جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "اغرای به جهل" در نشریات گروه "فقه و حقوق"
تکرار جستجوی کلیدواژه «اغرای به جهل» در نشریات گروه «علوم انسانی»جستجوی اغرای به جهل در مقالات مجلات علمی
-
فصلنامه فقه، پیاپی 99 (پاییز 1398)، صص 101 -126تغریر جاهل چه با کتمان حقیقت و چه با اظهار خلاف آن در صورت وجود شرایط مشخص، حرام است و این از قواعد فقهی مشهور است که در موارد گوناگون و حتی در مسائل مستحدثه، مورد اشاره و استناد قرار گرفته، ولی همه جوانب آن در یک اثر مستقل و متمرکز به شکل تفصیلی بررسی نشده است. این مقاله برای نخستین بار با روش تحقیق توصیفی۔تحلیلی و اسناد کتابخانه ای ، مفاد ، ادله حجیت (آیات ، روایات ، عقل ، قواعد فقهی و اطلاق برخی ادله) و قلمرو این قاعده را بررسی و روشن می سازد تا مورد توجه جدی فقها در استنباط فقهی قرار گیرد. برخی قواعد فقهی همچون حرمت تسبیب به حرام ، وجوب اعلام جاهل در اعطاء ، وجوب ارشاد جاهل ، نفی غرر ، حرمت کتمان حقیقت و حرمت اعانه بر گناه، می توانند دلیل یا شاهدی بر صحت این قاعده فقهی باشند. این قاعده گزاره ای است که شامل حکم فقهی کلی بوده و همه یا بیشتر باب های فقه را پوشش می دهد و قابل تطبیق بر موارد جزئی است و از همین رو، استثناءپذیری آن در برخی موارد اختلالی در صحت و حتی کلیت آن ایجاد نخواهد کرد؛ زیرا همه قواعد اعم از فقهی و غیرفقهی در برخی موارد، استثناء می پذیرند.کلید واژگان: تغریر, جاهل, اغراء, جهل به واقع, اضلال, اغرای به جهل, قاعده فقهیJournal of fiqh, Volume:26 Issue: 99, 2019, PP 101 -126Deceiving the Uninformed Person (Taqrir Jahil) is forbidden, either with the concealment of the truth or expressing something against it - if specific conditions exist and this is one of the famous jurisprudential principles that has been mentioned and cited in various cases and even in the novel issues of jurisprudence. However, But all its aspects have not been elaborated in a centralized independent work. This paper, for the first time, through descriptive-analytical research methodologies and library documents, examines and clarifies the contents, argument of the jurisprudence (Qur'anic verses, narrations, reason, jurisprudential rules and the application of some arguments) and the scope of this principle so that the jurists' attention can be taken seriously in jurisprudential inference. Some jurisprudential principles, such as principle of Tasbib (wasting) as forbidden, the necessity of uninformed person in giving, the necessity of guidance of the uninformed person, the denial of Gharar (uncertainty), the concealment of the truth and the relying on sin, can be evidence or proof for the validity of this jurisprudential principle. This is a propositional rule that includes the general jurisprudential ruling and covers all or most of the jurisprudential topics and is applicable to minor cases. Therefore, in some cases, not taking exception will not disrupt its accuracy or even its generality since all the principles including jurisprudential and non- jurisprudential take exceptions in some cases.Keywords: Taqrir, Jahil, Iqra', being uninformed about reality, Izlal, the reason for igno-rance, jurisprudential principle
-
فصلنامه فقه، پیاپی 96 (زمستان 1397)، صص 149 -172شهادت ثالثه در اذان و اقامه، به دلیل جنبه های اعتقادی و اجتماعی اش اهمیت بالایی دارد. در این مقاله، پیشینه تاریخی دیدگاه فقی هان درباره شهادت ثالثه و تحولات منظم آن نشان داده شده است. سپس با نیم نگاهی به دلایل اختلاف نظر ایشان، بر جنبه شعاری شهادت ثالثه تمرکز شده است. شهادت ثالثه شعاری عرفی است نه شرعی. حکم شعارهای عرفی وابسته به عناوین شرعی ای که ذیل آنها قرار می گیرند، متغیر است؛ برخلاف شعارهای شرعی که همیشه تحت قاعده لزوم تعظیم شعائر یا حرمت اهانت به شعائر قرار دارند. علاوه بر عنوان استحبابی «اقرار به ولایت»، عناوین محرم «تشریع» و «تغریر به جهل» و عنوان وجوبی «ارشاد جاهل» نیز درباره شهادت ثالثه قابل بررسی است. مستنبط از این عناوین و نیز دلالت های این شعار عرفی باید گفت: اقرار به ولایت در هرجایی به ویژه پس از شهادت به رسالت شایسته است، اما هم نباید عوام را دچار توهم جزئیت آن در اذان کرد و هم باید مانع جهل عمومی درباره عدم جزئیت آن شد. بنابراین، شهادت ثالثه برخلاف اذان های رسمی و اقامه های شایع، باید به گونه ای بیان شود که تصور جزئیت را به وجود نیاورد.کلید واژگان: شهادت ثالثه, شعار شرعی, شعار عرفی, تشریع, اغرای به جهل, ارشاد جاهلThe Jurisprudential Review of the Third Testimony in Azan And Iqamah, Fo-cusing on its Slogan AspectJournal of fiqh, Volume:25 Issue: 96, 2019, PP 149 -172Third testimony in Azan and Iqamah due to its doctrinal and social aspects is of huge importance. This paper presents the historical background of the jurists' viewpoint on the third testimony in Azan and Iqamah and its evolution. Thereafter, by stating the reasons for the jurists' disagreement, the sloganistic aspect of the third testimony is emphasized. The third testimony is not a religious slogan rather it is conventional. The ruling of the conventional slogans varies depending on the religious titles they are subordinated to, contrary to the religious slogans that always lay under the binding principle of the veneration of the sacraments or under the prohibition of humiliating them. In addition to the recommendatory title of "confession to the guardianship", the prohibitory titles of legislation (Tashrī) and "leading into Ignorance", and the compulsory title of "Guiding the Ignorant" can also be considered regarding the third testimony. The achievement of this research is that confession to the guardianship is recommendable in every situation, especially following the testimony of the apostolate. The third testimony should be expressed in such a way that it does not imply that the third testimony is part of Azan or Iqamah.Keywords: Third Testimony, Religious slogan, conventional slogan, legislation (Tashr?), leading into Ignorance, Guiding the Ignorant
نکته
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.