جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "tariqa" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"
تکرار جستجوی کلیدواژه «tariqa» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
فصلنامه قبسات، پیاپی 112 (تابستان 1403)، صص 151 -170
سیدحیدر آملی به عنوان یکی از پیشگامان عرفان شیعی، از دین حنیف یا اسلام سخن می گوید که حقیقت واحد تمام ادیان است. وی برای این دین واحد الهی، در وهله اول و برای اهل آن، در مرتبه ثانی مراتبی قایل است؛ لذا به اعتباری دین را به دو بخش «ظاهر» و «باطن» و به اعتباری دیگر به سه بخش «شریعت»، «طریقت» و «حقیقت» تقسیم می کند. این مقاله در نقد و بررسی اعمال این تقسیم بندی در تمامی حوزه های مرتبط با دین مانند مراتب دین ورزی، مراتب دین ورزان، مقامات علمای دینی و منابع معرفت دینی برآمده است. دغدغه سید حیدر این است که با ذومراتب نشان دادن دین و دین ورزی، میان اندیشه های شرعی یا فقهی و عرفانی و همچنین میان شیعیان دوازده امامی و عرفای راستین، هماهنگی و آشتی برقرار کند. بر این اساس در این مقاله به این نکته می رسیم که حقیقت دین، حقیقتی واحد است با مراتب تشکیکی و طولی که غیر قابل انفکاک از یکدیگرند و هر مرتبه، مکمل مرتبه دیگر است. روش تحقیق در این مقاله از این جهت که به موضوعی اندیشه ای و معرفتی می پردازد و به روش استدلال و تحلیل عقلانی مبادرت می ورزد، بنیادین و نظری است.
کلید واژگان: سیدحیدر آملی, دین, شریعت, طریقت, حقیقتQabasat, Volume:29 Issue: 112, 2024, PP 151 -170Degrees of Religion and Religiosity based on Sayyid Ḥaydar Āmulī’s OpinionsAs one of the pioneers of Shīʿī ʿirfāni, Sayyid Ḥaydar Āmulīspeaks of the ḥanīf religion or Islam, which is the unit truth of all religions. According to his opinion, this unit of divine religion, in the first place, and its religious people, in the second place, has a hierarchy; Therefore, On the other hand, this religion can be divided into two parts the outward (ẓāher) and the inner (bāṭen) and on the other hand, it is divided into three parts sharī'ah, ṭarīqa and ḥaqīqa. This paper aims to criticize and investigate the application of this division in all areas related to religion, such as levels of religiosity, levels of religious people, authorities of religious scholars, and sources of religious knowledge. Sayyid Ḥaydar Āmulī’s concern is to establish harmony and reconciliation between sharī'ah or fiqh and ʿirfān, as well as between the Twelve Imams of Shia and the true sapients (ʿārifīn), by showing the different levels of religion and religiosity. Based on this, in this article, we come to the point that the truth of religion is a unity truth with levels of gradation and length that are inseparable from each other and each level complements the other level. The method of the research in this article is fundamental and theoretical in that it deals with a thought and epistemological issue and uses the method of rational reasoning and analysis.
Keywords: Sayyid Ḥaydar Āmulī, Religion, Religiosity, Sharī'ah, Tarīqa, Haqīqa -
در این نوشتار به تبیین رابطه عرفان اسلامی با آموزههای اسلام، اعم از کتاب، سنت و سیره نقلی و عملی معصومان پرداخته می شود. پرسش اصلی این نوشتار این است که بین عرفان و اسلام چه نسبتی از نسبتهای چهارگانه برقرار است؟ بر این اساس، تلاش شده جایگاه رفیع و بیبدیل عرفان را در میان سایر علوم اسلامی نشان داده و از آن رفع اتهام شود. روش مناسب برای این کار، بررسی آموزههای اصلی عرفان و مقایسه آن با آموزههای اسلامی است. بنابراین با طرح چهار بحث «خاستگاه عرفان» ، «مویدهای اسلامی آموزههای عرفانی» ، «وحی، الهام، کشف» و «شریعت، طریقت، حقیقت» به پرسشهای فرعی بهدست آمده از تحلیل پرسش اصلی، پاسخ داده شده است تا از این طریق پاسخی برای پرسش اصلی فراهم شود. نتیجه آن که نسبت عرفان با اسلام ضدیت کلی نیست؛ عرفان با دین اسلام سازگاری مضمونی دارد و این سازگاری به نحو جزئیت و بلکه عینیت است. بنابراین عرفان اخص مطلق از اسلام است و با نظری دقیقتر عین اسلام است و بین آن دو نسبت تساوی برقرار است. عرفان هیچ بخشی از دین را مهمل نگذاشته، به همه بخشها، مرتبهها و لایههای دین اهتمام دارد. از سوی دیگر در کاملترین و عالیترین نوع دینفهمی و دینداری هیچ بخشی از دین از نگاه عرفانی مغفول نمانده است. عرفان روح دین است که در همه بخشها و لایههای آن حضور دارد.کلید واژگان: خاستگاه عرفان, مویدهای اسلامی آموزههای عرفانی, الهام, کشف, طریقت, حقیقتAsra Hikmat, Volume:9 Issue: 1, 2017, PP 129 -161In this paper, the relationship between Islamic mysticism and the teachings of Islam, including Quran, traditions and traditional and practical manner are explained. The main question of this article is what is the relationship between mysticism and Islam as fourfold relation? On this basis, it has been tried to show the high rank of mysticism among other Islamic sciences and to remove the charge. The proper way to do this is to study the main teachings of mysticism and compare it with Islamic teachings. Thus, by plotting four discussions, the origins of mysticism, the "Islamic beliefs of the mystical doctrines", "revelation, inspiration, discovery," and "shari'a, tariqa, truth" are answered to the sub-queries derived from the analysis of the main question. This will provide a response to the original question. The result is that the relationship between mysticism and Islam is not general opposition; mysticism has a consistent theme with Islam, and this adjustment is in detail, but also the same. Therefore, mysticism is an absolutely more specific than Islam, and is more closely the same, and there are two equal ratios between them. Mysticism has not missed any part of religion; it focuses on all sections, levels, and layers of religion. On the other hand, in the most complete and excellent form of understanding religion, no part of religion has been left out of the mystical view. Mysticism is the spirit of religion that is present in all its parts and layers.Keywords: Origins of mysticism, Islamic virtues of mystical teachings, inspiration, discovery, tariqa, truth
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.