به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "ricoeur" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"

تکرار جستجوی کلیدواژه «ricoeur» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • سروناز تربتی*

    مقاله حاضر با هدف تاویل و احیای معنای بخشش، به خوانش اصطلاح ریکور از «آنجابودگی» بخشش، می‏پردازد. از این ‏رو، با توجه به فهم هرمنوتیکی، وجود را در معنای بخشش و دادگی تاویل کرده و با بهره ‏گیری از روش هرمنوتیک و رویکرد هستی ‏شناسانه، به این مهم دست یافتیم که شرایط امکان فهم، هستی ‏در‏ ‏جهان و طرح ‏افکنی در امکانات آینده است. همچنین دریافتیم که فهم همچون یک امکان وجودی، امکان بخشش نیز به شمار می‏ آید. با چنین پشتوانه نظری و استفاده از ساختار روایی ریکور، به پرسش های اصلی تحقیق مبنی بر اینکه بخشش چگونه به‏ عنوان یک امر وجودی امکان‏ پذیر می‏ گردد و چگونه انسان می ‏تواند در عرصه «من می ‏توانم» ‏امکان‏ های خود را بفهمد و آن را معنادار سازد، پاسخ داده و برای نشان دادن تجلی بخشش در جهان متن و اینکه چگونه «آنجابودگی» دازاین در جهان متن ممکن می‏ گردد با طرح ‏افکنی در امکانات روایی فیلم دوران عاشقی از طریق بازپیکربندی، به خوانشی از بخشش پرداخته و به فهمی جدیدی از خود  دست می ‏یابیم. با توجه به اینکه از نظر ریکور هر هرمنوتیکی فهم خویشتن از راه فهم دیگری است، با قرار دادن خود در امکانات قهرمان داستان و با تاکید بر «من می ‏توانم» از خود کنونی عبور کرده تا برای ورود به عرصه عشق یا بخشش در «آنجا» قرار گیرم.

    کلید واژگان: بخشش, فهم وجودی, طرح‏افکنی, آنجابودگی, هایدگر, ریکور
    Sarvenaz Torbati *

    The present article with the aim of interpretation and reviving the meaning of forgiveness is reading Ricoeur’s “Thereness” of forgiveness. Therefore, according to hermeneutical understanding, Being is interpreted as forgiveness and giveness and by using hermeneutics method and an ontological perspective, the findings of the research illustrated that the conditions of possibility in understanding is Being-in–the-world and projecting in the future possibilities. As well, I found that understanding as a possible Being-ness, is the possibility of forgiveness. According to this theoretical view and by using Ricoeur’s narrative structure we are going to answer to these main questions that how can forgiveness be possible as Being-ness and how human can understand his possibilities in the arena of “I can” and give meaning to them? In order to illustrate the manifestation of forgiveness in the world of the text and  showing how the “Thereness” of Dasein can be possible, we project ourselves in the narrative possibilities of Time of Love movie through re-figuration to achieve a reading of forgiveness and new understanding of ourselves. According to Ricoeur’s view as each interpretation is an understanding of ourselves through the other, by placing ourselves in the possibilities of the story’s hero and emphasizing on “I can”, we’ll pass our present self and enter to the arena of love and forgiveness; we’ll place “there”.

    Keywords: Forgiveness, Thereness, Projection, Being Understanding, Ricoeur, Heidegger
  • محمدصادق قیصری*، امیر مازیار

    هدف اصلی این پژوهش بررسی تحلیلی مفهوم بیلدونگ مورد نظر هردر می باشد که با مبنا قراردادن آن بتوان برای نظام تعلیم و تربیت مولفه های مفهومی نوینی ارایه داد. هردر با عنایت به تاریخ و فرهنگ غایتی را برای انسان ها ترسیم می کند که این غایت در پرتو فرهنگ ها و کثرت اقوام و ملل به نقطه مشترکی می رسد و معنا می یابد و آن، مفهوم انسانیت است. این پژوهش با روش تحلیل مفهومی به تبیین مفهوم بیلدونگ، فرهنگ و انسانیت پرداخته و انسانیت را به عنوان غایت تربیت و مفهوم فرهنگ و عناصر آن را به عنوان راهی برای رسیدن به این غایت دانسته و در نهایت با نظر به مفهوم بیلدونگ به استنتاج مفاهیم اساسی تربیت می پردازد. نتیجه پژوهش حاضر مبتنی بر این نکته است که مفهوم بیلدونگ در شکل گیری تعلیم و تربیتی انسانی، فرافرهنگی، جامع و هماهنگ نقشی اساسی دارد؛ به گونه ای که انسانیت در اندیشه هردر هدف متعالی خلقت انسان به طور کلی و تعلیم و تربیت است و مفاهیم  فرهنگ و بیلدونگ ما را در رسیدن به کمال مطلوب انسانی یاری می رسانند. فرهنگ در اندیشه هردر هم بافت و زمینه و هم محتوای تربیت است؛ به این معنا که فرهنگ در جایگاه بافت و زمینه، تاریخ و نظریه تربیت است و در جایگاه محتوا، همان بیلدونگ است که وی آن را پرورش فرهنگی می داند. بنابراین نوعی رابطه دیالکتیکی می توان میان مفاهیم فرهنگ، بیلدونگ و غایت تربیت یعنی انسانیت یافت؛ به گونه ای که یکی بدون حضور دیگری امکان پذیر نمی گردد. در نهایت مفاهیم اساسی تربیت که بر اساس مفهوم بیلدونگ و مولفه های آن استنتاج گردید، شامل تعلیم و تربیت آزادی بنیاد، تعلیم و تربیت تاریخمند، تعلیم و تربیت فرافرهنگی، تعلیم و تربیت پیشرفت گرا و تعلیم و تربیت زیبایی شناسانه است.

    کلید واژگان: ریکور, تخیل, تخیل تولیدی, افزونگی شمایلی, برساخته خیالی, نقاشی
    MohammadSadegh Gheysari *, Amir Maziar

    The study of imagination has always had a significant role in the study of art and aesthetics. And imagination plays a central role in Ricoeur's philosophical system; a subject that has received less attention. It was Ricoeur's goal to bring the productive aspect of imagination back to the main text of philosophy, by presenting a critical reading of the history of philosophy. By using Emanuel Kant's imagination analysis, Ricoeur revived the various dimensions of imagination in the field of perception, to achieve a comprehensive theory of productive imagination. This paper attempts to address the importance of painting as a work of art and its relevance to reality, by studying the path taken by Ricoeur to present a theory of productive imagination. In this regard, explaining the role of Iconic Augmentation, which is one of the latent characteristics of the productive aspect of imagination, better defines the action present in the image and the dialectical position of language and image. Ultimately, painting, as a fictional work that its idea's reference is not merely a representation, becomes more real as its imaginativeness increases. The result is a new approach to describe the nature of painting as a work of art.

    Keywords: Ricoeur, imagination, Productive Imagination, Iconic Augmentation, Fiction, Painting
  • رحمت الله محمودی، حسین مصباحیان، مهدی ذاکری*
    این مقاله درصدد ابهام زدایی یا تناقض زدایی از مفهوم ایدیولوژی از طریق ارجاع به آراء ریکور است. ریکور روش بررسی خود از ایدیولوژی را پدیدارشناسانه می نامد؛ زیرا اصطلاح ایدیولوژی زمانی که در یک چارچوب جدلی قرار گیرد، هم از «استفاده بد» و هم از «سوءاستفاده» رنج خواهد برد. فقط با یک رویکرد معنا شناسانه جدی و یک توضیح صحیح از شرایطی که این مفهوم بدان وابسته است، می توان نقطه اختتامی بر این سوءاستفاده نهاد. چنین امری در پرتو رویکردی میسر است که ریکور آن را «پدیدارشناسی تکوینی»، «تحلیلی اوج گیرنده از مفهوم» و «تلاشی برای کاوش در زیر سطح معنی آشکار ایدیولوژی برای رسیدن به معانی بنیادی آن» می نامد. این مقاله با مبنا قرار دادن اثر پل ریکور با عنوان سخنرانی هایی درباره ایدیولوژی و اتوپیا که در سال 1975 در دانشگاه شیکاگو ایراد شد و سایر مقالات و آثار او درباره ایدیولوژی و پدیدارشناسی، تلاش کرده است تا همراه با ریکور به دو پرسش اصلی این حوزه پاسخ گوید: الف) تیوریسین های اصلی مفهوم ایدیولوژی چه کسانی بودند؟ ب) چند نوع تعریف عمده از بررسی پدیدارشناسانه ایدیولوژی قابل استخراج است؟ عصاره پاسخ در هم تنیده به دو پرسش مذکور این است که ریکور ضمن بررسی آثار کسانی مانند مارکس، آلتوسر، مانهایم، وبر، هابرماس و گیرتز، برداشت های رایج و منفی از ایدیولوژی را مورد تردید قرار می دهد و بر اساس بررسی دقیق و عمیق آثار متفکران مذکور، به سه تعریف عمده و مشخص یا به عبارت دیگر سه مرحله یا کارکرد از ایدیولوژی می رسد که اولی بر پایه تعریف مارکس، دومی بر پایه نگرش وبر و آخری براساس دیدگاه های گیرتز به این اصطلاح شکل گرفته است. ریکور به ترتیب این سه تعریف، مرحله یا کارکرد را ایدیولوژی به مثابه «کژتابی واقعیت»، ایدیولوژی به مثابه منبع «مشروعیت قدرت» و بالاخره ایدیولوژی به عنوان منبع «انسجام اجتماعی» می نامد. برپایه چنین تحلیلی از ایدیولوژی، مقاله در قسمت دوم خود به کارکردهای مختلف اتوپیا پرداخته است و ضمن تاکید بر وجوه مثبت اتوپیا، همزبان با ریکور نتیجه گرفته است که جامعه بدون اتوپیا جامعه ای مرده است.
    کلید واژگان: ریکور, پدیدارشناسی تکوینی, پدیدارشناسی هرمنوتیک, ایدئولوژی, اتوپیا
    Rahmatollah Mahmoudi, Hossein Mesbahian, Mahdi Zakeri *
    This article aims at disambiguation or better say, decontradiction of the concept of ideology by referring to Ricoeur's opinions about ideology. Ricoeur calls his method of studying ideology phenomenological. Why phenomenology? Because the term ideology, when placed in a polemical framework, will suffer from both "bad use" and "abuse". Only with a serious semantic approach and a correct explanation of the conditions that this concept depends on, can we put an end to this abuse. Such a task is possible in the light of an approach that Ricoeur calls "developmental phenomenology", "a rising analysis of the concept" and "an attempt to explore the subsurface of the obvious meaning of ideology to reach its fundamental meanings". The attempt is to disambiguate this concept, which is at first glance polemical and controversial, so that a clearer and fairer definition of it would be presented. Based on Paul Ricoeur's work titled Lectures on Ideology and Utopia, which was delivered at the University of Chicago in 1975, and his other articles and works on ideology and phenomenology, this article has tried to answer the two main questions of this field together with Ricoeur: a) Who were the main theorists of the concept of ideology? b) How many major definitions can be extracted from the phenomenological study of ideology? The extract of the intertwined answer to the two mentioned questions is that Ricoeur, while examining the works of people such as Marx, Althusser, Mannheim, Weber, Habermas and Geertz, questions the common and negative perceptions of ideology, and based on a detailed and deep examination of the works of the mentioned thinkers, comes to three major and specific definitions, or in other words, three stages or functions of ideology; the first one based on Marx's definition, the second one based on Weber's attitude and the last one based on Geertz's views about this term. Ricoeur calls these three definitions, stages or functions respectively, ideology as "ambiguity of reality", ideology as source of "power legitimacy", and finally ideology as source of "social cohesion". Based on such an analysis of ideology, in the second part of the article, the different functions of utopia have been discussed, and while emphasizing the positive aspects of utopia, it has been concluded in conformity with Ricoeur that a society without utopia is a dead society.
    Keywords: Ricoeur, Genetic phenomenology, hermeneutic phenomenology, Ideology, utopia
  • امیر مازیار، ندا غیاثی*

    جدال واقعیت و تخیل از دوران باستان تا به امروز به اشکال مختلف بروز و ظهور داشته است. بر مبنای این دوگانگی، تخیل چیزی مقابل واقعیت تجربی قلمداد می شود که تنها قادر است احساسات آدمی را برانگیزد و با دلالتی ضمنی به چیزهایی اشاره کند که ساخته و پرداخته ی ذهن آدمی است و نقشی در شناخت ما ندارد. این جدال یکی از محوری ترین بحث های پل ریکور را شکل می دهد. او می کوشد تا با نقد و تحلیل نظریه های پیشین از این تقابل فراتر رفته و تاکید خود را بر وجه کارکردی تخیل و نفوذ آن در واقعیت بگذارد. پژوهش حاضر در پی آن است تا با کاوش در نوشته های مختلف ریکور چهارچوبی از تحلیل او به دست دهد تا از این طریق نشان دهد چگونه تخیل در ساخت و پرداخت واقعیت نقشی عمده ایفا می کند. از این رو، نخست با تکیه بر آرا و نقدهای ریکور چرخش زبانی او در بحث تخیل را شرح می دهیم و سپس به کارکردها و پیامدهایی می پردازیم که از پس این ساز و کار زبانی آشکار می شوند. این کارکردها که می توان آنان را تالیف شاکله ساز و طرح افکنی معناهای ممکن نامید در سه گام تشریح می شوند. در این مسیر، می توان دید چگونه شاکله ای بوطیقایی با ابداع معنای تازه تصویری خلق می کند که با ارجاع غیر مستقیم خود به واقعیت از آن آشنایی زدایی می کند. در انتها نیز اشاره می کنیم که این فهم تازه از واقعیت چه تاثیری در نگرش ما به جهان دارد.

    کلید واژگان: ریکور, هرمنوتیک, تخیل, واقعیت, زبان
    Amir Maziar, Neda Ghiasi *

    Imagination is most traditionally assumed as something that is a contradiction of reality. Accordingly, it is considered as a faculty that is merely able to evoke our emotions and feelings and implies unreal things that do not contribute to cognition. This is one of the most important themes of Paul Ricoeurˊs theory. By analyzing and criticizing other theories, he tries to go over this contradiction and emphasizes the functional aspect of imagination and its contribution to reality. By exploring through various texts of Ricoeur, in order to achieve an organized framework, this article seeks to show how imagination can play a main role in the construction of reality. Therefore, by taking up Ricoeurˊs claims, first of all, we explain his verbal turn which has two functions and also significant consequences. These functions include schematizing synthesis and projecting new meanings, which elaborated on three levels. In this way, it can be seen how a poetic schema creates a picture by inventing a new meaning, which indirectly refers to reality and hence defamiliarizes it. Finally, we try to point out the most key consequences of this new understanding.

    Keywords: Ricoeur, Hermeneutics, Imagination, Reality, Language
  • سیده اکرم برکاتی، یوسف شاقول*، محمدجواد صافیان
    در روند کنترل بحران کنونی شیوع بیماری کوید-19، آنچه بیش از هرچیز شنیده ایم تاکید بر فاصله گذاری است. اما آیا این فاصله گذاری مکانی در نظام روابط افراد، ممکن است در زمان طولانی منجر به دگرگونی هنجارهای رفتاری متداول گردد؟ آیا از هم گسیختن انواع این نظام مندی ها که مانند طرح های روایی می توانند نقش وحدت بخش داشته باشند، قابل بازسازی یا نوسازی خواهد بود؟ در این نوشتار وضعیت بحران رابطه ی خود و دیگری را در این شرایط مورد واکاوی قرار می دهیم. نخست به تبیین رویکرد معرفت شناختی ریکور به رابطه ی من و دیگری در پرتو مفاهیم اخلاق و مسئولیت اجتماعی می پردازیم. سپس تلاش می کنیم براساس نظریه ی حکمت عملی وی امکان هایی را برای مواجهه با این بحران در شرایط پاندمی نشان دهیم. با برقراری پیوند میان قانون و اخلاق از طریق حکمت عملی، خود را به دستورالعمل نهاد سیاسی، به عنوان فرمانی درونی که ندای وجدان است ملتزم می کنیم. این ندا فرمانی اخلاقی از سوی دیگران در درون ما است. این امر می تواند برانگیزاننده ی این امید باشد که مردم و نهادهای سیاسی برای عبور از بحران حاضر با یکدیگر مشارکت کنند.
    کلید واژگان: ریکور, حکمت عملی, خود, دیگری, گووید-1919
    Seydeh Akram Barakati, Yousef Shaghool *, Mohammadjavad Safian
    In managing the crisis of the Covid-19 pandemic, what is most heard is the emphasis on keeping your distance from the others. But whether this spacing could make changes over time in the usual behavioral norms? Could we reconstruct and renovate this various broken rules and norms which like narrative plots had the role of unification?  In this paper, we would analyze the crisis of the relation of the self to the other within this situation. We explain Ricoeur's epistemological approach towards the relation of the self to the other in the light of the concepts of ethics and social responsibility. Then, on the bisis of Ricour's theory of practical wisdom, we try to show some possibilities for encountering the crisis of this relationship in the pandemic situation. By grafting the concept of law onto the ethics through the practical wisdom, we obligate oneself to the order of political institution as an interior command which is the call of conscious. This call is an ethical order from the others within us. It could arise the hope that people and political institutions cooperate with each other to pass the current crisis.
    Keywords: Ricoeur, practical wisdom, self, The Other, Covid-19
  • سیده اکرم برکاتی، یوسف شاقول*، محمدجواد صافیان

    در مواجهه با متون ادبی، آثار هنری،  فیلم ها و... که سرشار از نسبت های میان استعاره‎، روایت و کنش هستند، ممکن است همواره این پرسش مهم مطرح شود که نسبت آن ها با یکدیگر و نیز نسبت آن ها با فهم ما چگونه است؟ در پژوهش حاضر برای پاسخ به این مسیله، اندیشه ریکور را بررسی می کنیم. نظریه ما این است که فهم در تفکر ریکور، از ویژگی استعاری، روایی و کنش مندی برخوردار است. ویژگی استعاری فهم در تفکر ریکور را بر اساس ساختار «به منزله» در فهم و درک شباهت ها در عین تفاوت ها نشان خواهیم داد. در تلقی ریکور روایت و طرح روایی نیز مانند استعاره، امور همگون را از میان امور ناهمگون و متکثر گرد می آورد و وحدتی نظام مند به آن می بخشد. به نظر وی، ابداع و خلاقیت روایی در ارتباط با ارجاع به واقعیت، می تواند منشا کنش های فرد و نمودار نسبت فهم و کنش باشد. به این ترتیب، می توان گفت در اندیشه ریکور، استعاره، روایت و کنش از وجوه ذاتی فهم هستند و در فهم، به نحو مبنایی در ارتباط با یکدیگر قرار دارند. از آنجا که وی در حوزه هرمنوتیک، متن و فهم متن را به فراسوی نوشتار بسط می دهد، تحلیل این مطلب، ما را از اهمیت نوع مواجهه مان با انواع متون، در مفهوم گسترده آن آگاه خواهد کرد.

    کلید واژگان: ریکور, فهم, استعاره, روایت, کنش
    Sayyede Akram Barakati, Yousof Shaghool *, MohammadJavad Safian

    When we encounter with literary texts, works of art and films which are full of the relations of metaphors, narratives and actions, this important question maybe asked that how is their relationship and how it could be related to our understanding? In the present article, we will discuss Ricoeur's ideas concerning this problem.. Our thesis is that understanding in Ricoeur's thought is metaphoric, narrative and actual in nature. The metaphoric character of understanding will be shown on the basis of the "as" structure and seeing similarities simultaneous with differences. In his idea narration and plot are, like metaphor, gathering the differences with similarities and regulating them as unity. Ricoeur believes that narrative innovation with its referral to reality could be the origin of action and indicate the relation of action to understanding. Thus metaphor, narrative and action are the intrinsic aspects of understanding which are closely and fundamentally related to each other. As, In the area of hermeneutics, he extends the concept of text and its understanding beyond just writing, analyzing this theme will inform us the importance of the way of encountering different kinds of texts.

    Keywords: Ricoeur, understanding, Metaphor, Narration, action
  • سیده اکرم برکاتی، یوسف شاقول*، محمدجواد صافیان

    فهم خویشتن در حوزه های مختلف تفکر همواره بسیار مهم و از جهات گوناگون مورد بحث بوده است. برخی از اندیشمندان، فهم ما از خود را شهودی و یا بی واسطه می دانند و برخی نحوه ی فهم ما از خود را امری تاملی و تفسیری تلقی می کنند. در تاریخ تفکر فلسفه ی غرب، به ویژه در حوزه ی هرمنوتیک و پدیدارشناسی، می توان هیدگر و ریکور را به تعبیری نماینده ی این دو رویکرد متفاوت دانست. از این منظر، دیدگاه هیدگر را هستی شناسانه و رویکرد ریکور را معناشناسانه نامیدیم. در این نوشتار تلاش خواهد شد ضمن تبیین دیدگاه هستی‎شناسانه ی هیدگر و رویکرد معناشناسانه ی ریکور در مساله ی خودفهمی، امکان  برقراری پیوند میان این دو دیدگاه متفاوت مورد بررسی قرار گیرد. برای آشکار کردن امکان این پیوند، بر دو وجه متمرکز خواهیم شد؛ نشان خواهیم داد که: 1- خودفهمی در اندیشه ی هیدگر و ریکور در افق های مشترک "زمان"، "زبان" و "دیگری"، گرچه از دو منظر متفاوت هستی شناختی و معرفت شناختی، محقق می شود و 2-می توان برای این سه افق، در مفهومی که ریکور از آنها ارایه می دهد، بنیانی هستی شناختی در ساختار دازاین قایل شد. به نظر می رسد می توان این مبنای هستی شناختی را به عنوان "سرآغاز" راه طولانی معرفت شناسی ریکور مورد ملاحظه قرار داد. به این ترتیب می توان به نحوی مبنایی میان این دو رویکرد، پیوند برقرار کرد.

    کلید واژگان: هیدگر, ریکور, خودفهمی, هستی شناسی, معناشناسی
    Seydeh Akram Barakati, Yousef Shaghool *, Mohammadjavad Safian

    Understanding oneself has been of great importance in various areas of thought and discussed from different aspects. Some thinkers believe that self-understanding is intuitive and others consider it to be reflective and interpretative. In the history of western thought, especially in the areas of hermeneutics and phenomenology, Heidegger and Ricoeur are representative of these two different approaches. From this perspective we entitle their views as ontological and semantics. In this writing, we try to elaborate the ontological view point of Heidegger and the semantic approach of Ricoeur concerning the problem of self-understanding in order to pursue the possibility of any graft between them. For revealing the possibility of this graft, we focus on two aspects; We show that: 1- Self-understanding in Heidegger's and Ricoeur's thought be realized within the common horizons of "time", "language" and "the other", though, through different approaches of ontology and epistemology; and 2- For these three horizons in Ricoeur's definition of them, we can define an ontological foundation within the structure of  dasein.  It seem that this ontological basis can be considered to be at the beginning of Ricoeur's epistemological long route. In this regard, we can graft fundamentally these two approaches onto each other.

    Keywords: Heidegger, Ricoeur, self-understanding, Ontology, Semantics
  • سیده اکرم برکاتی، یوسف شاقول*، محمدجواد صافیان

    پدیدارشناسی هرمنوتیکی (hermeneutical phenomenology)، رویکرد فلسفی ای است که از ترکیب دوگرایش مهم پدیدارشناسی و هرمنوتیک در فلسفه ی قاره ای به وجود آمد. هیدگر(1976-1889) را می توان بنیانگذار پدیدارشناسی هرمنوتیکی دانست که با تاثیر از لوازم پدیدارشناسی هوسرل درنسبت با معنی و تفسیر، و شعار معروف او یعنی به سوی خود چیزها، با نوآوری درهردو نگرش، میان آنها پیوند برقرار کرد. ریکور(2005-1913) نیز تحت تاثیر مفهوم اپوخه در پدیدارشناسی هوسرل، پس از هیدگر به نحو بدیعی این پیوند رابرقرار می سازد. تفاوت آنها در این است که به بیان ریکور، هیدگر راه کوتاه تحلیل هستی شناسانه دازاین را در برقراری این پیوند دنبال می کند و ریکور راه طولانی تحلیل معناشناختی آثار و نشانه های انسان را پیشنهاد می دهد.  فرضیه ی اصلی در پژوهش حاضر این است که نشان دهیم با وجود تفاوت در نوع رویکرد آنها به این پیوند، می توان "فهم" را یکی از مهمترین لوازم امکان برقراری این پیوند دراندیشه ی دو فیلسوف تلقی کرد. دیدگاه مشترک دو فیلسوف درباره ی فهم را می توان دلیلی براین مدعا دانست. اهمیت اثبات این فرض این است که می توان با بررسی همه ی امکان های فهم، بستر گسترده ای از امکانات در این پیوند یافت که افق های متعددی در حوزه های هرمنوتیک، معرفت شناسی، هستی شناسی و پدیدارشناسی بگشایند و  ما را در مسیر درک حقیقت یاری نمایند.

    کلید واژگان: هیدگر, ریکور, پدیدارشناسی, هرمنوتیک, فهم
    seyede Akram Barakati*

    Hermeneutical phenomenology is a philosophical approach which is emerged from the compound of two important attitudes in the continental philosophy. Heidegger (1889-1976), who is considered as a founder of hermeneutical phenomenology, makes a conjunction between these two attitudes innovatively. This task is influenced by Husserl's phenomenological requirements concerning the sense and interpretation and his known slogan, toward the things itself. After Heidegger, Ricoeur (1913-2005) who is influenced by the concept of epoche in Husserl's phenomenology, makes such a conjunction in an innovative way. The difference between their views is that Heidegger, in Ricoeur's statement, follows the short route taken for ontological analysis of dasein, and Ricoeur proposes a long detour, starting with semantic considerations within the analysis of symbolic expressions of the human being. The basic thesis for present research is to show that, despite of different approaches in Heidegger and Ricoeur's thought toward this subject, in both views ''understanding'' can be considered as one of the most important requirements of the possibility of this connection. Their common viewpoint about ''understanding'' could be considered as a good reason for this claim. The importance of proving this thesis is that we can then by scrutinizing all the implications of understanding, find a vast area of possibilities in this conjunction that open lots of horizons in hermeneutics, epistemology, ontology and phenomenology which help us toward the way of truth.

    Keywords: Heidegger, Ricoeur, Phenomenology, Hermeneutics, Understanding
  • مهدی پارسا*
    دریدا در «اسطوره شناسی سفید» به نقش استعاره در متون فلسفی و اینکه فلسفه چطور به استعاره پرداخته توجه کرده است. از نظر وی وقتی فیلسوفان استعاره را تعریف می کنند، آن را به استعاره اسمی فرومی کاهند، و این نشان می دهد که آن ها تلاش کرده اند تا استعاره را تابع مفهوم سازند؛ اما دریدا تقابل مفهوم به عنوان عنصر فلسفه و استعاره به عنوان عنصر ادبیات را نمی پذیرد، و نشان می دهد که مفهوم و تمام مفاهیم فلسفی خود استعاره هستند و حرکت استعاره حرکت مولد مفاهیم فلسفی است. در واقع، از نظر دریدا قیاس شعری حرکت مولد قیاس منطقی است. ریکور در «استعاره و گفتمان فلسفی» به تندی به نظر دریدا در «اسطوره شناسی سفید» حمله می کند. از نظر ریکور تمایز میان گفتمان ها مهم ترین دستاورد سنت برای ما است و دریدا در اثر خود تمایز مهم میان گفتمان فلسفی و گفتمان شعری را نادیده گرفته است. دستاورد تاریخ برای ما تمایزاتی گفتمانی است که خود ایجاد کرده است و واسازی تقابل ها در دریدا به قیمت در هم ریختن گفتمان های متمایز تمام می شود. ریکور به ویژه به تمایز میان قیاس شعری و قیاس منطقی توجه می کند و سعی دارد که نشان دهد در آثار ارسطو تمایزی نظام مند میان این دو ایجاد شده است و سپس مسائل مطرح در مورد این تمایز را در فلسفه مدرسی پی می گیرد. ریکور در نهایت به این نتیجه می رسد که تمایزی ظریف در نقطه ای که این دو گفتمان بیشترین نزدیکی را با هم دارند، وجود دارد.
    کلید واژگان: دریدا, ریکور, استعاره, قیاس, اسم خاص, گفتمان
    Mehdi Parsakhanqah *
    In “White Mythology”, Derrida deals with the role of metaphors in philosophy, and how philosophy defines metaphor. He believes that when philosophers define metaphor, they reduce it to the nominal metaphor, and this shows that they try to subject it under the concept. This is for Derrida an example of philosophy’s reductionist confrontation with its others. But Derrida deconstruct the distinction between the concept as the element of philosophy and the metaphor as the element of literature. For him, the concept and all philosophical concepts are basically metaphors, and the movement of metaphor is the movement of genesis of philosophical concepts. Riceour in “Metaphor and Philosophical Discourse” criticizes Derrida fiercely, and claims that the distinction between the discourses is what our tradition gave us, and Derrida neglects the important distinction between philosophical discourse and poetic discourse. The so called deconstruction of binary oppositions in Derrida mélanges the distinct discourses. Riceour himself tries to show the origin of the distinction between philosophical and poetic discourses in the work of Aristotle, especially about the concept of analogy. He finally concludes that an excact distinction takes form in the point of closeness of two discourses.
    Keywords: Derrida, Ricoeur, Metaphor, Discour
  • محمدکاظم علمی سولا، سیده اکرم برکاتی
    پژوهش حاضر، به بررسی دیدگاه های ریکور و ملاصدرا در مبحث خیال و نقش موثر تخیل به ویژه در حوزه معرفت می پردازد. گرچه مبادی دو فیلسوف در این باره متفاوت است، در حوزه های خاصی شباهت های قابل توجهی در اندیشه های این دو ظاهر می شود. ریکور که یکی از فیلسوفان معاصر حوزه هرمنوتیک است از مباحثی نظیر نشانه شناسی، زبان شناسی، ساختارگرایی، و معرفت شناسی رایج در فلسفه تحلیلی، برای غنی ساختن هرمنوتیک استفاده بسیار کرده است. بدین سبب، مسئله زبان در اندیشه وی نقشی محوری دارد. تفاوت مبنایی اندیشه ریکور با ملاصدرا در مبحث تخیل، به این جهت است که در اندیشه ریکور، «زبان»، مبنای تبیین تخیل است. وی نقش تخیل در شناخت را از طریق زبان توضیح می دهد. اما ملاصدرا عمل تخیل در ایجاد معرفت را عمل قوه ای از قوای نفس می داند و مستقیما به زبان نمی پردازد. اما به رغم این تفاوت مبنایی، هر دو فیلسوف تخیل را واسطه ای میان جهان اعیان و دنیای درون ذهن، می دانند و هر دو، این امکان را با مفهوم اجتماع دو امر متباین توضیح می دهند.
    کلید واژگان: تخیل, استعاره, خلق, معرفت, فعل انسانی, ریکور, ملاصدرا
    Mohammad Kazem Elmi Sola, Seyyede Akram Barakati
    The present article studies Paul Ricoeur and Mulla Sadra's views on imagination, particularly its influential role in knowledge. Though their philosophies differ in principle, they share certain ideas in common. Ricoeur, contemporary philosopher and hermeneut, utilizes semiotics, linguistics, structuralism, and so on, to enrich hermeneutics. Language, thus, gets a central role in his philosophy. The basic difference of Ricoeur’s idea on imagination which distinguishes him from Mulla Sadra is that ‘language’ is used as a basis to explain imagination; he explains the role of imagination in knowledge through language. But Mulla Sadra does not directly deals with language, but considers act of imagination in constituting knowledge as an act of certain faculty of the soul. But in spite of this basic difference, both philosophers consider imagination as a mediator between external world and internal world of the mind and both explain this possibility by the notion of integration of two different issues.
    Keywords: Imagination, metaphor, Production, Epistemology, Human Action, Ricoeur, Mulla Sadra
نمایش نتایج بیشتر...
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال