به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « «اس » در نشریات گروه « روانشناسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه ««اس» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • فاطمه اخوان عبیری، محمدرضا شعیری*
    مقدمه

    یکی از ابزارهایی که در روانشناسی، کاربردهای متعدد بالینی و پژوهشی را به خود اختصاص داده است، سیاهه بازنگری شده 90 گویه ای نشانه های بیماری می باشد. استفاده از این ابزار نیازمند وارسی ویژگی های روان سنجی در نمونه های بالینی و غیربالینی است. از طرفی، به دلیل وقت گیر بودن اجرای نسخه اصلی این پرسشنامه، استفاده از نسخ کوتاه این ابزار گسترش یافته است. از جمله نسخه های کوتاه «اس. سی. ال. – 90 - آر.» که مورد عنایت پژوهش های متعددی قرار داشته اند، سیاهه 27 گویه ای نشانه های بیماری «اس. سی. ال. - 27»، سیاهه 25 گویه ای نشانه های بیماری هاپکینز «ایچ. اس. سی. ال. - 25»، پرسشنامه کوتاه نشانه های بیماری «بی. اس. آی. - 18»، سیاهه 14 گویه ای نشانه های بیماری «اس. سی. ال. - 14»، سیاهه 10 گویه ای نشانه های بیماری هاپکینز «ایچ. اس. سی. ال. - 10»، سیاهه 9 گویه ای نشانه های بیماری «اس. سی. ال. - 9» و سیاهه 6 گویه ای نشانه های بیماری «اس. سی. ال. - 6» هستند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، تعیین ویژگی های روان سنجی نسخه های کوتاه یادشده از  «اس. سی. ال. – 90 - آر.»  در یک نمونه غیربالینی ایرانی بوده است.

    روش

    در راستای دستیابی به هدف اشاره شده، پس از آماده سازی نسخه فارسی سیاهه بازنگری شده 90 گویه ای نشانه های بیماری، این سیاهه روی 513  نفر از دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد (و دکتری حرفه ای) دانشگاه شاهد اجرا شد. نمونه ای به حجم 44 نفر از دانشجویان دانشگاه شاهد جهت محاسبه ضریب بازآزمایی نسخه های کوتاه «اس. سی. ال. – 90 - آر.»، انتخاب و آزمون با رعایت فاصله زمانی دو هفته برای بار دوم در بین این نمونه، اجرا گردید. بررسی روایی همگرای ابزارهای یادشده، با استفاده از پرسشنامه های زیر صورت پذیرفت: مقیاس 21 گویه ای افسردگی، اضطراب و استرس، پرسشنامه اضطراب بک، پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه 28 گویه ای سلامت عمومی، پرسشنامه 7 سوالی اضطراب فراگیر، مقیاس عاطفه مثبت و منفی، پرسشنامه سوگیری مذهبی شعیری، مقیاس ترس از ارزیابی منفی، مقیاس عزت نفس روزنبرگ، پرسشنامه کوتاه اضطراب سلامت. وارسی روایی سازه نسخه های کوتاه «اس. سی. ال.»، با بهره گیری از روش تحلیل عاملی تاییدی و با استفاده از نرم افزارهای «اس. پی. اس. اس. - 23» و «ای. ام. ا. اس. - 18» انجام شد. 

    نتایج

    نتایج حاصل از تحلیل آماری داده ها، مقادیر قابل قبول و معناداری از روایی ابعاد مربوط به هریک از نسخه های کوتاه سیاهه«اس. سی. ال. – 90 - آر.»  را در نمونه های غیربالینی نشان داد. اعتبار ابعاد نسخه های مختلف «اس. سی. ال.» با استفاده از روش آلفای کرونباخ بین 0.84 برای نسخه «اس. سی. ال. - 9»  و 0.92 برای نسخه «ایچ. اس. سی. ال. - 25»، و با استفاده از روش بازآزمایی بین 0.81 برای نسخه های «بی. اس. آی. - 18» و « اس. سی. ال. - 6» و 0.84 برای نسخه های «ایچ. اس. سی. ال. - 25» و «ایچ. اس. سی. ال. - 10»،  به دست آمد. هم چنین ساختارهای عاملی استاندارد هریک از آن ها در نمونه های غیربالینی ایرانی از طریق تحلیل عاملی تاییدی با ریشه میانگین مربعات خطای برآورد «آر. ام. اس. ای. ای.» بین 0.036 برای نسخه « اس. سی. ال. - 9» و 0.055 برای نسخه « اس. سی. ال. - 14»، تایید گردید.

    بحث و نتیجه گیری

    بر اساس یافته های پژوهش، می توان در پژوهش های روانشناختی و تلاش های بالینی از نسخه های کوتاه این سیاهه استفاده نمود. هرچند نتایج کنونی، جدید و قابل توجه اند، اما برای تکمیل آن ها، وارسی ویژگی های روان سنجی در نمونه بالینی نیز ضروری است.

    کلید واژگان: روایی, اعتبار, تحلیل عاملی, «اس, سی, ال, -90- آر, », نشانه‌های بیماری}
    Fatemeh Akhavan Abiri, MohammadReza Shairi*
    Introduction

    SCL-90-R is one of the psychological instruments occupied for numerous clinical and research applications. Using this instrument needs to investigate psychometric properties in clinical and non-clinical samples. On the other hand, using short versions of SCL-90-R has been developed because of time consuming to fulfill the original version. Among the short forms of SCL-90-R attended by numerous reseach include SCL-27, HSCL-25, BSI-18, SCL-14, HSCL-10, SCL-9 and SCL-6. So, the goal of this research has been determining the psychometric properties of the mentioned short forms of SCL-90-R in a non-clinical sample in Iran.

    Method

    To achieve this aim, the comparison between some common Persian translations of SCL-90-R and the original version was conducted. Then, the final translated version of ScL-90-R was ready. Then SCL-90-R was conducted on a sample of 513 bachelor, master and M.D. students of Shahed University. In order to calculate the coefficient of retesting the inventory, a sample of 44 students selected randomly and the inventory was conducted in accordance with the period of two weeks for the second time among them. To check convergent validity of the checklist, the following questionnaires were used: DASS-21, BAI, BDI-II, GHQ-28, GAD-7, PANAS, religious orientation questionnaire (Shams), BFNE, RSES and SHAI-18. To investigate the construct validity of the BSI-18, the exploratory factor analysis was used.

    Results

    The results of the data analysis indicated acceptable and significant values of validity and reliability of dimensions of SCL short forms in non-clinical samples. The reliability of different versions of SCL was obtaind between 0.84 for SCL-9 ans 0.92 for HSCL-25according to internal consistency method, and between 0.81 for both BSI-18 and SCL-6, and 0.84 for both HSCL-25 and HSCL-10 according to retest method. Facorial structures were also confirmed in non-clinical samples according to confirmatory factor analysis with RMSEA between 0.036 for SCL-9 and 0.055 for SCL-14. Discussion and

    Conclusion

    Based on the research findings, the SCL short versions could be used in psychological research and clinical efforts. However, the current results are novel and notable, but it is essential to examine psychometric properties in clinical samples.

    Keywords: Validity, Reliability, Factor Analysis, SCL, Psychological Symptom}
  • فاطمه اخوان عبیری، محمدرضا شعیری*
    مقدمه

    یکی از ابزارهایی که در روانشناسی، کاربردهای متعدد بالینی و پژوهشی را به خود اختصاص داده است، سیاهه بازنگری شده 90گویه ای نشانه های بیماری می باشد. استفاده از این ابزار نیازمند وارسی ویژگی های روانسنجی در نمونه های بالینی و غیربالینی است. از طرفی، به دلیل وقت گیر بودن اجرای نسخه اصلی آن، استفاده از نسخ کوتاه این ابزار گسترش یافته است. یکی از این نسخه ها، پرسشنامه کوتاه نشانه های بیماری می باشد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، تعیین ویژگی های روانسنجی «اس. سی. ال.-90-آر.» و پرسشنامه کوتاه نشانه های بیماری «بی. اس. آی.- 53» در یک نمونه غیربالینی ایرانی بوده است.

    روش

    برای دستیابی به هدف مورد اشاره، ابتدا مقایسه چند نمونه از نسخه های فارسی رایج با نسخه زبان اصلی و مقایسه ترجمه ها با آن انجام شد. سپس، نسخه ترجمه شده «اس. سی. ال.-90-آر.» آماده گردید. آن گاه، «اس. سی. ال.-90-آر.»، در نمونه ای متشکل از 513 دانشجوی کارشناسی و کارشناسی ارشد (و دکتری حرفه ای) دانشگاه شاهد اجرا شد. به منظور محاسبه ضریب بازآزمایی دو ابزار، نمونه ای به حجم 44 نفر از دانشجویان دانشگاه شاهد انتخاب شدند و ابزارها با رعایت فاصله زمانی دو هفته برای بار دوم در بین این 44 نفر اجرا گردید. به منظور بررسی روایی همگرای این ابزارها، از پرسشنامه های زیر استفاده شد: مقیاس 21 گویه ای افسردگی، اضطراب و استرس، پرسشنامه اضطراب بک، پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه 28 گویه ای سلامت عمومی، پرسشنامه 7 سوالی اضطراب فراگیر، مقیاس عاطفه مثبت و منفی، پرسشنامه سوگیری مذهبی شعیری، مقیاس ترس از ارزیابی منفی، مقیاس عزت نفس روزنبرگ، پرسشنامه کوتاه اضطراب سلامت. وارسی روایی سازه «اس. سی. ال.-90-آر.» و «بی. اس. آی.-53»، از روش تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد.

    نتایج

    نتایج حاصل از تحلیل آماری داده ها، مقادیر قابل قبول و معناداری از روایی و اعتبار ابعاد نه و ده گانه «اس. سی. ال.-90-آر.» و «بی. اس. آی.-53» را در نمونه های غیربالینی نشان داد. هم چنین هر دو ساختار نه و ده عاملی «اس. سی. ال.-90-آر.» و «بی. اس. آی.-53» در نمونه های غیربالینی ایرانی از طریق تحلیل عاملی تاییدی، تایید شد.

    بحث و نتیجه گیری

    بر اساس یافته های پژوهش، می توان در پژوهش های روانشناختی و تلاش های بالینی از «اس. سی. ال.-90-آر.» و نسخه کوتاه آن، «بی. اس. آی.-53» استفاده نمود. هرچند نتایج کنونی، جدید و قابل توجه اند، اما برای تکمیل آن ها، وارسی ویژگی های روانسنجی در نمونه بالینی نیز ضروری است.

    کلید واژگان: روایی, اعتبار, تحلیل عاملی, اس, سی, ال, -90-آر, _ بی, اس, آی, -53, سیاهه نشانه های بیماری}
    Fatemeh Akhavan Abiri, MohammadReza Shairi*
    Introduction

    One of the psychological instruments occupied for numerous clinical and research applications is SCL-90-R. Using this instrument needs to investigate psychometric properties in clinical and non-clinical samples. On the other hand, using short versions of SCL-90-R has been developed because of time consuming to fulfill the original version. One of these short versions is BSI-53. So, the aim of this research has been determining the psychometric properties of the SCL-90-R and BSI-53 in a non-clinical sample in Iran.

    Method

    To achieve this aim, the comparison between some common Persian translations of SCL-90-R and the original version was conducted. Afterwards, the final translated version of ScL-90-R got ready. Then SCL-90-R was conducted on a sample of 513 bachelor, master and M.D. students of Shahed University. In order to calculate the coefficient of retesting the both tools, a sample of 44 students selected randomly and the tools were conducted in accordance with the period of two weeks for the second time. To check convergent validity of the tools, the following questionnaires were used: DASS-21, BAI, BDI-II, GHQ-28, GAD-7, PANAS, religious orientation questionnaire (Shams), BFNE, RSES and SHAI-18. To investigate the construct validity of the SCL-90-R and BSI-53, the confirmatory factor analysis was used.

    Results

    The results of the data analysis indicated acceptable and significant values of validity and reliability for both 9 and 10 dimensions of SCL-90-R and BSI-53 in non-clinical samples. Both 9 and 10 factor Structure of both SCL-90-R and BSI-53 were also confirmed through CFA on non-clinical samples. Discussion and

    Conclusion

    Based on the research findings, the SCL-90-R and its short version BSI-53 can be used in psychological research and clinical efforts. Altough the current results are novel and notable, it is essential to examine psychometric properties in clinical samples.

    Keywords: Validity, reliability, factor analysis, SCL-90-R, BSI-53, symptom checklist}
  • طاهره محرابیان*، فاتح رحمانی، آزاد همتی
    مقدمه

    بی خوابی از شایع ترین اختلال های خواب و درمانگری شناختی رفتاری از جمله روش های درمانی موثر برای آن است. صفات شخصیت، علاوه بر اینکه یک عامل احتمالی آماده ساز و تداوم بخش بی خوابی است می تواند پیش بینی کننده پیامدهای مداخلات درمانی برای این اختلال باشد. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی گر صفات شخصیتی پیشنهادی (دی. اس. ام. - 5) در تاثیر درمانگری شناختی رفتاری بر علایم بی خوابی دانشجویان دانشگاه کردستان بود.

    روش

    34 نفر از دانشجویان مبتلا به بی خوابی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، در دو گروه 17 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند و با پرسشنامه ی شدت بی خوابی و پرسشنامه ی شخصیت برای  (دی. اس. ام. - 5) مورد ارزیابی قرار گرفتند. طرح پژوهشی، از نوع آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون بود. داده ها با آزمون های آماری توصیفی و تحلیل کواریانس تک متغیره و با استفاده از نسخه 22 نرم افزار (اس. پی. اس. اس.) تجزیه و تحلیل شدند.

    نتایج

    نتایج پژوهش بیانگر کاهش معنادار در نمرات آزمون های شدت بی خوابی در گروه آزمایش، نسبت به شرکت کنندگان گروه کنترل بود که این نشان دهنده ی اثربخشی درمان بود. علاوه بر این، نتایج نشان داد که نمرات بالا در تمام صفات شخصیتی پیشنهادی (دی. اس. ام. - 5) ارتباط معناداری با کاهش اثرات درمانی داشتند. از آن میان، نقش صفات عجیب و غریب بودن، خودبزرگ بینی، توجه طلبی، فقدان احساس لذت، اجتناب از صمیمی شدن، حواس پرتی، تحریک پذیری و بی ثباتی هیجانی بیش از سایر صفات بود.

    بحث و نتیجه گیری

     صفات شخصیتی مرضی قادر هستند شرایط درمانی بیماران را پیچیده تر و اثربخشی درمانی شناختی رفتاری را کاهش دهند. بنابراین، لازم است که پیش از آغاز مداخلات درمانی مورد ارزیابی قرار گیرند و در صورت امکان، خود آنها در کانون درمان قرار گیرند.

    کلید واژگان: درمانگری شناختی رفتاری, بی خوابی, صفات شخصیتی پیشنهادی (دی, اس, ام, - 5)}
    Tahereh Mehrabian*, Fateh Rahmani, Azad Hemmati
    Introduction

    Insomnia is the most common sleep disorders and cognitive-behavioral therapy is an effective treatment of it. Personality traits, in addition to have a preparing and maintaining role in insomnia, can predict the outcomes of therapeutic interventions for it. The aim of this study was to the determination of the mediating role of  the presented personality  traits of  DSM-5 in the effectiveness of cognitive behavioral therapy on insomnia disorder in students of the University of Kurdistan.

    Methods

    34 students with insomnia were selected by convenience sampling, 17-person experimental and control groups, with Insomnia Severity Index and Personality Inventory for DSM-5 were assessed. The research design was experimental with pre-test and post-test. Data with descriptive statistical tests and univariate covariance analysis using SPSS software version 22 were analyzed.

    Results

    The results indicate a significant  reduction  in insomnia severity scores in the experimental group, compared  to the control group participants have indicated that this the effectiveness of the treatment. The results showed that the high scored traits were significantly associated with therapeutic effects. Among them, the most hindering traits was eccentricity, attention seeking, anhedonia, intimacy avoidance, distractibility, impulsivity and emotional instability was more than other traits.

    Conclusion

    Pathological personality traits are able to reduce the effects of cognitive behavioral therapy. Therefore, it  is necessary to be considered before the treatment and, if it is possible, to be treated.

    Keywords: Cognitive Behavior Therapy, Insomnia, Presented Personality Traits Of DSM-5}
  • سهیلا رحمانی*، مریم زینالی، مریم آقایی، صدیقه گزل، نفیسه دورودیان
    مقدمه
    پژوهش حاضر اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و یوگای هوشیارانه به شیوه گروهی بر شدت خستگی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام. اس. را بررسی می کند.
    روش
    در یک پژوهش نیمه آزمایشی 24 بیمار مبتلا به بیماری ام. اس. که دارای ملاک های ورد بودند، با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه آزمایش (12نفر) و گروه کنترل (12نفر) گماشته شدند. پرسشنامه های کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام. اس. و پرسشنامه شدت خستگی توسط شرکت کنندگان، در سه مرحله پیش، پس از درمان و پیگیری (2 ماه) تکمیل شد. گروه آزمایش، طی 8 جلسه 2.5 ساعتی تحت شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و یوگای هوشیارانه به صورت گروهی قرار گرفتند. گروه کنترل در طول این مدت هیچ درمانی دریافت نکردند. داده ها با استفاده از مدل آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره تحلیل شدند.
    نتایج
    یافته های پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات برخی از زیر مقیاس های کیفیت زندگی نقش شامل عملکرد جسمی، وضعیت جسمی و روانی، انرژی، بهزیستی روانی، تهدیدات سلامتی، درک از سلامتی، رضایت از عملکرد جنسی، کیفیت زندگی و شدت خستگی گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری مشاهده شده است. به جز مولفه ایفای نقش که تفاوت معناداری دیده نشده است (P<0.05).
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج نشان داد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و یوگای هوشیارانه به صورت گروهی بر کاهش شدت خستگی و بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام. اس. موثر می باشد.
    کلید واژگان: ام, اس, _ شناخت درمانی مبتنی برذهن آگاهی, کیفیت زندگی, شدت خستگی, یوگای هشیارانه}
    Soheila Rahmani*, Maryam Zeinali, Maryam Aghaei, Sadigheh Gazal, Nafiseh Drodian
    Objective
    Multiple sclerosis (MS) is the most common chronic disease of the central nervous system. Its chronic nature, no cure and onset at a young age can have a devastating effect on quality of life and fatigue .This research is The effect of group mindfulness- based stress reduction program and conscious yoga on the quality of life and fatigue in patients with multiple Sclerosis .
    Methods
    A quasi-experimental study with experimental and control groups, respectively. The sampling method initially public call between members of the MS Society in Tehran were held and 24 patients with a diagnosis of MS and having the criteria for inclusion of the applicants were randomly assigned to the experimental group (n = 12) and control group ( n = 12) were assigned. MS patients' quality of life questionnaires (MSQOL-54) and the Fatigue Severity Scale (FSS), the participants before and after treatment was completed. The experimental group in 8 sessions of mindfulness-based stress reduction program 2 hours under treatment and yoga sober for groups. Data were analyzed using covariance single variable.
    Results
    The results showed that the mean scores of some subscales of the quality of life including physical functioning, role in relation to physical and mental energy, mental well-being, health threats, perceived health, satisfaction with sexual function, quality of life and fatigue test and control groups was significant difference (P <0/05).Therefore, using this method of protection, can be used as an effective method to improve the quality of life and fatigue resulting from multiple sclerosis and enabling them to be used.
    Keywords: Multiple Sclerosis, fatigue, quality of life, mindfulness-based stress reduction program}
  • محمدعلی بشارت، راشل اسحق گلپاشین، هادی فرهمند *، فاطمه ابراهیمی
    پژوهش های پیشین سبک های دلبستگی، سبک های دفاعی و ایستادگی را در بیماران جسمی بررسی کرده اند. مساله اصلی پژوهش حاضر بررسی این متغیرها در بیماران مبتلا به چندین اسکلروز (ام. اس.) است. هدف پژوهش حاضر مقایسه سبک های دلبستگی، سبک های دفاعی و ایستادگی در بیماران مبتلا به چندین اسکلروز (ام. اس.) و افراد سالم بود. در یک پژوهش توصیفی و علی- مقایسه ای، از 100 نفر بیمار مبتلا به ام اس (52 مرد و 48 زن) و 100 نفر از افراد سالم (52 مرد و 48 زن) که به صورت در دسترس انتخاب شدند، خواسته شد پرسشنامه های مقیاس دلبستگی بزرگسال (AAI: هازن و شیور، 1987)، پرسشنامه سبک‏های دفاعی(DSQ: اندروز و همکاران، 1993) و مقیاس تاب آوری کانر- دیویدسون (CD-RISC: کانر و دیویسون، 2003) را کامل کنند. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیره مورد تحلیل قرار گرفت. بین دو گروه تفاوت معناداری از لحاظ سبک های دلبستگی، سبک های دفاعی و ایستادگی وجود داشت (001/0 (P=. بدین معنا که بیماران مبتلا به چندین اسکلروز سبک دلبستگی ناایمن و سبک دفاعی ناپخته بیشتر و ایستادگی کمتری را نسبت به افراد سالم نشان دادند.
    کلید واژگان: دلبستگی, سبک دفاعی, ایستادگی, چندین اسکلروز (ام, اس, )}
    M.A. Besharat, R.Eshagh Goolpashein, H. Farahmand *, F. Ebrahimi
    In previous researches, attachment style, defense style and resiliency have been studied in patients with physical illness. The main problem of the present study is investigation these variables in multiple-sclerosis patients. The purpose of the present study was to compare attachment styles, defense styles, and resiliency between patients with M.S and healthy subjects. In a descriptive and causal- comparative research, one hundred patient with M.S (52 Man, 48 Woman) and one hundred healthy peoples (52 Man, 48 Woman) that selected conveniently, were asked to complete the Adult Attachment Inventory (AAI: Hazan & Shaver, 1987), the Defense Style Questionnaire (DSQ: Andrews, et al, 1993) and the Connor-Davidson Resilience Scale (CD-RISC: Connor & Davidson, 2003). The collected data has been analyzed by Multivariate analysis of variance. The results showed that the study groups were significantly different in attachment styles, defense style and resiliency. That is, MS patients showed more insecure attachment style and immature defense style and less resiliency than healthy subjects.
    Keywords: attachment, defense style, resiliency, multiple sclerosis}
  • الهه عابدینی*، بهرامعلی قنبری هاشم آبادی، جعفر طالبیان شریف
    مقدمه
    ام.اس از شایعترین بیماری های مزمن سیستم عصبی مرکزی است. این بیماری باعث ایجاد اختلالات روانی متعددی در بیماران می گردد که درمیان آن ها افسردگی از شیوع بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید بر امید و افسردگی زنان مبتلا به ام.اس انجام شد.
    روش
    این پژوهش یک مطالعه ی شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و ملاک داشتن حداقل نمره 14 در پرسشنامه افسردگی بک- ویرایش دوم، تعداد 24 بیمار از بین جامعه ی آماری شامل زنان مبتلا به ام.اس که عضو انجمن حمایت از بیماران ام.اس شهر زاهدان بودند، انتخاب شده و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه افسردگی بک- ویرایش دوم و مقیاس امید اشنایدر بود. داده های پژوهش با نرم افزار آماری SPSS 16 و با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید به طور معناداری (001/0P<) موجب افزایش امید و کاهش افسردگی زنان مبتلا به ام.اس در مقایسه با گروه کنترل شده است.
    نتیجه گیری
    گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید در افزایش امید و کاهش افسردگی زنان مبتلا به ام.اس موثر است. بنابراین می توان آن را به عنوان یک روش مداخله ای مفید برای بهبود نشانگان افسردگی در بیماران مبتلا به ام.اس به کار برد.
    کلید واژگان: گروه درمانی, امید, افسردگی, ام, اس}
    E. Abedini*, B.A. Ghanbari, Hashem, Abadi, J. Talebian, Sharif
    Introduction
    Multiple Sclerosis (M.S) is one of the most common chronic diseases of central nervous system. The disease may cause numerous psychological maladjustment in patients that depression has high prevalence among them. This study was conducted to investigate effectiveness of group therapy based on hope approach on hope and depression in women with Multiple Sclerosis.
    Method
    This research is quasi-experimental study with pretest- posttest design and control group. 24 patients were selected among statistical population included women with M.S in Zahedanʼs M.S Society by using convenience sampling method and criterion of minimum score of 14 in Beck Depression Inventory-II and sample were divided into two groups as experimental and control groups. Group therapy based on hope approach was performed in the experimental group. The instruments were Beck Depression Inventory-II (BDI-II) and Snyder's Hope Scale. Data were analyzed by using analysis of covariance (ANCOVA) and SPSS 16 software.
    Results
    Group therapy based on hope approach promoted hope and reduced depression in women with Multiple Sclerosis in comparison to the control group significantly (P
    Conclusion
    Group therapy based on hope approach is effective in promotion of hope and reducing of depression in women with M.S. So it can be applied as useful method of intervention for improving depression symptoms in patients with Multiple Sclerosis.
    Keywords: Group therapy, Hope, Depression, Multiple Sclerosis (M.S)}
  • خسرو رمضانی *، فاطمه احتشامی
    این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی واقعیت درمانی گروهی بر افزایش تاب آوری بیماران
    ام. اس. شهر اصفهان به مرحله اجرا درآمده است. این پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. به منظور دسترسی به هدف فوق از بین کلیه بیماران مبتلا به ام. اس. که در سال 93-92 عضو انجمن ام. اس. شهر اصفهان بودند، 30 نفر که نمره آن ها در پرسشنامه تاب آوری کونر و دیویدسون کمتر از 60 بودند، برای انجام تحقیق انتخاب شدند، که به صورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. برنامه واقعیت درمانی در 8 جلسه 90 دقیقه ای روی گروه آزمایشی انجام شد. روایی پرسشنامه با استفاده از همسانی درونی 1 می باشد و مورد تایید قرار گرفت. پژوهش در دو گروه آزمایشی و کنترل با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس و تی تست مستقل بر روی تفاضل پس آزمون ها مورد تحلیل قرار گرفت. نتیجه حاصل نشان داد که آموزش واقعیت درمانی گروهی بر افزایش تاب آوری تاثیر معناداری دارد. هم چنین آموزش واقعیت درمانی گروهی بر میزان شایستگی، اعتماد به غرایز فردی، تحمل عواطف منفی و استحکام شخصی تاثیر معناداری دارد. آموزش واقعیت درمانی گروهی می تواند منجر به افزایش تاب آوری شود.
    کلید واژگان: واقعیت درمانی گروهی, تاب آوری, بیماران ام, اس}
    K. Ramezani *, F. Ehteshami
    The aim of this research was to study the effectiveness of group reality therapy on increasing resiliency in MS Patients of Isfahan. This study was quasi experimental designed with pretest, and posttest and, control group. Of all MS patients in the year 92-93 member of Isfahan, 30 persons, who scored less than 60 in the questionnaire of Kanr and Davidson were selected for this research. Randomly, 15 people in the group were chosen for the experiment and 15 were in the control group. Reality therapy program was carried out in a 90 minute meeting in 8 sessions. Validity questionnaire 0.64 internal consistency and stability with Cranach’s 0.83 is confirmed. The findings of this study in both test and control with the use of statistical methodology ANCOVA and independent t-test on the post test difference were analyzed. The result showed that reality training group therapy on increasing sway- collection of significant impact. As well as training group therapy reality on the amount of competence, confidence in the individual instincts, negative emotions and personal stiffness is of significant impact. Teaching group reality therapy enhances resilience.
    Keywords: reality therapy group, resilience, M.S. patients}
  • هما رضایی
    هدف
    این پژوهش با هدف مقایسه کاهش میزان افسردگی بیماران مالتیپل اسکلروزیس[1] (ام. اس) به دو شیوه ی معنادرمانی و درمان عقلانی- عاطفی- رفتاری انجام شد.
    روش
    برای آزمون اثربخشی این دو شیوه در کاهش میزان افسردگی، سه گروه دوازده نفری از بیماران ام. اس. در مرکز جامع سینا برگزیده شدند و به شیوه ی تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند. گروه های آزمایش در نشست های گروهی عقلانی- عاطفی- رفتاری و معنادرمانی شرکت کردند و گروه گواه از فرایند درمان دور نگه داشته شد. سنجش میزان افسردگی به وسیله پرسشنامه افسردگی بک، سه بار(پیش آزمون، پس آزمون، و آزمون پیگیری) انجام شد. برای تحلیل داده های گردآوری شده از تحلیل واریانس یک راهه برای نمره های افتراقی و آزمون شفه بهره گرفته شد.
    نتایج
    برایند این پژوهش گویای سودمندی هر دو شیوه در کاهش افسردگی بیماران و ماندگاری این نتیجه پس از سه ماه بود. افزون بر آن که معنادرمانی در کاهش افسردگی سودمندتر از درمان عقلانی-عاطفی-رفتاری بوده است. بر این اساس پیشنهاد می شود برای درمان افسردگی بیماران ام. اس. از هر دو روش به ویژه روش معنادرمانی گروهی بهره گرفته شود.
    کلید واژگان: افسردگی, بیماری مالتیپل اسکلروزیس (ام, اس), درمان عقلانی, عاطفی, رفتاری به شیوه ی گروهی, معنا درمانی گروهی}
    Homa Rezaei
    Objective
    The present study aims to compare the decrease of depression level resulted by two different treatments of logo therapy and REBT applied on MS patients.
    Method
    Three groups of subjects, each consisting of 12 people, were selected from among MS patients at Sina Clinic. They were randomly assigned into two experimental groups and one control group. The experimental groups received REBT group sessions, and no psychotherapy was given to the control group. The data was collected using Beck Depression Inventory which was performed three times (including pretest, posttest, and follow-up stages). The data was then analyzed using one-way ANOVA and Scheffe Test.
    Results
    The results proved the effectiveness of both methods in reducing the level of depression in MS patients as well as its durability for three months. Moreover, logo therapy was more helpful in decreasing depression that REBT. Therefore, both methods, especially group logo therapy, are recommended to apply for treating MS patients.
  • طیبه زندی پور
    هدف از این پژوهش مشخص کردن ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی بیماریMS به منظور جلب توجه به استفاده از مداخلات تیمی بین رشته ای و درمان کل نگر است، زیرا این بیماری مشکلات جسمی، روانی، شغلی، اجتماعی، اقتصادی،... متعددی را برای شخص ایجاد کرده و کیفیت زندگی او را مختل می کند. این پژوهش توصیفی به صورت کشوری و در میان نمونه ای 1000 نفری ازجامعه10000 نفری بیماران مراجعه کننده به انجمن های ام اس ایران انجام شد، نتایج آن موید یافته های پژوهش های پیشین درباره ا بتلاء بیشتر زنان نسبت به مردان و فراوانی نوع عود- بهبود نسبت به سایر انواع این بیماری بود. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی بیماران ام اس (1997، MSQLI) بیان کننده این است که مردان افسردگی بیشتر و حمایت اجتماعی کمتری را نسبت به زنان تجربه می کنند. تفاوت بیماران شاغل و غیر شاغل، جز در مقیاس حمایت اجتماعی، در کلیه زیر مقیاس ها معنا دار است. افراد مجرد و متاهل در نمره کل سلامت روان و مقیاس حمایت اجتماعی با یکدیگر تفاوت معنا داری ندارند، لیکن در سایر مقیاس ها متفاوت هستند. وضعیت اقتصادی و تحصیلی برتر عامل موثری در داشتن احساس و ادراک بهتر نسبت به کیفیت زندگی است. بیمارانی که در شرایط اقلیمی گرم (آزارنده برای بیماران) زندگی می کنند نسبت به بیمارانی که در آب و هوای معتدل زندگی می کنند از حمایت اجتماعی بیشتری بهره مند هستند. این یافته درباره شهر های مذهبی تر هم صادق است. مشکلات ادراکی بیماران در آب و هوای معتدل نسبت به آب و هوای سرد و گرم کمتر است. بیماران مذهبی و غیر مذهبی و آن ها که به ظاهر خود را مذهبی نمی دانند تنها در عامل کنترل رفتار تفاوت دارند. مهم ترین پیشنهاد این پژوهش بهره گیری ازروش کل نگر، توجه به ابعاد زیستی- روانی- اجتماعی زندگی انسانBPS))، مدیریت جامع بیماری و درمان به صورت تیمی و بین رشته ای است.
    کلید واژگان: کیفیت زندگی, بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس (ام, اس, ), درمان کل نگر, مداخله تیمی بین رشته ای, دانشگاه الزهراء(س)}
    Tayebeh Zandipour
    The aim of this is research was to high light the physical, psychological and social aspect of the MS in order to absorb attentions to the use of interdisciplinary treatment and a holistic approach.because this illness causes physical, psychoilogical, job, social and economic problms and interfere with person's quality of life. Results of this national survey, which was conducted on a sample of 1000 MS patients referring to MS associations across Iran, Findings of the present paper support the findings of previous studies regarding higher number of women being affected by the disease than men; also higher frequency of relapsing – remitting type of the disease. Statistical results of Multiple Sclerosis Quality of Life Inventory (MSQLI, l977) indicated that men experience more depression and less social support than women. Differences between employed and unemployed patients are significant in all scales, except in social support scale. There was no significant difference between single and married patients in total score of mental health and social support scales; but they were different in other scales. Better economic and educational status are effective factors in having better feeling and perception toward QOL. Patients living in warm climate (annoying for patients), enjoy more social support than those living in moderate climate. Also in more religious cities, patients enjoy more social support than in less religious cities. Patient's cognitive problems are less in moderate climate than in cold or warm climates. Religious and non religious patients and those who,outwardly, do not consider themselves religious differ only in behavior control. and anxiety. The most important suggestion of the study is: applying holistic approach, paying attention to bio-psycho-social aspects of human life, comprehensive disease management approach and interdisciplinary team treatment.
    Keywords: Quality Of Life (QOL), Iranian MS patients, holistic Healing, interdiciplinary team treatment, Alzahra University}
  • امیرمحمد شهسوارانی، سیدکاظم رسول زاده طباطبایی، حسن عشایری، کلثوم ستاری
    در پژوهش حاضر، هدف تعیین تاثیر استرس بر توجه انتخابی بینایی با در نظر گرفتن نقش عامل شخصیتی روان رنجورگرایی (N) بود. به این منظور تعداد 60 نفر دانشجوی پسر به صورت نمونه گیری چندمرحله ای و با رعایت متغیرهای کنترل غربالگری عصب روانشناختی از دانشجویان دانشگاه های شهر تهران انتخاب شدند (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل؛ هر گروه 20 نفر). آزمودنی های گروه های آزمایشی که از نظر افراشتگی در عامل N با هم متفاوت بودند، پس از انجام تکالیف استرس زای شناختی مورد آزمایش توجه انتخابی و متمرکز بینایی قرار گرفتند. توجه انتخابی و متمرکز بینایی آزمودنی های گروه کنترل بدون انجام این تکالیف سنجیده شد. شاخص های سنجش توجه بینایی تعداد خطاهای شمارش و خطاهای طبقه-بندی آزمودنی ها بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس یکراهه (ANOVA) مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان دادند که استرس به افزایش معنادار خطای شمارش و خطای طبقه بندی منجر می شود (0/001>p) و عامل روان-رنجورگرایی (N) نیز به افزایش بیشتر خطای شمارش و خطای طبقه بندی (0/0001>p) در آزمودنی ها منجر می شود. نتایج پژوهش حاصل نشان دهنده این است که استرس به کاهش توجه انتخابی و متمرکز بینایی به محرک های خنثی در افراد منجر می شود و عامل روان رنجورگرایی (N) نیز این اثر منفی را تشدید می کند.
    کلید واژگان: ت, وجه ان, تخابی بینایی, اس, ترس, ش, خصیت, نظریه پنج عاملی (FFM), روان رنجورگرایی (N)}
    A.M. Shahsavarani, S.K. Rasoolzadeh Tabatabaei, H. Ashayeri, K. Sattari
    In this research, the main goal was to study the effect of stress on visual selective attention, by moderating role of to Neuroticism (N). The sample group was selected with respect to neuropsychological screening variables by multi-session random sampling from unmarried male students of the universities in Tehran (60 individuals in three equal groups (20 individuals in each group; two experimental groups and one control group). Individuals in experimental groups administered cognitive stressful tasks and subsequently their visual selective attention was assessed. The attention of visual selective control group member's was assessed without administrating cognitive stressful tasks. Sum of errors in counting and errors in classification designated as visual attention indexes. Data were analyzed by oneway analysis of variance (ANOVA). The results indicated that stress significantly increased both counting and classification errors (p<0.0001). In addition, Neuroticism (N) aggravated the effect of stress on both counting error and classification error (p<0.0001) considerably. These results revealed that stress reduces the visual selective attention on neutral stimuli and Neuroticism (N) intensifies this negative effect.
  • فرشته حقیقت، سمیه زادهوش، سید کاظم رسولزاده طباطبایی، مسعود اعتمادی فر
    مقدمه
    هدف از این پژوهش بررسی الگوی چند بعدی در مورد درد مزمن با استفاده از ارزیابی رابطه یک متغیر روانشناختی (خودکارآمدی مربوط به درد) با شدت درد در بیماران مالتیپل اسکلروزیس بود.
    روش
    در یک مطالعه توصیفی و از نوع همبستگی، 249 بیمار مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس با روش نمونه گیری در دسترس از بین بیماران مراجعه کننده به انجمن ام. اس شهر اصفهان، انتخاب شدند و به پرسشنامه چند وجهی درد و پرسشنامه خودکارآمدی مربوط به درد پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و تحلیل مانوا استفاده شد.
    یافته ها
    بین خودکارآمدی مربوط به درد و شدت درد ادراک شده در بیماران مالتیپل اسکلروزیس رابطه منفی معناداری مشاهده شد. تحلیل مانوا نیز نشان داد که در نوع پیشرونده ثانویه، بیشترین میزان شدت درد و کمترین میزان خودکارآمدی مربوط به درد گزارش شده است.
    نتیجه گیری
    این پژوهش شواهد تجربی در حمایت از الگوی زیستی- روانی- اجتماعی فراهم آورده و نشان می دهد که عوامل روانشناختی نیز در تجربه شدت درد مؤثرند.
    کلید واژگان: خودکارآمدی مربوط به درد, شدت درد, مالتیپل اسکلروزیس (ام, اس)}
    Haghighat F., Zadhoosh S., Rasoolzade Tabatabaei S. K., Etemadifar M
    Introduction
    Studies show that pain is a widespread symptom in multiple sclerosis (M.S) patients. A multi-dimensional comprehensive model in pain can be an appropriate approach for evaluation and management of pain related to multiple sclerosis. This model needs a comprehensive and accurate investigation of medical-biological factors. It also takes into consideration disabilities related to pain, affective deprivation, and psychological factors which result in constant pain simultaneously. This model is multi-dimensional and multidisciplinary, which can view each of bio-psycho-social dimensions of pain. This study aimed at investigating these models through evaluation of one psychological variable correlation (pain self efficacy) with pain intensity in M.S.
    Method
    In this study, 249 patients were selected through convenient sampling. They were selected among those who referred to M.S assembly of Isfahan. The data were analyzed through Pearson product moment correlation, regression analysis, and MANOVA.
    Results
    There is a significant negative correlation between pain self-efficacy and perceived intensity in M.S patients. The results of MANOVA also indicate that the highest correlation was reported to be between the highest rate of pain and the lowest rate of pain self-efficacy among the patients.
    Conclusion
    This study provided empirical evidence supporting bio-psycho-social model and shows that psychological factors influence the perception and experience of pain intensity.
  • Setareh Mokhtari*,  Taher Neshat Doost, Hossein Molavi
    Depression is one of the most common symptoms in Multiple Sclerosis (M.S). The purpose of this study was to evaluate the effect of Cognitive-Behavior Group Therapy on depression of patients with Multip le Sclerosis (M.S.) and also to examine its effect on somatic symptoms. The subjects consisted of 28 patients with M.S., who were randomly selected from the Isfahan M.S. Society, and were randomly assigned to experimental (n=14) and control (n=14) group s. The qu estionn aire s were SC L-90-R and a D e mo gr a p h ic Q u e st i o n n a ir e. T h e exp erimental group received 6 weekly sessions of Cognitive- Behaviorl Group Therapy (CBT). Wihle the control group received no intervention. The results of the covariance analysis showed that after 6 sessions of CBT, the severity of depression was significantly lower in the experimental group than in the control group (Ps> 0.01), howevere, the difference of the two groups was not significant on somatization. It was concluded that, as a useful method of intervention, CBT may be applied for the patients with M.S. and other neurological diseases.
    Keywords: multip le sclerosis (M.S.), dep ression, somatic symp toms. Symtom Checklist, 90, Revised (SCL, 90, R)}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال