به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "اجباری" در نشریات گروه "روانشناسی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «اجباری» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • عباس بخشی پور، سید ولی کاظمی رضایی *

    هدف پژوهش حاضر مقایسه ظرفیت حافظه کاری و راهبردهای کنترل فکر مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری با افراد بهنجار است. روش مطالعه حاضر توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل افراد مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری و افراد بهنجار در سطح شهر تبریز در سال 93-1392 بودند. از جامعه مورد نظر به روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای شامل 60 شرکت کننده (30 نفر مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری و 30 نفر افراد بهنجار) انتخاب و از لحاظ جنس، سن و تحصیلات همتاسازی شدند. سپس آزمون های خرده مقیاس فراخنای ارقام وکسلر و راهبردهای کنترل فکر (TCS) بر روی آن ها اجرا شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین افراد مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری و افراد بهنجار در متغیرهای ظرفیت حافظه کاری و راهبردهای کنترل فکر تفاوت معناداری وجود دارد. بدین صورت که افراد دارای اختلال وسواسی- اجباری حافظه ضعیف تری داشتند. همچنین نتایج راهبردهای کنترل افکار نشان داد که افراد دارای اختلال وسواسی- اجباری در مقایسه با افراد بهنجار از راهبردهای نگرانی، کنترل اجتماعی، تنبیه و ارزیابی مجدد بیشتری به کار می برند؛ اما راهبرد توجه برگردانی بیشتر در گروه افراد بهنجار مورد استفاده قرار گرفت. این نتایج نشان دهنده آن است که رفتارهای تکرارشونده افراد مبتلا به اختلال وسواس ممکن است نتیجه نارسایی هایی در حافظه کاری آن ها باشد. همچنین ممکن است افراد مبتلا به اختلال وسواس در زمان رویارویی با وسواس های فکری - عملی از راهبردهای غیرانطباقی کنترل فکر استفاده کنند.

    کلید واژگان: اختلال وسواسی, اجباری, حافظه کاری, راهبردهای کنترل فکر
    Abbas Bakhshipour, Seyyedvali Kazemi Rezayei *

    The purpose of this study was to compare the work memory capacity and thought control strategies of people with obsessive-compulsive disorder with normal people. The present study was a comparative study. The study population of the present study included people with obsessive-compulsive disorder and normal people in Tabriz city in 2013-2014. A sample of 60 participants (30 people with obsessive-compulsive disorder and 30 normal people) was selected by available sampling method. Participants were matched in terms of gender, age and education. Then Wechsler cultivar subscales and Thought Control Strategies (TCS) tests were performed on them. Data were analyzed by multivariate analysis of variance analysis. Results showed that there was a significant difference between people with obsessive-compulsive disorder and normal people in the variables of work memory capacity and thought control strategies. People with obsessive-compulsive disorder had a weaker memory. Also, the results of thought control strategies showed that people with obsessive-compulsive disorder were more likely to use worry, social control, punishment and re-evaluation strategies than normal people; however, the strategy of paying more attention was used in the normal group. These results indicated that recurring behaviors of people with obsessive-compulsive disorder may be the result of inadequacies in their working memory. Also, people with obsessive-compulsive disorder may resort to thought-control strategies when faced with intellectual-practical obsessive-compulsive disorder.

    Keywords: Obsessive compulsive disorder, Working memory, thought control strategies
  • صابر سعیدپور، سید علی کاظمی رضایی، انسیه کربلایی اسمعیل، سید ولی کاظمی رضایی، فرشاد احمدی
    مقدمه
    هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تشخیصی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، همجوشی شناختی و راهبردهای کنترل فکر در اختلال وسواسی–اجباری و افراد بهنجار بود.
    روش
    طرح پژوهش حاضر از نوع پژوهش های علی -مقایسه ای بود. جامعه هدف پژوهش حاضر شامل کلیه مراجعه کنندگان مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی بود که در بازه زمانی مهر تا اسفند سال 1395 به مراکز درمانی شهر تهران مراجعه کرده بودند. از این میان تعداد 50 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس از مقیاس وسواسی-اجباری ییل- براون فرم کوتاه پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان، پرسشنامه کنترل فکر و پرسشنامه آمیختگی شناختی برای گردآوری داده ها استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل تابع تشخیصی استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج تحلیل داده ها نشان داد که در کلیه متغیرها به جزء راهبردهای سازگارانه پذیرش و ارزیابی مجدد، همچنین راهبردهای کنترل فکر نگرانی، تنبیه، کنترل اجتماعی و ارزیابی مجدد، میانگین گروه بهنجار به صورت معناداری بیشتر از گروه وسواسی بود. در متغیرهای دیگر میانگین گروه وسواس به صورت معناداری بیشتر از گروه بهنجار بود. همچنین یافته های این پژوهش بیانگر آن بودند که بر اساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، همجوشی شناختی و راهبردهای کنترل فکر می توان عضویت افراد در دو گروه را پیش بینی کرد.
    نتیجه گیری
    می توان نتیجه گیری کرد که فعال شدن باورهای درآمیختگیافکار، ارزیابی هایی را بر می انگیزاند که بر اساس آنها استفاده از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان و کنترل فکر بیشتر و متعاقبا فکر وسواسی خطرناک تلقی می شود. این ارزیابی ها منجر به بروز احساس ترس، اضطراب، گناه و ناراحتی می شوند. اگر ارزیابی فرد این باشد که فکر وسواسی نشان دهنده آن است که اتفاقی خطرناک پیش از این رخ داده است، ممکن است راهبردهای وارسی یا اختلال ذهنی را به کار گیرد. راهبردها باعث می شوند فرد نتواند در واقعیت این باورها را بیازماید و اعتبار آنها را رد کند.
    کلید واژگان: اختلال وسواسی, اجباری, راهبردهای تنظیم شناختی هیجان, همجوشی شناختی, راهبردهای کنترل فکر
    S. Saeidpoor, S.A. Kazemi-Rezai, E. Karbalaei-Esmaeil, S.V. Kazemi-Rezai, F. Ahmadi
    Introduction
    This study aimed at comparing the discriminative role of the cognitive emotion regulation strategies, cognitive fusion and thought control strategies in Obsessive-Compulsive disorder and normal groups.
    Method
    The study was benefit of a causal-comparative research design. The target population included all patients with Obsessive-Compulsive disorder that referred to medical centers in Tehran in October to March 2016. A group of 50 persons that diagnosed with Obsessive-Compulsive disorder were selected by purposive sampling method. Then Data were gathered with the Obsessive-Compulsive Scale Yale-Brown, Short form of Cognitive Emotion Regulation Strategies Questionnaire,Thought Control Questionnaire and Cognitive Fusion Questionnaire. Data analyzed with the diagnostic function analysis.
    Results
    Result showed that mean scores of normal group significantly was more than obsession group in all dimensions except adaptive Emotion Regulation Strategies (except acceptance and reappraisal) as well as thought control strategies (worry, punishment, social control and reappraisal). The mean scores of obsessive group significantly was more than normal group in other variables. Result of diagnostic analysis showed that, according to the cognitive emotion regulation strategies, cognitive fusion and thought control strategies could be predicted membership in group and make a discrimination among two groups.
    Conclusion
    We can conclude that the activated cognitive fusion beliefs, disposes assessments that based on increased the thought control and maladaptive emotion regulation strategies, consequently obsession is considered dangerous. These assessments lead to feelings of fear, anxiety, guilt and upset.It used inspection or mental disorder strategies, if these assessments indicates that the obsessive thought is dangerous and happening already. These Strategiescauses that person cannot be tested reality of beliefs and refused them.
    Keywords: Obsessive-Compulsive disorder, cognitive emotion regulation strategies, cognitive fusion, thought control strategies
  • ندا گودرزی *، زهره خسروی، غلامرضا دهشیری
    مقدمه
    افکار مزاحم و تکرارشونده از مولفه های اساسی اختلال های وسواسی- اجباری (OCD) و شخصیت وسواسی- اجباری (OCPD) است. زیرساخت های شناختی، طرح واره ها و ارزیابی افراد از افکارشان در این اختلال ها همواره مورد توجه روان شناسان بالینی بوده است.
    از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ی طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای فراشناختی در افراد مبتلا به OCD، OCPD و گروه بهنجار است.
    روش
    این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای و جامعه آماری آن، دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران در سال 1392 بودند. نمونه ی اولیه پژوهش که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایانتخاب شدند، 385 نفر بودند. ابتدا تمام شرکت کنندگان، پرسشنامه های بازنگری شده ی وسواسی- اجباری، چندمحوری بالینی میلون3، فرم کوتاه طرح واره یانگ، فراشناخت و سلامت عمومی را تکمیل کردند. در مرحله دوم، افرادی که نمره های لازم را به دست آورده بودند، مورد مصاحبه قرار گرفتند. بدین ترتیب 127 نفر (شامل 35 نفر در گروه OCD، 39 نفر در گروه OCPD و 53 نفر در گروه بهنجار) انتخاب شدند.
    یافته ها
    نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (مانوآ) نشان داد میانگین نمرات در تمام حوزه های طرح واره های ناسازگار اولیه در گروه های بالینی پژوهش به طور معناداری بالاتر از گروه بهنجار و در بین افراد مبتلا به OCD به طور معنادار بالاتر از دو گروه دیگر است. همچنین در باورهای فراشناختی، میانگین نمرات افراد مبتلا به OCD در خرده مقیاس های باورهای مثبت درباره ی نگرانی، کنترل ناپذیری و خطر و اطمینان شناختی به طور معناداری بیشتر از دو گروه دیگر است.
    نتیجه گیری
    نتایج به طور کلی نشان دادند که بررسی طرح واره های ناسازگار اولیه و باورهای فراشناختی، باعث ایجاد درک بهتری از OCD و OCPD می شوند.
    کلید واژگان: اختلال وسواسی, اجباری, اختلال شخصیت وسواسی, اجباری, طرحواره های ناسازگار اولیه, باورهای فراشناختی
    N. Goudarzi*, Z. Khosravi, Gh.R. Dehshiri
    Introduction
    Intrusive and repetitive thoughts are fundamental components in Obsessive - Compulsive Disorder (OCD) and Obsessive- Compulsive Personality Disorder (OCPD). Cognitive structures, schemas and people’s evaluations of their thoughts have consistently drawn the attention of clinical psychologists. Thus, purpose of the present study was to compare early maladaptive schemas and metacognition beliefs in people with Obsessive-Compulsive Disorder, Obsessive-Compulsive Personality Disorder and normal people.
    Method
    The Causal- Comparative research method was used in the present study. The sample population consisted of 385 students selectedthrough random cluster sampling and the study was conducted on sample of 127 subjects (including 35 subjects with OCD, 39 subjects with OCPD, and 53 normal subjects. In the first step, all participants filled out Obsessive–Compulsive Inventory- Revised (OCI-R), Millon Clinical Multiaxial Inventory-III (Subscale of OCPD),Young Schema Questionnaire- short form (YSQ), Metacognitions Questionnaire (MCQ-30) and General Health Questionnaire (GHQ-12). In the second phase, participants who gained the necessary scores (127 persons) were interviewed.
    Results
    The MANOVA test results showed that mean scores in all areas of early maladaptive schemas in the clinical study was significantly higher than normal subjects and among people with OCD are significantly higher than other groups. The same result was also seen in term of metacognition beliefs, positive beliefs, uncontrollability and danger, cognitive confidence and cognitive self-consciousness subscales.
    Conclusion
    Generally considering earlymaladaptive schemas and meta-cognitive beliefs may provide better understanding of OCD and OCPD.
    Keywords: Obsessive, Compulsive Disorder, Obsessive, Compulsive Personality Disorder, Early Maladaptive Schemas, Metacognition Beliefs
  • ساناز کبیرنژاد، تورج هاشمی، مجید محمودعلیلو، منصور بیرامی
    اختلال وسواسی-اجباری، یکی از ناتوان کننده ترین اختلالات است که از سوی سازمان بهداشت جهانی علت عمده ناتوانی برآورد شده است. اختلال وسواسی-اجباری با درجات مختلفی از همبودی با سایر اختلالات از جمله اختلال افسردگی، اختلالات اضطرابی و اسکیزوفرنی مربوط است. شواهد تجربی متعددی بر ارتباط احتمالی بین اختلال وسواسی- اجباری و اسکیزوفرنی و اسکیزوتایپال تاکید می کنند. احتمالا پایه های روان شناختی مشترکی مانند آمیختگی فکر- عمل و تفکر جادویی بین این اختلالات وجود دارد. هدف از پژوهش حاضر، برازش روابط علی-ساختاری بین نشانه های شخصیت اسکیزوتایپی و اختلال وسواسی-اجباری با توجه به نقش میانجی آمیختگی فکر-عمل بود. آزمودنی های پژوهش 300 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه تبریز بودند که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و پرسشنامه های وسواسی- اجباری مادزلی، صفات شخصیت اسکیزوتایپال، آمیختگی فکر-عمل را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری بررسی شدند. نتایج نشان داد که در رابطه بین شخصیت اسکیزوتایپال و اختلال وسواسی- اجباری، آمیختگی فکر- عمل می تواند نقش میانجی داشته باشد. از این رو صفات شخصیت اسکیزوتایپال به واسطه آمیختگی فکر- عمل می تواند اثرات متفاوتی در پیامد درمانی اختلال وسواسی- اجباری داشته باشد.
    کلید واژگان: اختلال وسواسی, اجباری, اسکیزوتایپال, آمیختگی فکر, عمل
    S. Kabirnezhad, T. Hashemi, M. Mahmoodaliloo, M. Bairami
    Obsessive Compulsive Disorder (OCD) is one of the most incapacitating of the disorders, having been rated as a leading cause of disability by the World Health Organization. OCD is associated with high degrees of psychiatric comorbidity, including major depression, anxiety disorders and schizophrenia. There is growing empirical evidence which highlights the possible link between OCD a schizophrenia and SPD. Probably common psychological bases such as thought-action fusion and magical thinking occurs between this disorders. The aim of this study was to investigate the fitness of structural relation between schizotypal personality and obsessive-compulsive disorder symptom: mediation role of thought action-fusion. Subjects of the study were three hundred undergraduate students selected by random cluster sampling from University of Tabriz. The students completed Maudsley Obsessional-Compulsive Inventory (MOCI), Schizotypal Personality Questionnare (SPQ) and thought action-fusion (TAF). Data were analyzed by structural equation modeling. Results showed that thought action-fusi on can play a mediating role in relation between schizotypal personality and obsessive-compulsive disorder. Therefore, schizotypal personality traits could have different effects on treatment outcome of obsessive-compulsive disorder through thought-action fustion.
    Keywords: Obsessive, Compulsive disorder, Schizotypal, Thought, Action fusion
  • زهرا سادات حاجی سیدتقیاتقوی، مهرانگیز پیوسته گر، زهره خسروی
    هدف از پژوهش حاضر بررسی سطوح کمال گرایی مادر با پیوند والدینی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری و مقایسه آن با افراد سالم بود. بدین منظور 144 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس و پس از اعمال ملاک های ورود در این پژوهش شرکت کردند. نیمی از شرکت کنندگان را نمونه بالینی (افراد مبتلا به اختلال وسواسی اجباری) به همراه مادرانشان و نیم دیگر را افراد سالم به همراه مادرانشان تشکیل دادند. این پژوهش توصیفی و از نوع علی – مقایسه ای بود. از مقیاس غربالگری وسواس مادزلی، پرسشنامه سلامت عمومی، مقیاس کمال گرایی هیل و مقیاس پیوند والدینی به عنوان ابزار اندازه گیری استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی و همبستگی استفاده شد. نتایج نشان داد کمال گرایی مثبت مادران افراد سالم بیش تر از مادران افراد مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری است و کمال گرایی منفی مادران افراد مبتلا به اختلال وسواسی اجباری بیش تر از مادران افراد سالم است. هم چنین در زیرمقیاس حمایت افراطی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی – اجباری و افراد سالم تفاوت معناداری دیده شد؛ بدین معنی که ادراک حمایت افراطی مادر در افراد مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری بیش تر از افراد سالم است، ولیکن در زیرمقیاس های حمایت متعارف، مراقبت بی تفاوت و مراقبت متعارف از پرسشنامه پیوند والدینی در دو گروه تفاوت معناداری دیده نشد. بر طبق نتایج توجه به ویژگی های مادران مانند سطوح کمال گرایی و تاثیر آن بر آینده روانی فرزندان با اهمیت به نظر می رسد. بنابراین، توصیه می شود به منظور ارتقاء سلامت روان افراد جامعه، والدین و کارشناسان حوزه سلامت روان توجه لازم را به سطوح کمال گرایی مادران و تاثیر آن بر فرزندانشان مبذول دارند.
    کلید واژگان: اختلال وسواسی, اجباری, پیوند والدینی, سطوح کمال گرایی مادر
    Zahra Alsadat Haji Seyed Taghiya Taghavi, Mehrangiz Peyvastegar, Zohreh Khosravi
    The aim of this study was to compare mother’s perfectionism levels and parental bonding in obsessive - compulsive disorder and healthy adults. A sample of 36 obsessive - compulsive disorder adults and 36 students from Tehran University with their mothers were selected by convenience sampling Method. The research design was descriptive and causal-comparative method. In order to collect data, the Maudsley Obsessive-Scale Screening, GHQ, Heal’s Perfectionism and Parental Bonding Questionnaire were used. The data were analyzed by correlation method and t-test. The findings showed that mother’s positive negative perfectionism scores were significantly different between two groups. Also, the perception of mother’s overprotection were more in adults with obsessive – compulsive disorders than healthy adults’ mothers. There was no significant between two groups of mothers in subscales of parental bonding. These findings also support the conclusion that perception of mother’s overprotection alone was a predictor of obsessive - compulsive disorder.
    Keywords: mother's level of perfectionism_parental bonding_obsessive – compulsive
  • حبیب الله نادری، رقیه رمضان زاده عالیزمینی
    هدف از این تحقیق بررسی طرحواره های سازش نیافته اولیه در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواس- اجباری و گروه غیربالینی بوده است. به این منظور تعداد 50 آزمودنی در دو گروه بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواس- اجباری (7 زن و 18 مرد) و گروه غیربالینی(8 زن و 17 مرد) به روش تصادفی انتخاب و پرسشنامه طرحواره های سازش نایافته اولیه (EMSs) یانگ- فرم90 سوالی را تکمیل نمودند. نتایج میانگین و انحراف استاندارد بین دو گروه در برخی طرحواره ها معنادار بود. تحلیل نتایج بدست آمده با استفاده از آزمون t مستقل نشان داد که تفاوت دو گروه در طرحواره های ایثار(t (2، 48)= 4.17; p<.001)، بازداری هیجانی (t (2، 48)= 18.81; p<.001)، معیارهای پشتکار (t (2، 48)= 18.6; p<.001)، محق بودن/برتری داشتن (t (2، 48)= 2.82; p<.005)، خودتنبیهی (t (2، 48)= 3.19; p<.005) معنادار می باشد. با توجه به یافته ها به نظر می رسد که مطالعهطرحواره ها یکی از روش های کارآمد برای پی بردن به عوامل زیربنایی مرتبط با مشکلات شخصیتی است. پیشنهاد می شود در پژوهش های بعدی، دیگر اختلالات شخصیتی نیز مورد بررسی قرار گیرد.
    کلید واژگان: طرحواره سازش نایافته اولیه, اختلال شخصیت, بیماران, وسواس, اجباری
    Habibollah Naderi, Rogeyeh Ramzanzadeh Alizamani
    The purpose of this study is to investigate primary unadjusted schemes in patients suffering from obsession-obligation personality disorder with a non-clinical group. To this end، 50 respondents who were randomly selected from a group having obsession-obligation personality disorder (7 females and 18 males) and a non-clinical group (8 females and 17 males)، completed Yang’s 90-item questionnaire of primary unadjustedschemes. The results showed that the mean and the standard deviation of the two groups were significantly different in some schemes. The Independent Samples T-Test results showed that the two groups were significantly different in self-sacrifice (t (2، 48) = 4. 17; p<. 001)، emotional prevention (t (2، 48) = 18. 81; p<. 001)، perseverance criteria (t (2، 48) = 18. 6; p<. 001)، superiority (t (2، 48) = 2. 82; p<. 005)، and self-punishment (t (2، 48) = 3. 19; p<. 005). The results suggest that study of schemes is an effective way for exploring fundamental factors causing personality disorder. It is suggested that further studies investigate other personality disorders.
    Keywords: Early Maladaptive Schema, personality Disorders, Obsessive, Compulsive Personality
  • روح الله آهون، معصومه اسماعیلی، فرحناز شاکه نیا، علیرضا اخلاقی، محمدصادق منتظری
    هدف از پژوهش حاضر، مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و درک هیجانات در اختلال وسواسی اجباری، اختلال اضطراب منتشر، اختلال اضطراب اجتماعی و افراد بهنجار بود. روش این پژوهش از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه بیماران زن و مرد مبتلا به این سه اختلال در مراکز روانپزشکی خصوصی شهر شیراز (سال 1391 و 1392) تشکیل دادند که از میان آنان 300 بیمار (در هر گروه اختلال، 100 بیمار) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.آزمودنی های بهنجار نیز شامل 100 نفر از همراهان بیماران بودند. شرکت کنندگان پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001)، نارسایی هیجانی تورنتو20 مقوله ای (بگبی و همکاران، 1994) و سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلیر، 1979) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که سه گروه بیمار در مقایسه با گروه بهنجار راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان بیشتر، راهبردهای انطباقی کمتر و درک ضعیف تری از هیجان ها را گزارش دادند (001/0>P). در استفاده از راهبردهای انطباقی و درک ضعیف هیجانات بین سه گروه بیمار تفاوت معناداری وجود داشت (001/0>P). به طور کلی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و درک هیجان ها در این اختلالات به صورت متفاوتی بروز می کند.
    کلید واژگان: راهبردهای تنظیم شناختی هیجان, درک هیجانات, اختلال وسواسی, اجباری, اختلال اضطراب منتشر, اختلال اضطراب اجتماعی
    Rohalah Ahoun, Masoumeh Esmaeily, Farahnaz Shakehnia, Ali Reza Akhlaghi, Mohammad Sadegh Montazeri
    The aim of this study was to examin if perceived effects can predispose male adolescents to addiction. The population included addicted male adolescents in Tehran Reformatory and male high school students from District the two in Tehran in 2012. The sample was 33 of addicted male adolescents from Reformatory Who were selected via purposeful random sampling، and 33 students of male high school students which were chosen by cluster sampling. The research type was qualitative. Data were collected by an open-ended questionnaire، a semi-structured interview. Data were analyzed using content analysis. Descriptive statistical analyses and frequency tables were used. The Chi square test was used to examine the differences between groups. The addicted sample in the three factors of family، attachment and belief had more pathology than students. Chi square findings revealed a significant difference between the two groups regarding indices of their parents education، age، job، life status، number of siblings، conflict of parents، emotional deprivation، feelings of deprivation and failure، childhood deprivation، and attention to social and religious values (P<0. 001). There was no a significant difference regarding the feeling of being inferior or worthless among family members (P>0. 005). The findings have important implications concerning prevention and therapy for adolescents disposed to addiction.
    Keywords: adolescents, addiction, reformatory
  • اعظم داودی، حمید طاهر نشاط دوست، محمدرضا عابدی، هوشنگ طالبی
    هدف از پژوهش حاضر، مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و درک هیجانات در اختلال وسواسی اجباری، اختلال اضطراب منتشر، اختلال اضطراب اجتماعی و افراد بهنجار بود. روش این پژوهش از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه بیماران زن و مرد مبتلا به این سه اختلال در مراکز روانپزشکی خصوصی شهر شیراز (سال 1391 و 1392) تشکیل دادند که از میان آنان 300 بیمار (در هر گروه اختلال، 100 بیمار) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.آزمودنی های بهنجار نیز شامل 100 نفر از همراهان بیماران بودند. شرکت کنندگان پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001)، نارسایی هیجانی تورنتو20 مقوله ای (بگبی و همکاران، 1994) و سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلیر، 1979) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که سه گروه بیمار در مقایسه با گروه بهنجار راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان بیشتر، راهبردهای انطباقی کمتر و درک ضعیف تری از هیجان ها را گزارش دادند (001/0>P). در استفاده از راهبردهای انطباقی و درک ضعیف هیجانات بین سه گروه بیمار تفاوت معناداری وجود داشت (001/0>P). به طور کلی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و درک هیجان ها در این اختلالات به صورت متفاوتی بروز می کند.
    کلید واژگان: راهبردهای تنظیم شناختی هیجان, درک هیجانات, اختلال وسواسی, اجباری, اختلال اضطراب منتشر, اختلال اضطراب اجتماعی
    Azam Davoodi, Hamid Taher Neshat Doost, Mohammad Reza Abdi, Hooshang Talebi
    The purpose of the present study was to compare the cognitive emotion regulation strategies and understanding emotions in obsessive compulsive disorder، generalized anxiety disorder، social anxiety disorder، and normal people. The research method was causal-comparative. The statistical population were all male and female patients with the disorders mentioned، in private psychiatric centers in Shiraz (2012 and 2013). 300 patients (100 patients in each disorder group) were selected through available sampling method. 100 people from those who accompanied patients considered as the normal participants. All participants completed the Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (Garnefski et al.، 2001)، the 20-item Toronto Alexithymia Scale (Bagby et al.، 1994)، and General Health Questionnaire (Goldberg & Hillier، 1979). The results of multivariate analysis of variance and Tukey post-hoc test showed that the three patient groups reported more maladaptive cognitive emotional regulation strategies، less adaptive strategies، and lower understanding of emotions than the normal group (P>0. 001). There was a significant difference among the three patient groups in using adaptive strategies and low understanding of emotions (P>0. 001). In general، cognitive emotion regulation strategies and understanding emotions appear differently in these disorders.
    Keywords: cognitive emotion regulation strategies, understanding emotions, obsessive compulsive disorder, generalized anxiety disorder, social anxiety disorder
  • حسین قمری گیوی، مقصود نادر، فرشته دهقانی
    زمینه

    یکی از رویکرد های درمانی جدید که اثر بخشی آن قابل بررسی است، توان بخشی شناختی و تلاش در جهت ترمیم نقایص شناختی است.

    هدف

    هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی در بازسازی کارکردهای اجرایی بیماران وسواسی جبری بود.

    روش

    روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. در این پژوهش حجم جامعه300 نفر بیمار وسواسی جبری است که از بین آنها نمونه ای متشکل از 30 نفر (15 نفر گروه آزمایشی و 15 نفر گروه کنترل بودند) که با روش نمونه گیری تصادفی از نوع در دسترس انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق سه آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین، آزمون رنگ واژه استروپ و خرده مقیاس فراخنای ارقام معکوس وکسلر جمع آوری شد. با استفاده از روش های آماری توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون t مستقل و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره) تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که برنامه توانبخشی در بهبود مفهوم سازی و انعطاف پذیری ذهنی تاثیر مثبتی دارد (0/01> P). همچنین برنامه توانبخشی در بهبود آغازگری و طرح پذیری ذهنی افراد تاثیر دارد یعنی برنامه توانبخشی بر روی کاهش زمان پاسخگویی در کارت های یک، دو و سه تاثیر مثبتی داشته است به عبارت دیگر این برنامه توانبخشی بر روی گروه آزمایش در متغیر بهبود آغازگری و طرح پذیری تاثیر قابل توجهی داشته است (0/01 > P). یافته ها همچنین نشان داد که این برنامه توانبخشی در بازداری پاسخ تاثیری ندارد (P> 0/05). این طرح همنچنین حافظه شنیداری بیماران وسواسی جبری را بهبود بخشید. (0/01 > P).

    نتیجه گیری

    به طور کلی در پژوهش حاضر برنامه توانبخشی شناختی مفهوم سازی، انعطاف پذیری ذهنی، آغازگری و طرح پذیری و حافظه شنیداری بیماران وسواسی جبری را بهبود بخشیده اما در بازداری پاسخ تاثیر مثبتی نمی گذارد، بنابراین توانبخشی شناختی در بازسازی کارکرد های اجرایی بیماران وسواسی جبری موثر است.

    کلید واژگان: توان بخشی شناختی, کارکردهای اجرایی, اختلال وسواسی, اجباری
  • چنگیز رحیمی، زهرا رسایی، نورالله محمدی
    هدف پژوهش حاضر بررسی توانایی آزمون عملکرد مداوم (CPT) در تشخیص افتراقی بیماران دارای اختلالات روانپزشکی و گروه بهنجار بود. پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. با روش نمونه گیری در دسترس، 27 بیمار اسکیزوفرن، 28 بیمار مبتلا به افسردگی اساسی، 29 بیمار مبتلا به وسواسی- اجباری و 29 فرد بهنجار انتخاب و بر اساس متغیرهای سن، جنسیت، سطح تحصیلات و وضعیت تاهل همتا شدند. عملکرد شناختی آزمودنی ها به وسیله آزمون CPT مورد ارزیابی قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه تحلیل شد. نتایج حاکی از آن بود که بیماران اسکیزوفرن و وسواسی در سه مولفه آزمون CPT (خطای حذف، پاسخ های درست و زمان واکنش)، و بیماران افسرده در دو مولفه آزمون (خطای حذف و زمان واکنش) در مقایسه با افراد بهنجار، به طور معناداری ضعیف تر عمل کردند، اما بین گروه های بیمار در هیچ یک از مولفه های آزمون تفاوت معنادار مشاهده نشد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر آزمون CPT قادر به تفکیک بیماران مبتلا به اختلالات اسکیزوفرنی، افسردگی اساسی و وسواسی- اجباری از افراد بهنجار بود، اما نتوانست بین بیماران مختلف تفاوت معناداری قائل شود.
    کلید واژگان: آزمون عملکرد مداوم, اسکیزوفرنی, افسردگی اساسی, وسواس, اجباری
  • ربابه دل آذر، سید محمد رسول خلخالی، سید موسی کافی، کیومرث نجفی، هما ضرابی، رحیم باقرزاده، تمجید کریمی، حسن فرهی
    هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی پدیدار شناختی نشانه های وسواسی- اجباری در شهر رشت بود. در قالب یک بررسی مقطعی، 255 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و پس از دریافت تشخیص اختلال وسواسی- اجباری توسط روانپزشک، از نظر نشانه ها و شدت اختلال، با استفاده از مقیاس وسواسی - اجباری ییل براون مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج بیانگر آن بود که وسواس های آلودگی و پرخاشگرانه، و اجبارهای شستشو/تمیز کردن و وارسی، بیشترین درصد فراوانی و وسواس های جمع/ انبار کردن و جنسی، و اجبارهای شمارش و جمع/ انبار کردن، کمترین درصد فراوانی را در بین سیزده گروه نشانه ی وسواسی- اجباری داشتند. بیماران مجرد، وسواس مذهبی و اجبار تکرار کردن بیشتری از بیماران متاهل داشتند. نگرانی درباره ی کثیفی یا میکروب و شستن زیاد یا تشریفاتی دست، شایع ترین نشانه ی وسواسی- اجباری بودند. همچنین بین بیماران مرد و زن تفاوت هایی مشاهده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که الگوی پدیدار شناختی نشانه های وسواسی- اجباری در این نمونه از بیماران ایرانی مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری شباهت ها و تفاوت هایی با الگوی پدیدار شناختی مشاهده شده در مطالعات و جوامع دیگر دارد.
    کلید واژگان: الگوی پدیدار شناختی نشانه ها, اختلال وسواسی, اجباری, مقیاس وسواسی, اجباری ییل براون
    Robabeh, Delazar, Seyyed Mohammad Rasol, Khalkhali, Seyyed Moosa, Kafi, Kiomars, Najafi, Homa, Zarrabi, Rahim, Bagherzadeh, Tamjid, Karimi, Hassan, Farrahi
    This research aimed to study the phenomenological pattern of obsessive-compulsive symptoms. In a cross-sectional study، 255 patients with obsessive-compulsive disorder were selected by Convenience sampling and were evaluated by Yale-Brown Obsessive Compulsive Scale in terms of symptoms and severity of OCD. Obsessions of contamination، aggressive، compulsions of washing/cleaning and checking had the highest percentage of frequency، and Obsessions of hoarding، sexual and compulsions of counting and hoarding had the lowest percentage of frequency among the thirteen groups of obsessive-compulsive symptoms. Single patients had religious obsession and repetition compulsion more than married patients. Concerns with the dirt and germs and excessive or ritualized hand washing were the most prevalent obsessive-compulsive symptom. Also، some differences were observed between the male and female patients. The obtained results showed that the phenomenological pattern of the obsessive-compulsive symptoms observed in this sample of the Iranian patients with OCD had some similarities and differences with the phenomenological pattern observed in other studies and societies.
    Keywords: phenomenological pattern, obsessive, compulsive disorder, Yale, Brown Obsessive Compulsive Scale
  • مریم فرجاد، نورالله محمدی، چنگیز رحیمی، حبیب هادیان فرد

    این تحقیق با هدف مقایسه سازمان شخصیت (نوروتیک، مرزی و سایکوتیک) گروه های غیر بالینی با نشانه های اختلالات وسواس- اجباری، افسردگی، افسردگی - وسواس- اجباری و افراد بهنجار انجام شد. به این منظور، نمونه های این پژوهش متشکل از 60 نفر با نشانه های اختلال وسواس- اجباری، 60 نفر با نشانه های افسردگی، 60 نفر با نشانه های افسردگی- وسواس- اجباری و 60 نفر به هنجار، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این تحقیق به ابزارهایی مانند سیاهه سازمان شخصیت کرنبرگ، پرسشنامه افسردگی بک 2 و پرسشنامه وسواس- اجباری مادزلی پاسخ دادند. نهایتا داده ها با روش های آماری از قبیل میانگین، انحراف معیار، تحلیل واریانس چند متغیری، تحلیل واریانس یک راهه، کراسکال والیس، آزمون توکی و یومن ویتنی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که اگر چه هر 4 گروه در سطح نوروتیک سازمان شخصیت قرار گرفتند، اما نمرات افراد با نشانه های وسواس، افسردگی، افسردگی - وسواس، در ابعاد سازمان شخصیت به طور معناداری بیشتر از افراد بهنجار بود. این یافته ها، اطلاعات بیشتری را پیرامون اختلال وسواس و افسردگی فراهم نموده که می توانند در جهت تشخیص، تبیین نشانه ها، تشخیص افتراقی و برنامه ریزی طرح درمان، مفید واقع شوند.

    کلید واژگان: سازمان شخصیت, اختلال افسردگی, اختلال وسواس, اجباری, نوروتیک, مرزی و سایکوتیک
    Maryam Farjad, Nurollah Mohamadi, Changiz Rahimi, Habib Hadianfard

    This study was aimed to compare the personality organization (neurotic، borderline، and psychotic) in nunclinical peoples with obsessive-compulsive، depressive symptoms، obsessive-compulsive and depressive symptoms and normal group. For this purpose، The sample of this study comprise 60 clients with obsessive-compulsive، 60 clients with depressive symptoms، 60 clients with obsessive-compulsive and depressive symptoms and 60 subjects in normal group، were selected by availble sampling. Participants in this study responded to Kernberg’s Inventory of Personality Organization، Moudsley Obsessive Compulsive Inventory، and Beck Depression Inventory. Eventually The datas were analyzed by Statistical methods such as mean، Standard deviation، Multivariate analysis of variance، One-way analysis of variance، Kruskal-Wallis، Tukey test and Mann–Whitney U. Results showed that although the 4 groups were in neurotic personality organization (NPO) but peoples with obsessive-compulsive، depressive symptoms، obsessive-compulsive and depressive symptoms’s scores in the dimensions of personality organization significantly were more than normal group. The results of present study، provides more information about OCD and depression that can be useful in diagnosis، explain the symptoms، differential diagnosis and treatment planning.

    Keywords: personality organization, obsessive, compulsive disorder, depression disorder, neurotic, borderline, psychotic
  • مجید محمودعلیلو، تورج هاشمی، پروانه اشرفیان*
    مقدمه
    در تبیین ابتلا به اختلال وسواسی – اجباری (OCD) تحقیقات اخیر معتقد به نقش کلیدی شش حوزه شناخت ناکارآمد شامل احساس مسئولیت برای صدمه و آسیب، ارزیابی تهدید و خطر، نیاز به برخورداری از اطمینان، اهمیت دادن به افکار، کنترل افکار و کمال هستند. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی نقش باورهای وسواسی (باورهای ناکارآمد) درپیش بینی گرایش به شستشوی وسواسی-اجباری است.
    روش
    390 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز به روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه های وسواسی – اجباری مادزلی و باورهای وسواسی(OBQ-44) به منظور جمع آوری اطلاعات استفاده شدند. برای تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام استفاده شد.
    یافته ها
    تحلیل داده ها نشان دادند که باورهای ناکارآمد نیاز به یقین، کمال گرایی، اهمیت افکار، احساس تهدید و کنترل افکار، به ترتیب اهمیت قادرند تغییرات زیر مجموعه شستشوی وسواسی- اجباری را در افراد مورد مطالعه به طور معنادار(در سطح01/0 P<)پیش بینی کنند، که در این میان نیاز به یقین 33 درصد از واریانس متغیر ملاک شستشو را پیش بینی می کند. باور ناکارآمد کمال گرایی 5 درصد و اهمیت افکار و احساس تهدید هر دو 2 درصد و باور به کنترل افکار 1 درصد از این متغیر را پیش بینی می کنند.
    نتیجه گیری
    باورهای ناکارآمد وسواسی می توانند عامل زمینه ساز اختلال وسواسی-اجباری شستشو شوند. لذا در مداخلات درمانی، توجه به این باورها و اصلاح آن ها ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: اختلال وسواسی, اجباری, باورهای وسواسی, احساس تهدید, اهمیت افکار, نیاز به یقین
    Majid Mahmud Alilu, Turaj Hashemi, Parvaneh Ashrafian*
    Introduction
    Recent studies show that six dysfunctional belifs have important role in tendesy to obsessive-compulsive disorder. As a result، the aim of present study is to investigate the role of obsessive beliefs (dysfunctional beliefs) in predicting washing obsessive compulsions.
    Method
    390 undergraduate university students from Tabriz university were selected by cluster sampling. Next، Maudsley obsessive-compulsive questionnaire and obsessive beliefs questionnaire (OBQ-44) were used to collect data. Then، Pearson correlation and step by step multiple regression were used for data analysis.
    Results
    Findings showed that dysfunctional beliefs on need for certainty، Importance of thoughts and threat estimation، thought control and perfectionism could significantly predict washing obsessive-compulsive tendency (p<0. 01). Among these factors، the need for certainty had more important role in prediction model 33%، dysfunctional belief of perfectionism predicted 5%، either of importance of the thoughts and threat estimation 2%، and thoughts control could say 1% of washing obsessive-compulsive tendency. Conclution: Obsessive beliefs can predict OCD. Then in treatment of illness it is needed to modify them.
    Keywords: Obsessive, Compulsive Disorder, Obsessive Beliefs, Threat Estimation
  • آزیتا یوسفی*، اسحق رحیمیان بوگر، علی محمد رضایی
    مقدمه
    اختلال وسواسی- اجباری دارای سیری مزمن است که با تداوم و افزایش علائم، ابعاد مختلف سلامت روان را کاهش می دهد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی- تحلیلی بر سلامت روان بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری اجرا شد.
    روش
    در یک طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با پیگیری با استفاده از دو گروه آزمایش و کنترل، از میان بیماران مراجعه کننده به مرکز درمان و توانبخشی روان سبز، 20 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گماشته شدند. در ابتدا، همه شرکت کنندگان پرسشنامه جمعیت شناختی را تکمیل و توسط مصاحبه بالینی ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. سپس، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط پرسشنامه سلامت روان مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 16 جلسه هفتگی تحت درمان شناختی- تحلیلی قرار گرفتند. داده ها به کمک تحلیل واریانس آمیخته تحلیل گردید.
    یافته ها
    بعد از اجرای درمان شناختی- تحلیلی، بین گروه آزمایش و کنترل در بهبود سلامت روان و زیر مقیاس های آن در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت آماری معناداری وجود داشت.
    نتیجه گیری
    درمان شناختی- تحلیلی به شیوه گروهی راهبرد موثری برای بهبود سلامت روان مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری است. این یافته ها دارای دستاوردهای کاربردی برای مسیرهای پژوهش در آینده و نیز کار بالینی در این اختلال است.
    کلید واژگان: اختلال وسواسی, اجباری, سلامت روان, درمان شناختی, تحلیلی
    Yousefi, A.*. Rahimian-Boogari., Rezaei, A
    Introduction
    Obsessive-compulsive disorder has a chronic course that accompanied with diminished mental health because of continuation and increased clinical symptoms. This study was performed with aim to examine the effectiveness of cognitive-analytic therapy on mental health in patients with obsessive-compulsive disorder.
    Method
    In two-group quasi-experimental design with pre-test، post-test and follow-up، among patients who were attended to Ravan-Sabz Psychiatric Clinic، twenty patients with obsessive compulsive disorder selected by inconvenience sampling and randomly assigned to both experimental and control group. All participants initially completed the Socio-Demographic questionnaire and interviewed by Structured Clinical Interview. Then، they were evaluated by mental health questionnaires in three phases of pre-test، post-test and follow-up. Treatment group only received group cognitive-analytic therapy in 16 sessions (once weekly). Data were analyzed via mixed analysis of variance by SPSS software.
    Results
    After the implementation of cognitive-analytic therapy، there is statistically significant difference in promotion of mental health and related subscales between treatment group and control group in post-test and follow-up phases.
    Conclusion
    Group cognitive-analytic therapy is an effective therapy for mental health promotion in patients with obsessive compulsive disorder. These results have applied implications for future research lines and clinical practice in this disorder.
    Keywords: Obsessive, Compulsive Disorder, Mental Health, Cognitive Analytic Therapy
  • حسین شاره*، عبدالطیف علیمرادی
    مقدمه
    سیستم های مغزی- رفتاری تاثیر زیادی بر شخصیت و رفتار انسان دارند. سیستم بازداری رفتاری با رفتارهای اجتناب و کناره گیری مرتبط است؛ در حالی که سیستم فعال ساز رفتاری با رفتار روی آورد در ارتباط می باشد. بیش فعالی و کم کنشی هر یک از این سیستم ها می تواند دامنه وسیعی از اختلالات را تبیین کند. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین فعالیت سیستم های مغزی- رفتاری، باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر فراشناختی در بیماران مبتلا به وسواسی- اجباری انجام گرفت.
    روش
    در این پژوهش که از نوع مطالعات همبستگی بود، 80 بیمار مرد مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری با روش نمونه گیری در دسترس از بین مراجعه کنندگان به مراکز روان پزشکی 22 بهمن و ابن سینای شهر مشهد در شش ماهه اول سال 1391 انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های وسواسی- اجباری مادزلی، شخصیت گری ویلسون، باورهای فراشناخت- 30 سوالی و راهبردهای کنترل فکر را تکمیل نمودند. داده های پژوهش از طریق روش همبستگی و رگرسیون چندگانه گام به گام تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    باور نیاز به کنترل افکار و راهبرد تنبیه خود، بیشترین همبستگی را با سیستم بازداری رفتاری داشتند. خودآگاهی شناختی، باورهای مثبت درباره ی نگرانی و باورهای مربوط به کنترل ناپذیری و خطر؛ راهبردهای تنبیه خود و نگرانی؛ و سیستم بازداری رفتاری قوی ترین پیش بینی کننده های علائم وسواس بودند.
    نتیجه گیری
    بین باورهای فراشناختی، راهبردهای کنترل فکر و سیستم های مغزی- رفتاری در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری ارتباط معناداری وجود دارد. آشنایی با سطوح فراشناختی و انتخاب راهبردهای کنترل فکر مناسب در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری، می تواند چارچوب ارتباط این اختلال را با سیستم های مغزی- رفتاری مشخص تر سازد.
    کلید واژگان: اختلال وسواسی, اجباری, فراشناخت, سیستم بازداری رفتاری, سیستم فعال ساز رفتاری, راهبردهای کنترل فکر
    Sharehh., Alimoradi, A.
    Introduction
    Brain behavioral systems have major effect on personality and behavior. Behavioral Inhibitory (BIS) and Behavioral Activity (BAS) systems are related to avoidance and approach behavior، respectively. Hyperactivity and hypoactivity of these systems can lead to a broad domain of psychopathologies. This study was conducted to evaluate the relationships among brain behavioral systems، metacognitive beliefs، and thought control strategies in patients with Obsessive-Compulsive Disorder (OCD).
    Method
    In a correlational study that was conducted in 2011، convenience sampling was used for selecting 80 patients with OCD from two hospitals (22 Bahman and Ibn-e-Sina) in Mashhad، Iran. All subjects completed these questionnaires: Gray-Wilson Personality Questionnaire (GWPQ)، Metacognition Questionnaire-30 (MCQ-30)، Thought Control Questionnaire (TCQ)، and Maudsely Obsessive Compulsive Inventory (MOCI). Data were analyzed using Pearson correlation and stepwise multiple regression.
    Results
    There were significant relationships between need to control thoughts and self-punishment strategy with BIS (P<. 01). Multiple regression analysis revealed significant role for cognitive self-consciousness، positive beliefs about worry، negative beliefs about uncontrollability and danger (P<. 05); self-punishment and worry strategies (P<. 001); and BIS (P<. 001) in predicting OCD symptoms.
    Conclusion
    There is correlation among behavioral systems، metacognitive beliefs، and thought control strategies in patients with OCD. Being Aware of metacognitive levels and using appropriate thought strategies can clear the relationship of brain behavioral systems with OCD.
    Keywords: Obsessive, Compulsive Disorder, Metacognition, Behavioral Inhibitory System, Behavioral Activity System, Thought Control Strategies
  • مهناز بابایی، مه سیما پورشهریاری
    مقدمه
    در این مطالعه تاثیر درمان کاهش اندیشه پردازی خطر و تکنیک های تقویت حافظه در بهبود حافظه بیماران مبتلا به اختلال وسواس شستشو مورد بررسی قرار گرفت.
    روش
    روش پژوهش به صورت تجربی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری آن را دانشجویان دانشگاه_های تهران تشکیل دادند. با استفاده از شیوه غربال گری 600 دانشجوی دختر (2822 ساله) مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد از سه دانشگاه تهران در این مطالعه شرکت نمودند. ابزار_های پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه وسواسی-اجباری مادزلی و آزمون حافظه و کسلر. با توجه به نمره برش پرسشنامه وسواسی اجباری مادزلی و پرسشنامه وکسلر 12 دانشجو از میان کلیه دانشجویان واجد شرایط (دارای وسواس شستشو که در آزمون حافظه وکسلر عملکرد ضعیفی داشتند) و به تایید تشخیصی روانپزشک نیز رسیده بودند انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی به مدت دو ماه و نیم، هفته ای دو بار در20 جلسه 90 دقیقه ای درمان کاهش اندیشه پردازی خطر و تکنیکهای تقویت حافظه شرکت نمودند.
    یافته ها
    تحلیل داده ها نشان داد گروه مورد مطالعه بعد از مداخله درمانی نسبت به گروه کنترل در موقعیت پس آزمون و پیگیری بطور معناداری در آزمون حافظه وکسلر عملکرد بهتری داشته است.
    نتیجه گیری
    با توجه به برخی از یافته ها می توان با استفاده از روش درمان کاهش اندیشه پردازی خطر و تکنیک های تقویت حافظه، عملکرد حافظه را در افراد مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری بهبود بخشید.
    کلید واژگان: اختلال وسواسی, اجباری, درمان کاهش اندیشه پردازی خطر, تکنیک های تقویت حافظه
    Mahnaz Babaei
    Introduction
    This study investigated the effect of Danger Ideation Reduction Therapy (DIRT) and the techniques for memory enhancement in patients with Washing Obsessive-Compulsive disorder (OCD).
    Method
    It was an experimental study with a pretest-posttest design. Six hundred female bachelor and master students (aging between 22 and 28) were chosen from among the student population at the Universities of Tehran. Obsessive-Compulsory inventory and Veksler memory test were used to collect data. Based on the results of these tests، 12 participants who had a low score in the memory test and had washing compulsion were selected and randomly assigned to treatment and control groups. The treatment group underwent danger ideation reduction therapy and memory enhancement technique instruction for 10 weeks (2 sessions a week، 90 minutes each).
    Results
    The experimental group showed a significant improvement after the treatment on Veksler memory test at post-test as well as the follow-ups.
    Conclusion
    The findings showed that it is possible to improve functioning of memory in patients with OCD using a combination of suggested DIRT and memory reinforcement techniques.
    Keywords: Washing Obsessive, Compulsory Disorder (OCD), Danger Ideation Reduction Therapy (DIRT), Memory Reinforcement Techniques
  • حسین قمری گیوی، حسن ایمانی، اوشا برهمند، فریبا صادقی موحد
    مقدمه
    تحقیق حاضر به بررسی بازداری و بازشناسی شناختی در افراد مبتلا به وسواسی- اجباری و مقایسه این گروه با افراد بهنجار پرداخته است.
    روش
    جامعه آماری این پژوهش افراد مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری در دامنه سنی 25 تا 45 ساله بود که بیمارستان ها و مراکز درمانی و مشاوره شهرستان اردبیل مراجعه کرده بودند. جامعه بهنجار این پژوهش نیز کلیه افراد بهنجار 25 تا 45 ساله شهرستان اردبیل بودند. با روش نمونه گیری در دسترس از هر گروه 40 نفر و در مجموع 80 نفر انتخاب شدند. کلیه این افراد از نظر سن، جنس و سطح تحصیلی با همدیگر جور شدند. ابزارهای این پژوهش آزمون استروپ و مقیاس حافظه وکسلر بود. نتایج با روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج پژوهش نشان داد که افراد وسواسی در بازداری شناختی به طور معناداری، ضعیف تر از افراد بهنجار عمل کردند. ولی بین افراد مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری و افراد بهنجار در متغیر بازشناسی شناختی تفاوت معناداری به دست نیامد.
    نتیجه گیری
    افراد مبتلا به وسواس براساس نتایج در پردازش های شناختی بازداری به طور معناداری ضعیف تر از گروه کنترل عمل کردند.
    کلید واژگان: اختلال وسواسی, اجباری, پردازش شناختی, بازشناسی شناختی, بازداری شناختی
    Hosseyn Ghamarigivi, Hassan Imani, Osha Barahmand, Fariba Sadeghi, Movahed
    Introduction
    The present study aimed to investigate cognitive inhibition and recognition in patients with obsessive-compulsive disorder and to compare them with normal group.
    Methods
    Statistical population of this research comprised of all patients with obsessive-compulsive disorder aged 25-45 that had come to mental hospitals, clinics and consulting centers located in Ardebil, Iran. The normal population included all the normal people aged 25-45 in Ardebil. Forty people were conveniently selected for each group (80 in total). They were matched for age, sex, and education. The instruments were Stroop test, and Wechsler Memory Scales. The data were analyzed by multivariate analysis of variance.
    Results
    The results of research suggested poorly cognitive inhibition in patients with obsessive-compulsive disorder than healthy people, but not in cognitive recognition.
    Conclusion
    In cognitive inhibition, people with OCD performed significantly more poorly than normal people.
    Keywords: Obsessive, Compulsive Disorder, Cognitive Process, Cognitive Recognition, Cognitive Inhibition
  • احمد عابدی، محبوبه کیانی، مژگان شوشتری، سالار فرامرزی، فرشته گلشنی منزه
    زمینه
    در سال های اخیر، متخصصان در زمینه اختلال وسواسی- اجباری به دنبال ارزیابی و مقایسه اعتبار و کارایی مداخلات روان شناختی و درمان دارویی هستند. در این خصوص فرا تحلیل با یکپارچه کردن نتایج حاصل از انجام تحقیقات مختلف، میزان اندازه اثر روش درمان را مشخص می نماید.
    هدف
    پژوهش حاضر نیز بر آن است تا با استفاده ی الگوی پژوهشی فرا تحلیل، میزان اثرگذاری مداخلات روان شناختی و دارو درمانی را بر کاهش نشانه های وسواس فکری- عملی مورد بررسی قرار داده است.
    روش
    بدین منظور 40 پژوهش که از لحاظ روش شناسی مورد قبول بود، انتخاب و فرا تحلیل بر روی آن ها انجام گرفت. ابزار پژوهش عبارت از چک لیست فرا تحلیل بود.
    یافته ها
    یافته های پژوهش نشان داد میزان اندازه اثر مداخلات روان شناختی بر کاهش نشانه وسواس فکری- عملی 88/1 d= بود (001/0 p≤). همچنین نتایج پژوهش نشان داد میزان اندازه اثر مداخلات دارو درمانی بر کاهش نشانه های وسواس فکری- عملی11/1d= بود (001/0 p≤).
    بحث و نتیجه گیری
    پژوهش نشان داد میزان اندازه اثر مداخلات روان شناختی و دارو درمانی بر کاهش نشانه های اختلال وسواسی- اجباری مطابق جدول تفسیر اندازه اثر کوهن در حد بالا می باشد.
    کلید واژگان: فرا تحلیل, اختلال وسواسی, اجباری, مداخلات روان شناختی, دارو درمانی
    Ahmad Abedi, Mahboubeh Kiani, Salar Faramarzi, Mojgan Shoushtari, Fereshteh Golshani Monnazah
    In recent years, experts in the field of obsessive-compulsive disorder are trying to measure and compare the validity and efficiency of psychological interventions and drug therapy. In this regard, a meta-analysis integrating results of different researches demonstrates the effect size of treatments. This study aims to study the impact of psychological interventions and drug therapy on reducing symptoms of obsessive-compulsive patients. For this purpose, 40 accepted researches were selected and meta-analysis was performed on them. Research instrument was a checklist of meta-analysis.The effect size of psychological interventions on reducing obsessive-compulsive symptoms was 1/88(p ≤ 0.001) and for drug therapy 1/11 (p ≤ 0.001). According to Cohen's effect size, psychological interventions and drug therapy have a high impact on reducing symptoms of obsessive-compulsive disorder.
    Keywords: Meta-Analysis, Obsessive-Compulsive Disorder, psychological intervention, Drug Therapy
  • علی اکبر حدادی کوهسار، باقر غباری بناب
    مقدمه
    هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه تصور فرد از خدا با وسواس در دانشجویان می باشد.
    روش
    بدین منظور 464 نفر از دانشجویان با استفاده از روش همبستگی و نمونه گیری سهمی انتخاب شدند. سیاهه تصور فرد از خدا و مقیاس وسواس در چک لیست نشانگان رفتاری در مورد آنان اجرا گردید.
    یافته ها
    تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد که وسواس دانشجویان را به طور کلی می توان از نوع تصور آنان از خدا پیش بینی کرد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد، دانشجویانی که تصور پذیرنده و مثبتی از خدا داشتند از وسواس کمتری برخوردار بودند، ولی دانشجویانی که تصور منفی از خدا داشتند از وسواس بیشتری برخوردار بودند.
    نتیجه گیری
    از یافته های بدست آمده می توان نتیجه گرفت که سلامت روانی دانشجویان تابعی از کیفیت و چگونگی تصور آنان از خدا می باشد.
    کلید واژگان: تصور فرد از خدا, وسواسی, اجباری, دانشج
    Ali Akbar Haddadi Kouhsar, Bagher Ghobary Bonab
    Introduction
    The current research aims to investigate the relationship between individual’s image of God and obsessive-compulsive behavior in students.
    Method
    To this end, 464 students were selected by means of correlation and proportional sampling procedure. The Image of God Inventory and Scale of Obsessive-Compulsive Behaviors in Symptom Checklist-90-Revised were administered to them.
    Results
    Analysis of data using multiple regression analysis revealed that the magnitude of obsessive-compulsive behaviors can be predicted from the quality of student's images of God. Moreover, data revealed that students who had a positive and accepting image of God were lower in obsessive-compulsive behaviors than students who had a negative image of God.
    Conclusion
    According to the findings, we can conclude that mental health of college students is dependent on their image of God.
    Keywords: Image of God, Obsessive, Compulsive, University Students
  • عیسی حکمتی، تورج هاشمی، جابر پیر زاده
    مقدمه
    در این مطالعه با کنترل و حذف افسردگی در بیماران وسواسی- اجباری سه کارکرد اجرایی بازداری، تغییر آمایه و به‎روز رسانی حافظه فعال مورد بررسی قرار گرفت.
    روش
    بدین منظور پس از غربالگری دانشجویان با استفاده از SCL-90، دانشجویانی که در مقیاس وسواس نمره بالایی دریافت کرده بودند انتخاب شده، سپس سیاهه وسواسی- اجباری مادزلی (MOCI) را تکمیل کردند و از بین آنها 30 نفر که در این سیاهه نمره بالاتر از نقطه برش دریافت کرده بودند وارد مطالعه شدند. این دانشجویان در سیاهه افسردگی بک (BDI-II) نمره کمتر از 20 دریافت کرده بودند. همچنین30 دانشجوی عادی که در مرحله غربالگری در هیچ یک از مقیاس های SCL-90 مشکلی نشان ندادند و از نظر متغیرهای جمعیت شناختی همتا شده بودند، وارد مطالعه شدند. هر دو گروه تکالیف مربوط به کارکردهای اجرایی را تکمیل کردند.
    یافته ها: تحلیل داده های به دست آمده نشان داد که بین گروه وسواسی- اجباری و گروه سالم در متغیرهای تداخل زمان واکنش و تداخل اشتباهات آزمون استروپ تفاوت معنادار وجود دارد. در متغیرهای خطاها، طبقات و زمان واکنش آزمون ویسکانسین نیز تفاوت ها معنادار بود. همچنین در آزمون عدد- رقم نیز بین دو گروه تفاوت معنادار وجود داشت. در هر سه آزمون بیماران وسواسی- اجباری عملکرد ضعیف تری نسبت به گروه کنترل نشان دادند.
    نتیجه گیری: بیماران وسواسی- اجباری بدون نشانه های افسردگی در مولفه های بازداری، تغییر آمایه و به روزرسانی حافظه فعال کارکردهای اجرایی آسیب هایی نشان می دهند که این نقص‎ها فقط در اثر افسردگی نیست.
    کلید واژگان: اختلال وسواسی, اجباری, کارکردهای اجرایی, بازداری, تغییر آمایه, به‎روز رسانی حافظه فعال
    Iesa Hekmati, Touraj Hashemi, Jaber Pirzadeh
    Introduction
    The present study investigated three components of executive functions including inhibition, set shifting, and updating of working memory in OCD patients by controlling depressive symptoms.
    Method
    To this end, after screening students with Symptom Checklist-90 (SCL-90), those who received above cut-off scores in obsession subscale were selected to complete Maudsley Obsessive-Compulsive Inventory (MOCI) and 30 students who received above cut-off scores in MOCI were selected among them. These subjects’ scores in Beck Depression Inventory (BDI) were under 20. In addition, thirty students who did not show above cut-off scores in any of SCL-90 scales during the screening stage were selected and matched by demographical variables. Both groups completed executive functions tasks.
    Results
    Data analysis showed that there were significant differences between OCD group and healthy control group in Stroop variables (reaction time interference and error interference). Also, there were significant differences between two groups in Wisconsin Card Sorting Test (errors, categories, and reaction time) and number-digit test. Generally, patients with OCD showed poor performance in all instruments.
    Conclusion
    OCD patients without depressive symptoms showed deficits in executive functions (inhibition set shifting and updating of working memory) and these deficits do not depend on depressive symptoms.
    Keywords: Obsessive, Compulsive Disorder (OCD), Executive Functions, Inhibition, Set, Shifting, Updating of Working Memory
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال