به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "کارآفرینی سازمانی" در نشریات گروه "روانشناسی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «کارآفرینی سازمانی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی کارآفرینی سازمانی در مقالات مجلات علمی
  • شادی صالحی*، لیلا پیری، حسین شکرکن

    امروزه کارآفرینی سازمانی به سرعت در حال تبدیل شدن به یک سلاح قدرتمند برای بسیاری از سازمان ها به منظور ایجاد مزیت رقابتی می باشد. پژوهش حاضر به بررسی رابطه هوش هیجانی و کارآفرینی سازمانی با توجه به نقش میانجی اشتیاق شغلی پرداخته است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. کلیه کارکنان شرکت نفت فلات قاره ایران به تعداد 1100 نفر جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دهند که 285 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه های استاندارد اشتیاق شغلی سلانوا و شوفیلی (2002)، کارآفرینی سازمانی مارگاریت هیل (2003) و هوش هیجانی افزلور و ماینورس (2003) بود. برای بررسی روایی پرسشنامه ها از ضرایب روایی همگرا و واگرا استفاده شد .پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار PLS و الگویابی معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بین هوش هیجانی با کارآفرینی سازمانی و اشتیاق شغلی رابطه وجود دارد. بین کارآفرینی سازمانی و اشتیاق شغلی نیز رابطه معنی دار بود. همچنین، نتایج نشان داد که رابطه غیر مستقیم کارآفرینی سازمانی از طریق اشتیاق شغلی با هوش هیجانی از رابطه مستقیم آن بیشتر است. لذا می توان نتیجه گیری کرد که با توجه به رابطه هوش هیجانی با کارآفرینی سازمانی و با در نظر گرفتن تایید نقش واسطه ای اشتیاق شغلی، مدیران می توانند با توجه هرچه بیشتر به اشتیاق شغلی کارکنان شرایط لازم را برای کارآفرینی سازمانی فراهم سازند.

    کلید واژگان: هوش هیجانی, کارآفرینی سازمانی, اشتیاق شغلی
    Shadi Salehi *, Leila Piri, Hosein Shokrkon
    Introduction

    Today, organizational entrepreneurship is rapidly becoming a competitive advantage for organizations.  The aim of present study was to investigate the relationship between emotional intelligence and organizational entrepreneurship with the mediating role of job engagement.

    Method

    The statistical population of the study consisted of 1100 employees of the Iranian Offshore Oil Company (IOOC). The research sample comprised 285 employees selected through a stratified random sampling method. The research instruments included Work Motivation (Selanova & Shofili, 2002), Organizational Entrepreneurship (Margaret Hill, 2003), and Emotional Intelligence (Fellor & Minors, 2003) questionnaires. Convergent and divergent validity coefficients were used to evaluate the validity of the questionnaires. The reliability of the questionnaires was calculated using Cronbach's alpha coefficient. PLS software and structural equation modeling were used for data analysis.

    Results

    The results confirmed the positive relationships of emotional intelligence with organizational entrepreneurship and job engagement, and the relationship between organizational entrepreneurship and job engagement. The results also showed that the indirect effect of organizational entrepreneurship on emotional intelligence through work engagement is greater than its direct effect, so it can be concluded that there is a relationship between organizational entrepreneurship and emotional intelligence under the influence of work engagement in employees.

    Discussion

    According to the research results, managers should provide the necessary conditions for organizational entrepreneurship with more and more attention to the job engagement of the employees.

    Keywords: emotional intelligence, organizational entrepreneurship, job engagement
  • سیده زینت هادیان*، زهرا بابایی، سمیه رنجبر، سمیه طالبی

    زمینه و هدف :

    مدیریت دانش ابزاری سودمند برای سازمان ها است تا سرمایه خود را توسعه دهند، نوآوری و کارآفرینی را تشویق کنند و عملکرد مطلوب را به حداکثر برسانند؛ لذا این پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مدیریت دانش و سواد اطلاعاتی با کارآفرینی سازمانی، انجام شد

    روش پژوهش:

     این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی؛ از لحاظ ماهیت، توصیفی و از نظر روش، همبستگی و جامعه آماری، شامل تمامی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان مازندران در سال تحصیلی 01-1400 به تعداد 3600 نفر بود. مطابق با جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان، 351 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب جنسیت (خانم: 129 نفر و آقا: 222 نفر) انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه های استاندارد مدیریت دانش پاتریک و همکاران (2009)، سواد اطلاعاتی سیامک و داور پناه (1388) و کارآفرینی سازمانی هیل (2003) بود.

    یافته ها

    در سطح معنی داری 05/0=، یافته ها نشان داد رابطه مثبت معنی داری بین  مدیریت دانش با کارآفرینی سازمانی وجود دارد. هم چنین، رابطه مثبت معنی داری بین سواد اطلاعاتی با کارآفرینی سازمانی وجود دارد. تحلیل رگرسیونی نشان داد سهم متغیرهای مدیریت دانش و سواد اطلاعاتی در پیش بینی کارآفرینی سازمانی متفاوت است. به طوری که، در مقایسه با مدیریت دانش، سواد اطلاعاتی سهم بالاتری در پیش بینی کارآفرینی سازمانی دارد (05/0=α >P).

    نتیجه گیری

    بنابراین، توجه به رشد و توسعه سواد اطلاعاتی و مدیریت دانش در دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان می تواند به افزایش کارآفرینی سازمانی آنان منتهی شود.

    کلید واژگان: مدیریت دانش, سواد اطلاعاتی, کارآفرینی سازمانی, دانشجو معلم, دانشگاه فرهنگیان
    Hadiyan Seyedeh Zinat*, Zahra Babai, Somaye Ranjbar, Somaye Talebi
    Background and Aim

    Knowledge management is a useful tool for organizations to develop their capital, encourage innovation and entrepreneurship, and maximize optimal performance. The aim of this study was to investigate the relationship between knowledge management and information literacy with organizational entrepreneurship.

    Method

    This research is applied in terms of purpose; In terms of nature, descriptive and in terms of method, correlation and statistical population, included all student teachers of Farhangian University of Mazandaran province in the academic year 2021-2022 in the number of 3600 people. According to Krejcie and Morgan sampling table, 351 people were selected by stratified random sampling by gender (female: 129 and male: 222). The measurement tools were standard questionnaires of knowledge management of Patrick et al. (2009), information literacy of Siamak and Davarpanah (2009) andorganizational entrepreneurship of Hill (2003).

    Results

    At the significance level of α = 0.05, the findings showed that there is a significant positive relationship between knowledge management and organizational entrepreneurship. There is also a significant positive relationship between information literacy and organizational entrepreneurship. Regression analysis showed that the contribution of knowledge management and information literacy variables in predicting organizational entrepreneurship is different. Thus, compared to knowledge management, information literacy has a higher share in predicting organizational entrepreneurship (P < α = 0.05).

    Conclusion

    Therefore, paying attention to the growth and development of information literacy and knowledge management in students and teachers of Farhangian University can lead to an increase in their organizational entrepreneurship.

    Keywords: knowledge management, information literacy, organizational entrepreneurship, teacher student, Farhangian University
  • مریم حسینی گوهری، حمدالله منظری*، سعید صیادی، سنجر سلاجقه
    هدف این پژوهش بررسی تاثیر ویژگی های شخصیتی رهبران تحول آفرین بر مسئولیت پذیری اجتماعی با توجه به نقش مداخله گر کارآفرینی سازمانی می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان آگاه و مدیران و کارشناسان دانشگاه های دولتی استان کرمان است. از این جامعه آماری نمونه 384تایی به صورت طبقه ای متناسب انتخاب شد و داده ها از طریق پرسشنامه گردآوری شدند و به کمک مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس 24 مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار بود. ویژگی های شخصیتی رهبران تحول آفرین به طور مستقیم پیش بینی کننده مسئولیت پذیری اجتماعی دانشگاه ها بود و کارآفرینی سازمانی در این رابطه نقش واسطه گری معناداری را ایفاء کرد. لذا پیشنهاد می شود در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی به بحث کارآفرینی سازمانی، مسئولیت اجتماعی و ویژگی های شخصیتی رهبران تحول آفرین توجه بیش از پیشی شود.
    کلید واژگان: ویژگی های شخصیتی, رهبری تحول آفرین, کارآفرینی سازمانی, مسئولیت پذیری اجتماعی
    Maryam Hosseini, Hamdollah Manzari *, Saeed Sayyadi, Sanjar Salajegheh
    The purpose of this study is to investigate the effect of personality traits of transformational leaders on social responsibility with regard to the interventionist role of organizational entrepreneurship. This research is applied in terms of purpose and in terms of data collection, it is descriptive-correlational. The statistical population of the study is informed experts and managers and experts of public universities of Kerman province. From this statistical population, a sample of 384 was selected as the appropriate category and the data were collected through a questionnaire and analyzed by structural equation modeling in Amos 24 software. The results showed that the model had a good fit. The personality traits of transformational leaders directly predicted the social responsibility of universities, and organizational entrepreneurship played a significant mediating role in this regard. Therefore, it is suggested that in universities and institutes of higher education, organizational entrepreneurship, social responsibility, and personality traits of transformational leaders are more prevalent.
    Keywords: Personality Traits, Transformational Leadership, Organizational Entrepreneurship, Social Responsibility
  • مریم تقوایی یزدی*، مرضیه نیاز آذری
    پژوهش حاضر به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با رفتار شهروندی سازمانی و کارآفرینی سازمانی در دانشگاه های آزاد اسلامی بسیار بزرگ استان مازندران می پردازد. از نظر ماهیت، توصیفی از نوع «همبستگی» و از نظر هدف، کاربردی می باشد. جامعه آماری کلیه اعضای هیات علمی تمام وقت و نیمه وقت دانشگاه های آزاد بسیار بزرگ مازندران به تعداد 986 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 278 نفر تعیین گردید. ابزار گردآوری داده ها سه پرسشنامه استاندارد می باشد.برای توصیف داده ها از آمار توصیفی (فراوانی و درصد، میانگین، انحراف استاندارد و نمودارها)، برای آزمون فرضیه ها از آمار استنباطی و برای بدست آوردن رابطه بین متغیرها از آزمون های ناپارامتری اسپیرمن، رگرسیون و واریانس با استفاده از نرم افزار spss، استفاده شده است. در تحلیل نهایی تمامی فرضیات پژوهش در سطح اطمینان 95 درصد مورد تایید قرار گرفتند، نتایج این پژوهش نشان می دهد بین سرمایه اجتماعی با رفتار شهروندی سازمانی و سرمایه اجتماعی با کارآفرینی سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد. نتیجه اینکه وجود روابط و پیوندها بین اعضا در سازمان به تبع خود همکاری های غیررسمی و داوطلبانه بین اعضا و همچنین ایجاد محیطی شاداب، خلاق، پویا و نوآور را جهت دسترسی به اهداف سازمان به دنبال خواهد داشت.
    کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, سرمایه شناختی, سرمایه ساختاری, سرمایه رابطه ای, رفتار شهروندی سازمانی, کارآفرینی سازمانی
    Maryam Taghvaie Yazdi *, Marzie Niaz Azari
    The present study investigates the relationship between social capital and organizational citizenship behavior and organizational entrepreneurship in the large Islamic Azad universities of Mazandaran province. From the point of view of nature, a description of the type of "correlation" and in terms of purpose, is applicable. The statistical population of all full-time and part-time full-time and part-time full-time Azad Universities of Mazandaran is 986 people. The sample size was determined by using Morgan's and Krejsi's ​​tables of 278 people. Data were collected using three standard questionnaires. To describe the data, descriptive statistics (frequency and percentage, mean, standard deviations and charts), and inferential statistics were used to test the hypotheses, and to obtain the relation between variables, Spearman nonparametric tests, regression and The variance has been used with spss software. In the final analysis, all of the research hypotheses were confirmed at 95% confidence level. The results of this study indicate that there is a significant relationship between social capital and organizational citizenship behavior and social capital with organizational entrepreneurship. The result is that there will be relationships and links between members in the organization as a result of unofficial and voluntary cooperation between the members as well as creating a vibrant, creative, dynamic and innovative environment for achieving the goals of the organization.
    Keywords: Social Capital, capitalism, Structural Capital, Relationship Capital, organizational citizenship behavior, Organizational Entrepreneurship
  • فاطمه سادات مرعشیان، فرح نادری
    هدف از این پژوهش بررسی رابطه فرهنگ سازمانی، هوش هیجانی و سرمایه روانشناختی با خودکارآمدی شغلی و کارآفرینی سازمانی در کارکنان سازمان آب و برق خوزستان بود. نمونه شامل 400 نفر از جامعه مذکور بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های فرهنگ سازمانی(گلسر، زامانو و هاکر 1987)، هوش هیجانی(شات، مالوفف، هال و همکاران،1998)، سرمایه روان شناختی(لوپز، آمو و مارتین،2006)، خودکارآمدی شغلی(ریگز و کنایت،1994) و رفتار کارآفرینانه(پیرس، کرامر و رابینز،1997) استفاده شد. پژوهش حاضر همبستگی از نوع کاننی بوده و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی کاننی نشان داد که بین فرهنگ سازمانی، هوش هیجانی و سرمایه روانشناختی با خودکارآمدی شغلی و کارآفرینی سازمانی رابطه معنادار وجود (05 / 0 P<). همچنین، قویترین رابطه بین هوش هیجانی از متغیرهای مجموعه اول (مستقل) (با ضریب کاننی استاندارد 753 / 0-) و کارآفرینی سازمانی از متغیرهای مجموعه دارد دوم (وابسته) (با ضریب کاننی استاندارد 81 / 0-) بدست آمد.
    کلید واژگان: فرهنگ سازمانی, هوش هیجانی, سرمایه روانشناختی, خودکارآمدی شغلی, کارآفرینی سازمانی
    F. M. Marashian, F. Naderi
    The aim of this research was to investigate relations of organizational culture، emotional intelligence and psychological capital with job self- efficacy and organizational entrepreneurship among the employees of Khuzestan Water and Power Authority. The sample included 400 people among the employees of Khuzestan Water and Power organization that were selected via stratified random sampling. The research questionnaires were Organizational Culture (Glaser et al.، 1987)، Emotional Intelligence (Schutte et al.، 1998)، Psychological Capital (Lopez et al.، 2006)، Job self-efficacy (Riggs & Knight،1994) and Entrepreneurial Behaviors (Pearce، Kramer& Robbins،1997). Questionnaires. The research was canonic correlation and data analysis by canonical correlation revealed that there were significant relations between employees organizational culture، emotional intelligence and psychological capital with job self efficacy and organizational entrepreneurship (P<0. 005). The results also revealed that there is the strongest correlation between emotional intelligence from first set of variables (independent) with standard canonical coefficient -0. 753) and organizational entrepreneurship from second set of variables (dependent) (with standard canonical coefficient -0. 81).
    Keywords: organizational culture, emotional intelligenc, psychological capital, job self, efficacy, organizational entrepreneurship
  • فاطمه سادات مرعشیان*، فرح نادری، علیرضا حیدرئی، میرصلاح الدین عنایتی، پرویز عسگری

    هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه فرهنگ سازمانی و هوش هیجانی با کارآفرینی سازمانی در کارکنان زن سازمان آب و برق خوزستان بود. نمونه شامل 155 نفر از جامعه مذکور بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های فرهنگ سازمانی گلسر، هوش هیجانی شات و رفتار کارآفرینانه استفاده شد. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و تحلیل داده ها به روش همبستگی و رگرسیون چند متغیره نشان داد که بین فرهنگ سازمانی و هوش هیجانی با کارآفرینی سازمانی رابطه معنی دار وجود دارد و از بین متغیرهای پیش بین، هوش هیجانی از قدرت بیشتری برای پیش بینی کارآفرینی برخوردار است.

    کلید واژگان: فرهنگ سازمانی, هوش هیجانی, کارآفرینی سازمانی
  • محمد فروهر، رضا هویدا، عبدالرسول جمشیدیان
    در عصر پرچالش امروز، پذیرش نقشهای کارآفرینانه و داشتن نگاهی ویژه و تلاش برای شکوفایی ظرفیتها و توانمنیدی های سرمایه های انسانی به منظور خلق مزیت رقابتی برای سازمان ها ضروری است. هدف این پژوهش تبیین رابطه سرمایه روان شناختی و کارآفرینی سازمانی در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه اصفهان بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی اعضای هئیت علمی دانشگاه اصفهان بود که در سال تحصیلی 90-89 مشغول به تدریس بودند و از این تعداد 165 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران (2007) و پرسشنامه ی محقق ساخته کارآفرینی سازمانی بود. نتایج پژوهش نشان می دهد بین سرمایه روانشناختی و ابعاد آن (امیدواری، خوش بینی، انعطاف پذیری و خودکارآمدی/ اعتماد به نفس) و کارآفرینی سازمانی اعضای هئیت علمی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که هیچ یک از مولفه های سرمایه روانشناختی به تنهایی برآوردکننده کارآفرینی سازمانی اعضای هیئت علمی نیستند.
    کلید واژگان: کارآفرینی سازمانی, رفتار سازمانی مثبت گرا و سرمایه روان شناختی
    Mohammad Forohar, Reza Hovida, Rasol Jamshidian
    The purpose of this research was to investigate the relationship between psychological capital and intraprunership among faculty members at University of Isfahan. Therefore, 165 faculty members were randomly chosen out of 463 members as sample group of the study. The Luthans et.al (2007) standard questionnaire was used to analyze the psychological capital and the researcher made quessstionnaire was used to analyze the intraprunership at the university. The results indicated that there is a significant and positive relationship between psychological capital(self-efficiency, self-confidence, hopefulness, optimism and flexibility) and intraprunership of faculty members.Also, the regression analysis showed that none of components of psychological capital can soley predict intraprunership among faculty members.
    Keywords: intraprunership, psychological capital, positive organizational behavior
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال