جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "زبان فارسی" در نشریات گروه "روانشناسی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «زبان فارسی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
مقدمهاین مقاله به بررسی درزمانی و همزمانی فعل «خواستن» برپایه فرایند دستوری شدگی طرحواره های رخدادی بنیادین در چهارچوب زبان شناسی شناختی می پردازد. طرحواره های رخدادی بنیادین، واحدهای معنایی ساده ای هستند که از یک گزاره و متغیرهای مربوط به آن تشکیل شده اند. این طرحواره ها بیانگر مقولات عینی و بنیادینی هستند که با استفاده از افعال قاموسی کلی، زیربنای سازه های دستوری را تشکیل میدهند.روشدر این مقاله یکی از این طرحواره ها، یعنی طرحوارهی «تمایل» ([X wants Y]) را مورد بررسی قرار دادیم و دیدیم که این طرحواره در زبان فارسی با استفاده از فعل قاموسی «خواستن»، مفهوم بنیادین «طلب کردن چیزی» را بیان می کند.یافته هااین طرحوارهی بنیادین، با وارد شدن به فرایند دستوریشدگی، تبدیل به یک طرحوارهی پیچیده تحت عنوان طرحوارهی «سریالی» ([X wants # (X) VERB Y]) با مفهوم «قصد انجام کاری را داشتن» می شود. با ادامه یافتن فرایند دستوریشدگی، طرحوارهی زمان آینده ([X Y # want (to) VERB]) ،که بیانگر مفهوم زمان آینده است، حاصل می گردد و بدین ترتیب، فعل قاموسی «خواستن» در نهایت تبدیل به فعل کمکی «خواستن» می شود.نتایجبررسی توامان تغییرات درزمانی و همزمانی فعل «خواستن» و آشکار شدن این نکته که فرایند دستوریشدگی نه فقط بر فعل قاموسی، بلکه بر کل ساختار طرحواره اعمال می شود، از دستآوردهای این مقاله است.کلید واژگان: فعل خواستن, دستوریشدگی, طرحواره های رخدادی بنیادین, زبان فارسیIntroductionThis paper is concerned with the investigation of diachronic changes and synchronic differences of the verb 'Xāstan' on the basis of grammaticalization process of basic event schemas in the framework of Cognitive Linguistics. Basic event schemas, are simple semantic units that consist of a predicate and associated variables. These schemas express general and basic notions that establish grammatical structures in any language.MethodologyIn this paper, one of these basic schemas, i.e., the 'Volition' schema ([X wants Y]) was brought under consideration and it was revealed that by applying this schema on the Persian lexical verb 'Xāstan', the basic notion 'what one want's is expressed in Farsi.
Findings: It was revealed that by applying the process of grammaticalization on the volition schema, it transforms into a complex one known as a 'serial schema' ([X wants # [X] VERB Y]) with the meaning 'what one wants to do'. The process of grammaticalization continues with the effect of transforming the serial schema to 'Future schema' ([X Y # want (to) VERB]). The final result of this process is changing the lexical verb 'xāstan' to auxiliary verb 'Xāstan' with the effect of expressing the actions that occur in future tense.ConclusionSimultaneous investigation of diachronic and synchronic changes of the verb 'Xāstan' and clarifying the point that grammaticalization applies not only on the lexical verb but also on the whole structure of the basic event schema are among the achievements of this paper.Keywords: Verb Xāstan, Grammaticalization, Basic event schemas, Persian Language -
هدف از پژوهش حاضر تعیین شبکه معنایی واژگانی برای کلمات منتخب فارسی و طراحی مقیاس حافظه کاذب (محک) مبتنی بر آن بود. روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات مقطعی است. پژوهش حاضر از دو مطالعه مجزا تشکیل شده است. در مطالعه نخست با ارائه واژه های منتخب به30 نفر، کلمات تداعی شده با هر واژه تعیین شد. کلمات منتخب (کلمات کلیدی) لیست کلمات دیس، رودیگرز و مک درموت (1995) در آزمایش خطاهای حافظه بودند. در مطالعه دوم که بر روی 80 نفر اجرا شد لیست های کلمات بدون کلمات کلیدی به افراد ارائه شد و میزان یادآوری و بازشناسی لیست ها مورد سنجش قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و نیز آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میزان یادآوری با بازشناسی در سطح (001/0p<) رابطه معناداری وجود داشت. همچنین بین میزان بازشناسی با بازشناسی کلمات کلیدی رابطه معناداری وجود داشت (66%r=)، بین یادآوری کلمات کلیدی با بازشناسی کلمات کلیدی نیز رابطه معناداری بدست آمد (41%r=). از طرفی دیگر، نتایج تحلیل آماری بیانگر آن بود که آزمودنی ها در لیست کلمات یادآوری 19% از کلمات کلیدی را یادآوری و در لیست کلمات بازشناسی 51% از کلمات کلیدی را بازشناسی کردند. مطالعه حاضر لیستی را برای آزمون حافظه کاذب بدست داده است که از آن می توان برای مطالعه حافظه کاذب در فارسی زبانان استفاده کرد.کلید واژگان: شبکه معنایی, حافظه, حافظه کاذب, زبان فارسیThe purpose of present study is determining semantic network for selected Persian words and designing false memory scale (examination) based on it. This present research is cross sectional studies. In this research, two studies were designed. In the first study, selected word presented to 30 individuals and they should write down related word with free association. Key words (Critical Lure) selected from Roediger Mc Dermot (1995) in false memory scale. In the second study, list of words presented Without key words to 80 participants and recall and recognition of words were measured. Descriptive statistics and Pearson correlation test was used for analysis. Findings show that recall and recognition were significantly correlated (PKeywords: Semantic Network, Memory, False Memory, Persian Language
-
بررسی سیر تکوین برنامه های درسی و روش های آموزش زبان دوم/خارجی نشان می دهد آموزش دستور همواره یکی از مباحث جدی و چالش برانگیز برای برنامه ریزان و مدرسان زبان بوده است. در برخی از برنامه های درسی، دستور محور آموزش بوده و محتوای اصلی تلقی شده است؛ درحالی که در برخی دیگر، دستور به کلی کنار نهاده شده و معنا، محور برنامه های آموزش زبان بوده است. مطالعه پیشین برنامه ها و شیوه های آموزش زبان دوم/خارجی حاکی از شکل گیری سه رویکرد درباره آموزش دستور است. رویکرد اول، که عمدتا در برنامه درسی دستوری یا ساخت گرا تجلی یافته است، دستور را محتوای اصلی برنامه درسی دانسته و آن را چهارچوب و قالب سازمان دهنده برنامه زبان آموزی در نظر می گیرد. این رویکرد بر تمرکز آشکار بر دستور و آموزش مستقیم آن تاکید داشته و اوج رواج آن دوره ساختگرایی، یعنی اواسط قرن بیستم تا دهه هفتاد این قرن، بوده است. رویکرد دوم، که نقطه مقابل رویکرد تمرکز بر دستور است، بر معنا و نقش های زبانی تاکید دارد. در این رویکرد، آموزش دستور به کلی کنار نهاده شده و تبادل معنا محور اصلی برنامه زبان آموزی است. این رویکرد نیز در اواخر دهه هفتاد قرن بیستم مطرح و در دو دهه پایانی این قرن به اوج اعتبار خود رسید. رویکرد سوم، با اتخاذ موضعی بینابین بر آموزش دستور در کنار معنا و در رابطه فرایندی تاکید دارد. این رویکرد نیز در اواخر قرن گذشته مطرح شد و عمدتا در الگوی آموزشی تکلیف محور مطرح گردیده است. شواهد مختلف حاکی از آن است که اتخاذ رویکردهای مختلف درباره آموزش دستور ناشی از تعاریف متفاوتی است که برای این بخش از زبان ارائه شده است. این تعاریف شامل دستور ذهنی، دستور زبان شناختی، دستور توصیفی، دستور معیار، دستور معلم و دستور آموزشی است. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که با توجه به اهداف بنیادی آموزش زبان فارسی به غیرایرانیان، کدام دستور را باید آموزش داد و کدام یک از سه رویکرد فوق برای دستیابی به این هدف مناسب تر است. برای این منظور، ابتدا سیر تکوین دیدگاه های آموزش زبان بررسی خواهد شد. سپس، بازتاب این دیدگاه ها در برنامه های درسی آموزش زبان مورد بحث قرار خواهد گرفت. در ادامه، دستور آموزشی و ویژگی های آن بحث خواهد شد. در بخش پایانی نیز تلاش خواهد شد تا متناسب با اهداف بنیادی آموزش زبان فارسی، الگویی برای تدوین محتوای دستوری و آموزش دستور زبان فارسی پیشنهاد گردد.
کلید واژگان: دستور, زبان فارسی, برنامه درسی, دیدگاه تمرکز بر دستور, دیدگاه تمرکز بر معنا, دستور آموزشیStudying Fullfilment Processes of Curriclum Plans and Second Language education Principles Showed That Grammar education is one of Challenging and serious Subjects. Grammar is education- Orientening and It is basic meaning in some Curriculum Planning. While, in other some, Grammar is discarded fully and meaning is language education plan. The Previous Studying about plans and education Principles of second Language indicated forming 3 approaches in related to grammar education. first approach which emerged in Structurism or Grammar Curriculum Plans cited Grammar is basic Context of Curriculum Planning framework of Language learning plan. This approach emphasized on Grammar and direct education clearly. Second, this approach emphasized on meaning and linguistic roles. Grammar education is discarded fully and meaning exchange is basic part of Language learning plan. Third, this approach emphasized both Grammar education and meaning. The proofs showed There are different approaches about Grammar education because of different definitions which presented for this part of Language. These definitions definitions included mind Grammar, Linguistic Grammar, descriptive Grammar, standard Grammar. Teacher’s Grammar and educational Grammar. The main questions of this study asked that which Grammar must be teached? Which approaches are best from view of basic goals of nonnative’s persian Grammar education. Obtaining goals; first, it will examime fulfillment Processes of language education theories, so reflecting these Theories in Curriculum plans of language education will studied. Also educational grammar and tis characterstics will Studied. Finally it Suggested persian languaqe education, a model for writing grammatical Context and grammar education.Keywords: Grammar, persian language, Curriculum plan, view of focus on Grammar, View of focus on meaning, educational Grammar -
هدفسرنخ های صوتی-شناختی نقش موثری در شکل گیری ساختار زبان دارند. میزان تمایزدهندگی این سرنخ ها در سیگنال صوتی باعث می شود تا بتوان از زبان به عنوان یک ابزار ارتباطی به نحو موثری استفاده کرد.روشدر این مقاله با استفاده از آنالیز پی میزان نقش آفرینی ویژگی های واجی شامل شیوه تولید، محل تولید و واک داری در بافت های پیش واکه C1، پیش هم خوانی C2 و جایگاه پایانی C3 در هجای C1VC2C3 بررسی شده است.نتیجه گیرینتایج نشان می دهد که میزان تمایزدهندگی این ویژگی ها در محیط پیش واکه بیشتر از محیط پیش هم خوان بوده و در جایگاه پایانی کمی بیشتر از جایگاه پیش هم خوانی است. همچنین این مطالعه حاکی از آن است که میزان تمایز ویژگی شیوه تولید از محل تولید و واک داری در زبان فارسی بیشتر است، به طوری که در محیط پیش هم خوان تقریبا هیچ گاه ویژگی واک داری تمایز ایجاد نمی کند. نتایج این مطالعه کاملا بر نظریه های جواز ادراکی و توزیع تقابل منطبق است.
کلید واژگان: سرنخ های صوتی, شناختی, آنالیز پی, جواز ادراکی, توزیع مشخصه های تقابل دهنده, زبان فارسیIntroductionCognitive acoustic cues have an important role in shaping the phonological structure of language as a means to optimal communication. In this paper، we introduced P-trac procedure in order to track dispersion of contrasts in different contexts in lexicon. The results of applying P-trac procedure to the case of dispersion of contrasts in preconsonantal contexts and in consonantal positions of CVCC sequences in Persian provide Evidence in favor of phonetic basis of the dispersion of contrasts argued by Licensing by Cue hypothesis and the Dispersion Theory of Contrast. The P-trac procedure is proved to be very effective in revealing the dispersion of contrasts in lexicon especially when providing means to compare the dispersion of contrasts in various contexts.Keywords: Cognitive Acoustic Cues, P, trac procedure, Licensing by Cue, Dispersion of Contrasting Features, Persian -
شیوه های گوناگون در نوشتن یک واژه، یکی از مشکلاتی است که در بازیابی مدارک مربوطه از طریق ابزارهای جستجو وجود دارد. در زبان فارسی نیز برخی از واژه ها به ریخت های متفاوتی نوشته می شوند. به همین دلیل این پژوهش به بررسی مسائلی پرداخته است که کاوشگران فارسی در کاوش ریخت های مختلف یک واژه با آن رو به رو هستند. برای پاسخگویی به سؤال های پژوهش از دو روش پیماش مقایسه ای و اسنادی استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل سه موتور کاوش گوگل، یاهو و آلتاویستا است که امکان جستجو به زبان فارسی را فراهم کرده اند.
با مطالعه و دقت در متون فارسی، سیاهه ای شامل 17 کلیدواژه انتخاب شد که هرکدام نمایان گر یک مورد از چالش های زبان فارسی در بازیابی اطلاعات هستند. پژوهشگران کلیدواژه ها را وارد فیلد جستجوی ابزارهای کاوش انتخابی کرده و تعداد بازیافت ها برای هرکدام از موتورهای کاوش را ثبت کردند.
تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. یافته ها نشان داد که موتورهای کاوش وب، شیوه های نگارش زبان فارسی را به منظور بهبود کاوش، مورد توجه قرار نداده اند. همچنین رابطه معناداری بین شکل واژه و نوع ابزار جستجو وجود دارد.
کلید واژگان: بازیابی اطلاعات, موتورهای کاوش, شیوه نگارش, زبان فارسیThis research investigated the difficulties which search engines are faced with in searching different forms of a word in the Persian language. A comparative survey and documentary method were used. Research population consisted of three international search engines (Google, Yahoo and AltaVista) which provide Persian Search capability. Studying Persian texts, a checklist was developed which consisted of 17 keywords each of which represented one of the Persian language challenges. Researchers input keywords in search tools and recorded retrieved results for each search engine. Results showed that none of the search engines considered linguistic challenges of the Persian Language. Furthermore, a significant relation existed between the form of words and the type of search engine. -
This research aimed at exploring the emotionalwords,their pleasant/unpleasant, somat ic / non - somatic and common / uncommon rat ios in Farsi d ict ionaries (Moeen, Amid and Moaser). All the entries in these three dictionarieswere investigated by t hre e ind e p end ent r efe r e es (all pschylogists) for the ir descript ive and qualitat ive cha racte rist ics. The final judgments benefited from linguistic feedbacks produced by a specialist in this field. Using SPSS for windows, data analysis showed that frequency of the pleasant emotional words were significantly less than the unpleasant ones in all the mentioned dictionaries. Also, 03% of the emotional words appeared to have somatic component(s). Moreover, it seems that the ratio of the emotional words had reduced over the time from the past to the present. The findings will be theoretically discussed from psychological point of view.Keywords: emot ional words, Farsi dictionaries, pleasant, unpleasant
-
هدف اصلی این پژوهش مطالعه تاثیربه کارگیری یک الگوی ترکیبی بر یادگیری دانش آموزان در دروس فارسی، عربی و انگلیسی دوم راهنمایی می باشد. این پژوهش شبه تجربی است، که طی دو مرحله مقدماتی و نهایی به اجرا در آمده است. مطالعه نواقص و مشکلات طرح درس ها و آزمون های ساخته شده و اصلاح آن ها در مرحله مقدماتی و اجرای طرح درس ها در نمونه اصلی شامل بیست کلاس پایه دوم (ده کلاس به عنوان گروه آزمایشی و ده کلاس به عنوان گروه گواه) در مرحله نهایی صورت گرفته است. در اجرای پژوهش از پیش آزمون و آزمون نهایی و گمارش تصادفی کلاس های پایه دوم در هر مدرسه به عنوان آزمایشی و گواه استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش مدارس راهنمایی پسرانه ناحیه 1و4 آموزش و پرورش شهر مشهد می باشند و نمونه مورد مطالعه شامل ده مدرسه که از هر مدرسه دو کلاس پایه دوم (جمعا 20 کلاس پایه دوم) به صورت خوشه ایانتخاب شده اند.
نتایج عمده حاصل از اجرای طرح درس های مبتنی بر الگوی ترکیبی در گروه های مورد مطالعه در هر سه درس فارسی، عربی و انگلیسی به تفکیک حاکی از این است که به کارگیری طرح درس های مزبور(بر اساس الگوی ترکیبی) تا حد زیادی بر پیشرفت نمره آزمون نهایی دانش آموزان گروه آزمایشی در دروس فارسی، عربی و انگلیسی هر کدام به صورت مجزا موثر بوده و به عبارت دیگر تاثیر معنادار ایجاد کرده است. همچنین به کار گیری طرح درس های فوق بر معدل نمره هر سه درس نیز تاثیر معنادار به همراه داشته است. نتایج نظرخواهی معلمان و دانش آموزان پس از اجرای طرح درس ها نیز نشان می دهد که آن ها تا حد زیادی از اجرای طرح درس های مبتنی بر الگوی ترکیبی رضایت داشته اند.
کلید واژگان: الگوی تدریس ترکیبی, یادگیری مبحث مشترک, زبان فارسی, زبان عربی و زبان انگلیسی, پایه دوم راهنمایی, الگوی پیش سازمان دهنده, الگوی تفکر استقرایی, الگوی دریافت مفهومIn this study, at the first stage different teaching models and the pertinent studies were examined and then a combined teaching model based on advanced organizer models, inductive models, attaining concepts and partners in learning was developed. This model was used to teach Farsi, Arabic, and English language grammar to the students of the second grade of guidance school. Then, the influence of this teaching model (Independent Variable) on the student’s performance in the teaching model on the students’ degree of learning in the aforementioned subjects. The present study, having a quasi-experimental design, was done in two phases. The first phase was devoted to examining the weaknesses and problems of the lesson plans and those of the tests used. In the second phase, ten classes of male students (the experimental group) were taught according to the modified and improved lesson plans in the two educational districts in Mashhad. The design of the study included a pretest and posttest and the classes were randomly assigned to the control and experimental groups. The t`test was performed on the obtained data. Moreover, the participating teachers and students were asked to answer a questionnaire. The findings of the study revealed that the experimental group performed better in all designed courses on the relevant tests. The finding also showed teachers’ and students’ satisfaction with the implementation of the lesson plans designed. -
"رویکرد لغوی برای طبقه بندی صفات شخصیت" در دامنه وسیعی در زبانهای دیگر انجام شده است. نتیجه این پژوهشها مدارک تکرار پذیری ساختار پنج عاملی را فراهم آورده است. پژوهشگران با توجه به نتایج مطالعات انجام شده بر آن شدند که این مهم را در زبان فارسی بررسی کنند. برای تحقیق این هدف، از بررسی چهار فرهنگ فارسی و چهل کتاب داستان از نویسندگان معروف و صاحب سبک حدود 12000 صفت گردآوری شد. پس از حذف داده های تکراری، مترادف، متضاد و... سرانجام یک فهرست 74 واژه ای از صفات، در زبان فارسی فراهم آمد. برای هر یک از واژه ها یک عبارت به صورت اول شخص مفرد نوشته و پرسشنامه ای تنظیم شد. 360 نفر از دانشجویان دانشگاه های تهران به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه روی آنان اجرا گردید. داده ها با روش تحلیل مؤلفه های اصلی و چرخش وریمکس عاملی شد. نتیجه این تحلیل استخراج پنج عامل با بار عاملی 0.4 و بیشتر روی متغیر بود. عامل ها با عنایت به محتوای ماده های آنها به ترتیب: "وجدان" (وظیفه شناسی) "گشودگی"، "روان رنجور خویی"، "درونگرایی" و "دینداری" نامگذاری شدند.
کلید واژگان: عوامل شخصیت, رویکرد لغوی, زبان فارسی, طبقه بندی
نکته
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.