به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « islamic seminary of qom » در نشریات گروه « ادیان و عرفان »

تکرار جستجوی کلیدواژه «islamic seminary of qom» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • علیرضا آل بویه*
    تفکر عقلانی درباره اخلاق از همان ابتدای نزاع های کلامی میان متکلمان دیده می شود. شاید بتوان گفت نخستین بحث جدی در این زمینه، نزاع مشهور میان اشاعره و معتزله درباره حسن و قبح افعال است. اشاعره حسن و قبح را وابسته و مستند به خدا می دانستند و معتزله و امامیه مستقل از خدا. در آثار عالمان اخلاق اسلامی نیز تفکر عقلانی درباره اخلاق مشاهده می شود و معمولا در آغاز برخی از کتاب های اخلاقی، تقریری از اخلاق فضیلت ارسطو ارایه شده است. در قرن اخیر، تفکر عقلانی درباره اخلاق در غرب، رشد و شکوفایی چشمگیری داشته است؛ به گونه ای که عنوان مستقلی به آن اختصاص داده شده و به نام فلسفه اخلاق مشهور شده است. با توجه به گذشت صد سال از تاسیس حوزه علمیه قم، حال این پرسش مطرح است که در سده اخیر، تفکر عقلانی و به عبارتی فلسفه اخلاق در حوزه علمیه چگونه بوده و چه فرازوفرودی را پشت سر گذاشته و چه آینده ای در انتظار آن است. شاید بتوان برای تحلیل چنین امر مهمی، دو برش تاریخی قبل از پیروزی انقلاب و بعد از آن را در نظر گرفت و بی شک میان این دو دوره تفاوتی جدی در این زمینه وجود دارد. در این مقاله سعی می شود وضعیت فلسفه اخلاق در سده اخیر در حوزه علمیه تحلیل و بررسی شود. حاصل آنکه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، فلسفه اخلاق رواج چندانی نداشته است و اولین کسی که در این زمینه ورود کرده است شهید مطهری است، ولی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فلسفه اخلاق در قلمروهای گوناگون فرااخلاق، اخلاق هنجاری نظری و اخلاق کاربردی رشد نسبتا خوبی داشته است.
    کلید واژگان: فلسفه اخلاق, حوزه علمیه قم, اخلاق اسلامی, سده اخیر}
    Alireza Alebouyeh *
    Since the beginning of theological disputes, philosophical reflections on ethics and morality were found among scholars of kalām. One might say that the first serious discussion on the matter was the well-known controversy between Ashʿarite and Muʿtazilite theologians over the goodness (ḥusn) and badness (qubḥ) of actions. Ashʿarite theologians believed that goodness and badness were God-dependent, while Muʿtazilite and Imami theologians believed that they were God- independent. Moreover, philosophical contemplation of morality can be found in the works of Muslim ethicists, and a formulation of Aristotle’s virtue ethics often appears in some ethical works. In the last century, philosophical consideration of morality remarkably flourished in the West, such that a whole field is devoted to it under moral philosophy. Since one hundred years have passed since the established of the Seminary of Qom, now the question arises of the status of moral philosophy in the Islamic Seminary in the last century and its future directions. To examine such a significant issue, we should study two historical periods: before and after the victory of the Islamic Revolution in Iran, since there is a considerable difference here. In this article, I aim to analyze and examine the status of moral philosophy in the Islamic Seminary in the last century. I conclude that, before the victory of the Islamic Revolution, moral philosophy was not commonly addressed, the only exception being Ayatollah Motahhari, while after the victory of the Islamic Revolution, moral philosophy was developed in diverse fields such as meta-ethics, theoretical normative ethics, and applied ethics.
    Keywords: Moral Philosophy, Islamic Seminary of Qom, Islamic ethics, last century}
  • مرتضی رضایی*
    فلسفه اولی (هستی شناسی) مهم ترین شاخه فلسفه، و برترین علوم است، و دانش های دیگر- حتی شاخه های دیگر فلسفه- به آن وابسته اند. هستی شناسی اسلامی، با وجود پاره ای اقتباس ها، دانشی اصیل و دارای هویتی مستقل است که حاصل خردورزی و نوآوری بیش از هزار ساله فیلسوفان مسلمان است. این دانش کهن، در تاریخ طولانی خود، دوره ها و تحولات گوناگونی را پشت سر گذاشته است. هدف این پژوهش- که به روش توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده- شناسایی وضعیت این دانش در سده اخیر حوزه علمیه قم است. به همین رو، مساله اصلی آن، بررسی تحولاتی است که فلسفه اولی در یکصد سال اخیر به خود دیده است. دستاوردهای این پژوهش ذیل عناوین: اهمیت و ضرورت فلسفه اولی، تحولات و پیشرفت های فلسفه اولی (در یک قرن گذشته)، کاستی های فلسفه اولی (در سده اخیر) و چشم انداز آینده فلسفه اولی شرح و بسط یافته است.
    کلید واژگان: فلسفه اولی, حوزه علمیه قم, تحولات فلسفه, کاستی های فلسفه, آینده فلسفه}
    Morteza Rezaei *
    The first or primary philosophy (al-falsafat al-ūlā) or ontology is the main branch of Islamic philosophy and the highest field of study, since other fields of study—even other branches of philosophy—depend on this field. Aside from some of its adaptations from Greek philosophy, Islamic ontology is a genuine independent field of study, resulting from a millennium of work by Muslim philosophers. In its long history, it went through various developments and periods. In this article, which adopts the descriptive-analytic method, I aim to identify the status of this field in the Islamic Seminary in the last one hundred years. The article’s contributions include the significance and necessity of the first philosophy, developments and advances of the first philosophy (in the last century), deficiencies of the first philosophy (in the last century), and the prospect of the first philosophy.
    Keywords: The first philosophy, Islamic Seminary of Qom, developments of philosophy, deficiencies of philosophy, prospect of philosophy}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال