به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "principle of simplicity" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"

تکرار جستجوی کلیدواژه «principle of simplicity» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی principle of simplicity در مقالات مجلات علمی
  • سعید بشاش، حسن فتح زاده*
    برای اثبات وجود مبدایی برای عالم، استدلال های گوناگونی صورت گرفته است. برهان صدیقین گونه ای استدلال است که در آن، با تامل در حقیقت وجود، مبدا وجود استنتاج می شود. استدلال علامه طباطبایی به سبک برهان صدیقین است که «برهان واقعیت» نام گرفته است و تقریر ساده تری به نظر می رسد. مفهوم سادگی از آغاز درخشش بر لبه تیغ اکام، در دستگاه های فکری، معیار داوری میان تبیین های علمی و فلسفی در نظر گرفته و روایت های گوناگونی از آن ارایه شده است. در این میان، روایت ریچارد سویینبرن دقیق تر و پرمایه تر به نظر می رسد؛ زیرا او سادگی را هم به معنای نحوی و هم به معنای هستی شناختی آن در نظر گرفته و جنبه های گوناگونی برای آن بر شمرده است. سویینبرن سادگی را معیار محتمل بودن یک نظریه و دلیل صدق آن می داند. مقاله حاضر، نخست روایت سویینبرن از اصل سادگی را بازگو می کند و سپس در پرتو این اصل می کوشد نشان دهد تبیین علامه طباطبایی ساده ترین و بهترین تبیین درباره مبدا هستی است.
    کلید واژگان: اصل سادگی, سویینبرن, علامه طباطبایی, برهان واقعیت, تبیین
    Saeed Bashash, Hasan Fathzadeh *
    Philosophers, especially at the beginning of the era of philosophy, have made various arguments to explain the origin of existence. Allameh Tabatabai's argument of reality is among them. In this study, Swinburne's account of the simplicity principle is analyzed. Then, the principles and concepts postulated in the argument of reality are analyzed and examined based on the facets. What seems impressive in the argument of reality is brevity. In this research, an attempt has been made to answer two research questions: 1) Is it rational to consider the simplicity criterion in assessing the truth of a theory and its probability? Also, is the argument of reality in the viewpoint of Swinburne's simplicity principle, simpler than other arguments? Swinburne positively agrees with this view. He considers simplicity to be a fundamental a priori truth, and the criterion of the probability of an explanation.‘Simplicity’ is one of the fundamental concepts of epistemology. ‘Syntactic simplicity’ measures the number and brevity of the basic principles of a theory and its formulation, and ‘ontological simplicity’ measures the number of kinds of concepts postulated in a theory. William Ockham did not explicitly mention the principle of simplicity, but he is known for the famous term "Ockham's Razor". He does not consider the assumption of plurality without the necessity to be rational. Popper argued that a simple theory is easier to be falsified. According to Eliot Sober, simplicity is meaningful only if it is placed in a particular context. So, he proposes the principle of ‘parsimony’. According to David Lewis, the predicates and concepts that formulated a simple theory should refer to perfectly natural properties. Quine considers the tendency to prefer simple theories to be caused by ‘translogical features of human thought’ that tend the world to be simple. Swinburne argues it is an a priori ultimate epistemological principle that simplicity is evidence of truth. He considers simplicity to be the criterion of the probability of a theory and the evidence of the truth of that theory and suggests six facets in his account. Philosophically, the factors are 1) the number of concepts and principles postulated, 2) the number of kinds of concepts, 3) understanding the concepts postulated in a theory not to be entailed in understanding other concepts and principles, 4) a theory consisting of a few principles is simpler than one consisting of many principles, 5) a formulation of a theory in which principles relate to a few concepts is simpler rather than many concepts, and 6) a mathematical formulation is simpler.The principles and concepts postulated in the argument of reality are general and obvious in that their definition is literal, and they consist of the concept of eternal necessity and the concept of reality. The concept of reality takes precedence over the concept of the authenticity of existence and nature. In Allameh’s argument, from the beginning, the external reality is considered, regardless of whether that reality is an example of existence based on the authenticity of existence, or based on the authenticity of nature, it is an example of a contingent nature or a necessity nature, which does not make a difference in the completeness of the argument. Because it is enough to be clear that absolute reality exists unconditionally. This argument relies on the inviolable truth of the proposition that absolute reality necessarily exists. This brevity in the principles and concepts of the argument of reality makes it very compatible with the principle of simplicity and the facets that Swinburne enumerated in his account. According to Swinburne’s account, simplicity is a fundamental a priori truth. The Proposition "absolute reality necessarily exists" is a priori true and never accepts negation, and it always corresponds to a reality, either negatively or positively.The results of the present study show that, according to Swinburne's account, simplicity is the criterion of the probability of an explanation. In other words, if an explanation is a priori true, so the fundamental evidence for its truth is the simplicity of that explanation. Therefore, according to the correspondence theory of truth, it seems to be rational that the argument of reality is simpler and more probable than other arguments. In addition, it seems there is a correspondence in the argument of reality for each of the facets Swinburne enumerated for simplicity making it simpler than other arguments.
    Keywords: Principle of Simplicity, Swinburne, Allameh Tabatabai's Argument of Reality, Explanation
  • امیرمحمد گمینی*

    قطب الدین شیرازی معتقد بود بطلمیوس در مقدمه مجسطی گفته: هر هویتی را که در نجوم نیازی به آن نباشد باید حذف کرد. این اصل با بعضی تعاریف مفهوم سادگی و صرفه جویی در فلسفه علم نزدیکی دارد. عبارت «حذف آنچه به آن نیاز نیست» در مجسطی نیامده. ظاهرا اسحاق یا ثابت آنرا درترجمه عربی آن افزوده اند. هییت دانان جهان اسلام در ضمن بحث هییت افلاک خورشید بارها به این اصل اشاره کرده اند و معتقد بودند که برای خورشید مدلی با افلاک کمتر قابل قبول است، چون «ساده تر» است. اما مدل های غیربطلمیوسی که منجمان مراغه، از جمله شیرازی، در آثار هییت خود عرضه کرده اند دارای افلاک بیشتری نسبت به مدل های بطلمیوسی بودند. مدل های غیربطلمیوسی به خاطر حل تناقضات مدل های بطلمیوسی با اصل «حرکت یکنواخت» افلاک در فلسفه طبیعی ارسطو مطرح شده بودند. با اینکه در فلسفه طبیعی ارسطو حداقل دو اصل دیگر نیز برای حرکات افلاک وجود داشت که با هییت بطلمیوس تعارض داشت، منجمان مکتب مراغه تعارض این دو اصل را مهم نمی دانستند و اشکالی از این جهت به مدل های بطلمیوسی نمی گرفتند. شاید علت این رفتار دوگانه این بود که فرض افلاک بیشتر با سرعت یکنواخت ساده تر یا ظریف تر از فرض افلاک کمتر با سرعت نایکنواخت حس می شد.

    کلید واژگان: قطب الدین شیرازی, اصل سادگی, مقدمات طبیعی, مدل های غیربطلمیوسی, مکتب مراغه, علم هیئت
    Amirmohamad Gamini *

    Quṭb al-Dīn Shīrāzī believed that according to Ptolemy in the introduction of Almagest, any entity that is not necessary for this astronomy should be omitted. This principle seems close to the definition of the notion of simplicity and parsimony in the philosophy of science. the phrase “omitting what is not necessary” is not mentioned explicitly in the Almagest. It seems that Isḥāq or Thābit added this phrase to the Arabic translation. The Islamic astronomers mentioned “simplicity” within their discussion of the solar model again and again and believed that a model with fewer orbs is acceptable for the sun because it is “simpler”. Nevertheless, the Maragha astronomers’ non-Ptolemaic models include more orbs than the number of the orbs in the Ptolemaic models. The non-Ptolemaic models were produced to solve the contradiction between Ptolemaic models and the Aristotelian natural principle of uniform motion. Although there were at least two other Aristotelian natural principles for the celestial motions which were in contrast with Ptolemaic models, Maragha astronomers did not pay attention to these contradictions. It is possible that they felt that supposing more orbs with uniform motion is simpler or more elegant than fewer orbs with non-uniform motion.

    Keywords: Quṭb al-Dīn Shīrāzī, Principle of Simplicity, the Natural philosophical Permissions, non-Ptolemaic planetary models, Maragha School, hayʾa
  • غزاله حجتی*

    برهان نظم از گذشته های بسیار دور مورد توجه همه ی ادیان و مبلغان دینی بوده است. این بذل توجه به دلیل خاصیت اقناعی این برهان برای عامه ی مردم است. در قرن هجدهم، انتقادات بسیاری از سوی هیوم و برخی دیگر از فیلسوفان جدید به این برهان وارد شد و نیز ظهور دیدگاه تکاملی این انتقادات را بسیار قوت بخشید. در نتیجه، برهان تضعیف و خاصیت اقناعی آن گرفته شد. در سال های اخیر، برخی از فیلسوفان درصدد ارایه ی تقریر نوینی از برهان نظم برآمده اند و با فرض قبول و صحت دیدگاه تکاملی تبیین سازواری از نگرش خداباورانه و قبول نظریه ی تکامل ارایه کرده اند. این دست کوشش ها نمونه هایی در فیلسوفان مسیحی و مسلمان دارد. ریچارد سویین برن از فیلسوفان مسیحی است که با کمک دانش فیزیک، ریاضیات و زیست شناسی و براساس محاسبات احتمالاتی برهانی استقرایی را صورت بندی کرده است که مدعی است سازگاری فرضیه وجود خدا را با دیدگاه تکاملی نشان می دهد. مرتضی مطهری نیز از متفکران مسلمانی است که کوشیده است تا این سازگاری را اثبات کند. او نه تنها این دو نگرش را با هم سازگار می داند، بلکه دیدگاه تکاملی را بهترین تفسیر ممکن از غایتمندی الهی در جهان نیز برمی شمارد. اگرچه مقام، شکل و سطح بحث این دو متفکر با هم متفاوت است، محتوا و نتیجه ی حاصل از این بحث در آثار هر دوی ایشان یکسان به نظر می رسد.

    کلید واژگان: غایتمندی, نظم زمانی, نظم مکانی, علیت فاعلی, علیت غایی, احتمال, اصل آسان باوری, اصل سادگی, برهان تنظیم دقیق, تنظیم دقیق

    The argument from design for the existence of God has been considered by almost all religions and religious preachers. This is because of the persuasive power of this kind of argument. In the 18th century, Hume and some modern philosophers severely criticized the argument and the emergence of evolutionary views reinforced these criticisms. Recently, there has been a new version of the argument which presupposes the validity of evolutionary view and gives a consistent account of theism and theory of evolution. There are instances of this new effort among Christian and Muslim philosophers. Using physics, mathematics, biology, and complex probabilistic calculations, Richard Swinburne formed an inductive argument which claims that theism is consistent with the evolutionary viewpoint. Among Muslims, Murtiza Mutahhari not only believes in this consistency, but also maintains that the evolutionary viewpoint is the best interpretation of God’s purposefulness in the world. These two thinkers are different in respect of the level and form of their discussions, though the content and the results of their arguments seem akin.

    Keywords: : purposiveness, temporal order, spatial order, sufficient reason, efficient cause, final cause, probability, principle of credulity, principle of simplicity, fine-tuning argument, fine-tuning
  • فرح رامین
    ریچارد سوئین برن از جمله فیلسوفان معاصری است که به استدلال های استقرایی برای تبیین خداباوری روی آورده است. وی با استفاده از اصل زودباوری و سادگی، و با تفکیک نظم های زمانی از مکانی، احتمال وجود خداوند را بسیار تقویت می نماید.سوئین برن سعی دارد از طریق فرضیه خداشناسی توحیدی به پرسش های مرزی پاسخ گوید. اما تمسک به مفاهیم احتمال، سادگی، زودباوری، پیش بینی پذیری، و نظم های زمانی در تقویت این فرضیه، در چالش با اشکال های متعددی است که این مقاله با نگاهی نقادانه به ارزیابی آنها می پردازد.
    کلید واژگان: اصل سادگی, نظم زمانی, نظریه های فرادامنه, احتمال
    Farah Ramin
    Richard Swinburne is a one of those contemporary philosophers who refers to inductive reasoning to provide explanation for theism. Utilizing the principle of credulity and simplicity، and by distinguishing the temporal orders from spatial orders، he attempts to strengthen the probability of the God existence. Swinburne tries to answer to the limit-question by the hypothesis of theistic theology. Using concepts such as probability، simplicity، credulity، predictability، and temporal orders to support this hypothesis، his arguments face challenges. This article tries to evaluate those arguments from a critical point of view.
    Keywords: Principle of credulity, Principle of simplicity, Temporal order, Higher level theories, Probability
  • محمد جواد اصغری، سیدمحمود موسوی
    یکی از محورهای مهم در بحث تجربه دینی، موضوع واقع نمایی و ارزش معرفتی آن است. سویین برن، فیلسوف دین خداباور، از کسانی است که در آثار مهم خود ازجمله کتاب وجود خدا ضمن تبیین برهان تجربه دینی و دفاع از آن، برای اثبات واقع نمایی تجربه دینی و ارزش معرفتی آن دو اصل «آسان باوری» و «گواهی» را مطرح کرده است و آنها را «اصول عام عقلانیت» می داند که هم در تجارب دینی و هم در تجارب حسی قابل اعمال است. این پژوهش درصدد تبیین این اصول و ارزیابی آنهاست.
    کلید واژگان: تجربه دینی, اصل آسان باوری, اصل گواهی, سویین برن, مبانی معرفت شناختی
    Mohammadjavad Asghari, Seyyed Mahmood Musawi
    One of the most important points when dealing with religious experience is concerned with its epistemological valididty. Swinburne, a theist philosopher, is counted among those arguing for religious experience to be epistemologically valid. In his important works, the existence of God, establishing two principles of simplicity and evidence, has justified epistemological validity of the proof. As he argues, the two principles can be used in other kind of experiences. The paper has tried to study the principles.
    Keywords: religious experience, principle of simplicity, principle of evidence, Swinburne, epistemological principles
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال