جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "donee" در نشریات گروه "فقه و حقوق"
تکرار جستجوی کلیدواژه «donee» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
یکی از موضوعات مهم در عقد هبه قبض مال موهوب است. با عنایت به عدم تصریح قانونگذار در برخی مسائل آن و وجود اختلاف نظر در فقه و حقوق ازجمله در مورد نقش قبض در تعیین موضوع هبه، قبض اعتباری و قبض مال مشاع، بررسی آن ضروری است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع معتبر فقهی، حقوقی و آرای قضایی، با هدف بررسی موضوعات مهم و اختلافی جایگاه و نقش قبض در هبه، انجام شده است. در این زمینه جایگاه قبض، شرط صحت و شرایط صحت قبض نیز اذن واهب، رضای متهب، حیات طرفین و اهلیت واهب در زمان قبض میباشد. علاوه بر قبض صریح و ضمنی به اعتبار ارادهی متهب؛ این نتیجه حاصل شد که مستدل به قبض عرفی، سلطهی معنوی متهب و مطابق با اصل حاکمیت اراده، میتوان به اعتبار نحوهی قبض مال موهوب نیز، قبض را به قبض فیزیکی و اعتباری تقسیمبندی نمود. همچنین اثر قبض، تحقق مالکیت و اثر قبض عوض در هبهی معوض، غیرقابل رجوع شدن هبه است. با توجه به نقش قبض، تملیک مجانی منفعت و حق، هبه نیست ولی مستند به اصل آزادی قراردادها، قراردادی صحیح است. ععلاوه براین رجوع از اذن به قبض، قبل از قبض، معتبر و پس از آن فاقد اعتبار است. موضوع مهم اینکه در قبض مال مشاع در فرض امتناع شریک مشاعی، می توان با قبض اعتباری، مالکیت متهب را محقق دانست و حداقل، قبض دادن توسط حاکم مطلوب است
کلید واژگان: قبض, هبه, مال موهوب, واهب, متهبOne important issue in Hiba contract is the possession of the donated property. It is necessary to consider this subject due to the lack of explicitness of the legislator in some cases and differences in jurisprudence and law, including the possession role in determining the subject of Hiba, the issue of constructive possession, revocation of permission in possession, and possession of shared property. This research used a descriptive-analytical method and reliable jurisprudential, legal, and judicial sources. The result is that possession position and the validity conditions of possession are the donor’s permission, the donee’s consent, and the life of both parties, and the legal capacity of the donor at the time of possession. Besides explicit and implicit possession according to the donee’s will; it seems that based on the customary possession, spiritual authority of donee and the sovereignty principle of the owner's will, we can divide the possession into physical and constructive one. The possession effect is the contract completion and ownership realization; and the possession effect of exchange in the exchangeable Hiba is the irrevocability of it. Regarding the possession role, the free transfer of benefits is not Hiba, but a valid contract based on the principle of freedom of contracts. Also, revoking the permission for possession is valid if it is before and is invalid after it. An important point is that the possession of shared property, in the refusal of the co-owner, constructive possession can be accepted; at least, giving possession by the judge is desirable.
Keywords: Possession, Hiba, Donated Property, Donor, Donee -
مجله تحقیقات حقوقی، پیاپی 99 (پاییز 1401)، صص 395 -417
اصل قابل رجوع بودن هبه در حقوق موضوعه پذیرفته شده، از طرفی مالکیت متزلزل هرچند مجانی هم باشد مطلوب نیست، در این راستا بحث اسقاط حق رجوع واهب حایز اهمیت است. این موضوع در فقه امامیه و دکترین حقوقی اختلافی است و در قوانین مدونه نیز به آن پرداخته نشده؛ به همین دلیل بررسی آن ضروری است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با بکارگیری منابع معتبر فقهی و حقوقی در مقام امکان سنجی اسقاط حق رجوع از هبه است. برخی با استدلال حکم بودن رجوع از هبه و اینکه اسقاط حق رجوع منتهی به ضرر واهب می شود و نقض غرض جعل حق رجوع می باشد، مخالف صحت اسقاط حق رجوع هستند. اما در مقابل، ضمن رد ادله مخالفین و ارایه دلایل دیگری شامل قاعده اقدام، مقتضای ذات عقد هبه، اصل صحت و آزادی قراردادها، فواید اقتصادی و اینکه تنها مصلحت واهب مدنظر نیست و راهکاری برای پیشگیری از رفتارناپسند بوده و حذف تشریفات زاید را به دنبال دارد؛ می توان صحت اسقاط حق رجوع از هبه را پذیرفت. این اسقاط می تواند صریح یا ضمنی باشد و ممکن است ضمن عقد هبه یا ضمن عقد لازم دیگری یا به صورت مستقل مطرح شود.
کلید واژگان: هبه, اسقاط حق رجوع, متهب, واهبThe principle of recourse to the gift in the accepted case law besides the shaky ownership, even if it is free is not desirable. The issue of waiving the right of recourse of the creditor is significant. There is a dispute regarding this issue in Imami jurisprudence and legal doctrine. This subject is not addressed in the codified laws; therefore, it is necessary to be studied further. This research used the descriptive-analytical method and valid jurisprudential and legal sources to study the feasibility of waiving the right of recourse to the gift. Some argue that recourse to a gift is a ruling and that the waiving of the right of recourse leads to the loss of donor, and the violation of the purpose results in the forgery of the right of recourse, so they are against the validity of waiving the right of recourse. However, we can reject the arguments of the opponents in addition to some other reasons including rule of action, the requirement of nature of the contract, the principle of validity and freedom of contracts, the economic benefits, and that only interest of the donor is not intended and is a way to prevent misconduct and eliminate unnecessary protocols; hence, we can accept the right of recourse to the gift. This waiving can be explicit or implicit and may be included in the gift contract or in another requiring enclosed contract, or may be raised independently.
Keywords: gift, waiving the right of recourse, donee, donor -
در این پژوهش، تلاشهایی در جهت شناخت دیدگاه دو نظام حقوقی ایران و اتحادیه اروپا به نهاد رجوع در عقد هبه صورت پذیرفت که هدف از آن، ضمن آشنایی با پیشنویس قانون مدنی اتحادیه اروپا، بررسی تطبیقی رجوع از هبه و آثار آن در دو سیستم است. درنهایت ضمن امعان نظر در رویکرد قانونگذار ایرانی و اروپایی به رجوع و موارد آن، بدین نتیجه دستیافتیم که باوجود تشابه در هدف، مقنن ایرانی به دلیل پذیرش اصل قابلیت رجوع، موارد عدم امکان رجوع واهب را به نحو استثنایی مقرر نموده است؛ درحالیکه در حقوق اتحادیه اروپا، به دلیل اتخاذ رویکرد عدم قابلیت رجوع، موارد رجوع از هبه به نحوی محدود اما معقول برقرارشده است که عبارتند از: ناسپاسی متهب، عدم تمکن واهب و تغییر بنیادین شرایط زمان انعقاد عقد بعد از هبه. این رویکرد مقایسهای به موضوع، به نحو گستردهای در میدان نظر و عمل ثمره داشته و ضمن تنویر ذهن قانونگذار ایرانی، میتواند برخی خلاهای قانونی را پرکرده یا به اصلاح قانون منتهی شود.کلید واژگان: رجوع, هبه, واهب, متهب, قانون مدنی اتحادیه اروپاIn this study, attempts were made to have a comparative analysis of the two legal systems of Iran and the European Union on the subject of revocation of the donation. This has been done through familiarizing with the Draft Common Frame of Reference (DCFR) which is the European Civil Code and to study the effects thereof. Though suggesting an opinion on the Iranian and European legislature's approach and its cases, it has been concluded that, despite the similarity in the purpose, due to the acceptance of the principle of revocability, the Iranian legislators have made exceptions to the notion of irrevocability. While in the EU law, due to the adoption of irrevocability principle, the rights of the donor to revoke is limited to: ingratitude of the donee; impoverishment of the donor; and the residual right to revoke (material change of essential circumstances after the conclusion of the contract) albeit with some conditions. This comparative approach to the subject has been widespread both in theory and practice and, through enlightening the minds of Iranian legislator, it can fill the legal vacuum surrounding the issue or bring about a modification of the law.Keywords: Revocation of Donation, Irrevocability, Donor, Donee, Iranian Legal System, DCFR
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.