جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "وضع" در نشریات گروه "فقه و حقوق"
تکرار جستجوی کلیدواژه «وضع» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
پژوهش در زمینه اعتباریات در فقه و تفسیر مطالعه ای بنیادین است و هدف آن تبیین ماهیت و ارکان امر اعتباری از دیدگاه تفسیر و فقه و دادوستد این دو دانش در به کارگیری مفاهیم و یافته های اعتباری در استنباط و اجتهاد مبتنی بر آن هاست. در تجزیه وتحلیل ماهیت اعتبار میان مفسران و فقیهان، در عین تمایزها، مشترکات فراوانی وجود دارد. مفسران ذیل آیات الاحکام از یافته های فقهی برای دریافت مقصود نهایی آیات بهره برده اند. فقیهان نیز در استناد به آیات و استدلال های قرآنی از نظریات مفسران به نام متاثر هستند و در استنادات قرآنی خود انحای مختلف اعتبار و استعاره را به کار می گیرند و برای توسعه در فهم فقهی از ملاحظات و نگرش های اعتبارگرایانه مفسران بهره می جویند. بسیاری از اختلافات در دیدگاه ها و تفاوت نگرش های تفسیری و فقهی نیز به دلیل اختلاف در اعتباریات به ویژه مبانی نظری شکل گیری اعتباریات است؛ تا آنجا که بسیاری از اختلاف برداشت ها در تفسیر آیات الاحکام از منابع و مبانی تفسیری تاثیر پذیرفته و دامنه این اختلافات بی آنکه به نقد و تحلیل درآید در استنباط و اجتهاد فقهی وارد می شود، حال آنکه تاثیرپذیری مفسران از منابع فقهی حداقلی است. در عین حال، در قرون متاخر و عصر کنونی، نظر به پیشرفت نظری تحلیل های فقهی، در بسیاری موارد مفسران نیز از آرای فقیهان تاثیر پذیرفته اند.کلید واژگان: اعتبار تفسیری, اعتبار فقهی, انشاء, حکم, وضعThe study of "considered concept"(Itibariat) in Jurisprudence and Interpretation is a fundamental study. It aims to explain the nature and elements of "Itibariat" from the point of view of Interpretation and Jurisprudence. The exchange between these two sciences in the employment of "considered concepts and findings" in inference and ijtihad is based on the explanation of the nature and elements of the Itibariat.In the analysis of the nature of Itibariat, despite the differences, there are many commonalities between commentators and jurists. The commentators in "Ayat al-Ahkam" have used jurisprudential findings to understand the ultimate meaning of the verses. The jurists also use different aspects of Itibariat and metaphor in attribution to Quranic verses and reasoning. For the development of jurisprudential understanding, they benefit from the commentators’ Itibariat considerations and attitudes.Many differences in viewpoints and differences in interpretive and jurisprudential attitudes are due to differences in Itibariat, especially the theoretical foundations of the formation of Itibariat; As far as many misapprehensions in the interpretation of Ayat al-Ahkam have been influenced by interpretive sources and foundations. The scope of these differences, without being criticized and analyzed, enters jurisprudential inference and ijtihad. Whereas the influence of jurisprudential sources on commentators is minimal. However, in the late centuries and the current era, due to the theoretical progress of jurisprudence analysis, in many cases, commentators have also been influenced by the opinions of jurists.Keywords: Jurisprudential Itibar, Interpretative Itibar, Establishment. Verdict, . Creation
-
نشریه قانون یار، پیاپی 24 (زمستان 1401)، صص 239 -269
مراد از صیغه امر هییت افعل و مانند آن می باشد و برای آن معانی مختلفی گفته شده است. مرحوم حکیم قایلند که نسبت بعثیه ای است که در همه استعمال ها هست. دو بحث محل کلام نیست: امر بعد حظر، ارشاری. در نوع دلالت وجوب اقوالی وجود دارد 1- وضع: صیغه برای وجوب وضع شده است ولی دلیلی ندارد2- انصراف: کثرت استعمال در وجوب، غلبه وجودی یا اکملیت وجود دارد، اشکال دارد که ملاک شدت انس است.3-اطلاق: به چند صورت بیان شده است: الف: استحباب بیان زاید می خواهد این کلام محل خدشه است زیرا عدم منع از ترک خارج از ماهیت استحباب است. ب: وجوب طلب تامی است که نقض در آن نیست ولی استحباب طلب تام نیست بنابراین اگر متکلم در مقام بیان بود و قیدی نیاورد حمل بر طلب تام می شود این قول محل خدشه است زیرا فرق واجب و مستحب در شدت و ضعف نیست و اگر باشد استحباب با صرف وجود متحقق می شود و واجب بیان می خواهد. ج: غرض از امر ایجاد مطلوب می باشد و برای وفای طلب باید انجام داد. این نیز مشکل دارد زیرا غرض طالب ارشاد طالب به مطلوب می باشد بر فرض که ایجاد مطلوب غرض باشد همیشگی نیست. 4- حکم عقل: دو بیان وجود دارد الف: وجوب به معنای ثبوت است و در تشریعیات عقلا هست و برای صدق اطاعت مولی را باید انجام داد این قول محل خدشه است زیرا محل بحث وجوب عقلی تابع اطاعت امر نیست بلکه وجوب تابع واقع خطاب است. ب: مفاد صیغه ابراز جعل ماده است بر مکلف عقلا واجب است تحقیق کند و خود را بری الذمه کند این نیز مشکل دارد زیرا این برای حقیقت حکم است و محل بحث صیغه می باشد. 5- معیار در ظهور راه اهل لسان در مقام تفاهم است و سیره در محل بحث به این گونه است که برای بیان طلب الزامی به اطلاق اکتفاء می کنند یعنی در طلب و بعث نیازی به تنبیه بر الزام نیست و برای استحباب نیاز به بیان دارد.
کلید واژگان: صیغه امر, معنای امر, وجوب, وضع, اطلاق, عقل, عرف -
یکی از نظریات مطرح شده از جانب علما برای حل مشکلات علمی در گستره معانی حقیقی نظریه روح معناست. این دیدگاه را نخستین بار غزالی طرح کرده است، پس از او در آثار بزرگان به ویژه ملاصدرا، فیض کاشانی و علامه طباطبایی نیز مطرح شده است. در این پژوهش کاربرد نظریه روح معنا در علم اصول فقه، طریقه استعمال آن، و به طور مشخص در مباحث وضع در قسم الفاظ علم اصول، پیرامون حالات وضع و اقسام آن و ارتباط وضع و موضوع له، بحث شده است. با توجه به یافته های این پژوهش، نمی توان نظریه روح معنا را در علم اصول پذیرفت، اگرچه پذیرش آن در علوم دیگر چون حکمت و تفسیر، برای برطرف نمودن اشکالاتی است که در عدم پذیرفتن این نظریه وجود دارد و بسیار راهگشا است.
کلید واژگان: روح معنی, اصول فقه, وضع, مباحث الفاظ -
زبان انسان ترکیبی از دو عنصر لفظ و معنا، یا دال و مدلول است. سبب پیدایش علایم و نشانه های کلامی، معناهایی است که در وجود انسان شکل گرفته است. بررسی منشا پیدایش خود معناها و متعلق آن ها، موضوعی است که در پرتو وضع به آن پرداخته می شود، اما آن چه مسلم است این که انسان برای انتقال معانی مورد نظر خود به دیگران، از ابزار سخن و نشانه های لفظی استمداد می جوید و دلالت لفظ بر معنا ناشی از نوعی سببیت بوده و وجود ذهنی لفظ سبب وجود ذهنی معنا و انتقال آن به ذهن می شود. به نظر می رسد که ارتباط لفظ و معنی که حاصل آن دلالت است، ارتباطی ذاتی نیست و میان این دو به خودی خود ارتباطی وجود ندارد. درتحلیل ماهیت این ارتباط دیدگاه های مختلفی ابراز شده است که تحت عنوان نظریات وضع آمده است. با توجه به این که اهم منابع استنباط احکام فقهی از مقوله الفاظ است، تمامی علماء علم اصول بحث از حقیقت وضع و کیفیت دلالت الفاظ بر معانی را مطرح نموده اند. نظریه های وضع نقش اساسی و بنیادینی در فرآیند تفسیر متون دینی ایفاء کرده و پذیرش هر یک از این نظریات نتایج مختلفی را در فهم معنا بهمراه خواهد داشت. مقاله حاضر ضمن بررسی چند نظریه وضع، برترین نظریه ها که از صلاحیت تبیین و توجیه منطقی تری بر خوردار است را بررسی می نماید.
کلید واژگان: وضع, نظریه های وضع, فقه, منابع استنباط, اصولیین -
بحث «استعمال لفظ در اکثر از معنا» از مباحث مهم علم اصول و طبق بیان علما از پرکاربردترین مباحث اصولی در علم فقه است که در قسمت ثمرات فقهی بحث به نمونه هایی از کاربرد این بحث در فقه پرداخته شده است. به طور کلی دو قول مهم در این مسئله مطرح است: عده ای معتقد به امکان استعمال لفظ در اکثر از معنا و عده ای دیگر به استحاله آن حکم داده اند. دلیل امتناعی ها عقلی و دلیل جوازی ها وقوع آن در استعمالات عرب است.
مهم این است که سرنخ اصلی و گلوگاه بحث در این مسئله، کشف حقیقت استعمال و ارتباط لفظ و معناست و نزاع موجود در این مسئله، حول همین مطلب می چرخد. بنابراین ماهیت شناسی مقوله استعمال و بررسی رابطه بین لفظ و معنا می تواند کلاف سردرگم این بحث را باز کند و برای حل این نزاع موثر باشد.کلید واژگان: ماهیت استعمال, وضع, تفرع استعمال بر وضع, مرآتیت, علامیت" Understanding the Nature of "Usage / With a View to the Issue of Using One Word in More than One MeaningBiquarterly Journal of Promotion of Imamiyah Principles of Jurisprudence, Volume:5 Issue: 9, 2018, PP 115 -146The discussion concerning the use of a word in more than onemeaning is one of the important topics of Ilm al-Usul, as well asconsidered to be one of the practicable,useful discussions injurisprudence,legal theories. In a part of the discussion dealingwith the juridical benefits of the topic, examples of such uses injurisprudence have been mentioned. Generally speaking, two veryimportant notions,approaches are noteworthy in this regard. Somescholars permit the use of one word in more than one meaning whileothers are of the view that it is impossible. The argument offered bythose who forbid the use of one word in more than one meaning isbased on reason while those who allow such a use argue that theArabs have practically used one word in more than one meaning.What is important is that the clue,main point in the topic is tounderstand the reality of the use,the relationship between oneword,another. The existing dispute revolves around the sameissue. Therefore, understanding the nature of the usage of a word andthe relationship between the word,its meaning can help untie theknot,resolve the dispute.
Keywords: nature of use, coinage, subordination of the use tocoinage, reflection, signification -
در این نوشتار سخن از قواعدی است که نشان دهنده ظهور و دلالت گری خود متن بر معنای معتبر متن است. این قواعد عبارتند از قاعده وضع یا قراردادی بودن رابطه الفاظ و معانی، قاعده دلالت و ظهور الفاظ بر معانی و قاعده حجیت دلالات و ظهورات الفاظ بر معانی. این قواعد که هم از پشتوانه منطقی و عقلائی برخوردار و هم بر یک سلسله مراتب منطقی استوارند، نشان می دهند که متون صامت نیستند و صامت انگاری متون، انگاره ای بی بنیاد و فاقد پشتوانه منطقی و عقلائی است. لازمه صامت انگاری متون، نادیده گرفتن قاعده ای مسلم زبان شناختی، یعنی قاعده وضع و، به صورت کلی تر، بی توجهی به جنبه اجتماعی زبان است. این تحقیق با استفاده از منابع مکتوب بر شیوه تحلیلی توصیفی سامان یافته است.
کلید واژگان: علم اصول, قواعد دلالی, فهم متن, هرمنوتیک, وضع, دلالت و ظهورBiquarterly Journal of Promotion of Imamiyah Principles of Jurisprudence, Volume:4 Issue: 8, 2018, PP 63 -94This article seeks to study certain rules that demonstrate that the meaning of the text is dependent largely on how much a text is vivid and clear in its purport and signification. These rules include the "Rule of Coinage (invention of new words)" the relationship between words and their meanings being mentally-posited, the rule of the signification of words based on their outward and surface meaning and the rules of the authoritativeness of the apparent meanings of words. These rules which are corroborated by logical and rational reasons and are based on logical hierarchy show that text is not silent, and that to consider a text as silent is a groundless attitude, rationally and logically uncorroborated. Furthermore, to consider a text as silent amounts to overlooking the inalienable linguistic rule i.e. the rule of coinage, and in a broader sense, it amounts to ignoring the social aspect of the language. This research is based on textual sources and has been organized in a descriptive – analytical way.Keywords: Ilm al-Usul, significational rules, understanding text, hermeneutics, coinage, purport, signification -
موضوع این جستار، بررسی چگونگی نسبت دلالی لفظ و معنی است و پرسش اصلی تحقیق این است که آیا دلالت لفظ بر معنی ذاتی واقعی یا وضعی اعتباری است؟ در این تحقیق در پاسخ به پرسش مزبور فرضیه رابطه دلالی وضعی لفظ بر معنی به ثبوت می رسد و فرضیه های رقیب ابطال می شوند. شیوه پژوهش در این تحقیق، توصیفی تحلیلی از طریق تحلیل مفهومی و گزاره ای و با رویکرد انتقادی است. مهم ترین نتایج و یافته هایی که این تحقیق به آنها دست یافته، عبارت اند از: 1. نقد نظریه دلالت ذاتی لفظ بر معنی؛ 2. نقد تعاریف نظریه جعل و اعتبار؛ 3. نقد نظریه تعهد؛ 4.نقد نظریه دلالت ذاتی و جعلی؛ 5. نقدنظریه دلالت ذاتی و جعلی؛ 6. نقد نظریه واسطه دلالت ذاتی و جعلی؛ 7. نقد نظریه جعل ملازمه واقعی؛ 8. نقد نظریه قرن اکید؛ 9. تبیین نظریه دلالت وضعی لفظ بر معنی.
کلید واژگان: لفظ, معنی, نسبت, دلالت, ذاتی, اعتباری, وضعThe subject matter of this research is the study of the kind of implicational relation between word and meaning and the main question is that whether the implication of meaning by word is inherent and actual or adventitious? To answer this question, the hypothesis about adventitious implicational relation of word with meaning is proved and the contrary theories are rejected in this paper. The research method in this study is descriptive – analytic by conception and statement analysis and with a critical approach. The most important findings this study has achieved are: 1. the critique of the theory of inherent implication of meaning by word; 2. the critique of the definitions of adventitious theory; 3. the critique of pledge theory; 4. the critique of the theory about inherent and adventitious implication; 5. the critique of the intermediate theory between inherent and adventitious implication; 6. The critique of the theory about creation of factual correlation; 7. The critique of the close connection theory; 8. Explanation of the theory about adventitious implicational relation of word with meaning.
Keywords: The wife’s heritage, The wife as the only inheritor, The qualified jurists, Returning the rest of the property, The time of after infallible imams -
تامل در حقیقت و چیستی مفاهیم اساسی حوزه استنباط و فقه و قانون، به ویژه مفهوم حکم شرعی و قانونی از جمله دغدغه های دیرین اهل نظر دراین زمینه بوده است. اما با وجود اهمیت مبحث، کوشش موثری در این زمینه صورت نگرفته است. برای پاسخ به این مطالبه نظریه های سه گانه مطرح پیرامون حقیقت حکم، یعنی نظریه های «خطاب»، «جعل» و «اعتباری بودن حکم شرعی» را بررسی می کنیم و ضمن انتقاد از نظریه جعل به واسطه عدم لحاظ مراتب جعل ناشدنی احکام در تعریف و تحلیل حکم و نظریه خطاب به سبب عدم افاده معنای محصل از حقیقت حکم، عنصر اعتبار و تشریع را بنیان اساسی احکام و قوانین دانسته ایم که در عین ناظر بودن به مصالح و مفاسد واقعی و نفس الامری، با توجه به مراتب تکوینی اداره شارع و قانونگذار، اعتبار و تشریع شده اند.
کلید واژگان: تکلیف, جعل واعتبار, حکم, وضعDellberation in reality and quiddity of basic concepts of areas of inference, jurisprudence and law, especially concept of legal verdict has been one of the oldest apprehensions of clear-sighted scholars. But in spite of importance of this subject, effective effort regarding it has not been done. In order to answer this demand in this paper, we have studied three theories propounded on reality of verdict, i.e., theory "address", theory "convention" and theory "legislation of legal verdict", and have regarded principle legislation as basis of laws and verdicts, and have criticized theory "convention" because of unconsideration to unconventional levels of verdicts in description and analysis of verdict, and theory "address" because of not conveying meaning obtained from reality of verdict. The verdicts have legislated considering observation on real good and bad purposes and on creative levels of will of legislator.Keywords: Verdict, Duty, Convention, Legislation -
توجه به تحلیل زبانی مفاهیم و گزاره های حقوقی، یکی از مهم ترین بخش های مورد مطالعه در فلسفه حقوق است. طبیعت علم حقوق، آمیختگی آن با الفاظ را ایجاب می کند؛ قانون، قرارداد، رای و تالیف حقوقی، همه باید جامه لفظ به تن کنند تا فهمیده و اجرا شوند. مرحله اول برای فهم یک متن یا سخن - و از جمله یک گزاره حقوقی– فهم معنای آن است. از این رو این پژوهش، در جست و جوی یافتن محملی معنایی برای گزاره های حقوقی می باشد. در فلسفه تحلیلی و دانش معناشناسی، مطالب بسیاری در این باب وجود دارد که حقوق دانان را در شناخت بهتر از دانش حقوق یاری کرده است. با این حال، منطق حقوقی و مبانی حقوق ایران از علم اصول فقه اخذ شده است. اصولیان مباحث فراوانی در معنای الفاظ حقوقی و رابطه لفظ و معنا داشته اند. درباره پیوند لفظ و معنا، قول به ذاتی بودن و وضعی بودن این ارتباط مطرح شده است. به همین ترتیب، اکثر اصولیان، متعلق معنای الفاظ غیر اعتباری را ماهیت یا مدرک عقلانی می دانند. پذیرش هریک از این رویکردها تاثیر مستقیمی بر رویکرد حقوق دان به حقوق به ویژه در امر تفسیر دارد.
کلید واژگان: فلسفه حقوق اسلامی, معناشناسی, اصول فقه, ذاتی بودن, وضع, ماهیت گزاره های انشاییPaying attention to the lingual analysis of the legal concepts and propositions is one of the most important sections studied in philosophy of law. The nature of the science of law necessitates its intermingling with words; law, contract, verdict, legal authorship, all have to be put into words to be understood and executed. The first stage of understanding a text or a speech – including a legal proposition – is to understand its meaning. Thus, this research seeks to find a semantic pretext for legal propositions. There is much material in this respect in analytical philosophy and the science of semantics, which has helped legal experts have better understanding of law. Nevertheless, Iranian legal logic and principles of law have been adopted from the principles of jurisprudence. The legal theorists (uṣūlīs) have proposed many discourses on the meaning of legal terms and the relation between words and meanings. Concerning the relation between a word and its meaning, it is opined that this relation is essential and conventional. Similarly, most of the legal theorists consider the object or dependant (muta‘allaq) of the meaning of non-conventional words as rational nature or percipient. Acceptance of any of these approaches has a direct impact on the legal experts’ attitude towards law, particularly in exegesis (tafsīr).Keywords: the philosophy of Islamic, semantic law, principles of jurisprudence, essentiality, coinage, the nature of initiative propositions -
زبان از دو مولفه «لفظ» و «معنا» تشکیل شده است و ارتباط وثیق میان «لفظ» و «معنا» موجب می گردد تا ذهن انسان از تصور «لفظ» به تصور «معنا» منتقل گردد. ماهیت، منشا و خاستگاه این ارتباط همواره مورد توجه فلاسفه زبان، زبان شناسان و اصولیان بوده است. برخی این ارتباط را ناشی از وضع و قرارداد دانسته و برخی دیگر معتقدند که دلالت الفاظ بر معانی دلالت طبعی است. گروهی آن را حاصل جعل و اعتبار واضع می دانند و گروهی دیگر معتقدند که رابطه واقعی و تکوینی میان الفاظ و معانی وجود دارد. هم چنین دسته ای از صاحب نظران، وضع الفاظ برای معانی را فعل انسان می دانند و معتقدند که بشر الفاظ را برای معانی وضع کرده است و دسته ای دیگر معتقدند که واضع الفاظ و لغات کسی جز خداوند نیست. تمامی نظرات یاد شده و هر آن چه که به نحوی رابطه میان الفاظ و معانی را مورد توجه قرار می دهد تحت عنوان «نظریات وضع» در زبان شناسی و علم اصول مطرح می گردد.
بررسی آراء اصولیان و زبان شناسان در این مقاله روشن می سازد که انتقال ذهن از الفاظ به معانی، مطابق یک قانون عام از قوانین ذهن بشری صورت می گیرد که زبان شناسان و روان شناسان آن را قانون «تداعی معانی» نامیده اند. بدین معنا که اقتران اکید میان لفظ و معنا موجب می شود که تصور لفظ، معنا را در ذهن بشر تداعی نماید. اقتران میان لفظ و معنا خود، ریشه در وضع الفاظ دارد. انسان برای انتقال مفاهیم به دیگران و رفع نیازهای خود در جامعه اقدام به وضع یک سلسله الفاظ نموده است. این وضع و قرارداد، اقتران لفظ و معنا و در نتیجه علاقه و رابطه میان آن دو و در نهایت دلالت لفظ بر معنا را موجب می گردد.
کلید واژگان: زبان, زبان شناسی, معنا شناسی, الفاظ, معانی, وضع, واضعLanguage consists of two components of word (lafẓ) and “meaning” and the consolidated relation between word and meaning causes human mind to be transferred from the notion of lafẓ to the notion of “meaning”. The nature، origin، and source of this relation have always been of interest to the philosophers of language، linguists، and legal theorists. Some have regarded this relation as resulted from the devising and convention and some others maintain that the allusion of words to meanings is a natural allusion. One group regard it the outcome of the devisor’s fabrication (ja‘l) and validity and another group that there is a real and genetic relation between words and meanings. Similarly، a group of learned scholars consider the devising of words to be a human action and believe that humankind have devised word for meanings; and yet another group maintain that the devisor of words is no one but God. All the above-mentioned and whatever that takes into consideration the relation between words and meanings is brought up under the heading of “devising theories” in linguistics and basics of jurisprudence methodology (‘ilm al-uṣūl). A study of the viewpoints of the legal theorists (uṣūlīs) and linguistics in this article clarifies that the mind’s transfer from words to meanings takes place according to a general law of the laws of human mind، which the linguists and psychologists have called “association of ideas”. It means that the emphatic conjoining between word and meaning causes the imagining of word to associate meaning in human mind. The association between word and meaning itself is rooted in devising words. To convey concepts to others and fulfilling one’s needs in society، human beings have undertaken to devise a series of words. This devising and convention would cause conjoining of words and meaning، and consequently، the bond and relation between them، and finally، the allusion of word to meanings.Keywords: language, linguistics, semantics, words, meaning, devising, devisor
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.