جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "rights" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"
تکرار جستجوی کلیدواژه «rights» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
فصلنامه حکمت اسلامی، پیاپی 36 (بهار 1402)، صص 225 -245
علامه مصباح در سال های پس از پیروزی انقلاب به روشنگری در زمینه مسایل مطرح درباره حکومت دینی و نظام ولایت فقیه، دیدگاه خود را شفاف در کتاب ها، مصاحبه ها و سخنرانی های متعدد ارایه داده و در برابر دیدگاه های غیر منطبق با نظام عقیدتی اسلامی با صراحت اعلام موضع می کردند. ازاین رو از سوی مخالفان مورد اتهام هایی قرار می گرفتند؛ از جمله اینکه می گفتند ایشان به استبداد دینی باور دارد و معتقد است که مردم فقط وظیفه اطاعت از ولی فقیه را دارند و بس.در این مقاله برآنیم تا با استناد به سخنان صریح ایشان، این مساله را تبیین کنیم که از دیدگاه ایشان حکومت دینی چه تکالیف و وظایفی در قبال مردم دارد و مردم چه حقوقی بر حکومت دینی دارند تا معلوم شود ایشان به مردم سالاری دینی باور دارند، نه به استبداد دینی.برای پژوهش در مساله اصلی این مقاله، ناچاریم به بررسی مسایل فرعی ای مثل «معنای حکومت دینی»، «معنای حق حاکمیت»، «تلازم حق و تکلیف» و... بپردازیم. روش تحقیق این مقاله هم روش استدلالی تحلیلی است.
کلید واژگان: حکومت دینی, حق و تکلیف, حق مردم, حق حاکم دینی, وظیفه حاکم دینی, وظیفه مردمHikmat - e - Islami, Volume:10 Issue: 36, 2023, PP 225 -245After the Islamic revolution of Iran, Allamah Misbah shed light on the issues raised about religious government and wilayah al-faqih (guardianship of the Jurist). He presented his views clearly in his books, interviews and numerous lectures and took strong stance against the views that were not in agreement with the Islamic belief system. Hence, he was subjected to allegations by his opponents, such as, he was accused of believing in religious dictatorship, who believes people only have the duty to obey the Wali al-faqih and that’s it.In this paper, by referring to his explicit words, the responsibilities and duties of religious government towards the people and the rights of people on the government are elaborated from his viewpoint, so that it could be established that he believes in religious democracy, and not religious dictatorship.In order to research the main issue of this paper, the secondary issues like “meaning of religious government”, “meaning of right to sovereignty”, “relationship between right and obligation” etc. are first analyzed. The research methodology of this paper is logical analytical approach.
Keywords: religious government, rights, obligations, Rights of people, Rights of religious ruler, Obligations of religious ruler, Obligations of people -
یکی از وظایف حاکمان جامعه اسلامی برخورد و موضعگیری مناسب در قبال مخالفان سیاسی است. دوران کوتاه حکومت امیرمومنان علی علیه السلام به خاطر شرایط خاص حاکم بر جامعه آن روز، سرشار از مشکلات و مسایلی بود که مخالفان سیاسی آن حضرت، صحنهگردان اصلی آن بودند؛ بهگونهایکه بخش اعظم خلافت ایشان، به مواجهه با این گروهها اختصاص داشت. هدف این نوشتار ارایه الگویی منطبق بر سبک برخورد امام علیه السلام با آنان در موقعیتهای مختلف بوده که ضمن احترام و به رسمیت شناختن حقوق مخالفان و رعایت اصول مهم حکومتداری همواره سعی در هدایت و بازگرداندن آنان به آغوش جامعه داشتهاند. در این پژوهش سعی شده با بررسی توصیفی و تحلیل محتوای مضمونی منابع مهم تاریخی و بهطور خاص، سیره عملی امام علیه السلام، از دیدگاه حقوقی به مسئله نگریسته شود و مخالفت سیاسی، اختلاف عقیده و انتقاد از آیین حکومت داری بهعنوان یک حق در نظر گرفته شود؛ نه اینکه جرم تلقی گردد. ضمن اینکه حقوق مخالفان سیاسی در قانون اساسی ایران و اکثر کشورها به رسمیت شناخته شده است.
کلید واژگان: مخالفان سیاسی, سیره حکومتی, حقوق, امیرمومنان علی علیه السلام, قانون اساسیOne of the duties of the rulers of the Islamic society is to deal appropriately with the political opposition. The short period of Amir al-Mu'minin Ali's rule was full of problems and issues due to the special circumstances of the society of that day, in which the political opponents of the Imam were the main protagonists, as most of his rule was devoted to confronting these groups. The purpose of this study is to provide a model in accordance with the Imam's style of dealing with them in different situations, while respecting and recognizing the rights of the opposition and observing important principles of governance, have always tried to guide and return them to society. This study tries to disagreement and criticism of the governing religion is considered as a right, not to be considered a crime, and to regard the issue from a legal point of view by using descriptively examining and analyzing the thematic content of important historical sources, the practical life of the Imam in particular. At the same time, the rights of political opponents are recognized by the constitutions of Iran and most countries.
Keywords: political opponents, the life story of the government, rights, Amir al-Mu'minin, constitution -
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان عالی ترین سند حقوقی کشور، اساس تهیه، تنظیم و نگارش قوانین دیگر است و اصول سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، روابط خارجی، ساختار و حدود قدرت سیاسی را تعیین کرده و ضامن حقوق شهروندی است.
هدفهدف از نگارش این مقاله، بررسی اصول بنیادی قانون اساسی در حوزه ملت با عنوان اصل برابری مردم در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بود.
روشروش مقاله، توصیفی تحلیلی است. یافته ها: قانون اساسی به عنوان ثمره انقلاب اسلامی مردم ایران با رهبری امام راحل، موکدا به حقوق اساسی مردم و ملت ایران توجه ویژه کرده و با تاکید بر اصل تساوی و برابری مردم در برابر قانون، از اعطای امتیازات واهی و غیر قانونی به طبقه یا قشر خاصی از مردم نهی کرده است.
نتیجه گیرینتایج پژوهش حکایت از آن دارد که همه افراد جامعه مطابق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در شمول و اجرای قانون نسبت به آنها برابر است؛ اما توجه به این نکته ضروری و بسیار حائز اهمیت است که برابری حقوق و تکالیف افراد یک اجتماع در شرایط مساوی به لحاظ عدم امکان ایجاد شرایط یکسان میسر نخواهد بود. با این حال، ملاک بنیادین در اصل برابری در صورت یکسان بودن شرایط همه افراد ملت در شمول قانون، برابری همه مردم در برابر قانون است.
کلید واژگان: قانون اساسی, اصل برابری, حق و تکلیف, حقوق شهروندیIrainian Journal of The Knowledge Studies in The Islamic University, Volume:23 Issue: 81, 2020, PP 763 -778The constitution of the Islamic Republic of Iran, as the highest legal document of the country, is the basis for the preparation, formulation and writing of other laws and defines the principles of political, cultural, economic, foreign relations, structure and limits of political power and guarantees the rights of citizens.
ObjectivesIn this research, it is tried to examine the fundamental principles of the constitution in the area of the nation as the principle of equality of people in the constitution of the Islamic Republic of Iran.
MethodDescriptive-analytic method.
ResultsThe constitution, as the result of the Islamic Revolution of the people of Iran, led by Imam Khomeini (P.B.U.H), urgently paid special attention to the fundamental rights of the people and people of Iran, emphasizing the principle of equality and equality of people against the law, the granting of privileged and unlawful privileges to the class or A certain group of people has been forbidden.
ConclusionThe results of this study indicate that, unlike most systems in the world, all people of the society are equal to the constitution of the Islamic Republic of Iran in terms of the inclusion and enforcement of the law, and, after forty years since the victory of the Islamic Revolution, this equality and equality are more than Considered beforehand and based on available documentation, violators of laws without political and social considerations are being treated equally and decisively by regulatory agencies.
Keywords: constitution, principle of equality, rights, duties, citizenship rights -
.It is apt and usual to cogitate and ratiocinate man and human rights; it is less so about or with (other) animal rights; and much more less and lesser so with/about “plant rights” and (possibly) the rights of cloned/the artificially intelligent agents’. This condition is unfair and not ideal because man, other animals, plants, and other human manipulations (AI) from nature constitute varying levels of being; therefore, they possess varying levels of rights. Hence there is need to espouse the nature/levels of being, on the one hand, and to adumbrate the nature/types of rights and as related to being as such—which is the imperative of this article. Dwelling on the cornucopia of literature/and common biological (and other) features in nature as basis for analysis, this article, first, seeks to establish that man, other animals, plants, and other human manipulations from nature constitute varying levels of being; and second, argues that each level of being as such possesses some rights associated with it. It argues further that either all beings have rights, or they don’t. The work concludes that if one accepts that all the levels of being possess rights (accordingly including plant, cloned and AI agents), then one has certain obligation to all levels of being; but accepting either poses the most existential and ontological threat to humanity and all of nature.
Keywords: Genetic Engineering, Artificial Intelligence, existentialism, ontology, being, rights -
یکی از حلقات اندیشه ای علوم انسانی ساحت انسان شناساسانه آن است. در ترسیم نظام هنجاری و فلسفه ارزش نیز یافته های انسان شناسانه فلسفی ، کلامی و تجربی بسیار تعیین کننده اند. در این مقاله که به بخشی از این برنامه پژوهشی می پردازد ، پرسش اصلی این است که قوای نظری و عملی نفس ناطقه، چه نقش و تاثیری در شکل گیری نظام تشریعی حق ها و تکلیف های انسانی دارند؟ پاسخ به این پرسش، هدف این نوشتار است که از سویی به پژوهش های فلسفی۔کلامی و از جانب دیگر به فلسفه ارزش و به ویژه ارزش های اخلاقی و حقوقی پیوند خورده است. این بررسی ناگزیر به شیوه تحلیلی و تطبیقی به انجام خواهد رسید و با توجه به دامنه گسترده این پرسش ، لاجرم قلمرو آن به آرای سه صاحب نظر برجسته ؛ یعنی خواجه نصیر الدین طوسی ، علامه حلی و ملاصدرا محدود می شود. ترتیب منطقی اقتضاء می کند که پس از طرح مسئله ، نخست مبادی تصوری و تصدیقی آن تبیین شود و سپس چرایی و چگونگی ابتنای هریک از حق و تکلیف بر قوای نظری و عملی نفس انسانی جداگانه شرح داده شود. حاصل این مطالعه ثابت می کند که بدون وجود قوای نظری و عملی در نفس انسانی نظام تشریعی حق و تکلیف مصداق ندارد و قابل توجیه نیست.کلید واژگان: قوای نظری, قوای عملی, حق و تکلیف, خواجه نصیر الدین طوسی, علامه حلی, ملاصدراOne of the intellectual foundations of the human sciences is its human dimension. In defining the normative system and the philosophy of value also, philosophical, verbal, and experimental anthropological findings are very determinative. In this article, which deals with part of this research program, the main question is: what is the role and effect of the theoretical and practical faculties of the rational soul, in the formation of the legal system of rights and human duties? The purpose of this article is to provide an answer to this question; on the one hand, it is linked to philosophical-theological studies, and on the other hand to the philosophy of value, and in particular to ethical and legal values. This review will inevitably be done in an analytical and comparative way. Given the widespread scope of this question, its territory is therefore limited to the view points of the three prominent theoreticiants: Nasir al-Din Tusi, Allamah Hilli, and Mulla Sadra. A logical sequencedictates that, after the problem is firstly explained, its conceptual foundations should be explained, and then the reasons and the circumstances for basing each right and duty on the theoretical and practical faculties of the human soul are separately explained. The result of this study proves that without the the abovementioned faculties in the human soul, the legal system does of rights and responsibilities does not have an external referent and is not justifiable.Keywords: Theoretical faculties, practical faculties, rights, duties, Nasir al-Din Tusi, Allamah Hilli, Mulla Sadra
-
پرسش های فلسفی نوظهور درباره جایگاه اخلاقی و حقوق هویات دارای هوش مصنوعی فراوان است؛ پرسش هایی نظیر این که آیا می توان چنین هویاتی را دارای مسئولیت اخلاقی و همچنین حقوق ویژه دانست. اخیرا، اریک شویتسگبل، فیلسوف ذهن معاصر، با طرح استدلالی جدید کوشیده است از امکان حقوق یکسان هوش مصنوعی و انسان در یک آینده فرضی دفاع کند. من در این نوشتار، پس از توضیحاتی مقدماتی، اصل استدلال را تقریر و تحلیل می کنم. سپس به چهار نقد مختلف در برابر این استدلال که شویتسگبل طرح و رد کرده، می پردازم و در نهایت، دو نقد جدید را در برابر این استدلال طرح و ارائه خواهم کرد. به نظر من اگرچه استدلال مزبور، با توجه به دو نقد من و نقدهای احتمالی دیگران قانع کننده نیست، یا دست کم نیاز به اصلاحیه هایی دارد، اما از جذابیت و پرسش برانگیزی خوبی برخوردار است و می تواند دریچه ای جدید به روی پرسش ها و پژوهش های بعدی بگشاید.کلید واژگان: هوش مصنوعی, حقوق, اخلاق, فلسفه ذهن, استدلال, شویتسگبلThere are many new philosophical queries about the moral status and rights of artificial intelligences; questions such as whether such entities can be considered as morally responsible entities and as having special rights. Recently, the contemporary philosophy of mind philosopher, Eric Schwitzgebel, has tried to defend the possibility of equal rights of AIs and human beings (in an imaginary future), by designing a new argument (2015). In this paper, after an introduction, the author reviews and analyzes the main argument and then deals with four criticisms witch Schwitzgebel himself has presented and rejected and ultimately, the author presents and explains two new critiques against the argument. According to the writer, though the argument regarding his new criticisms and some other probable critiques is not convincing, or at least needs to be corrected, however, it holds appeal and raises questions and may open a new horizon for future questions and researches.Keywords: artificial intelligence, Rights, ethics, philosophy of mind, Schwitzgebel
-
شهروندان به عنوان عضوی از اعضای جامعه دارای حقوقی می باشد که امروزه تحت عنوان حقوق شهروندی شناخته می شود ، این در حالی است که شهروندان به واسطه حضور در جامعه و نقش فعال در ساخت و اداره جامعه با الزامات و تکالیفی مواجهه هستند بگونه ای که در تمامی عرصه های حقوق عمومی برای شهروندان تکالیفی شناخته شده است الزامات شهروندان همانند حقوق شهروندان علاوه بر حقوق و تکالیف قانونی حقوق و تکالیف اخلاقی نیز در دارد،آنچه محل بحث و بررسی می باشد این مساله است که شهروندان درقلمرو کیفری با توجه به ماهیت حاکمیتی حقوق کیفری دارای الزاماتی می باشند که در صورت عدم اقدام شهروندان بتوان از سازو کارها و مکانیسم های موجود در حقوق کیفری بهره جست ،بدین منظور با روش توصیفی – تحلیلی و مداقه در قوانین موجود به بررسی مساله تحقیق خواهیم پرداخت. با بررسی مقررات کیفری میتوان به این مهم دست یافت که شهروندان در قلمروکیفری همانند سایر بخش های حقوق عمومی دارای تکالیف و الزاماتی می باشند که قبل از هر چیز به عنوان یک الزام اخلاقی شناخته می شود ،الزام به اعلام جرم و ادای شهادت از یک سو و تکلیف به حضور در محکمه و عضویت در هیات منصفه از جمله تکالیفی است که میتوان در کنار الزام علم به قوانین و مراقبت از سلامت شهروندان از آن ها یاد کرد.کلید واژگان: شهروندی, حقوق کیفری, حق و تکلیف, شهروند مسئول, سیاست جنایی مشارکتی, الزامات اخلاقیCitizens as a part of society has rights that nowadays known as citizenship rights ,so that the citizens because of its presence and active role at making and management of society has obligation and duty ,so that in all of the public law area for citizen some duty has recognized ,but that which has the citizen at criminal law with due attention to sovereigntialitical nature of criminal law has dutes which does not acting citizens can use criminal sanctions. With review of criminal law can say that the citizen at criminal law as other area of public law has duty ,the duty to impeach the crime and to be witness and the duty to presence at court are some duty that can mention beside the knowledge of law and care of citizen health.Keywords: citizenship , criminal law , rights, duty, active citizen
-
طبیعت و محیط زیست در متون دینی، حق همه انسانها در همه دورانهاست. بنابراین در مقابل حق استفاده ای که خداوند برای انسان در محیط زیست و طبیعت قایل شده است، وظیفهای نیز بر عهده او گذاشته است که آن، حفظ و حمایت و بهرهبرداری صحیح از محیط زیست است؛ زیرا هدف خداوند از در اختیار گذاشتن طبیعت برای انسان این است که جهت رفاه، آسایش و تکامل خود از آن بهرهمند شود. بنابراین، اگر در استفاده از این امکانی که در اختیار او قرار گرفته، زیادهروی کند، بر خلاف آن هدف متعالی اقدام کرده که نتیجهاش به خطر افتادن حیات خود او و دیگران و بازماندن از سیر تکاملی در مسیر سعادت دنیا و آخرت خواهد بود. اولا با توجه به ماهیت و تحول مفهوم خسارت زیست محیطی به نظر می رسد که اعمال قواعد عام و سنتی روش های جبران خسارت زیست محیطی در حوزه حقوق محیط زیست چندان کارایی ندارد و از این رو تدوین نظام جبران خسارت خاص زیست محیطی با رویکرد روش های نوین لازم است. ثانیا گسترش آلودگی های مختلف، تغییر آب و هوا، تحلیل لایه ازن، کاهش تنوع زیستی و تعداد بی شمار معضلات زیست محیطی که حیات انسان ها را در کره خاکی تهدید می کنند و کیفیت حیات را به شدت تقلیل داده اند واقعیت انکار ناپذیر است که جامعه بین المللی سخت با آن دست به گریبان است. هدف این مقاله روش های جبران خسارات زیست محیطی در نظام حقوقی ایران است. تا از این رهگذر کمک اندکی به حقوق زیست محیطی کشورمان صورت بگیرد .
کلید واژگان: خسارت, میط زیست, جبران, حقوق, طبیعتNature and Environment in religious texts, the right all peaple in all time. Thus. In contract to human rights that Allah has placed in the Environment , he has also undertaken the task. That s it, protect and proper utilization of the Environment for god s purpose for man is the welfare and development of their own benefit. So, if the use of those facilities that are at his disposal, not indulgence, in contrast to the noble goal Resulting in a risk his own life and others and the evolution of happiness in this word and the next in line will stay open. First, given the nature and evolution of environment damage seems that traditional methods of applying general rules and compensation damage in the area of environmental law does n t work. Therefore, determination of specific environmental compensation system is necessary to approach new methods. Second spill of climate change and of the ozone layer, loss of biodiversity and numerous environmental problems that human life on the planet delimited. And quality of life have drastically reduced. The fact is undeniable that the international community is grappling with difficult. The purpose of this paper is to compensate for environmental damage in the Iranian legal system. this way our country has done little to environment rights.
Keywords: damage, Environment, compensation, rights, nature -
نقض حقوق کودکان در کشورهای در حال توسعه، بیشتر ناشی از فقر است؛ در حالی که در غرب، مشکل اخلاقی و ضعف بنیادهای خانواده، ناقض حقوق کودکان است. با این حال، همواره این کشورهای غربی هستند که کشورهای جهان سوم را در ارتباط با نقض حقوق کودکان، تحت فشار قرار میدهند. توجه به حقوق کودک، فقط بحث جوامع امروزی نیست، بلکه در دین مبین اسلام نیز نسبت به آن توجه بسیار شده است (احترام و تکریم کودک، پرهیز از خشونت و بدرفتاری با کودکان، رعایت عدالت و پرهیز از تبعیض). این پژوهش از آنجایی که رویکردی کیفی دارد، فرضیه سازی ننموده و با روشی توصیفی تحلیلی در پی پاسخ بدین سوال است که حقوق کودک در ایران و جهان مشتمل بر چه مولفه هایی بوده و چه نقاط آسیبی در آن وجود دارد؟
در پایان، پس از تجزیه و تحلیل کیفی اطلاعات پژوهش این نتیجه حاصل شد که باتوجه به وضعیت خاص کودکان بلحاظ جسمی و روحی، آنان نیاز به حمایتها و مراقبتهای ویژه یی دارند. این اقدامات باید مفهوم و قالب متناسبی یافته و با توجه به ناتوانی کودکان برای استیفای مستقیم حقوق خویش، جنبه های حمایتی وسیعی یابد؛ بگونه یی که بزرگسالان، الزام ناشی از حمایت آنان را کاملا احساس کنند.کلید واژگان: حقوق کودک, حقوق بشر, تربیت اجتماعی, تکریم, تبعیضThe violation of childrens rights in the developing countries are mostly rooted in poverty, while in the West moral problems and feebleness of family foundations are responsible for the rise of such problem. In spite of all these facts, the West always put pressure on the third world countries for their violation of childrens rights. Attending to childrens rights is not a matter of present societies, but in Islam also it enjoys a particular place (respecting children, banning people from any kind of violation, discrimination and misconduct against children, and persuading them to do justice to children). This work follows a qualitative approach, that is, avoiding any hypothesis making approach but follows an analytic-descriptive method in order to find out a response to the questions concerning the basis and weak points of childrens rights in Iran and the World. At the end, following a qualitative analysis it is concluded that keeping in view the particular situation of children, namely their physical and spiritual situations; they should be taken under particular protection and supervision. With respect to their weakness they should be protected in a way to be able to achieve their rights and the elder also should take this fact into account.Keywords: rights, child, human rights, social education, respect, discrimination -
زندگی اجتماعی امروزبشردرعین برخوداری نسبی ازفضایل اخلاقی و انسانی، در مواردی با نا بسامانی ها و ناملایمات اجتماعی اخلاقی مختلفی همراه است؛ لازم است با وضع قوانین مناسب و فرهنگ سازی درست و ارائه راهکارهای عملیاتی کارآمد،زندگی مردم را سروسامانی داد. ودرحوزه روابط اجتماعی یکی ازمواردی که باید مورد توجه جدی قرار گیرد، جایگاه همسایگان می باشد. قرآن وروایات که تامین کننده سعادت دنیا و آخرت انسانها می باشند، دستورات وبرنامه های متنوع اجتماعی واخلاقی بسیاری را برای همسایگان در نظر گرفته که با تبعیت وبکارگیری آنها، مردم می توانند درکنارهم براحتی وآسایش زندگی نمایند.ازآنجایی که به انجام رسیدن این مهم جزباهمکاری وهمدلی، میسرنیست، لازم است همگان به تعامل سازنده با دیگران به ویژه همسایگان اهتمام ورزند. این تحقیق با موضوع سبک زندگی دینی درتعامل باهمسایگان، ضمن بیان وظایف وحقوق همسایگان، شیوه های مقابله درست با همسایگان بد اخلاق رامورد بررسی قرار داده است.
کلید واژگان: قرآن, روایات, سبک زندگی, همسایگان, حقوق, ارتباط اجتماعیWhile relatively benefiting from ethical and humanitarian virtues, humans’ social life today is accompanied in some cases by disorders and calamities; therefore, it is necessary to organize people’s lives by making proper laws, developing culture appropriately and presenting efficient practical approaches. One of the things that must be seriously focused on in social relations sphere is the status of neighbors. The Qur’an and the traditions, as the suppliers of humans’ happiness in the world and in the hereafter, have various social and ethical instructions and programs about neighbors by which people can have a peaceful life together. Since this is not accomplished but through cooperation and unanimity, all people must shoulder a constructive interaction with each other, neighbors in particular. Focusing on religious lifestyle in interaction with neighbors, this research is aimed at examining the correct approaches to deal with bad-mannered neighbors.Keywords: Quran, Traditions, Lifestyle, Neighbors, Rights, Social relations -
جایگاه بنیادی اخلاق، ارتباط وثیق آن با همه ساحات زندگانی بشر و نقش بی بدیل آن در راهنمایی انسان ها و گره گشایی از معضلات گوناگون ما را بر آن می دارد تا از اخلاق و ضمانت اجرایی آن بحث کنیم. اجرای قانون، همواره یکی از دغدغه های قانون گزاران بوده است؛ چراکه ثمره وضع قانون در اجرای آن است و بدون اجرای قانون، وضع آن کاری لغو و بیهوده خواهد بود و اجرای قانون، نیازمند ضمانت هایی است که احتمال اجرا را بالا ببرد و احتمال عدم اجرا را پایین آورد و هرچه ضمانت ها محکم تر باشد، به همان اندازه اجرایی تر خواهد بود. همین بحث در اخلاق نیز مطرح است و امروزه دوربین های پلیس و تحقیقات و نیز احکام قضایی، ضامن اجرای حقوق بشر است که دو عیب اساسی دارد: اول اینکه آنها فقط عمل بیرونی انسان را مشاهده می کنند و از انگیزه درونی فرد که همان نیت اوست، بی خبرند و دوم اینکه فقط از جلوت انسان خبر می گیرند و از خلوت انسان خبری ندارند؛ اما در شریعت الهی، وجدان انسان و نفس لوامه او به مثابه دادگاه اخروی معرفی می شود که قاضی اش همان عامل است. همچنین خداوند ناظر، همان داور است و نعمت های بی پایان بهشت و عذاب های جاوید جهنم به عنوان پاداش و کیفر اعمال نیک و بد انسان معرفی می شوند. در نتیجه دیگر مجالی برای فرار از عدالت باقی نمی ماند و کسی نمی تواند با وجود گناه، خود را تبرئه کند یا با وجود بی گناهی، محکوم شود. در این مقاله درصدد هستیم ضمانت های اجرایی شریعت اسلامی را برشمریم و ترجیح آن را بر ضمانت منهای شریعت نشان دهیم.
کلید واژگان: اخلاق, حقوق, قانون, ضمانت, نظارت, دین, شریعتNowadays، human guarantees have two main deficiencies regarding implementation of human rights: firstly، they only observe the external action of human and they are unaware of internal motivations known as intensions. Secondly، based on human appearance they consider whatever is in the view of the public while in divine Sharia which suggests human conscience and the reproof of conscience as hereafter court whose judge is the same factor and also where it mentions God''s surveillance that is to say، witness is the same as referee and by imagining endless bounties of heaven and eternal torments of hell as reward and punishment of human good and bad deeds، there will not be a chance to escape from justice and nobody with sin is able to acquit himself or somebody with no sin is condemned. This study attempts to enumerate the executive guarantees of Islamic Shari`ah and to show that they are preferred to those suggested void-of-Shari`ah guarantees.Keywords: Ethics, Rights, Law, Guarantee, Surveillance, Religion, Shariah -
Islam puts great importance on animal's rights and doing justice towards them, considers these rights as "God's rights", and deems all people responsible for animals. One of most important rights of animals is their right of maintenance which includes food, shelter and treatment. Any act which bothers animals physically and mentally and cause them suffering, such as beating, cauterizing, mutilating, overloading, overriding, milking with nails, and hurting at the time of slaughtering are forbidden, because animals have consciousness and feelings. These acts are considered satanic and bad, while friendly, honest and just treatment of animals is always emphasized. Furthermore, cursing, deceiving and separating animals from their foals are disfavored and forbidden, while sheltering harmless animals which seek shelter in man's house is favored. Animals should be utilized properly and their right of mating should not be violated. Therefore, emasculating animals and making them to fight each other is disfavored. According to the injunctions of Islam, we are obliged to preserve the rights of animals. The holy Prophet of Islam (peace be upon him and his progeny) used any occasion to elaborate on animal's rights and the ways of preserving them. In addition, Islamic texts use the term "divine reward" for observing the rights of animals and "divine chastisement" for violating their rights, and refer to other worldly and spiritual rewards. If men fail to observe the rights of animals they will commit sin and will be punished in the day of resurrection. Islam's attention to animals is general and includes those animals whose meat in forbidden to eat and those which are dying. In addition to referring to the rights of animals, Islam points to the reasons of injunctions related to animals.Keywords: rights, animals, Islam, environmental ethics
-
نگرانی راجع به مجازات حبس که این روزها به شدت فراگیر شده، موضوع جدیدی نیست. سلب آزادی و نگهداری مجرمان به دور از جامعه، ظاهرا ساده ترین راهی ست که به فکر قانونگذار می رسد؛ اما این سوال پیش می آید که آیا بهترین راه هم هست؟
جرم و مجازات مفاهیمی ست که پیشینه یی به بلندای زندگی انسان ها در روی زمین دارد و تناسب بین این دو، کلید اصلی رعایت عدالت در این راستاست. با این حال ارزیابی روش های مجازاتی تعیین شده و تناسب موجود بین آنها آخرین چیزی ست که ذهن قانونگذار را مشغول می کند.
جامعه اجتماعی کنونی آنقدر وسیع شده که میزان اعمالی که به نوعی تمامیت و امنیت آن را به خطر می اندازند، به همان نسبت وسعت یافته است. در این میان، مجرم، فردی ست که از ارزش ها و هنجارهای جامعه جدا شده و علیه آنها برخاسته است. اگر بخواهیم واقع گرا باشیم، باید بپذیریم که خیل زیادی از مجرمان امروز، با شرایطی دست و پنجه نرم می کنند که یا مجبور به شکستن این هنجارها شده اند؛ مثل فقر شدید و یا در برخی موارد تصادفا به این وادی کشیده شده اند. مجرمانی از این دست، حالت خطرناک یک مجرم ضد اجتماعی را ندارند بلکه صرفا به دنبال راه فراری از موقعیت اسفبار خود هستند که به خاطر انحراف در اهداف، به مسیر جرم و جنایت کشیده شده اند. در عین حال، حبس به عنوان یک شیوه مجازاتی آثار سوئی دارد که از چشم هیچ کس پوشیده نیست.
از آنجا که کودکان بیصداترین قربانیان این روش هستند شاید زمان آن باشد که خلا قیت به خرج داده و راهی مناسب، بدون عواقب و موثر پیشنهاد دهیم. راهی که احتمال برگشت به مجازات را کمتر کند نه اینکه به آن دامن بزند!
تذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که مجازات به امثال حبس و دیه محدود نمی شود بلکه امروزه به عنوان ابزاری برای ارضای هدف اصلاحی آن، هرگونه روشی را در بر می گیرد که به مجرم کمک کند تا راه درست را در پیش گیرد. برای مثال، مواردی از آراء قضات موجود هستند که حکم به نوشتن جریمه یا نوشتن یک مقاله بجای گذراندن دوره حبس داده اند و این روش، ورود به یک دوره جدید مجازاتی را نوید می دهد.
نباید فراموش کرد که برای اصلاح رفتار باید به اصلاح فکر پرداخت. کودکان بدون شک، آینده هر جامعه هستند و صرف وقت برای اصلاح تفکر و به دنبال آن، رفتار آنها بدون نتیجه نخواهد ماند.
با این تعاریف، بکارگیری برنامه «فلسفه و کودک» برای به سلا مت گذراندن کودک از این وادی، شایسته به نظر می رسد. کودکان بزهکار بیشتر از هر کودک دیگری نیاز به این توجه مضاعف دارند، تاکاری که والدین انجام نداده یا از پس آن بر نیامده اند را جبران کند.
بنابرین یا باید مجازات کلا سیک را کنار گذاشت و کودکان بزهکار را تشویق به حضور در این کلا سها کرد یا راهی باقی نمی ماند جز اینکه به گنجاندن این کلا سها در کانون اصلاح و تربیت بسنده کرده و امیدوار بود که از وخامت آن بکاهد.
کلید واژگان: کودک, حقوق, جرم, اصلاح, قانونThe concern about imprisonment, which has become increasingly common now, is not a new problem. Denying freedom to criminals and keeping them out of society is apparently the simplest solution that comes to the minds of legislators in order to protect people against them. However, the question is if it is the best way or not. As a method of punishment, imprisonment has some side-effects, which are not hidden to anyone. Since children are the most defenseless victims of this method, perhaps it is now the right time to suggest a more effective and appropriate way without any further harmful consequences. This should be a way that decreases the possibility of committing crimes in the future rather than increasing it. It is necessary to emphasize that punishment is not limited to imprisonment and payment of blood money; rather, presently it refers to any corrective method that helps criminals to follow the right path. For example, there are cases in which judges have decreed the writing of a paper instead of serving time in prison. Such verdicts herald the beginning of a new era in punishment. We should not forget that, in order to correct behavior, we initially need to correct thought. Undoubtedly, children create the future of each society, and spending time on correcting their thoughts and, following it, their behavior will certainly be fruitful and constructive. Given the above explanations, it is advisable to employ the “Philosophy and Children” program in order to help juvenile delinquents to leave the process of punishment safely behind. More than any other child, these children need this extra attention so that what their parents did not do or fail to do for them is compensated for.Keywords: law, crime, correction, rights -
انسان موجودی اجتماعی است. زندگی در اجتماع و روابط اجتماعی به تزاحم منافع و اراده های افراد منجر می شود. برای حل این مسئله، به یک نظام جامعی نیاز است که حقوق و تکالیف افراد را در رفتار و ارتباط با دیگران مشخص کند. اسلام نیز در باب مسئله حقوق و تکالیف اجتماعی، نظری خاص دارد. یکی از شیواترین و جامع ترین عبارات در این باب، مربوط به کلام امام سجاد علیه السلام در رساله الحقوق و نامه ایشان به برخی شیعیان است. پژوهش حاضر با توجه به کلام آن امام، سعی دارد نظامی از حقوق و تکالیف در روابط اجتماعی معرفی کند که راهگشای ما در کشف دیدگاه اسلام باشد.
در این پژوهش از روش اسنادی و تحلیل متن دو روایت استفاده شده است. براساس یافته های این تحقیق باید گفت که بین حق و تکلیف رابطه همبستگی وجود ندارد، همچنین امامت و تدبیر، سپس رعیت بودن و بعد خون و خویشاوندی به ترتیب مهم ترین حق ها هستند و سایر حقوق در مراتب پایین تر قرار دارند.
کلید واژگان: حق, تکلیف, رساله الحقوق, نامه حقوقی امام سجاد (ع)Man is a social being and social life and social relations make individual's interests compete with their wills. To solve this problem, we need a comprehensive system which determines individual's rights and duties concerning their conduct and relations with other. Islam offers a particular view on social rights and duties. Imam Sajjad's Risalat al- Hoquq (treatise on rights) addressed to a number of Shiahs represents one of the most eloquent and comprehensive models of principles on social rights and duties. Taking into account Imam Sajjad’s words in this regard, the present paper tries to offer a system of individual's rights and duties concerning social relations which can contribute to understanding the view of Islam in this respect.Keywords: right, duty, rights, moral right, Risalat al Hoquq (treatise on rights), Imam Sajjad's treatise on rights -
سن توماس آکوئیناس از جمله متکلمانی است که توجه شایانی به مقوله نظام سازی سیاسی داشته است. از مهم ترین مظاهر این توجه، مطالب ارزشمندی است که از وی در خصوص مباحث حقوقی برجای مانده است. موضوع «اقسام قانون و بررسی دایره قانون گذاری حاکمان» یکی از مهم ترین آنها به شمار می آید. پرسش اساسی این است که قانون چیست و اقسام آن کدام است؟ همچنین جایگاه هر قانون و رابطه آن با دیگر قوانین به چه صورت است؟ وی ابتدا قانون را به چهار قسمت (قانون ازلی، قانون طبیعی، قانون بشری، و قانون یزدانی) تقسیم کرده و ضمن آن، به واکاوی رابطه برخی از این قوانین با یکدیگر و نیز دایره صلاحیت قانونگذار بشری در امر تقنین و نیز تاثیر قانون در محدودسازی حوزه قدرت سیاسی می پردازد. بررسی موشکافانه این موضوع در هندسه فکر سیاسی آکوئیناس، به فهم دقیق تر الهیات سیاسی مسیحیت قرون وسطا و نیز تاثیرپذیری وی از فیلسوفان مسلمانی همچون فارابی و ابن سینا می انجامد.
کلید واژگان: حقوق, قانون, مسیحیت, مصلحت عمومی, قانونگذار, تحدید قدرتSt. Thomas Aquinas is one of the theologians who has made a major contribution to political system-making. The most important aspect of his efforts is the valuable observations left by him on legal issues. One of the most important of these issues is the "types of law and investigating ruler's jurisdiction”. Among the main questions arise are: that What is the nature of law? What are the types of law? What is the position of each law and what is its relations with other laws? Thomas Aquinas initially divides law into four types (eternal law, natural law, human law, and divine law) and investigates the relations of some of these laws with each other, the jurisdiction of human legislator in legislation and the effect of law on restricting the scope of political power. A close investigation of this subject according to Aquinas's political thought can lead to a more precise understanding of the political theology of medieval Christianity and the influence which such Muslim philosophers as Farabi and Avicenna had on Aquinas.Keywords: rights, law, Christianity, public interest, legislator (law, maker), power restriction -
هم مکاتب مادی و بشری و در راس آن ها اومانیسم، از حقوق و آزادی های انسان سخن می گویند و هدف خود را تعالی و تکریم او و رساندنش به حقوق و منزلت های والای انسانی اعلام می کنند و هم ادیان و مکاتب آسمانی و الاهی و در راس آن ها، مکتب آسمانی اسلام؛ اما این که کدام یک از این دو مکتب انسانی و الاهی در ادعای خود راستگوترند، به بررسی واقع بینانه و دور از پیش داوری نیازمند است. انسان دو بعد جسمی و روحی است ولی اصالت او با روح مجرد است؛ انسان دارای ویژگی های فراوانی از جمله، قوه عاقله، قدرت تفکر، توانایی نطق و تکلم، فطرت و گرایش های درونی دیگر است. او در تفکر اومانیستی، محور هستی، جایگزین خدا و دین، محصور در دنیا و اهداف دنیایی است و آزادی و اختیار کنترل نشده ای دارد؛ اما انسان در اسلام، دارای روح خدایی، کرامت ذاتی و برخوردار از حقوق و آزادی های مدنی در چارچوب تعیین شده دین، و حقوق و آزادی های او به بعد مادی و جسمی او محدود نمی شود و از آزادی معنوی و حیات آخرتی نیز بهره مند است. اهداف او به دنیا محدود نمی شود و مسوولیت پذیر و متعهد به اصول انسانی و اخلاقی است.
کلید واژگان: اسلام, اومانیسم, انسان, روح, جسم, حقوق, آزادی هاMaterialistic and man-made schools, especially humanism, and Divine religions and schools, especially the heavenly religion of Islam, both talk about human rights and freedoms and have the purpose of human's transcendence and honoring and want him to achieve his rights and get to his high position. But we should realistically investigate, without any presuppositions, to understand which one of the two schools has a truthful claim.Human being has two aspects of body and soul but the abstract soul has authenticity. Human has various characteristics such as reasoning faculty, potentiality of thinking, the ability of speech and talk, nature and other internal tendencies. According to humanism he is the center of creation, stands instead of God and religion, is restricted in this world and has universal goals and has an uncontrolled freedom and will; but according to Islam human being has a divine soul, an essential respect, and has civil rights and freedoms within the specified borders of religion. His rights and freedoms are not restricted to materialistic aspects, rather he has after-world life and spiritual freedom as well. His goals are not restricted to this world and he is a responsible and undertaking person regarding human and moral fundamentals.Keywords: Islam, humanism, human, soul, body, rights, freedoms
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.