به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "آرتریت روماتوئید" در نشریات گروه "روانشناسی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «آرتریت روماتوئید» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • آهو مرادثمرین، فرحناز مسچی*، شیدا سوداگر، علیرضا رجائی

    پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش پردازش هیجانی و خودکارآمدی افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه افراد مبتلا به بیماری آرتریت روماتوئید در سال 1402-1401 از بیمارستان لقمان شهر تهران بودند. 60 نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب به صورت تصادفی در 3 گروه 20 نفری (دو گروه آزمایش و گواه) جایگذاری شدند. از مقیاس پردازش اطلاعات هیجانی (EPS، باکر و همکاران، 2007) و مقیاس خودکارآمدی عمومی (GSE، شرر و همکاران، 1982) برای گردآوری داده ها استفاده شد و همچنین پروتکل 12 جلسه ای طرح واره درمانی و پروتکل 11 جلسه ای درمان پذیرش و تعهد برای مداخله استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی توکی تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که گروه های طرح واره درمانی و پذیرش و تعهد به شکل معناداری نسبت به گروه کنترل سبب افزایش پردازش هیجانی و خودکارآمدی شده اند (001>p)، همچنین گروه طرح واره درمانی به شکل معناداری در دو متغیر وابسته نسبت به گروه پذیرش و تعهد بهتر عمل کرده بود (001>p). بنابراین با استفاده از طرح واره درمانی و درمان پذیرش و تعهد می توان به افزایش پردازش هیجانی و خودکارآمدی افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید کمک شایانی کرد.

    کلید واژگان: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, طرح واره درمانی, پردازش هیجانی, خودکارآمدی, آرتریت روماتوئید
    Ahoo Moradsamarain, Farahnaz Meschi*, Sheida Sodagar, Alireza Rajaei

    This study aimed to compare the effectiveness of schema therapy and therapy based on acceptance and commitment to increasing the emotional processing and self-efficacy of people with rheumatoid arthritis. The present research method was semi-experimental with a pre-test-post-test design and a control group with a three-month follow-up period. The statistical population of this research was all people with rheumatoid arthritis in 2022-2023 from Loqman Hospital in Tehran. 60 people, as a sample, were randomly selected in 3 groups of 20 people (two experimental and one control group) using the purposeful sampling method. The emotional processing scale (EPS, Baker et al, 2007) and the general self-efficacy scale (GSE, Scherer et al., 1982) were used to collect data, as well as the 12-session protocol of schema therapy and the 11-session protocol of acceptance and commitment therapy were used for the intervention. The data were analyzed using variance analysis with repeated measures and Tukey's post hoc test. The findings showed that the schema therapy and acceptance and commitment groups significantly increased emotional processing and self-efficacy compared to the control group (p<001), and the schema therapy group performed significantly better in two dependent variables than the acceptance and commitment group (p<001). Therefore, using schema therapy and acceptance and commitment therapy can help to increase the emotional processing and self-efficacy of people with rheumatoid arthritis.

    Keywords: Acceptance, Commitment Therapy, Emotional Processing, Self-Efficacy, Schema Therapy, Rheumatoid Arthritis
  • پیمان آرامش صدیق*، مجید بحرینیان، احمد منصوری
    چکیده
    مقدمه
    آرتریت روماتوئید شایع ترین بیماری خود ایمنی التهابی مزمن است. عوامل اجتماعی و استرس طولانی در ابتلا به آرتریت روماتویید تاثیر دارد. درد و محدودیت حرکت در این بیماران می تواند اضطراب و افسردگی  مضاعف ایجاد کند. هدف پژوهش حاضر  بررسی مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی، درمان شناختی رفتاری با دارو درمانی درکاهش درد و ابعاد درد در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید دارای اضطراب وافسردگی و راهبردهای مقابله ایی ناسازگار است.روش پژوهش : این پژوهش  از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود جامعه آماری کلیه بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید دارای اضطراب و افسردگی شهرتهران  مراجعه کننده به کلینیک روماتولوژی بیمارستان امام خمینی شهر تهران در سه ماهه بهار1400 بودند. 60 نفرداوطلب، به روش نمونه گیری هدفمندانتخاب شد. نمونه ها طبق جدول کوهن درسه گروه بیست نفره تقسیم بندی شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد افسردگی، اضطراب، پرسشنامه تجدید نظر شده درد، استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری با اندازه گیری مکرر در سطح معناداری 05/0  با نرم افزار SPSS  نسخه 26انجام شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد، رواندرمانی ها در کاهش درد موثرهستند وطرحواره درمانی موثرترین روش در کاهش درد شناختی و درد متنوع بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید دارای اضطراب و افسردگی و راهبرهای مقابله ای ناسازگار بود(0.05> P)
    نتیجه گیری
    استفاده از رواندرمانی ها در کنار دارو درمانی  نسبت به دارودرمانی به تنهایی می تواند موثرواقع شود و به کاهش درد بیماران مبتلا به روماتوئید آرتریت، از طریق درمان اضطراب وافسردگی واصلاح راهبردهای مقابله ایی کمک کند. همچنین بین طرح واره درمانی و درمان شناختی_رفتاری با دارودرمانی در کاهش درد حسی بیماران مبتلابه آرتریت روماتوئید تفاوت معنادار وجود ندارد. اما بین طرح واره درمانی و درمان شناختی_رفتاری با دارودرمانی در کاهش درد عاطفی و شناختی بیماران مبتلابه آرتریت روماتوئید تفاوت معنادار وجود دارد.
    کلید واژگان: آرتریت روماتوئید, طرح واره درمانی, درمان شناختی رفتاری, اضطراب, افسردگی, راهبردهای مقابله ای
    Peyman Aramesh Sedigh *, Majid Bahreynian, Ahmad Mansouri
    Abstract
    Introduction
    Rheumatoid arthritis is the most common chronic inflammatory autoimmune disease. Social factors and prolonged stress have an effect on Rheumatoid arthritis. Limitation of movement in these patients can cause mental disorders, especially anxiety and depression. The purpose of this study is to compare the effectiveness of short-term dynamic psychotherapy, schema therapy, cognitive behavioral therapy with drug therapy in reducing pain and pain dimensions in patients with rheumatoid arthritis with anxiety, depression and coping strategies.Research
    method
    The research method was semi-experimental with a pre-test and post-test design and follow-up with the control group. The statistical population was all patients with rheumatoid arthritis with anxiety and depression in Tehran, who referred to the rheumatology clinics of Imam Khomeini Hospital in Tehran in the spring of 2014. There are 60 volunteers selecting by purposive sampling technique. According to Cohen's table the sample were divided into group of 20 people. We use Standard Depression questionnaires, anxiety, and Revised McGill pain questionnaire for collecting data. Data analysis has been done by using multivariate analysis of variance with repeated measurement at a significant level of 0.05 through SPSS version 26.
    Results
    The results showed that psychotherapies are effective in reducing pain, and schema therapy was the most effective method in reducing cognitive pain and various pain in patients with rheumatoid arthritis who have anxiety and depression and inconsistent coping strategies
    Conclusion
    The use of psychotherapies along with drug therapy can be more effective than drug therapy alone and can help reduce the pain of patients with rheumatoid arthritis by treating anxiety and depression and correcting coping strategies.
    Keywords: Rheumatoid Arthritis, Schema Therapy, Cognitive-Behavioral Therapy, Anxiety, Depression, Coping Strategies
  • نازآفرین پاک نهاد*، مجید صفاری نیا
    مقدمه
    هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس ادراک شده، خلق منفی، خودکارآمدی و ادراک درد در بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید بود.
    روش
    پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید مراجعه کننده به بیمارستان شریعتی تهران بود. از این جامعه، نمونه ای به حجم 40 نفر (20 زن و 20 مرد) هدفمندانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (10 مرد و 10 زن) و گروه کنترل (10 مرد و 10 زن) گمارده شدند. گروه آزمایش تحت برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در طول 8 جلسه به مدت 2 ماه، هفته ای یک جلسه 2 ساعته و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. همچنین گروه های آزمایش و کنترل، مقیاس استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لوی بوند و لوی بوند (1995)، مقیاس خودکارآمدی شرر و همکاران (1982) و پرسشنامه درد مک گیل ملزاک (1975) را در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون، درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی باعث افزایش معنی دار (001/0 p<) خودکارآمدی و کاهش معنی دار (001/0 p<) استرس ادراک شده، خلق منفی و ادراک درد در بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید شد.
    نتیجه گیری
    کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند در افزایش خودکارآمدی و کاهش استرس ادراک شده، خلق منفی و ادراک درد در این بیماران  موثر واقع شود.
    کلید واژگان: کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی, استرس ادراک شده, خلق منفی, خودکارآمدی, ادراک درد, آرتریت روماتوئید
    Nazafarin Paknahad *, Majid Saffarinia
    Objective
    The purpose of this study was to investigate the effectiveness of mindfulness-based stress reduction on perceived stress, negative mood, self-efficacy, and pain perception in patients with rheumatoid arthritis.
    Method
    This was a quasi-experimental study with pre-test and post-test with control group. The statistical population of this study included all patients with rheumatoid arthritis referred to Tehran Shariati hospital. A sample of 40 patients (20 females and 20 males) was selected with targeted sampling from this population and were randomly assigned into experimental (10 male and 10 female) and control (10 male and 10 female) groups. In this intervention, the experimental group underwent mindfulness-based stress reduction program during 8 sessions for 2 months, 2 hours per week, and the control group was placed on the waiting list. The experimental and control groups also completed the Perceived Stress Scale by Cohen et al (1983), the Depression, Anxiety and Stress Scale by Lovibond & Lov bond (1995), the Self-efficacy Scale by Sherer et al (1982), and the McGill pain questionnaire by Melzack (1975) at pre-test and post-test. Multivariate analysis of covariance was used to analyze the data.
    Findings
    The results showed that in the post-test phase, mindfulness-based stress reduction treatment significantly (p<0/001) increased self-efficacy and significantly (p<0/001) reduced perceived stress, negative mood, and pain perception in patients with rheumatoid arthritis.
    Conclusion
    Mindfulness-based stress reduction can be effective in increasing self-efficacy and decreasing perceived stress, negative mood, and pain perception in these patients.
    Keywords: Mindfulness-based stress reduction, Perceived stress, Negative Mood, Self-efficacy, Pain Perception, Rheumatoid Arthritis
  • مهناز علی اکبری، مریم حسن زاده هنویی*، احمد علیپور، نوشین بیات
    مقدمه
    این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر سبک های مقابله ای در بیماران آرتریت روماتویید انجام شد.
    روش
    روش تحقیق حاضر یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون  با گروه کنترل بود. تعداد 30 نفر بیمار آرتریت روماتویید که ملاک های ورود به مطالعه را داشتند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی وارد مطالعه شدند. طرحواره درمانی بر اساس مدل ریزو و همکاران انجام شد. به منظور توصیف داده های از شاخص های آمار توصیفی و برای تحلیل داده های از شاخص های آمار استنباطی مانند تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، کواریانس چند متغیری و کورایانس های یکراهه در متن مانکوا استفاده شد.
    یافته ها
    اثربخشی طرحواره درمانی بر سبکهای مقابله‏ای بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید پایدار می باشد. در همه سبک های مقابله ای بین گروه های مورد پژوهش تفاوت معناداری وجود دارد. بین میانگین نمرات سبک های مقابله‏ای مساله مدار، هیجان مدار و اجتنابی در مقایسه مراحل پیش آزمون - پس‏ آزمون و پیش آزمون - پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد.
    نتیجه گیری
    انجام طرحواره درمانی برای بیماران آرتریت روماتویید می توان تا حدودی درد و رنج این ییماران را کاهش داد.  پیشنهاد می شود در سیاست نظام بهداشتی درمانی کشور برنامه های برای بکارگیری طرحواره درمانی به منظور کاهش آلام این بیماران صورت گیرد.
    کلید واژگان: طرحواره درمانی, سبک های مقابله ای, آرتریت روماتوئید
    Mahnaz Ali Akbari, Maryam Hassanzadeh Hanoui *, Ahmad Alipor, Noshin Bayat
    Objective
    This study was conducted to determine the effectiveness of schema therapy on coping styles in rheumatoid arthritis patients.
    Method
    The research method was semi-experimental with a pre-test-post-test and a control group design. The 30 patients with rheumatoid arthritis who met the study's inclusion criteria were selected by purposeful sampling and entered the study randomly. Schema therapy was performed based on the model of Rizzo et al. Descriptive statistics and inferential statistics indicators, including ANOVA with repeated measures, multivariate analysis of covariance, and one-way covariance in MANCOVA were used for data analysis.
    Findings
    The effectiveness of schema therapy on the coping styles of patients with rheumatoid arthritis is stable. Comparing the pre-test-post-test and pre-test-follow-up stages showed a significant difference in all coping styles between the research groups. Also, the results showed a significant difference between the mean scores of problem-oriented, emotion-oriented, and avoidance coping styles.
    Conclusion
    Performing schema therapy for rheumatoid arthritis patients can reduce the pain and suffering of these patients to some extent. It is suggested that in the policy of the country's health care system, plans be made to use schema therapy to reduce the pain of these patients.
    Keywords: Schema Therapy, coping styles, Rheumatoid Arthritis
  • آتنا پاشا، سید سعید پورنقاش تهرانی*، احمد علی پور، غلامعلی افروز، مسعود غلامعلی لواسانی
    زمینه

    آرتریت روماتویید یک اختلال خودایمنی است که مفاصل را تخریب کرده و منجر به مشکلات عمده جسمانی و روانی می شود. باتوجه به تعامل بالایی که تصویر بدن، ویژگی های شخصیت و استرس ادراک شده با عوارض ناشی از آرتریت روماتویید دارند، بررسی نقش هم زمان آن ها در یک مدل ساختاری ضروری به نظر می رسد.

    هدف

    هدف پژوهش حاضر ارایه مدلی جهت بررسی اثر ویژگی های شخصیت بر تصویر بدن با میانجی گری استرس ادراک شده در افراد مبتلا به آرتریت روماتویید بود.

    روش

    با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 350 نفر از افراد مبتلا به آرتریت روماتویید مراجعه کننده به مراکز روماتولوژی بیمارستان های شهر تهران با درنظرگرفتن ملاک های ورود و خروج از پژوهش به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. گردآوری داده ها با پرسشنامه های تصویر بدن (کش، 1990)، شخصیت نیو (کاستا و مک کری، 1985) و استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، 1983) صورت گرفت. محاسبات تحلیل داده های توصیفی، بررسی فرضیه ها با روش معادلات ساختاری با رویکرد تحلیل مسیر انجام شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که روان نژندی (0/311-) و استرس ادراک شده (0/453-) تاثیر منفی معنی دار و انعطاف پذیری 0/355 و دل پذیر بودن (0/272) تاثیر مثبت معناداری بر تصویر بدن دارند. برون گرایی دارای اثر مثبت (0/321) و مسیولیت پذیری و انعطاف پذیری دارای اثرات منفی (0/251-) و (0/276-) بر استرس ادراک شده می باشند. با وارد کردن استرس ادراک شده به مدل، تاثیر غیرمستقیم برون گرایی، انعطاف پذیری و مسیولیت پذیری بر تصویر بدن به ترتیب 0/1454-، 0/1251و 0/1137 شد (0/001P<).

    نتیجه گیری:

     باتوجه به یافته ها، مشخص گردید که مدل نهایی از برازش مطلوبی برخوردار است به طوری که ویژگی های شخصیت و استرس ادراک شده پیش بینی کننده قوی تغییرات تصویر بدن در افراد مبتلا به آرتریت روماتویید می باشند. بنابراین باتوجه به نقش متغیرهای روانشناختی در تصویر بدن افراد مبتلا به آرتریت روماتویید جهت بهبود تصویر بدن در این افراد می توان به درمان های مکمل که عوامل شناختی، هیجانی و رفتاری را نیز مورد توجه قرار می دهند، توجه شود.

    کلید واژگان: آرتریت روماتوئید, استرس ادراک شده, تصویر بدن, ویژگی های شخصیت
    Atena Pasha, Seyed Saeed Pournaghash Tehrani*, Ahmad Alipour, Gholamali Afrooz, Masoud Gholamali Lavasani
    Background

    Rheumatoid arthritis is an autoimmune disease that causes joint pain, inflammation, and physical, and mental problems. Considering the high interaction of body image, personality traits, and perceived stress with complications caused by rheumatoid arthritis, it seems necessary to investigate their simultaneous role in a structural model.

    Aims

    This study aimed to provide a model to investigate the effect of personality traits on body image with the mediation role of perceived stress in people with rheumatoid arthritis.

    Methods

    Using the purposive sampling method, 350 people with rheumatoid arthritis referred to the rheumatology centers of Tehran hospitals were selected considering the inclusion and exclusion criteria. The data was collected by the MBSRQ (Cash, 1990), NEO (Costa & McCrae, 1985), and PSS-14 (Cohen et al., 1983) questionnaires. In this study, descriptive data analysis and hypothesis testing were done using a path analysis approach with a structural equation method.

    Results

    Findings revealed that neuroticism (-0.311) and perceived stress (-0.453) have a significantly negative effect while agreeableness 0.355 and openness (0.272) have a significantly positive effect on body image. Further, extroversion has a positive effect of (0.321) whereas conscientiousness and agreeableness have negative effects of -0.251 and –(0.276) on perceived stress. When Perceived stress was assessed the indirect effect of extroversion on body image turned negative at -0.1454, the indirect effect of agreeableness on body image turned positive at 0.1251, and the indirect effect of conscientiousness on body image turned positive at 0.1137 (p<0.01).

    Conclusion

    According to the findings, the final model has a good fit, thus personality traits and perceived stress are strong predictors of body image changes in people with rheumatoid arthritis. Considering the prominent role of psychological factors in the body image of people with rheumatoid arthritis, it is suggested to use complementary treatments that include cognitive, emotional, and behavioral factors.

    Keywords: Rheumatoid Arthritis, Perceived Stress, Body Image, Personality Traits
  • آذر کیامرثی، فرزین باقری شیخانگفشه*، عادله یوسفی سیاکوچه، بنفشه حسین زاده کلسری

    هدف پژوهش حاضر مقایسه راهبردهای مقابله با استرس و شفقت به خود در زنان با و بدون آرتریت روماتویید بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان مبتلا به بیماری آرتریت روماتویید شهر اردبیل در سال 1397 بودند که از بین مراجعه کنندگان به مراکز درمانی شهر اردبیل تعداد 80 زن مبتلا به آرتریت روماتویید و تعداد 74 زن بدون آرتریت روماتویید به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس استرس ادراک شده بیلینگز و موس (1981) و مقیاس شفقت به خود نف (2003) استفاده شد. داده های پژوهش نیز با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته های حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که زنان با آرتریت روماتویید در مقایسه با زنان عادی از مقابله های شناختی و رفتاری و رفتار شفقت به خود کمتر و از مقابله های اجتنابی بیشتری استفاده می کردند (001/0>p). با توجه به اینکه راهبردهای مقابله با استرس و رفتار شفقت به خود در زنان مبتلا به آرتریت روماتویید کمتر وجود دارد، این متغیرها می توانند در پیشگیری از تشدید و عود دردهای آرتریت روماتوییدی نقش مهمی ایفا کنند. از این رو لازم است متخصصان و روان شناسان این حوزه بیشتر به ابعاد روان شناختی این بیماری توجه کنند.

    کلید واژگان: آرتریت روماتوئید, راهبردهای مقابله با استرس, زنان, شفقت به خود
    Azar Kiamarsi, Farzin Bagheri Sheykhangafshe*, Adeleh Yousefi Siahkoucheh, Banafsheh Hosseinzadeh Kolesari

    The purpose of the present study was to compare strategies for coping with stress and self-compassion in women with and without rheumatoid arthritis. The method of this study was descriptive and causal-comparative. The statistical population of this study was all women with rheumatoid arthritis in Ardabil city in 2018. 80 women with rheumatoid arthritis and 74 women without rheumatoid arthritis were selected through available sampling. Were. Billings & Mouse (1981) and Self-Compassion (2003) were used to collect data. Research data were also analyzed using a multivariate analysis of variance. Findings from the analysis of research data showed that women with rheumatoid arthritis used cognitive and behavioral coping and compassionate behavior less than normal women and more avoidant coping (p<0.001). Given that there are fewer strategies for coping with stress and self-compassion in women with rheumatoid arthritis, these variables can play an important role in preventing the exacerbation and relapse of rheumatoid arthritis pain. Therefore, the specialists and psychologists in this field need to pay more attention to the psychological aspects of the disease.

    Keywords: Rheumatoid Arthritis, Coping Strategies with Stress, Women, Self-Compassion
  • زینب خجوی*، رضا رستمی، مریم هادی زاده شالدهی، فاطمه پورخاقان
    مقدمه

    هدف پژوهش حاضر بررسی نقش فاجعه سازی درد و روان رنجورخویی در پیش بینی ترس از حرکت در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید بود.

    روش

    پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی بود.از بین بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید باتجربه درد مزمن که به مراکز درمانی شهر گیلان مراجعه کرده بودند، 100 بیمار به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.ابزارهای به کار رفته در این پژوهش شامل مقیاس ترس از حرکت تمپا (TSK)، مقیاس فاجعه سازی درد (PCS) و پرسشنامه پنج عاملی NEO- فرم کوتاه (NEO-FFI) بود.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که فاجعه سازی درد و روان رنجورخویی به طور معناداری ترس از حرکت را پیش بینی می کنند. مقدار ضریب رگرسیونی استاندارد شده برای فاجعه سازی درد 433/0 و برای روان رنجورخویی 278/0 بود.

    نتیجه گیری

    روان رنجورخویی و فاجعه سازی درد می توانند با تاثیر بر ترس بیمار از حرکت و اجتناب وی از فعالیت، بر کیفیت زندگی تاثیر گذاشته و مشکلات ناشی از درد مزمن را افزایش دهند. ازاین رو لازم است این عوامل در مدیریت و درمان این بیماران موردتوجه قرار گیرند.

    کلید واژگان: درد مزمن, آرتریت روماتوئید, فاجعه سازی درد, روان رنجورخویی, ترس از حرکت
    Zeinab Khajavi *, Reza Rostami, Maryam Hadizadeh Shaldehi, Fatemeh Pourkhaghan
    Objective

    The purpose of the present study was to investigate the role of pain catastrophizing and neuroticism in the prediction of fear of movement in patients with rheumatoid arthritis.

    Method

    This study was a correlational study. From patients with rheumatoid arthritisexperiencing chronic pain who referred to Gilan health centers, 100 patients were selected through convenience sampling method. Instruments used in this study included the Tampa scale of kinesiophobia (TSK), the Pain catastrophizing Scale (PCS), and the NEO five-factor inventory-short form (NEO-FFI).

    Findings

    The results showed that pain catastrophizing and neuroticism significantly predicted fear of movement. The standardized regression coefficient for pain catastrophizing was 43.33 and for neuroticism was 0.278.

    Conclusion

    neuroticism and pain catastrophizing can affect the quality of life by increasing the patient's fear of movement and avoiding activity, and increase chronic pain problems. Therefore, these factors need to be considered in the management and treatment of these patients

    Keywords: Chronic Pain, Rheumatoid Arthritis, Pain Catastrophizing, Neorotisim, fear of movement
  • زینب خجوی، رضا رستمی*، عبدالرحمن رستمیان، نیما قربانی، حجت الله فراهانی فراهانی، غلامعلی حسین زاده دهکردی
    زمینه

    فاجعه سازی درد و اضطراب درد از متغیرهای حائز اهمیت در ادراک درد مزمن هستند اما در مورد نقش آنها در شدت درد در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید دانش اندکی وجود دارد.

    هدف

    هدف این پژوهش بررسی نقش فاجعه سازی درد و اضطراب درد در پیش بینی شدت درد در زنان مبتلا به آرتریت روماتوئید بود.

    روش

    پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی بود. از بین زنان مبتلا به آرتریت روماتوئید که به درمانگاه روماتولوژی بیمارستان امام خمینی و کلینیک های خصوصی شهر تهران مراجعه کرده بودند، 100 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای به کار رفته در این پژوهش شامل مقیاس فاجعه سازی درد (سالیوان و همکاران، 1995)، مقیاس نشانگان اضطراب درد (مک کراکن و همکاران، 1996) و مقیاس آنالوگ دیداری بود.  

    یافته ها

    نتایج نشان داد که فاجعه سازی درد و اضطراب درد به طور معناداری شدت درد را در زنان مبتلا به آرتریت روماتوئید پیش بینی می کنند. ضریب رگرسیونی استاندارد شده برای فاجعه سازی درد 0/51 (0/001>P) و برای اضطراب درد0/30 (0/01>P) بود.

    نتیجه گیری

    فاجعه سازی درد و اضطراب درد می توانند با تاثیر بر شدت درد در زنان مبتلا به آرتریت روماتوئید، مشکلات ناشی از درد مزمن را در آنها افزایش دهند؛ و لازم است این عوامل در مدیریت و درمان این بیماران لحاظ شوند.

    کلید واژگان: درد مزمن, آرتریت روماتوئید, فاجعه سازی درد, اضطراب درد, شدت درد
    Zeinab Khajavi, Reza Rostami*, Abdolrahman Rostamian, Nima Ghorbani, Hojjatollah Farahani, Gholamali Hoseinzadeh Dehkordi
    Background

    Pain Catastrophizing and pain anxiety are important variables in chronic pain perception, but little is known about their role in pain intensity in patients with rheumatoid arthritis.

    Aims

    The purpose of this study was to investigate the role of pain catastrophizing and pain anxiety in predicting pain intensity in women with rheumatoid arthritis.

    Method

    This study was a correlational study. From women with rheumatoid arthritis referring to Imam Khomeini Hospital and private clinics in Tehran, 100 patients were selected using convenience sampling method. Instruments used in this study included the Pain Catastrophizing Scale (Sullivan et al, 1995), the Pain-Anxiety Symptom Scale (McCracken et al, 1996), and the Visual Analogue Scale.

    Results

    The results showed that pain catastrophizing and pain anxiety significantly predicted pain intensity in women with rheumatoid arthritis. The standardized regression coefficient for pain catastrophizing was 0/51 (P<0/001) and for pain anxiety was 0/30 (P<0/01).

    Conclusions

    Pain catastrophizing and pain anxiety can increase chronic pain in women with rheumatoid arthritis by increasing their pain intensity. Therefore, these factors need to be considered in the management and treatment of these patients.

    Keywords: Chronic pain, Rheumatoid arthritis, Pain catastrophizing, Pain anxiety, Pain intensity
  • سمیه تکلوی *، وحیده عظیمی
    پژوهش حاضر با هدف مقایسه ادراک درد و ناگویی خلقی در بیماران آرتریت روماتوئید، تب فامیلی مدیترانه ای و افراد سالم انجام شد. روش پژوهش از نوع علی-مقایسه ای و جامعه آماری پژوهش را تمامی بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید، تب فامیلی مدیترانه ای و افراد سالم شهر اردبیل در سال 1396 تشکیل دادند. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود و با استفاده از این روش تعداد 40 نفر از بیماران آرتریت روماتوئید، تب فامیلی مدیترانه ای و افراد سالم، در مجموع 120 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوری داده ها در پژوهش حاضر با استفاده از پرسشنامه درد مک گیل و مقیاس ناگویی خلقی تورنتو انجام شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی استفاده شد. نتایج نشان داد ناگویی خلقی و ادراک درد به طور معناداری در بیماران آرتریت روماتوئید، تب فامیلی مدیترانه ای و افراد سالم تفاوت معناداری دارد. شدت ادراک درد در بیماران آرتریت روماتوئید بیشتر از تب فامیلی مدیترانه ای است. بر این اساس می توان نتیجه گرفت اختلال در ناگویی خلقی و ادراک درد در بیماران آرتریت روماتوئید و تب فامیلی مدیترانه ای می تواند در تشدید این اختلال ها یا فرآیند درمان شان اثرگذار باشد.
    کلید واژگان: ادراک درد, ناگویی خلقی, آرتریت روماتوئید, تب مدیترانه ای
    Somayyeh Taklavi *, Vahideh Azimi
    The present study aimed at comparing pain perception and alexithymia between patients suffering from rheumatoid arthritis, familial Mediterranean fever, and healthy people. The research method was casual-comparative and the sample was drawn from all patients afflicted with rheumatoid arthritis, familial Mediterranean fever, and healthy people in Ardabil city in 2017. The sampling procedure was Convenient. This way, 40 rheumatoid arthritis patients, familial Mediterranean fever patients and healthy people, collectively amounting to 120 subjects, were selected. The data collection procedure involved using McGill pain questionnaire and Toronto alexithymia scale as the instruments. To analyze the data, Manova and Post hoc tests were conducted. The results indicated that there is a meaningful difference in the perception of pain and alexithymia between people with rheumatoid arthritis, familial Mediterranean fever and healthy people. The intensity of pain perception among patients with alexithymia was more than its intensity among patients with familial Mediterranean fever. It can be concluded, therefore, that the disorder of pain perception and alexithymia in patients with rheumatoid arthritis and familial Mediterranean fever can worsen these diseases and affect their treatment process.
    Keywords: Pain perception, Alexithymia, Rheumatoid Arthritis, Mediterranean fever
  • مهرداد پورشهبازی، مهدی ایمانی، مهدی رضا سرافراز
    معنویت گرایی و عمل به باورهای دینی، به عنوان دو متغیر مرتبط با بهزیستی روان شناختی و جسمی، در تبیین بسیاری از پیامدهای مثبت روان شناختی در مبتلایان به درد مزمن سهیم اند. در این پژوهش نقش احتمالی این متغیرها در پیش بینی پذیرش درد (قبول درد و تعهد به انجام فعالیت ها بدون اعتنا به حضور درد) در مبتلایان به بیماری آرتریت روماتوئید بررسی شد. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. برای دستیابی به اهداف پژوهش، تعداد 80 بیمار مبتلا به آرتریت روماتوئید به روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند، انتخاب شده و به پرسش نامه سنجش نگرش معنوی، مقیاس عمل به باورهای دینی (معبد)، پرسش نامه ویرایش شده پذیرش درد مزمن پاسخ دادند. داده ها به وسیله ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد که توانایی معنوی 13درصد از تغییرات تعهد به انجام فعالیت ها (یکی از مولفه های پذیرش تجربه درد) را پیش بینی می کند (01/0p<). ضمنا عمل به باورهای دینی رابطه معناداری با پذیرش تجربه درد و ارزش های زندگی نداشت. بر این اساس، هنگامی که معنویت گرایی در رفتار فرد تجلی می یابد (توانایی معنوی)، در پیش بینی پذیرش تجربه درد و ارزش های زندگی مبتلایان به درد مزمن مفید واقع می شود؛ اما اگر معنویت گرایی صرفا در حوزه ذهنی باشد، چنین پیامد مثبتی حاصل نخواهد شد.
    کلید واژگان: معنویت گرایی, نگرش معنوی, توانایی معنوی, عمل به باورهای دینی, پذیرش درد, درد مزمن, آرتریت روماتوئید
    Mehrdad Pourshahbazi, Mehdi Imani *, Mehdi Reza Sarafraz
    Spirituality and Practice of Religious Beliefs as related variables to psychological and physical well-being are able to explain most of positive consequences in chronic pain sufferers. The aim of this study was to determine predictor role of those variables in predicting pain experience acceptance in Rheumatoid arthritis patients. In this correlative descriptive study, 80 Rheumatoid arthritis patients were chosen by purposive non-random sampling method. They accomplished Spirituality Insight Appraisal Questionnaire, Practice of Religious Beliefs Inventory (MABAD), and Chronic Pain Acceptance Questionnaire- Revised (CPQA-R). Data was analyzed by Pearson correlation and multiple regression statistical tests. Spiritual ability (a spirituality component) had significant role in predicting Activity engagement (a pain acceptance component) (p
    Keywords: Spirituality, Religious practice, Pain acceptance, Rheumatoid arthritis
  • زهرا بهزادی، صمد رحمتی*
    آرتریت روماتویید شایع ترین بیماری التهابی مفاصل است که علاوه بر ناتوانی جسمی، پریشانی های روانی مکررا در این بیماران دیده می شود؛ بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی میزان شیوع باورهای وسواسی در بیماران آرتریت روماتوئید و مقایسه آن با افراد سالم می باشد. در یک پژوهش علی- مقایسه ای تعداد 100 نفر (50 بیمار آرتریت روماتوئید و 50 نفر از افراد سالم) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه مشخصات فردی و باورهای وسواسی (OBQ-44) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون آماری Independent T-test تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد 92% از بیماران آرتریت روماتوئید واجد باورهای وسواسی بودند و در مورد مولفه های باورهای وسواسی 88% در زمینه «کمال طلبی و قطعیت»، 84% در زمینه «احساس مسئولیت و ارزیابی خطر و تهدید»، 50% در زمینه «اهمیت و کنترل افکار»، 42% در زمینه «عامل عام» و 8% در زمینه «انجام کامل امور» واجد باورهای وسواسی بودند. مقایسه دو گروه نشان داد در زمینه « باورهای وسواسی (کل)» «کمال طلبی و قطعیت»، «احساس مسئولیت و ارزیابی خطر و تهدید» و «عامل عام» تفاوت معنی دار بود ولی در زمینه «اهمیت و کنترل افکار» و «انجام کامل امور» تفاوت معنی دار نبود. باورهای وسواسی با اضطرابی که در افراد برای اجبار عمل به افکار وسواسی ایجاد می کنند، می توانند افراد را آنقدر نسبت به عمل به این افکار حساس کنند که با وجود آگاهی از آثار سوء آن بر سلامت روانی و جسمی همچنان این روال را ادامه دهند، که در نهایت می توانند منجر به دردهای مزمن استخوانی و آرتریت روماتوئید شوند.
    کلید واژگان: باورهای وسواسی, آرتریت روماتوئید, افراد سالم
    Zahra Behzadi, Samad Rahmati *
    Rheumatoid arthritis is the most prevalent inflammatory disease of the joints in addition to physical disability, psychological distress is frequently seen in these patients; The aim of this study was to prevalence of Obsessive beliefs in Rheumatoid Arthritis patients and compared with healthy peoples. In a causal-comparative study, 100 persons (50 patients with rheumatoid arthritis and 50 healthy peoples were selected using convenience sampling method and Demographic questionnaires and Obsessive beliefs (OBQ-44) completed. Data using descriptive statistics and statistical analysis Independent T-test were analyzed.The results showed that 92% of RA patients were eligible and obsessive beliefs and about the components of obsessive beliefs 88% in the field of "Perfection and certainty", 84% in the field of "responsibility and risk assessment and threat", 50% in the field of "the importance and thought control", 42% in the field of "common factor" and 8% in the field of "completing the" obsessive beliefs were eligible. Compare the two groups showed that in the field of "obsessive beliefs (total)", "Perfection and certainty", "sense of responsibility and threat assessment" and "common cause" significant differences, but on "the importance of thought control" and "Full perform the" difference was not significant.
    Keywords: Obsessive beliefs, Rheumatoid arthritis, Healthy people
  • عطا طهرانچی، محسن دهقانی، کارینه طهماسیان
    هدف مطالعه حاضر مقایسه راهبردهای مقابله ای ارتباطی در مادران مبتلا به LBP، RA، MS و مادران غیربیمار است. جامعه آماری از مادران مبتلا به RA، LBP و MS که به بیمارستان های آتیه، امام خمینی و انجمن ام اس مراجعه کرده بودند تشکیل شده است. حجم نمونه در پژوهش حاضر شامل 67 بیمار مبتلا به LBP، 50 بیمار مبتلا به RA، 32 بیمار مبتلا به MS و 32 مادر غیربیمار است. بیماران و گروه کنترل در مصاحبه نیمه ساختاری راهبردهای مقابله ای ارتباطی شرکت کردند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بیماران مبتلا به RA، LBP و MS از راهبردهای خودتیمارداری، کاهش وظایف فرزندپروری و انحراف توجه نسبت به مادران گروه کنترل به شکل معناداری بیشتر استفاده می کنند. مادران گروه کنترل از مادران مبتلا به RA، MS و LBP از راهبرد سرگرم کردن فرزند بیشتر استفاده می-کردند. نتایج مطالعه حاضر هم راستا با مطالعات پیشین نشان می-دهد که مادران مبتلا به درد مزمن از راهبردهایی استفاده می کنند که متمرکز بر مدیریت درد هستند و وظایف فرزندپروری خود را کاهش می-دهند.
    کلید واژگان: آرتریت روماتوئید, ام اس, کمر درد مزمن, راهبردهای مقابله ای ارتباطی, رابطه مادر, فرزند
    A. Tehranchi, M. Dehghani, K. Tahmasian
    Chronic pain makes parenting more difficult as mothers with chronic illnesses such as LBP, RA or MS have to manage pain and disability of chronic illness and parenting simultaneously. Therefore coping has an important role to reduce the tension of chronic illness and to improve parenting in mothers with chronic pain and main goal of present study is comparing relational coping strategies in mothers with LBP, MS, RA, and control group. Sample size is consisted of 67 patients with LBP, 50 patients with RA, 32 patients with MS, and 32 non-patients. All mothers participated in semi-structured interview of relational coping strategies Results demonstrated that there is a significant difference between four groups in relational coping strategies of self-care, engaging the child, requesting assistance from others (social support), self-preservation parenting and distraction. Results indicated that mothers with RA, MS and LBP utilized self-care, requesting social support, self-preservation parenting and distraction more than control group. Non-patient mothers engaged their children in activities more than patient groups. Results are consistent with previous research that mothers in chronic pain use pain management copings more frequently and reduce their parenting activities.
    Keywords: Low Back Pain, Mother, child relationship, Multiple sclerosis, Relational coping strategies, Rheum, atoid Arthritis
  • اسماعیل خیرجو، حسن احدی، فرهاد جمهری
    این پژوهش با هدف مقایسه سبک زندگی ارتقادهنده سلامت در بیماران زن مبتلا به آرتریت روماتوئید با زنان سالم و تعیین ارتباط سبک زندگی ارتقادهنده سلامت با عوامل جمعیت شناختی اجرا شد. روش پژوهش پس رویدادی، و جامعه آماری پژوهش، زنان مبتلا به آرتریت روماتوئید و زنان سالم در شهر تبریز بودند که از میان آنها دو گروه 105 نفری با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار سنجش مقیاس سبک زندگی ارتقادهنده سلامت (والکر و همکاران، 1987) بود. داده ها از طریق آزمون t گروه های مستقل و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج نشان داد، بین مولفه های سبک زندگی ارتقادهنده سلامت (بجز مدیریت فشار روانی)، شامل مسوولیت پذیری سلامت، فعالیت بدنی، تغذیه، خودشکوفایی و حمایت بین فردی در زنان سالم با زنان مبتلا به آرتریت روماتوئید تفاوت معنادار وجود دارد (01/0P<). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که تحصیلات، به تنهایی 28 درصد از واریانس سبک زندگی ارتقادهنده سلامت را در بیماران زن مبتلا به آرتریت روماتوئید تبیین می کند.
    کلید واژگان: آرتریت روماتوئید, سبک زندگی ارتقادهنده سلامت, عوامل شخصی
    The main purpose of this research were to study health- promotion lifestyle (HPL) of female rheumatoid arthritis patients in comparison with healthy women and to determine the relationship between demographic factors (including age, disease duration, income, and education) and lifestyles of these patients. With available sampling in 2011(1389s.c) in the city of Tabriz, 105 female rheumatoid arthritis patients and 105 healthy women participated in the research. Research instruments included a researcher made demographic questionnaire and Health Promoting Lifestyles Profile: || (Walker, Sechrist&Pender,1987). The data were analyzed by applying t- test for independent groups and multiple analyses of Variance. The data indicated that the healthy women had higher overall scores on the total HPL and six subscales than rheumatoid arthritis patients. Furthermore, based on t- test result, significant differences were observed between the overall rheumatoid arthritis patients HPL scores and healthy females except in stress management dimension(p<0.01). According to the results of regression analysis, 0.28 percent of the variance in the patients PHL can be explained by the demographic factor of education. These findings, it may be suggested that professionals encourage rheumatoid arthritis patients to practice in health- promo/ting behaviors with appropriate interventional and education methods.
    Keywords: Rheumatoid Arthritis Patients, Health Promoting Lifestyle, (HPL), demographic, Healthy Women
  • مصطفی محسنی، نرگس چیمه، لیلی پناغی، نادر منصوری
    هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکرد خانواده و هیجان ابراز شده در خانواده های دارای بیمار آرتریت روماتوئید با خانواده های دارای بیمار اسکیزوفرنی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه خانواده های دارای بیمار آرتریت روماتوئید و اسکیزوفرنی مراجعه کننده به بیمارستان های لقمان و طالقانی شهر تهران در فاصله زمانی خرداد تا آبان ماه سال 1389می باشد.نمونه پژوهش شامل 82 خانواده دارای بیمار آرتریت روماتوئید و 80 خانواده دارای بیمار اسکیزوفرنی بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل ابزار سنجش خانواده و پرسشنامه خانواده است که مراقبین بیمار آن ها را تکمیل کردند.
    داده ها با استفاده از روش آزمونt یک گروهی، آزمون t مستقل و تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند کارکرد خانواده و هیجان ابراز شده در خانواده های بیماران آرتریت روماتوئید و اسکیزوفرنی تفاوت معناداری دارد. کارکرد کلی خانواده، حل مسئله، پاسخگویی عاطفی و آمیختگی عاطفی در خانواده های بیماران اسکیزوفرنی ناکارآمدتر از خانواده های بیماران آرتریت روماتوئید می باشد. ولی بین ابعاد کارکردی ارتباطات، نقش ها و کنترل رفتار تفاوت معناداری مشاهده نشد. هم چنین هیجان ابراز شده در دو بعد انتقادگری و درگیری بیش از حد عاطفی در خانواده های بیماران اسکیزوفرنی بیشتر از خانواده های بیماران آرتریت روماتوئید می باشد. بنابراین کارکرد خانواده در خانواده های هر دو گروه ناکارآمد می باشد. خانواده های بیماران اسکیزوفرنی در حوزه حل مسئله، پاسخگویی عاطفی و آمیختگی عاطفی نسبت به خانواده های بیماران آرتریت روماتوئید مشکلات بیشتری دارند. علاوه بر این انتقادگری و آمیختگی عاطفی بیش از حد بیشتری در ارتباط با بیمار به کار می برند.
    کلید واژگان: کارکرد خانواده, هیجان ابراز شده, آرتریت روماتوئید, اسکیزوفرنی
    M. Mohseni, N. Chimeh, L. Panaghi, N. Mansoori
    The aim of this study is to compare family function and expressed emotion in families with rheumatoid arthritis (RA) and schizophrenic patients. Statistical population is families of patients with RA and schizophrenia in Loghman and Taleghani hospitals in Tehran from June to November 2010.Samples were selected through ac-cessible sampling and consist of 82 families with RA patients and 80 families with schizophrenic patients. In order to assess family function and expressed emotion, caregivers were asked to complete the Family Asse-ssment Device (FAD) and the Family Questionnaire (FQ). One sample t-test, independent-sample t-test and MA-NOVA were applied to analyze the collected data. Results show that family function and expressed emo-tion were significantly different in families of RA and schizophrenic patients. General family function, pro-blem solving, emotional responsiven-ess and emotional over-involvement had higher means in schizophrenic patient's families than RA patient's families. But differences in commu-nication, roles and behavior control were not significant. Also means of expressed emotion in criticism and emotional over-involvement dime-nsions are higher in families with schizophrenic patients than families with RA patients. Family functions in both groups of families were inefficient. Families with schizoph-renic patients indicate more dysfu-nctions and problems in domains of problem solving, emotional respo-nsiveness and emotional involvement in comparison with families with RA patients. Furthermore, criticism and emotional over-involvement patterns are used more in families with schizophrenic patients compared with families with RA patients.
  • ابراهیم مسعودنیا
    این مطالعه با هدف تعیین رابطه ادراک بیماری با استراتژی های مقابله و نیز پیش بینی شیوه های مقابله در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید انجام شد. مطالعه حاضر به شیوه پیمایشی مقطعی بر 146 نفر از بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید که در طول مرداد ماه 1384، با روش نمونه گیری طبقه ای از دو مرکز ارائه کننده مراقبت های آرتریت روماتوئید در اصفهان انتخاب شده بودند انجام شد. بیماران به دو پرسشنامه ادراک بیماری و استراتژی های مقابله پاسخ دادند. نتایج، همبستگی معناداری را بین ادراک بیماری و استراتژی های مقابله و نیز برخی از مؤلفه های این دو سازه نشان داد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی نیز نشان دادند که مؤلفه های ادراک بیماری 2/9 درصد از واریانس استراتژی های مقابله را تبیین می کند. یافته های این مطالعه اعتبار مدل خودگردانی لونتال و همکاران را به عنوان یک مدل نظری در تبیین و پیش بینی رفتار بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید در واکنش به آن و اتخاذ شیوه های مقابله با آن را نشان داد.
    کلید واژگان: آرتریت روماتوئید, ادراک بیماری, استراتژی های مقابله
    Ebrahim Masoudnia
    The aim of this study was to determine the relationship between ill ness perception and coping strategies in patients with Rheumatoid Arthritis. It was conducted by survey and cross-sectional methods. Data was collected from 146 outpatients with confirmed RA who were admitted by two centers of RA between 27th July and 27th August 2005 in Isfahan. These patients were selected by stratified sampling. They then responded to Standardized Illness Perception Questionnaire (IPQ) and Coping strategies Questionnaire (CSQ). The results showed significant correlation between illness perception and coping strategies، and among some components of coping strategies and illness perception. Hierarchical multiple regression analysis showed that components of illness perception explained 9. 2% of the variance of coping strategies. The present study confirmed the validity of Self-Regulation Model in explanation and prediction of RA patient''s illness behavior and their coping strategies with RA.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال