جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "فهم" در نشریات گروه "علوم تربیتی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «فهم» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هدف پژوهش حاضر بررسی امکان تحقق مدارای معرفت شناختی با اتکا به عناصر سازنده ی هرمنوتیک فلسفی گادامر و بیان دلالت های تربیتی آن است. روش مورد استفاده این پژوهش روش تحلیل مفهومی است. از طریق این روش می توان تبیینی صحیح و روشن از معنای مفاهیم بواسطه توضیح رابطه ی آن با سایر مفاهیم بدست داد. در این پژوهش با استفاده از این روش، از طریق تحلیل مفاهیم دیدگاه گادامر، پیش فرض های فلسفی وی درباره ی مدارای معرفت شناختی تبیین می گردد. سپس دلالت های تربیتی به واسطه ی این این تحلیل، استنتاج می گردد. در ارتباط با مدارای معرفت شناختی ایده ی صریحی وجود ندارد و آنچه بیان شده سطوح مختلف مداراست. این پژوهش این مفهوم را در سطوح بالاتر، مورد بررسی قرار داده و مفهوم مدارای معرفت شناختی را روشن کرده است. هرمنوتیک فلسفی گادامر می تواند مبنای مناسبی برای دستیابی به مدارای معرفت شناختی باشد. با توجه به اینکه تنوع افکار و عقاید در جامعه ی امروز قابل انکار نیست، آموزش مدارای معرفت شناختی در جریان بیلدونگ با فهم و تفاهم گره خورده است. لازمه ی یک نظام تربیت اجتماعی منسجم، در نظر گرفتن حقوق متقابل افراد انسانی در جامعه می باشد. مباحث مورد بحث گادامر می تواند به ما آموزش دهد برای حرکت در مسیر حقیقت، به نگاه دیگری و فهم او از رویدادها توجه داشته باشیم. این توجه به دیگرپذیری موجب می شود قادر به گفت وگوی موثر و سازنده باشیم.
کلید واژگان: مدارای معرفت شناختی, تربیت, بیلدونگ, معرفت شناسی, گادامر, فهم, گفت وگوIntroductionThis research aims to explore the potential for achieving epistemological tolerance through the constructive elements of Gadamer's philosophical hermeneutics and to discuss its educational implications.
MethodThe research employs conceptual analysis to clarify the meaning of concepts by examining their relationships. This method provides a detailed interpretation of Gadamer's views, uncovering his philosophical assumptions about epistemological tolerance, leading to educational implications.
Resalts:
The study investigates the construction of epistemological circuits based on Gadamer's hermeneutics. Through conceptual analysis, it elucidates his philosophical assumptions about these circuits and their relationship to epistemological tolerance. While the concept of epistemological tolerance can be ambiguous, this research provides a clearer understanding. Gadamer's hermeneutics is seen as beneficial for fostering epistemological tolerance. In today's educational landscape, cultivating epistemological tolerance through Bildung is crucial for comprehension. A cohesive social education system should acknowledge the mutual rights of individuals. Gadamer's ideas prompt us to consider different viewpoints, encouraging constructive dialogue for seeking truth.Keywords: epistemological tolerance, bildung, Gadamer, understanding, dialogue.
DiscussionTeaching is an experience that involves careful and sensitive listening to others. We are present in a world where we create each other, and a teacher who looks at the differences of students with an open mind transforms the teaching process. The teacher builds a bridge to provide the necessary space for learning from others and moving from the concept of "I" to "we". Therefore, teacher education and training should be considered a hermeneutic relationship that is a productive relationship, which is necessary for transformative learning based on epistemological tolerance. Gadamer's philosophical hermeneutics introduces us to strategies that will lead to students' understanding and acceptance of the other.
Keywords: Epistemological Tolerance, Bildung, Gadamer, Understanding, Dialogue -
فلسفه برای کودکان، گرایشی است که رایج ترین روی آورد آن رهیافت «متیو لیپمن» و محور آن افزایش مهارت تفکر منطقی است. اندیشه ی لیپمن درجریان فلسفه تحلیلی قابل فهم تر است، ولی محدود کردن این برنامه تنها در پرورش استدلال و تفکر منطقی، با دیدگاه هرمنوتیک فلسفی «هایدگر» که فلسفه ورزی را بر محور هرمنوتیک قرار می دهد قابل جمع نمی باشد. هایدگر، بر آن بود که راه جدیدی را در فلسفه بر مبنای تلاش برای درک معنای هستی از طریق هرمنوتیک بگشاید. حال، چگونه می توان خوانشی هرمنوتیکی از برنامه فلسفه برای کودکان در پرتو اندیشه های هایدگر ارایه داد؟ نوشتار حاضر سعی دارد، این برنامه را از منظر هرمنوتیک فلسفی هایدگر از لحاظ «فهم» و «تفکر» به عنوان دو مولفه اصلی این برنامه مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیلی استنتاجی بهره گرفته شد. بر اساس مبانی نظری هرمنوتیک فلسفی هایدگر، الگویی پیشنهاد شد که در قالب آن چگونگی رخداد فهم و تفکر در این برنامه نشان داده می شود. نتیجه این بررسی نشان می دهد تحت تاثیر آراء هایدگر، نظریه پردازی، پژوهش و برنامه ریزی برای برنامه فلسفه برای کودکان ماهیتی هستی شناسانه، تفکر مدار و پرسشگر خواهد داشت.کلید واژگان: هرمنوتیک, فلسفه برای کودکان, هایدگر, تفکر, فهم, وجودPhilosophy for children is a trend whose most common approach is that of Matthew Lipman, which focuses on increasing logical thinking skills. Lipman’s thought is more comprehensible in analytic philosophy, but restricting this program to the growth of rational reasoning and thinking alone is not compatible with Heidegger’s view of philosophical hermeneutics, which places philosophy on a hermeneutic basis. Heidegger aimed to open a new way in philosophy based on efforts to understand the meaning of existence through hermeneutics. That being said, how can a hermeneutic reading of a P4C program be presented in the light of Heidegger’s thoughts? The present study attempts to examine and analyze the P4C program from the perspective of Heidegger’s philosophical hermeneutics in terms of “understanding” and “thinking” as the two main components of this program. To achieve this goal, the analytical-inferential research method has been utilized. Based on the theoretical foundations of Heidegger’s philosophical hermeneutics, a model was proposed that indicates how understanding and thinking occur in this program. The results of this study show that under Heidegger’s views, theorizing, researching and planning for the P4C program will have an ontological, thought-oriented and questioning nature.Keywords: Hermeneutics, philosophy for children, Heidegger, Thought, understanding, existence
-
پالایش، به عنوان یکی از خصوصیات مدرسه صالح، زمینه تحقق مراتب تربیت را فراهم می نماید. همچنین دیویی محیط و پاکسازی آن را، ابزار واسطی در انتقال معرفت، معرفی و مورد توجه قرار داد. امروزه با ظهور فناوری و فضای مجازی، محیط آموزشی گسترده تر از قبل شده و توجه کارآمدتر به پالایش محیط، ضرورت بیشتری یافت. شکسته شدن ساختارهای «دور، نزدیک»و نیز«ممنوع، مجاز» در محیط تربیتی امروزه، ما را بر آن داشت تا از منظر معرفتی، موضوع پالایش فضای تربیتی متربی، در تطابق با معرفت فضیلت گرای فیلسوفان تربیتی به خصوص ملاصدرا قرار گیرد. از آنجاییکه مبنای نظرات معرفت شناسی ملاصدرا، آگاهی های انسان را از معرفت به فهم توسعه داد و دانسته ها از سنخ مهارت، جزو آگاهی های فاعل شناسا به شمار رفت. از این رو، در این مطالعه فرایند ارتقاء پالایش محیط تربیتی از سطح معرفتی به درجه فهم و مهارت، مورد پژوهش قرار گرفت. این پژوهش با روش تحلیلی و ترکیبی در حوزه ویژگی محیط و معلم به عناصر دخیل در پالایش و فرایند پالایش فضیلت محور بررسی شد. یافته های تحقیق نشان داد که امر پالایش بر محور فضیلت می تواند دانش آموز را از عقل نظری صرف ارتقاء داده و به مشارکت و عمل با شوق و اراده که محصول فهم است برساند.
کلید واژگان: پالایش, محیط تربیتی, مدرسه صالح, فضیلت گرا, فهمRefinement, as one of the characteristics of a competent school, provides the ground for the realization of the levels of education. Dewey also introduced and considered the environment and its purification as an intermediary tool in the transfer of knowledge. Today, with the advent of technology and cyberspace, the educational environment has become wider than before and more efficient attention to environmental purification has become more necessary. The breaking of the structures of "far, near" and "forbidden, permissible" in today's educational environment, led us to epistemologically, the subject of refining the educational space of the educator, in accordance with the virtuous knowledge of educational philosophers, especially Mulla Sadra. Since the basis of Mulla Sadra's epistemological views was the development of human consciousness from knowledge to understanding, and knowledge of the skill type was considered as the knowledge of the cognitive agent. Therefore, in this study, the process of improving the refinement of the educational environment from the level of knowledge to the degree of understanding and skill was studied. This research was investigated by analytical and combined methods in the field of environmental and teacher characteristics to the elements involved in purification and virtue-based purification process. The research findings showed that purification based on virtue can enhance the student from purely theoretical intellect and lead to participation and action with enthusiasm and will, which is the product of understanding.
Keywords: Purification, educational environment, competent school, virtuous, understanding -
«چگونگی» آموزش تاریخ و روش های آموزش این رشته، مدت نسبتا طولانی ا ست که در غرب مورد توجه صاحب نظران آموزش تاریخ و علوم اجتماعی قرار گرفته است. به رغم دیرپایی این کوشش در فضای آکادمیک غرب، چنین توجهی در کشور ما سابقه درازی ندارد و می توان مدعی شد که در این ساحت ما در ابتدای راه هستیم. این مسیر کمتر مشی شده در کشور ما با ترجمه آثاری آغاز شده و هم چنان نیز ادامه دارد. در کنار روش های معمول و مالوف آموزش تاریخ در ایران و جهان، به کارگیری داستان های تاریخی که رمان های تاریخی نیز جزو آن هستند، کمتر مورد توجه دبیران تاریخ در کلاس های درس بوده است. منابع موجود در آموزش رشته تاریخ- کتب درسی- عمدتا، یگانه درس نامه دبیران در افزایش فهم دانش آموزان هستند؛ شاید اگر پیمایشی دانشگاهی در خصوص میزان علاقه دانش آموزان به درس تاریخ انجام پذیرد، میزان علاقه آن ها به کتاب درسی تاریخ و فهمی که برای آن ها رقم خورده معیاری برای میزان علاقه به تاریخ باشد. فرض ما این است که داستان های تاریخی به سبب بهره ای که از انعطاف و روایتمندی سیال دارند می توانند علاوه بر افزایش «فهم» دانش آموزان، موجب افزایش علاقه مندی و درک بیشتر آن ها باشند. در این مقاله کوشش کردیم تا ضمن بررسی مزایای استفاده از داستان های تاریخی در آموزش تاریخ و نقش آن ها در افزایش «فهم» فراگیران درس تاریخ، چند داستان تاریخی مشهور را نیز معرفی کنیم.کلید واژگان: آموزش, تاریخ, داستان, داستان های تاریخی, فهمIt is been long time that the way of the education of history and its methods in the West was considered by the experts in history and social sciences. Given that, one can not find such an effort in our academic tryouts and we are just at the beginning. This way, in our country, has been started by translations in the field. However, in addition to usual methods of historical education either in Iran or West, historical fictions including historical novels are less considered by the teachers. Textbook sources are the only sources for enhancing the understanding of students which can be examine by academic surveys on the interest of students in history. Those would show their understanding and interest to history. We suggest that historical fictions, because of their flexibility and narration, can enhance the understanding of students and increase their interests to the course. The article tries to touch the advantages of historical fictions for the education of history and its role to enhance the understanding of students on the one hand, and to introduce some historical fictions on the other.Keywords: Education, History, fiction, historical fiction, understanding
-
از آنجایی که پیش فرض ها و سوگیری ها به عنوان مسایل و چالش هایی در فرایند تفکر افراد، آن ها را در تحلیل، تبیین و تفسیر امور و مسایل با مشکلات عدیده ای مواجه می سازد، هدف این پژوهش، بررسی نقش تبعید خودخواسته برای غلبه بر سوگیری ها و پیش فرض های فهم در اندیشه ویتگنشتاین متاخر و پیامدهای تربیتی آن است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با روش توصیفی، تحلیلی و تفسیری تحقق یافت. در بخش یافته ها ابتدا به تعریف فهم از منظر ویتگنشتاین پرداخته شد و در گام بعد آشکار گردید که چطور نحوه ی فهم و نگرش افراد، به «جهان تصویر» آن ها وابسته، و اینکه چطور شکل گیری آن از مراحل اولیه ی زندگی آغاز می شود. همچنین بحث گردید که اگر جهان تصویر حاصل پرورش به صورت اقناع باشد و پاسخگوی اقتضایات بازی های زبانی نباشد، افکار و بینش فرد از طرف پیش فرض ها محدود می گردد. در ادامه تبعید خودخواسته به عنوان یک راهکار، مستخرج از فلسفه ی متاخر ویتگنشتاین، جهت غلبه بر پیش فرض ها و روح زمانه معرفی شد و در نهایت در بخش پایانی مقاله به آثار و پیامدهای تربیتی تبعید خودخواسته اشاره شد و بحث گردید که چطور تبعید خودخواسته در راستای غلبه بر پیش فرض های فکر و اندیشه کارساز و اثربخش واقع می شود.
کلید واژگان: ویتگنشتاین متاخر, فهم, جهان تصویر, پیش فرض ها و سوگیری ها, تبعید خودخواسته, پیامدهای تربیتیPreconceptions and biases as problems and challenges in the process of people's thought face them with a lot of difficulties in analyzing, explaining, and interpreting affairs and issues. The aim of this study is to investigate the role of self-imposed exile to overcome the preconceptions of understanding based on Wittgenstein’s later thought and to draw its educational implications. This qualitative research utilized a descriptive, analytical, and interpretive method. In the first step, the definition of understanding from Wittgenstein's point of view is discussed, and in the next step, it is made clear how people's understanding and attitude depends on their "world-picture", and how its formation begins from the early stages of life. It is also argued that if the world-picture is a result of persuasion and does not meet the requirements of language games, one's thoughts and insights will be limited by preconceptions. Then, the self-imposed exile as a strategy derived from Wittgenstein's later philosophy is introduced as a solution in order to overcome the preconceptions and the spirit of the times. Finally, the effects and educational implications of self-imposed exile are inferred, and it is discussed how self-imposed exile would work effectively in order to overcome the preconceptions of thought.
Keywords: The Later Wittgenstein, understanding, world-picture, preconceptions, biases, self-imposed exile, educational implications -
هدف کلی این پژوهش ترکیبی، بررسی فهم و درک دانشجویان رشته های کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی از تنوع زیستی و عوامل موثر بر آن بود. با توجه به کاهش روزافزون تنوع زیستی و نقش انسان در کاهش روند آن، این پژوهش، دانشجویان رشته های کشاورزی و منابع طبیعی که با کشاورزان و تنوع زیستی ارتباط بسیاری دارند را مورد بررسی قرار داد. این پژوهش از نوع ترکیبی کیفی-کمی به توالی اکتشافی بود. طرح تحقیق در بخش کیفی، مطالعه مورد و در بخش کمی، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی، صاحب نظران تنوع زیستی در استان کرمانشاه بود که نمونه گیری به روش گلوله برفی انجام شد. جامعه آماری در بخش کمی شامل دانشجویان کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری رشته های کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی بود (1718=N) که 323 تن از آنها به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند و در بخش کمی، پرسش نامه محقق ساخته بود. نتایج بخش کیفی نشان داد که برای بررسی فهم دانشجویان از تنوع زیستی 5 مقوله اصلی شامل مفهوم تنوع زیستی، اهمیت تنوع زیستی، حفاظت از تنوع زیستی، تهدیدهای تنوع زیستی و مسئولیت انسان در قبال تنوع زیستی باید بررسی شود. نتایج بخش کمی نشان داد که دانشجویان وضعیت نامطلوبی از فهم تنوع زیستی و مقوله های آن دارند. از نظر رشته تحصیلی، مقطع تحصیلی، سن و تاهل، تفاوت معنی داری بین فهم دانشجویان از تنوع زیستی وجود داشت.کلید واژگان: تنوع زیستی, مقوله های تنوع زیستی, فهم, عوامل موثر بر فهم, دانشجویانQuarterly Journal of Environmental Education and Sustainable Development, Volume:7 Issue: 2, 2019, PP 39 -48The aim of this mixed study was determining the understanding and perception of Agriculture and National Resources students of Razi university about biodiversity and the factors affecting it. Due to the increasing loss of biodiversity and the role of humankind to reduce this process, students of agriculture and natural resources were examined. This study was a qualitative-quantitative research. The population of this qualitative research was biodiversity experts in Kermanshah province and the method was snowball sampling. The population in quantitative part of the study was undergraduate, master's and doctoral students of agriculture and natural resources of Razi University (N=1718), that 323 of them were selected using stratified random sampling. Quantitative data were collected by in-depth semistructured interviews and quantitative data were collected by a self-made questionnaire. Qualitative results showed that for the study of the students understanding of biodiversity, 5 main categories including the concept of biodiversity, the importance of biodiversity, protection of biodiversity, threats to biodiversity and human responsibility for biodiversity should be investigated. Quantitative results showed that students’ understanding of biodiversity and its categories is in an undesirable situation. In terms of field of study, educational level, age, and marital status, there were significant differences between students' understanding of biodiversity.Keywords: Biodiversity, Categories of Biodiversity, Understanding, Factor Affecting Understanding, Students
-
هدف اصلی این پژوهش واکاوی کارکردهای پرسش در فرآیند فهم و ویژگی های معلم و شاگرد در مقام پرسشگر می باشد. برای دستیابی به این هدف از دو روش بسط مفهومی و استنتاجی بهره گرفته شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که پرسش نقشی کلیدی در وقوع فهم داشته و در هر یک از مراحل پنج گانه آن وظایفی برعهده دارد. فعال کردن پیش داوری ها، به چالش کشیدن متن در مواجهه تفصیلی با آن، مواجهه ثانویه خواننده با خویش براساس پرسش های متن و مواجهه خواننده با متن براساس پرسش های ناشی از تجربه زمان حال، از وظایف مهم پرسش در خلال فهم است. پرسش های کلیشه شکن، معنا آفرین، افق آفرین و متعاقب گونه هایی از پرسش هستند که در مراحل مختلف فهم قابل استفاده اند. همچنین هریک از معلم و شاگرد پرسشگرانی هستند که باید از ویژگی هایی چون گشودگی، جرات ورزی، حقیقت جویی و حق پذیری برخوردار باشند.کلید واژگان: پرسش, فهم, پرسشگری, تربیت, گادامرThe main objective of this research is to explore functions of question in the understanding process and features of teacher and student as a questioner. To reach those objects is used conceptual elaboration and deductive method. So according to study question has a key role in the understanding and has some tasks in its steps: Enable pre-understanding and prejudices, challenging text in the detailed faced whit it, second facing of reader whit himself based on texts questions, faced of reader whit the text based on question of experience of the present. In these steps we can use different kind of question such as: stereotype breaker, creating meaning, creating horizon and subsequent. Also according to Gadamers views both teacher and student are questioners that must be openness, assertiveness, truth-seeking and acceptor truth.Keywords: Question, understanding, Questioning, Education, Gadamer
-
هدف اصلی این پژوهش، بررسی وتحلیل مفهوم«بازی» در هرمنوتیک فلسفی گادامر، و نشان دادن دلالت های آن برای حصول فرایند آگاهی/فهم، در تربیت می باشد. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش های توصیفی و تحلیل مفهومی، از رویکردهای پژوهش کیفی استفاده شد. یافته های حاصل ازاین پژوهش نشان داد که استفاده از نظریه ی بازی گادامر، و به تبع آن گفت وگو به معنای خاص وگادامری آن،یعنی گفت وگو از خلال بازی دیالوگ بی غرضانه، برای تسهیل امریادگیری درمیان یادگیرندگان، یکی از راه های مناسب تعلیم محسوب می شود؛که آن هم به نوبه ی خود گامی استوار در راه رسیدن به اهداف تربیت واقعی است که درنتیجه همان دست یابی به آگاهی بیشتر یادگیرنده از طریق فهم،معنادهی،ترجمه وتفسیر متن وبلاخره حصول تربیت است.
کلید واژگان: هرمنوتیک فلسفی گادامر, مفهوم بازی, تربیت, آگاهی, فهمThe present study is an attempt to investigate the concept of game according to Gadamer’s philosophical hermeneutics and its implications in the acquisition of consciousness/understanding as educational concepts. A descriptive، conceptual and comparative analysis methodology has been applied to meet this goal. The results proved that applying Gadamer’s game theory، and its follow-up (subsequent) Gadamerian dialog-i. e. dialog via the unbiased dialog game- is an appropriate method in facilitating learning. This can be a decisive step toward enhancing the learners’ consciousness،which isthe prerequisite of education through understanding، making sense of، translating، and interpreting the (con) text.
Keywords: Hermeneutics, Philosophical hermeneutics, Gadamer, Game concept, Education, Consciousness, Understanding, Student -
هدف این پژوهش«بررسی نگرش دانش آموزان پایه ی سوم متوسطه ی شهر نیشابور به درس دین و زندگی» بوده است. سه پرسش نامه ی نگرش سنج به مطلوبیت درس (ناظر بر سه مقوله ی جذابیت،اهمیت و فهم)،نگرش سنج به معلم و مقیاس هویت دینی،به عنوان ابزار تحقیق استفاده شدند. جامعه ی آماری شامل 327 نفر از دانش آموزان پایه ی سوم متوسطه شهر نیشابور بود که از هر دو جنس و در رشته های علوم انسانی و تجربی در سال تحصیلی90-89 به تحصیل مشغول بوده اند. برای نمونه گیری،از روشطبقه ای و خوشه ایاستفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که نگرش دانش آموزان نسبت به سه مولفه ی «جذابیت،اهمیت و فهم» نسبتا مطلوب بوده است. بر اساس نتایج حاصل از آزمونt،بین پسران و دختران در مولفه های جذابیت و فهم،تفاوت معنادار وجود داشت و نظر دختران منفی تر(نسبتا نامطلوب) بود؛ ولی در مولفه ی اهمیت،تفاوت معناداری در نگرش دانش آموزان بر حسب جنسیت وجود نداشت. نتایج تحلیل واریانس یک راهه،نشان داد،در مولفه ی جذابیت،نگرش دانش آموزان منطقه ی برخوردار،نسبت به نیمه برخوردار و غیر برخوردار،به طور معناداری،منفی تر بود ولی در مولفه ی فهم،دانش آموزان منطقه ی غیر برخوردار،نگرش منفی تر داشتند. ضمنا دانش آموزان رشته ی تجربی در مولفه ی جذابیت،نگرش منفی تری داشتند و در سایر مولفه ها تفاوت معناداریبرحسب رشته تحصیلی وجود نداشت. براساس تحلیل رگرسیون، عوامل پیش بین در جذابیت،عبارت از:1- هویت دینی،2- نگرش به معلم،3- جنسیت، درمولفه ی اهمیت: 1- هویت دینی 2- نگرش به معلم و درمولفه ی فهم: 1- جنسیت،2-نگرش به معلم،3- هویت دینی و 4- طبقه اقتصادی – اجتماعی بوده اند. پیام نهایی آن که میزان مطلوبیت موجود این درس،نمی تواند به فراگیران کمک کند تا پیام های ارزشی این درس رابر پیام های ضد ارزشی (که از هزاران سو به مخاطبان می رسد)،برتری بخشند.
کلید واژگان: نگرش, درس دین و زندگی, جذابیت, کاربرد, فهم, سوم متوسطه, شهر نیشابورThis survey aimed at investigating the third grade high school student's attitudes towards the course of “Religion and Life” in Neyshabour city, Iran. Among all the third grade high school students of both genders studying in the fields of Sciences and/or Humanities during the academic year of 2010-2011, about 323 students were randomly selected through stratified sampling. They completed 3 related questionnaires. The Attitude towards Religion and Life course Questionnaire had 3 components: importance, attractiveness and understanding of the subject matter. The results indicated that the participants had relatively positive attitudes towards the attractiveness, importance and understanding of the course. According to the t-test results there was a significant difference between male and female students with females having relatively negative attitudes toward the subject matter in understanding and importance components. No significant difference, however, was found between them with regards to the importance component. Considering the effect of student's socio-economical status on their attitudes, the wealthy ones had relatively negative attitudes in the component of attractiveness, and the poor ones had relatively negative attitudes in the component of understanding, respectively. There was no significant difference between these two groups in the importance component. Regarding the effect of the study field on the participants’ attitudes, there was no significant difference between the students of the two fields in the components of importance and understanding, but those studying in the science field had relatively negative attitudes in attractiveness component. According to the results of Pearson correlation, the relationship between the attitude to the teacher and religious identity and the attitude to the course was positive. There was no relationship between the participant's mean scores and their attitudes to the course. The results of regression analysis showed that:1) in the attractiveness component, the higher effects belonged to the religious identity, attitudes to the teacher and gender respectively,2) in the importance component, the higher effects belonged to the religious identity and attitudes to the teacher, and3) in the understanding component, the higher effects belonged to the attitudes to the teacher, gender, religious identity and socio-economic status.Keywords: Attitude, Religion, Life Course, Importance, Attractiveness, Understanding -
هدف اصلی این پژوهش، بررسی مولفه های اساسی روش هرمنوتیکی ریکور برای فهم متون درسی است. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شد. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل رویکرد ریکور به هرمنوتیک، فهم از درون فرد حاصل شده و تحمیلی نیست. بنابراین، فرایند تفسیر متون درسی که در دیدگاه ریکور «قوس هرمنوتیکی» نام دارد، شامل سه مرحله تبیین، فهم و اختصاص دادن می باشد. بدین ترتیب، متربی در نقش مفسر با طرح این سوال که متن درسی چه چیزی می گوید؟ به کاوش پرداخته و ماهیت درونی متن را آزمون می کند، آنگاه در پاسخ به این سوال که متن درسی درباره چه چیزی صحبت می کند؟ می کوشد تا عوامل بیرونی متن درسی را در ارتباط با زندگی و رسیدن به فهم عمیق تر احیا کند. سپس، در گام سوم با اختصاص جهان متن درسی به خود، افق مفسر (دانش و آگاهی هایش) گسترش می یابد. بر این اساس، معلم هرمنوتیست ابتکار و آزادی مشروط در کلاس درس را پذیرفته و دانش آموزان را تشویق می کند تا در حلقه های کندوکاو به جستجوی معنای متن درسی بپردازند.
کلید واژگان: هرمنوتیک, پل ریکور, فهم متون درسی, تبیین, فهم, اختصاص دادن, تعلیم و تربیتOne of the important occurrence and officering in current history of which exist of Renaissance and major effective in existing new direction in the science، is hermeneutics (interpretation). Hermeneutics is well accepted in among some of current scientist. In this paper، history past، branches and also، some of the major thinkers is represented in this School. So، fundamental aspects of Ricoeur’s hermeneutic method is analyzed for understanding and interpretation courses texts and the hermeneutic method effective represent in the education. On the basis of Ricoeur’s idea، information is imposed، but con not imposed understanding because it must is generated of inside. With respect to the hermeneutic method، understanding courses text accomplish in the 3 ways. 1-explanation 2-understanding 3- appropriation، which Ricoeur called it hermeneutic arc. In the first way، explanation، interpreter explores about this question which courses text tells something? And examine text inside nature. In the second way (understanding)، interpreter explore about this question which course text speak about something?، and do all of the endeavor to restore course text out ingredient at relation to live and reach for deeper understanding. In the third way (appropriation)، interpreter appropriate course text world for themselves. Thus، expanded interpreter horizon (knowledge and perception). So، interpreting course text is process for which it unfold new mode of them understanding. In respect to hermeneutic method for understanding course text (hermeneutic arc) radial idea in the Ricoeur’s hermeneutic is which education and learning is active process. Hermeneutist teacher has accepted innovative and provided freedom in the class، and student is courage do in rummage croup at searching course text meaning with regard to the hermeneutic method.Keywords: Hermeneutics, Ricoeur, Understanding course text, Explanation, Understanding, Appropriation -
هدف این پژوهش، بررسی بنیادهای فلسفی سه رویکرد پژوهشی تبیین، فهم و انتقاد و تحلیل نقش و جایگاه هر یک در پژوهش تربیتی است. برای این منظور، از روش پژوهش تحلیل تطبیقی استفاده شد. در پارادایم تبیین، با پذیرش هستی عینی و مستقل جهان از آدمی، پیروی جهان اجتماعی از جهان طبیعی و جدایی واقعیت از ارزش، حقیقت در انطباق با واقعیت سنجیده می شود و از این رو هدف از پژوهش در تربیت، تبیین علی و پیش بینی رفتار آینده بر پایه مطالعه رفتار کنونی قلمداد می شود. در پارادایم فهم با پذیرش تفاوت بنیادی علوم انسانی و طبیعی بر اهمیت دو چندان تفسیر و فهم به ویژه در قلمرو تربیت تاکید می شود؛ در فرایند پژوهش تربیتی، معنا بخشی به رفتارهای آدمی از سوی پژوهشگری که خود تفسیرکننده و معنا بخش است، صورت می گیرد. این پارادایم به سبب پذیرش جدایی واقعیت از ارزش نقد شده و بر وجود فهم در هر پژوهشی تاکید شده است. از سوی دیگر، آدمی بیش از دلبستگی های فنی و عملی، در جستجوی تغییر جهان برای آزادی و دادگری بیشتر است و روش آن نیز انتقاد است. بر پایه یافته های پژوهش در بررسی چیستی و چرایی پژوهش تربیتی، رویکرد پیوستاری به جای رویکرد پارادایمی، انتخاب و چنین استدلال می شود که هر پژوهش تربیتی متضمن تبیین، فهم و انتقاد است.
کلید واژگان: مبانی فلسفی, تبیین, فهم, انتقاد, پژوهش تربیتیThe present study aims at investigating the philosophical foundations of three researchapproaches as explaining, understanding and critique and analyzing the role of each in theeducational research. The research method is comparative analysis. In the paradigm ofexplaining, by accepting the independent existence of universe from the human being,social universe as following natural universe and also the separation of reality and value,truth is evaluated in relation to reality. Therefore, the aim of educational research is thecausal explaining and prediction of future behavior based on the present behaviors. In theparadigm of understanding, by accepting the basic differences between the social andnatural sciences, the emphasis turns to the twofold importance of interpretation: in theprocess of educational research, defining the human behaviors is done by a researcher who is the interpreter and the definer. With an emphasis on the role of understanding in any research, this paradigm is criticized. Also the human beings look for changing the universe for obtaining more freedom and justice and the approach to this aim is critique. Finally, the continuum approach is selected as an alternative for paradigm approach, and is discussed that any educational research includes explaining, understanding and critique.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.