به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "قیاس صوری" در نشریات گروه "فقه و حقوق"

تکرار جستجوی کلیدواژه «قیاس صوری» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی قیاس صوری در مقالات مجلات علمی
  • همایون مافی*، علیرضا بهاری
    آخرین مرحله از فرایند رسیدگی قضایی، تشکیل استدلالی از جنس قیاس منطق صوری مشتمل بر مقدمات و نتیجه است. در این فرایند، قیاس از نگاه علم منطق عبارت است از قولی مرکب از قضایا که اگر قطعی و مسلم فرض گردند، ذاتا قضیه ای دیگر از آن پدیدی می آید. اما نکته آنکه بکارگیری این نوع از استدلال به عنوان اصلی-ترین روش استدلالی در فرایند صدور احکام قضایی ، همواره نقدهای فراوانی را به دنبال داشته است که ازجمله آن ها، امتناع تحقق وصف قطعیت مقدمات و به تبع آن، عدم صدور نتیجه ای غیر قابل تخلف از آن ها به دلیل دخالت عوامل انسانی ممزوج با عواطف و احساسات و همچنین، عدم امکان کشف حقایق یقینی پرونده است که با ویژگی های شناخته شده ی این نوع از استدلال (از جمله قطعیت صدور نتیجه) در تعارض می نماید. در پاسخ به طورکلی باید چنین گفت که اولا، آنچه از مقدمات یقینی برای تشکیل یک استدلال برهانی در علم حقوق مورد انتظار است، همان علم حصولی است که برای اقناع نفس قاضی در قوانین مدون مورد پذیرش قرار دارد؛ نه یقین و قطع منطقی یا فلسفی. ثانیا، قیاس منطق صوری در مبادی چهارده گانه خود، به دو عنوان کاربردی برهان و جدل قابل تقسیم است که در برهان، ماده «حدسیات» را که از یقینیات بوده و در ساخت صغرا به کار خواهد آمد، به عنوان مبدا علم قاضی؛ و در جدل نیز، مواد «مشهورات و مسلمات» را با شرایط خاص و قابل توجهی، به عنوان مبنای علم دادرس معرفی می نماید که موجبات رفع ایرادات مزبور را به طرق مذکور در این نوشتار فراهم می دارد
    کلید واژگان: استدلال قضایی, استدلال منطقی, قیاس صوری, مقدمات یقینی, صدق منطقی
    Homayoun Mafi *, Alireza Bahari
    The last stage of the judicial process is the formation of an argument of the syllogism of formal logic consisting of premise and conclusion. In this process, syllogism from the point of view of logic is a statement composed of propositions, which, if assumed to be definite and certain, inherently another theorem emerges from it. The use of syllogism of formal logic as the main method of reasoning in judicial ruling process has always been followed by many criticisms, the most important of which is the refusal to fulfill the description of the certainty of the premises and, consequently, the failure to issue inviolable conclusions because of the interference of human factors with emotions and emotions, and also, the impossibility of discovering the certain facts of the case, which are in conflict with the known features of this type of argument. But these objections in general must be answered as follows: First, what is to be expected from the certain preconditions for the formation of a reasoning argument in jurisprudence is the acquired knowledge which is considered acceptable and sufficient in convincing the judge; Not logical or philosophical certainty. Secondly, deduction in its fourteen sources can be divided into two practical applications of argument and controversy. In argument, the substance of "Conjectures" comes from certainty and will be used in the minor premise as the source of the judge's legal syllogism. And in the controversy (debate), he introduces the material of "Famous subjects and Certainties" with special and significant conditions, as the basis of the judge's knowledge, which provides the means to eliminate the said objections in appropriate ways.
    Keywords: Judicial Reasoning, Logical Reasoning, Formal Syllogism, Certain Premises, Logical Truth
  • همایون مافی*، علیرضا بهاری
    در راستای تبیین رابطه موجود میان منطق و تفسیر قرارداد، می توان منطق را از دو نگاه خاص و عام مورد توجه قرار داد. ارتباط تفسیر با علم منطق به معنای خاص، به طور خلاصه در سه حیطه استدلال های موجب تفسیر، پیمایش منطقی متن و استدلال های محیط تفسیر منطقی قرارداد قابل بررسی است. در مرحله استدلال های موجب تفسیر، باید به نقش اراده طرفین قرارداد در استنتاج صحیح از مقدمات، توجهی ویژه داشت که در قالب لزوم احراز یکی از شروط انتاج قیاس منطقی، یعنی تکرار حد وسط در هر دو مقدمه جلوه گر خواهد بود. مرحله دوم از سیر تکاملی رابطه منطق و تفسیر را باید به بازخوانی منطقی متن قرارداد اختصاص داد که با بهره گیری از ابزارهای مباحث الفاظ علم منطق و همچنین اصول عقلانی حاکم در معرفت شناسی منطقی صورت خواهد پذیرفت. مرحله نهایی از این فرایند تفسیری، مربوط به استدلال های محیط تفسیر منطقی قرارداد یا استدلال های منتج به حکم نهایی دادگاه است که به مباحث حجت علم منطق، یعنی استدلال های قیاسی ارتباط ویژه ای می یابد. در جنبه عام و عرفی تفسیر منطقی نیز هنجارهای اجتماعی و آرمان های حقوقی چون اخلاق، عدالت و انصاف، به عنوان عواملی تعیین کننده در میزان قرابت دو مفهوم منطق و تفسیر مورد توجه است.
    کلید واژگان: استدلال قضایی, استدلال منطقی, تفسیر منطقی, قطع قضایی, قیاس صوری
    Homayoun Mafi *, Ali Reza Bahari
    To determining the relationship between logic and contract interpretation it could be paid attention to logic from two views: particular and general. The relationship between interpretation and logic science in a particular meaning could be briefly studied in three realms: argumentations causing interpretation, logical survey of literature and argumentations encompassing the logical interpretation on contract. In the stage of argumentations causing interpretation a particular attention should be paid to the role of both parties’ will of a contract in drawing the valid inference from premises that it will appear in the form of necessity of achieving one of the provisions for following conclusion of syllogism i.e. the repetition of middle term in both premises. The second stage in the developmental process of the relationship between logic and interpretation should be dedicated to the logical reviewing of the text of the agreement that it will be shaped with using the tools of the utterance discussions of the logic science and also reasoning principles governing in the logical epistemology. The last stage of this interpretative process relates to the argumentations surrounding the logical interpretation of the contract or arguments resulting “final decision” or “final judgment”. It has specific concern with the issues of the argument (hujjat) in the logic science i.e. analogical arguments. Also in common and conventional aspect of the logical interpretation, social norms and legal ideals such as ethics, justice and fairness as factors which determine the amount of nearness of the two logic and interpretation concepts of the logic and interpretation have been noted.
    Keywords: Judicial argument, Logical argument, Logical interpretation, Judicial finality, Syllogism
  • محمد مهدی شریف
    براساس تلقی مرسوم از اصل تفکیک قوا، وظیفه دادرس صرفا شناخت اراده قانونگذار و تطبیق آن بر مصادیق خارجی است. انگیزه دستیابی به امنیت قضایی و وجود برخی عوامل همچون شکل قیاسی استدلال قضایی و لزوم استنتاج تمامی نتایج از قانون موجب گرایش سنتی حقوقدانان به تحلیل قیاس قضایی در قالب یک قیاس صوری شده است. در قیاس صوری یا استدلال استنتاجی تابع منطق صوری، استدلال روندی ضروری داشته و جز یک نتیجه درست وجود ندارد و جایی برای تردید و تشکیک نیست. نگاهی دقیق به صغرا و کبرای قیاس قضایی حکایت از آن دارد که سودای تبدیل قیاس قضایی به قیاس صوری و ضروری خیالی خام و دست نیافتنی است. عدم امکان شفاف سازی مفاهیم حقوقی و وجود نقص و ابهام و تعارض در قوانین از یکسو و عدم امکان دستیابی به قطع و یقین در مرحله احراز واقع، از سوی دیگر اجازه صورتگرایی و تبدیل استدلال قضایی به استدلال صوری و ضروری را نمی دهد. به دلیل ضروری نبودن استدلال های قضایی این استدلال ها برخلاف استدلال های تابع منطق صوری، خالی از دخالت عنصر انسانی نیستند. نوع و کیفیت مداخله و استفاده دادرس از این توسعه و انعطاف را ویژگی های هر نظام حقوقی و مبانی مورد قبول دادرس معلوم می سازد. بر این اساس در نظام هایی که اراده واقعی قانونگذار موضوعیت ندارد، قاضی می تواند از این مجال برای سوق دادن روند استدلال به سوی نتیجه عادلانه و مطلوب بهره جوید
    کلید واژگان: قیاس قضایی, قیاس صوری, استدلال قیاسی, استدلال صوری, قیاس معکوس, صورتگرایی, منطق حقوق
    Mohammad Mehdi Alsharif
    In accordance with classical understanding of the principle of separation of powers, the task of a judge is merely to discover the intention of legislator and to apply it to the facts of cases. The motives behind the achieving judicial security and the existence of factors such as syllogistical form of judicial reasoning and the necessity of deduction of all the results from law has led to the traditional tendency among jurists to present judicial syllogism within the context of formal syllogism. formal syllogism or deductive reasoning based on formal logic, reasoning possesses a necessary process and there would be no true outcom but one, and there would remain no room for doubt. A precise look at the minor and major judicial syllogism demonstrates that the notion of chang of judicial syllogism to that of formal, definitive, and objective is nothing but a naive fiction far from achievement. The impossibility of making the legal concept clear and the existence of defects in and of law, as well as conflict of laws, on the one hand, and impossibility of reaching definitiveness and certainty at verification of factual stage of a case, on the other hand, do not allow formalism and change of judicial reasoning into formal and necessary reasoning. Due to the fact that judicial reasoning are unnecessary, these reasonings, unlike reasonings that are subject to formal logic are not free from the intervention of human factors. The type and quality of that intervention and the usage of this flexibility and broadness by a judge, are determined by the characteristic features of each legal system and the foundations concerned.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال