به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « آزار کودکی » در نشریات گروه « روانشناسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «آزار کودکی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • حمید یعقوبی*، جعفر حسنی، مجید محمودعلیلو، وحید صبری

    هدف این پژوهش تعیین نقش واسط های طرح وار ه های هیجانی و نظ مجویی هیجانی در رابطه بین آزار کودکی و آسیب پذیری هیجانی با ویژگ یهای شخصیت مرزی بود. این پژوهش از نوع همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. 462 نفر از جمعیت عمومی استان آذربایجان غربی از طریق فضای مجازی انتخاب شدند و به مقیاس خودگزارش دهی آزار کودکی)محمدخانی، محمدی، نظری، صلواتی و رزاقی، 2003 (، مقیاس آسی بپذیری هیجانی دوران کودکی)سایر و بایر، 2009 (، پرسشنامه نظ مجویی هیجان)گراس و جان، 2003 (، مقیاس طرح وار ه های هیجانی)لیهی، 2011 (و پرسشنامه شخصیت مرزی)محمدزاده، گودرزی، تقوی و مازاده، 2005 (پاسخ دادند. یافت ه ها نشان داد آزار کودکی و آسی بپذیری هیجانی به طور مثبت معنادار نشان ه های شخصیت مرزی را پی شبینی م یکند. طرح وار ه های هیجانی با برقراری رابطه مثبت معنادار بین آزار کودکی و نشان ه های شخصیت مرزی، نقش واسطه ای داشت. ه مچنین طرح وار ه های هیجانی بین آزار کودکی و آسیب پذیری هیجانی با نارسانظ مجویی هیجانی نیز نقش واسط های داشت. بر اساس یافت ه های این پژوهش م یتوان نتیجه گرفت که طرح وار ه های هیجانی م یتوانند نشان ه های شخصیت مرزی را افزایش دهند.

    کلید واژگان: آزار کودکی, طرحواره هیجانی, شخصیت مرزی}
    Hamid Yaghubi *, Jafar Hasani, Majid Mahmoud Alilo, Vahid Sabri

    he purpose of the present study was to investigate the mediating role of emotional schemas and emotional regulation in the relationship between child abuse, emotional vulnerability and borderline personality feature. The present study is a correlational study and structural equation modeling. Participants were 462 people of general population of West Azerbaijan province were selected by cyberspace sampling method. For data gathering, Child Abuse Self Report Scale (Mohammadkhani, Mohammadi, Nazari, Salavati & Razzahghi, 2003), Childhood Emotional Vulnerability (Sauer & Bauer, 2009), Emotional Schemas (Leahy, 2011), and Borderline Personality Feature (Mohammadzadeh, Godarzi, Taghavi,Mollazadeh, 2005) were used. The results showed that conformity emotional schemas and emotion regulation were significant positive predictors borderline personality Emotional schema have a mediating role by establishing a positive and significant relationship between child abuse and borderline personality feature. Emotional schemas also mediated between child abuse and emotional vulnerability with emotional dysregulation. Based on the findings of this study, it can be concluded that emotional schemas can increase borderline personality traits.

    Keywords: childhood abuse, emotional schema, borderline personality}
  • زیبا شیرمحمدی، مسعود صادقی*، فیروزه غضنفری
    هدف پژوهش حاضر تعیین نقش آزارهای کودکی و دلبستگی ناایمن در تبیین اختلال سلوک با میانجی گری پردازش شناختی در نوجوانان بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان دختر شهر قروه می شد که در سال تحصیلی 1400-1399 در دوره اول متوسطه مشغول به تحصیل بودند. از میان آن ها از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 300 دانش آموز انتخاب شدند که در دامنه سنی 15-12 سال بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مشکلات رفتاری آخنباخ، کودک آزاری، دلبستگی کولینز و رید، پردازش اطلاعات عمیق، مقیاس حافظه وکسلر برای کودکان و آزمون کلمه- رنگ استروپ استفاده شد و داده ها با روش همبستگی و معادلات ساختاری تحلیل شدند. طبق یافته های پژوهش آزار کودکی، دلبستگی ناایمن و پردازش شناختی رابطه مستقیم و معناداری با اختلال سلوک دارند و آزار کودکی و دلبستگی ناایمن با اختلال سلوک از طریق پردازش شناختی دارای ارتباط غیرمستقیم و معنادارند. همچنین یافته های پژوهش نشان از برازش خوب مدل داشته است. نتایج این پژوهش نشان داد، آزار کودکی و دلبستگی ناایمن با میانجی گری پردازش شناختی اختلال سلوک را تبیین می کنند. لذا یافته های این پژوهش می تواند کاربردهای بالینی داشته باشد و در برنامه های پیشگیری و آموزشی مورد توجه متخصصان حوزهای بهداشت و روان و آموزش و پرورش قرار گیرد.
    کلید واژگان: اختلال سلوک, آزار کودکی, پردازش شناختی, دلبستگی ناایمن}
    Ziba Shirmohammadi, Masood Sadeghi *, ‌Firoozeh I Ghazanfar
    Building on ideas developed in the quantitative approach, this paper aims to explore the roles of child abuse and insecure attachment, through the mediation of cognitive process, in explaining conduct disorder in adolescents.  By using the multi- stage cluster sampling, 300 girl students ages 12-15 years, who were studying in secondary schools in Ghorveh city during the education year of 2020- 21 were selected randomly to fill six scales including Achenbach’s behavioral problems Youth Self- Report scale, Child Abuse Self-Reporting Scale, Revised Adult Attachment Scale of Collins and Reads, Deep Information Processing, Wechsler Memory Scale for Children, and Stroop Color-Word Test. According to the findings which ware achieved by employing correlational method and structural equation model, three independent variables including child abuse, insecure attachment, and cognitive process directly impacted on forming conduct disorder as the dependent variable. Moreover, child abuse and insecure attachment predicted conduct disorder through the mediation of cognitive process (as a mediational variable). Research findings indicated that the model was fitted properly and thus the experts of health, psychology, and education can use the findings in considering clinical problems and also in arranging preventive and educative plans.
    Keywords: Child abuse, cognitive process, conduct disorder, insecure attachment}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال