جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "اختلال استرس پس از سانحه" در نشریات گروه "روانشناسی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «اختلال استرس پس از سانحه» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هدف این پژوهش طراحی یک مدل بومی شده از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و اثربخشی آن بر اختلال استرس پس از سانحه بود. روش این پژوهش در بخش کیفی تحلیل مضمون به شیوه (2006) Braun & Clarke و در بخش کمی آزمایشی و از جمله طرح های پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه داوطلبین مراجعه کننده به یک کلینیک در تهران طی بازه زمانی مهر تا دی ماه 1397 به تعداد 200 نفر با تشخیص اختلال استرس پس از سانحه بود که از طریق فراخوان به این پژوهش دعوت شدند. نمونه تحقیق شامل 28 نفر از بین داوطلبین ذکر شده بود که به روش هدفمند انتخاب، و به طور تصادفی به دو گروه تقسیم گردیدند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه درمان 120 دقیقه ای قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. جهت سنجش داوطلبین از معیارهای DSM5 و پاسخ به پرسشنامه اختلال استرس پس از سانحه (Berislin, Lonner & Thorndike, 1973) استفاده شد. برای شناسایی مضمون های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و اختلال فشار روانی پس از سانحه، به متون علمی مربوطه و متخصصین این حوزه ها مراجعه گردید. پس از شناسایی مضمون های درمان، به کارشناسان ادبیات پارسی مراجعه شد تا مضمون های مکنون (اشعار) مرتبط با مضمون های مشهود (مضمون های درمان و PTSD) شناسایی گردد. به منظور تحلیل داده ها، در بخش کیفی از تحلیل مضمون و در بخش کمی از تحلیل کوواریانس استفاده گردید. یافته ها نشان داد مدل بومی در چهار خرده مقیاس ارتباط بین فردی، مهار عاطفی، افسردگی، و خاطرات رخنه کننده، بر اختلال استرس پس از سانحه اثربخش بوده است که چنین تغییری در گروه کنترل مشاهده نشد (05/0>P).
کلید واژگان: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, درمان های روان شناختی بومی شده, اختلال استرس پس از سانحهThis study design an indigenous model for Acceptance and Commitment Therapy (ACT), then check the effect of this model in PTSD. The qualitative section used of Braun & Clarke (2006) the method of thematic analysis. The quantitative part was experimental pilot pretest-posttest study with control group. Statistical population included all individuals who referred to a Psychological Clinic in the period from September 2018 to Des 2018, which 200 individuals were invited through call. In order to evaluation, both DSM-5 and Posttraumatic Stress Disorder (Berislin, Lonner & Thorndike, 1973) were used. Afterward, 28 individuals selected voluntarily and randomly divided into two groups. The experimental group subjected to 8 sessions of 120-minute treatment of indigenous model of Acceptance and Commitment Therapy (ACT). To identify the themes of Acceptance & Commitment Therapy and Posttraumatic Stress Disorder, were referred to relevant scientific texts and specialists in these fields. After identifying treatment themes, experts in Persian literature were referred to identify existing themes (poems) related to the other themes (treatment themes and PTSD). In order to analyze the data in qualitative section the thematic analysis were used and in the quantitative part Descriptive Statistics & Analysis of Covariance were used. The findings indicated that the indigenous model has effect on PTSD (P<0.5).
Keywords: Acceptance, Commitment Therapy, Indigenous Psychological Treatment, Posttraumatic Stress Disorder -
یکی از موضوعات بسیار مهم که علاوه بر مختل کردن کانون خانواده و روابط زوجین، باعث تشدید آسیب در فرد آسیب دیده می شود، اختلال استرس پس از سانحه ناشی از خشونت خانگی می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رویکرد زوج درمانی هیجان مدار بر اختلال استرس پس از سانحه ناشی از خشونت خانگی انجام گرفت. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان آسیب دیده از پدیده خشونت همسر بودند. 30 آزمودنی که در نمرات مقیاس PTSD عاطفی فوآ (2003) دارای طیف علائم متوسط به بالا بودند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایابی شدند. آزمودنی های گروه آزمایش 15 جلسه در برنامه گروهی زوج درمانی هیجان مدار شرکت کردند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. نتایج تحلیل نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار بر کاهش علائم اختلال استرس پس از سانحه زنان آسیب دیده از خشونت خانگی (001/0p< و 61/505=F) موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار است. از آنجا که زوج درمانی هیجان مدار باعث تنظیم هیجان های فرد می-شود و با توجه به اثربخشی این رویکرد در زوجین درگیر خشونت خانگی، استفاده از آن به عنوان یک رویکرد درمانی در این نوع مسائل توصیه می شود.
کلید واژگان: اختلال استرس پس از سانحه, خشونت خانگی, زوج درمانی هیجان مدارOne of the most important issues that, in addition to disrupting the family unit and the couple's relationship, aggravates the injury in the injured person, is post-traumatic stress disorder caused by domestic violence. The aim of this study was to investigate the effectiveness of emotion-focused couple therapy approach on post-traumatic stress disorder caused by domestic violence. The quasi-experimental research method was pretest-posttest with a control group. The statistical population included all women affected by the phenomenon of spousal violence. Thirty subjects who had a moderate to high symptom range in the FOA (2003) Emotional PTSD scale scores were selected by purposive sampling method and randomly assigned to experimental and control groups. The subjects in the experimental group participated in a group program of emotional couple therapy for 15 sessions, but the control group did not receive any intervention. The results of the analysis showed that emotional couple therapy is effective in reducing the symptoms of post-traumatic stress disorder in women affected by domestic violence (p <0.001 and F = 505.61) and this effect is stable in the follow-up phase. Since emotion-oriented couple therapy regulates a person's emotions and due to the effectiveness of this approach in couples involved in domestic violence, its use as a therapeutic approach in this type of issues is recommended.
Keywords: Domestic Violence, Emotion-Focused Couple Therapy, Post-Traumatic Stress Disorder -
اثربخشی طرح واره درمانی گروهی بر خودپنداره و تکانشگری در افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحههدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرح واره درمانی گروهی بر خودپنداره و تکانشگری در افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و در قالب یک پژوهش نیمه آزمایشی و در چهارچوب یک طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه اجرا شد. جامعه آماری شامل کلیه افراد مراجعه کننده به دو مرکز مشاوره شهر اراک، در پاییز سال 1401 بود که از این میان تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی با روش قرعه کشی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش در طی 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله طرح واره درمانی گروهی قرار گرفتند و به پرسشنامه های تکانشگری (بارات و همکاران، 1998) و خودپنداره راجرز (1957) پاسخ دادند. داده ها نیز با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری و تک متغیری و با استفاده از نرم افزار SPSS-26 مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد طرح واره درمانی توانست در کاهش تکانشگری (مولفه های بی برنامگی، شناختی و حرکتی) و افزایش خودپنداره در شرکت کنندگان گروه آزمایش تاثیر معناداری داشته باشد (01/0> P). می توان از مداخله طرح واره درمانی در جهت کاهش نشانگان تکانشگری و همچنین افزایش خودپنداره برای افراد دارای اختلال استرس پس از سانحه استفاده کرد و از آن سود جست.کلید واژگان: طرح واره درمانی, تکانشگری, خودپنداره, اختلال استرس پس از سانحهThe effectiveness of group schema therapy on self-concept and impulsivity in people with post-traumatic stress disorderThe purpose of this study was to investigate the effectiveness of group schema therapy on self-concept and impulsivity in people with post-traumatic stress disorder. This research was practical in terms of purpose and was carried out in the form of semi-experimental research and within the framework of a pre-test and post-test design with a control group. The statistical population included all the people who referred to the two counseling centers of Arak City in the fall of 2022, from which 30 people were selected by the available sampling method and randomly by lottery in two experimental groups (15 people) and Control (15 people) were replaced. The experimental group was subjected to group schema therapy intervention during 8 sessions of 90 minutes and answered impulsivity questionnaires (Barat et al., 1998) and the self-concept of Rogers (1957). The data were analyzed using multivariate and univariate analysis of covariance and using SPSS-26 software. The results showed that schema therapy was able to have a significant effect in reducing impulsivity (components of unplanned, cognitive, and motor components) and increasing self-concept in the participants of the experimental group (P<0.01). schema therapy intervention can be used to reduce impulsivity symptoms and increase self-concept for people with post-traumatic stress disorder and benefit from it.Keywords: Schema Therapy, impulsivity, self-concept, Post-Traumatic Stress Disorder
-
پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی رفتار درمانی شناختی متمرکز بر تروما برکاهش میزان حساسیت اضطرابی و علائم پانیک در جانبازان مبتلاء به اختلال استرس پس از سانحه بود. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری شامل کلیه جانبازان اداره بنیاد شهید و امور ایثارگران شهر مرند که سال 1398 جهت مشاوره به مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی پویامهر مراجعه نموده بودند، از بین این افراد 30 نفر از جانبازان مرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. داده ها با استفاده پرسشنامه چک لیست اختلال استرس پس از سانحه توسط کین و همکاران در سال 1988 (MCCP)، حساسیت اضطرابی (تیلور و کوکس ،1996) نشانه های پانیک لیبوتیز و همکاران در سال (1990) گردآوری شدند. برای گروه آزمایش، رفتار درمانی شناختی متمرکز بر تروما طی 12 جلسه ی 90 دقیقه ای در هر هفته اجرا شد. داده ها با استفاده از تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری در نرم افزار آماری SPSS-20 انجام گرفت. نتایج نشان داد، میانگین نمرات گروه آزمایش برای متغیر حساسیت اضطرابی به طور معنی داری پایین تر از گروه کنترل بود (001/0>P). اما تفاوت معنی داری در نمرات علائم پانیک بین دو گروه مشاهده نشد. مطابق با یافته ها درمان رفتار درمانی شناختی متمرکز بر تروما به عنوان یک روش موثر در جهت کاهش میزان حساسیت اضطرابی در جانبازان مبتلا به اختلال PTSD استفاده شود.
کلید واژگان: رفتار درمانی شناختی متمرکز بر تروما, حساسیت اضطرابی, علائم پانیک, اختلال استرس پس از سانحه, جانبازانThis study aimed to determine the effectiveness of trauma-focused cognitive-behavioral therapy on the reduction of anxiety sensitivity and panic attacks in veterans with PTSD. This study was a quasi-experimental study with pre-test and post-test with control group, The population of the study consisted all male Veterans in Marand in the year of 2019, among whom a sample of 30 veterans with PTSD were randomly selected to two groups of experimental (15 male) and control (15 male). Measurement tools included were posttrumatic stress disorder checklist (military version), Anxiety Sensitivity (Reiss, Peterson, Gursky & McNally, 1986) and Symptom panic (Liebowitz & et al, 1990). Then, trauma-focused cognitive-behavioral therapy were performed for 12 sessions (90 minutes in per session) each week for the experimental group. Data were analyzed by SPSS 20 using multiple covariance analysis. After controlling the effects of pretest, the mean scores of anxiety sensitivity and panic attacks were significantly higher in the experimental group than the control group (p<0.001). Training trauma-focused cognitive-behavioral therapy education can be effective reduces anxiety sensitivity and panic attacks in veterans with PTSD.
Keywords: Trauma-Focused Cognitive-Behavioral Therapy, Anxiety Sensitivity, Panic Attacks, Post-Traumatic Stress Disorder, Veterans -
هدف
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان راهبردهای راهبردهای نظم جویی هیجان بر رفتار اجتنابی و برانگیختگی در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از بیماری کووید- 19 انجام شده است. روش پژوهش: روش پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح تک آزمودنی چندخط پایه ای بود. جامعه آماری شامل افرادی که به علت بیماری کوید 19 در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان مسیح دانشور تهران بین سالهای 1399تا 1400 بستری بودند و به اختلال استرس پس از سانحه دچار گشته اند بود. سه زن به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در گروه درمان راهبردهای نظم جویی هیجان گمارش شدند. سپس سه آزمودنی پروتکل 8 جلسه ای درمان راهبردهای نظم جویی هیجان (گروس -2008) دریافت کردند. پرسشنامه های تاثیر رویداد- ویرایش شده (گرمر، 2003) به عنوان ابزار پژوهش در چهار مرحله خط پایه ، چلسه سوم و ششم و بعد از درمان اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 جمع آوری شده به روش تحلیل اندازه گیری های مکرر و تحلیل داده ها به کمک رسم نمودار تجزیه و تحلیل شدند. از فرمول درصد بهبودی (اوگلز ، 2001) قضاوت درباره میزان بهبودی استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد رویکرد راهبردهای نظم جویی هیجان موجب بهبود اجتناب، و برانگیختگی در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از بیماری کووید- 19 شد. میزان درصد بهبودی اجتناب، و برانگیختگی در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از بیماری برای بیماران بین 52 تا 68 درصد بود.
نتیجه گیریمی توان نتیجه گرفت رویکرد راهبردهای نظم جویی هیجان موجب بهبود اجتناب، و برانگیختگی در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از بیماری کووید- 19 می شود و می توان از این درمان در جهت کاهش مشکلات روان شناختی بیماران کووید-19 استفاده کرد.
کلید واژگان: تنظیم هیجان, اختلال استرس پس از سانحه, رفتاراجتنابی, برانگیختگیAimThe aim of this study was to investigate the effectiveness of treatment of emotion regulation strategies on avoidance and arousal behavior in patients with post-traumatic stress disorder due to COVID-19.
Materials and MethodsThe research method was semi-experimental with a single-subject multiline basic design. The statistical population consisted of people who were admitted to the intensive care unit of Masih Daneshvari Hospital in Tehran between 2020 and 2021 due to COVID-19 and had post-traumatic stress disorder. Three women were selected by available sampling method and assigned to emotion regulation strategies treatment group. Then, three subjects received an 8-session protocol for treatment of emotion regulation strategies (Gross-2008). Event-edited impact questionnaires (Garmer, 2003) were administered as research tools in four stages: baseline, third and sixth Chelsea and after treatment. Data were analyzed using SPSS software version 22 by repeated measurement analysis and data analysis using diagram drawing. The recovery percentage formula (Ogles, 2001) was used to judge the rate of recovery.
ResultsThe results showed that the approach of emotion regulation strategies improved avoidance and arousal in patients with post-traumatic stress disorder due to COVID-19. The percentage of recovery of avoidance and arousal in patients with post-traumatic stress disorder caused by the disease was between 52% and 68%.
ConclusionIt can be concluded that the approach of emotion regulation strategies improves avoidance and arousal in patients with post-traumatic stress disorder due to COVID-19 and this treatment can be used to reduce psychological problems in COVID-19 patients.
Keywords: emotion regulation, Post-Traumatic Stress Disorder, avoidance behavior, arousal -
فصلنامه علوم روانشناختی، پیاپی 127 (مهر 1402)، صص 1303 -1318زمینه
طبق مطالعات انجام شده بیماری های قلبی عروقی علت اصلی مرگ و میرها در ایران می باشند. برخی بیماران پس از جراحی با اختلالاتی مانند اختلال استرس پس ازسانحه مواجه می شوند. درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد می تواند منجر به بهبودی معناداری در علایم اختلال ذکر شده شود اما در تاثیر این درمان بر نشانه های اختلال استرس پس از سانحه در جامعه مورد پژوهش شکاف تحقیقاتی دیده می شود.
هدفپژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد بر علایم اختلال استرس پس از سانحه در بیمارانی که تحت عمل جراحی بای پس عروق کرونر بودند، انجام شد.
روشاین پژوهش ازنوع طرح پیش آزمون - پس آزمون همراه با گروه کنترل و جامعه آماری، بیمارانی هستند که 4 الی 6 هفته پس از جراحی بای پس عروق کرونر به کلینیک بازتوانی قلب تهران ارجاع داده شدند. از این میان، نمونه ای به تعداد 40 نفر با روش نمونه گیری تصادفی در 2 گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند و سنجش افراد براساس مقیاس تجدید نظر شده تاثیر رویداد وایس و مارمر در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (پس از شش ماه) در هر دو گروه انجام شد. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و SPSS 25 استفاده شد.
یافته هاتحلیل آماری نشان می دهد که درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد منجر به کاهش معنادار متغییر اجتناب، بیش انگیختگی و افکار ناخواسته می شود (001/0 ≥P) و اثر آن تا پایان دوره پیگیری شش ماهه ماندگار بود.
نتیجه گیریمطابق با یافته های مطالعه ی حاضر، درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد با استفاده از مواجهه و بازپردازش رویدادآسیب زا، علایم اختلال استرس پس از سانحه در بیماران قلبی عروقی را کاهش می دهد. توصیه می شود مطالعاتی با نمونه های بیشتر انجام گردد.
کلید واژگان: درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد, اختلال استرس پس از سانحه, جراحی بای پس عروق کرونرBackgroundAccording to the studies, cardiovascular diseases are the main cause of death in iran. Some patients suffer from post-traumatic stress disorder after surgery. Desensitization treatment with eye movements and reprocessing can lead to a significant improvement in the symptoms of post-traumatic stress disorder, but little research has been done on the effect of this treatment on the symptoms of post-traumatic stress disorder in the research community.
AimsThis study was conducted with the aim of the effectiveness of desensitization treatment with eye movements and reprocessing on the symptoms of post-traumatic stress disorder in patients who underwent coronary artery bypass surgery.
MethodsThis study is a pre-test, and post-test design with a control group, and the statistical population is patients who were referred to Tehran Cardiac Rehabilitation Clinic 4-6 weeks after coronary bypass surgery. Among these, a sample of 40 people was placed in 2 intervention and control groups by random sampling, and the assessment of people was based on the revised Weiss and Marmer impact of event scale in three stages: pre-test, post-test and follow-up (after six months) was done in both groups. Analysis of variance with intergroup repeated measurement was also used for data analysis.
ResultsStatistical analysis shows that the desensitization treatment with eye movements and reprocessing leads to a significant reduction in the variables of avoidance, hyperarousal and unwanted thoughts (P≤ 0.001), and its effect was sustained until the end of the six-month follow-up period.
ConclusionAccording to the present study, desensitization treatment with eye movements and reprocessing using exposure and reprocessing of the traumatic event reduces the symptoms of post-traumatic stress disorder in cardiovascular patients. It is recommended to conduct studies with more samples.
Keywords: Treatment of eye movement desensitization, reprocessing, Post traumatic stress disorder, Coronary artery bypass surgery -
یازدهمین نسخه سازمان بهداشت جهانی طبقه بندی بین المللی بیماری ها (ICD11)، اختلال استرس پس از سانحه پیچیده (CPTSD) را به عنوان وضعیت جدید و متفاوتی از اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) تعریف کرده است. این مقاله با روش مروری روایتی، یافته های پژوهشی منتشر شده مرتبط با عوامل به وجودآورنده، علایم، ابزار سنجش، تشخیص افتراقی و درمان CPTSD بین سالهای 2023-1992 برگرفته از پایگاه اطلاعاتی گوگل اسکالر، ساینس دایرکت و پاب مد را مورد مطالعه قرار داد. روش شناسی این پژوهش مبتنی بر گردآوری، طبقه بندی و خلاصه کردن یافته های مقالات علمی بود. بدین منظور از کلیدواژه های تروما، CPTSD و PTSD استفاده شد. در جستجوی اولیه 86 مقاله انتخاب شد و در ادامه 39 مقاله مرتبط با ترومای کودکی و CPTSD و تفاوت PTSD با CPTSD انتخاب شدند. . نتایج نشان داد CPTSD یک اختلال مجزا از PTSD است که علایم و ابزار تشخیص آن با PTSD متفاوت است. ترکیب دلبستگی ناایمن و اختلال در تنظیم هیجان از عوامل زیربنایی ایجاد CPTSD در اثر ترومای کودکی هستند. درباره درمان CPTSD با توجه به نو بودن این اختلال، تحقیقات اندکی انجام شده و نیازمند مطالعات بیشتری است.
کلید واژگان: اختلال استرس پس از سانحه پیچیده, اختلال استرس پس از سانحه, تروما و مرور روایتیThe 11th edition of the WHO International Classification of Diseases (ICD11) has defined Complex Post-Traumatic Stress Disorder (CPTSD) as a new and different condition from Post-Traumatic Stress Disorder (PTSD). This article studied published research findings from 1992 to 2023 related to causative factors, symptoms, assessment tools, differential diagnosis, and treatment of CPTSD from Google Scholar, Science Direct, and Pubmed with a narrative reviewing method. Its methodology is based on the collection, classification, and summarizing of the findings of scientific articles. For this purpose, the keywords of trauma, CPTSD, and PTSD were used. 86 articles were selected in the initial search, and 39 articles related to childhood trauma and CPTSD and the difference between PTSD and CPTSD were selected. The results showed that CPTSD is a separate disorder from PTSD, whose symptoms and diagnostic tools are different from PTSD. The combination of insecure attachment and emotional dysregulation are the underlying factors in the development of CPTSD as a result of childhood trauma. due to the newness of this disorder, little research about its treatment has been done and more studies are needed.
Keywords: Complex Post-Traumatic Stress Disorder (CPTSD), Post-Traumatic Stress Disorder (PTSD), trauma, narrative reviewing -
مجله روانشناسی نظامی، پیاپی 53 (بهار 1402)، صص 173 -191
وقوع جنگ ازجمله عواملی است که می تواند منجر به اختلال استرس پس از سانحه شود. پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش نگرش معنوی و تاب آوری در پیش بینی رضایت زناشویی همسران جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه در استان آذربایجان شرقی انجام شد. روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی است و از جامعه آماری تحقیق شامل همسران جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه استان آذربایجان شرقی بر اساس روش نمونه گیری در دسترس 120 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. آزمودنی ها به ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های نگرش معنوی شهیدی و فرجی، تاب آوری کانور ودیویدسون، رضایت زناشویی انریچ پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که مولفه های نگرش به معنویت و مولفه های تاب آوری با رضایت زناشویی همبستگی معناداری دارند. نگرش به معنویت و تاب آوری 42 درصد تغییرات را در رضایت زناشویی پیش بینی می کنند. از بین مولفه های نگرش به معنویت، توانمندی معنوی و از بین مولفه های تاب آوری، تاثیرات معنوی، پذیرش مثبت تغییر، کنترل ادراک شده می توانند رضایت زناشویی را پیش بینی کنند. قدرت پیش بینی سایر متغیرها (نگرش معنوی، اعتماد به غرایز و احساس شایستگی) معنی دار نیست. نتایج این تحقیق لزوم انجام مداخلات در راستای ارتقای تاب آوری و نگرش به معنویت را برای بهبود رضایت زناشویی در همسران جانبازان اختلال استرس پس از سانحه خاطرنشان می سازد.
کلید واژگان: نگرش به معنویت, تاب آوری, رضایت زناشویی, اختلال استرس پس از سانحهThe occurrence of war is one of the factors that can lead to post-traumatic stress disorder. The aim of this study was to determine the role of attitude towards spirituality and resilience in predicting marital satisfaction of spouses of veterans with post-traumatic stress in East Azerbaijan province. Research method is correlational type and from the statistical population of the study, including the wives of veterans with post-traumatic stress disorder, 120 people were selected as the sample based on the available sampling method. Subjects answered the tools of this study including Shahidi and Faraji Spiritual Attitude, Connor-Davidson Resilience and Enrich Marital Satisfaction Questionnaires. Data analyzed using Pearson correlation and regression analysis methods. The results of the research showed that attitude towards spirituality has a significant correlation with marital satisfaction. The results showed that the components of attitude towards spirituality and resilience components had significant relation with marital satisfaction. Attitudes towards spirituality and resilience predict 42% of changes in marital satisfaction. Among the components of attitude towards spirituality, spiritual ability and among the components of resilience, spiritual influences, Positive acceptance of change and secure relationships and perceived control can predict marital satisfaction. The predictive power of other variables (spiritual attitude, Trust in one´s instincts and Personal competence) is not significant. The results of this research highlight the need to carry out interventions in order to improve resilience and attitude towards spirituality to improve marital satisfaction in spouses of post-traumatic stress disorder veterans.
Keywords: marital satisfaction, attitude towards spirituality, resilience, PTSD -
هدف
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش عوامل شخصیتی در پیش بینی علایم اختلال استرس پس از سانحه در افراد مواجهه شده با آسیب انجام گرفت.
روش پژوهش:
روش پژوهش حاضر از نوع طرح های همبستگی و روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری در این پژوهش شامل تمامی زلزله زدگان زلزله اخیر کرمانشاه بودند که تعداد آنها حدود 21هزار نفر می باشد. با توجه به جدول مورگان 377 نفر را به صورت نمونه گیر تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس شهروندی اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی (کیان و همکاران، 1988) و پرسشنامه پنج عاملی شخصیتی (کاستا و مک کری، 1985) به دست آمد. به منظور توصیف متغیرهای پژوهش از شاخص های انحراف معیار، میانگین، کجی و کشیدگی استفاده شد. همچنین شاخص های فراوانی و درصد برای ویژگی های جمعیت شناختی گزارش شد. لازم به ذکر است برای تحلیل بخش توصیفی از نرم افزار Spss بهره گرفته شد. دربخش استنباطی نیز به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از مدلسازی معادلات ساختاری با نرم افزار Amos بهره گرفته شد.
یافته هانتایج نشان داد که مولفه های سازگاری، وظیفه شناسی و گشودگی اثر منفی بر اختلال استرس پس از تروما داشته اند، رابطه سازگاری با اختلال استرس پس از تروما به صورت مستقیم برابر(97/3- = t و 18/0-=β)، رابطه وظیفه شناسی با اختلال استرس پس از تروما به صورت مستقیم برابر(84/3- = t و 17/0-=β) و رابطه گشودگی با اختلال استرس پس از تروما به صورت مستقیم برابر(49/4- = t و 20/0-=β) است. همچنین نتایج نشان می دهد که مولفه روان رنجوری اثر مثبت بر اختلال استرس پس از تروما داشته است، رابطه روان رنجوری با اختلال استرس پس از تروما به صورت مستقیم برابر(23/9 = t و 41/0=β) است. می توان نتیجه گرفت شاخص های برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوبی قرار دارد.
کلید واژگان: شخصیت, اختلال استرس پس از سانحه, زلزلهAimThe present study was conducted with the aim of determining the role of personality factors in predicting the symptoms of post-traumatic stress disorder in people exposed to trauma.
MethodsThe current research method was the type of correlation designs and structural equation modeling method. The statistical population in this research included all the earthquake victims of the recent Kermanshah earthquake, whose number is about 21,000 people. According to Morgan's table, 377 people were selected as simple random sampling. The data were obtained using the Mississippi PTSD citizenship scale (Kian et al., 1988) and the five-factor personality questionnaire (Costa and McCree, 1985). In order to describe the research variables, standard deviation, average, skewness and kurtosis indices were used. Frequency and percentage indicators were also reported for demographic characteristics. It should be mentioned that SPSS software was used for descriptive analysis. In the inferential part, in order to test the hypotheses of the research, modeling of structural equations with Amos software was used.
ResultsThe results showed that the components of adaptability, conscientiousness and openness had a negative effect on PTSD, the relationship between adaptability and PTSD was directly equal (t=-3.97 and β=-0.18), the relationship of conscientiousness It is directly equal to PTSD (t=-3.84 and β=-0.17) and the relationship of openness with PTSD is directly equal to (t=-4.49 and β=-0.20). Also, the results show that the neuroticism component had a positive effect on PTSD, the relationship between neuroticism and PTSD is directly equal (t = 9.23, β = 0.41).
ConclusionIt can be concluded that the results of the statistical test showed that the fit indices of the research model are in a favorable condition. Also, the components of adaptability, conscientiousness and openness have had a negative effect on PTSD, the component of neuroticism has had a positive effect on PTSD.
Keywords: personality, Post-Traumatic Stress Disorder, earthquake -
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر استفاده از راهبردهای سازگارانه و راهبردهای ناسازگارانه در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بیماری کووید-19 بود. به این منظور؛ در یک بررسی تک آزمودنی چند خط پایه سه نفر از مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از بیماری کووید- 19 از میان افرادی که حداقل یک ماه قبل به علت بیماری کوود -19 در بیمارستان مسیح دانشور تهران بستری شده بودند، به روش نمونه گیری هدفمند، به پرسشنامه نظم جویی هیجان CERQ (گانفسکی و همکاران،2001) و تاثیر رویداد _ ویرایش IES-R (ویس و مامار، 1997) پاسخ دادند و مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها به روش تحلیل اندازه گیری های مکرر و به کمک رسم نمودار تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان داد بیماران تحت درمان، اثربخشی معناداری در استفاده از راهبردهای سازگارانه و راهبردهای ناسازگارانه نشان داده و بهبودی معناداری به لحاظ بالینی کسب نمودند. لذا؛ درمان شناختی رفتاری بر استفاده از راهبردهای سازگارانه و راهبردهای ناسازگارانه در بیماران مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه بیماری کووید- 19 اثرگذار است.
کلید واژگان: استرس, راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه, درمان شناختی, رفتاری, اختلال استرس پس از سانحه, کووید-19The purpose of this study was to determine the effectiveness of cognitive behavioral therapy on the use of adaptive strategies and maladaptive strategies in patients with post-traumatic stress disorder after the covid-19 disease. For this purpose; In a multi-baseline single-subject study, three people suffering from post-traumatic stress disorder caused by covid-19 among the people who were admitted to Masih Daneshvar Hospital in Tehran at least one month ago due to covid-19 disease, using a purposive sampling method. , responded to the emotion regulation questionnaire CERQ (Ganevsky et al., 2001) and the impact of the event – edition IES-R (Weiss and Mamar, 1997) and were evaluated. The data were analyzed by the method of repeated measurements analysis and with the help of drawing a diagram. The findings showed that the patients under treatment showed significant effectiveness in using adaptive strategies and maladaptive strategies and achieved significant clinical improvement. so; Cognitive behavioral therapy has an effect on the use of adaptive strategies and maladaptive strategies in patients suffering from post-traumatic stress disorder of covid-19.
Keywords: stress, adaptive strategies, maladaptive strategies, cognitive-behavioral therapy, post-traumatic stress disorder, covid-19 -
اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) یک سندرم روان پزشکی است که بر اثر مواجهه با وقایع تهدیدآمیزی مانند جنگ، تصادف با وسیله ی نقلیه، تعرض جسمی و جنسی ایجاد می شود. تجربه ی آسیب روانی می تواند دارای اثرات شناختی طولانی مدت باشد. علایم بارز PTSD شامل تغییراتی در فرآیندهای شناختی مانند حافظه، توجه، برنامه ریزی و حل مساله و تاثیرات مخربی بر عملکرد فرد است. در پیشینه پژوهشی بر نقایص شناختی از جمله نقص حافظه و نقش آن در تدوام اختلال تاکید شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی مروری تیوری های موجود درباره ی نقص حافظه در افراد مبتلا به PTSD و تیور ی های تبیین کننده ی اختلال استرس پس از سانحه با تمرکز بر نقش حافظه در ابن اختلال، انجام گرفت. کلید واژه های مرتبط به موضوع پژوهش در پایگاه های معتبری مانند Sience Direct، Elsevier، Google Scholar، PubMed، APA PsycNet در دوره ی زمانی 2000 تا 2022 جستجو گردید. نتایج بررسی نشان می دهد که یکی از برجسته ترین نشانه های این افراد تجربه ی علایم مزاحم است که نقش پر اهمیتی در اختلالات حافظه دارد و تمرکز بر کاهش با از بین بردن این علایم می تواند به پاسخ های درمانی بهتر منجر شود. البته برای درمان های موثرتر همچنان نیاز به مطالعات و کارهای بالینی است.
کلید واژگان: اختلال استرس پس از سانحه, نقایص حافظه, نظریه بازنمایی دوگانه, مدل شناختی, نظریه پردازش هیجانیPost-traumatic stress disorder (PTSD) is a psychiatric syndrome caused by exposure to threatening events such as war, car accidents, and physical and sexual assault. The experience of psychological trauma can have long-term cognitive effects. The symptoms of PTSD include changes in cognitive processes such as memory, attention, planning, and problem-solving and destructive effects on a person's performance. In the research background of this disorder cognitive defects been emphasized, such as memory defects, and their role in the continuation of the disorder. The present study was conducted to review the existing theories about memory deficits in people with PTSD and theories that explain post-traumatic stress disorder, focusing on the role of memory in this disorder. The related Keywords to this research topic were searched in reliable databases such as Science Direct, Elsevier, Google Scholar, PubMed, and APA PsycNet in the period 2000 to 2022. The results of this survey show that one of the most prominent symptoms of these people is the experience of disturbing symptoms, which play an important role in memory disorders, and focusing on the reduction of these symptoms or eliminating them can lead to better treatment responses. Though that, for more effective treatments, clinical studies, and actions are still needed.
Keywords: Posttraumatic Stress Disorder, Memory impairment, Dual Representation Theory, Cognitive Model, Emotional Processing Theory -
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان فراشناختی یکپارچه نگر بر تنظیم هیجان، حساسیت اضطرابی و کیفیت خواب افراد دارای اختلال استرس پس از سانحه صورت گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره های پیگیری دو ماهه و چهار ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره روانشناختی شهر کرمانشاه در سال 1399-1400 با اختلال استرس پس از سانحه بودند، که از بین آن ها 40 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) جایگذاری شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های تنظیم هیجان (ERQ) گروس و جان (2003)، مقیاس حساسیت اضطرابی-3 (ASI-3) تیلور و کاکس (1998)، شاخص کیفیت خواب پترزبورگ (PSQI) بویس و همکاران (1989) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل نشان داد که بین گروه آزمایشی و گروه گواه از نظر متغیرهای وابسته در مرحله ی پیش آزمون نسبت به پس آزمون و دوره های پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد (01/0< p). بررسی دوره های پیگیری نشان داد که بین دوره های پیگیری و پس آزمون در واقع تفاوت معناداری وجود نداشت (01/0P>). لذا این نشان دهنده ماندگاری اثر درمان در طول زمان است. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که از درمان فرا تشخیصی یکپارچه نگر می تواند به عنوان رویکردی موثر در تعدیل و بهبود مشکلات روان شناختی افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه استفاده کرد.
کلید واژگان: اختلال استرس پس از سانحه, تنظیم هیجان, حساسیت اضطرابی, درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر, کیفیت خوابThis study aimed to determine the effectiveness of the unified trans-diagnostic treatment on emotion regulation, anxiety sensitivity, and sleep quality in people with post-traumatic stress disorder. The research method was semi-experimental with pre-test, post-test, and control group with 2-month and 4-month follow-up periods. The statistical population included all patients referred to psychological counseling centers in Kermanshah in the years 1399-1400 with post-traumatic stress disorder, from which 40 people were selected in an accessible and purposeful manner and randomly assigned to experimental (n=20) and control (n=20) groups. In order to collect data from the Emotion Regulation Questionnaire (ERQ) by Gross and john (2003), Anxiety Sensitivity Inventory-3 (ASI-3) by Taylor & cox (1998), and Pitesbourg Sleep Quality Index (PSQI) buysee et al (1989) were used. Data were analyzed using repeated measures analysis of variance. The results of the analysis showed that unified trans-diagnostic treatment led to a significant improvement in anxiety sensitivity, sleep quality, and emotion regulation in people suffering from post-traumatic stress disorder (P<0/01). The examination of the follow-up periods showed that there was no significant difference between the follow-up and post-test periods (P>0/01). Therefore, this shows the persistence of the treatment effect over time. From the above findings, it can be concluded that unified transdiagnostic treatment can be used as an effective approach to modify and improve the psychological problems of people with post-traumatic stress disorder.
Keywords: Post-Traumatic Stress Disorder, Emotion Regulation, Anxiety Sensitivity, Unified Trans-Diagnostic Treatment, Sleep Quality -
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی طرحواره های ناسازگار اولیه در رابطه سبک های دلبستگی و مکانیزم های دفاعی با نشانه های اختلال استرس پس از سانحه در زنان متاهل سیل زده شهرستان آق قلا بود. روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل زنان متاهل سیل زده شهرستان آق قلا در سال 1398بود که در مراکز بهداشت شهری و خانه های بهداشت روستایی، دارای پرونده سلامت بودند. تعداد 379 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل فهرست اختلال استرس پس از ضربه (PCL) ودرز و همکاران (1993)، پرسشنامه سبک های دفاعی (DSQ) اندروز و همکاران (1993)، پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان (AAQ) هازان و شاور (1987) و فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQ SF) یانگ (1994). از تحلیل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر مستقیم دلبستگی ایمن (02/0=P) و مکانیزم های دفاعی روان رنجو ر(006/0=P) و اثر غیرمستقیم دلبستگی اضطرابی و مکانیزم های دفاعی رشدنایافته با میانجی گری طرحواره های ناسازگار اولیه بر نشانه های اختلال استرس پس از سانحه معنادار بود (01/0=P). اگرچه اثر معناداری برای دلبستگی اجتنابی و مکانیزم های دفاعی رشدیافته مشاهده نشد، اما مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه پژوهش بیانگر نقش تبیین کننده طرحواره های ناساگار اولیه در نشانه های اختلال استرس پس از سانحه در زنان ساکن آق قلا با توجه به دلبستگی و مکانیزم های دفاعی بود.
کلید واژگان: اختلال استرس پس از سانحه, دلبستگی, زنان متاهل سیل زده, طرحواره های ناسازگار اولیه, مکانیزم دفاعیThe purpose of this study is to determine the mediating role of early maladaptive schemas in relation to attachment styles and defense mechanisms with symptoms of post-traumatic stress disorder in married women flooded in Aq Qala city. The research method was a descriptive correlation. The statistical population included women married women who flooded in Aqqala city in 2019 and who had health records in urban health centers and rural health houses. Were selected 379 people by cluster sampling. The research tool consisted of four questionnaires; the post-traumatic stress disorder checklist (PCL) Weathers et al. (1993), the defense styles questionnaire (DSQ) Andrews et al. (1999), the adult attachment questionnaire (AAQ) Hazan and Shaver (1987) and schema questionnaire short form (YSQ SF) Young (1994). Used structural equation analysis to data analyze. The results showed that was significant the direct effect of secure attachment (P = 0.02) and neuroprotective defense mechanisms (P = 0.006) and the indirect effect of anxiety attachment and underdeveloped defense mechanisms mediated by early maladaptive schemas on the symptoms of post-traumatic stress disorder. It was significant from the accident (P = 0.01). Although no significant effect was observed for avoidant attachment and developed defense mechanisms, the research model had a good fit. The result of the research showed the explanatory role of early maladaptive schemas in the symptoms of post-traumatic stress disorder in women living in Aq Qala with regard to attachment and defense mechanisms.
Keywords: post-traumatic stress disorder, Attachment, Flooded married women, Early maladaptive schemas, Defense mechanism -
مقدمه
اختلال استرس پس از سانحه، یک اختلال شدید روانشناختی است که پس از تجربه یک رخداد استرس زا و آسیب زا به وجود می آید. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مواجهه درمانی مداوم بر تاب آوری و کاهش نشانه های بالینی دختران آزار دیده ی جنسی مبتلا به اختلال استرس پس از آسیب بود.
روشطرح پژوهش تک آزمودنی از نوع A-B با دوره پیگیری بود. جمعیت آماری پژوهش را کلیه دختران 12 تا 18 سال مبتلا به اختلال استرس پس از آسیب ناشی از آزار جنسی مراجعه کننده به مرکز اورژانس اجتماعی شهرستان ایذه در سال 1399 تشکیل دادند. دو نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای هر کدام از شرکت کنندگان 3 جلسه خط پایه در نظر گرفته شد. جلسات مداخله به صورت انفرادی بر اساس برنامه مواجهه درمانی مداوم در 10 جلسه 90 دقیقه ای انجام گرفت. ارزیابی ها با استفاده از مقیاس نشانگان اختلال استرس پس از سانحه کودکان (فوآ و همکاران، 2018) و پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) در مرحله خط پایه، جلسات مداخله و یک ماه بعد از پایان درمان (پیگیری) انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل بصری نمودار، محاسبه درصد بهبودی و شاخص درصد پایا انجام شد.
نتایجیافته ها نشان داد هر دو مراجع با شروع مداخله روند کاهشی و رو به بهبودی را در طراز نمرات مقیاس نشانگان اختلال استرس پس از سانحه و روند افزایشی و رو به بهبودی را در طراز نمرات مقیاس تاب آوری نشان دادند. آزمودنی ها این نتایج را تا یک ماه پس از درمان حفظ نمودند.
بحث و نتیجه گیریبراساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود که درمانگران حوزه کودک و نوجوان در افزایش تاب آوری و بهبود علایم ناشی از استرس از مواجهه درمانی مداوم برای اثربخشی بیشتر استفاده کنند. این یافته ها تلویحات مهمی در زمینه آموزش و ارتقای بهداشت روانی کودکان ارایه می کنند.
کلید واژگان: اختلال استرس پس از سانحه, مواجهه درمانی مداوم, تاب آوری, نوجوانان, آزار جنسیBiannual Peer Review Journal of Clinical Psychology & Personality, Volume:20 Issue: 1, 2022, PP 59 -73Introductoin:
Post-traumatic stress disorder is a severe psychological disorder, which arises due to undergoing a stressful and traumatic event. The present study aimed at identifying the effectiveness of Prolonged Exposure therapy in resilience and reducing the clinical symptoms in sexually abused girls with post-traumatic stress disorder.
MethodThe research design was a single subject of A-B type with a follow-up period. The statistical population of the study included all 12 to 18-year-old girls with post-traumatic stress disorder due to sexual harassment in Izeh city who were referred to the Social Emergency Center in 2020. Two of them were selected through purposive sampling. Three baseline sessions were considered for each subject. Intervention sessions were performed individually based on a prolonged exposure therapy program in 10 sessions of 90 minutes (2 days a week).Evaluations were performed by the PTSD Symptom Scale (Foa et al., 2018) and resilience questionnaire (Connor and Davidson, 2003) in three stages baseline, intervention sessions, and one month following the treatment. Data analysis was done using visual analysis of graphs, calculation of recovery percentage, and reliable percentage index.
ResultsFindings proved that with the beginning of the intervention, both subjects showed a decreasing and improving process in the scores of post-traumatic stress disorder syndrome, and an increasing and improving process in the scores of Connor and Davidson resilience scales. Subjects preserved these results for up to one month following the treatment.
Discussion and ConclusionBased on the findings, it is recommended that therapists in the field of children and adolescents use prolonged exposure therapy to increase resiliency and improve stress-made symptoms to achieve more effectiveness. These findings provide important implications for educating and promoting children's mental health.
Keywords: Post traumatic stress disorder, Prolonged Exposure therapy, Resiliency, Adolescents, Sexual Abuse -
سوء استفاده جنسی از زمره تروماهای ناشی از آسیب می باشد، که سلامت نوجوانان را به طور جدی تهدید نموده و آن ها را نیازمند یاری رسانی حرفه ای می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود تاب آوری و کاهش علایم بالینی نوجوانان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از آزار جنسی انجام شد. طرح پژوهش تک آزمودنی با دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه دختران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از آزار جنسی 12 تا 18 سال بود که در سال 1399 به مرکز اورژانس اجتماعی شهرستان ایذه مراجعه نمودند. دو نفر به شیوه نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند. برای هر کدام از شرکت کنندگان 3 جلسه خط پایه در نظر گرفته شد. ارزیابی ها با استفاده از مقیاس نشانگان اختلال استرس پس از سانحه کودکان (فوآ و همکاران، 2018) و پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) در مرحله خط پایه، جلسات مداخله و یک ماه بعد از پایان درمان (پیگیری) انجام گرفت. مداخله به صورت انفرادی بر اساس ذهن آگاهی در 8 جلسه انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل بصری نمودار، درصد بهبودی و شاخص درصد پایا انجام شد. یافته ها نشان داد هر دو مراجع با شروع مداخله روند کاهشی و رو به بهبودی را در طراز نمرات مقیاس نشانگان اختلال استرس پس از سانحه و روند افزایشی و رو به بهبودی را در طراز نمرات مقیاس تاب-آوری کانر و دیویدسون نشان دادند. آزمودنی ها این نتایج را تا یک ماه پس از درمان حفظ نمودند. براساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود که درمانگران حوزه کودک و نوجوان، جهت افزایش تاب-آوری و بهبود علایم ناشی از استرس از رویکردهای ذهن آگاهی جهت اثربخشی بیشتر استفاده کنند.
کلید واژگان: اختلال استرس پس از سانحه, تاب آوری, ذهن آگاهی, نوجوانان, آسیب جنسیSexual abuse is a trauma caused by injury, which seriously threatens the health of adolescents and makes them need professional help. The aim of the present study was to investigate the effectiveness of mindfulness-based therapy in improving resilience and reducing the clinical symptoms of adolescents with post-traumatic stress disorder caused by sexual harassment. The research design was a single subject with a follow-up period. The statistical population of the study included all 12 to 18-year-old girls with post-traumatic stress disorder due to sexual harassment in Izeh city who referred to the social emergency center in 2020. Two of them were selected through purposive sampling. Three baseline sessions were performed for each participant. Evaluations were done using the Post Traumatic Stress Disorder Symptom Scale (Foa et al., 2018) and the Resilience Questionnaire (Connor and Davidson, 2003) at baseline, intervention sessions, and one month after treatment (follow-up). The intervention was performed individually based on mindfulness in 8 sessions. Data analysis was done using visual analysis of graph, recovery percentage and reliable percentage index. The results showed that both subjects showed a decreasing and improving trend in the scale of post-traumatic stress disorder syndrome and an increasing and improving trend in the Conner and Davidson Resilience Scale scores. Subjects preserved these results for up to one month after treatment. Based on the findings of the research, it is recommended that therapists in the field of children and adolescents use mindfulness therapies to achieve more effectiveness in increasing resilience and improving stress symptoms.
Keywords: Post Traumatic Stress Disorder.Resilience, Mindfulness, adolescence, Sexual Harassment -
در زمان همه گیری کووید-19، سلامت روانی پرستاران و کارکنان بخش های مرتبط با بیماران بسیار حایز اهمیت است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه آسیب پذیری ادراک شده نسبت به بیماری مسری و تجربه علایم استرس پس از سانحه در کادر درمان بیماران مبتلا به کووید-19 است. پژوهش حاضر جزء پژوهش های بنیادین و از لحاظ روش توصیفی-همبستگی است. جامعه پژوهش را کلیه کادر درمان بیماران مبتلا به کووید-19 شاغل در بیمارستان های شهر تهران در ماه های خرداد و تیر سال 1400 تشکیل دادند که از بین آن ها به صورت در دسترس 677 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی MCCP: کین و همکاران، 1988 ، پرسشنامه آسیب پذیری ادراک شده نسبت به بیماری مسری (PVDQ: دانکن و همکاران، 2009) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ: گارنفسکی و همکاران، 2002) بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری به وسیله نرم افزارهای Amos نسخه 24 و SPSS نسخه 22 انجام شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مدل از برازش مطلوبی برخوردار می باشد، آسیب پذیری ادراک شده بر تجربه علایم PTSD اثر معناداری ندارد، ولی تنظیم شناختی هیجان مثبت بر PTSD اثر معنادار منفی و تنظیم شناختی هیجان منفی بر PTSD اثر معنادار مثبت دارد (001/0>ρ). علاوه بر این، نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه آسیب پذیری ادراک شده و PTSD معنادار بود (001/0>ρ). می توان نتیجه گرفت که آسیب پذیری ادراک شده به واسطه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان می تواند زمینه تجربه علایم اختلال استرس پس از سانحه باشد.
کلید واژگان: اختلال استرس پس از سانحه, آسیب پذیری ادراک شده, تنظیم شناختی هیجانDuring the Covid-19 epidemic, the mental health of nurses and staff in patient-related wards is critical. The aim of this study was to investigate the mediating role of cognitive emotion regulation in the relationship between perceived vulnerability to disease and the experience of post-traumatic stress symptoms in the caregiving staff of patients with Covid-19. The present study is basic research and descriptive-correlational in terms of method. The study population consisted of all care staff of patients with Covid-19 working in hospitals in Tehran in June and July 2021, from which 677 people were selected as a sample. Research instruments include Mississippi Scale for Posttraumatic Stress Disorder (MCCP: Keane et al., 1988), the Perceived Vulnerability to Disease Questionnaire (PVDQ: Duncan et al., 2009), and the Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (CERQ: Garnefski et al., 2002). Data were analyzed using structural equation analysis using Amos version 24 and SPSS version 22. Findings of the study indicated that the model has a good fit and perceived vulnerability has no significant effect on the experience of PTSD symptoms. Still, positive cognitive emotion regulation has a significant negative effect on PTSD and negative cognitive emotion regulation had a significant positive impact on PTSD (ρ<0.001). In addition, the mediating role of cognitive emotion regulation in the relationship between perceived vulnerability and PTSD was also significant (ρ<0.001). It can be concluded that perceived vulnerability through cognitive emotion regulation strategies can be the basis for experiencing the symptoms of PTSD.
Keywords: post-traumatic stress disorder, perceived vulnerability, cognitive emotion regulation, Covid-19 -
نقایص اجرایی حافظه فعال همچون تداخل پیش گستر نقش موثری را در حفظ علایم اختلال استرس پس از سانحه از جمله جهش به گذشته و تجریه مجدد دارد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تداخل پیش گستر دیداری و کلامی در افراد مواجه شده با آسیب با و بدون اختلال استرس پس از سانحه بود.روش کاردر این پژوهش علی- مقایسه ای، آزمودنی ها به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تعداد 30 نفر از افراد مواجه شده با سوانح جاده ای و تصادفات رانندگی بدون اختلال استرس پس از سانحه با 30 نفر از افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه از نظر تداخل پیش گستر دیداری و کلامی مقایسه شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل مصاحبه ساختاریافته مقیاس علایم اختلال استرس پس از سانحه برایDSM-5 ، پرسشنامه افسردگی بک-2 و آزمایه پروب اخیر بودند. پس از اجرای پژوهش، داده ها با استفاده تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته هانتایج این پژوهش نشان داد که افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه نقص بیشتری را در کنترل تداخل پیش گستر دیداری و کلامی نسبت به افراد مواجه شده با آسیب بدون این اختلال تجربه می کنند. به علاوه، افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه نقص بیشتری را در حافظه فعال دیداری نسبت به حافظه فعال کلامی نشان دادند.نتیجه گیریافراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه نقایصی را در کنترل تداخل پیش گستر نشان می دهند که پیشنهاد می شود در درمان این افراد مورد توجه قرار گیرد.کلید واژگان: حافظه فعال, اختلال استرس پس از سانحه, مزاحمت, تداخل پیش گسترObjectiveWorking memory executive deficits have a role in maintaining Post-Traumatic Stress Disorder (PTSD) symptoms including flashbacks and reexperiencing. Accordingly, the aim of the present study was to compare the visual and verbal Proactive Interference in trauma-exposed individuals with and without PTSD.MethodIn this retrospective study, we recruited subjects through the purposive sampling method. We compared 30 survivors of road traffic accidents with PTSD with 30 trauma-exposed individuals without PTSD in terms of visual and verbal Proactive Interference. Measuring tools included the Post-Traumatic Stress Disorder semi-structured Interview for DSM-V, the Beck Depression Inventory-II and the Recent Probes Task. Data were analyzed using mixed repeated-measures analysis of variance (ANOVA) in SPSS-21 software.ResultsSubjects of the PTSD group reported higher levels of visual and verbal Proactive Interference than the control group. Moreover, patients with PTSD indicated higher deficiencies in visual working memory than verbal working memory.ConclusionPatients with PTSD show deficiencies in controlling proactive interference that should be taken into consideration through their treatment procedure.Keywords: working memory, PTSD, intrusion, proactive interference
-
هدف
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه اختلال استرس پس از سانحه با علایم کندی زمان شناختی در افراد با علایم نقص توجه-بیش فعالی با تاکید بر نقش تعدیل کننده ای تجربه کودک آزاری و نقش واسطه ای اجتناب تجربه ای صورت گرفت.
روشدر این پژوهش همبستگی، جامعه آماری شامل 312 نفر از مبتلایان به اختلال نقص توجه-بیش فعالی در دامنه سنی 18 تا 60 سال و در شهر اصفهان بود که در مقیاس درجه بندی ADHD بزرگسالان بارکلی (BAARS) دارای نمرات 1+=Z بودند. سپس به منظور سنجش نقش تعدیل کنندگی کودک آزاری، آزمودنی ها در دو گروه مجزا (Z<0 شامل افرادی که تشخیص کودک آزاری نگرفتند و Z>0 شامل افرادی که تشخیص کودک آزاری گرفتند) قرار گرفتند.
یافته هانتایج نشان داد کودک آزاری رابطه اختلال استرس پس از سانحه با علایم کندی زمان شناختی را تعدیل می کند (97/1=t، 05/0>P) و اجتناب تجربه ای این رابطه را میانجی نمی کند (ضریب استاندارد اثر غیرمستقیم در گروه کودک آزاری برابر با 17/0 (466/0=P)، و در گروه عدم کودک آزاری برابر با 12/0 (411/0=P)).
نتیجه گیریبا توجه به یافته های پژوهش، کودک آزاری رابطه اختلال استرس پس از سانحه با کندی زمان شناختی را تحت تاثیر قرار می دهد و ازاین رو در بروز علایم کندی زمان شناختی می تواند نقش داشته باشد.
کلید واژگان: اجتناب تجربه ای, اختلال استرس پس از سانحه, اختلال نقص توجه-بیش فعالی, کندی زمان شناختی, کودک آزاریAimThe aim of this study was to investigate the relationship between post-traumatic stress disorder and Sluggish cognitive tempo in individuals with ADHD Symptoms with emphasis on the moderating role of child abuse and the mediating role of experiential avoidance.
MethodIn this correlational study, the statistical population included 312 patients with ADHD in the age range of 18 to 60 years-old in Isfahan who had Barkley Adult ADHD rating scale (BAARS) of Z=+1 scores. Then, in order to assess the moderating role of child abuse, the subjects were divided into two separate groups (Z <0 including those who were not diagnosed with child abuse and Z> 0 including those who were diagnosed with child abuse).
ResultsThe results showed that child abuse modulates the relationship between post-traumatic stress disorder and Sluggish cognitive tempo (t = 1.97, P <0.05) and experience avoidance does not mediate this relationship (The standard coefficient of indirect effect in the group who experienced child abuse is equal to 0.17 (P = 0.466), and in the group without that experience is equal to 0.12 (P = 0.411)).
ConclusionAccording to the research findings, child abuse affects the relationship between post-traumatic stress disorder and Sluggish cognitive tempo and therefore can play a role in the development of Sluggish cognitive tempo.
Keywords: Attention deficit hyperactivity disorder, Child Abuse, Experimental avoidance, Post Traumatic Stress Disorder, Sluggish cognitive tempo -
این پژوهش با هدف بررسی نقش ذهن آگاهی در پیش بینی نشانه های اختلال استرس پس از سانحه، استرس شغلی و فرسودگی شغلی آتش نشانان شهر تبریز در سال 1398 انجام گرفت. روش پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه آتش نشانان شهر تبریز با تعداد 640 نفر تشکیل دادند و در نهایت از بین آنها 127 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های فرسودگی شغلی (Maslach, 1991)، مقیاس اختلال تنیدگی پس از ضربه می سی سی پی (Norris, Reed, 1997)، فرم کوتاه پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ (Walach et al. 2006) و مقیاس استرس شغلی (Cooper, Marshall, 1976) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون انجام شد. یافته ها نشان داد که ذهن آگاهی در پیش بینی اختلال استرس پس از سانحه (307/0-=β)، استرس شغلی (284/0-=β) و فرسودگی شغلی (179/0-=β) نقش دارد. همچنین ذهن آگاهی می تواند ابتلا به اختلال استرس پس از ضربه، مشکلات استرس و فرسودگی شغلی را در آتش نشانان به صورت منفی پیش بینی کند.کلید واژگان: ذهن آگاهی, اختلال استرس پس از سانحه, استرس شغلی, فرسودگی شغلی, آتش نشانانThe purpose of this study was to investigate the role of mindfulness in predicting symptoms of post-traumatic stress disorder, job stress and job burnout in Tabriz firefighters in the year 2019. The research method was descriptive-correlational. The statistical population of this study consisted all of 640 Tabriz firefighters. Finally, 127 of them were selected by cluster sampling. The Burnout Inventory (MBI) (Maslach, 1991), Mississippi scale for combat-related PTSD (M-PTSD) (Norris, Reed, 1997), The Freiburg Mindfulness Inventory (FMI) Short Form (Walach et al. 2006), and Job Stress Scale )Cooper, Marshall, 1976( were used for data collection. Data were analyzed using regression analysis. Findings showed that mindfulness plays a role in predicting post-traumatic stress disorder (β=0.307), job stress (β=0.228) and job burnout (β=0.179). Mindfulness can also negatively predict having post-traumatic stress disorder, stress problems and job burnout in firefighters.Keywords: mindfulness, post traumatic stress disorder, Job Stress, job burnout, Firefighters
-
مقدمه
شیوع سریع بیماری کووید 19 جهان را در مقیاس عظیم تحت تاثیر قرار داده است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه اضطراب ادراک شده ناشی از ویروس کرونا (بیماری کووید- 19) با اختلال استرس پس از سانحه و درد مزمن در پرستاران بود.
روشپژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی پرستاران بیمارستان موسی بن الجعفر (ع) شهرستان قوچان بود که از بین آنان بر اساس روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به جدول کرجسی و مورگان تعداد 100 نفر از پرستاران به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزار پژوهش پرسشنامه اضطراب ناشی از کرونا ویروس، فهرست اختلال استرس پس از ضربه و پرسشنامه پذیرش درد مزمن بود و داده ها نیز با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون خطی به روش گام به گام و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هانتایج نشان داد که اضطراب ادراک شده ناشی از ویروس کرونا (کووید 19)، می تواند اختلال استرس پس از سانحه و درد مزمن در پرستاران را پیش بینی نماید. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که به ترتیب علایم جسمانی و سپس علایم روانی بیشترین سهم پیش بینی اختلال استرس پس از سانحه و درد مزمن در پرستاران را دارد.
نتیجهبا توجه به یافته های پژوهش برای کاهش استرس پس از حادثه و افزایش مدیریت و پذیرش درد های مزمن در پرستاران، تکنیک های کاهش اضطراب از کرونا ویروس برای کادر و تیم های درمانی در بیمارستان های درگیر با کرونا ویروس توصیه می گردد.
کلید واژگان: اضطراب ادراک شده, کرونا ویروس, بیماری کووید- 19, اختلال استرس پس از سانحه, درد مزمنIntroductionThe rapid outbreak of Covid disease has affected 19 worlds on a large scale. The aim of this study was to investigate the relationship between perceived anxiety caused by Corona virus (Covid-19 disease) with post-traumatic stress disorder and chronic pain in nurses.
MethodThe present study was a descriptive correlational study. The statistical population included all nurses of Musa Ibn Al-Jaafar Hospital in Quchan city, from which 100 nurses were selected as a sample based on available sampling method and according to Krejcie and Morgan table. The research instruments were Coronavirus Anxiety Inventory, Post-Traumatic Stress Disorder Inventory and Chronic Pain Acceptance Questionnaire, and the data were analyzed using stepwise regression analysis and Pearson correlation coefficient.
ResultsThe results showed that perceived anxiety caused by Corona virus (Covid 19) can predict post-traumatic stress disorder and chronic pain in nurses. The results of stepwise regression analysis showed that physical symptoms and then psychological symptoms have the highest share of predicting post-traumatic stress disorder and chronic pain in nurses, respectively.
ConclusionAccording to the research findings, to reduce post-accident stress and increase the management and acceptance of chronic pain in nurses, coronavirus anxiety reduction techniques are recommended for staff and treatment teams in hospitals involved in coronavirus.
Keywords: Perceived Anxiety, Coronavirus, Covid-19 Disease, Post Traumatic Stress Disorder, Chronic Pain
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.