به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « روایات اسلامی » در نشریات گروه « علوم تربیتی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «روایات اسلامی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • علی افسری، محمدرضا شمشیری*، زهره سعادتمند

    تاکید اساسی گفتمان تربیتی در مبانی نظری تحول بنیادین تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران، دستیابی متربی و مربی به مراتبی از حیات طیبه است. حیات طیبه آنگونه از زندگی است که پاسخگوی نیازهای مادی و معنوی، علمی، عملی و روحی آدمی باشد. هدف از این مقاله ابتدا شناسایی و تحلیل مولفه های حیات طیبه بر اساس قرآن کریم و روایات اسلامی، آنگاه استخراج استلزامات تربیتی آن برای نظام آموزشی کشور بوده است. بدین منظور با توجه به کیفی بودن پارادایم پژوهش، با استفاده از روش تحلیل مضمون، ابعاد و مولفه های حیات طیبه مبتنی بر حوزه پژوهش این مطالعه، در قرآن کریم و روایات اسلامی، مورد واکاوی قرار گرفته، پس از کد گذاری و طبقه بندی و شناسایی ابعاد و مولفه های مربوطه، استلزامات تربیتی برای تعلیم و تربیت استخراج شده است. همچنین در این پژوهش، حیات طیبه به عنوان مفهومی اساسی و کلیدی و به مثابه هدف غایی در تعلیم و تربیت به منظور حصول قرب الی الله تلقی شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، ابعاد بدست آمده در قلمرو فردی واجتماعی (دنیوی و اخروی) و مولفه ها هم در حوزه رفتاری، دینی وشناختی و مهمترین استلزامات تربیتی حاصله شامل: جامع بودن مفهوم حیات طیبه، اکتسابی بودن، شکل گیری حیات طیبه در پرتو ایمان و عمل صالح، خود سازی و تهذیب نفس و توجه به آموزه های وحیانی احصاء شده است. بنابراین برنامه ریزان نظام آموزسی با اتکاء به یافته ها و استلزامات مستخرج از این تحقیق و مبانی تربیت مبتنی بر حیات طیبه، قادر خواهند بود اهداف، محتوا، روش های آموزش و ارزشیابی آموزشی را در راستای سوق دادن مربیان و متربیان به مراتبی از حیات طیبه، تدوین نموده و نظام تعلیم وتربیت اسلامی را از نظام های وارداتی سکولار مستغنی سازند.

    کلید واژگان: حیات طیبه, قرآن, روایات اسلامی, استلزامات تربیتی, عمل صالح}
    Ali Afsari, Mohammadreza Shamshiri *, Zohre Saadatmand

    The basic emphasis of the educational discourse on the theoretical foundations of the fundamental transformation of formal and public education in the Islamic Republic of Iran is the attainment of a teacher and mentor far from Hayat- Tayyebeh. the purpose of this article in the first step was to extract the components of Hayat- Tayyebeh based on the Holy Quran and the narrations of the infallibles. if we believe in the Islamic curriculum and consider it as one of the new concepts and areas in the field of curriculum studies, this study, after examining similar and numerous concepts, has paid attention to the concept of Hayat Tayyebeh as the central concept and as the hard core of Islamic education and its result. in this research, first, using the method of relational content analysis, the dimensions and components of Hayat_ Tayyebeh in the Qur'an as well as the sayings of the infallibles have been analyzed, and after classifying and discovering these dimensions and based on it, implications for education have been extracted. based on the findings of this study, relying on the principles of education based on Hayat-Tayyebeh, planners of the educational system will be able to draw goals, content, teaching methods and educational evaluation in order to lead students to Hayat- Tayyebeh and benefit from it.

    Keywords: Hayat Tayyabeh, Qur'an, Hadiths, Educational Requirements, Righteous Action}
  • محمد عبداللهی، سید حسین سیدموسوی، فهیمه شریعتی، نعمت ستوده اصل

    این پژوهش با هدف تبیین حوزه معنایی «اضطراب» برای ارتقا و یا اصلاح روش‌های درمان در حوزه روان‌شناسی با روش «تحلیل محتوای کیفی» انجام شد و با تحلیل مفاهیم همنشین و جانشین «اضطراب» در متون روایی معین نمود مفاهیم «هم، ارتیاب، فزع، قلق و...» به سبب ویژگی‌های «ترس مبهم، ترس ناشی از ناامنی، نگرانی از رفتار خود» به صورت خاص و واژه‌های «وجع، ضیق، رجز، خوف و...» به انضمام قرینه دال بر همان ویژگی‌ها، به گونه عام با «اضطراب» متناظرند. همچنین در میدان معنایی «اضطراب» می‌توان آن را به سه نوع شناختی، عاطفی و رفتاری تقسیم کرد. اما واژه‌های «امن»، «استقرار»، «راحه»، «اطمینان»، «شرح صدر» در تقابل با «اضطراب» قرار دارند. دیگر یافته‌ها حاکی از آن است که اضطراب به‌منزله بخشی از زندگی انسانی دارای مراتبی است. اضطراب در مرحله پایین، بهنجار است و موجب پیشرفت انسان می‌شود. اما در مرتبه بالا، نابهنجار است. ایستایی اضطراب در مرحله مزمن وقتی است که نگرش‌های ناکارامد اراده وی را در انجام وظایف دینی از او بگیرد.

    کلید واژگان: اضطراب, واژه شناسی اضطراب, روایات اسلامی, اضطراب و روایات اسلامی, ایستایی و رشد انسان}
  • سجاد عسکری متین، رضا منتظری مقدم، جعفر هوشیاری*
    هدف

    با مطالعه گزاره های درون دینی و برون دینی می توان دو نوع تاثیرگذاری را میان علاقه و تفکر انتقادی مشاهده کرد؛ اشاره به نقش پیش برنده علاقه و دیگری به نقش کاهنده آن در فرآیند تفکرورزی.

    روش

    نگاره پیش رو با هدف تبیین و حل تنافی نام برده با رویکرد تطبیقی و از روش «توصیفی-تحلیلی» و در گردآوری اطلاعات به صورت «کتابخانه ای» بهره برده است.

    یافته ها

    یافته های  به دست آمده نشان می دهد اگرچه علاقه داشتن به منزله یک تمایل انسانی، به طور کلی تاثیر مثبتی بر تفکر دارد، اما همین مولفه در مواردی مانع دیدن کاستی ها و نقص ها نیز می شود. ازاین رو در تفکری همانند تفکر انتقادی که نیاز به قضاوت و ارزیابی بیشتر نمود دارد، بایستی برای ارتقای آن، علاقه به موضوع را کنترل کرده تا نگاه انتقادی به مسیله به درستی شکل گیرد. بر اساس برآیند نتایج، پیشنهاد می شود که به نقش کاهنده علاقه در تفکر انتقادی، به ویژه در درک شناختی و فراشناختی ساختار ذهنی تفکر، توجه دقیق تری شود و از آموزه های درون دینی در درک بهتر از آثار برآیندی علاقه در تفکر انتقادی بهره گرفته شود.

    نتیجه گیری

    بر این اساس  بازخوانی به روز و روشمند آموزه های دینی از ضروریات زیست آگاهانه در هزاره سوم به شمار می آید؛ به ویژه زمانی که رویکرد موثر و زاینده به مولفه های روان شناختی بیش ازپیش مورد نیاز زندگی پیچیده امروز است.

    کلید واژگان: علاقه, تفکر انتقادی, فرآیند تفکر, روایات اسلامی}
    Sajjad Askari Matin, Reza Montzeri moghadam, Jaafar Houshyari*
    Objective

    In the bulk of literature on critical thinking, the influence of interest on cognitive and affective processes of individuals has always been a source of debate and disagreement; a reciprocal relationship to be detrimental or facilitative in the development and enhancement of critical thinking as a skill. The present paper aims at explaining and resolving the observed discrepancy, with the combination of a comparative (agreement method) and a (descriptive-analytical).

    Method

    method, on the additive and regressive effect of “interest” on critical thinking-product from the.  viewpoint of Islamic Traditions.

    Finding

    The finding show that although interest, as a human tendency, generally has a positive effect on critical thinking, in some cases, the same component prevents seeing the shortcomings and defects as well. Therefore, in critical thinking, which requires more judgment and evaluation in order to promote it, one must control the interest in the subject in order to form a critical view of the issue properly. Based on the results, it is suggested that more attention should be paid to the regressive role of interest in critical thinking, especially in cognitive and metacognitive understanding of the mental structure of thinking. Accordingly, updated and systematic rereading of the religious doctrines ia one of the necessities of the conscious life in the third millennium, especially when the effective and productive approach to psychological components is more and more needed for today's life.

    Conclusion

    Also, it is strongly suggested that the insights driven from Islamic traditions especially those that tap upon the issues on psychology are diverse and rich, provide a cultivated and rich ground for understanding of human cognition and mind.

    Keywords: Interest, critical thinking, thinking process, Islamic traditions}
  • محمد عبدالرحیمی، حیدر سهرابی *
    زمینه و هدف

    تنبیه در نظام اسلامی دارای اهداف، اصول و روش‌های ویژه‌ای است که در متون اسلامی تبیین شده است. هدف از این تحقیق، بررسی فصل سیزدهم از آیین‌نامه انضباطی نیروهای مسلح و تعیین میزان انطباق‌پذیری آن با آیه‌های قرآن و روایات اسلامی و یافتن خلل‌های احتمالی است، تا اولا بستری برای تبیین ضرورت اجرای تنیبه به روش اسلامی و گفتمان‌سازی درمورد آن فراهم گردد، و ثانیا باتوجه‌به آشکارشدن خلاها و موارد مغفول‌مانده، گامی درجهت اصلاح و تکمیل آیین‌نامه انضباطی برداشته شود.

    روش

    تحقیق حاضر را با رویکرد کیفی و به روش داده‌بنیاد انجام دادیم. به‌منظور استخراج گزاره‌های موردنظر از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده کردیم. برای مطالعه ادبیات تحقیق از نرم‌افزارهای قرآنی و کتاب‌های تفسیری شیعه و اهل سنت استفاده کردیم. برای سازماندهی گزاره‌ها از نرم‌افزار سیتاوی و مکس‌کیودی‌ای بهره گرفتیم. در فرایند تولید نظریه داده‌بنیاد سه نوع کد‌گذاری باز، محوری و انتخابی انجام دادیم و الگوی نهایی تحقیق ترسیم نمودیم.

    یافته‌ها

    مطالعه تطبیقی آیین‌نامه انضباطی با آموزه‌های اسلامی نشان داد که در موارد بسیاری قابلیت تطبیق وجود دارد، اما درعین‌حال مواردی در آیین‌نامه مغفول مانده است که عبارتند از: لزوم تنبیه بجا، به‌موقع و به‌اندازه؛ لزوم پرهیز از تنبیه بیش ازظرفیت؛ لزوم تنبیه همراه با رفق و نرمی؛ پرهیز از تنبیه خشونت‌آمیز؛ لزوم تنبیه به‌صورت مرحله‌ای و آغاز از مراتب خفیف و ضعیف و پرهیز از تکرار زودهنگام تنبیه.

    نتیجه‌گیری

    برای پیشگیری از آسیب‌های احتمالی لازم است موارد مغفول‌مانده در حوزه‌های آداب و اصول تنبیه در آیین‌نامه انضباطی لحاظ شوند و به تمامی فرماندهان و مدیران در رده‌های مختلف ابلاغ شوند.

    کلید واژگان: آیین نامه انضباطی, نیروهای مسلح, قرآن کریم, روایات اسلامی, تنبیه انضباطی}
    Mohammad Abdolrahimi, Heydar Sohrabi *

    Punishment in the Islamic system involves special goals, principles and methods which are explained in Islamic sources. This study is intended to review chapter thirteenth of the disciplinary regulations of the Armed Forces and to find out its agreement with the verses of the Qur'an and Islamic traditions, and to find possible gaps. This is for providing a basis for clarifying the necessity of having Islamic punishment, and providing a discourse about it, and secondly, to take a step forward to revise and complete the disciplinary regulations. This is a qualitative research following grounded theory method. In order to reach at the desired propositions, we used the qualitative content analysis method. We used Qur’anic software and Shiite and Sunni commentary books to compile the research literature. Citavi and MAXQDA software were employed to find out the propositions. In the process of establishing grounded theory, three types of open, axial and selective coding were performed, and the final research model was drawn. The results of this study, comparing the disciplinary regulations with Islamic teachings, showed that they have many features in common; yet, some cases have been neglected in the regulation, including the need for appropriate, timely and fitting punishments, the need for avoiding excessive punishment, the necessity of kind and gentle punishment, avoiding violent punishment, the necessity of gradual punishment starting from weak and mild levels and avoiding quick repetition of punishment. It is suggested that for the prevention of possible harms, the neglected cases in the field of etiquette and principles of punishment be added to the disciplinary regulations and notify all commanders and managers in different categories.

    Keywords: Disciplinary regulations, armed forces, The Holy Quran, Islamic traditions, disciplinary punishment}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال