جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "حق اختصاص" در نشریات گروه "فقه و حقوق"
تکرار جستجوی کلیدواژه «حق اختصاص» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
حق اختصاص که در حقیقت همان حق انتفاع و تصرف در چیزهایی است که عرفا و یا شرعا ملک انسان به شمار نمی آیند، بیشتر مربوط به اشیاء فاقد مالیت است؛ و عمده بحث از ثبوت حق اختصاص در این اشیاء نیز مربوط به نجاسات و متنجسات و محرمات است که از طرفی انتفاع از آنها شرعا حرام است و از طرف دیگر ممکن است برخی انتفاعات حلال در آنها قابل تصور باشد؛ اما سایر اشیاء فاقد مالیت (نظیر کوزه شکسته، اشیاء مندرس و قراضه و امثال آن)، ثبوت حق اختصاص در آنها چندان دشوار نیست و بر اساس حکم عقلاء صورت می گیرد. در نوشته جات فقهی دست اول، اصطلاح حق اختصاص غالبا یافت نمی شود، بلکه فقط معنای آن و احکام فقهی مرتبط با آن در بحث «انتفاع از نجاسات و متنجسات و محرمات» دیده می شود. فقهای اسلامی میان «حق اختصاص» با «جواز انتفاع»، قایل به ملازمه اند؛ اما در ملازمه میان «جواز انتفاع» با «جواز بیع» اختلاف نظر دارند. فقهای امامیه این ملازمه را قبول ندارند و لذا در این گونه موارد «هدیه» را راهگشا می دانند. اما برخی از فرقه های اهل سنت، مانند حنفیه ملازمه میان «جواز انتفاع» و «جواز بیع» را قبول دارند و لذا بیع متنجسات و گاه نجاسات را نیز به دلیل وجود برخی انتفاعات حلال در آنها جایز می دانند. به نظر می رسد جواز انتفاع از نجاسات و متنجسات و محرمات باید محدود به حالت ضرورت و اضطرار و عدم راه چاره باشد، در نتیجه ثبوت حق اختصاص در آنها در غیر حالت اضطرار منتفی باشد.
کلید واژگان: حق اختصاص, اشیاء فاقد مالیت, جواز انتفاعFighe Maqaran, Volume:10 Issue: 20, 2023, PP 77 -100The allocation right (The right of appropriation) that is in fact the right to take advantage of and manipulate things which are not regarded as someone's property both traditionally and canonically, is mostly related to the objects without financial value; most of discussions on proving allocation right for such objects are related to impure things, defilements, and forbidden matters that on the one hand taking advantage of them is canonically forbidden and on the other hand they may have some halal (legal) advantages; however proving allocation right in other objects without financial value (e.g. broken pitcher, old and scrap objects, etc.) is not difficult and done based on judgment of the wise. The term allocation right is not often found in primary jurisprudential texts, rather its definition and related canonical orders are only found in discussions about “taking advantage of impure things, defilements, and forbidden matters”. Islamic jurisprudents believe in the continuity of “allocation right” with “license for taking advantage”; however, considering “license for taking advantage” and “license for selling” opinions are different regarding their continuity. Shiite jurisprudents do not believe in it, therefore in such cases they consider “gift” as a solution. However, in some Sunni denominations like Hanafite continuity between “license for taking advantage” and “license for selling” is accepted, so they consider selling of defilements and sometimes-impure things acceptable, because of some halal (legal) advantages existed in them. It is appeared that license for taking advantage of impure things, defilements, and forbidden matters must be restricted to situations of necessity and emergency when there is no other solution, so allocation right for them does not proved in situations that are not emergency.
Keywords: allocation right (The right of appropriation), objects without financial value, license for taking advantage -
فصلنامه فقه و اصول، پیاپی 126 (پاییز 1400)، صص 87 -105توجه به تغییرات زمانی، مکانی و شرایط متعارف تدریجی هر جامعه امری ضروری است. یکی از مباحث مطرح شده در فقه امامیه، مالیت نداشتن اعیان نجس است که عرف جامعه نیز در گذشته بر این امر، مهر تایید نهاده بود. باتوجه به تغییرات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، این نظر همانند سابق به قوت خود باقی نیست و در برخی مصادیق علاوه بر تغییر نگرش غالب اجتماعی، نظر فقها نیز درباره مالیت این اعیان تغییر یافته است. راجع به سگ های تزیینی که ازجمله اعیان نجس است، باید گفت: باتوجه به تغییرات اجتماعی، مالیت عرفی آن ها ثابت است، اما همچنان قید منفعت حلال (مشروع) برای آن ها متصور نیست و این امر موجب رویکردهای متفاوت حمایتی و غیرحمایتی نسبت به حقوق دارندگان سگ های تزیینی شده و زمینه صدور آرای اختلافی در رویه قضایی را نیز فراهم کرده است. به نظر می رسد باتوجه به مالیت عرفی این اعیان که از نگاه حقوق و برخی منابع فقهی تاییدشدنی است و نیز حق اختصاصی که فقه به دارندگان این اعیان نجس می دهد، باید رویکرد حمایتی را لحاظ کرد و آثار این رویکرد حمایتی (مسئولیت مدنی و کیفری) را نیز بار کرد.کلید واژگان: مالیت عرفی اعیان نجس, حق اختصاص, سگ های تزئینی, مسئولیت مدنی, مسئولیت جزاییPaying attention to the changes of time, place and gradual conventional circumstances of every society is necessary. One of the issues raised in Imamia jurisprudence is that the impure objects are not capable of being owned; previously confirmed by the custom of society as well. Due to economic, cultural and social changes, this view does not remain as strong as before and in certain cases, in addition to the change of the prevailing social attitude, the Islamic jurists have also changed their opinion as to the capability of these objects to be owned. As regards pet dogs which are among impure objects, it may be said that given the social changes, their customary capability to be owned is uncontroversial; however, the qualification of halal (legitimate) profit is not still imaginable for them and this has led to different approaches to protection and non-protection of the rights of owners of pet dogs and has also provided the basis for the issuance of controversial decisions in the jurisprudence of courts. It seems that considering the customary capability of these objects to be owned, which is verifiable from the viewpoint of law and some sources of Islamic jurisprudence, as well as Haghe Ikhtisas (a special right resulting for example from possessing something) that Islamic jurisprudence recognizes for the owners of these impure objects, the protective approach should be adopted and the effects of this protective approach (civil and criminal responsibility) should be accepted.Keywords: Customary Capability of Impure Objects to be Owned, Hahge Ikhtisas, Pet Dogs, Civil Responsibility, criminal responsibility
-
حق اختصاصحق اختصاص اعتبار عقلایی است که بین شخص با شیء یا مکانی برقرار می شود. درباره ماهیت حق اختصاص بحث و اختلاف نظر وجود دارد که آیا حق مالی، نوعی ملکیت یا سلطنت یا اولویت است. همچنین نسبت به ثبوت چنین حقی اختلاف نظر وجود دارد و برای اثبات آن به ادله ای مانند اجماع، روایت، استصحاب و سیره عقلا استناد شده است . برخی از اموری که جریان حق اختصاص درباره آنها مطرح است عبارتند از : حق اختصاص در اعیان نجس ، سقوط عین از مالیت و ملکیت و حق اختصاص نسبت به عین بعد از جبران خسارت ( دادن بدل )، مالکیت معنوی، حق تقدم. شرط تحقق حق اختصاص فایده داشتن و وجود قصد انتفاع است. مزاحمت و تصرف در مورد حق اختصاص بدون اذن صاحب آن حرام است. معاوضه و همچنین تملیک حق اختصاص بطور رایگان به وسیله هبه یا وصیت و وقف آن صحیح است. پایان حق اختصاص نسبت به نوع آن متفاوت است .کلید واژگان: حق اختصاص, ملک, سلطنت, حق تقدم, اولویتThe Patent RightThe Patent Right is a rational validity that is established between a person and an object or a place. There are some arguments and disagreements about the nature of the patent right‒is the financial right considered a kind of possession, kingdom, or priority? Also, there are some disagreements about proving such right and to prove this matter, some reasons such as consensus, narration, associating with someone, and the practice of the wise are cited. Some of the issues about which the Patent Right is considered are as follows: the Patent Right in unclean entities, the decline of entity from taxes and possession and the Patent Right towards entity after compensating the damage (giving substitution), the spiritual ownership, and the priority right. The provision of the realization of the Patent Right is its benefit and the existence of exploitation. The disturbance or seizure of the Patent Right without the permission of its owner is unlawful. Also, the exchange and ownership of the Patent Right freely through gift, will, or devotion is correct. Due to its kind, the end of the Patent Right is different.Keywords: Patent right, Possession, Kingdom, Priority right, Priority
-
سلطه به جز مفهوم مالکانه، گاهی بر حق مانند حق اختصاص و اولویت اطلاق می شود. این حق به مواردی تعلق می گیرد که مالیت شرعی یا عرفی نداشته یا اینکه مالک ندارند. مالکیت بر اشیا و تحقق مالیت در اشیا ازجمله شروط صحت معاملات است. در برخی موارد شیئی مال به شمار نمی رود یا فرد نسبت به آن مالکیت ندارد، اما معامله آن صحیح است و ثمن پرداخت می شود. ثمن در مقابل آن شیء بدون مالک و یا فاقد مالیت قرار نمی گیرد، بلکه در برابر حق اختصاص است. افزون بر این، صغرای مطلب که برخی اشیا به دلیل نداشتن منفعت فاقد مالیت بوده اند، مناقشه برانگیز است؛ چراکه بسیاری از همان اشیا امروزه به مدد فکر بشر و فناوری های نوین، قابلیت تبدیل به مواد مفید و بلکه ضروری برای زندگی آدمیان و محیط زیست تمام موجودات را پیدا کرده است. در منابع فقهی، نص صریحی بر اثبات چنین حقی در اشیا نجس العین نیست. از نقد و تحلیل مفاد ادله بیع اعیان نجس و نیز سیره عقلا و همچنین ادله دیگر، این حق و (بلکه فراتر از آن) مالکیت ثابت می شود، اما در سایر موارد متعلق حق اختصاص، ادله معتبر و صریح وجود دارد. بر جواز و روایی این حق، احکام شرعی از قبیل صحت بیع، جواز ارث بری و روایی وصیت، همانند سایر موارد مالکیت دار و واجد مالیت، متفرع و مترتب می شود.
کلید واژگان: اولویت, حق اختصاص, سلطه, عین نجس, مالکیت, مالیتOther than its sense of ownership, domination sometimes refers to hypothecation and priority right. This is applicable to cases where there is no legal or customary value, or the owner is unknown. The validity of transactions depends on ownership of objects and specified values. In some cases, an object is not considered a property or owned by anyone, but the transaction will be valid and the price will be paid. The price basically serves the hypothecation, rather than the object left without any owner or value. In addition, the notion that some objects are value-less just because there are no benefits seems quite controversial. Many of those objects have, owing to human knowledge and modern technologies, can be converted into beneficial materials and even vital for everyday life, natural environment and other creatures. In the fiqh literature, there are no explicit scripture to prove hypothecation in foul objects. This right, and even the subsequent ownership, can rather be proven based on analytical commentary of how foul objects are purchased as well as the methodology of scholars and other evidence. In the rest of cases concerning hypothecation, however, there are authentic, explicit evidence available. Similar to other items subject to ownership and value, this right is supported by legal concepts such as validity of purchase, inheritance permit and validity of will.
Keywords: Priority, Hypothecation, Domination, Foul object, Ownership, Value
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.