به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « کربن » در نشریات گروه « فلسفه و کلام »

تکرار جستجوی کلیدواژه «کربن» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • منیره پنج تنی*، مهدی محمدزاده
    پژوهش حاضر کوشیده است به یاری رویکرد پدیدارشناسانه-هرمنوتیکی هانری کربن به جهان معنای پنج نمونه از نقاشی های تمثیلی گلچین اشعار به تاریخ 801 ه.ق متعلق به مکتب شیراز-بهبهان راه یابد. سه پرسش اصلی این پژوهش عبارتند از: چه ارتباطی میان حکمت زمین (جغرافیای شهودی) با فضای نقاشی های تمثیلی وجود دارد؟ دستگاه فکری هانری کربن برای خوانش نگارگری ایرانی -به طور ویژه نقاشی های مکتب شیراز-بهبهان- چه امکاناتی دارد؟ نقاشی های گلچین اشعار به تاریخ 801 ه.ق متعلق به مکتب شیراز-بهبهان چه جهان معنایی را آشکار می سازند؟ هدف مقاله استفاده از امکانات دستگاه فکری هانری کربن در خوانش نگاره های مکتب شیراز- بهبهان است. رویکرد این پژوهش توصیفی-تحلیلی و برگرفته از فلسفه پدیدارشناسانه-هرمنوتیکی هانری کربن است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که برای نشان دادن حکمت زمین/جغرافیای شهودی می توان به جای استفاده از روش های ترسیم های متداول در نقاشی، از شیوه های بازنمایی نقاشی های تمثیلی (نگارگری ایرانی) بهره مند شد. تاریخ و جغرافیای شهودی نه در ارض ناسوت بلکه در ارض ملکوت رخ می دهند و راه وصول به آن ها از طریق قوه خیال است. اگر بنا شد چنین عالمی -ارض ملکوت- ترسیم شود، نقاشی های تمثیلی مانند نگارگری ایرانی قادر به چنین کاری هستند. دستگاه فکری و آرای هانری کربن در «مواقعی»-مانند نقاشی های گلچین مذکور- برای «گونه »ای از تفسیر نگارگری ایرانی راه گشاست. اندیشه او امکان تاویل و رمزگشایی دیداری و محتوایی «برخی» از آثار نگارگری ایرانی را فراهم می کند. بر اساس اندیشه پدیدارشناسانه-هرمنوتیکی هانری کربن و با ارجاعات و اشاراتی به متون مزدایی ایران باستان، می توان گفت، نقاشی های گلچین اشعار به تاریخ 801 ه.ق می توانند حکمت زمین -را که در آن پرسش از «چیستی» زمین به «کیستی» و تصاویر زمین طبیعی به زمین شهودی تبدیل می شود- تجسم ببخشند. همچنین در انتهای مقاله به نقد رویکرد کربن و محدودیت های آن اشاره مختصری کردیم.
    کلید واژگان: پدیدارشناسی, هرمنوتیک, کربن, حکمت زمین, نگارگری}
    Monireh Panjtani *, Mahdi Mohammadzadeh
    Focusing on five symbolic painting works from Golchin Asha’r of the Shiraz-Behbahan school dating back to 1398, the current study attempts to approach the world of meaning of these works in light of Henry Corbin’s Phenomenological-Hermeneutical thought. It will answer the following three questions: What is the relationship between geosophy (visionary topography) and these symbolic paintings? What are the advantages of Corbin’s philosophy to interpret traditional Iranian painting, particularly the Shiraz-Behbahan school? What meanings does the world of these works present? The findings show that it is possible to apply the symbolic painting’s method of representation instead of the familiar drawing methods to present geosophy / visionary topography (geography). The visionary history and geography do not occur on the natural earth but the celestial one through the faculty of imagination. If such a world, celestial earth, is supposed to be represented, the Iranian symbolic painting will be a perfect choice. Corbin’s ideas make the interpretation of such paintings possible by decoding their visual aspect and content. Accordingly, Golchin Ash’ar’s paintings can represent geosophy, in which the question of “what” the earth turns into the question of “who” as the visionary earth replaces images of the natural earth, through some references to the Mazdic texts.
    Keywords: Phenomenology, hermeneutics, geosophy, Corbin, Iranian painting}
  • علی اصغر مصلح

    عرفان برجسته ترین عنصر پدید آمده در فرهنگ ایرانی - اسلامی، و عرفان خویی از مهم ترین خصوصیات روح انسان ایرانی است. اگر عرفان به شیوه ی بازاندیشانه مطالعه شود، پیام و اندیشه های مفیدی برای انسان معاصر خواهد داشت. بازاندیشی، شیوه ی اندیشیدنی است که موضوع و مفهومی که پیشتر در سنتی دیگر به اندیشه درآمده، اکنون در فضای فرهنگ معاصر و در مقابل پرسش هایی متفاوت به اندیشه در می آید. نمایندگان پرشمار این سنت، هر یک برجستگی خاص خود را دارد، بنابراین از جهتی خاص می تواند مورد توجه و بازاندیشی قرار گیرد. روزبهان بقلی دست کم از دو حیث می تواند برای اندیشمندان معاصر درس آموز و محل تامل باشد. یکی تفسیر عالم و آدم بر مبنای «عشق» و دیگری تعریف و تفسیری که از معنا و مصداق «شطح »به دست داده است. در میان متفکران معاصر، هانری کربن بیش از دیگران به این موضوع توجه کرده است. نگارنده در این مقاله می خواهد وجه دوم اهمیت روزبهان را بررسی کند.

    کلید واژگان: روزبهان بقلی, عرفان اسلامی, شطح, کربن}
    AliAsghar Mosleh

    Mysticism is the most prominent emergent element in Iranian-Islamic culture, and the mystical manner is the most magnificent characteristic of Iranian human spirit. If mysticism is to be contemplatively studied, it may include useful messages and ideas for the contemporary man. Rethinking is a way of thinking in which a theme or concept thought in a different tradition before would now be put into mind in the contemporary cultural atmosphere encountering various questions. Among the great number of representatives of this tradition, each one has his own eminence and thus can be considered from a particular aspect. Ruzbihan Baqli can be the point of reflection for at least two reasons. One is the interpretation of the cosmos and human on the basis of 'love' and the other is his definition and commentary on the meaning of and concept of 'Shath'. Aming the contemporary scholars, this issue has been particularly taken into consideration by Henry Corbin. This essay intends to take up the second mode of ruzbihan's significance.

    Keywords: Ruzbihan Baqli, Islamic Mysticism, Shath, Corbin}
  • رضا گندمی نصرآبادی*

    در دهه سوم قرن بیستم تحت تاثیر مطالعات تطبیقی در حوزه دین پژوهی،اسطوره شناسی و زبان شناسی مطالعات تطبیقی در حوزه فلسفه وجهه همت جمعی از اندیشمندان غربی قرار گرفت.اولین تالش ها در این باره از سوی ماسون-اورسل صورت گرفت؛او متاثر از پوزیتیویست ها با اعمال روش تاریخی گام های آغازین را در این وادی برداشت.کربن ضمن برشمردن معایب روش تاریخی ماسون-اورسل در مطالعات تطبیقی و با بکاربستن رهیافت پدیدارشناسانه در این حوزه تاثیرات بسیاری از خود برجا گذاشت.برای فهم بهتر دیدگاه کربن در باره مطالعات تطبیقی باید به رهیافت پدیدارشناسانه او به همراه نظرگاه هستی شناسانه وی که جولانگاه رهیافت یادشده است و نیز به مقصود او از فلسفه عطف توجه کرد.به طور کلی،مخالفت با اصالت تاریخ و جامعه شناسی،مخالفت با حکمت بحثی و استدلالی،تاکید بر شهود و توجه به درون و شعار بازگشت به خود اشیا یا نجات پدیدارها از جمله نقاط اشتراک کربن با پدیدارشناسان بنام است و از سوی دیگر،باور کربن به وجود عالم میانی و به طور کلی رویکرد هستی شناسانه او و نقش قوه خیال به عنوان قوه ادراکی آن عالم و تاکید بر تاویل و گره زدن تطبیق به آن از جمله مواضع افتراق آن ها بشمار می آید.

    کلید واژگان: کربن, فلسفه تطبیقی, تاریخ انفسی, پدیدارشناسی, تاویل, عالم مثال}
    Reza Gandomi Nasrabadi *

    In the third decade of the twentieth century, under the influence of comparative studies in the field of theology, mythology and linguistics, comparative studies in the field of philosophy came to the attention of a group of Western thinkers. The first attempts at this were made by Mason-Ursel; he adopted the historical method under the influence of the positivists. chose. To better understand Carbon's view of comparative studies, one must pay attention to his phenomenological approach along with his ontological view, as well as to his purpose of philosophy. Intuition and attention to the inside and the slogan of returning to objects themselves or saving phenomena are among the common points of carbon with phenomenologists. On the other hand, Carbon's belief in the existence of the middle world and his ontological approach in general and the role of imagination as perceptual That world and the emphasis on interpretation and tying

    Keywords: Carbon, Comparative philosophy, Psychological History, Phenomenology}
  • یوسف شفیعی پناه درآباد *، موسی اکرمی، انشاءالله رحمتی

    آنری کربن با التزام به گونه‌ای تفسیر معنوی متاثر از عرفان ابن عربی و حکمه‌الاشراق سهروردی و الهیات شیعی از انسان و جهان، روش هرمنوتیک هایدگری را به مثابه کلیدی در تحلیل آخرت‌شناسی ملاصدرا که ادامه هستی‌شناسی او در تبیین ساحت‌های متعالی هستی آدمی است به کار می‌گیرد. کربن که عمیقا تحت تاثیر هستی‌شناسی و پدیدارشناسی هرمنوتیکی هایدگر است نظریه سطوح هرمنوتیک او را به سطوح متعالی هستی و مراتب بالاتر حضور گسترش می‌دهد. در این نوشتار ضمن توجه و التزام به متن‌های ملاصدرا و بیان موجز اصول بنیادین فلسفه و معرفت‌شناسی و روش‌شناسی هایدگر، چگونگی تاثیر آن‌ها بر رویکرد کربن در آخرت‌شناسی به تحلیل نگرش کربن به آخرت‌شناسی و سپس به بررسی نگرش هستی‌شناسانه کربن به اتصال و پیوستگی نحوه‌های گوناگون حضور در مابعدالطبیعه وجودی ملاصدرا - در پرتو هرمنوتیک مورد نظر کربن، که کشف حجاب از انحاء حضور است - می‌پردازیم. در این بررسی بر «وجود معطوف به آن سوی مرگ» در برابر «وجود معطوف به مرگ» هایدگر تاکید خاص خواهیم داشت.

    کلید واژگان: کربن, ملاصدرا, هایدگر, هرمنوتیک, آخرت شناسی}
    Yousef Shafiei *, Musa Akrami, Enshaallah Rahmati

    Adhering to a kind of spiritual interpretation influenced by Ibn-Arabi's mysticism, Sohravardi's wisdom, and Shiite theology on Man and the universe, Henry Corbin employed Heidegger's hermeneutic method as a key in the analysis of Mulla Sadra's eschatology, which is the continuation of his ontology in explaining the transcendental realms of human existence. Corbin, who is deeply influenced by Heidegger's ontology and hermeneutic phenomenology, extends his theory of hermeneutic levels to transcendent levels of existence and higher levels of presence. In the current research, in addition to examining Sadraic content and a concise explanation of the fundamental principles of Heidegger's philosophy, epistemology, and methodology, and the quality of their impact on Corbin's approach in eschatology, his attitude to eschatology is discussed and then his ontological views on the connection and continuity of various modes of presence are discussed.

    Keywords: Corbin, Mulla Sadra, Heidegger, Hermeneutic, Eschatology}
  • زهرا بهره مند*

    رساله الابراج یا کلمات ذوقیه تنها رساله رمزی سهروردی به زبان عربی است و کمتر بررسی شده است. با تاویل پدیدارشناسانه هانری کربن درمی یابیم که این رساله در حقیقت حکایت بازگشت عاشقانه نفس به موطن اصلی خویش است، که در پدیدار رمزهای واقعی و زنده در سیر حکایت نفس بر او ظاهر می شود، به گونه ای که از طریق این ظهور می تواند او را نجات دهد و به اصل خویش بازگرداند. از نظر کربن، «بازگشت به اصل» همان اصلی است که انسان معاصر در پی دوقطبی شدن حس و عقل جهان شناخت پسا-دکارتی، آن را فراموش کرده، که در حقیقت به خاطر از میان رفتن ساحت خیال مجرد یا نفس در جهان شناسی معاصر است. آنچه خیال آدمی را فعال و مجرد می کند عشق به بازگشت به وطن حقیقی است که گنوس یا معرفت نجات بخش آن را متذکر می شود و آدمی را به اصل مثالی و فرشته گون خویش ارجاع می دهد. تاویل از نظر کربن، بازگشت به اصل و رب النوع پدیدارهاست که در پدیدارهای رمزی متجلی می شود. او می کوشد تا وجه معاصرانه «عالم مثال» را در قالب نظریه «تخیل خلاق» و پدیدارشناسی خاص خویش عرضه می کند. این جستار حکایت عشق به بازگشت را در آینه رمزها، که تجلی گاه اصل مثالی پدیدارهاست، نشان می دهد.

    کلید واژگان: هرمنوتیک, رساله الابراج, سهروردی, کربن, پدیدارشناسی, بازگشت, تاویل}
    Zahra Bahremand *

    Resālat al-Abrāj or Kalemāte Zowqiye is one of Sohrevardi’s symbolic treatises in Arabic studied less. With Henry Corbin’s phenomenological hermeneutics, we understand it represents the story of lovingly returning of a soul to his original homeland, in which is revealed to the soul his story of travelling through the phenomena of real and live symbols, in such a manner that he is saved and returned to his origin through this revealing. Corbin believes "returning to the Origin" is the very principle that contemporary man has forgotten following the body-mind dualism of post-Descartian cosmology, caused by disappearing of an intermediator i.e. the world of soul in his active and spiritual imagination. What makes imagination agent and spiritual is the love for returning to the true homeland; with gnosis reminding it and referring to the angelic origin. Corbin describes the spiritual hermeneutics as returning to the origins and archetypes of phenomena, revealed to the soul through dematerialization and active imagination in the intermediate world. He tries to represent the contemporary aspect of “mundus imaginalis” as the theory of “active imagination” and his especial phenomenology. Here we present this lovingly returning in the mirror of symbols wherein the origins of phenomena appeared.

    Keywords: Hermeneutics, Sohrevardi, Corbin, Symbol, Phenomenology, Resālat al-Abrāj}
  • حسن سید عرب، سید علی علم الهدی*، علیرضا پارسا، مرضیه اخلاقی

    هانری کربن، مفسر غربی فلسفه اشراق سهروردی است. اندیشه او در تفسیر این فلسفه مبتنی بر تاویل، پدیدارشناسی، نظریه فراتاریخ و فلسفه تطبیقی است. نوشتار حاضر نخستین نوشتاری است که به این موضوع پرداخته و هدف آن بررسی انتقادی اندیشه های کربن درباره تطبیق فلسفه سهروردی با فلسفه افلاطون، ارسطو و نوافلاطونیان است. این مقاله به نوآوری های سهروردی پرداخته است تا بدینوسیله وجه تمایز اندیشه او از آن فیلسوفان بیان گردد. در نتیجه گیری نیز پس از جمعبندی مطالب، نقدی کلی به روش شناسی کربن و کاستی های آن مطرح شده است. فلسفه تطبیقی که گاه فلسفه بینافرهنگی نیز نامیده میشود رشته یی از مطالعات فلسفی است که در خلال آن فیلسوفان با نظر به مبانی اندیشه فلاسفه از جریانهای فرهنگی، زبانی و فلسفی متفاوت، به مسائل فلسفی میپردازند و اختلاف و اشتراک آراء آنان را مطالعه میکنند. بعقیده کربن، فلسفه تطبیقی راهگشای درک صحیح تفکر در تاریخ فلسفه است و او بر این مبنا فلسفه اشراق را با افلاطون و ارسطو تطبیق داده است. بنظر وی این فلسفه برگرفته از دیدگاه های افلاطون است. این وجه نظر مسبوق به اصالت فلسفه در یونان نزد اوست. کربن سهروردی را افلاطون جهان اسلام دانسته است. دیدگاه کربن نوآوری های سهروردی و تفاوت اندیشه او با افلاطون و نیز انتقاد وی به ارسطو را نادیده میگیرد.

    کلید واژگان: کربن, سهروردی, فلسفه یونان, افلاطون, ارسطو, نوافلاطونیان, مسیحیت, فلسفه تطبیقی}
    Hasan Seyedarab, seyedali Alamolhoda*, Alireza parsa, Akhlaghi Marzie

    Henry Corbin is a western commentator of Suhrawardī’s Illuminationist philosophy. His thoughts in relation to interpreting this philosophy are based on t’awīl (hermeneutics), phenomenology, metahistory, and comparative philosophy. The present paper is the first attempt at addressing this subject, and it is intended to critically investigate Corbin’s thoughts regarding the comparison of Suhrawardī’s philosophy with those of Plato, Aristotle, and neo-Platonists. Here, the authors have explored Suhrawardī’s innovative ideas so that the differences between them and the thoughts of the above-mentioned philosophers are disclosed. They have also presented a general critique of Corbin’s methodology and its defects in the conclusion. Comparative philosophy, which is sometimes called intercultural philosophy, requires philosophers to deal with various cultural, linguistic, and philosophical trends with an emphasis on the fundamental principles underlying the philosophers’ thoughts and to study the differences and similarities among their views. In Corbin’s view, comparative philosophy has functioned as the gateway of the correct perception of philosophical thoughts in the history of philosophy, and that is why he has compared Illuminationist philosophy with the philosophical views of Plato and Aristotle. He believes that Suhrawardī’s philosophy has been derived from Plato’s views, which seems to have its roots in his idea that the origin of philosophy is Greece. Corbin considers him as the Plato of the world of Islam; however, he ignores Suhrawardī’s innovations, the differences between his philosophy and that of Plato, and his criticism of Aristotle.

    Keywords: Corbin, Suhrawardī, Greek philosophy, Plato, Aristotle, neo-Platonists, Christianity, comparative philosophy}
  • سید رحمان مرتضوی*

    در این گفتار تلاش بر این است که از معبر تلاشی تطبیقی و با در نظر گرفتن نسبت (های) مسایل اساسی پدیدارشناسی کربنی، یعنی «آگاهی»، «هستی»، «زمان» و «پدیدارشناسی به مثابه روش»، با سنت معهود پدیدارشناسی (هوسرل و هایدگر) پرتوی تازه بر چیستی پدیدارشناسی کربنی که غالبا مفروغ عنه پنداشته شده افکنده شود. بااین هدف، به اختصار از سرگذشت این مسایل در سنت پدیدارشناسی سخن گفته ایم و پس از آن تلقی کربن از این مسایل را بررسی کرده ایم. ماحصل این تلاش تطبیقی آشکار شدن تفاوت های دیدگاه کربن با دیدگاه سردمداران جنبش پدیدارشناسی است؛ به نحوی که تا حد زیادی می توان به این نتیجه نزدیک شد که پدیدارشناسی کربنی از اساس متفاوت و حتا مغایر با آنی است که در زبان اهل فلسفه پدیدارشناسی خوانده می شود. به عبارت دیگر، بار یزدان شناسانه این پدیدارشناسی سنگین تر از آن است که بتوان به همسان انگاری «تاویل» کربنی با پدیدارشناسی سنتی چیزی که در آثار نویسندگان و مترجمان ایرانی شاهد آن هستیم رای داد. آنچه در ادامه خواهد آمد کندوکاوی در باب نسبت این مبادی تصوری با آن چیزی است که در سنت پدیدارشناسی سراغ داریم.

    کلید واژگان: پدیدارشناسی, هوسرل, هایدگر, کربن, آگاهی, هستی, زمان}
    Seyedrahman Mortazavi *

    In this paper we are trying to enlighten Corbin's phenomenology by a comparative approach and considering the relations of Corbin's basic problems of phenomenology i.e. " consciousness ","being ","time" and "phenomenology as a method" and those of traditional phenomenology(Husserl and Heidegger). So doing, we will speak of these problems' history in traditional phenomenology and then investigate Corbin's insights in these problems. The conclusion of this comparative approach is clarifying the differences between the two. So it can be said that Corbin's phenomenology is in nature different from what is called phenomenology. In other word its theological schema is so heavy that Corbin's "Tawil" can be hardly same as phenomenology. What is coming is an investigation in the relationships of these problems and what we know about phenomenological tradition.

    Keywords: Phenomenology, Husserl, Heidegger, Corbin, Consciousness, being, Time}
  • سید رحمان مرتضوی
    پدیدارشناسی کربن، بر دو ستون اسلام ایرانی و تاویل استوار شده است، اساسا ماهیتی دینی دارد و شناخت پدیدارشناسانه از امور و چیزها در منشور پدیدارشناسی کربن، به معنای سنجش نسبت میان آن ها و امر قدسی است. با این اوصاف باید در انتساب کربن به سنت پدیدارشناسی و پدیدارشناس خواندن کربن جانب احتیاط را رعایت کرد؛ پدیدارشناسی مدنظر کربن اساسا صبغه ای دینی دارد و کربن به دنبال طرح چهارچوبی است که پروژه ی دین شناسانه اش در آن جای بگیرد؛ او در این مسیر آنچه را فراخور کار خود می یابد، به کار می بندد: چه پدیدارشناسی هیدگر و چه عرفان ابن عربی یا فلسفه سهروردی. این پدیدارشناسی راستین یا تاویل، چیزی نیست که مشابهی در مکاتب غربی داشته باشد؛ لذا اگر سخن از پدیدارشناسی هم در میان است، مراد، نوعی خاص از پدیدارشناسی است که اگر حتی بپذیریم در روش متاثر از هوسرل یا هیدگر است، در جهان بینی نمی تواند با آن ها هم داستان باشد و چنین نیز نیست. پدیدارشناسی کربن یا تاویل، با فراهم ساختن امکان به اول بردن چیزها، نسبت آن ها را با امر قدسی روشن می کند؛ چیزی که منجر به آشکارشدن ساختارهای مشترک ادیان می شود و به مبنایی برای «دین شناسی تطبیقی» و «تقریب ادیان» تبدیل می شود.
    نوشتار حاضر پس از مقدمه، با بخشی پیرامون «پدیدارشناسی کربن» ادامه می یابد و پس از طرح هایی پیرامون «اسلام ایرانی» و «تاویل»، با بخشی با عنوان «پدیدارشناسی دینی کربن: از اسلام ایرانی تا تاویل» خاتمه می یابد.
    کلید واژگان: کربن, پدیدارشناسی, دین, اسلام ایرانی, تاویل}
  • سید رحمان مرتضوی باباحیدری *

    نسبت پدیدارشناسی کربن و سنت پدیدارشناسی و سهم کربن در تکوین جنبش پدیدارشناسی غالبا امری مفروغ عنه پنداشته شده است؛ و جای خالی پژوهش هایی دامنه دار و جدی در این زمینه احساس می شود. این در حالیست که روش نشدن چنین نسبتی می تواند ارزیابی ها درباره ارزش روش شناسانه پژوهش های کربن در مطالعات ایرانی اسلامی را روشن تر سازد.
    ما در این گفتار تلاش کرده ایم تا با تمرکز بر دو مسئله اساسی پدیدارشناسی هایدگر و کربن، یعنی هستی و زمان، به مقام مقایسه پدیدارشناسی هایدگر و کربن نزدیک شویم؛ این مقایسه می تواند گامی در جهت تحلیل تبارشناسانه پدیدارشناسی کربن باشد. سنجش تلقی کربن از هستی و زمان در نسبت با اندیشه هایدگر حکایت از شکاف های بنیادین میان این دو پدیدارشناسی دارد که بیش از هر چیز برآمده از مسامحتی است که کربن با اندیشه ایرانی اسلامی برقرار می سازد.
    در این مقاله پس از ارائه تحلیلی از نظرگاه هایدگر و کربن پیرامون هستی و زمان به بررسی مقایسه ای نظرگاه این دو پرداخته ایم و نشان داده ایم که تفاوت های موجود میان این دو چگونه از آبشخور افتراق روش شناسانه سیراب می شود.

    کلید واژگان: پدیدارشناسی, هستی, زمان, هایدگر, کربن}
    Seyedrahman Mortazavi *

    The relationship between Corbin's phenomenology and the traditional phenomenology and his contribution in shaping the phenomenology movement are subjects of discussion that usually has been assumed; And there is no serious investigation in this area; although it can illuminate evaluations about the methodological value of Corbin's investigations in Iranian- Islamic studies.
    In this paper, by concentrating on two fundamental problems of Heidegger and Corbin's thoughts i. e. "being "and" time ", we try to approach to a comparative insight about them. Analyzing Corbin's thinking about being and time in relation to Heidegger's thought reveals fundamental gaps between the two, which more than anything origins from Corbin's deep interest in Iranian- Islamic thought.
    In this paper, after an analysis of being and time in the philosophy of Heidegger and Corbin, we compared those viewpoints and have shown that the differences between the two, originate from deeper methodological distinctions.

    Keywords: Phenomenology, Being, Time, Heidegger, Corbin}
  • سید رحمان مرتضوی باباحیدری، امیر نصری
    هنر به نحو سنتی یکی از «مسائل اساسی پدیدارشناسی» بوده است؛ ازاین رو می توان از آن به عنوان معیاری برای مقایسه دو نوع پدیدارشناسی استفاده کرد؛ بدین ترتیب کار ما، مقایسه دو رویکرد پدیدارشناسانه با معیار زیبایی شناسی است. ما با بررسی نگاه مارتین هیدگر به یک اثر هنری (معبد یونانی) و مقایسه آن با تحلیلی که هانری کربن از یک بنای اسلامی (کعبه) ارائه می کند، برخی از قرابت ها و تفاوت های این دو نوع پدیدارشناسی را نشان داده ایم؛ پس از آن دریافتیم که پدیدارشناسی کربنی به نحوی از سنت پدیدارشناسی فاصله دارد، که تنها آن را به معنای دیگر می توان پدیدارشناسی نامید؛ و رویکرد کربنی بیش از آنکه حاکی از پدیدارشناسی سنتی باشد، رویکرد حکمی اسلامی را بازتولید می کند.
    کلید واژگان: هیدگر, کربن, قاضی سعید قمی, پدیدارشناسی, معبد یونانی, کعبه}
    Seyed Rahman Mortazavi, Amir Nasri
    Traditionally, art has been one of the "fundamental issues of phenomenology"; therefore, it can be used as a criterion for the comparison of two kinds of phenomenology. Our task is to juxtapose these two phenomenological approaches with aesthetic criteria. By studying Martin Heidegger's perspective of a work of art (the Greek temple) and comparing it with Henry Corbin / Qazi Sa’id Qumi's insights about an Islamic building (Kaaba), we point out some of the similarities and differences between these two kinds of phenomenology. Then we will conclude that Corbin's phenomenology has been so distant from the phenomenological tradition, that we can call it phenomenology only in a different meaning: and that Corbin's approach is more about Islamic wisdom than traditional phenomenology.
    Keywords: Heidegger, Corbin, Qazi Said Qumi, Phenomenology, Greek temple, Kaaba}
  • سید مصطفی شهرآیینی*، بیان کریمی
    هانری کربن از جمله متفکرانی است که به طور جدی در صدد محقق کردن ماهیت و چیستی فلسفه تطبیقی بر آمده است. منبع الهام کربن در باب تبیین فلسفه تطبیقی پدیدارشناسی هوسرل بوده است.اعمال روش پدیدارشناسی در فلسفه تطبیقی مستلزم رجوع به ذات اندیشه های فلسفی است. شعار رجوع به ذات اشیاء، متعلق به پدیدارشناسی هوسرل است، ولی هوسرل این ذات را در عالمی ماورایی و قدسی جستجو نمی کرد، بلکه در آگاهی بی واسطه و در عمل ماهیت بخشی در پی این ذات می جست. اما کربن در این جا، با به عاریت گرفتن رجوع به ذات اشیاء هوسرل، ذات را طبق هستی شناسی باطنی فلاسفه مسلمان ایرانی، در عالم قدسی و مابعدالطبیعی جستجو می کند. کربن به نقد تفکر تاریخی ماسون - اورسل پرداخته و با اخذ مفاهیمی از پدیدارشناسی هوسرلی تماما در مقابل وی ایستاده است. از نظرگاه کربن غایت فلسفه دسترسی به ادراک شهودی ذات است و فلسفه تطبیقی با سیر خطی و امتدادی تاریخ و قبول تاریخ انگاری معنا ندارد. کربن در کنار تاریخ زمانمند و این جهانی ای که نگرش مدرن آن را تنها تاریخ واقعی تلقی می کند، تاریخ قدسی را مطرح می کند.
    کلید واژگان: هوسرل, اورسل, کربن, فلسفه تطبیقی, پدیدارشناسی, اصالت تاریخ}
    Henry Corbin is among the thinkers who endeavored to actualize the essence of comparative philosophy. Husserlian phenomenology was a source of inspiration for Corbin in order to explicate comparative philosophy. Applying the method of phenomenology in comparative philosophy requires a return to the essence of philosophical thoughts. Focusing on the motto, “return to the essence of things,” in his phenomenology, Husserl was looking for this essence not in the transcendental and heavenly world, but in the immediate consciousness of it, and making it to be of a quiddity. Borrowing the motto, here Corbin was looking for the essence in the heavenly and metaphysical world according to the esoteric ontology of the Iranian Muslim philosophers. Corbin has criticized Oursel’s historical thinking and stood completely in opposition to him by resorting to the method of Husserlian phenomenology. According to Corbin, the access to the intuitive perception of essence is the end of philosophy. Comparative philosophy with historical perspective and with acceptance of historiography is meaningless. Corbin propounds the heavenly or sacred history alongside the temporal and mundane one which is considered the only real history by modern attitude.
    Keywords: Husserl, Oursel, Corbin, Comparative Philosophy, Phenomenology, Hegel, Historicism}
  • هادی وکیلی، محمدهادی محمودی
    مقاله حاضر خوانشی است از کلیات نگاه هانری کربن و سید احمد فردید در باب مطالعه تطبیقی عرفان اسلامی و فلسفه آلمانی، و همچنین مقایسه نگاه دو متفکر با هم. دو متفکر در نقاط بسیاری با هم اتفاق نظر دارند؛ مثلا این که هر دو مطالعه تطبیقی را با نقد تاریخی انگاری شروع می کنند، هر دو دل بسته پدیدارشناسی هستند، و هر دو در تلاش اند با این مطالعات بر بحران های تاریخ تفکر غربی فائق آیند. در کنار این اتفاق نظرها، هر یک از آن ها راه خود را در برخی مسائل از دیگری جدا می کند؛ فردید با تلقی خاصی که از تاریخ دارد حیث تاریخی افکار و اندیشه ها را برجسته می کند و دائما مطالعات خود را در متن تاریخ انجام می دهد، در حالی که کربن به فراتاریخ نظر دارد. همچنین فردید مطالعه خود را با الهام از هایدگر بر اتیمولوژی متمرکز می کند، در حالی که کربن با نگاهی زبان شناسانه در پی تشکیل شبکه ای مفهومی در دو ضلع مطالعه است
    کلید واژگان: مطالعات تطبیقی, پدیدارشناسی, تاویل, فراتاریخ, کربن, فردید}
    Hadi Vakili, Mohammad Hadi Mahmoodi
    The present paper narrates the general outlines of Henry Carbon and Seyyed Ahmad Fardid views of comparative study of Islamic mysticism and German philosophy، and also carries out a comparison between the two thinkers. There are similarities between them in many aspects، for example both start the comparative study with a criticism of historicism and engaging with phenomenology and both are trying to overcome the crisis of the western thought history. In spite of these harmonies، there are some important separations; while Carbon is concerned with meta-history، Fardid with his own special attitude toward history، highlights the historical aspects of the ideas and makes prominent studies constantly in the context of the history. Also while Carbon with a linguistic look follows the formation of a conceptual network in two side study، Fardid concentrates on Etiology with an inspiration by Heidegger.
    Keywords: comparative Studies, phenomenology, interpretation, meta, history}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال