به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "ذهنیت" در نشریات گروه "فقه و حقوق"

تکرار جستجوی کلیدواژه «ذهنیت» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی ذهنیت در مقالات مجلات علمی
  • فرزانه واحد، شهلا معظمی*، تهمورث بشیریه، عباس شیخ الاسلامی
    با وجود تلاش قانونگذاران در جهت تصویب قوانین برابر، امروزه نابرابری در خصوص کیفیت و میزان دسترسی به عدالت در جوامع برای زنان همچنان وجود دارد. مساله اصلی پژوهش پیش روی، واکاوی تفاوت در میزان دسترسی به عدالت در میان دادرسان (دارندگان پایه قضایی) شاغل در نظام عدالت کیفری ایران با در نظر گرفتن شاخص جنسیت می باشد. منظور از دسترسی دادرسان به عدالت در نظام عدالت کیفری، مطالعه فرصت های برابر شغلی در نظام مزبور و واکاوی دلایل احتمالی فقدان آن می باشد بر این اساس، در این پژوهش از تلفیق دو روش تحلیل محتوای متون مربوط به قوانین ناظر بر قضاوت در ایران و تحلیل کیفی مردم نگارانه با محوریت «نقش احساسات» و «توزیع قدرت» با روش نمونه گیری در دسترس بهره گرفته شده است. تحلیل قوانین قضاوت، نشان دهنده استیلای نگرش گفتمان مردسالارانه بر نظام قضایی ایران است. یافته های مستخرج از نمونه پژوهی های انجام شده، نیز حکایت از آن دارد که تسلط سه مولفه ی گفتمان، ذهنیت و قدرت و ترکیب آنها با ملاک جنسیت، از مهم ترین دلایل تجربه ی نابرابر زنان شاغل در نظام عدالت کیفری در مقایسه با مردان می باشد. همچنین نقش جنسیت در سایر ساختارهای اجتماعی که به بازتولید قدرت و گفتمان مردانه در جامعه کمک میکند، نقش برجسته ای در باور زنان شاغل در این عرصه در ناتوانی در کسب موقعیت برابر با مردان همکار خود را دارد. تسلط مردان بر عرصه های قدرت با تولید گفتمان و استفاده از دانش در راستای اقناع افکار عمومی، زنان را از کسب موقیعت برابر با مردان در نظام عدالت کیفری بازداشته است.
     دانش در راستای اقناع افکار عمومی، زنان را از کسب موقیعت برابر با مردان در نظام عدالت کیفری بازداشته است.
    کلید واژگان: قضاوت, گفتمان, ذهنیت, قدرت, جنسیت, نظام عدالت کیفری
  • فرزانه واحد، شهلا معظمی *، تهمورث بشیریه، عباس شیخ الاسلامی

    رفع هرگونه نابرابری و دسترسی به عدالت‌کیفری بدون درنظرگرفتن ملاک‌های جنسیتی، دسترسی زنان به عدالت را ممکن ساخته و راه رابرای تحقق عدالت اجتماعی هموار می‌سازد. دراندیشه‌ی جرم شناسان فمینیسم پست‌مدرن آنچه مانع از دسترسی زنان به عدالت‌کیفری می‌شود،ریشه در ذهنیت،گفتمان و قدرت مردسالارانه‌ای دارد که کنترل نظام‌های زبانی را در نظام کیفری در دست داشته و موجب ایجاد احساس نابرابری در برابر قانون می‌شود. پرسش اصلی این نوشتار،بررسی چگونگی اثرگذاری مولفه‌های پیش‌گفته بر دسترسی زنان به عدالت‌کیفری در پرتو جرم‌شناسی فمینیسم پست‌مدرن است، به‌عبارت‌دیگر مثلث قدرت، گفتمان و ذهنیت، به‌رغم تحول و اصلاح قوانین نابرابر نسبت به زنان، در تداوم نابرابری‌های جنسیتی به‌طور غیرملموسی اثر دارد و عوامل موثر بر شکاف میان قوانین موجود و اجرای آن (قانون درکتاب و قانون درعمل) به تبعیض علیه زنان ختم می‌شود. برای نیل به اهداف تحقیق از مطالعات کتاب‌خانه‌ای، تحلیل و بررسی اسناد و از متد کیفی مانند، تحلیل محتوایی، تحلیل گفتمان و مطالعات میدانی و مصاحبه با افراد حاضر در نظام عدالت کیفری استفاده‌شده است. در فرآیند تصویب و تقنین، قضا و تعیین کیفر و اجرا، برای زنان حاضر در نظام عدالت‌کیفری نابرابری‌هایی وجود دارد که علت اصلی آن به اعتقاد جرم شناسان فمینیسم پست‌مدرن در گفتمان مردمحوری است که مانع از دسترسی یکسان و بدون تبعیض برای زنان در مقایسه با مردان می‌شود و راه مقابله با این وضعیت در اضافه نمودن گفتمان زنانه به‌جای حذف و طرد جهان‌بینی زنان، در برابر گفتمان غالب است.

    کلید واژگان: جنسیت, ذهنیت, قدرت, گفتمان, فمینیسم پست مدرن
    farzaneh vahed, shahla moazami *, tahmoores bashiriyeh, abbas sheykholeslami

    The eradication of inequality and availability of criminal justice, regardless of gender, have enabled women to access criminal justice and paved the way for social justice. In postmodern feminist criminology, what prevents women from accessing criminaljustice stems from patriarchal power, discourse, and subjectivity, which control the language systems within the criminal justice system and create a sense of inequality before the law. The main research question is how patriarchal power, discourse, and subjectivity affect women's access to criminal justice in view of postmodern feminist criminology. In other words, the triangle of power, discourse, and subjectivity, despite reformation of discriminatory laws against women, vaguely contribute to the continuation of gender inequality. And, the factors that affect the gap between existing laws and their actual enforcement (law-in-action and law-on-the-books) lead to discrimination against women.This study, using on content, discourse, document analysis, and secondary research. There are inequalities discriminating against women in the criminal justice system's processes of enactment and legislation, adjudication, and punishment and enforcement. Postmodern feminist criminologists argue that the main reason is the masculine discourse that prevents women from equal access to justice. The way to deal with this situation is to introduce a feminine discourse against the dominant discourse, instead of eliminating women's worldview.

    Keywords: Gender, subjectivity, Power, discourse, postmodern feminism
  • فرزانه واحد، شهلا معظمی*، تهمورث بشیریه، عباس شیخ الاسلامی

    جرم شناسان فمینیسم با توجه به حذف زنان از مطالعات جرم شناسی جریان غالب، در هر نحله از این مکتب به نوعی به تحلیل موضوع جرم پرداخته اند. باوجود دستاوردهای برابر طلبان جنسیتی در اصلاح قوانین در سال های اخیر همچنان تفاوتی عمیق و نوعی نابرابری در مسیله ی جرم برای زنان وجود دارد. جرم شناسان فمینیسم پست مدرن، دلیل بزهکاری و بزه دیدگی زنان را در تجمع قدرت، ذهنیت و قدرت در جامعه ی مردسالار می دانند. در این پژوهش ضمن واکاوی مفهومی از مولفه های فوق به بررسی آن در ایجاد نابرابری در مسایل مربوط به جرم پرداخته می شود. نوع پژوهش پیش رو کاربردی- توسعه ای است و به بررسی نظریات بنیادین پرداخته شده است و بر مبنای روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است. برای نیل به اهداف پژوهش از متد کیفی و تحلیل محتوایی، تحلیل گفتمان و تحلیل و بررسی اسناد و مطالعات کتاب خانه ای استفاده شده است. جرم شناسی فمینیسم پست مدرن برخلاف دوران پیش از مدرن انقیاد زنان را از نه از طریق قهر و غلبه بلکه از راه ایجاد گفتمان های مردسالاری می داند که موجب ایجاد نابرابری در بزهکاری و بزه دیدگی زنان و به حاشیه راندن یا حذف گفتمان های زنان می شود و راه رهایی از تبعیض علیه زنان را در ایجاد گفتمان های جانشین می داند.جرم شناسان فمینیسم با توجه به حذف زنان از مطالعات جرم شناسی جریان غالب، در هر نحله از این مکتب به نوعی به تحلیل موضوع جرم پرداخته اند. باوجود دستاوردهای برابر طلبان جنسیتی در اصلاح قوانین در سال های اخیر همچنان تفاوتی عمیق و نوعی نابرابری در مسیله ی جرم برای زنان وجود دارد. جرم شناسان فمینیسم پست مدرن، دلیل بزهکاری و بزه دیدگی زنان را در تجمع قدرت، ذهنیت و قدرت در جامعه ی مردسالار می دانند. در این پژوهش ضمن واکاوی مفهومی از مولفه های فوق به بررسی آن در ایجاد نابرابری در مسایل مربوط به جرم پرداخته می شود. نوع پژوهش پیش رو کاربردی- توسعه ای است و به بررسی نظریات بنیادین پرداخته شده است و بر مبنای روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است. برای نیل به اهداف پژوهش از متد کیفی و تحلیل محتوایی، تحلیل گفتمان و تحلیل و بررسی اسناد و مطالعات کتاب خانه ای استفاده شده است. جرم شناسی فمینیسم پست مدرن برخلاف دوران پیش از مدرن انقیاد زنان را از نه از طریق قهر و غلبه بلکه از راه ایجاد گفتمان های مردسالاری می داند که موجب ایجاد نابرابری در بزهکاری و بزه دیدگی زنان و به حاشیه راندن یا حذف گفتمان های زنان می شود و راه رهایی از تبعیض علیه زنان را در ایجاد گفتمان های جانشین می داند.

    کلید واژگان: فناور گفتمان, ذهنیت, قدرت, جرم شناسی
  • اسمعیل رحیمی نژاد، سالار صادقی
    جرم شناسی پست مدرن شاخه ای از جرم شناسی انتقادی معاصر است که تحت تاثیر اندیشه های متفکران و فیلسوفان فرانسوی و آلمانی و جنبش پست مدرنیسم در دهه 1980 میلادی به وجود آمد. این جرم شناسی با الهام از آموزه های این اندیشمندان، قرائت جدیدی از حقوق کیفری ارائه داده و با تاکید بر ذهنیت، گفتمان و قدرت در علت شناسی جنایی، به رد علت شناسی های علمی می پردازد. جرم شناسی فوق با تکیه بر عوامل ساختاری بزهکاری یعنی نژادپرستی، تبعیض جنسیتی و قومیتی و تاکید بر ایجاد گفتمان های جایگزین و صلح جویانه، تغییر و اصلاح ساختارهای غالب، در تحول نظریه های جرم شناختی، کیفرشناختی و فلسفه حقوق کیفری نقش مهمی ایفا کرده است. این رویکرد، علاوه بر نقد عملکرد نهادهای نظام عدالت کیفری، مفاهیم بنیادین حقوق کیفری و تفسیرهای کلاسیک و سنتی از آن را زیر سوال برده و جرم را ناشی از قطع گفتمان های غیرغالب و نابرابری در توزیع قدرت در جامعه می داند. این مقاله ضمن اشاره به ماهیت، اهداف و ویژگی های جرم شناسی پست مدرن و تفاوتهای آن با جرم شناسی های دیگر، مفاهیم بنیادین حقوق کیفری را از دیدگاه این جرم شناسی مورد مطالعه و ارزیابی انتقادی قرار می دهد.
    کلید واژگان: پست مدرنیسم, جرم شناسی پست مدرن, حقوق کیفری, گفتمان, قدرت, ذهنیت
    Esmaeil Rahiminejad, Salar Sadeghi
    Postmodern criminology is a branch of contemporary critical criminology that was formed under the influence of the ideas of French and German thinkers and philosophers and the postmodernism movement in the 1980s. This criminology inspired by the teachings of these scholars gives new reading of criminal law with emphasis on subjectivity, discourse and power and rejects the scientific etiology. Postmodern criminology with reliance to structural factors of crime like racism, ethnic and gender discrimination, and emphasis on alternative and peaceful intercourses and reform of institutional structures and systems of domination plays an important role in the evolution of criminological theory, and the philosophy of criminal law. It has played an important role in the development of criminological theories and philosophy of criminal law. This approach, in addition to its criticism against the performance of the institutions of criminal justice system, questions the basic concepts of criminal law and classical interpretations of that. It searches the causes of crime in discontinuation of non-dominant discourses and inequality in the distribution of power in society. Considering the nature, purpose and characteristics of postmodern Criminology and it’s differences with other Criminological theories, this article studies and assesses the fundamental concepts of criminal law from the perspective of postmodern criminology.
    Keywords: Postmodernism, Postmodern criminology, Criminal law, Discourse, Subjectivity, Power
  • باقر شاملو، مهدی کاظمی جویباری*
    نقطه آغاز مسیر اندیشه کیفری است. درواقع ، تصویری که از جرم « جرم » ترسیم مفهوم اختیار می شود، سایر مفاهیم بنیادین جرمشناختی (نظیر مجرم و علت شناسی) و نیز مفاهیم بنیادین نظام سیاست گذاری کیفری (نظیر عدالت، جرمانگاری و پیشگیری) را صورت بندی می کند. به این دلیل، مقاله حاضر درصدد است مفهوم جرم را در چارچوب دو پارادایم متمایزمدرنیسم و پست مدرنیسم به بحث گزارد. در این راستا، ایده محوری مقاله این است که اگر در پنداشت مدرنیستی جرم با پیش فرض ماهیت عینی یا معنای ذاتی (از درون ) تصویر می شود ، خوانش پست مدرن آن را با ماهیت ذهنی یا معنای اکتسابی (از بیرون) جایگزین می کند. جهت شرح این ایده، ابتدا انگاره های پست مدرنیسم معرفی می شود. سپس پنداشت مدرنیستی از جرمارائه « جرم شناسی تاسیس ی » نقد و آسیب شناسی می شود و نهایتا تعریف نوینی از جرم از منظر می شود. به رغم اهمیت پیش گفته، این تقابل مفهومی جرم، ه یچ گاه در ادبیات جرم شناس ی پارسی موردبررسی قرار نگرفته است.
    کلید واژگان: جرم, پست مدرنیسم, ذهنیت, ساختارشکنی, جرم شناسی تاسیسی
    Bagher Shamloo, Mahdi Kazemi Jouybari*
    Defining the concept of crime is the starting point in the criminal thought. Basically, any view taken on the concept of crime formulates the other fundamental criminological concepts (such as the criminal and etiology) as well as basic concepts of criminal policy system (such as justice, criminalization and prevention). In the light of the foregoing, we attempt to discuss the concept of the crime in the framework of two distinct paradigms of modernism and postmodernism. That said, we argue that while the modernist reading conceives the crime with the presumption of the objective nature or inherent meaning, the postmodernist reading, on the contrary, replaces this presumption with the subjective nature or acquired meaning. In order to develop this thesis, the ideas of postmodernism will first be introduced. Subsequently, a critique of the modernist view of the crime will be offered. Eventually, a new definition of the crime from the perspective of the constitutive criminology will be provided. Despite the above-said importance, this analysis of the meaning of the crime has never been touched upon in the Persian literature of criminology.
    Keywords: Crime, postmodernism, Subjectivity, De, construction, Constitutive criminologyy
  • سهیلا صادقی فسایی، ستار پروین
    در یک تقسیم بندی تاریخی می توان تئوری های جرم شناسی را به کلاسیک(روشنگری)، اثباتی(مدرن)و انتقادی تقسیم بندی کرد. بعد از مطرح شدن پارادایم های فکری کلاسیک و اثباتی، این پارادیم ها در دهه1950 به وسیله پارادایم انتقادی با نقد اساسی مواجهه شد. از مهم ترین نظریه هایی که در این پارادایم مطرح شد می توان به نظریه های انگ زنی(برچسب زنی)، جرم شناسی تضادی(مارکسیستی)، جرم شناسی فیمینیستی، جرم شناسی فرهنگی، سازه گرایی و جرم شناسی پست مدرن اشاره کرد. در این تئوری ها، تبیین جرم و شناخت عوامل موثر بر آن، بر خلاف آن چیزی که در پارادایم های پیشین به آن توجه شد، فارغ از ارزشها و منافع صورت نمی پذیرد. از منظر پارادایم انتقادی جرم تعریف شدنی است و عنصر قدرت آن را علیه افراد حاشیه ای تر و ضعیف تر بکار می گیرد. به علاوه جرم لزوما در عالم واقعیت وجود ندارد بلکه این افراد صاحب نفوذ و قدرتمند هستند که آن را بر می سازند. مقاله حاضر تلاش دارد تا با رویکرد تحلیلی– تاریخی به بررسی نظریه های جدید جرم شناسی و جامعه شناسی انحرافات با تاکید بر مفاهیم گفتمان، ذهنیت و قدرت بپردازد. تاکید اصلی مقاله بر رویکردهای جدید جرم است که عمدتا از دهه1950میلادی مطرح شدند؛ ویژگی اصلی این رویکردها ضمن انتقادی بودن توجه به مفاهیم گفتمان، ذهنیت و قدرت است.
    کلید واژگان: جرم, جرم شناسی کلاسیک, جرم شناسی اثباتی, جرم شناسی انتقادی, گفتمان, ذهنیت, قدرت
    Dr. Soheila Sadeghi Fasaei, Satar Parvin
    In a historical division, criminology theories could be divided into classic (enlightenment), positivism (modern) and critical. After introduction of classic and positivism intellectual paradigm, they encountered with basic criticism by critical paradigm in 1950s. Branding (Labeling), contrast criminology (Marxist), feminist criminology, cultural criminology, and structure oriented, and postmodern criminology is the major theories introduced in this paradigm. In this theory, unlike what the previous paradigms considered, analysis of crime and identifying effective factors on it, will not form regardless to values and interests. Upon the critical paradigm, crime is definable and the power factor employs it against marginal and weak people. in addition, the crime does not necessarily exists in the real world, but the influential and power pyramids create it. This paper attempts by an analytical-historical approach to study new deviations of criminology & sociology with an emphasis on the concepts of discourse, subjectivity, power. The main emphasis of this paper is the new approaches of crime that primarily discussed in 1950s. The special characteristics of these approaches beside critical tend to the concept of discourse, are subjectivity & power.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال