به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « عده » در نشریات گروه « فقه و حقوق »

تکرار جستجوی کلیدواژه «عده» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • محمدرضا جباران*

    سیطره فرهنگ مدرن در جهان، باعث نگرش مثبت به طلاق شده است؛ به گونه ای که زوج های جوان، زندگی مبتنی بر طلاق را به عنوان سبکی از زندگی تلقی می کنند. در جوامع اسلامی نیز به دلیل پذیرش این رویکرد، آمار طلاق پیوسته درحال فزونی است. این امر درحالی است که قرآن کریم طلاق را نه به عنوان سبکی از زندگی، بلکه به مثابه راه برون رفت از بن بست زندگی تشریع کرده، همه قوانین مربوط به خانواده را نیز در همین راستا سامان داده است؛ براین اساس نگاه مثبت به طلاق با نگاه قرآنی متفاوت است. کشف دیدگاه قرآن کریم درباره فلسفه و جایگاه طلاق در زندگی انسان، یکی از بینش های مبنایی است که بهبود زندگی خانوادگی را از آن می توان انتظار داشت.مقاله حاضر برای پاسخ به این پرسش فراهم آمده است که از نگاه قرآن کریم، فلسفه تشریع طلاق چیست و در نظام زندگی خانوادگی چه جایگاهی دارد. تحقیق پیش رو با روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع تفسیری، طلاق را در تفکر مدرن و تفکر اسلامی تحلیل کرده و به این نتیجه دست یافته است که قرآن کریم با تعلیق حیات جامعه بشری بر ازدواج، تقدیس زوجیت، تسهیل ازدواج، نکوهش و نقض آسان طلاق، نشان داده که طلاق فقط راه حلی برای شرایط اضطراری زندگی است.

    کلید واژگان: طلاق, سبک زندگی, تفکر مدرن, زوجیت, خانواده, عده, رجوع}
    Mohammadreza Jabbaran *

    The prevalence of modern culture in the world has led to a positive attitude to divorce, such that young couples deem the divorce-based married life as a lifestyle. As this approach is accepted in Islamic societies, too, the divorce rate is constantly increasing. Nonetheless, the noble Qur’ān has legislated divorce not as a lifestyle but rather as a solution to a congested life. It has also organized all rules related to family in this regard. Accordingly, a positive view to divorce is different from the qur’ānic view. The identification of the viewpoint of the noble Qur’ān to the philosophy and station of divorce in human life is one of the essential insights that can lead to the betterment of familial life.The study at hand intends to respond to the question “In the qur’ānic view, what is the philosophy behind legislating divorce and what is the station of divorce in the familial system of life?” Adopting a descriptive-analytical approach and relying on exegetic resources, this study analyzes divorce in modern and Islamic thought systems. The results show that the noble Qur’ān bases human society’s life on marriage, sanctifies coupleness, facilitates marriage, and reprimands and opposes easy divorce to show that divorce is only a solution for emergencies in life.

    Keywords: Divorce, Lifestyle, modern lifestyle, coupleness, Family, ‘idda, rujū‘}
  • سید محسن مرتضوی*

    از احکام مسلم در شریعت اسلام ثبوت عده برای زن در حالات مختلفی از قبیل وفات شوهر ،طلاق دادن شوهر ،آمیزش اشتباهی و.. می باشد که برای این حکم اسلامی حکمت های متعددی از قبیل جلوگیری از اختلاط و اشتباه نسب ،ارج نهادن به نسب صحیح ، کرامت زن و.. بیان شده است . در اکثر موارد ثبوت عده بر زن متفرع بر رابطه زناشویی و مقاربت می باشد ولی امروزه با پیشرفت علم و تکنولوژی در حوزه مباحث پزشکی و به وجود آمدن روش های نوین باروری از طریق تلقیح مصنوعی و با تزریق اسپرم و تخمک و بدون هیچ گونه مقاربت و نزدیکی امکان بارداری زن فراهم گردیده است و لذا فقه اسلامی با این سوال مواجه گردیده که در موارد تلقیح مصنوعی نیز می توان حکم به ثبوت عده بر زن نمود یا خیر ؟ این پژوهش به دنبال پاسخ مستدل فقهی نسبت به حکم ثبوت عده نسبت به زن شوهردار در تلقیح مصنوعی می باشد که پس از پرداختن به مباحث استدلالی و اجتهادی و بررسی دیدگاه فقیهان به این نتیجه رسیده است که افراغ منی در رحم زن به روش های جدید تلقیح مصنوعی نیز موجب ثبوت عده بر زن خواهد شد و مقاربت و نزدیکی برای حکم به ثبوت عده موضوعیت نداشته ، لذا در صورت تزریق اسپرم به زن شوهردار به جهت تلقیح مصنوعی عده ثابت شده و این زن به تفصیلی که خواهد آمد باید از استمتاعات جنسی نسبت به شوهر خود اجتناب نماید .

    کلید واژگان: عده, دیدگاه فقیهان, تلقیح مصنوعی, زن شوهردار}
    Seyyed Mohsen Mortazavi *

    One of the certain rulings in Islamic sharī’ah is the proof of ‘iddah (waiting period) for a woman in various situations such as the death of her husband, divorce from her husband, and intercourse by mistake. For this Islamic ruling, many philosophies have been expressed, such as preventing mixing and mistaking lineage, honouring the right lineage, and the dignity of the woman. In most cases, the proven of ‘iddah for a woman depends on marital relationship and sexual intercourse. But today, with the advancement of science and technology in medical issues and the emergence of new reproductive methods through artificial insemination, and sperm and egg injection without any sexual intercourse, it is possible for a woman to become pregnant. Therefore, Islamic jurisprudence has faced the question that, is the ‘iddah proven for the woman in cases of artificial insemination or not. This research is looking for a jurisprudential well-reasoned answer about the ruling on the proof of ‘iddah of couples in different methods of artificial insemination, which after dealing with argumentative and ijtihādī issues and examining the views of jurists, it has been concluded that the “evacuation of semen” in the woman’s womb with new methods of artificial insemination is also proven the ‘iddah for the woman, and sexual intercourse are not relevant for the ruling to prove the ‘iddah. Consequently, in the case of sperm injection to a single woman or a married woman, it is proven the ‘iddah for artificial insemination, and this woman should avoid sexual pleasures as will be detailed later.

    Keywords: ‘Iddah, Jurists Viewpoint, artificial insemination, the Woman, couple}
  • فاطمه برهانی
    نفقه زوجه در ازدواج دایم بر اساس مهمترین منبع فقه اسلامی یعنی قرآن مجید و روایات به شرط تمکین زوجه از همسرش واجب است، زیرا به زن نابالغ، ناشزه و زنی که خود را برای تمکین به شوهر عرضه نکرده است، نفقه تعلق نمی گیرد. نفقه در اسلام نوعی تسهیل برای زنان است و اگر چنین حقی به آنها داده نمی شد به سختی می افتادند. از نظر فقهی نفقه، مقدار معینی ندارد و ملاک، رفع نیازهای عرفی زوجه است، اما به محض اینکه زن و مرد از هم جدا شوند و زوجیت آنها از بین برود، تکلیف پرداخت نفقه به زن قطع می شود، اما آیا در ایام عده طلاق رجعی نیز چنین است؟ دستاوردهای این پژوهش این است، نظر مفسران بزرگی چون آیت الله سبحانی و آیت الله شبیری زنجانی نیز بر این است که پرداخت نفقه زوجه در عده طلاق رجعی واجب است که نظرشان با نظر مشهور فقها یکی می باشد. هدف از این نوشتار آگاهسازی زوجین نسبت به پرداخت نفقه در ایام عده است که به صورت توصیفی- تحلیلی و در محدوده فقه و با استفاده از منابع معتبر فقهی گردآوری شده است.
    کلید واژگان: نفقه زوجه, تمکین, طلاق رجعی, فقه, عده}
  • مریم علیزاده

    زنی که از طرف یک مرد،سه بار طلاق داده شود سه طلاقه نامیده می شود و سه طلاقه کردن زن به معنی نفی رجوع مرد به زن  است  مگر اینکه زن با مرد دیگری به عنوان محلل ازدواج کرده و این مرد فوت کند یا محلل زن را طلاق دهد و دوباره مرد اولی او را به همسری انتخاب کند. از نظر فقه امامیه، مرد نمی تواند همسرش را در یک مجلس واحد و به صورت یک جا سه بار طلاق دهد و احکام سه طلاقه بر آن زن، بار شود و به اصطلاح سه طلاقه در یک مجلس صحیح نیست و در اینکه آیا یک طلاق محسوب می شود یا خیر بحث است، اما در میان اهل تسنن اختلاف نظر وجود دارد اگرچه بیشتر آنان معتقدند سه طلاق در یک مجلس واقع می شود و در اینکه حکم به حرمت داده می شود و یا خیر، اختلاف است.

    کلید واژگان: طلاق, عده, طلاق ثلاث, محلل, سه طلاقه}
  • لیلا حیدری اقدم*، فرزام ابراهیمی سعید، فرزاد ابراهیمی سعید

    هیچ بزهکار و خلافکاری  از همان بدو تولد، خلافکار  و مجرم نبوده است و همانطور که علل و ابعاد مختلف را در ارتکاب جرایم و بزهکاری مورد بررسی و تحلیل قرار می دهیم،در برسی آثار طلاق که از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار می گیرد می بینیم که بیشترین آسیب و  ضربه روی کودک است که حاصل زندگی مشترکی است که حاصل متفرق شده است و این قربانی اصلی بنا به دلایل زیادی احتمال دار دکه به طرف انحراف سوق پیدا کند یا حتی در آینده "طعمه" شود و همین طعمه قرار گرفتن ممکن است از همین کودک معصوم امروز، فردا یک تبهکار حرفه ای بسازد،البته تمام مواردی که فوقا ذکر گردید درحد یک فرضیه و احتمال است و منظور نمی شود که تمام بچه های طلاق حتما به سمت انحراف و بزهکاری کشیده می شوند یا اینکه همه مجرمین حتما از صنف بچه های طلاق هستند اما دلیل اینکه سوق به انحراف در مورد بچه های طلاق بیشتر مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد آن است که میزان آسیب و ریسک پذیری این افراد بنابه  خلاء و کمبودهای ناشی ازطلاق بالاست.

    کلید واژگان: طلاق, عده, طهر, ظهار, بذل مدت}
  • معصومه نژاد موسوی، آیوالبتول القدری*

    بر اساس دیدگاه مذاهب اسلامی، اگر زوجی مفقود شود، برای همسر او احکامی وجود دارد. هدف اصلی این تحقیق، تبیین کامل دیدگاه فقهاست. بنابراین، سوال اصلی تحقیق این است که احکام فقهی همسر مفقودالاثر، از دیدگاه برخی مذاهب اسلامی و قانون اندونزی چیست؟ مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد فقهی نوشته شده است. از دستاوردهای تحقیق این است که از دیدگاه امامیه، در صورت معلوم بودن حیات مفقود، اگرچه وظیفه اولیه زوجه صبر است، اما در برخی موارد با توجه به وجود عسر و حرج برای زوجه، می توان طبق قاعده عسر و حرج عمل کرده و این حکم را منتفی دانست، البته ترک زندگی خانوادگی به تنهایی نمی تواند موجبی برای طلاق باشد و اگر با آثاری مانند نپرداختن نفقه و انجام ندادن وظایف خاص زناشویی همراه شود، موجب عسر و حرج برای زن شده، می تواند از موجبات درخواست طلاق باشد. اگر حیات مفقود معلوم و نفقه زوجه برقرار نباشد، با استناد به دلایل مختلف، قائل به وجود حق درخواست طلاق برای زوجه هستند. در صورتی که زوجه به حاکم مراجعه کند، حاکم از روز مراجعه به وی، امر به انتظار به مدت چهار سال می کند. در مدت انتظار زن، حاکم شخص مفقود را جست وجو می کند و اگر به مدت چهار سال خبری از او نشد، حاکم زن را امر به نگه داشتن عده می کند. زن پس از گذشتن مدت عده، می تواند با شخص دیگری ازدواج کند. در صورتی که زن انتظار را اختیار کند، در مدت انتظار و همچنین در ایام عده، نفقه به زن تعلق خواهد گرفت. شافعیه، موضع سختگیرانه ای درباره زوجه مفقودالاثر برگزیده و به طور مطلق، به صبر به مدت طولانی حکم داده اند.

    کلید واژگان: عده, غیبت, مفقودالاثر, تربص, تفحص}
  • عظمت شاهین

    در این نوشتار، دیدگاه  امامیه و حنفیه در مورد خواستگاری از زن عده دار در ابعاد مختلف، مانند در عده وفات، طلاق باین، طلاق رجعی و خواستگاری برای نکاح موقت، بیان می شود. این مسئله در بعض ابعاد بین امامیه و حنفیه مشترک بوده و دیدگاه یکسانی دارند، اما در برخی دیگر، با هم اختلاف دارند. موارد اشتراکی عبارت است از: خواستگاری از زن شوهردار حرام است، خواستگاری از زنی که در عده وفات است، به صورت تعریض جایز، و به صورت تصریح، ممنوع است. خواستگاری از زنی که در ایام طلاق باین به سر می برد، یا زنی که ازدواج او با همسرش فسخ شده، از سوی زوج تعریض و تصریح، جایز بوده، اما از طرف غیر زوج به صورت تعریض، جایز است. از موارد اختلافی در نزد امامیه، خواستگاری از زنی مطلقه رجعی در ایام عده، از جانب غیر شوهر، به طور صریح و غیر صریح، حرام و ممنوع است، اما نزد حنفیه دو قول وجود دارد. برخی حرام و برخی جایز می دانند.

    کلید واژگان: خواستگاری, عده, طلاق, تعریض}
  • رحمان ولی زاده *، علی پیردهی
    «عده» به مقدار زمانی که زن پس از انحلال نکاح به جهت موت زوج یا به خاطر پاک بودن رحمش از جنین یا به جهت تعبد با فرض یقین به برائت رحم از حمل باید صبر کرده و از ازدواج مجدد خودداری نماید. حال در مورد عده زنانی که به دلایل پزشکی رحم خویش را خارج ساخته دو دیدگاه متصور است؛ یک دیدگاه آن که اطلاق ادله و روایات شامل این دسته از زنان می شود و دیدگاه دیگر آنکه به دلیل ظاهر برخی از روایات و عمومیت و اطلاق آنها و تنقیح مناط قطعی و اتحاد طریق با زنان یائسه و زنانی که غیرمدخوله مطلقه می شوند لزومی به حفظ عده نیست. هدف از این تحقیق واکاوی ادله ی«عده» و بازخوانی باورهای فقهی پیرامون موضوع یاد شده و تطبیق آن بر موضوع پیش آمده است. روش کار نظری و بنیادی بوده که با استناد به قواعد اصولی به استنباط حکم پرداخته شد. نتیجه آنکه زنانی که رحم خویش را خارج کرده به دلیل اتحاد طریق و تنقیح مناط لزوم به حفظ عده ندارند.
    کلید واژگان: عده, زنان, روایات, تنقیح مناط}
    Rahman Valizadeh*, Ali Pirdehi
    Edde is the amount of time when the woman dies or refuses to remarry when the woman dies in order to cleanse her womb from the fetus. Now, in the case of Edde, women who have made their uterus out of medical reasons have two conceivable views; a view is that the use of evidence and narratives relate to this category of women, and the other viewpoint, due to the appearance of some traditions and generality, is that they do not need to preserve Edde. The purpose of this study is to investigate the arguments of Edde and rereading Islamic beliefs about the issue. Then, the theoretical and fundamental method has been studied based on the principles to deduce this order. The result is that women who have withdrawn their womb have no need to preserve people.
    Keywords: Edde, Women, Traditions, Spatial planning}
  • سیدموسی شبیری زنجانی*

    یکی از فروعات مهم در کتاب نکاح، مقدار عده زن ذات الاقراء در ازدواج موقت است. با توجه به اینکه خاستگاه اختلاف نظرها، اختلاف روایات و اختلاف در کیفیت جمع میان آنهاست، لازم است روایات بیان و محور بررسی قرار گیرد. در این مساله هفت دسته از روایات وجود دارد که کمترین مدت مطرح شده در این روایات، یک حیض است. در روایات دیگر، یک حیض و نصف، یک حیض و یک طهر، دو حیض، دو طهر، چهل وپنج روز و چهل وپنج شب ذکر شده است. به نظر می رسد جمع عرفی بین این روایات، حمل آنها بر اختلاف مراتب فضیلت است، به این بیان که عده نگه داشتن به اندازه یک حیض واجب است و افزون بر یک حیض از باب افضل مراتب واجب است و عدم وجوب آن توسط شارع مقدس از باب مصلحت در ترخیص یا مفسده داشتن الزام است.

    کلید واژگان: ازدواج موقت, عده, ذات الاقراء}
  • سید محمد رضوی*
    در مصادیق متعدد برای عده زن، اگر دو سبب وجود داشته باشد، محل اختلاف است که عده ها تداخل می‏کنند و رعایت یک عده بر زن واجب و لازم است؟ یا این که عده ها تداخل نمی کنند؟ این اختلاف ناشی از تعارض ادله است. از سوی دیگر، زمانی که بین دو دلیل، تعارض مستقری وجود داشته باشد و دلیل سومی با ورود خود این نسبت را به عموم و خصوص مطلق تغییر دهد، در کیفیت رفع تعارض نظر واحدی وجود ندارد. برخی از اصولیان، کبرای انقلاب نسبت را قبول ندارند و برخی آن را پذیرفته‏اند؛ برخی دیگر هم با توجه به دلیل سوم و با شرایطی آن را مورد پذیرش قرار داده اند. در این مقاله که با شیوه تحلیلی و با تکیه بر منابع دست اول فقهی و اصولی به انجام رسیده است، تبیین می‏شود که یکی از خاستگاه های اختلاف در احکام تداخل عده، اختلاف در پذیرش نظریه فوق می باشد؛ بدین معنی که با پذیرش نظریه و سنجش گروه اول از ادله متعارض با گروه دوم، نسبت آن با گروه سوم از ادله تغییر می کند و از تباین به عموم و خصوص مطلق تبدیل می شود و امکان تخصیص و جمع دلالی فراهم می آید.
    کلید واژگان: انقلاب نسبت, تعارض, عده, طلاق بائن, طلاق رجعی, تداخل عده}
    Seyed Mohammad Razavi *
    In several cases there are two sources for period of waiting. It is a disagreement between jurists that if in this cases divorcee or widow should be waited and look out for tow period of waiting or one period is sufficient and overlap two kinds of period? This disagreement comes from difference in evidence and source. On the other hand when there is two evidence and there is established conflict and disagreement and comes third evidence and change this conflict between them to absolute generality it is discussed that the third evidence should see without other evidence or see all of them without preference between them or see second and third with each other, then see whit first one. Some jurists have accepted this rule and some others has rejected and a little accepted in some cases. In this article that has come to end with analyses and rely on Primary source we argue the effect of accepting that rule change the relation between evidence on overlap two period of waiting and its provisions.
    Keywords: change the relation between evidence, period of waiting, divorcee}
  • محسن جهانگیری*
    یکی از مهم ترین مسائل طلاق، عده است که بیشتر جنبه تکلیفی دارد. ممکن است عده، امری تعبدی باشد، یعنی زن بعد از انحلال ازدواج باید مدتی صبر کند تا مجاز به ازدواج مجدد باشد. با توجه به روایات اهل بیت و بر اساس شکل پیوند و گسست در امر ازدواج، می توان اقسام هشت گانه ای را برای عده تصور نمود که هر یک نیز ممکن است افراد متفاوتی داشته باشند. در برخی از موارد که امکان آن مربوط به زمان بعد از نزول قرآن و ورود سنت است، در آیات قرآن و سنت صراحتی دیده نمی شود.
    اصل عده، ادله محکم و خدشه ناپذیر فقهی دارد و دارای اقسام متفاوت و احکام ویژه ای است، ولی در صورت دستیابی به فلسفه عده، شاید بتوان از این طریق به برخی پرسش های مطرح شده پاسخ گفت. هرچند درک فلسفه تشریع احکام، فضیلتی است که به افزایش بصیرت انسان نسبت به احکام دین می انجامد و در اصل وجوب عمل به احکام نقشی ندارد.
    توجه به ویژگی مشترک زنانی که عده ندارند یعنی استبرا و پاک بودن رحم از فرزند و توجه به اینکه مرد در مدت عده می تواند به زن رجوع کند و زندگی زناشویی را از سر بگیرد، به خوبی می رساند که هدف مهم آن جلوگیری از جدایی کامل بین زن و شوهر و متلاشی شدن کانون خانواده است.
    نوشته پیش رو با مراجعه به آیات و روایات و بررسی اقوال فقی هان می کوشد تا با کشف ملاک و حکمت تشریع، به پرسش های مرتبط پاسخ گوید.
    کلید واژگان: طلاق, عده, تربص, ازدواج, دستگاه های طبی, رحم, فلسفه عده, حکمت تشریع}
    Mohsen Jahangiri*
    One of the most important issues of divorce is iddah (waiting period) which has mostly the aspect of duty (taklifi). It is possible to be a devotional act. It means after the legal dissolution of a marriage, women should observe for period to permit to remarry. With respect to the words of Ahl al-Bayt and with the form of dissolution and partnership, iddah can be divided to 8 types which each of them can have different parts. In some cases which its possibility relates to the time of descending the Quran and entrance of Sunnah, it is not observed the clearness in the noble Quran and Sunnah. The reality of iddah has undisputed Islamic jurisprudential evidences and has different types and special Islamic verdicts but if it is possible to access the philosophy of iddah, perhaps through this way it is possible to answer some propounded questions. Although understanding the philosophy of the establishment of Islamic ordinances is an advantage which helps to the enhancement of man insight to the Islamic divine decrees and it has no role in the reality of the obligation of carrying out Islamic ordinances. Considering the common features of women who do not have iddah means purification and clearance of their wombs from children (to ensure the woman is not pregnant) and regarding that man (her husband) can return to her divorced wife without a new marriage contract during the period of iddah, it indicates well that the important goal of iddah is to prevent complete separation between man and woman and destruction of family. The following paper with studying the verses of the noble Quran and Islamic traditions and examining the Islamic jurisprudents’ words tries to answer the related questions to it with exploring the criterion and purpose (hikmah) of establishing iddah.
    Keywords: Divorce, The waiting period, Marriage, Medical apparatus, instruments, Womb, The philosophy of the iddah, The purpose of establishing by Shariah}
  • سعید رخشان*، سید محمد مرتضوی لنگرودی

    همواره این پرسش از منظر فقهی مطرح است که آیا تغییرجنسیت جایز است یا خیر؟ مسیحیت ومذهب غیرشیعی دین اسلام، عقیده بر حرمت آن دارند. مهمترین و اصلی ترین دلیل خود را نیزاصل « عنوان داشته اند. ایشان معتقدند که تغییرجنسیت، تغییر در » تغییردرما خلق الله « حرمتو کاری شیطانی است؛ بنابراین حرام و غیرمجاز است. در مقابل، مذهب تشیع دین اسلام » خلقت عقیده بر جواز و عدم حرمت تغییرجنسیت دارد. از جمله ادله ای که برای اثبات جواز آن برشمرده اند:اصل اباحه، اصل جواز، قاعده فقهی اضطرار و قاعده ی نفی عسروحرج می باشند.کسی که تغییرجنسیت می دهد؛ شناسنامه اش نیز می بایست متناسب با جنسیت جدید اصلاحگردد. آثار اجتماعی تغییرجنسیت نیز حائز اهمیت است. در ایران اگر رئیس جمهور تغییر جنسیت بدهد و زن شود، بلافاصله سمت و صلاحیت وی ساقط می شود. زیرا براساس اصل 991 قانون اساسی:" رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی، مدیر و مدبر تعیین گردد "همچنین است درمورد قضاوت به معنای "حکمت بذالک" امامت جماعت و... که ویژه ی مردان می باشند و زنان نمی-توانند بد انها دست یابند. تغییر جنسیت، عقد نکاح را منحل منفسخ می کند. زیرا باعث ادامه ی زوجیت بین دو همجنسمی گردد. به طور کلی می توان گفت که تغییر جنسیت تاثیری در مهریه ندارد زیرا به مجرد وقوع عقدنکاح، زن مالک مهر می گردد. عده و احکام دیگر مانند حیض و نفاس از احکام ویژه ی زنان می باشندمی باشند؛ بنابراین، تغییرجنسیت باعث سقوط عده می گردد. همچنین » زن « و دائر مدار وجود تغییرجنسیت باعث سقوط نفقه ی زن در عقددائم می باشد. در عقد متعه نیز اگر نفقه شرط شده باشد نیز تغییرجنسیت باعث سقوط آن می گردد. تغییرجنسیت، هیچ تاثیری بروجوب پرداخت نفقه ی فرزندان ندارد. تغییرجنسیت پدر، سالب حق ولایت و سرپرستی ایشان بر اطفال نیست؛همچنین تغییرجنسیت مادر نیز موجدحق ولایت و سرپرستی بر اطفال نمی باشد. تغییرجنسیت همچنین از بین برنده ی نسبت ها و عناوین خانوادگی نیست؛ بلکه عنوان نسبت را عوض می کند وحکم محرمیت بامحارم نیز همچنان باقی است. درخصوص سهم الارث فرد تغییرجنسیت داده ازوالدین خویش، ملاک، جنسیت فعلی اوست. از لحاظ زمانی، وضعیت وارث حین فوت مورث، ملاکعمل خواهد بود. تغییرجنسیت والدین، هیچ تاثیری در میزان سهم الارث ایشان از فرزندشان ندارد.تغییرجنسیت هیچ تاثیری درمسئولیت های مدنی فرد ندارد. اما در برخی از مسئولیت های کیفری موثر است. تغییرجنسیت، رافع مسئولیت کیفری نیست؛ اما برای اعمال مجازات، جنسیت فعلی (زمان مجازات) در نظر گرفته می شود.شرط معافیت پدر از قصاص نفس به علت قتل فرزند نیز شامل پدرتغییرجنسیت داده نیزمی گردد. در پرداخت تفاضل دیه ی مرد و زن نیز جنسیت مجرم در زمان اعمال مجازات در نظرگرفته می شود. درخصوص اعمال مجازات مرتد نیز تفسیر مضیق و به نفع متهم، ملاک عمل خواهدبود. برای مطالبه دیه، جنسیت خواهان (مجنی علیه) در زمان مطالبه ی دیه ملاک است. در تشخیص عاقله نیز جنسیت جدید فرد ملاک عمل است.

    کلید واژگان: تغییرجنسیت, مهریه, نفقه, عده, ارث}
    Saeed Rakhshan *, Mohammad Mortazavi Langaroudi

    The issue of sex-change and its acceptability or non-acceptability has always been raised in the Islamic jurisprudence. The Christian religion and the non-Shiite sect of Islam have taken it as inviolable. They have regarded respecting the alternations in the God’s creatures as the main reason for such sanctity. They maintain that sex-change is a sort of alteration in the “law of creation” and a satanic act and consequently it is illegal and unlawful. In contrast, the Shiite sect of Islam believes in the permissibility and non-sanctity of the sex-change. They have considered several reasons for such a permissibility including the principle of Ebahe, the principle of Javaz, and the jurisprudence rules of Ezterar and Nafye osro haraj.Someone who transforms his or her gender should be given a new identification certificate in accordance with his or her new identity. The socio-cultural consequences of the sex-change should also be taken into account. For example, in Iran, if the president changes his sex and becomes a female, he immediately will be deprived of his position since according to the article 114 of the constitution, “the president should be chosen from among the political or religious men and directors and needs to be competent”.It is also true for the judges, the leaders of the prayers, etc. which are especially for men and women cannot obtain such job opportunities.On the other hand, sex-change dissolves (annuls) the marriage contract since it leads to continuation of pairing among two persons of similar gender. The sex-change, roughly speaking, has no influence on the bride’s marriage portion since the wife will possess it as soon as the marriage contract takes place. The other edicts such as Edeh, Heyz, and Nafas are the writs which are especially for the women. Consequently, sex-change results in deprivation from Edeh. Sex change also deprives the women from the alimony in the enduring marriage contract. In the shot-term marriage, if the alimony has been stipulated as a condition, sex-change results in its deprivation. Sex-change has no influence on the payment of children’s’ portion. The sex-change of father does not takes away his guardianship upon the children. In addition, the mother’s sex-change cannot bestow the right of guardianship to the mother. Sex-change, also, does not cut off the family relationships and titles but it merely changes the family relationships titles and the very close kinship among the family members persists. Regarding the share of an inheritance of a sex-changed person, his or her existing gender will be taken into consideration. In other words, the gender of the heir at the time of the heiress death will be taken as a criterion for action. The sex-change of parents has no influence on the extent of their share of inheritance from their children. The sex-change has no effect on a person’s civil authorities. However, it is influential in some of his or her penal authorities. Although the sex-change does not take away a person’s penal authorities, his or her existing gender will be taken into consideration for punishment enforcement.The resumption of father from Ghesas-e-Nafs due to killing his child involves the father who has changed his gender. Regarding the difference between the blood-ransom for men and women, the crime’s gender at the time of enacting punishment will be taken into consideration. Concerning the enforcement of punishment for an apostate, the straitened circumstances and the accused interest will be taken as a criterion for action. The blood ransom will be paid to the plaintiff in terms of his or her gender at the time of demanding for the payment. Regarding the identification of someone’s mental soundness, the person’s new gender will be the criterion for action.

    Keywords: Sex-change, Marriage portion, Alimony, Edeh, Inheritance}
  • مونا احمدلو
    یکی از احکام فقهی حقوقی که دارای اهداف خاصی است و امروزه با توجه به پیشرفت های تکنولوژیک، در ضرورت یا عدم ضرورت آن بحث های زیادی می شود، عده است. عده مدت زمانی است که زن تا انقضای آن نمی تواند مجددا ازدواج کند؛ و بر سه نوع است: عده طلاق، فسخ و وفات. با توجه به آن که هم در قرآن و هم در روایات از احکام عده سخن رفته است و نیز به این دلیل که هنوز میان صاحب نظران متقدم و متاخر در مورد فلسفه تشریع آن، یعنی آگاهی از پاک بودن رحم و عدم بارداری و یا تعبدی بودن عده اختلاف نظر وجود دارد، با بررسی قوانین کشورهای اروپایی، آمریکایی و آسیایی می توان به این سوال پاسخ داد که آیا با توجه به مسائل روز و امکان آگاهی از پاک بودن رحم توسط پیشرفت های پزشکی، این نهاد حقوقی هنوز در آن کشورها ضروری تلقی می شود یا خیر. در کشورهای اروپایی و آمریکایی اصل بر عدم عده است؛ لیکن به جهت حاصل شدن مطلوب و تحقق اهداف عده شامل پیشگیری از اختلاط نسب، نفقه و... در قوانین آنان راه کارهایی همچون اطاله دادرسی، تفریق جسمانی هنگام رسیدگی به دادخواست طلاق و منع زوجین از ازدواج مجدد به مدت تعیین شده در حکم طلاق، پیش بینی شده است.
    کلید واژگان: طلاق, عده, عده طلاق, عده وفات, وفات, فسخ نکاح, انحلال نکاح}
    Mona Ahmadloo
    One of the legal jurisprudential orders which is a matter of concern is the divorce waiting period (Iddah). Today due to technological advancement there is controversy regarding the necessity of this time. The term waiting period is defined as a time of a roughly three month cycle a woman must observe during which she is not permitted to marry before the divorce is finalized. Waiting periods are of three kinds: Iddah for divorce, dissolution, and death. Regarding tradition and Quranic verses, there are divorce opinions among later or earlier scholars on the philosophy of the waiting period. In some way or not, but some believe that the woman must observe the waiting period as a matter of obedience. The comparative study of European, American, and Asian countries indicates that with advanced medical science which makes it possible to determine the woman's pregnancy, whether the above legal institutes are still necessary. In European and American laws the principle of Iddah does not exist, but it is observed in some way to protect the woman from criticism and to ensure that the male parent of any offspring produced after the cessation of marriage would be known, and whether the mother is entitled to receive maintenance. Consequently before divorce takes its full action, the following solutions have been considered in their laws: To prolong the divorce procedure, sexual abstinence during divorce petition is required of the couple, alongside prohibition of marriage during the determined time in judgment.
    Keywords: Divorce, waiting period (Iddah), Iddah for divorce, Iddah for death, marriage abrogation, end of marriage}
  • علیرضا فصیحی زاده، سعید صناعی
    یکی از مباحث نوظهور که علوم مختلفی چون پزشکی، روان شناسی، جامعه شناسی و حقوق را از زوایایی به خود مشغول کرده است، تغییر جنسیت می باشد. در آثار فقهی و حقوقی، احکام و تکالیف دو دسته از افراد مبتلا به اختلال جنسیتی یعنی اشخاص خنثی و ممسوح به تفصیل بیان شده است، اما با رهیافت های جدید دانش روان پزشکی، نوع دیگری از اختلال جنسیتی به نام روان دگر جنسی مکشوف گردیده که با ویژگی های منحصر به فرد از دو دسته پیش گفته متمایز می شود و در واقع تغییر جنسیت به معنی دقیق کلمه در خصوص دسته اخیر مصداق می یابد. بسیاری از فقها و حقوقدانان معاصر، تغییر جنسیت را مجاز می دانند، اما آثار و پیامدهای حقوقی مساله را به خصوص بر روابط زوجین به خوبی تبیین نکرده اند. این مقاله بر آن است که با بهره گیری از منابع معتبر فقهی و حقوقی، دلایل مشروعیت تغییر جنسیت و آثار آن را در نظام حقوقی خانواده، مانند تاثیر بر نکاح سابق، مهر، عده، سرپرستی کودکان و ارث تبیین کند. در پایان، این مساله مورد تاکید قرار گرفته است که اشخاصی که با جهل به تغییر جنسیت طرف مقابل با وی ازدواج کنند، این حق را دارند که از دادگاه تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش نمایند.
    کلید واژگان: تغییر جنسیت, مشروعیت, نکاح سابق, مهریه, عده, ولایت, ارث, فسخ نکاح, طلاق}
    Ali Reza Fasihizadeh, Saeed Sanaie
    At the present time one of the emerging issues in medicine, psychology, sociology &law is sex change. Jurisprudence and legal works have explained provisions and duties of two groups of people who experience gender disorder namely: transgender and deformed genitalia in detail. A recent finding of Psychiatric knowledge reveals that some people suffer from transsexual problem-another new type of sex disorder which is distinguished from the other two categories mentioned above by its unique symptoms. In fact sex change is the exact term which can describe this group of people. Many contemporary Islamic jurist and lawyers allow sex change, but the impact and the legal consequences of this problem particularly on spouse relationship have not been thoroughly explained. Benefiting from the legal and theological sources and the legitimate reasoning of sex change, its impact on family legal system such as marriage, marriage portion, wife's waiting period, child custody and inheritance will be clarified in this paper. Ultimately it tries to justify the women's right that in case of her ignorance of gender problem of the opposite sex can lodge an appeal to the court of law for irreconcilable certificate.
    Keywords: Sex change, legitimate, former marriage, marriage portion, waiting period (iddah) guardianship, inheritance, nullify the marriage contract, divorce}
  • کبری پورعبدالله
    هر گاه مرد در اثر اشتباه، زن بیگانه را همسر شرعی خود بپندارد و با او آمیزش نماید، هم نسب شرعی شکل می گیرد و هم پس از کشف خلاف، عده ثابت می شود. این اشتباه می تواند ناشی از شبهه در موضوع یا شبهه در حکم باشد؛ ولی به هر حال معذوریت و نداشتن سوء نیت، فصل ممیز ماهیت شبهه است. وجود پراکندگی و عدم صراحت در ادله نقلی وطی شبهه، ابهامات متعددی در فروع فقهی آن به جا گذاشته است که همگی ناظر به اشکال در ماهیت معذوریت و تعیین جایگاه اعتداد و مهر است. در این نوشتار بر اساس متدلوژی استنباط فقهی و بهره مندی از محکمات اصولی، ثابت شده است که موارد تقصیر، مانع معذوریت است و اعتداد حق زوج شمرده می شود. موضوع مهر نیز وطی ناشی از عقد است. در نتیجه نباید مطلق عدم علم را محکوم به شبهه دانست. عدم آگاهی از انعقاد نکاح و نیز علم به منعقد نشدن نکاح، مانع لزوم عده است؛ علاوه بر این، مهر اساسا عوض انتفاع از بضع است
    کلید واژگان: شبهه, وطی, مهر, عده, بضع, نسب, معذوریت}
    Kobra Pourabdollah
    If a man assumes that an unrelated woman is his lawfully wedded wife and enters into a sexual relationship with her, this sexual relationship gives rise to two consequences: first, to religious (shar’i) filiation and second, after the discovery of the fact that the sexual relationship was indeed extramarital, a waiting period (iddah) is also established. Such a mistake can be the result of uncertainty in the issue itself or of uncertainty in judgment. However, in any case, mitigation and lack of ill-intent constitute the distinguishing characteristics of the essence of uncertainty.Existence of incoherence and lack of clarity in narrative proof of intercourse have given rise to numerous ambiguities in the positive jurisprudential rules to the extent that, according to general agreement, the determination of the mitigation, the status of polygamy and the amount of the marriage portion (mahr) are problematic. Based on a methodology of jurispudential deduction and utilising explicit principles, this paper proves that negligence issues preclude mitigation and that polygamy remains the right of the husband. On the basis of the marriage contract, the marriage portion (mahr) becomes payable as a result of sexual intercourse. In conclusion, complete absence of certainty should not be considered as doubt (error?). Lack of knowledge whether the marriage contract has been concluded correctly also obviates the necessity to observe the waiting period (iddah). Likewise, certainty that the marriage contract has not been concluded correctly also obviates the necessity to observe the waiting period (iddah); in addition, the marriage portion (mahr) in principle constitutes a compensation for [the husband’s] sexual gratification.
  • جواد حبیبی تبار
    از جمله مواردی که حاکم شرع می تواند بدون رضایت مردی، نکاح او با همسرش را منحل اعلام کند، موردی است که شوهر، نفقه همسرش را نپردازد و زن، به حاکم مراجعه و تقاضای جدایی کند. در این مقاله به این سؤالات پاسخ داده می شود: مراد از ترک نفقه، نفقه زمان حال است یا گذشته و یا هر دو؟ در مورد ماده 1129 قانون مدنی از نظر فقهی، آیا تفاوتی بین زوج موسر یا معسر وجود دارد یا خیر؟ وضع زن از حیث ایسار و اعسار در خصوص موضوع، مؤثر است یا نه؟ شرایط اعمال ماده مزبور در خصوص مورد چیست؟ آیا رعایت تشریفات یاد شده از منظر فقهی ضروری است؟ اگر چنین انحلالی در نکاح متصور است، ماهیت آن فسخ نکاح است یا طلاق؟ و بالاخره، تفاوت این دو در چیست؟
    کلید واژگان: نفقه, ترک انفاق, فسخ نکاح, انحلال نکاح, طلاق حاکم, طلاق قضایی, عده, احوال شخصیه}
  • احمد حاجی ده آبادی
    وجود حقوق و تکالیفی برای مطلقه رجعیه و شوهرش در مدت عده باعث شده که برخی فقها مطلقه رجعیه را در مدت عده در حکم زوجه و برخی او را زوجه حقیقی بدانند. از جمله این حقوق و تکالیف، وجود رابطه توارث، حق نفقه، عدم جواز ازدواج شوهر با خواهر مطلقه رجعیه و... است. در مقاله حاضر با تبیین تفاوتهایی که میان دو نظر زوجیت حقیقی و زوجیت حکمی از نظر ماهیت طلاق، ماهیت رجوع و عملکرد آن وجود دارد، به تبیین ادله زوجه حقیقی بودن مطلقه رجعیه پرداخته شده است.
    کلید واژگان: طلاق, طلاق بائن, طلاق رجعی, عده, رجوع, زوجه حقیقی, زوجه حکمی}
  • عده و احکام آن
    سید محمد موسوی بجنوردی
    احکام خاصی در حیات اجتماعی و فردی و عبادی زن به هنگام عادت ماهیانه وجود دارد. و عادت ماهیانه بطور کلی ویژه طبیعت و جسم زن است و از این جهت جزء احکام اختصاص زنان است زن به دلیل عادت ماهیانه به هنگام طلاق باید سه ماه صبر کند که به آن عده طلاق گفته می شود و یا به هنگام فوت شوهر نیز باید تا مدت چهارماه و ده روز از ازدواج مجدد خودداری کند.
    بیشتر فلسفه عده، پاکی نسبت و طهارت مولد و فرزند می باشد به هر حال در این دوران زن از نظر مخارج و نفقه نیز احکام خاصی دارد و همینطور در سایر حقوق زناشویی.
    با توجه به مطالب مطروحه عده از احکام ویژه زنان از منظر اسلام است و قانون مدنی نیز به آن پرداخته است و از این نظر با حقوق اروپا تفاوتهایی دارد. به هر حال با امعان نظر در عده و احکام آن می توانیم در برخی از جزئیات مساله به وسعت نظر و دیدگاه واقع بینانه تری برسیم.
    کلید واژگان: عده, فرد, نفقه, حضانت, عادت ماهیانه, طلاق, تمکین, نکاح}
    The Concept of Id-deh and its Precepts
    Sayyed Mohammad Bojnordy
    According to Islamic regulations there are special precepts in social and private life of females in their menstruation. As known, periodic… belongs to her nature. Due to their menstruation, she is obliged to wait 3 months, which is called Id-deh of divorce. In the case of her spouse death she has to avoid remarrying for 4 Months and 10 days. The philosophy of Id-deh is a sort of Islamic purification of mother and child. In these special period she has to be given some advantages like alimony and the other marital rights. Owing to above mentioned explanations Id-deh is a kind of specific precept that civil rights consider it. However taking precepts into consideration, we may reach a realistic conclusion point realistically.
  • معصومه مظاهری
    سن یائسگی از مسائل مورد اختلاف در نزد فقی هان است. از آنجا که وجود نظرات متعدد در یک مساله فقهی ناشی از اختلاف مبانی اصولی و مستندات فقهی است، بررسی این مبانی و ادله می تواند گامی مؤثر در جهت ارائه تئوری جدید یا تثبیت نظریات سابق باشد.
    مقاله حاضر پس از تعریف لغوی، پزشکی و فقهی یائسگی، به احصاء آراء مطروح در این زمینه پرداخته، ادله هر یک را بطور جداگانه بررسی می کند. نویسنده در صدد است که زمینه وحدت رویه ای پیرامون مساله سن یائسگی ایجاد کند.
    کلید واژگان: یائسه, حیض, قریشی, طلاق بائن, عده, مرجحات}
    Masoumeh Mazaheri
    Menopause age is an issue of conflicting views for Islamic jurisprudents. Since this jurisprudential issue has incurred varying viewpoints emanating from contradiction between the sources of the Islamic Principles and documented sources of Islamic jurisprudence, a survey of these sources and the reasons for contradiction enable us either to present a new theory or confirm the existing viewpoints.After giving an account of menopause in the light of its etymological, medical, and jurisprudential considerations, the present article elaborates on the propounded views of the issue. Each viewpoint is presented along with relevant reasoning. In this way the issue will hopefully be brought into a unified way of thought.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال