به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « شکستگی » در نشریات گروه « فقه و حقوق »

تکرار جستجوی کلیدواژه «شکستگی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • رضا پورصدقی*، سید یوسف علوی وثوقی
    شکستگی استخوان بینی از موارد شایع شکستگی است که در کتب فقهی، حکم آن بیان شده است. به نظرمی ‎رسد بینی در کتب فقهی به طور مطلق، استخوانی واحد محسوب شده و دیه شکستگی آن نیز طبق چنین انگاره‎ای تعیین شده است و این در حالی است که استخوان بینی کودک کاملا به هم متصل نیست و از منظر پزشکی و عرف، استخوان متعدد به شمار می رود. در این نوشتار به روش تحلیلی انتقادی این سوال بررسی می شود که اگر شکستگی مشابه بزرگسالی که منجر به شکل‎گیری یک شکستگی است، در بینی کودک منجر به شکستن دو استخوان نزدیک به هم شود، یک شکستگی به شمارمی رود یا دو شکستگی؟ نبود روایت در مسیله شکستگی استخوان بینی، بررسی این مسیله را با پیچیدگی مواجه کرده است. نتیجه جستار حاضر نشان می دهد که از میان ادله ارایه شده برای برابری دیه شکستگی استخوان بینی کودکان و بزرگسالان، دلیل کافی برای اثبات برابری وجود دارد. مهم‎ترین دلیلی که برای برابری دیه می ‎توان اقامه کرد، مراجعه به اطلاق روایات مشابه در استخوان‎ های دیگر کودک است که وضعیتی مشابه دارد و اطلاق کلام فقها در بیان حکم مسیله دیه شکستگی نیز موید چنین نتیجه‎ای است.
    کلید واژگان: شکستگی, استخوان, بینی کودک, دیه و ارش}
    Reza Poorsedghi *, Seyyed Youssef Alavi Vosoogi
    Fracture of the nasal bone is one of the most common cases of fracture stated in jurisprudence books. It seems that the nose is absolutely considered as a single bone in jurisprudence books and the cost of its fracture is determined according to this concept. This is despite the fact that the child's nasal bone is not completely connected and is considered as a group of multiple bones from the medical and customary point of view.The present article employs a critical-analytical method to analyze whether it is considered one fracture or two fractures if a fracture similar to an adult's fracture happens to a child's nose and leads to the breaking of two bones close to each other. A lack of related tradition in the issue of nasal bone fracture has complicated the investigation of this issueThe research shows that among the evidences presented for the equality of nasal bone fractures in children and adults, there is enough evidence to prove equality. The most important reason that can be provided for the equality of the Dīyih is referring to the application of similar traditions in other bones of the child, which have a similar situation. The application of the words of the jurists in expressing the ruling on the issue of Dīyih for fracture also supports such a conclusion.
    Keywords: Fracture, Bone, child's nose, Dīyih, Arsh}
  • رضا پورصدقی*، طاهره یونس پور بهنمیری

    از فتاوای مطرح در دیه شکستگی جمجمه می توان دریافت که نوع فقها جمجمه را در تمام سنین، یک استخوان به هم‎پیوسته در نظر گرفته اند. اما جمجمه کودک استخوان یکپارچه نیست، بلکه از استخوان‎های مجزا تشکیل شده که به وسیله بخش غضروفی به هم متصل اند. طبق قواعد، باید در فرضی که شکستگی منتهی به آسیب به غضروف یا استخوان دیگر جمجمه می شود، تعدد شکستگی محسوب شود. عدم تصریح فقها به حکم شکستگی جمجمه کودک، این تبادر را ایجاد می کند که این مسیله مغفول بوده و مورد بررسی موشکافانه فقهی قرار نگرفته است. این نوشتار به روش تحلیلی-انتقادی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به بررسی دو وجه تساوی و تفاوت دیه و ارش شکستگی جمجمه کودک و بزرگ سال پرداخته است. بر این اساس، اگرچه تعدد بافت جمجمه در کودکان، این احتمال را تقویت می‎کند که آسیب به هر بافت، دیه مستقلی را به دنبال داشته باشد. ولی از دید عرف، غضروف ادامه استخوان بوده و آسیب امتداد یافته از استخوان به غضروف دو آسیب مستقل محسوب نمی شود. بنابراین در فرض مساله، بیش از یک دیه لازم نیست.

    کلید واژگان: شکستگی, استخوان سر, هاشمه, جمجمه کودک, دیه, ارش}
  • محمدجعفر صادق پور*

    مقنن در ماده (568) و بند (الف) ماده (569) قانون مجازات اسلامی در مقام بیان میزان دیه شکستگی برآمده است. اختصاص دو ماده مختلف به این امر موجب ایجاد تلقی تفاوت موضوعی این دو مقرره شده است. این نگره، با توجه به تصریح مقنن به اختصاص حکم ماده (568) به «شکستگی عضو» و معطوف ساختن حکم ماده (569) به «شکستگی استخوان عضو» تقویت می شود. تعدد یا یگانگی موضوع این دو مقرره در کنار خلاءها و چالش هایی که پیش روی آنها است، واکاوی بنایی و مبنایی آنها را ضرورت می بخشد. چنین ضرورتی با مراجعه به نظریات متعارض ادراه حقوقی قوه قضاییه در این خصوص و نیز وجود اشکال اساسی در مبانی شرعی و فقهی این دو ماده بیشتر احساس می شود. نگارنده با درک این مهم، با روشی توصیفی - تحلیلی، ضمن تقویت واگرایی مواد فوق الذکر، حذف ماده (568) را به جهت حشویت یا عدم وجاهت شرعی پیشنهاد می کند. همچنین در این نوشتار ثابت شده است که بند (الف) ماده (569) نیازمند اصلاح بنیادین است و به شکل فعلی علاوه بر ابتلای به خلاء، فاقد پشتوانه استوار شرعی است؛ لذا در این نوشتار، سه پیشنهاد مختلف برای اصلاح ماده اخیر ارایه شده است.

    کلید واژگان: دیه, شکستگی, بهبود, ماده (568), ماده (569)}
    MohamadJafar Sadegh Pour *

    In Article (568) and Clause (a) of Article (569) of the Islamic criminal Code, the legislator has expressed the amount of  Diyah for fracture. Assigning two different articles to this issue has caused the perception that these two articles have a different subject. This view is strengthened by the legislator's statement to assign the rule of Article (568) to "fracture of a limb" and Article (569) to "fracture of a bone of a limb". The difference or sameness of the subject of these two regulations, along with the gaps and challenges that are facing them, makes it necessary to analyze their structure and basis. This necessity is more felt by referring to the conflicting views of the legal authorities of the judiciary in this regard and the existence of fundamental problems in the Shariah and jurisprudence foundations of these two articles. Understanding this importance, the writer, with a descriptive-analytical method, while strengthening the divergence of the above-mentioned articles, suggests the removal of Article (568) due to its content or lack of Shari'i validity. It is also mentioned in this essay  that paragraph (a) of article (569) needs to be fundamentally amended and in this regard, three suggestions  for the amendment of this article have been mentioned.

    Keywords: Diah, fracture, improvement, article (568), article (569)}
  • محمدجعفر صادق پور*

    فقیهان امامیه با استناد به نصوص شرعی همانند فرازهای مختلفی از روایت ظریف بن ناصح، قاعده ای اصطیاد کرده اند که بر مبنای آن شکستگی استخوان عضو دارای دیه مقدر، در صورت عدم بهبود یک پنجم دیه آن عضو را داراست و در صورت بهبود کامل، چهار بیست وپنجم دیه آن عضو. این قاعده در ماده 569 قانون مجازات اسلامی نیز منعکس شده است. با وجود این، در خصوص گستره این قاعده و نیز مستندات شرعی و فقهی آن تاملاتی وجود دارد که پایبندی به آن را با مانع جدی روبه رو می سازد. تامل در مستندات قاعده دیه شکستگی به تقریری که از سوی فقیهان امامیه ارایه شده است، نشان می دهد استخراج این قاعده از روایت ظریف با توجه به فرازهای مختلف این روایت، با چالش جدی مواجه است. اما در عین حال، در این نوشتار اثبات شده است که اگر به هر دلیلی همچون برخی الزامات تقنینی، بنا باشد قاعده ای در خصوص دیه شکستگی ارایه شود، می توان از برخی فرازهای دیگر روایت ظریف قاعده ای اصطیاد کرد که بر مبنای آن شکستگی استخوان عضو دارای دیه مقدر، اگر بدون عیب بهبود یابد، موجب یک پنجم دیه آن عضو است. در صورت عدم بهبود یا بهبود ناقص شکستگی نیز به علت فقدان تقدیر شرعی، ارش ثابت خواهد بود.

    کلید واژگان: دیه, روایت ظریف, شکستگی, قاعده شکستگی}
    MohammadJaFar Sadeqpour *

    Referring to religious texts like different parts of the narration of Dharif ibn Nasih, Imamiyyah jurists extracted a principle based on which the bone fracture of the organ having a definite blood money will have one-fifth of that organ's blood money if not recovered. If it is fully recovered, it will have four-twenty fifth of the blood money for that organ. This rule has been inserted in article 569 of the Islamic Penal Code, as well. Nevertheless, there are certain intricacies on the scope of the rule and its religious and jurisprudential evidence which makes it a challenging one to hold. A contemplation on the evidence of the rule for the blood money of fracture, on Imamiyyah jurists' articulation, reveals that the extraction of this rule from the tradition narrated from Dharif, given the different parts of this tradition, faces some serious challenges. Yet, this paper proves that if, due to any possible causes such as legislative requirements, we were to offer a rule concerning bone fractures, some other parts of the tradition narrated from Dharif can come to help and give us firm grounds to introduce a rule according to which the bone fracture of an organ with determined blood money, if recovered without flaw, will have one-fifth of that organ's blood money. If not recovered or in the case of incomplete recovery of the fracture, due to the lack of a religious determination, Arsh will be prescribed.

    Keywords: Fracture, Diah, fracture regulation, subtle Zarif Ibn Naseh narrative}
  • سعید نظری توکلی، محمدجعفر صادق پور*

    قانون گذار جمهوری اسلامی ایران، بهبودیافتن برخی از آسیب هایی که در پی جنایت بر تمامیت جسمانی اشخاص پدید می آید را موجب کاهش دیه آن آسیب ها دانسته است. این نگره برآیند رجوع به برخی از نصوص شرعی و فتاوای فقهی است. با تامل در منابع فقهی و مواد قانون مجازات اسلامی می توان دریافت خلاها و چالش های فراوانی در زمینه تاثیر بهبود بر کاهش میزان دیه وجود دارد. علاوه بر انحصار نوع آسیب ها به موارد خاصی همچون شکستگی و نیز محدودبودن موارد تاثیر به اندامی خاص، یکی از مهم ترین خلاها این است که هیچ شاخصه و مولفه روشنگری برای تبیین مفهوم بهبود و بازشناسی گونه های آن از یکدیگر ارایه نشده است. همین خلا و چالش اساسی به قانون مجازات اسلامی نیز راه یافته و موجب سستی آن شده است. علاوه بر این، استفاده مقنن از تعابیر مبهم در این زمینه موجب شده است که قانون مجازات اسلامی با اشکالات اساسی روبرو شود. در این نوشتار تلاش می شود با هدف اصلاح مواد قانون مجازات اسلامی، با روشی توصیفی-تحلیلی، به تبیین موضع فقیهان و قانون گذار، و نیز تشریح چالش های موجود در این زمینه پرداخته شود و در پایان پیشنهادهایی جهت رفع آنها ارایه گردد.

    کلید واژگان: آسیب جنایی, بهبود, جنایت, خردشدگی, دیه, شکستگی}
    Saeed Tavakoli, Mohamad Jafar Sadegh Pour *

    The legislator of the Islamic Republic of Iran has considered the recovery of some of the impairments that occur because of crimes against the physical integrity of individuals to reduce the diya for those impairments. This view is the result of referring to some religious texts and jurisprudential fatwas. By examining the jurisprudential sources and articles of the Islamic Penal Code, it is possible to find many gaps and challenges in the field of the effect of recovery on reducing the amount of diya. In addition to the monopoly of impairments to specific cases such as fractures and the limited cases of impact on a particular organ, one of the most important gaps is that no clear features and components are provided to explain the concept of recovery and recognition of its types from each other. This major gap and challenge also exists in the Islamic Penal Code and has become one of its weaknesses. Besides, the legislator's use of vague interpretations in this regard has caused the Islamic Penal Code to face major problems. In this paper, with the aim of amending the articles of the Islamic Penal Code, an attempt is made to explain the viewpoints of jurists and legislators in a descriptive-analytical method, as well as to explain the existing challenges in this regard and finally to offer suggestions to solve them.

    Keywords: Criminal impairments, recovery, crime, bone fragments, Diya, fracture}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال