به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « مبانی فلسفی » در نشریات گروه « فلسفه و کلام »

تکرار جستجوی کلیدواژه «مبانی فلسفی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • مریم پناهی درچه، علی ارشد ریاحی*، محمدمهدی مشکاتی
    مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به نقش مبانی فلسفی ملاصدرا در تفسیر اوصاف متقابل خداوند که در اصول کافی مرحوم کلینی (کتاب التوحید) ذکرشده است (اوصافی نظیر «اول و آخر بودن» و یا «ظاهر و باطن بودن») می پردازد و تاثیر مبانی فلسفی ملاصدرا همچون «اصالت وجود» و انشعابات آن نظیر «تشکیک»، «وجود ربطی» و «وحدت وجود» را بر تفسیر این اوصاف بررسی می کند. مطابق یافته های این پژوهش اصل اصالت وجود و فروعات آن، به نحوی معانی اوصاف موردنظر را رقم می زند که نه تنها تقابل حقیقی بین اوصاف به ظاهر متقابل، برطرف می گردد، بلکه معنای هر یک از اوصاف به ظاهر متقابل، مکمل معنای صفت مقابلش می شود. همچنین اثبات می شود که آراء صدرا در اینجا هیچ نوع ناسازگاری با سایر آراء وی در حوزه خداشناسی ندارد. به نظر می رسد تعریف و تبیین ارایه شده از سوی ملاصدرا علاوه بر این که تقابل اوصاف و ناسازگاری با توحید را برطرف می سازد، تاکیدی بر مراتب توحید و فهم عقلانی متون دینی نیز محسوب می گردد.
    کلید واژگان: شرح اصول کافی, صفات متقابل خداوند, مبانی فلسفی, ملاصدرا}
    Maryam Panahidorcheh, Ali Arshad Riahi *, Mohammadmahdi Meshkati
    This article adopts a descriptive-analytical approach to examine the role of Mulla Sadra's philosophical principles in interpreting God's opposite attributes mentioned in the book Usul Kafi by the late Kuleyni (Kitab al-Tawhid). Specifically, it focuses on attributes such as "being the first and the last" or "being outward and inward." The study explores the influence of Mulla Sadra's philosophical principles, including the "principality of existence" and its associated concepts like "analogical gradation," "copulative existence," and "unity of existence," on the interpretation of these attributes. The findings demonstrate that the principle of principality of existence, along with its branches, shapes the meanings of these attributes. Consequently, not only does it resolve any apparent conflicts between opposite attributes, but it also reveals how each attribute complements the meaning of the other. Furthermore, the article establishes that Sadra’s ideas in this context are compatible with his broader theological perspectives.
    Keywords: Mulla sadra, Opposite Attributes of God, Philosophical Principles, Usul Kafi}
  • احسان کردی اردکانی*، احمد شه گلی
    عنوان هر کتاب ماهیت و محتوای آن را بیان می کند. با مراجعه به کتاب های دانشمندان اسلامی درمی یابیم که عناوین کتاب ها غالبا دربردارنده جهان بینی مولفان آن هاست. در این پژوهش سعی شده است با توجه به عناوین کتب دوره اسلامی، دیدگاه و جهان بینی مولفان آن ها استخراج و تبیین گردد. امکان کشف واقعیات جهان، اعتقاد به غیب، اسرارآمیز بودن جهان، نیاز انسان به ارشاد، نیاز به مصباح در هدایت، مراتب مخاطبان در فهم حقیقت، نور بودن علم، تبصره بودن علم، عین بودن علم و تذکری بودن علم مهم ترین کلیدواژه هایی است که می توان از عناوین این کتاب ها استخراج کرد.
    کلید واژگان: جهان بینی, مبانی فلسفی, مکتوبات اسلامی, اندیشمندان اسلامی, علم شناسی}
    Ehsan Kordi Ardakani *, Ahmad Shahgoli
    The title of a book expresses its nature and content. By referring to the Islamic scholars’ books, we find that the titles of the books often include their authors’ worldview. Considering the titles of books in the Islamic period, this study aims at extracting and explaining the authors’ views and worldview. The possibility of discovering the realities of the world, belief in the unseen world, the mysteriousness of the world, the need of man for guidance, the need of a lamp for guidance, the level of the audience in understanding the truth, the lighting nature of knowledge, the enlightening nature of knowledge, the objective nature of knowledge, and the recalling nature of knowledge are the most important keywords that can be extracted from the titles of these books.
    Keywords: World-view, Islamic literatures, Islamic scientists, studying science, philosophical foundations}
  • امیرحسین سلطانی فلاح*، محمد باقری دادوکلایی

    هدف از پژوهش حاضر بررسی مبانی فلسفی تعلیم و تربیت در جز سی قرآن کریم می باشد. روش پژوهش حاضر تحلیلی- توصیفی است و با استفاده از شیوه تحلیل محتوا مبانی فلسفی تعلیم و تربیت در آیات جزء 30 قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفته اند. جامعه پژوهش قرآن کریم و نمونه پژوهش حاضر جزء 30 قرآن می باشد. به دلیل حساسیت موضوع تمامی 37 سوره و تک تک آیات مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که سه مبانی هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی به ترتیب با 43، 201، 265 مورد بیش ترین فراوانی را داشته اند. همچنین بیشترین فراوانی را سوره نازعات با 45 مورد و کمترین فراوانی را سوره اخلاص با 4  مورد از هر سه مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی و هستی شناسی را دارند. در بحث هستی شناسی سوره نبا با فراوانی29 بیشترین مورد و سوره های کافرون و ماعون بدون فراوانی هستی شناسی کمترین مورد را دارا می باشند. در بحث معرفت شناسی نیز سوره بلد با فراوانی 7 بیشترین مورد و سوره های کوثر، کافرون،نصر،نبا،ناس، مسد، لیل، قریش، قدر، فیل، فلق، غاشیه، عصر، عادیات، ضحی، شمس،زلزله، اعلی و اخلاص بدون فراوانی کمترین مورد را دارند و آخرین مورد که مربوط به انسان شناسی می باشد با توجه به یافته های پژوهش  بیشترین فراوانی را سوره نازعات با 21مورد و سوره های اخلاص، فلق، تکاثر و فیل بدون فراوانی کمترین مورد را دارا می باشند. با توجه با یافته ها می توان نتیجه گرفت که در جزء 30 قرآن کریم ، بیشتر تاکید بر مسایل هستی شناسی و انسان شناسی علی الخصوص هستی شناسی شناسی می باشد و معرفت شناسی کمترین تاکید بر آن شده است.

    کلید واژگان: قرآن کریم, جزء سی, مبانی فلسفی, تعلیم و تربیت}
    Amirhossein Soltani Falah *, Mohammad Baqeri Dadokalai

    The purpose of this research is to investigate the philosophical foundations of education in the chapters of the Holy Quran. The present research method is analytical-descriptive, and using the method of content analysis, the philosophical foundations of education and training have been investigated in verses of the Holy Quran. The research community of the Holy Quran and the sample of the present research is only Qurans. Due to the sensitivity of the subject, all surahs and individual verses have been analyzed and investigated. The findings of the research show that the three bases of ontology, anthropology and epistemology have the highest frequency with , , cases respectively. Also, Surah Nazaat has the most frequency with items and Surah Ikhlas has the lowest frequency with items out of all three foundations of ontology, epistemology and ontology. In the discussion of ontology, Surah Naba with the frequency of has the most cases, and Surahs Kafroon and Ma'un have the least number of cases without the frequency of ontology. In the discussion of epistemology, Surah Balad has the highest frequency of , and Surahs Kausar, Kafurun, Nasr, Naba, Nas, Masad, Leil, Quraysh, Qadr, Fil, Falaq, Ghashiyyah, Asr, Adityat, Zuhi, Shams, Zelzaleh, Ala and Ikhlas. Without frequency, they have the least number of cases, and the last case, which is related to anthropology, according to the findings of the research, Surah Nazaat has the most frequency with cases, and Surahs of Ikhlas, Falaq, Takhar, and Fil have the least number of cases without frequency. According to the findings, it can be concluded that in the th part of the Holy Quran, the most emphasis is on the issues of ontology and anthropology, especially ontology, and epistemology is the least emphasized.

    Keywords: Holy Quran, part3, philosophical foundations, education andtraining}
  • علی فتحی

    نظریه کثرت‌گرایی دینی با جان‌ هیک، فیسلوف دین مشهور انگلیسی معاصر شناخته می‌شود، بنا بر دیدگاه او حقیقت، نجات و رستگاری اختصاص به دین و مکتب خاصی ندارد و پیروی از هر دینی در نهایت، منجر به فوز و فلاح انسان‌ها خواهد شد. او با مطالعه و بررسی اوضاع متدینین در ادیان گوناگون، از ضرورت پذیرش کثرت‌گرایی سخن می‌گوید و معتقد است ادیان گوناگون از مناظر متفاوتی با حقیقت متعالی نسبت یافته‌اند، به همین جهت همه ادیان به یک اندازه معتبر هستند.
    در این مجال مختصر این سنخ از رهیافت به دین و مبانی و لوازم فلسفی آن، به روش توصیفی تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفته و از طریق نقد این مبانی نشان داده شده است که کثرت‌گرایی دینی پرسش‌های جدی در مورد درک ما از حقیقت، تلقی ما از جهان‌بینی دینی و ماهیت تعهد و التزام مومنانه ایجاد می‌کند. ازجمله اینکه با پذیرش رهیافت کثرت‌گرایانه به دین، دعاوی متضادی که در ادیان وجود دارد و نیز اذعان به‌درستی همزمان آنها قابل توجیه نخواهد بود؛ اینکه چگونه سنت‌های مختلف دینی با پذیرش کثرت‌گرایی به تعهدات معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی برخاسته از دین خود می‌توانند همچنان وفادار بمانند؛ افزون بر اینکه تلقی نسبی‌انگارانه از حقیقت یا تحلیل غیرشناختی از گزاره‌های دینی و اعتقادی با نصوص دینی و دعاوی دین و در یک کلام با هویت هر دینی در تعارض قرار می‌گیرد.

    کلید واژگان: کثرت گرایی دینی, جان هیک, مبانی فلسفی, کثرت گرایی نجات شناختی, تجربه دینی}
  • حیدر اسماعیل پور*، علی محمد احمدی قراچه

    فضای مجازی یکی از پدیده های مهم زندگی امروزه بشر است که به خوبی فلسفه آن در تمام اوقات تربیت، سنین کودکی، نوجوانی و بزرگسالی، جنسیت مذکر و مونث و نیز ابعاد گوناگون زندگی دینی، آموزشی، فرهنگی، اقتصادی و... را تحت تاثیر قرار داده است. با توجه به تغییر و تحولات و گسترش محدوده و دامنه اطلاعات، تهیه چهارچوب مشخص و تعیین حدود و مرزهای منظم فکری جهت پرورش متربیان متناسب ضرورتی است که باید بدان توجه شود. هدف این پژوهش پرداختن به مبانی وجودی فضای مجازی، نحوه کسب معرفت و ایجاد ارتباط دراین فضا و نیز ارزش و هنجار موجود در آن می باشد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و یافته های تحقیق نشانگر آن است که نحوه دریافت اطلاعات و سرعت آن به گونه ای متفاوت از دوران گذشته می باشد. نمونه بیماری واگیردار جهانی کرونا و دریافت پیام متناسب با ساختار فلسفی وجودی، ارزش شناسانه و نیز معرفت به آن تاثیراتی مهم و اساسی را در آموزش و نیز نحوه تعاملات و ارتباطات متربی با محیط اطراف خود دارد.

    کلید واژگان: فضای مجازی, مبانی فلسفی, کرونا, ارتباط}
    Heidar Esmaeilpoor, Ali mohammad Ahmadi Gharacheh

    Virtual space is one of the most important phenomena of human life today, which, like its philosophy, covers all periods of education, childhood, adolescence and adulthood, male and female gender, as well as various aspects of religious, educational, cultural, economic life, etc. has made an impact Considering the changes and developments and the expansion of the range and scope of information, preparing a clear framework and determining regular intellectual limits and boundaries for the training of appropriate educators is a necessity that must be taken into account. The purpose of this research is to deal with the fundamentals of virtual space, how to acquire knowledge and create communication in this space, as well as the value and norm in it. This research was done with a descriptive-analytical method and the research findings indicate that the way of receiving information and its speed is different from the past. The example of the global infectious disease of Corona and receiving the message according to the existential, value-based philosophical structure, as well as knowledge about it, have important and fundamental effects on education and the way educators interact and communicate with their surroundings.

    Keywords: virtual space, philosophical foundations, corona, communication}
  • سعید ابراهیمی، سید محمدکاظم رجائی رامشه

    نظریه اشتغال به قوانین عمومی حاکم بر بازار کار می‌پردازد و مبانی نظریه اشتغال را می‌توان در سه بخش مبانی فلسفی، تحلیلی و اقتصادی دسته‌بندی کرد. مبانی فلسفی، برداشت‌های معرفت‌شناسانه، هستی‌شناسانه و ارزش‌شناسانه‌ای هستند که به‌صورت استدلالی اثبات شده‌اند. مبانی تحلیلی از مبانی فلسفی انتراع می‌گردند و پایه تحلیل‌ها و نظریات اقتصادی را شکل می‌دهند. مبانی اقتصادی نیز دیدگاه‌های اساسی در اقتصاد هستند که پایه شکل‌گیری تعدادی دیگر از نظریات در این علم می‌گردند. تبیین مبانی یک علم به رشد و تولید نظریات جدید در این دانش کمک شایانی می‌کند و تکیه بر مبانی مبین، سبب می‌شود که نظریه‌پردازان از خطای در اندیشه مصون بمانند. با وجود این، تلاش چندانی برای تبیین مبانی نظریات مرتبط با اقتصاد مقاومتی صورت نپذیرفته است. برای شناخت مبانی نظریه اشتغال در اقتصاد مقاومتی، می‌توان از روش اجتهاد مبتنی بر کتاب و سنت و مراجعه به کتب فلسفی و اقتصادی بهره برد.

    کلید واژگان: مبانی فلسفی, مبانی تحلیلی, وظیفه گرایی, تربیت پذیری, سطح اطمینان}
  • فرشته ابوالحسنی نیارکی*، هاشم قربانی

    ملاصدرا تعریفی از اخلاق ارایه کرده است که براساس طبقه بندی این جستار، تعریف به صفات درونی و ملکه انگاری اخلاق است، اما ملکه نزد وی که بنابر حرکت جوهری قایل به صورت باطنی متمایز در هر مرتبه است، متمایز از ملکه ی پارادایم مشایی است. این مقاله با گذار از تحلیل تعریف وی، در پرتو گفتگوی اثربخش میان صدرا و اندیشمندان، مقایسه تطبیقی و تحلیل مبانی فلسفی او، به بازسازی و به-روزرسازی تلقی صدرا از اخلاق پرداخته است. همچنین بازنمایی انگاره صدرایی براساس عوامل و مبادی رفتار اخلاقی که در سایر علوم اهمیت دارد، از وجوه نوآورانه این جستار است: اخلاق، نوعی بروز و ظهور مرتبه وجودی فرد است، در پاسخ به مواجهات او با موقعیت ها، مسایل، تعارض ها و یا آن چه متضمن یک نیت، تصمیم گیری یا انجام فعلی اختیاری است، در بستری از آنچه در استدلال خویش یا جامعه، خوب و بد شناخته می شود که فرد در ارایه این پاسخ از تمامی ظرفیت های درونی و درونی شده وجودی خود (شناخت و ابزارهای معرفت، نیروهای سرشتی، انگیزش و عاطفه، نیروهای بدنی و...) و البته با اولویت مبادی فکری، بهره می جوید و این پاسخ به اشکال مختلفی چون رفتار بیرونی و یا نوعی گفتگوی با خود (تفکر، تصمیم و استدلال اخلاقی، نیات) و دیگران (با انواع زبان) نمود می یابد.

    کلید واژگان: ملاصدرا, اخلاق, تحلیل مفهومی, مقایسه تطبیقی, مبانی فلسفی}
    Fereshte Abolhassani Niyaraki *, Hashem Qorbani

    Mulla Sadra has presented a definition of morality which according to innovative classification of this article is define to internal qualities and actually rooted ability of human soul of which moral behavior originates (Malake) that is similar to Mashaie’s definitions. But analyzing of Sadra’s philosophical foundations such as substantial motion shows basic differences in his conceptualization of Morals. This article tries to representation and upgrade of Sadra’s definition of morality with comparative method. Also presenting a definition according to agents and factors of moral behavior which is important in other sciences is innovation of this article. Morality is a kind of appearance of degree of being (existence), in response to confronting and facing situations, problems, conflicts or what includes an intention, decision-making or doing conduct (act) which is optional, In the context of what is considered good or bad in his argument or society, that the individual uses in his response to all his internal capacities (such as Knowledge and knowledge tools, forces of nature, motivation and affection, physical forces and etc.) And of course, with the priority of intellectual thought and this answer is expressed in various ways.

    Keywords: Mulla Sadra, Morality, conceptual analysis, comparative comparison, philosophical foundations}
  • سلمان فرهمند، علی اکبر فرهنگی*
    هدف

    از انجام این پژوهش، نقد و بررسی جایگاه و نقش فرمهای پروپوزال مقطع تحصیلی دکتری رشته های علوم انسانی در تولید علوم انسانی اسلامی بود.

    روش

    روش در این پژوهش از جنبه کلی، تعقلی؛ از لحاظ هدف، بنیادی؛ از لحاظ ماهیت، توصیفی- تحلیلی و از لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات، از نوع اسنادی کتابخانه ای بود.

    یافته ها

    1. تفاوت تحقیقات بنیادی و روش داده بنیاد؛ 2. مبانی فلسفی، مهم ترین مدخل ورود ارزشها، هنجارها و فرهنگ بومی به نظریه ها می باشند؛ 3. انتخاب روش تحقیق، به پیش فرضهای محقق درباره روش شناسی برمی گردد؛ 4. روش در تحقیقات بنیادین، مقدم بر نظریه است؛ 5. عوامل اصلی در گزینش روش عبارتند از: مسئله و موضوع تحقیق، هدف از تحقیق و مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی، ارزش شناسی و روش شناسی.

    نتیجه گیری

    اولا، فرمهای پروپوزال کنونی، نقشه راهی اند که نه تنها راهنمای دانشجویان به یکی از رویکردهای تاسیسی و اجتهادی معطوف به تولید علم در چارچوب اندیشه های اسلامی نیستند، بلکه اصولا دانشجویان را در مسیری مخالف تولید علم و نظریه پردازی راهبری می کنند. ثانیا، در روش تحقیق بنیادین، پیش فرضها درباره مبانی، جایگاه محوری دارند و باید در فرمهای پروپوزال، این مبانی لحاظ شوند.

    کلید واژگان: فرمهای پروپوزال, تحقیقات بنیادی, مبانی فلسفی, نظریه پردازی, تولید علوم انسانی اسلامی}
    Farahmand S, Farhangi A. A *
    Objectives

    The purpose of this study is to critique the status and role of proposal forms for doctoral programs in the humanities in the production of Islamic humanities.

    Method

    In general terms, Rational; purpose, Fundamental; Nature, descriptive-analytical; data collection method, library-based.

    Results

    the results of the survey indicate: 1. The difference between basic research and the foundation data method; 2. "Philosophical foundations" are the most important entry point for the introduction of indigenous values, norms and culture into theories; 3. The choice of research method goes back to the researcher's assumptions about methodology; 4. Method in basic research precedes theory; 5. The main factors in choosing the method are: the problem and the subject under study, the purpose of the research and the basics of ontology, epistemology, anthropology, arithmetic and methodology.

    Conclusion

    First, The current proposal forms are a roadmap that not only does not guide students to one of the foundational and ijtihad approaches to the production of science within the framework of Islamic thought, but also guides students in the opposite direction to the production of science and theorizing. Secondly, in the method of fundamental research, assumptions about the basics have a central place and these basics should be included in the proposal forms.

    Keywords: proposal forms, basic research, philosophical foundations, theorizing, production of islamic humanities}
  • سید محمود نبویان، محمد فولادی وندا، فرشته نورعلیزاده *

    یکی از مبانی مهم فلسفی در تولید علم‌ دینی، مبانی معرفت‌شناختی است. پرسش‌های اصلی در معرفت‌شناسی عبارت‌اند از: چیستی و امکان؛ ابزار و منابع؛ قلمرو و انواع؛ ارزش و اعتبار شناخت. این پژوهش، با رویکرد تحلیلی و بررسی اسنادی، به واکاوی نقش مبانی فلسفی در تولید علم‌ دینی، با تاکید بر مبانی معرفت‌شناسی از منظر علامه طباطبایی می‌پردازد. یافته‌های پژوهش از سویی حاکی از این است که از منظر علامه،‌ مراد از شناخت، مطلق علم و آگاهی است؛ امکان شناخت و تحقق معرفت، بدیهی و بی‌نیاز از استدلال است؛ ابزار شناخت متناسب با قلمرو و انواع شناخت، حواس پنج‌گانه، عقل، قلب، وحی و نقل است. در قلمرو شناخت، امور نامحسوس و غیرمادی نیز در قلمرو شناخت قرار دارند. بالاترین ارزش شناخت، مربوط به شناخت یقینی است. از سوی دیگر، امکان تولید علم و معرفت یقینی به طور عام و تولید معرفت دینی به طورخاص، ممکن است. راه دستیابی به معرفت‌ دینی برای انسان مسدود نیست؛ چراکه همه ابزارهای متعارف معرفت بشری برای تولید علم کارایی دارند و در تولید علم، می‌توان به تناسب موضوع از هر روشی، و یا به صورت تلفیق از همه روش‌ها کمک گرفت.

    کلید واژگان: معرفت شناسی, معرفت یقینی, ابزار شناخت, مبانی فلسفی, علامه طباطبائی}
    Fereshte NoorAli zade*, Sayyid Mahmood Nabawian, Muhammad Fooladi wanda

    One of the important philosophical foundations in producing religious knowledge is the epistemological foundation. The main questions in epistemology are related to the nature and possibility of cognition, its domain and types, its value and validity. The present study uses an analytical approach to studying documents to explore the role of philosophical foundations in producing religious knowledge with an emphasis on epistemological foundations in Allama Tabatabai’s view. The findings of the study, on the one hand, show that in Allama’s view, by cognition, we mean the knowledge and awareness in general. The possibility of cognition and realization of knowledge is axiomatic and needless of reasoning. The cognition tool is, in proportion to the domain of cognition, either the five sense, the intellect, the heart, the revelation, or the traditions. In the cognition domain, the non-sensible and immaterial things are there as well. The highest value of cognition is related to the certain cognition. On the other hand, it is possible to produce certain knowledge in general and religious knowledge in particular. Access to religious knowledge is not a dead end for the man. This is because all conventional tools of human knowledge are working for producing science, and in producing science, one can use any method in proportion to the subject, or even use various methods eclectically.

    Keywords: epistemology, certain knowledge, cognition tool, philosophical foundations, Allama Tabatabai}
  • علی اصغر هادوی نیا*، رمضان علی تبار

    در زمینه مطالعات میان رشته ای، مسایل متعددی جای طرح دارند؛ از جمله چیستی، اهمیت و ضرورت، روش شناسی و روش اجرایی آن. اما در کنار این مباحث، مسئله اصلی تری هست که تاکنون به آن پرداخته نشده و آن، مبانی بینشی و فلسفی حاکم بر مطالعات میان رشته ای است. فلسفه به صورت مستقیم و غیرمستقیم در علوم، به ویژه دانش های بینارشته ای نقش ایفا می کند. با توجه به اینکه هر مکتب و پاردایم فلسفی، در مطالعات میان رشته ای تاثیر جدی دارد، آیا در مطالعات بینارشته ای به ویژه در حوزه علوم انسانی اسلامی نیز با تکیه بر مبانی فلسفی صدرایی می توان نگرش لازم را برای انجام دادن این مطالعات به دست آورد؟ در مقاله حاضر در صددیم که با روش تحلیلی و فلسفی، ضمن معرفی مطالعات بینارشته ای و تفاوت آن با دیگر روش های مطالعاتی، ابتدا به نقش مستقیم فلسفه در برخی دانش های بینارشته ای اشاره شود و در ادامه امتداد مبانی صدرایی را در مطالعات میان رشته ای در علوم انسانی اسلامی نشان دهیم. از یافته های مقاله حاضر، قابلیت نظام فلسفی صدرایی به مثابه چارچوب نظری برای پشتیبانی مطالعات بینارشته ای در علوم انسانی اسلامی است.

    کلید واژگان: علوم انسانی – اسلامی, مبانی فلسفی, مطالعات میان رشته ای, مکتب صدرایی}
    AliAsghar Hadovinia *, RamazanAli Tabar

    in the field of interdisciplinary studies, several issues can be raised; Including what, its importance and necessity, methodology and its implementation method. But in addition to these issues, there is a more fundamental issue that has not been addressed so far, and that is the visual and philosophical foundations governing interdisciplinary studies. Philosophy plays a direct and indirect role in the sciences, especially interdisciplinary sciences. Given that every school and philosophical paradigm has a serious impact on interdisciplinary studies, can interdisciplinary studies, especially in the field of Islamic humanities, be relied upon on the basis of Sadra's philosophical foundations to gain the necessary attitude to conduct interdisciplinary studies? The present article seeks to introduce the direct role of philosophy in some interdisciplinary sciences by introducing analytical and philosophical methods, while introducing interdisciplinary studies and its differences with other study methods. Give. One of the findings of this paper is the capability of Sadra's philosophical system as a theoretical framework to support interdisciplinary studies in Islamic humanities.

    Keywords: Interdisciplinary studies, Sadrian school, Humanity – Islamic sciences, Philosophical Foundations}
  • سید مهدی میرهادی *، حسنعلی بختیار نصرآبادی، محمد نجفی
    در این مقاله تلاش شده است که با استفاده از روش تحلیل و استنتاج، طرحی از دیدگاه فلسفی ملاصدرا درباره رابطه خیال با هویت انسان، ارائه شود. چنین طرحی می تواند چارچوب و چشم اندازی از چگونگی مداخلات تکوینی خیال در ساخت و شکل گیری هویت، ارائه کند. صورت نوعیه (انسانی)، صورت سیال (حال) و صورت نهایی (ملکات)، مفاهیم کلیدی برای تبیین چیستی هویت و سیالیت ذاتی آن هستند. خیال به مجموعه ظرفیت های نفس برای مواجهه و کار با صورت های خیالی، اعم از حفظ (مصوره)، دستکاری (متصرفه)، صورت سازی معقولات (متخیله) و معقول سازی صور (متفکره)، اطلاق شده است. اعتقاد ملاصدرا مبنی بر تجرد صورت های خیالی، صدوری و وجودی بودن این صورت ها،و ماده (استعداد) بودن نفس برای قبول و اتحاد با این صور، به عنوان مبانی فلسفی برای تبیین رابطه خیال و هویت، در نظر گرفته شده اند. خیال، رابطه ای ذاتی، اتحادی و متقابل با هویت دارد. خیال با دخالت و حضوری سه وجهی، عامل ساخت، منشا بقا و واسطه آگاهی از هویت است. هویت نیز پس از شکل گیری اولیه در فرآیندهای خیال، اعم از انشا، نگهداری، دستکاری و فراخوان صورت های خیالی(تخیل)، دخالتی تام دارد.
    تازه های تحقیق ملاصدرا بر این باور است که نفس انسانی را در هویت، مقامی معلوم نیست و در وجود، درجه معینی مانند دیگر موجودات، که همه مقامی معلوم دارند، ندارد. بلکه نفس انسانی دارای مقامات و درجات متفاوت است (ملاصدرا، 1383 الف، سفر 1/4، ص. 331). معنای سخن ملاصدرا این است که انسان، موجودی است که برخلاف دیگر موجودات و به دلیل داشتن اراده و اختیار، خود باید هویت نامعلوم خود را تحقق بخشد. چنین موجودی برای تحقق خود باید حرکتی از قوه به فعل و از نقصان به کمال داشته باشد (ساخت هویت).
    حقیقت انسان، مجموع فعلیت های اوست و فعلیت ها، همان صفات و ملکاتی است که انسان در خود ایجاد می کند و به واسطه آن ها هویت خود را شکل می دهد. قبول یا کسب فعلیت ها برای انسانی که پا به عرصه هستی گذاشته است، امری اجباری است. ما ناچاریم با گذشت زمان و عمرخود، چیزی بشویم. شدن، جبری تکوینی و سرنوشتی محتوم برای انسان است. آنچه به اختیار و انتخاب ما واگذاشته شده، چه هویتی داشتن، است. مسیر و جهت حرکت ذاتی و جوهری نفس، منوط به اختیار انسان است، اما خود تحول وحرکت، جبری و خارج از اختیار ما است. حضور انسان در دنیا، فرصتی مغتنم برای تحقق آزادانه هویتی کمالی وسعادت مندانه است.
    علم و عمل متفاوت انسان ها موجب تحقق انواع هویات انسانی می شود. علم و عمل با نفس به نحو وجودی متحد می شوند و بدین ترتیب انسان چیزی جز علم و عمل خویش نیست؛ البته علم و ادراک، شانی والاتر از عمل دارد، زیرا حقیقت وجودی انسان، بعد ادراکی اوست.
    ادراک خیالی و صورت های خیالی، سهمی عمده در شکل گیری هویت، استمرار هویت و آگاهی ما از هویت خودمان دارند. نگهداری، دستکاری و خلق صورت های خیالی، ملکات و فعلیت هایی را در نفس تحقق می بخشد که فرآیند شکل گیری هویت را رقم می زند. علاوه برآن، نفس به واسطه اتحاد با صور ادراکی ، پیوسته با صور خیالی خود همراه و متصل است و چنین اتصالی، بقای هویت فرد را تضمین می کند. همچنین نفس، چون حاکم و خالق جهان صورت های خیالی خود و قادر بر مشاهده درونی خود است، همیشه از هویت خویش آگاه نیز هست.
    خیال و رابطه اش با هویت می تواند در تبیین فلسفی بسیاری از مسائل اخلاقی، دینی و تربیتی راه گشا باشد و شناخت دقیق تری در این حوزه ها برای ما به ارمغان بیاورد.
    کلید واژگان: هویت, خیال, مبانی فلسفی, رابطه, ملاصدرا}
    Sayed Mahdi Mirhadi *, Hasanali Bakhtyar Nasrabadi, Mohammad Najafi
    By exploiting the method of analysis and inference, this article tries to put forward a precise sketch of Mullā Sadrā's philosophical perspective on the connexion of human imagination with her identity. Such an accurate sketch can provide a framework of and an outlook on the characteristics of genetical intermediations of imagination in shaping/constituting human identity. (Human) species-based form, (hāl) fluid form, and (habitus/malakāt) ultimate form are all the key concepts to explain human identity and its intrinsic fluidity. Imagination has been utilized to refer to a set of the soul's capabilities to encounter and deal with imaginary forms including remembrance (musavira), manipulation (mutisarifa), form-making of rationals (maqūlāt), and rationalization of forms (mutifakkira). Mullā Sadrā's arguments for imaginary forms to be a) abstract, and b) being-oriented and issued by nature, and his arguments for the soul to be a matter (capacity) to be united with and receptive to these forms have been taken as his philosophical preliminaries to explain the connexion of imagination with identity. Imagination gets hold of an intrinsic mutual unitary connexion with identity. With its intermediation and trihedral presence, imagination can be realized as constitutive of, origin of preservation of, and intermediary to the awareness of identity. Having been shaped in the commencement stage, identity is an entire requisite for imaginative processes like formation, preservation, manipulation, and recall of imaginary forms (takhayyūl).
    Keywords: Identity, Imagination, Philosophical Basics, Connexion, Mull? Sadr?}
  • احمد شه گلی، عسکر دیرباز، عبدالحسین خسروپناه
    اصطلاح «صنعت» یکی از شایع ترین مفاهیم حوزه تمدن اسلامی است که کاربردهای متفاوتی داشته است. اطلاق این اصطلاح بر صنایع بشری، بخشی از معنای عام آن بوده است. حکما و دانشمندان اسلامی، مباحثی اساسی را درباره صنعت طرح کرده اند که امروز می توان با الگوگیری از آن ها، عرصه های جدیدی را در این موضوع باز کرد. مسئله این پژوهش، نگاهی فلسفی به صنعت و تبیین مبانی حکمی آن بر اساس آرای حکمای اسلامی است. مسئله نگاه فلسفی به صنعت با وجود اهمیت و ضرورت در دوران معاصر، هنوز از دیدگاه فلسفه و فیلسوفان اسلامی مورد پژوهش جدی قرار نگرفته است. در این مقاله ضمن برشمردن جهان بینی حاکم بر صنعت در نگاه حکمای اسلامی، به تحلیل و تبیین این مبانی می پردازیم. آگاهی از این مبانی برای فهم نگرش حکمای اسلامی به صنعت اهمیت دارد تا از این رهگذر، چگونگی سریان جهان بینی حکمای اسلامی بر صنایع سنتی مشخص شود و این مهم ما را در تدوین مبانی فلسفی صنعت مبتنی بر نگرش حکمت اسلامی توانا می کند. تقلیدی بودن صنعت از طبیعت، تقدم طبیعت بر صنعت، نگرش تشکیکی به صنایع، حکیمانه بودن تنوع صنایع، تبیین متافیزیکی از ضرورت وجود صنایع، نگرش معنوی به صنایع، روش کیفی، و تنوع روشی، اهم مبانی فلسفی حاکم بر صنعت قدیم است.
    کلید واژگان: صنعت, طبیعت, مبانی فلسفی, حکمای اسلامی}
    Ahmad Shahgoli, Askar Dirbaz, Abdolhussein Khosrowpanah
    The term “industry” is one of the most commonly used concepts in the field of Islamic civilization which has had different applications. Usage of this term in human industry has been part of its general meaning. Muslim scholars and philosophers have raised major issues in the industry that today using that model we can open new areas in this subject. The issue of this research is a philosophical look at the industry and the explanation of its philosophical foundations based on the opinions of Islamic philosophers. The issue of philosophical look at the industry despite its importance and necessity in contemporary times has not yet been studied seriously in terms of philosophy and Islamic philosophers. Analyzing the worldview dominating on industry in the eyes of Islamic intellectuals, we will analyze and explain these foundations in this article. Awareness of these basics is important for understanding the attitudes of Islamic intellectuals to industry in order to be clear the process of the world view of Islamic philosophers in traditional industries and this enable us in defining the philosophical foundations of the industry based on the attitude of Islamic philosophy. The imitation of the industry from nature, the primacy of nature on the industry, univocal attitude towards industries, diversification of industries based on wisdom, the metaphysical explanation of the necessity of industries, the spiritual attitude towards industries, the quality method, the variety of the method, are the most important philosophical principles governing the old industry.
    Keywords: Industry, Nature, Philosophical foundations, Islamic philosophers}
  • محمدرضا شمشیری
    حکمت صدرایی، حاوی دیدگاهی نوین درباره انسان و ابعاد وجودی اوست که میتواند مبنای تبیینهای تربیتی مبتنی بر رویکرد اسلامی باشد. بدین منظور، این جستار در صدد است با شیوه تحلیلی استنتاجی، ضمن تبیین دیدگاه صدرالمتالهین درباره تربیت اخلاقی همراه با توضیح و تبیین اجمالی مقوله های مطرح در اینباره، بر اساس نظریات او درباره نفس، بعنوان مبنای تعلیم وتربیت به دلالتهای تربیتی و نتایج بدست آمده با تاکید بر چهار بخش مراحل، اهداف، اصول و روش های تعلیم وتربیت بپردازد. در اینجا توجه به هدف غایی تربیت اخلاقی یعنی مکاشفه حق و اهداف واسطه یی شامل تربیت انسان در مراحل نفس نباتی، حیوانی و انسانی، بررسی تلازم مبانی فلسفی موجود در حکمت متعالیه با اصول تربیتی و نیز پرداختن به روش های تربیت اخلاقی شامل پرورش قوای حسی، تخیل و عقل اجتناب ناپذیر خواهد بود.
    کلید واژگان: تعلیم وتربیت, حکمت متعالیه, مبانی فلسفی, اصول و روشها, اهداف واسطه یی}
    Mohammad Reza Shamshiri
    Sadrian philosophy presents a new approach to human beings and their ontological dimensions, which can be used as a foundation for developing educational theories based on an Islamic point of view. Hence, while explaining Mulla Sadra’s view of moral training along with a short illustration of the related categories and using an analytic-deductive method, this study aims to draw on his theories regarding the soul as the basis for education and training in order to examine his educational denotations and conclusions with an emphasis on educational stages, objectives, principles and methods. Here, it is necessary to pay attention to the ultimate goal of moral training, that is, unveiling the truth and the related intermediate goals, including training human beings at the vegetative soul, animal soul, and human soul stages. To attain the purpose of this study, it is also of prime importance to explore the necessary interrelations between the philosophical principles of the Transcendent Philosophy and educational principles and also examine the different methods of moral training including the development of sensation, imagination, and rational faculties.
    Keywords: education, Transcendent Philosophy, philosophical principles, principles, methods, intermediate goals}
  • کرامت الله راسخ
    هدف این مقاله، بررسی مبانی فلسفی هویت از دیدگاه مارتین هایدگر فیلسوف آلمانی است. نوع پژوهش، کیفی، روش آن، کتابخانه ای و بر اساس «نظریه موضوع گرا» اجرا شد. پرسش اصلی فلسفه هایدگر معنای هستی، موضوع فلسفه او هستی شناسی و روش کار او پدیدارشناسی است. هایدگر معتقد است: شناخت و فلسفه ریشه در تاریخ و جامعه دارد و در نتیجه، زمان وظیفه تاسیس جهان را عهده دار است. بنابراین، منشا شناخت ما ازجمله شناخت رسمی به شکل علوم جدید و شناخت غیررسمی ما به شکل معرفت روزمره، ازجمله معرفت از هویت ویژگی تاریخی برخوردار است و محصول محیط و زمان است، پس، به دنیای زندگی تعلق دارد. یافته های پژوهش نشان داد که می توان به طرحی فلسفی از هویت برای بررسی مسئله هویت به منزله مسئله اجتماعی رسید.
    کلید واژگان: مبانی فلسفی, هویت, هستی شناسی, پدیدارشناسی, مارتین هایدگر}
    Keramatollah Rasekh
    This paper seeks to examine the philosophical principles of identity in the view of the German philosopher, Martin Heidegger. The research is a quantitative library-based survey based on a ‘’thematic-oriented theory’’. The main question in Heidegger’s philosophy is about the meaning of existence, the subject of his philosophy is ontology and the method of his work is phenomenology. Heidegger maintains that cognition and philosophy are rooted in history and society, and he considers that time has the duty of establishing the world. Therefore, the origin of our cognition, including formal cognition in the form of new disciplines and our informal cognition in the form of daily knowledge, including the knowledge of identity, has historical property and it is the product of environment and time, and, therefore, it belongs to the world of life. The research findings show that it is possible to provide a philosophical model of identity with the aim of investigating the question of identity as a social issue.
    Keywords: philosophical principles, identity, ontology, phenomenology, Martin Heidegger}
  • مهدی محمدرضایی، محمد محمدرضایی*
    در این مقاله مبانی فلسفی و کلامی مدیریت اجتماعی از دیدگاه اسلام بحث و بررسی می شود. از دیدگاه اسلام و عقل، انسان اجتماعی است و تنها در اجتماع می تواند به سعادت و کمالات نائل شود. در هر اجتماعی، از جمله اجتماع اسلامی نیاز به حکومت، یک ضرورت است و بدون آن، جامعه نظم و قوام پیدا نمی کند. هر حکومتی بر دو پایه اساسی استوار است: قانون و مدیران. از نظر مبانی عقلی و دینی، مدیر یک جامعه اسلامی باید از مدیریت و کمالات و فضایل لازم برخوردار باشد تا بتواند جامعه را به سعادت مطلوب برساند. در این مقاله درباره چهار مبنای عقلی و فلسفی مدیریت اجتماعی اسلام بحث شده است. سپس بر اساس آیات قرآنی و روایات معصومین به ویژگی های مدیر در اجتماع اسلامی اشاره خواهد شد که عبارتند از: 1. ایمان؛ 2. تقوا؛ 3. عدالت؛ 4. کمالات و فضایل اخلاقی؛ 5. مدیریت و توانایی اداره جامعه؛ 6. اهل مشورت بودن؛ 7. انتخاب او بر اساس رای مردم؛ 8. مدافع حق؛ 9. حافظ بیت المال و دور بودن از مال اندوزی؛ 10. زاهد و ساده زیست؛ 11. پاسدار کرامت انسانی.
    مدیریت اسلامی، با توجه به مبانی فلسفی و کلامی و به تبع آن ویژگی های مدیر و مدیران به گونه ای است که هر عاقلی اگر آن را تصور کند، می پذیرد.
    کلید واژگان: اجتماع, حکومت اسلامی, مدیر, مدیر اسلامی, مدیریت اجتماعی, مبانی فلسفی, مبانی کلامی}
    Mahdi Mohammadrezaie, Mohammad Mohammad Rezaie*
    This article investigates and analyses philosophical and theological foundations of social management in view of Islam. In view of Islam and reason, human being is social and only he attains to happiness and perfection in society. In every society, including Islamic one, decomposes without of government. Every government depends on two chief bases: law and management. In view of rational and religious foundations, manager or leader of islamic society, must have derisable management and perfections and virtues in order to can attain society to happiness this article discusses four rational and philosophical principles of islamic and social mangement. And then, it points to characteristics of Islamic manager in base of quranic verses and traditions of infaliable Imaws. They consist of: 1. Faith, 2. Piety, 3. Justice, 4. Ethical Perfections, 5. Management, 6. Taking Counsel with Persons, 7. Selecting him in Base of Votes Peples, 8. Defender of rights of human, 9. Keeper of Public treasury, 10. devout, 11. Keeper of human dignity. In attention to philosophical and theolpgical foundations of islamic management and characteristics of manager, every rational person has correct idea, he accepts it.
    Keywords: Social Management, Islamic Manager, Society, Islamic Government, Philosophical Foundation}
  • جهانگیر مسعودی، فاطمه کبری طالبی
    معاد از اصول دین و ضروریات اسلام است که پذیرش آن از شروط مسلمانی است. این مقاله با تحلیل دقیق آرای ابن سینا پیرامون معاد، در پی اثبات این مطلب است که ایشان فقط معاد روحانی را می پذیرد. از نظر ابن سینا به دلیل دشوار بودن فهم حقیقت معاد روحانی برای عوام، شارع به تشبی هات و تمثیلات روی می آورد تا عوام بدانند که معادی در کار بوده و اعمال صالح انجام دهند. ابن سینا این دیدگاه را در کتاب مهم خود الهیات شفا و رساله الاضحویه مستقیما مطرح می نماید و در سایر آثار خود از جمله اشارات و نجات فقط معاد روحانی را اثبات می نماید. مبانی فلسفی ابن سینا نیز تنها قادر است معاد روحانی را اثبات نماید و از عهده اثبات معاد جسمانی ناتوان است. بنابراین تنها معاد مقبول ابن سینا، معاد روحانی است. بر اساس مبانی فقهی، ابن سینا به عنوان یک اندیشمند و محقق که خصومتی با اسلام ندارد با عدم پذیرش معاد جسمانی، کافر محسوب نمی گردد.
    کلید واژگان: معاد جسمانی, معاد روحانی, مبانی فلسفی, ادله فلسفی, ابن سینا}
  • زهره اسماعیلی، پرستو مصباحی
    تبیین معنای عقلانیت بجهت برخورداری از معیار یقینی برای شناخت، در فضای فکری تکثرگرایانه عصر حاضر، اهمیت اساسی دارد که یکی از جلوه های عینی عقلانیت، در برنامه های آموزشی و تربیتی میباشد. برنامه فلسفه برای کودکان یکی از بحث انگیزترین این برنامه هاست که در حال تزریق به فضای آموزشی جامعه ما میباشد. درک اهمیت معنای عقلانیت، تعمیم صحیح آن به عرصه های دانش، برخورداری از قابلیتها و شناخت حدود و صغور آن علاوه بر اینکه به شناسایی و بکارگیری معیار در امور علمی و حل مسائل معیشتی می انجامد، درک منطقی و موشکافانه یی از معنای عقل در برنامه فلسفه برای کودکان را بدست میدهد. در این نوشتار، ضمن بیان اطلاعات و انواع تقسیمات عقل و جایگاه آن در تربیت دینی، به بررسی مبانی فلسفی فلسفه برای کودکان پرداخته شده و رابطه انواع عقل ورزی با انواع تفکر در برنامه فلسفه برای کودکان، یعنی تفکر انتقادی، تفکر خلاق، تفکر جمعی و تفکر مسئولانه ترسیم گردیده است. این پژوهش درصدد تبیین این مطلب است که عقلانیت در برنامه فلسفه برای کودکان بیش از آنکه متاثر از قابلیتهای کودک بعنوان ارزشهای طبیعی و اکتسابی با قید قابلیت ارتقا در سطح کودکانه باشد، وامدار مولفه های عقل ورزی با معیارهای غیرکودکانه است؛ معیارهایی که برای سنجش رفتارهای عقلانی در مرتبه دیگری از رشد آدمی طراحی شده اند. از سوی دیگر، بجهت تاثیرپذیری برنامه فلسفه برای کودکان در شکل اولیه خود، از مولفه های جریان فکری غالب، یعنی پست مدرنیسم، مطابقت کامل آن با فضای دینی در هاله یی از تردید قرار دارد. این پژوهش به روش تحلیلی توصیفی، با معیار قرار دادن تفسیر معتبر المیزان علامه طباطبایی، درصدد تبیین این مسئله است که در کشور ما با رویکرد بومی دینی به تربیت، اجرای برنامه فلسفه برای کودکان به چه تغییرات محتوایی و غایی نیاز دارد.
    کلید واژگان: عقلانیت, فلسفه برای کودکان, تربیت دینی, مبانی فلسفی, انواع تفکر}
    Zohreh Ismaili, Parastoo Mesbahi
    Clarifying the meaning of rationality in order to provide a certainty criterion for knowledge is of vital importance in the pluralistic intellectual atmosphere of the present period. One of the most debated programs in the world of today is the Philosophy for Children Program, which is now being introduced into the educational system of our society. Learning about the significance of the meaning of rationality, its correct generalization to different scientific fields, its potentials, and its advantages and limitations not only results in identifying and employing a trustworthy criterion when dealing with scientific matters and everyday affairs, but also provides a logical and analytic perception of the meaning of intellect in the Philosophy for Children Program. In this paper, while discussing different classifications of the intellect and its place in religious education, the authors have examined the philosophical principles of philosophy for children and presented the relationships between different types of intellection and different types of thinking (critical thinking, creative thinking, collective thinking, and responsible thinking) in the Philosophy for Children Program. This study aims to demonstrate that, in the Philosophy for Children Program, rationality, more than being influenced by children’s potentials as natural and acquired values which can be promoted at a childish level, is indebted to the elements of intellection based on certain non-childish criteria which have been designed to evaluate rational behaviors at a different level of human growth. On the other hand, because of the influence of the elements and features of the dominant philosophical trend, that is, post-modernism, on the Philosophy for Children Program, the conformity between this program and the religious atmosphere of the country is under question. Following the analytic-descriptive method and employing Tafsir al-mizan by ‘Allamah Tabataba’i as the criterion, this study aims to discuss the required changes in the execution of the Philosophy for Children Program in terms of its content and goals in order to bring it into agreement with our country’s native and religious approach to education.
    Keywords: rationality, Philosophy for Children, religious training, philosophical principles, types of thinking}
  • احسان کردی
    در علم شناسی سینوی، طب به عنوان یکی از شاخه های فرعی حکمت طبیعی مطرح بوده است. طب سینوی عمیقا متاثر از فلسفه ابن سیناست. وی به عنوان طبیبی فیلسوف، در سراسر کتب طبی اش از یافته های فلسفی خود استفاده کرده است. همچنین در مواضع متعددی از کتاب قانون، طبیب را از ورود به مباحث و مسائل فلسفی برحذر داشته و جایگاه اثبات آن ها را در فلسفه می داند. این نشان دهنده آن است که او ضمن توجه به جدایی مسائل فلسفی و طبی، طب را هرگز از مبانی فلسفی بی نیاز نمی دانسته است و آن را به مثابه علم جزئی تحت سیطره علم کلی به نام فلسفه قلمداد کرده است. در این مقاله سعی شده است ضمن بررسی جایگاه علم طب در علم شناسی ابن سینا و تبیین نیازمندی طب به فلسفه، به تعدادی از قواعد فلسفی که در طب سینوی استفاده شده اند اشاره شود.
    کلید واژگان: طب سینوی, مبانی فلسفی, قواعد فلسفی, تاثیر, طبقه بندی علوم}
    Ehsan Kordi Ardakani
    In his Scientology، Avicenna introduces medicine as a sub-discipline of natural wisdom. Medicine of Avicenna is influenced by his own philosophy. Avicenna، as a philosopher-physician، has used of his philosophical views throughout his medical works. He also at several positions from the book of Law (Ghanoon)، refrains from entering into philosophical discussions، and indicates that these issues should be discussed elsewhere، i. e. in philosophy. This shows that Avicenna although cares to separate philosophical and medical problems، but indorse that medicine cannot be understood without the metaphysical foundations. This paper، through referring to the application of some philosophic principles in his medicine، argues that Avicenna’s medicine needs his philosophy.
    Keywords: Avicenna's medicine, philosophical foundations, philosophic principles, Classification of knowledge}
  • محسن ایزدی
    در سنت حکمی کلامی اسلامی، معاد جسمانی یکی از غامضترین مسائل بوده است، بطوریکه فیلسوفان و متکلمان قبل از ملاصدرا یا از تبیین آن اظهار عجز میکردند یا تبیینی غیر معقول یا غیر مشروع ارائه میدادند. بعد از آنکه ملاصدرا درباره معاد جسمانی تبیینی معقول و منطبق با شرع ارائه کرد بیشتر فیلسوفان متاخر، نظریه وی را پذیرفتند. گرچه برخی از صاحبنظران، که تفسیر او را منطبق با شرع نیافتند، با دیدگاه او مخالفت کرد هاند. در این میان، علامه طباطبایی که از پیروان حکمت متعالیه است درباره کیفیت معاد جسمانی با صراحت اظهار نظر نکرده است. بر همین اساس، عده یی او را مخالف معاد جسمانی صدرایی و عده یی او را موافق آن میدانند.
    بررسی هندسه معرفتی علامه طباطبائی گویای این حقیقت است که وی معتقد به معاد جسمانی مورد نظر ملاصدرا بوده است چراکه، اولا مبانی فلسفی، تفسیری و عرفانی علامه طباطبایی و ملاصدرا با هم منطبقند، ثانیا علامه مخالفتی با معاد جسمانی مورد نظر ملاصدرا و موافقتی با معاد جسمانی مورد نظر دیگران ابراز نکرده است.
    کلید واژگان: معاد جسمانی, مبانی فلسفی, مبانی تفسیری, مبانی عرفانی, ملاصدرا, علامه طباطبایی}
  • کریم رضادوست، علی حسین حسین زاده، محمدعلی مومبینی
    هدف
    علوم نوین طی چند قرن اخیر با شتاب بسیاری از سوی جوامع جهان سوم طلب شده و در عین حال، با معضلات و چالش های بی شماری نیز همراه بوده است. جامعه شناسی به عنوان یکی از حوزه های علم جدید نیز در جوامع جهان سوم به سرنوشتی نابسامان دچار شده است. از این رو، تحقیق حاضر از منظر فلسفی، عدم تطابق لازم میان دستگاه فلسفی-معرفتی موجود در فرهنگ و تمدن جامعه ایران و مبانی فلسفی-معرفتی علم جامعه شناسی واقعا موجود را به عنوان خاستگاه علل ناکارآمدی جامعه شناسی در جامعه ایران، بررسی کرده است.
    روش
    تحقیق حاضر، با روش کیفی- اسنادی صورت پذیرفته است.
    یافته ها
    یافته های تحقیق نشان می دهد، تحول و شرایط شکل گیری مبانی فلسفی جهان بینی، معرفت شناسی و انسان شناسی شالوده لازم را برای پیشرفت علم و به خصوص علم جامعه شناسی فراهم کرده و فهم این مبانی برای شناخت چگونگی شرایط تحصیل علم در حیطهعلم جامعه شناسی بسیار اساسی و مهم است.
    نتیجه گیری
    از سوی دیگر به دلیل تعارض میان مبانی فلسفی و دستگاه معرفتی موجود در جامعه ایران پیرامون هستی، انسان و کسب معرفت علمی با مبانی فلسفی- معرفتی علوم جدید،علم جامعه شناسی در ایران با مسائل و مشکلات عدیده ای مواجه شده است؛ به طوری که پیش از هر اقدام، در راستای مقابله با ناکارامدی علم جامعه شناسی، نیاز به شناخت و بررسی این تعارض و تصادم لازم و ضروری است.
    کلید واژگان: ناکارآمدی, جامعه شناسی, مبانی فلسفی, جهان بینی, معرفت شناسی, انسان شناسی}
    Rezadoostk., Hosseinzadeh, A.H., Mombini, M.A
    Objectives
    Third world countries are aiming to develop modern sciences rapidly and at the same time confront many challenges and restrictions. The present study aims to indicate the differences between philosophical –epistemic system in Iranian culture and civilization and philosophical –epistemic principals of social sciences as the origin of sociology alfunction in Iran.
    Method
    The method of the survey is quality- documentary.
    Results
    The results of the research indicate the changes of forming the epistemic, philosophical and anthropology principals as the foundation base sole of development of science and sociology in particular.
    Conclusion
    The author of the article concludes that due to the conflicting points in philosophical –epistemic discourse on existence in Iran, human being, social sciences in Iran and related problems; it is necessary to analyses and study the collision and conflicting points.
    Keywords: inefficiencies, sociology, philosophical foundations, conception of universe, epistemology, anthropology}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال