به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "تحلیل" در نشریات گروه "ادیان و عرفان"

تکرار جستجوی کلیدواژه «تحلیل» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی تحلیل در مقالات مجلات علمی
  • سید محمود طیب حسینی، حامد شریفی نسب*

    نسبت دادن اتهام «شعر» به قرآن کریم و «شاعر» بودن به پیامبر اکرم(ص)، از جمله اتهاماتی بود که مشرکان مطرح کردند تا به این طریق، الهی بودن قرآن را انکار کنند و به دنبال آن، رسالت پیامبر(ص) را زیر سوال ببرند. هرچند مشرکان دیدگاه های متفاوتی در تحلیل «شعر» و «شاعر» ابراز کرده اند، و دو دیدگاه تحلیل شعر از نظر «بعد ساختاری» و «بعد محتوای خیالی»، طرفداران بیش تری در میان مفسران دارد، بررسی فرهنگ و باورهای مردم عصر نزول و تحلیل واژه «شعر»، نشان می دهد که این اتهام به لحاظ بعد «الهام گیری شاعر از عالم جن» در باور مشرکان، صادر شده است تا قرآن کریم را از القایات جنیان معرفی و رسالت پیامبر اکرم(ص) را انکار کنند. تحلیل حاضر، علاوه بر روشن کردن منشا و هدف مشرکان از ایراد این اتهام، پاسخ قرآن کریم به این اتهام را نیز روشن تر خواهد کرد.

    کلید واژگان: الهام گیری, تحلیل, جن, دیدگاه مفسران, سخن خیالی, معناشناسی, وزن و قافیه
    Sayyid Maḥmūd Ṭayyib Ḥusaynī, Ḥāmid Sharīfīnasab *

    Attributing the accusation of being “shi‘r” (poetry) to the noble Qur’ān and the accusation of being a “shā‘ir” to the noble Prophet (s) were among the accusations made by the polytheists in order to reject the divinity of the Qur’ān and consequently to deny the prophetic mission of the Prophet (s). Although there have been suggested different viewpoints with regard to the intention of the polytheists with the words “shi‘r” and “shā‘ir” and the two viewpoints that favor analyzing “shi‘r” from the “structural” and “imaginative content” dimensions have more adherents among the exegetes, the examination of the culture and beliefs of the people of the revelation era and the analysis of the term “shi‘r” reveals that this accusation was issued by the polytheists due to their belief in “the inspiration of the poet by the jinni world” so as to introduce the Qur’ān as an inspiration of the jinni and to deny the prophetic mission of the noble Prophet (s). In addition to clarifying the origin and purpose of the polytheists’ attribution of this accusation, this study will make clearer the response given by the noble Qur’ān to this accusation.

    Keywords: Inspiration, Analysis, Jinni, Exegetes’ viewpoint, Imaginative words, semantics, Rhythm, Rhyme
  • محمدرضا آرام، منوچهر قاسمی

    علم تاویل و باطن آیات قرآن از جمله علومی است که از دیرباز مورد توجه اندیشمندان مسلمان در حوزه علوم قرآن بوده است و هر کدام از مفسران دو فرقه شیعه و اهل سنت طبق تعاریف خود از این علم به آن پرداخته اند، اماواقعیت این است که متن اغلب تفاسیر، ظاهر و تنزیل قرآن است و پرداختن به تاویل آیات مورد توجه تعداد اندکی از مفسران بوده است،از جمله کتب تفسیری که به باطن آیات پرداخته اند؛ کتاب الکشف تالیف جعفربن منصورالیمن است که از جمله داعیان اسماعیلی اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم است و همینطور کتاب مرآه الانوار و مشکوه الاسرار تالیف ابوالحسن عاملی که از جمله دانشمندان اثنی عشری قرن دوازدهم هجری است، این دو دانشمند که از دو فرقه مختلف و دو قرن متفاوت هستند در کتب خود فقط به بطون و تاویل آیات پرداخته اند اما علاوه بر اینکه دیدگاه دو مفسر در پرداختن به بطون آیات متفاوت است، موضوعاتی که به آنها اشاره کرده اند نیز موضوعات مختلفی است که در برخی از این موضوعات اشتراک و در برخی دیگر تفاوتهایی دارند، همچنین روش پرداختن به بطون و تاویل آیات نیز در هردو کتاب متفاوت است، به نظر می رسد برای درک بهتر و فهم دقیقتر کتاب الکشف خواننده این کتاب نیاز به آشنایی با دو علم متفاوت دارد؛ علم سیمیا (که عبارت است از علم حروف ابجد، علم اعداد، علم کواکب، افلاک و بروج و،،،،) و دیگری دانستن احادیث تاویلی که از ناحیه ائمه(ع) بخصوص امام باقر و امام صادق(ع) وارد شده است، با نگاهی گذرا به این کتاب می توان فهمید که خود مولف نیز با توجه به این علوم و احادیث، دست به تالیف این کتاب زده است، اما درک مطالب کتاب مرآه الانوار برای خواننده این کتاب آسان تر است زیرا تاویل آیات در این کتاب بر اساس روایات اهل بیت(ع) می باشد

    کلید واژگان: قرآن, تاویل, تحلیل, تطبیق, مرآه الانوار و مشکوه الاسرار, الکشف, بطن معنای
  • شهین اعوانی*
    رنه دکارت در آثارش از تاثیری که علم ریاضی بر ذهن وی داشته سخن گفته است. او که در زمره پایه گذاران علم جبر و هندسه تحلیلی است، معتقد بود «تنها معرفت ریاضی است که می توان بر آن نام معرفت نهاد». با وجود این، پرسش این است که چرا بعضی مفسران، و نیز در اغلب منابع فارسی، روش دکارت روش «هندسی» معرفی می شود، در حالی که بیشتر محققان بر روش ریاضی دکارت تاکید کرده اند؟ او زمینه را برای بیان فیزیک ریاضی فراهم کرده است. از نظر دکارت خصوصیاتی مانند نقطه، بعد و امتداد در هندسه، ذاتی ماده است. به نظر نگارنده، تاکید بر روش هندسی و اصالت هندسه به معنای قبول اصالت جوهر مادی و ماده گرایی در دکارت است و چنین دیدگاهی با فکر دکارتی مغایرت دارد، چون او افزون بر جوهر مادی، به دو جوهر نفس و خدا نیز قائل بوده است. در فلسفه او، منشا ریاضیات عقل و عقلانیت است و به دلیل همین نشئت گرفتن عقلانی است که برهان های ریاضی، یقینی و واضح اند. البته در اینجا مقصود از ریاضیات در روش ریاضی، ریاضیات عمومی و متداول نیست، بلکه ریاضیاتی است که از زمان ارسطو به «ریاضیات محض» و «ریاضیات کاربردی» تقسیم شده است. مقاله در صدد یافتن پاسخی به پرسش های زیر است: فرق روش هندسی و روش ریاضی در چیست؟ وضوح، تمایز و یقین در کدام یک از این دو بیشتر است؟ از نظر دکارت کدام مسائل با روش ریاضی قابل حل اند و چه مسائلی با روش هندسی؟
    کلید واژگان: دکارت, روش هندسی, روش ریاضی, تحلیل, تالیف, واضح, متمایز
    Shahin Aawani *
    In his work, Rene Descartes has referred to the effect of mathematics on his mind. He, as a founder of algebra and analytic geometry, believes that it is only the mathematical knowledge that can properly be called “knowledge”. However, the question is why the Cartesian method is referred to by some of his commentators as well as the majority of Persian sources as a “geometrical” method, while most scholars have emphasized on his mathematical method. Descartes paved the ground for mathematical physics. For him, geometrical features such as point, dimension, and extension are essential to the matter. I believe that the emphasis on his geometrical method and the priority of geometry amounts to the priority of the material substance and materialism in Descartes, which is in conflict with Cartesian views, because he believed in souls and God as two immaterial substances. In his philosophy, mathematics is originated in the reason and rationality, and mathematical proofs are certain and clear just because of their rational origins. However, the mathematics involved in the mathematical method is not the general ordinary mathematics; rather it is the mathematics that was divided, since the time of Aristotle, into “pure mathematics” and “applied mathematics”. This paper seeks an answer to the following questions: what is the difference between the geometrical and mathematical methods? In which of the two is there more clarity, distinctness and certainty? For Descartes, what problems can be solved by the mathematical method and what problems can be solved by the geometrical method?
    Keywords: Descartes, geometrical method, mathematical method, analysis, synthesis, clear, distinct
  • محمد شهبازیان*، عزالدین رضانژاد، مرضیه جولایی فروشانی
    شناخت چهره و شمایل ذکر شده در مورد حضرت مهدی (عج) می تواند از سویی فرضیه مهدی نوعی را باطل کند و از سوی دیگر راهی برای شناخت مدعیان دروغین قرار گیرد. به نظر می رسد در میان مجموعه روایات ذکر شده در توصیف چهره ی حضرت محمد (ص) و ائمه اطهار (ع)، برخی از آنان با یکدیگر تعارض دارند. در مورد حضرت مهدی (عج) نیز با توجه به خفای ولادت و غیبت ایشان، این مطلب صادق است و گزارش هایی به ظاهر متناقض ذکر شده است. این مشکل موجب گردیده تا برخی از جریان های مدعی امامت چنین القا نمایند که تعدد در صفات، دلالت بر تعدد قائم هایی در آخرالزمان دارد و از این رهگذر با پذیرش مهدی نوعی خود را در عرض حضرت مهدی (عج) به عنوان قائمی دیگر معرفی نموده اند. از این روی تبیین و تحلیل صفات ظاهری حضرت مهدی (عج)، توجه به روایت های مختلف در این زمینه و نقد دیدگاه جریان های مدعی معاصر، ضرورت بیشتری می یابد و پژوهش حاضر سعی کرده با روش توصیفی _ تحلیلی به این موضوع بپردازد و به نتایج زیر دست یابد:الف) یکی از راه های شناخت چهره ی حضرت مهدی (عج) شناخت چهره ی حضرت محمد (ص) می باشد.
    ب) روایت ها دارای تعارض نیستند و به یک ویژگی اشاره دارند.
    ج) برخی روایت ها در منابع فارسی دچار اشتباه در ترجمه شده اند.
    د) با اثبات عدم تعدد صفات، عدم تعدد قائم نیز ثابت می گردد.
    ه) با تمسک به صفات می توان گفت که دیدگاه (مهدویت نوعی)، نظریه ای باطل می باشد.
    کلید واژگان: تحلیل, چهره شناسی, حضرت مهدی (عج), تعدد قائم
    Dr. Mohammad Shahbazian*, Dr. Ezzedin Reza Nezhad, Marzieh Jolayi Forooshani
    Recognizing the facial characteristics and the image of the promised saviour Imam Mahdi (as) can, on the one hand, void the hypothesis of Typical Mahdi and, on the other hand, is one way to recognize the false claimants. It seems that among the set of traditions that were mentioned in the description of the image of Prophet Muhammad and the twelve Imams, there are some which confronting each other. When this confusion occurs regarding the face of Prophet Muhammad (PBUH), it is clear that such confusion can be more regarding Mahdi, due to secret circumstances of his birth and his absence. This is true of the seemingly contradictory reports. This problem has caused some of the current factions of the Imamate to claim or suggest that the multiplicity in attributes implies a plurality of saviours at the end. And hence, explain it by introducing a typical Mahdi in the name of Imam Mahdi (as) as another saviour. From this, the explanation and analysis of the apparent attributes of Imam Mahdi (as), the attention to various narratives in this field and the critique of the view of the factions are more urgent and the present research has attempted to address this issue with the descriptive-analytical method and has achieved the following
    Results
    A) One of the ways of recognizing the image of Imam Mahdi (as) is to recognize the image of the Prophet Muhammad (peace be upon him).
    B) Narrations are not actually conflictual and refer to the same feature.
    C) Some narrations in Persian sources have been mistaken in translation.
    D) There is proof of non-multiplicity of attributes, and the absence of vertical multiplicity is also proved.
    E) By probing the attributes given, one can show that the view (typical Mahdism) is a false or disproved theory.
    Keywords: Analysis, Facialism, Imam Mahdi, Multiplicity of saviours
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال