به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « māturīdiyya » در نشریات گروه « ادیان و عرفان »

تکرار جستجوی کلیدواژه «māturīdiyya» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • محمدجواد حاجی ابوالقاسم دولابی*، مهدی فرمانیان، محمد حاجی ابوالقاسم دولابی

    این مقاله عهده دار بیان دیدگاه گروه های کلامی و فقهی غیرشیعی، درباره فرقه ناجیه ذکرشده در حدیث 73 فرقه است و نشان می دهد گرچه گروه های سنی در تقابل با شیعیان، ادعا می کنند که همگی یک فرقه اند، ولی در عمل هر کدام از گروه های اهل حدیث، اهل رای، معتزله، اشاعره و ماتریدیه و فرق فقهی خود را فرقه ناجیه و غیرخود را فرقه هالکه می دانند. همچنین، برداشت های مختلف علمای اهل سنت از هلاکت در حدیث فرقه ناجیه از جمله کافربودن یا خلود فرق هالکه در جهنم مطرح شده است

    کلید واژگان: فرقه ناجیه, اهل حدیث, اهل سنت, اهل رای, اشعری, ماتریدی, معتزلی, حنفی, شافعی, حنبلی, زیدی, 73 فرقه}
    MohammadJavad Hajiabolghasem Doulabi *, Mehdi Farmanian, Mohammad Hajiabolghasem Doulabi

    This article aims to provide an overview of the perspectives held by non-Shiite theological and jurisprudential sects regarding the concept of the "saved sect" (al-firqat al-nājiya), as mentioned in the hadith concerning the division of seventy-two sects. We argue that while Sunni sects, in contrast to Shias, maintain that they collectively constitute a single sect, their various subgroups, such as the People of Hadith (ahl al-ḥadīth), People of Opinion (ahl al-raʾy), Muʿtazilites, Ashʿarites, Māturidis, and jurisprudential schools, perceive themselves as the "saved sect," while considering other sects as being “perished (hālika) sects.” Furthermore, we explore the varying interpretations among Sunni scholars regarding the concept of "perish" (halāka) mentioned in the hadith of the "saved sect." These interpretations encompass possibilities such as disbelief or eternal confinement in hell.

    Keywords: the saved sect, people of hadith, Sunni Muslims, People of Opinion, Ashʿarites, Māturīdiyya, Muʿtazilites, Ḥanafīs, Shāfiʿīs, Ḥanbalīs, Zaydīs, seventy-three sects}
  • سید لطف الله جلالی*

    ماتریدیه، مذهب کلامی منسوب به ابومنصور محمد ماتریدی سمرقندی (م 333ق)، از مذاهب کلامی کهن و گسترده اهل سنت است که در میان مسلمانان حنفی مذهب رایج است. ماتریدیان نیز همانند دیگر فرقه های اسلامی به جاودانگی انسان و حیات پس از مرگ که از مسایل بنیادین کلامی است باور دارند. یکی از موضوعات مربوط به حیات پس از مرگ، مسئله جاودانگی و نیز نوع استدلال های اقامه شده در این زمینه است. در این مقاله، به روش توصیفی تحلیلی و با مراجعه به آثار کلامی و تفسیری ابومنصور ماتریدی، در مقام بنیانگذار مذهب ماتریدیه، به بررسی این مسئله می پردازیم که وی چه تصویری از جاودانگی انسان ارایه داده و از چه استدلال هایی بهره برده است. ماتریدی به جاودانگی انسان به صورت ترکیبی از روح و جسم در آخرت باور دارد و در مقام استدلال، در کنار استدلال های نقلی، بیشتر از استدلال های عقلی بهره می برد؛ هرچند در منظومه کلامی ماتریدیه که جزو فرقه های عقل گرا شمرده می شود، در بحث از جاودانگی انسان، به طور عمده به استدلال های نقلی تمسک می شود و اساسا برخی از ماتریدیان مسایل مربوط به حیات پس از مرگ را «سمعیات» عنوان داده اند. با این حال، ابومنصور ماتریدی در تبیین و تفسیر این استدلال های نقلی، با در پیش گرفتن رویکرد کلی عقل گرایانه خود، برخی استدلال های عقلی نیز ارایه کرده یا دست کم به تبیین عقلی استدلال های نقلی پرداخته است.

    کلید واژگان: جاودانگی نفس, حیات پس از مرگ, ماتریدیه, ابومنصور ماتریدی, استدلال نقلی, استدلال عقلی}
    Sayyed Lotfollah Jalali *

    Maturidiyya is an Islamic theological school attributed to Abū Manṣūr Muḥammad Māturīdī Samarqandī (d. 333 AH/944). It is an old and widely advocated Sunni theological school, particularly supported by Hanafi Muslims. Just like other Islamic sects, Maturidiyya believe in human immortality and posthumous life, which is a fundamental theological problem. An issue concerning afterlife is the problem of immortality and its arguments. In this paper, I deploy a descriptive-analytic method and consult the theological and exegetical work of Abū Manṣūr al-Māturīdī, as the founder of the Maturidiyya school, to consider his picture of the human immortality and his arguments. Māturīdī believes in human immortality as a soul-body composite in the afterlife, and in addition to transmitted evidence, he presents rational arguments for his position, although in the theological system of Maturidiyya as a rationalist school evidence for the human immortality tends to be transmitted, rather than rational, and indeed, certain Maturidis have subsumed issues concerning afterlife under the category of “what is heard” (sam‘iyyāt). Notwithstanding this, Abū Manṣūr Māturīdī deploys a general rationalist approach in his explication and interpretation of the transmitted evidence, providing certain rational arguments or at least rationalist accounts of the transmitted evidence.

    Keywords: Immortality of the soul, Posthumous life, Maturidiyya, Abū Manṣūr Māturīdī, transmitted evidence, rational argument}
  • سید ابوالحسن نواب*
    ظهور تفکر و راه و رسم سلفی گری و افراط گرایی در جامعه معاصر افغانستان از جمله معضلات بزرگی است که دامنگیر بخش زیادی از جامعه شده است. این تفکر در میان بخشی از اهل سنت افغانستان، نوعی تقابل و تنش های فکری را در حوزه مباحث اعتقادی و آثار فقهی کشور و جامعه اسلامی افغانستنان به وجود آورده است. عالمان سلفی فرقه های صوفیه را که بیشتر اهل سنت افغانستان از پیروان این جریان های فکری به حساب می آیند، خرافه پرست و بدعت گذار در دین دانسته و با نفوذ در مراکز دانشگاهی و سران اقوام، افکار بسیاری از دانشجویان و پیروان مکتب ماتریدیه را تغییر داده و از تفکر عقل گرایی ماتریدی دور ساخته اند. شکل گیری جریان ها و گروه های دینی و سیاسی و احزاب تاثیرگذاری نظیر طالبان و افغان العرب در عرصه های سیاسی و اجتماعی نیز از پیامدهای برجسته این پدیده است. نگارنده در این مقاله در تلاش است به بررسی این پدیده و پیامدهای سیاسی و اجتماعی آن بپردازد.
    کلید واژگان: سلفیه, ماتریدیه, افغانستان, تصوف, طالبان}
    Abul, Hasan Nawab *
    The emergence of Salafism and extremism in contemporary Afghan society is one of the major problems that has engulfed much of the community. This thought, among some of the Sunnis of Afghanistan, has created some sort of conflict and intellectual tension in the area of ideological and jurisprudential issues of the country and the Islamic community of Afghanistan. Salafi scholars regard Sufi sects, whose trends of thought are followed by the majority of Afghan Sunnis, as superstitious and heretical in religion, who have, through their impact on academic centers and tribal leaders, changed the minds of many students and followers of Maturidi school of thought and pushed them away from Maturidi rationalism. The emergence of religious and political groups and influential parties such as the Taliban and Afghan Arabs in political and social spheres is also a prominent consequence of this phenomenon. In this article I seek to examine this phenomenon and its political and social consequences.
    Keywords: Salafism, Maturidiyya, Afghanistan, Sufism, The Taliban}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال