is a factor for linking sciences with each other, explaining the relationship between the parts of the universe, analyzing human’s liberty without contradicting the divine will, explaining the beginning of the world and answering other ontological ambiguities. It is shown in this research that Hawking’s philosophical questions can be answered with Mullā Ṣadrā’s theory of unity of existence.
Keywords: Theory of great unity, Quantum physics, Hawking, Metaphysical Ontology, Graded unity of existence, Mullā Ṣadrā -
«وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت» از آموزه های پرتاثیر در بیان مقاصد حکمت متعالیه به ویژه توحید وجود است. حکمای متعالی، به سان عرفای محقق، بر این مهم تاکید کرده اند. در ادبیات فلسفی و عرفانی، تبیین جهان بینی یگانه انگار از تفنن تعبیر برخوردار است، تا ابعاد مسئله به وضوح گراید. وحدت شخصی وجود به همان اندازه که برای پافشاری بر وحدت بر توجیه و تبیین و استدلال اصرار دارد، برای تبیین کثرات نیز توجیه مستدل ارایه می دهد. هر یک از این توجیه ها با عناوین اختصاری یا قواعد راهبردی و زیربنایی در حکمت الهی نورافشان است. آموزه حقیقت و رقیقت، ظاهر و مظهر، و «بسیط الحقیقه کل الاشیاء ولیس بشیء منها» در این راستا با تبیین متناسب در حکمت متعالیه فروغ گستر است. بر این ثروت، آموزه «وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت» را باید افزود که در حکمت متعالیه با ادبیات ویژه جایگاه خود را نشان می دهد و مخاطب را تا وحدت شخصی وجود راهنمایی و همراهی می کند. برخی تازه واردان این آموزه را در دیدگاه آقاعلی مدرس، با برش و سایش عبارات و به قیمت تحریف و اتهام، مقصور به بیان تشکیک در مراتب و منافی و معارض با توحید شخصی وجود پنداشته اند. بررسی ادعاهای مطرح شده برخی مقالات درباره این آموزه و تبیین آن در بیانات صریح آقاعلی مدرس و حکمت متعالیه راه را به درک استوار الهیات متعالی هموار خواهد کرد.
کلید واژگان: آقاعلی مدرس, وحدت در عین کثرت, کثرت در عین وحدت, توحید تشکیکی, توحید شخصی"Unity in multiplicity and multiplicity in unity" is an effectual doctrine in explaining the purposes of transcendental wisdom, particularly the unification (tawhid) of existence. Transcendental theosophers like mystics have emphasized this doctrine. For clarifying the different features of this issue, they have put the explanation of the monistic worldview in variegated expressions. Individual unity of existence utilizes justification, explanation, and argumentation to emphasize both unity and multiplicity in the same way. Each of These justifications is illuminating in divine wisdom under abbreviations or fundamental principles. Provided good explanations, essence (haqiqah) and thinness (raqiqah), apparent (Zahir) and manifester (Muzhir), and Simple Essence (Basit al-haqiqah) are those doctrines which are very illuminating in transcendental wisdom. Besides, the principle of "unity in multiplicity and multiplicity in unity" with distinct formulation, has been developed and led the audience to individual unity of existence. Picking some passages from Aqa Ali Modarres' writings and abrading them together, some amateurs in transcendental wisdom expressed that this doctrine in his philosophy is restricted to the gradation of existence and is in contrast to individual unity of existence. Reviewing the claims in these articles and finding the explanation of this doctrine among explicit sayings of Aqa Ali Modarres will pave the way for the sound understanding of transcendental theology.
Keywords: Aqa Ali Modarres, Unity in multiplicity, Multiplicity in Unity, Graded Unity of Existence, individual unity of existence -
مکاتب فلسفی و عرفانی بر اساس جهانبینی خاص خود، هر یک نظریاتی در باب انسان کامل ارائه کرده اند. عرفا بر اساس جهانبینی «وحدت شخصی وجود» معتقدند فقط حق وجود دارد و ماسوای حق، تجلیات و شئونات حق هستند. از دیدگاه این گروه، انسان کامل انسانی است که به کمال جلا و استجلا رسیده باشد. در واقع چنین انسانی مظهر کمالات (ظهورات) ذاتی و اسمائی حق می شود نه اینکه در برابر حق وجود دیگری داشته باشد. استاد مطهری در نقد خویش بر نظریه انسان کامل مورد نظر عرفا، بر اساس نظریه وحدت تشکیکی وجود معتقد است انسان کامل انسانی است که ضمن متحقق ساختن همه اهداف و ارزشها در خودش بنحو اعتدال، هدف واحدی را نیز در نظر داشته باشد که آن هدف همان قرب الهی است. بنا بر تشکیک وجود، اهداف کثیر و هدف واحد، یکی هستند اما در مراتبشان با هم اختلاف دارند؛ در اهداف کثیر نیز نیت و مرتبه نهایی، قرب الهی است. بعبارت دیگر، همچنانکه در حقیقت هستی، وحدت تشکیکی وجود حاکم است، به نظر استاد مطهری، کسی که به هدف تشکیکی واصل شده باشد همان انسان کامل است. در این مقاله روشن خواهد شد که هیچکدام از نقدهای مطهری بر عرفا وارد نیست و نصوص عرفا گویای نادرستی نقدهای وی است. بنابرین، عرفا تبیین کاملتری از انسان کامل دارند و انسان کامل با وحدت شخصی وجود سازگار است.کلید واژگان: عرفان, وحدت شخصی وجود, انسان کامل, وحدت تشکیکی وجود, هدف تشکیکی, نقد نقدDifferent philosophical and gnostic schools have each presented some theories regarding the perfect Man relying on their own specific worldviews. Believing in a worldview based on the individual unity of existence, gnostics maintain that it is only the Truth which exists, and what is other than the Truth is only among the modes and manifestations of the Truth. In the view of this group, the perfect Man is a human being who has attained supreme glory. Such a person is indeed the locus of the manifestation of essential and nominal perfections of the Truth rather than having a different existence from the Truth. In his critique of gnostics theory of perfect Man, Mutahhari, based on the theory of the graded unity of existence, believes that the perfect Man is a human being who, while actualizing all goals and values to the level of moderation in oneself, has a single goal in mind which is the same proximity to God. According to the gradedness of existence, multiple goals and a single goal are the same but are different in their levels. In multiple goals, the intentions and the ultimate levels of divine proximity are also different. In other words, in the view of Mutahhari, as the graded unity of existence dominates the truth of being, a human being who has attained the graded goal is the same perfect Man. In this paper, the writer explains that none of Mutahharis criticisms of gnostics views are justified, and explicit references in the related texts demonstrate the falsity of his objections. Therefore, gnostics provide a more complete explanation of the perfect Man, and the existence of this human being is consistent with the individual unity of existence.Keywords: Gnosis, graded unity of existence, individual unity of existence, graded goal, perfect Man, critique of critique
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.