به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « مدیریت تعارض » در نشریات گروه « روانشناسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «مدیریت تعارض» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • راضیه اسمعیلی، ناهید رضایی*، مهسا سادات کریمی
    مقدمه

    مدیریت تعارض ها یکی از مهم ترین مسائل حوزه ارتباطات در مدیریت جلسات مشاوره، در بین مشاورین حوزه روانشناسی می باشد، از این سو بررسی مدل پیشبینی مدیریت تعارضات بر اساس باورهای اساسی و همدلی با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی و پذیرش اجتماعی در مشاوران از اهمیت خاصی برخوردار است.

    روش پژوهش: 

    پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه پژوهش را کلیه مشاوران و روانشناسان شاغل در رشته مشاوره و روانشناسی شهر تهران که در بهار سال 1402 که در دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد مشغول به تحصیل بودند، تشکیل داد که از بین آنها به صورت در دسترس 224 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه مدیریت تعارض رابینز، مقیاس باورهای اساسی کاتلین و اپستاین ، پرسشنامه مقیاس همدلی جردن و همکاران،  پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال، پرسشنامه پذیرش اجتماعی کراون و مارلو بود. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل مسیر بود که با استفاده از آن روابط علی متغیرهای پژوهش بررسی شد.

    یافته ها

    نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد هر دو متغیر باورهای اساسی و همدلی رابطه منفی و معناداری (01/0<p) با مدیریت تعارض ها دارد. همچنین میزان شاخص CFI، GFI و NFI نیز بیشتر از 9/0 می باشد که نشان می دهند مدل اندازه گیری متغیرهای تحقیق، مدل مناسبی است و متغیرهای انعطاف پذیری شناختی و پذیرش اجتماعی توانست نقش واسطه ای در این بین ایفا کند.

    نتیجه گیری

    بنابراین بر اساس مدل پیشنهادی با تاکید هر چه بیشتر بر شاخص های انعطاف پذیری شناختی و پذیرش اجتماعی می توان از شدت تعارضات بین مشاور و مراجع کاست.

    کلید واژگان: انعطاف پذیری شناختی, باورهای اساسی, پذیرش اجتماعی, مدیریت تعارض, همدلی}
    Razieh Esmaili, Nahid Rezaei *, Mahsa Sadat Karimi
    Introduction

    conflict management is one of the most important issues in the field of communication in the management of counseling sessions, among counselors in the field of psychology, from this point of view, the investigation of the prediction model of conflict management based on basic beliefs and empathy with the mediating role of cognitive flexibility and social acceptance It is of particular importance in consultants.

    Research method

    The current research is part of applied research in terms of its purpose and correlational studies in terms of its method. The research community was formed by counselors working in the field of counseling and psychology who were studying at Payam Noor University and Azad University of Tehran in the spring of 1402, from whom 224 people were selected as a sample. The tools of this research include Robbins' Conflict Management Questionnaire (1994), Catlin and Epstein's Basic Beliefs Scale (1992), Jordan et al.'s Empathy Scale Questionnaire (2016), Dennis and Vanderwaal's Cognitive Flexibility Questionnaire (2010), Crown and Marlowe's Social Acceptance Questionnaire. (1960) was. The analysis method of this research was path analysis, which was used to examine the causal relationships of research variables.

    Findings

    The results showed that basic beliefs and empathy have a negative and significant relationship (P<0.01) with conflict management. Also, CFI, GFI and NFI indices are more than 0.9, which show that the model for measuring the research variables is a suitable model and the variables of cognitive flexibility and social acceptance can play a mediating role.

    Conclusion

    By emphasizing cognitive flexibility and social acceptance, the severity of conflicts between counselors and clients can be reduced.

    Keywords: Cognitive Flexibility, Basic Beliefs, Social Acceptance, Conflict Management, Empathy}
  • شهسوار هاشمی، مختار عارفی*، کیوان کاکابرایی، آزیتا چهری

    این پژوهش با هدف بررسی نقش نقش واسطه ای تنظیم هیجان، مدیریت تعارض و صمیمیت جنسی در رابطه سازگاری زناشویی و ویژگی های شخصیتی انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی معلمان متاهل شهر کرمانشاه در بازه زمانی سال1400-1399 بوده که از میان آن ها 300 معلم متاهل به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. اطلاعات پژوهش با استفاده از پرسش نامه های مقیاس سازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976)، پرسش نامه ویژگی های شخصیتی (کاستا و مک کری ، 1985)، مقیاس دشواری تنظیم هیجان (گرتز و رومر، 2004)، حل تعارض و صمیمیت جنسی از خرده مقیاس پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (اولسون، 1998)، جمع آوری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS-24 و AMOS-24 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج مدل نهایی نشان داد ویژگی های شخصیتی و سازگاری زناشویی به طور مستقیم و نقش واسطه ای مدیریت تعارض، تنظیم هیجان و صمیمیت جنسی به طور غیر مستقیم در سطح معنی داری 05/0 همبسته هستند. یافته ها نشان داد که ویژگی های شخصیتی با مدیریت تعارض، دشواری تنظیم هیجان، صمیمیت جنسی و سازگاری زناشویی و دشواری تنظیم هیجان به سازگاری زناشویی، مدیریت تعارض به سازگاری زناشویی و صمیمیت جنسی به سازگاری زناشویی نیز رابطه مستقیم دارند. همچنین نتایج دیگر نشان داد که اثر غیرمستقیم ویژگی های شخصیتی بر سازگاری زناشویی از طریق دشواری تنظیم هیجان، مدریت تعارض و صمیمت جنسی از لحاظ آماری معنی دار بود. پبا توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد می شود در مشاوره پیش از ازدواج و درمان مشکلات زناشویی بر آموزش مولفه های اثرگذار بر سازگاری زناشویی، ویژگی های شخصیتی و متغیر-های میانجی به عنوان پیشگیری و درمان تاکید شود.

    کلید واژگان: دشواری تنظیم هیجان, ویژگی های شخصیتی, سازگاری زناشویی, صمیمیت جنسی, مدیریت تعارض}
    Shahsavar Hashemi, Mokhtar Arefi *, Keyvan Kakabraei, Azita Chehri
    Introduction

    Marriage as the most important human relationship and marital life is one of the most complex life cycle transitions. The marital adjustment was first considered by Spanier as a permanent process based on the degree of agreement of the couple on important issues in the marital relationship, such as the degree of participation in the joint activities as well as emotional and physical intimacy. One of the factors of marital adjustment is paying attention to the initial relationships of the individual in the main family, which has a lasting effect on the quality and success of marital life. The aim of this study was to predict marital adjustment based on personality traits through emotion regulation, conflict management and sexual intimacy of teacher couples in Kermanshah.

    Method

    This research is a descriptive correlational study. The statistical population of this study included all married teachers in Kermanshah in the period 1300-1499, from which 300 married teachers were selected by random sampling. Research information using the Marital Adjustment Scale Questionnaire (Spanier, 1976), Personality Traits Questionnaire (Costa and McCree, 1985), Emotion Difficulty Scale (Gertz and Roemer, 2004), Conflict Resolution and Sexual Intimacy from the Questionnaire subscale Enrich's marital satisfaction (Olson, 1998) was collected and analyzed using SPSS-24 and AMOS-24 software.

    Keywords: Emotion adjustment difficulty, Personality traits, marital adjustment, sexual intimacy, conflict management}
  • سعید علی آبادی، محبوبه سلیمان پورعمران*

    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه رشدیافتگی بر اساس نظریه خودتعیین گری با سبک مدیریت تعارض در مدیران مدارس زن و مرد خراسان رضوی انجام گرفته است. روش پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه مدیران زن و مرد مدارس ابتدایی شهرستان سبزوار در سال تحصیلی 96-1395 شامل 37 مدیر در مدارس ابتدایی پسرانه و 37 مدیر در مدارس ابتدایی دخترانه مجموعا 74 نفر بودند که به روش تمام شماری همه حجم جامعه به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گرد آوری اطلاعات، پرسشنامه بود و سطح رشدیافتگی مدیران با پرسشنامه نیازهای اساسی روانی BPNS -W (دسی و همکاران، 2001) و سبکهای مدیریت تعارض با پرسشنامه رابینز(1991) اندازه گیری شد. روایی ابزارها از نوع صوری و محتوایی بود و مورد تایید اساتید و خبرگان قرار گرفت و پایایی آنها با ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0/90 و 0/81 برآورد شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش های آمار توصیفی و استنباطی از جمله آزمون همبستگی پیرسون با به کارگیری نرم افزارSPSS  نسخه 21 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که میان رشدیافتگی مدیران و نیز هر یک از سه مولفه آن رابطه وجود دارد و هرچه میزان رشدیافتگی مدیران زن بالاتر باشد، میزان استفاده آنان از سبک رقابت، سبک اجتناب و سبک مدارا در مدیریت تعارض بیشتر خواهد بود. رابطه معناداری میان رشدیافتگی و سایر سبکهای مدیریت تعارض وجود نداشت. همچنین میان رشدیافتگی و همه سبکهای مدیریت تعارض در مردان رابطه معنادار وجود داشت، به طوری که هرچه میزان رشدیافتگی مدیران بالاتر باشد، میزان استفاده آنان از سبکهای مدیریت تعارض بیشتر خواهد بود.

    کلید واژگان: مدیریت تعارض, خودتعیین گری, رشدیافتگی}
    S. Aliabadi, M. Soleiman Pouromran *

    This study aimed to investigate the relationship between primary school principals’ development based on self-determination theory and their conflict management styles. The population of the study was comprised of primary school principals in Sabzevar (Razavi Khorasan Province) in 2016-17 school year. These principals included 37 males and 37 females all of whom participated in the study based on total population sampling. The research instruments included Basic Psychological Need Satisfaction at Work Scale (Deci et al., 2001) and Conflict Management Technique Scale (Robbins, 1991). The content and face validity of the instruments was confirmed by experts and their reliability was calculated to be 0.90 and 0.81 respectively by the use of Cronbach’s alpha. Descriptive and inferential statistics including the Pearson correlation was used to analyze the data. The results demonstrated that there was a significant relationship between school principals’ development and conflict management styles. More specifically, the higher the female principals’ development, the higher their use of competing, avoiding, and compromising management styles. Nonetheless, there was no a significant relationship between female principals’ development and other conflict management styles. In addition, there was a significant relationship between male principals’ development and all conflict management styles. The higher the male principals’ development, the more frequent their use of the conflict management styles.

    Keywords: conflict management, self-determination, development}
  • مجتبی خضری*، عبدالباسط محمودپور، محبوبه وحدانی، معصومه اسمعیلی

    پژوهش حاضر با هدف مطالعه پدیدارشناسی شیوه های مدیریت تعارضات والد فرزند در دوران شیوع ویروس کرونا انجام شد. روش این تحقیق کیفی بوده و با استفاده از طرح پدیدارشناسی به توصیف عمیق موضوع پرداخته است شرکت کنندگان در این پژوهش 12 نفر از والدین دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1400 بودند که به شیوه در دسترس انتخاب شدند. داده ها در طول مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری و با استفاده از روش کلایزی تحلیل شدند. درنهایت پس از تحلیل داده ها، 4 مقوله اصلی در حوزه های بهداشتی، تحصیلی، مالی و روابط بین فردی و 11 مقوله فرعی به دست آمد. می توان نتیجه گرفت این پژوهش درک تازه ای از رابطه والد فرزند در شرایط فعلی ارایه داده است. بدین صورت که ایجاد محیط رابطه مدار در خانواده و تامین نیازهای رشدی فرزند و حمایت و مراقبت از او در کنار متعهد کردن او به مسئولیت هایش می تواند به افزایش کیفیت رابطه والدین و فرزندانشان کمک کند و منجر به ایجاد جوی امن و آرام در کانون خانواده حتی در دوران همه گیری بیماری کرونا و ترس جهانی از آن شود.

    کلید واژگان: مدیریت تعارض, رابطه والد-فرزند, ویروس کرونا}
    Mojtaba Khezri*, Abdolbaset Mahmoudpour, Mahboobeh Vahdani, Masomeh Esmaili

    The aim of this study was to study the phenomenology of parent-child conflict management practices during the coronavirus outbreak. The method of this research is qualitative and has used a phenomenological design to deeply describe the subject. Participants in this study were 12 parents of elementary school students in Tehran in the 1399-1400 academic year who were selected by convenience sampling method. Data were collected during semi-structured interviews and analyzed using the Klaizi method. Finally, after analyzing the data, 4 main categories in the fields of health, education, finance, and interpersonal relations and 12 subcategories were obtained. It can be concluded that this study has provided a new understanding of the parent-child relationship in the current situation. In this way, creating a relationship-oriented environment in the family and meeting the developmental needs of the child, and supporting and caring for her along with committing her to her responsibilities can help increase the quality of the relationship between parents and their children. And lead to a safe and peaceful atmosphere in the family center even during the period of coronary heart disease and global fear of it.

    Keywords: conflict management, parent-child relationship, coronavirus}
  • سجاد سلیمان زاده، علی شاکر دولق*
    مقدمه

    پژوهش حاضر به مقایسه تحمل پریشانی، سلامت معنوی و مدیریت تعارض بین سربازان وظیفه بومی و غیربومی آجا پرداخته است.

    روش

    تعداد 750 نفر از سربازان با تحصیلات پنجم تا دیپلم، مجرد و با سابقه خدمت 5 تا 17ماه که در پاییز 1396  در حال خدمت بودند، تعیین و از بین آنها به روش نمونه گیری چندمرحله ای و براساس جدول مورگان تعداد 250 نفر به عنوان نمونه موردنظر انتخاب شد. باتوجه به روش پژوهش (علی مقایسه ای) و با درنظرگرفتن معیارهای بومی و غیر بومی بودن، آنها را به دو گروه تقسیم و پرسشنامه های مقیاس تحمل پریشانی، سلامت معنوی پولوتزین و الیسون و مدیریت تعارض رابینز بین آنها تقسیم شد و پس از جمع آوری ، برای تحلیل نتایج از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (مانوا) استفاده شد.

    نتایج

    یافته ها نشان داد که  تفاوت دو گروه، در متغیر تحمل پریشانی (001/0P<، 224/105= F) معنی دار بوده ولی در متغیر سلامت معنوی تفاوتی بین دو گروه به دست نیامد. همچنین در متغیر مدیریت تعارض، تفاوت دو گروه در سبک مصالحه، معنی دار (00/0P<، 62/75= F) است، ولی در دو سبک دیگر (رقابت و اجتناب) تفاوتی به دست نیامد.

    بحث

    باتوجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که در سربازان بومی نسبت به سربازان غیربومی توانایی تحمل پریشانی بیشتر است و برای مدیریت تعارض از سبک کارآمد مصالحه استفاده می کنند

    کلید واژگان: تحمل پریشانی, سلامت معنوی, مدیریت تعارض, سربازان}
    Sjjad Soleiman Zadeh, Ali Shaker Doulagh *
    Introduction

    The present study deals with a comparison of distress tolerance, mental health and conflict management among native and nonnative soldiers in a military organization.

    Method

    The research population included 750 single soldiers. They were in service in fall, 2017, had served 5 to 17 months of their military service and their education level was from the fifth grade of primary school to high school diploma. From among them, a sample of 250 soldiers was selected using the multi-stage sampling method and Morgan Table. Considering the research method and native/nonnative criterion, the sample was divided into two groups, and they answered the Distress Tolerance Scale, the Polotzin and Elison's Spiritual Well-Being Questionnaire and the Robbins’ Conflict Management Questionnaire. The collected data were analyzed using multivariate analysis of variance (MANOVA).

    Results

    The results indicated a significant difference between the two groups in distress tolerance (F=105.224, p<0.001), but they were not different in spiritual well-being. It was further revealed that, in conflict management, the difference between the two groups was meaningful in compromise style (F=75.62, p<0.001), but in the other two methods (competition and avoidance) no difference was observed.

    Conclusion

    Considering the results, we can conclude that native soldiers have higher distress tolerance ability than nonnative ones, and they utilize compromise as an efficient conflict management method.

    Keywords: distress tolerance, spiritual health, conflict management, soldiers}
  • محمد مهدی بابایی منقاری*، رضا پورحسین، شهربانو قنبری
    زمینه و هدف
    هدف این پژوهش بررسی رابطه بین بازدهی های رهبری و راهبردهای مدیریت تعارض بر خلاقیت کارکنان بیمارستان امام رضا شهرستان آمل بود.

    روش پژوهش: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. از نظر هدف، این پژوهش به صورت طرح کاربردی است. جامعه آماری شامل 622 نفر از کارکنان بیمارستان بود. از بین جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 225  نفر از کارکنان به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید. ابزار پژوهش پرسشنامه خلاقیت عابدی، پرسشنامه راهبردهای مدیریت تعارض رابینز و پرسشنامه بازدهی های رهبری چندگانه باس و آولیو بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه به روش همزمان با استفاده از نرم افزار SPSS21 تحلیل شد.

    یافته ها
    بین مولفه های مدیریت تعارض با خلاقیت کارکنان رابطه وجود دارد. بین بازدهی های رهبری با خلاقیت کارکنان رابطه وجود دارد. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که همکاری، اجتناب، رضایتمندی، کوشش مضاعف و اثربخشی خلاقیت کارکنان را پیش بینی می کنند.

    نتیجه گیری
    میزان بازدهی های رهبری و مدیریت تعارض کارکنان می تواند بر خلاقیت تاثیر داشته باشد
    کلید واژگان: بازدهی های رهبری, مدیریت تعارض, خلاقیت, کارکنان بیمارستان}
    Mohammad Mehdi Babaei*, Reza Pourhosein, Shahrbanoo Ghanbari
    Background- Materials: The purpose of this study was to investigate the relationship between the efficiency of leadership and conflict management strategies on creativity Imam Reza Hospital staff, the city of Amol.

    Methods
    Descriptive research method of structural equations and the study design is applied. The population consisted of 622 employees of the hospital. The Cochrane formula 225 employees were selected by random sampling. Abedi creativity questionnaire, Robbins' Conflict Management Strategy and Leadership Questionnaire and multiple bus and Olive was used. Datusing Pearson correlation, multiple regression using the same method and SPSS21 were analyzed.

    Results
    There are two components of conflict management and employee creativity. There is a relationship between the efficiency of leadership and employee creativity. Regression analysis showed that the cooperation, avoidance, satisfaction, and effectiveness of employee creativity predict additional effort.

    Conclusion
    The effectiveness of leadership and conflict management personnel could have an impact on creativity.
    Keywords: efficiency leadership, conflict management, creativity, hospital}
  • مرجان رضوی قهفرخی، کاترین فکری*
    هدف از این پژوهش ، تبیین اثر بخشی الگوی چند محوری انتخاب شغل شفیع آبادی بر مدیریت تعارض پرسنل منطقه1عملیاتی انتقال گاز بود . روش پژوهش ، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود . جامعه آماری کلیه پرسنل منطقه یک عملیاتی انتقال گاز بود . از بین بخش های مختلف ابتدا دو بخش انتخاب و پرسشنامه مدیریت تعارض ایزدی و مهراد(1390) اجرا و ازبین کسانی که نمره کمتری در مدیریت تعارض گرفتند از هر بخش 20نفر به تصادف انتخاب و به تصادف یکی در گروه گواه و یکی در گروه آزمایش جایگزین شدند .گروه آزمایش به مدت 7 جلسه 90 دقیقه ای آموزشهایی براساس الگوی چند محوری انتخاب شغل شفیع آبادی دریافت کردند و در این مدت گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند . در پایان پس آزمون اجرا شد و چهل و پنج روز پس از آن آزمون پیگیری اجرا شد داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد الگوی چند محوری انتخاب شغل شفیع آبادی بر مدیریت تعارض تاثیر مثبت پایدار دارد .
    کلید واژگان: الگوی چند محوری انتخاب شغل شفیع آبادی, مدیریت تعارض, پرسنل}
    Katrin Fekri*
    The aim of this study was to determine Effectivness of shafiabady’s multiaxial pattern of vocational choice on employee conflict management zone1. gas transmission. operations research procedure, semi-experimental was akind of pretest-posttest with control group. Estimation population was the entire staff of a gas transmission operations. Among different sectors, the two sectors were selected and conflict management questionnaire ezadi and Mehrdad (2011) carried out and among those, who got low mark on conflict management, from each part 20 people randomly were selected and one in control group and another in experimental group was replaced.Experimental groups received training on shafiabady’s multiaxial pattern of vocational choice for 7 sessions in 90 minutes, and during this time the control group received no intervention. At the end when the test was done, and 45 days after that the followed-up test was done, the conclusions were analyzed by using convariance’s analysis. The results showed that the shafiabady’s multiaxial pattern of vocational choice had lasting positive impact on conflict management .
    Keywords: shafiabady's multiaxial pattern of vocational choice, conflict management, personnel}
  • مرضیه ملکی ها*، ایران باغبان، مریم فاتحی زاده، عذرا اعتمادی
    در سالهای اخیر پژوهش های زیادی برای مطالعه تعارض کار-خانواده، خانواده-کار، پیشایندها، پیامدها و تاثیر این تعارضات بر افراد جامعه و سازمانها انجام شده است. اما تعداد کمی از پژوهش ها به بررسی تاثیر مدیریت تعارض کار-خانواده و خانواده-کار بر زندگی شغلی و خانوادگی افراد پرداخته است. لذا این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش مدیریت تعارض کار-خانواده بر رضایت شغلی زنان شاغل دانشگاه اصفهان صورت گرفته است. این پژوهش از نوع نیمهتجربی همراه با گروه آزمایش و کنترل است. نمونه پژوهش شامل 62 نفر از زنان شاغل دانشگاه اصفهان بودند. این نمونه به طور تصادفی در گروه آزمایش (31 نفر) و گروه کنترل (31 نفر) تقسیم شد. در ابتدای پژوهش تعارض کار-خانواده، خانواده-کار و میزان رضایت شغلی در بین دو گروه آزمایش و کنترل مورد سنجش قرار گرفت. داده ها با استفاده از پرسشنامه تعارض کار- خانواده نت مایر، رضایت شغلی اسمیت جمعآوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss-15 تحلیل شد. در گروه آزمایش به مدت 6 جلسه برنامه آموزش مدیریت تعارض اجرا گردید و مجددا میزان تعارض کار-خانواده، خانواده-کار و میزان رضایت شغلی در بین دو گروه آزمایش و کنترل مورد سنجش قرار گرفت. نتایج تفاوت معناداری را بین گروه در زمینه تعارض کار- خانواده، خانواده-کار و میزان رضایت شغلی نشان داد. بنابراین، نتایج نشان داد که برنامه آموزشی مدیریت تعارض در افزایش رضایت شغلی موثر بوده است (01/ 0< P).
    کلید واژگان: تعارض کار, خانواده, رضایت شغلی, مدیریت تعارض, تعارض نقش, های چندگانه}
    M. Malekiha*I., Baghbanm., Fatehizade, O. Eetemadi
    In recent years many research have been done for study work-family conflict ,family-workconflict ,antecedents and outcomes and effect of conflict on member' s society and organizations .But a little research have been done for study effect of work-family , family –work conflict management on work and family life.Thus the aim of this research is survey effect of work-family conflict,family-work conflict management training on job satisfaction in Isfahan worker females. This research is quasiexperimental design with experiment and control group. The sample research consists of 62 worker females from Isfahan University that selected randomly and has been randomized between experiment (with 31 members)and control group (with 31 members).At start of research, work-family conflict, and family –work conflict and job satisfaction between experiment and control group had been examined.Data collected with work-family conflict Netmire scale and Smith job-satisfaction inventory. For 6 meeting, work-family and familywork conflict management training program between experiment groups have been done and in the end of training program for again work-family conflict, family –work conflict and job satisfaction have been examined.Result showed that there is meaningful difference between two groups in workfamily conflict, family-work conflict and job satisfaction. There for, work-family conflict, familywork conflict management training program in increasing job-satisfaction and decreasing workfamily conflict and family-work-conflict is effective (P
    Keywords: Work, family conflict, Family, work conflict, Job, satisfaction, Conflict management, Multi role conflict}
  • مرضیه ملکیها، محمدرضا عابدی، ایران باغبان، عباس جوهری، مریم فاتحی زاده
    در سال های گذشته تحقیقات زیادی در خصوص مطالعه ی تعارض کار-خانواده، خانواده-کار، پیشایندها، پیامدها و تاثیر این تعارض بر افراد جامعه و سازمان ها انجام شده است اما تعداد کمی از پژوهش ها به بررسی تاثیر مدیریت تعارض کار-خانواده و خانواده-کار بر زندگی شغلی و خانوادگی افراد پرداخته اند. لذا این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش مدیریت تعارض کار-خانواده بر رضایت زناشویی زنان شاغل دانشگاه اصفهان انجام شد. این پژوهش از نوع آزمایشی همراه با گروه آزمایش و کنترل است. نمونه پژوهش شامل 62 نفر از زنان شاغل دانشگاه اصفهان بودند که بطور تصادفی در گروه آزمایش(31 نفر) و گروه کنترل (31 نفر) جایگزین شدند. در ابتدای پژوهش میزان تعارض کار-خانواده، خانواده-کار و رضایت زناشویی در بین دو گروه آزمایش و کنترل مورد سنجش قرار گرفت. داده ها با استفاده از پرسشنامه تعارض کار-خانواده نت مایر و رضایت زناشویی اینریچ جمع آوری و با استفاده از آمار توصیفی، تحلیل کواریانس و کواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در گروه آزمایش به مدت 7 جلسه برنامه آموزش مدیریت تعارض اجرا گردید و مجددا میزان تعارض کار-خانواده، خانواده-کار و رضایت زناشویی در بین دو گروه آزمایش و کنترل مورد سنجش قرار گرفت. نتایج تفاوت معناداری را بین گروه در زمینه تعارض کار-خانواده، خانواده-کار و میزان رضایت زناشویی نشان داد (01/0< P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که با ارایه مداخلات لازم جهت کمک به کارکنان در تسهیل تعارض کار- خانواده و خانواده- کار می توان از عوارض سوء این تعارض بر زندگی خانوادگی آنها کاست و شاهد افزایش رضایت کارکنان از این بعد زندگی شان بود.
    کلید واژگان: تعارض کار, خانواده, تعارض خانواده, کار, رضایت زناشویی, مدیریت تعارض, تعارض نقش های چندگانه}
  • محسن گل پرور*، زهرا واثقی، زهرا جوادیان، شیدا صادقی، مایده عابذینی

    این پژوهش با هدف بررسی نقش تعدیل کننده سبک های مدیریت تعارض در رابطه بین تعارض با سرپرست و همکاران با رفتار های انحرافی در زنان پرستار به مرحله اجرا درآمد. روش پژوهش همبستگیو جامعه آماری 140 نفر اززنان پرستار در شهر اصفهان بودند که از بین آن ها 100 نفر به شیوه ی دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل، پرسش نامه سبک -های مدیریت تعارض (دی درو وهمکاران، 2001)، پرسشنامه محقق ساخته تعارض با سرپرست و همکاران و پرسشنامه رفتارهای انحرافی (مولکی و همکاران، 2006) بودند. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل گردید. نتایج نشان داد که اعمال زور رابطه تعارض با سرپرست و همکاران را با رفتارهای انحرافی معطوف به سازمان و همکاران تعدیل می کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که وقتیاعمال زور به عنوان یکی از روش های مدیریت تعارض در محیط کار در حد بالایی است، افراد درصورت مواجه شدن با تعارض با سرپرست و همکاران، به رفتارهای انحرافی آشکار و نهان به سویبیمارستان و همکاران روی می آورند.

    کلید واژگان: مدیریت تعارض, تعارض با سرپرست, تعارض با همکاران, رفتارهای انحرافی, زنان پرستار}
  • مختار عارفی، فرشاد محسن زاده
    هدف
    هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ماهیت رابطه ی سبک های دلبستگی و فرآیندهای تعامل زناشویی(صمیمیت جنسی، مدیریت تعارض، ارتباط) و رضایت زناشویی ب است که از فنون معادلات ساختاری بهره می گیرد.
    روش
    این مطالعه از نوع هم بستگی بوده و از میان والدین دانش آموزان مدارس ابتدایی و راهنمایی شهر کرمانشاه تعداد 410نفر (150 مرد،260 زن) به شیوه ی نمونه گیری خوشه ی چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان مقیاس تجربه ی روابط نزدیک، مقیاس سازگاری زناشویی (اسپاینر،1976) و پرسش نامه ی انریچ(اولسن و همکاران، 1987) را تکمیل کردند.
    یافته ها
    نتایج نشان دادند که سبک دل بستگی اجتنابی به طور مستقیم و معنادار بر رضایت زناشویی اثر(منفی) دارد. دو سبک دل بستگی اجتنابی و اضطرابی به واسطه ی فرآیندهای تعامل زناشویی غیرمستقیم بر رضایت زناشویی اثر معنادار دارند. سه فرآیند تعاملی صمیمیت جنسی، مدیریت تعارض و ارتباط به طور مستقیم(مثبت) بر رضایت زناشویی اثر دارند.
    نتیجه گیری
    فرآیندهای صمیمیت جنسی، مدیریت تعارض و ارتباط به عنوان میانجی گر رابطه ی سبک های دل بستگی و رضایت زناشویی عمل می کنند و در مداخلات زناشویی می توانند آماج درمانی، مشاوران خانواده قرار گیرند.
    کلید واژگان: سبک های دلبستگی, صمیمیت جنسی, مدیریت تعارض, ارتباط, رضایت زناشویی}
    Mokhtar Arefi, Farshad Mohsenzadeh
    Purpose
    The purpose of this study was examining the nature of relationship between attachment style and marital interactional processes (sexual intimacy, conflict management, communication) and marital satisfaction by applying structural equation modeling technique.
    Methods
    In this co-relational study, 410 parents of students of elementary and secondary schools in Kermanshah (150 men, 260 women) were selected by multi-stage cluster sampling method. They completed following instruments: close relationships scale, dyadic adjustment scale (spianer, 1976) and ENRICH Inventory (Olsen et al, 1987).
    Findings
    Avoidant attachment style has significant direct negative effect on marital satisfaction. Both avoidant and anxious styles have significant indirect effects on marital satisfaction through impacting marital interaction processes. Interactional processes (sexual intimacy, conflict management, communication) have direct positive effect on marital satisfaction.
    Conclusions
    Marriage interactional processes (sexual intimacy, communication and conflict management) mediated the relationship between attachment style and marital satisfaction and can be targeted by therapeutic interventions of family counselors
    Keywords: Attachment styles, sexual intimacy, conflict management, Communication, marital satisfaction}
  • محسن گل پرور، زهرا واثقی، محمدرضا مصاحبی
    هدف
    هدف این پژوهش با هدف بررسی نقش تعارض با سرپرست و همکاران و سبک های مدیریت تعارض در پیوند بین استرس و فرسودگی با رفتارهای انحرافی به مرحله اجرا درآمد.
    روش
    جامعه آماری پژوهش را کارکنان مرد یک کارخانه کاشی سازی تشکیل داده است. از این جامعه آماری به شیوه ی تصادفی ساده، 283 نفر برای شرکت در این پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های محقق ساخته تعارض با سرپرست و همکاران، پرسشنامه سبک های مدیریت تعارض دی درو و همکاران (2001)، پرسشنامه استرس شغلی اویانگ (2009)، پرسشنامه فرسودگی هیجانی مولکی و همکاران (2006) و پرسشنامه رفتارهای انحرافی بنت و رابینسون (2000) بودند.
    نتایج
    داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش با استفاده از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که: 1) تسلیم شدن و سازش و حل مسئله بعنوان سه سبک مدیریت تعارض، رابطه استرس شغلی و فرسودگی هیجانی را با رفتارهای انحرافی معطوف به سازمان تعدیل می نمایند. 2) تعارض با همکاران، تسلیم شدن، سازش و حل مسئله، اعمال زور و اجتناب نیز رابطه استرس شغلی و فرسودگی هیجانی را با رفتارهای انحرافی معطوف به همکاران تعدیل می نمودند
    کلید واژگان: تعارض بین فردی, مدیریت تعارض, استرس, فرسودگی, رفتارهای انحرافی}
    Mohsen Golparvar, Zahra Vaseghi, Mohammad Reza Mosahebi
    This research was administered with the purpose of investigating the role of conflict with supervisor and coworkers and conflict mamagement styles in relations between stress and exhaustion with deviant behaviors. Research statistical population were the male's employees of a tail making factory. From this statistical population, 283 persons were selected through simple random sampling for participating to research. Research questionnaires consisted of: researcher made of conflict with supervisor and coworkers questionnaires, De Dreu etal (2001) conflict management styles questionnaire, Ouyang's (2009) job stress scale, Mulki etal's (2006) emotional exhaustion questionnaire and Bennett and Robinson's (2000) deviant behaviors. Data which were gathered from research questionnaires were analyzed with the use of hierarchical regression analysis. Results showed that: 1) Yielding, compromising and problem solving as a three conflict management styles, has been moderate the relationship between job stress and emotional exhaustion with deviant behaviors toward organization. 2) Also, conflict with coworkers, yielding, compromising, problem solving, forcing and avoidence has been moderate the relationship between job stress and emotional exhaustion with deviant behaviors toward coworkers.
  • مرضیه ملکیها، ایران باغبان، مریم سادات فاتحی زاده
    یک گروه شامل 62 زن متاهل و شاغل در دانشگاه اصفهان انتخاب وبه طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند و به پرسشنامه های تعارض کار خانواده (نت مه یر، 1996) و باور به خوداثربخشی (سیمون و هنسی، 2005) پاسخ دادند.گروه آزمایشی به مدت 6 جلسه (دو ساعته) طی یک ماه تحت آموزش برنامه مدیریت تعارض بین کار و خانواده قرارگرفت. نتایج تحلیل کوواریانس کاهش معنادار تعارض کار خانواده و افزایش باور به خوداثربخشی را درگروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه نشان دادند و تاثیر آموزش را در حل تعارضها برجسته کردند.
    کلید واژگان: تعارض کار, خانواده, باور به خوداثربخشی, مدیریت تعارض, مدیریت نقشهای چندگانه}
    Marzieh Malekiha, Iran Baghban
    sixty-two married female employees of Isfahan university were randomly assigned to an experimental and a control group. Both groups completed the Work-Family Conflict Questionnaire (Netmaier, 1996) and Belief of Self-Efficacy Questionnaire (Henessy & Saimon, 2005). The experimental group received six sessions of work-family conflict training over one month, each lasting two hours. The control group received none. Covariance analysis results showed a significant reduc- tion in work-family conflict and a rise in belief of self-efficacy in the experimental group, as compared to the control group. Findings emphasized the effectiveness of training in solving conflicts.
  • زهرا حیدری، مصطفی عسکریان، مهدی دوایی
    هدف
    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین جو سازمانی و مدیریت تعارض از دیدگاه دبیران طراحی شده است.
    روش
    جامعه ی آماری شامل کلیه دبیران دبیرستان های دولتی دخترانه شهر تهران بوده،، نمونه ی پژوهش شامل 375 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شده است. برای سنجش متغیرها از پرسشنامه جو سازمانی «هالپین و کرافت» و پرسشنامه مدیریت تعارض «استفان رابینز» استفاده شده است.
    نتایج
    یافته های پژوهش حاکی از آن است که تنها 6 درصد تغییرات برخورد با تعارض به 2 مولفه ی جو سازمانی (روحیه و صمیمیت) مربوط می شود و بقیه (94 درصد) به عوامل دیگر مربوط می شود. همچنین ضریب همبستگی چندگانه بین مولفه های روحیه و صمیمیت از جو سازمانی و مدیریت تعارض معادل 244/0 و معنی دار بوده است. در همبستگی های ساده بین مولفه های مدیریت تعارض با جو سازمانی نیز یافته ها نشان می دهد که بعد روحیه جو سازمانی با شیوه های همکاری و مصالحه در برخورد با تعارض (مستقیم) بین بعد مزاحمت جو سازمانی با شیوه همکاری (معکوس)؛ بین بعد علاقه مندی جو سازمانی و استفاده از شیوه همکاری (مستقیم) و شیوه اجتناب (معکوس)؛ بین بعد صمیمیت جوسازمانی با شیوه های رقابت (رابطه معکوس)، همکاری (رابطه مستقیم)، اجتناب و گذشت (رابطه معکوس)؛ بین بعد ملاحظه گری جوسازمانی با شیوه های همکاری(رابطه معکوس)، اجتناب و گذشت (رابطه مستقیم)؛ بین بعد فاصله گیری جوسازمانی با شیوه های رقابت (رابطه معکوس) و مصالحه (رابطه معکوس)؛ بین بعد نفوذ جوسازمانی با شیوه های همکاری (رابطه مستقیم) و گذشت (رابطه معکوس)؛ بین بعد تاکید بر تولید جوسازمانی با شیوه های رقابت (رابطه معکوس)، همکاری و مصالحه (رابطه مستقیم) رابطه معنی داری مشاهده شده است.
    کلید واژگان: جو سازمانی, مدیریت تعارض, دبیران}
    Zahra Heidari, Mostafa Askarian, Mahdi Davayi
    Aim
    This study evaluates the relationship between organizational climate and conflict management from the teachers’ viewpoints.
    Method
    The statistical population included all the teachers working in public schools of Tehran, out of which 375 female individuals were selected using random multistage cluster sampling.
    Result
    Our findings indicate that only 6 % of the changes concerning conflict management are related to the two factors of organizational climate (morale and intimacy) and 94% are related to the other factors. The multiple correlation coefficients between the components of organizational climate (morale and intimacy) with conflict management equals to 0/244 which is significant. Moreover, there is a significant, positive relationship between two aspects (morale and intimacy) of organizational climate and two method of conflict management (collaborating and compromising) and a significant negative relationship with regard to other variables.
  • محمدتقی زرنوشه فراهانی، علی فتحی آشتیانی، شهرام توفیقی، مهدی حبیبی
    مقدمه
    بیمارستان یکی از مهمترین بخشهای ارائه کننده خدمات بهداشتی درمانی می باشد که نیازمند سیستم مدیریتی قوی و مجرب است. ضعف مدیریت در چنین سیستمی موجب افزایش هزینه ها، هدر رفتن منابع مالی و کاهش بهره برداری بهینه می گردد. لذا تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط سبک های رهبری مدیران و راهبردهای مدیریت تعارض در نظام بهداشتی- درمانی سپاه انجام گرفته است.
    مواد و روش ها
    تحقیق حاضر یک مطالعه توصیفی مقطعی می باشد. نمونه مورد بررسی شامل 48 نفر از مدیران سطوح عالی و میانی بیمارستانهای منتخب است که به صورت سرشماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مقیاس اندازه گیری سبک رهبری و مقیاس اندازه گیری مدیریت تعارض بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس و کرامر استفاده شد.
    نتایج
    نتایج بدست آمده از نظر سبک رهبری نشان داد که 8/20درصد از مدیران مورد مطالعه دارای سبک وظیفه گرا، 7/16درصد دارای سبک مستقل اجتماعی و 5/62 درصد دارای سبک رابطه گرا بودند. از نظر راهبردهای مدیریت تعارض، 2/4درصد از راهبرد عدم مقابله، 50 درصد از راهبرد راه حل جویی و 8/45درصد از راهبرد اعمال کنترل استفاده می کردند. نتایج بدست آمده از بررسی سن و سبک های رهبری نشان دهنده تفاوت معنادار بین سبک رهبری و سن می باشد. در رابطه با سابقه مدیریت و سبک رهبری نیز نتایج نشان دهنده تفاوت معنادار بین آنهاست. همچنین نتایج بدست آمده از بررسی رابطه بین سبک رهبری و راهبرد راه حل جویی بیانگر تفاوت معنادار بین آنهاست.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این تحقیق مشخص نمود که اکثر مدیران با افزایش سن، سابقه و تجربه نسبت به بهره گیری از راهبرد راه حل جویی در مدیریت تعارض و سبک رهبری رابطه گرایی تمایل پیدا می کنند.
    کلید واژگان: سبک رهبری, مدیریت تعارض, خدمات بهداشتی, درمانی}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال