به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "thinking" در نشریات گروه "علوم تربیتی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «thinking» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • حسین کدخدائیان آرانی، فرزانه واصفیان*، بدری شاه طالبی

    پژوهش حاضر باهدف تحلیل محتوای کتاب تفکر و سواد رسانه ای دوره متوسطه بر اساس آموزش ارزیابی انتقادی پیام ها انجام شد. روش پژوهش تحلیل محتوا بود. نمونه پژوهشی محتوای (متن، تصاویر، گفتگوی کلاسی) کتاب درسی تفکر و سواد رسانه ای پایه یازدهم بود که به صورت هدفمند انتخاب شده بود. ابزار آن چک لیست محقق ساخته بود. داده ها در سطح توصیف کمی و نیز تکنیک آنتروپی شانون تحلیل و گزارش شدند. نتایج نشان داد 51 مرتبه به مولفه های ارزیابی انتقادی پیام ها توجه شده که سهم طبقه بندی وب سایت ها و شبکه های منتشرکننده پیام 7 فراوانی، اطلاع از منبع پیام و اعتماد یا عدم اعتماد به آن 9 فراوانی، فهم تمایز میان پیام های منفعل و تعاملی 2 فراوانی، آگاهی و حساسیت بر زمینه ها و پس زمینه های پیام ها 8 فراوانی، در نظر گرفتن متن اصلی پیام و استدلال های موجود در آن 3 فراوانی، شناخت اشکال مختلف پیام اعم از درست/نادرست، قانونی/غیرقانونی، معتبر/منسوخ، خوب/توهین آمیز و آسیب زا 14 فراوانی، توانایی ترکیب اطلاعات مختلف و رسیدن به تفسیری عالمانه 1 فراوانی، توانایی در نتیجه گیری از کیفیت و مقصد پیام 7 فراوانی است. طبق فراوانی های موجود ضریب اهمیت هر یک از مولفه ها به ترتیب 2004/0، 1997/0، 0593/0، 1828/0، 0219/0، 2739/0، 0593/0، 0027/0 است.

    کلید واژگان: دوره متوسطه, تفکر و سواد رسانه ای, تفکر انعکاسی, ارزیابی انتقادی پیام, کشف لایه های درونی پیام, تحلیل محتوا
    Hosein Kadkhodaeiyan Arani, Farzaneh Vasefian *, Badri Shahtalebi

    The aim of this study was to analyze the content of Thinking and Media Literacy book in High School Based on Instruction in critical evaluation of messages. The research method was content analysis. The research sample was the content (text, images, class discussion) of the 11th grade thinking and media literacy textbook, which was purposefully selected. The tool was a researcher-made checklist. The data were analyzed and reported at the level of quantitative description as well as the Shannon entropy technique. The results showed that the components of critical evaluation of messages were paid 51 times. And sensitivity to the backgrounds and backgrounds of the messages 8 frequency, considering the main text of the message and the arguments in it 3 frequency, recognizing different forms of the message including true / false, legal / illegal, valid / obsolete, good / offensive and harmful 14 frequency, The ability to combine different information and arrive at a wise interpretation of frequency 1 is the ability to infer the quality and destination of message frequency 7. According to the available frequencies, the importance coefficient of each component is 0.2004, 0.1997, 0.0593, 0.1828, 0.0219, 0.2739, 0.0593, 0.0027 respectively.

    Keywords: High School, Thinking, Media Literacy, Reflective Thinking, Critical Evaluation Of The Message, Discovering The Inner Layers Of The Message, Content Analysis
  • الهه عبداللهی، علی مرادخانی *، فاطمه احمدبیگی

    هدف در این مقاله، بررسی آراء جان دیویی پیرامون «تعلیم و تربیت» و «اخلاق» و تلاش او در جهت به کارگیری این دو مقوله در حل مسائل جامعه است. دیویی«حل مسئله» را به عنوان روشی کاربردی در تعلیم و تربیت معرفی می کند و معتقد است این روش در جهت تحقق اهداف اجتماعی، نقشی موثر دارد. اگرچه دیویی در فلسفه اخلاق خویش به صراحت از روش«حل مسئله»یاد نمی کند، اما به نظر می رسد در تلاش است در این حیطه و به ویژه تربیت اخلاقی، روش مشابهی را عرضه کند. وی به منظور تحقق این هدف، اصول اخلاقی ثابت را به حاشیه می راند و قضاوت اخلاقی را به ارزیابی هر موقعیت و لحاظ اوصاف منحصر به فرد آن وابسته می کند. دیویی معتقد است ارائه دروس اخلاق توسط مربیان و یادگیری اصول اخلاقی از سوی دانش آموزان، نتیجه ای به دنبال ندارد و باید مقدمات کارآمدی اخلاق را در حیطه «عمل» فراهم کرد.
    مسئله اصلی در مقاله حاضر این است که دیویی چگونه درصدد است روشی همچون«حل مسئله»را در حوزه اخلاق و تربیت اخلاقی عرضه کند، روشی که به منظور حل موقعیتی پیچیده که فرد در آن گرفتار است، کاربرد داشته باشد.نتایج این پژوهش بیانگر آن است که دیویی به عنوان یکی از پیشتازان پراگماتیسم و ابزارانگاری، با تلقی اخلاق به عنوان یک «علم»، اصول اخلاقی را مانند «فرضیه»هایی می داند که برای استفاده در موقعیت جدید به ارزیابی مجدد نیاز دارند. بنابراین تربیت اخلاقی را به «پژوهش عقلانی»، «تفکر»، «تحقیق» و «تجربه» وابسته می کند، عناصری که«حل مسئله»در فلسفه تعلیم و تربیت دیویی را در ذهن تداعی می کند.

    کلید واژگان: حل مسئله, تعلیم و تربیت, تربیت اخلاقی, تفکر, جان دیویی
    Elaheh Abdollahi, Ali Moradkhani *, Fatemeh Ahmadbeigi

    The purpose of this article is to examine John Dewey's views on "education" and "ethics" and his efforts to apply these two categories in solving society's problems. Dewey introduces "problem solving" as a practical method in education and believes that this method plays an effective role in achieving social goals. Although Dewey does not explicitly mention the "problem solving" method in his moral philosophy, he seems to be trying to present a similar method in this area, especially moral education. In order to achieve this goal, he pushes fixed moral principles to the sidelines and makes moral judgment dependent on the evaluation of each situation and its unique characteristics. Dewey believes that the presentation of ethics lessons by educators and the learning of ethical principles by students does not lead to any results, and the prerequisites for the effectiveness of ethics should be provided in the field of "action". The main issue in this article is how Dewey tries to present a method such as "problem solving" in the field of ethics and moral education, a method that is used to solve a complex situation in which a person is caught. The results of this research show that Dewey, as one of the pioneers of pragmatism and instrumentalism, considering ethics as a "science", considers moral principles as "hypotheses" that need to be re-evaluated to be used in a new situation. Therefore, moral education depends on "rational inquiry", "thinking", "research" and "experience", elements that evoke "problem solving" in Dewey's philosophy of education.

    Keywords: Problem Solving, Education, Moral Education, Thinking, John Dewey
  • علی ایمان زاده*، شهرام واحدی، فاطمه قرقانی
    هدف از پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کتب درسی دوره متوسطه اول ازنظر میزان توجه به مولفه های خودمراقبتی در آن‏ها بوده است. بدین منظور، از روشی ازنوع تحلیل محتوای کمی استفاده شد و جامعه پژوهش، شامل محتوای کتب درسی تفکر و سبک زندگی دوره متوسطه اول (پایه‏ های هفتم و هشتم) در سال تحصیلی 1401-1402 بوده است. جهت گردآوری اطلاعات از تکنیک های تحلیل محتوا (فهرست وارسی) استفاده و فرم اولیه این چک لیست از ادبیات و مبانی نظری پژوهش تهیه شد. جهت اعتباربخشی، چک لیست تهیه شده دراختیار استادان راهنما و مشاور و همچنین پنج نفر از صاحب نظران این حوزه قرار گرفت و پس‏از اعمال نظرات آن ها فهرست وارسی تحلیل محتوا تدوین نهایی شد. واحد تحلیل و بررسی در این پژوهش، همه اجزای کتاب تفکر و سبک زندگی دوره متوسطه اول (مشتمل بر محتوا، تصاویر، فعالیت و پرسش ها) و واحد ثبت، یک مضمون بود. در این پژوهش، از روش آنتروپی شانون جهت وزن دهی به داده ها استفاده شد؛ بدین صورت که داده ها بهنجار شدند و ضریب اهمیت و بار اطلاعاتی و انحراف‏معیار هر مولفه محاسبه شد. یافته های پژوهش نشان می‏ دهد در کتاب های تفکر و سبک زندگی پایه‏ های هفتم و هشتم، به‏ میزانی اندک به مولفه های خودمراقبتی توجه شده است. ازمیان مولفه های موردمطالعه، بیشترین فراوانی، مربوط به مولفه ‏های جسمی (رعایت ‏کردن پوشش مناسب و براساس فصول سال)، عاطفی (عامل مهربانانه با خود و دیگران) و روانی (احساس اعتمادبه نفس کافی) بوده است. کمترین فراوانی هم به مولفه های خودمراقبتی معنوی مربوط می شود و به اکثر زیرمولفه های آن‏ها (مانند تلاوت و شنیدن آیات قرآن و شرکت‏ کردن در مراسم و مناسک دینی، انجام ‏دادن کار‏های خیر، کمک به نیازمندان و شکرگزاری درقبال نعمت های الهی) توجهی نشده است. پیشنهاد می ‏شود با گنجاندن مولفه های خودمراقبتی در کتاب های آموزشی و نگاه متوازن به آن‏ها در کتب دوره متوسطه اول، به‏ خصوص در کتاب های تفکر و سبک زندگی، آموزش‏دهی مهارت های خودمراقبتی به دانش ‏آموزان ارتقا یابد.
    کلید واژگان: تحلیل محتوا, کتاب‏ های درسی, تفکر و سبک زندگی, خودمراقبتی, دوره متوسطه اول
    Ali Imanzadeh *, Shahram Vahedi, Fatemeh Gharaghani
    The purpose of the research content analysis of the fist secondary school text books( thinking and lifestyle) in regard to self- care. The current research is a quantitative content analysis.  In this research, the research community, the content of the thinking and lifestyle textbooks of the first secondary school (7th, 8th) academic year of 1402-1401 were selected.  The statistical sample of the research included the seventh and eighth grade thinking and lifestyle textbooks (common for boys and girls) and the method of sampling was also targeted.  Content analysis techniques (checklist) were used to collect information.  The initial form of this checklist is prepared from the literature and theoretical foundations of the research.  In order to check the validity of its content, the prepared checklist was given to the tutors and advisors as well as five experts in this field for modification and after applying their opinions, the content analysis checklist was finalized.  The unit of analysis and review in this research was all the components of the book "Thinking and Lifestyle" of the first secondary school (content, pictures, activities, questions) and the unit of registration was a theme.  In this research, the Shannon entropy method was used to analyze the data.  In this order, the data were normalized and the importance coefficient, information load and standard deviation of each component were calculated.  The findings of the research showed that the seventh and eighth grade thinking and lifestyle books paid little attention to self-care.  Among the studied components, the most frequency is related to the physical component (observing proper clothing and according to the seasons), emotional (being kind to yourself and others), psychological (feeling of sufficient self-confidence).  The lowest frequency is related to the components of spiritual self-care, and most of their sub-components (such as reciting and listening to the verses of the Qur'an and participating in religious ceremonies and rituals, doing good deeds, helping the needy, giving thanks for God's blessings) have not been paid attention to.  Self-care skills can be realized by including the components of self-care in educational books and taking a balanced look at it in books of the first secondary school, especially books on thinking and lifestyle.
    Keywords: Content Analysis, Text Books, Thinking, Lifestyle, Self­­- Care, First Secondary Schools
  • سیده الهام آقایی ابرندآبادی*، علی ستاری، سیده جمیله علم الهدی، هادی بهرامی احسان
    این پژوهش با هدف تبیین مدل مفهومی رابطه زبان و تفکر براساس قرآن و استخراج دلالت های تربیتی آن برای پرورش فکری کودکان صورت گرفته است. بنابراین با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی- استنباطی؛ نخست کلیدواژگان پرکاربرد ناظر به زبان و تفکر در قرآن معادل یابی گردید که عبارتند از نطق، قول و کلام، سپس ویژگی های هر کدام براساس آیات ناظر به کلیدواژگان تحلیل، آنگاه رابطه میان زبان و تفکر تبیین فلسفی شده و این نتیجه حاصل شد که مراحل طی شده در تفکر، متناظر با پدیده های زبانی نطق، کلام و قول است. با زاویه دید دیگری هر کدام از پدیده های زبانی نطق، کلام و قول نیز قابل انطباق با فرایند تفکر می باشد. در ادامه مدل مفهومی این رابطه براساس قرآن ترسیم و در نهایت دلالت های تربیتی رابطه زبان و تفکر برای پرورش فکری کودکان استخراج گردید. با توجه به اینکه بهترین رویکرد تربیتی در رابطه با کودک، می تواند رویکرد زیبایی-شناختی باشد؛ به وسیله محرک های کلامی مطلوب، کودک به سمت ارزش ها و نیازهای حقیقی سوق پیدا کند. برای فعال سازی تفکر صحیح در کودک باید او را در معرض کلام حق قرار داد و با استفاده از قدرت اثرگذاری کلام الهی در قالب های هنری و زیبایی شناسانه بکار رفته آن، می توان شیوه های کلام آموزی را به کودکان آموزش داد.
    کلید واژگان: زبان, تفکر, دلالت های تربیتی, قرآن, کودکان
    Seyedeh Elham Aghaei Abrandabadi *, Ali Satari, Seyedeh Jamile Alamolhoda, Hadi Bahrami Ehsan
    This research has been done with the aim of explaining the conceptual model of the relationship between language and thinking based on the Qur'an and extracting its educational implications for children's intellectual development. Therefore, using the descriptive-analytical-inferential method; First, the frequently used keywords referring to language and thinking in the Quran were equated, which include Notgh, Ghol and Kalam.Then the characteristics of each one are based on the verses related to the key words of the analysis, then the relationship between language and thinking is explained philosophically and it was concluded that the steps taken in thinking correspond to the linguistic phenomena of Notgh, Kalam and Ghol. From another point of view, each of the linguistic phenomena of Notgh, Kalam and Ghol can be adapted to the process of thinking. In the following, the conceptual model of this relationship was drawn based on the Qur'an, and finally, the educational implications of the relationship between language and thinking for children's intellectual development were extracted. Considering that the best educational approach in relation to a child can be an aesthetic approach; By means of favorable verbal stimuli, the child should be directed towards real values and needs. In order to activate the correct thinking in the child, he should be exposed to the word of truth, and by using the power of the divine word in its artistic and aesthetic forms, it is possible to teach children the ways of learning the word.
    Keywords: language, thinking, educational implications, Quran. children
  • زینب مقدس، آزاده شاهچراغی*، حسین ذبیحی
    هدف

    هدف از این پژوهش شناسایی مولفه های موثر بر افزایش کیفیت آموزش طراحی معماری به هنرجویان هنرستان ها است. 

    روش شناسی:

     این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بوده و با استفاده از سنتزپژوهی و فراترکیب انجام شده است. در این راستا چند پایگاه داده بر مبنای روش شش مرحله ای ساندلوسکی و بارسو بررسی شد و 66 منبع پژوهشی مرتبط، مبنای تحلیل قرار گرفت. جهت تحلیل یافته ها از الگوی شش مرحله ای سنتزپژوهی روبرتس با استفاده از روش های کدگذاری باز و محوری استفاده شد.یافته ها بر پایه بازکاوی داده های آماری، عوامل آموزش، دانش، مهارت و سنجش از بعد پداگوژی عمومی و عوامل تفکر خلاقانه، تفکر طراحانه، تفکر نقاد و تفکر تاملی از بعد تفکر و عوامل تفاوت های شناختی، روان شناسی یادگیری و توانایی فردی از بعد روان شناسی نوجوان بیشترین تاثیر را بر بهبود کیفیت آموزش طراحی معماری داشته و بازدهی آموزش را افزایش می دهند.

    نتیجه گیری و پیشنهادات:

     یافته های این پژوهش نشان داد که باید پذیرفت که امروزه رویکردهای یاددهی و یادگیری دچار تحول شده است، فراگیران بیشتر ترجیح می دهند که در کلاس درس و یادگیری نقش فعالی داشته باشند؛ بنابراین در زمان حال متناسب با این تحولات صورت گرفته یکی از مهم ترین مواردی که باید در رویکردهای یاددهی-یادگیری به آن توجه کرد، خلق موقعیت های یادگیری جذاب می باشد. یافته های این مطالعه دستاوردهای کاربردی مناسبی را به منظور بهبود یادگیری هنرجویان ارائه داده و می تواند بستر لازم را جهت ارتقای کیفیت آن فراهم نماید.

    نوآوری و اصالت: 

    مطالعه میان رشته ای و شناسایی مضامین کیفیت بخش بر بهبود کیفیت آموزش طراحی معماری در سه حوزه متفاوت و ترکیب آن ها.

    کلید واژگان: پداگوژی آموزشی, مهارت, طراحی معماری, تفکر, روانشناسی یادگیری
    Zeynab Moghadas, Azadeh Shahcheraghi *, Hossein Zabihi
    Aim

    The present research aims to identify the components that can increase the quality of architectural design education for conservatory students.

    Methodology

    This study is applied in terms of purpose and qualitative in terms of execution method, and it was done using synthesis research and meta-synthesis. In this regard, several databases were reviewed based on the six-step method of Sandelovski and Barso, and 66 related research sources were used for analysis. In order to analyze the findings, Roberts' six-stage synthesis model was used utilizing open and axial coding methods.

    Findings

    Based on the analysis of statistical data, the factors of education, knowledge, skill, and measurement from the dimension of general pedagogy, factors of creative thinking, design thinking, critical thinking, and reflective thinking from the dimension of thinking, and factors of cognitive differences, learning psychology, and individual ability from the dimension of adolescent psychology have the greatest effect on improving the quality of architectural design education and increase the efficiency of education.Conclusion and suggestions: The findings of this research showed that it should be accepted that teaching-learning approaches have changed today. Learners prefer to play an active role in the classroom and learning. Therefore, one of the most important things to pay attention to in teaching-learning approaches is creating attractive learning situations. The findings of this study have provided appropriate practical achievements to improve students' learning and can provide the necessary platform to improve its quality.

    Innovation and originality:

     An interdisciplinary study and identification of the quality themes of the department on improving the quality of architectural design education in three different areas and their combination are the innovations of the present research.

    Keywords: Educational Pedagogy, Skills, Architectural Design, Thinking, Learning Psychology
  • اعظم رحیمی، فاطمه وجدانی*، محمدتقی بیگدلی

    ایجاد «گرایش به تفکر» رویکردی است که اخیرا برای پرورش تفکر در نظام های آموزشی جهان مورد توجه قرار گرفته است؛ چرا که صرفا با آموزش «مهارت» اندیشیدن به فراگیران، نمی توان اندیشه ورز شدن آنها را تضمین کرد. از آنجا که گرایش فکری پدیده فرهنگی است و از تعامل با باورها، ارزش و هنجارهای محیطی نشیت می گیرد، توجه به عناصر فرهنگی در «گرایش به تفکر»، بسیار حایز اهمیت است؛ از این رو، هدف در پژوهش حاضر،  شناسایی عوامل و موانع گرایش به تفکر، براساس قرآن کریم و ارایه پیشنهاداتی برای نظام های تربیتی، بود. برای این منظور 232 آیه که حیطه مفهومی و مضامین آنها نمایان گر موضوع تفکر در قرآن کریم بودند، شناسایی و مورد تحلیل قرار گرفتند. پس از استخراج مفاهیم اولیه (28 مفهوم پایه)، در نهایت، 4 محور کلیدی برای عوامل و موانع «گرایش به تفکر»، از دیدگاه قرآن کریم، شناسایی شد. نتایج پژوهش حاضر، از نگاه قرآن کریم، بیانگر آن است که به جریان انداختن تفکر نیازمند عواملی چون منابع و موضوعاتی برای تفکر، روش مناسب، مصون‏ سازی تفکر از عوامل بازدارنده (موانع) و تقویت و راهبری تفکر، از طریق عوامل تسهیل ‏کننده، است. بر همین اساس، لازم است مربیان با ایفای نقش الگویی برای تفکرورزی، تهیه محتوای غنی و نافع، فراهم کردن فرصت ها و فعالیت هایی برای تفکر و چالش های فکری، فرضیه آزمایی، گسترش ظرفیت درک شهودی و باطنی، تربیت اخلاقی و تهذیب نفس و زمینه گرایش به تفکر را در فراگیران فراهم نمایند.

    کلید واژگان: تفکر, دلالت های تربیتی, «گرایش به تفکر», قرآن کریم
    Azam Rahimi, Fatemeh Vojdani *, Mohammadtaghi bigdeli

    Creating "disposition to thinking" is an approach that has recently been taken into consideration for cultivating thinking in the world's educational systems; because simply by teaching the "skill" of thinking to the learners, it is not possible to guarantee becoming a thinker. Since intellectual disposition is a cultural phenomenon and originates from interaction with environmental beliefs, values and norms, it is very important to pay attention to cultural elements in the disposition to think. Therefore, the research aim is to identify the strengthening factors and barriers to the disposition to think based on the Holy Qur'an, and as a result, some suggestions for educational systems. For this purpose, 232 verses whose conceptual scope and themes represented the topic of thinking in the Holy Quran were identified and analyzed. After extracting the basic concepts (28 basic concepts), finally, 4 key axes for the strengthening factors and barriers to the disposition to think from the perspective of the Holy Quran were obtained. The results of the present research, from the perspective of the Holy Quran, indicated that making thinking flow requires factors such as: sources and topics for thinking, appropriate methods, protecting thinking from inhibiting factors (obstacles) and strengthening and guiding thinking through facilitating factors. Based on this, it is necessary for educators to play the role of a model for thinking, providing rich and useful content, providing opportunities and activities for thinking and intellectual challenges, hypothesis testing, expanding the capacity of intuitive and esoteric understanding, moral education and refinement of the self can provide the students with a disposition to think.

    Keywords: thinking, educational implications, disposition to think, Holy Quran
  • مریم عیسی زاده، رضا قربان جهرمی*، منصوره کریم زاده، فاطمه دهقانی آرانی
    زمینه و هدف

    باتوجه به اینکه والدین به عنوان نزدیک ترین افراد به کودک بیشترین سهم را در تغییرات رفتاری کودک ایفا می کنند و به هر میزان توانایی آن ها در مدیریت مشکلات اضطرابی و مشکلات توجه بیشتر باشد باعث کاهش اختلالات در فرزندان آن ها خواهد شد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی بسته ترکیبی تعامل والد کودک آیبرگ و و الدگری شخصیت مدار درکاهش نشانه های اضطرابی و مشکلات تفکر وتوجه بود.

    روش پژوهش: 

    روش این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه پژوهش، کل مادران کودکان با مشکلات توجه و نشانه های اضطرابی 7 تا 10 سال شهر تهران بود که از میان آن ها مادران 30 کودک با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی و با فرمول حجم نمونه برای پژوهش های آزمایشی در دو گروه مساوی جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش 8 جلسه آنلاین 90 دقیقه ای آموزش تعامل والد کودک آیبرگ 1995 و والدگری شخصیت مدار را دریافت کرد و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد.

    یافته ها

    نتایج آزمون تحلیل کوواریانس با هدف بررسی تاثیر مداخله بر مشکلات رفتاری نشان داد که بسته مداخله ای تعامل والد-کودک آیبرگ و والدگری شخصیت مدار در کاهش نشانه های اضطرابی و مشکلات تفکر و توجه اثرگذار بوده است (01/0>p). مقایسه اندازه های اثر بدست آمده نشان داد که بسته مداخله ای، بیشترین تاثیر را بر اضطراب با ضریب اتای 511/0 دارد و پس از آن مشکلات تفکر با ضریب اتای 443/0 قرار دارد.

    نتیجه گیری

    برای تجزیه وتحلیل داده ها ابتدا اطلاعات توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش ارایه و پس از آن مفروضه های استفاده از تحلیل کوواریانس بررسی نتایج حاصل از آزمون فرضیه نشان داد که بسته ترکیبی تعامل والد کودک آیبرگ و و الدگری شخصیت مدار درکاهش نشانه های اضطرابی و مشکلات تفکر وتوجه تاثیر معنی داری دارد. به عبارت دیگر، بین گروه آزمایش و گروه گواه به لحاظ متغیرهای مزبور تفاوت معنی داری وجود دارد. می توان گفت که سبک فرزندپروری با مشکلات رفتاری کودکان ارتباط دارد به شکلی که بر اهمیت نوع روابط درون خانواده برای دوران کودکی تاکید شده است.

    کلید واژگان: آموزش تعاملی والد کودک و و الدگری شخصیت مدار, نشانه های اضطرابی, مشکلات تفکر و توجه
    Maryam Eisazadeh, Reza Ghorban Jahromi*, Mansooreh Karimzadeh, Fatemeh Dehghani Arani
    Background and Aim

    Given that parents, as the closest people to the child, play the greatest role in the child's behavioral changes, and the greater their ability to manage anxiety problems and attention problems, the greater will be the reduction of disorders in their children. The purpose of this research was to investigate the effectiveness of the combined package of parent-child interaction of Ayberg and Eldegri personality-oriented in reducing anxiety symptoms and problems of thinking and attention.

    Methods

    The method of this semi-experimental study is pre-test and post-test with a control group. The research population was all the mothers of children with attention problems and anxiety symptoms aged 7 to 10 years in Tehran, among whom 30 mothers were selected using available sampling method and randomly and with the formula of sample size for experimental research in two equal groups. (each group 15 people). The experimental group received 8 90-minute online sessions of Eyberg 1995 parent-child interaction training and personality-oriented parenting, and the control group did not receive any intervention.

    Results

    The results of covariance analysis with the aim of investigating the effect of intervention on behavioral problems showed that the intervention package of Iberg parent-child interaction and personality-oriented parenting was effective in reducing anxiety symptoms and thinking and attention problems (p<0.01). The comparison of the obtained effect sizes showed that the intervention package has the greatest effect on anxiety with an Eta coefficient of 0.511, followed by thinking problems with an Eta coefficient of 0.443.

    Conclusion

    To analyze and analyze the data, descriptive information related to the research variables will be presented first, and then the assumptions of covariance analysis will be used to examine the results of the hypothesis test. It has meaning. In other words, there is a significant difference between the experimental group and the control group in terms of the aforementioned variables. It can be said that the parenting style is related to children's behavioral problems in a way that emphasizes the importance of the type of relationships within the family for childhood.

    Keywords: Parent-Child Interaction Therapy, personality Type based parenting, anxiety symptoms, thinking, attention problems
  • جابر افتخاری*، رضا علی نوروزی

    امروزه جهان با تغییرات روزافزون و گسترده به افرادی نیازمند است که با دانش و توانایی های پژوهشی پاسخگوی نیازهای خود باشند. از این رو هدف این پژوهش بررسی مولفه های روحیه پژوهشگری در کتاب تفکر و سواد رسانه ای پایه دهم دوره آموزش متوسطه می باشد. این پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. منبع مورد تحلیل این پژوهش یک جلد کتاب درسی دوره متوسطه در سال تحصیلی 1401-1400 و ابزار پژوهش فرم تحلیل محتوا با توجه به مولفه های روحیه پژوهشگری می باشد. به این صورت که پس از مشخص کردن واحد تحلیل و مولفه های مورد نظر از آمار توصیفی و استنباطی به منظور تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. با توجه به نتیجه به دست آمده می توان بیان نمود که ضریب درگیری کتاب تفکر و سواد رسانه ای از منظر مولفه های روحیه پژوهشگری به صورت فعال و پویا می باشد. همچنین نتیجه حاصل از مجذور خی نشان داد که بین مولفه های روحیه پژوهشگری در کتاب یادشده تفاوت معناداری وجود ندارد. افزون بر این، مولفه پرسشگری با 50/7 درصد، بیشترین فراوانی و مولفه استقلال رای با 09/3 درصد، کم ترین فراوانی را در مولفه های روحیه پژوهشگری به خود اختصاص داده اند؛ لذا پیشنهاد می شود ضمن بازنگری محتوای این کتاب به مولفه های استقلال رای، ابراز وجود و خلاقیت توجه بیشتری شود.

    کلید واژگان: پایه دهم, تفکر و سواد رسانه ای, دوره متوسطه, روحیه پژوهشگری
    Jaber Eftekhari *, Reza Ali Nowrozi

    The currently increasing changes in the world requires individuals who are able to meet their needs through research skills. Therefore, this study aimed to investigate the research spirit components in the tenth-grade textbook of “thinking and media literacy”. A content analysis form for the research spirit components was used as the research tool. Descriptive statistics and Chi-square test were used to analyze the data. The results revealed no significant difference in terms of distribution of components in the textbook. In addition, the component of questioning had the highest frequency (7.50%) and the component of independence of opinion had the lowest frequency (3.09%). It is suggested that revisions of this textbook better address the components of independence of opinion, self-assertion, and creativity.

    Keywords: research spirit, Thinking, Media Literacy, Tenth grade, High School
  • حجت افتخاری*، جابر افتخاری، عفت افتخاری
    تفکر مراقبتی توانایی برقراری ارتباط میان اندیشه و عاطفه است و انسان را به ساختن یک نظام ارزشی تاملی ترغیب می کند تا امور را توام با محبت مورد داوری قرار دهد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توجه محتوای برنامه درسی قصدشده دوره ابتدایی به مولفه های تفکر مراقبتی با تاکید بر دیدگاه لیپمن انجام شد. روش این پژوهش توصیفی، تحلیل محتوا است، به این صورت که پس از مشخص کردن مولفه های مورد نظر به عنوان ملاک های تحلیل و تعیین هر پاراگراف به عنوان واحد تحلیل، از روش ویلیام رومی، آزمون خی دو و آنتروپی شانون جهت تحلیل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش، کتاب های درسی دوره ابتدایی و نمونه مورد بررسی کتاب تفکر و پژوهش پایه ششم است که به صورت هدفمند انتخاب شده است. با توجه به ضریب درگیری به دست آمده می توان اظهار داشت که میزان توجه کتاب تفکر و پژوهش پایه ششم به مولفه های تفکر مراقبتی در حد نسبتا مطلوب است. همچنین، نتایج نشان داد بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مولفه تفکر فعال و کمترین ضریب اهمیت مربوط به مولفه تفکر عاطفی است. با عنایت به یافته های پژوهش، بازنگری در محتوای کتاب تفکر و پژوهش پایه ششم به منظور توجه بیشتر به مولفه های تفکر مراقبتی و شاخص های کمتر مورد توجه ضرورت دارد.
    کلید واژگان: پایه ششم, تفکر مراقبتی, تفکر و پژوهش, لیپمن
    Hojjat Eftekhari *, Jaber Eftekhari, Effat Eftekhari
    Caring thinking is the ability to communicate between thought and emotion and encourages a person to build a reflective value system to judge things with love. Therefore, the present study was conducted with the aim of investigating the level of attention paid to the components of care thinking in the intended curriculum content of the elementary school with an emphasis on Lippman's point of view. The method of this descriptive research is content analysis, in such a way that after specifying the desired components as the criteria of analysis and determining each paragraph as the unit of analysis, according to William Rumi's method, Chi test Two and Shannon entropy were used for analysis. The statistical population of this research is the primary school textbooks and the examined sample is the sixth grade thinking and research book, which was selected purposefully. According to the engagement coefficient obtained, it can be stated that the level of attention of the sixth grade thinking and research book to the components of caring thinking is relatively favorable. . The results also show that the highest information load and importance factor are related to the components of active thinking and the lowest are related to emotional thinking. Considering the findings of the present study, it is necessary to review the content of the book of thinking and research in order to pay more attention to the components and indicators that are less considered in caring thinking.
    Keywords: Caring thinking, Engagement coefficient, Lippmann, Sixth grade, Thinking, research
  • صابر شفیعی*، محسن آیتی، محمد اکبری بورنگ، هادی پورشافعی، حسین شکوهی فرد
    هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین برنامه درسی پنهان با سبک های تفکر و ارتباطی دانش آموزان متوسطه شهر مهران است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کل دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر مهران به تعداد 285 نفر است که به بر اساس فرمول کوکران 164 نفر به شیوه طبقه ای تصادفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های سبک های تفکر Sternberg, R, J.Wagner , R. (2007) ، سبک های ارتباطی Norton (1987) و برنامه درسی پنهان  (Hashemi,2012) استفاده شد و برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیل عاملی تاییدی، همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد پرسشنامه برنامه درسی پنهان  (Hashemi,2012) دارای سه مولفه است و در تحقیق حاضر نیز دارای روایی مناسب است. همچنین نتایج نشان داد نقش برنامه درسی پنهان بر سبک های تفکر و سبک های ارتباطی دانش آموزان معنادار بوده است. نتایج تحقیق نشان داد بین مولفه های تعامل متقابل افراد، ساختار سازمانی مدرسه، ساختار فیزیکی با سبک های ارتباطی و بین سبک های تفکر و مولفه های تعامل متقابل افراد، ساختار سازمانی مدرسه، ساختار فیزیکی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
    کلید واژگان: برنامه درسی پنهان, دانش آموزان مقطع متوسطه, سبک های تفکر, سبک های ارتباطی, شهر مهران
    Saber Shafiee *, Mohsen Ayati, Mohammad *, Mohammad Akbaribooreng, Hadi Pourshafei, Hossein Shokouhi Fard
    The purpose of this study is to investigate the role of hidden curriculum in thinking style and communication styles of high school students in Mehran. Research Method In this descriptive correlational study, the statistical population included all male high school male students in Mehran, which according to Morgan's table, 164 people were selected and studied by stratified random sampling. Sternberg and Wagner (2007) Styles of Thought Questionnaires, Norton Communication Styles (1987) and Hashemi Hidden Curriculum (2012) were used to collect data. Descriptive statistics and confirmatory factor analysis, Pearson correlation and Linear regression was used. The results of factor analysis showed that Hashemi (2012) Hidden Curriculum Questionnaire has three components and in the present study also has appropriate validity. The results also showed that the role of hidden curriculum on students' thinking and communication styles was significant. The results showed that there is a positive and significant relationship between the components of people interaction, school organizational structure, physical structure with communication styles and between thinking styles and components of people interaction, school organizational structure, physical structure.
    Keywords: hidden curriculum, high school students, Thinking, Communication styles, Mehran city styles
  • جمال معمر حور، مرضیه دهقانی*، الهه حجازی، کیوان صالحی
    پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های تفکر مستقل و ارایه شواهدی از آن در دوره متوسطه اول انجام شده است. به این منظور با استفاده از روش اسنادی، به مرور نظام مند پیشینه پژوهش در پایگاه های مختلف علمی در 40 سال اخیر پرداخته شد. بررسی ها به شناسایی 30 سند منتج گردید. تحلیل داده ها مبتنی بر راهبرد تحلیل مضمون به شناسایی 146 کد باز منجر گردید و در 7 مضمون اصلی و 27 مضمون فرعی دسته بندی شدند. شاخص های شناسایی شده شامل؛ احساس آزادی و حق انتخاب، یادگیری متقابل و مشارکتی، تسلط به مهارت های شناختی، تسلط به مهارت های فراشناختی، آشنایی با مهارت حل مسیله، فعالیت مستقل و پیروی آگاهانه بود. نتایج تحلیل محتوای کتاب های دوره متوسطه اول نیز حاکی از آن است که؛ کتاب ریاضی و علوم تجربی از بیشترین فراوانی در بین شاخص های تفکر مستقل برخوردار است. همچنین از بین شاخص های شناسایی شده نیز، بیشترین فراوانی مربوط به مقوله «فعالیت مستقل» و کمترین فراوانی مربوط به مقوله «احساس آزادی و حق انتخاب» و «پیروی آگاهانه» می باشد. لذا می توان بیان کرد، اگر در فرایندهای تربیتی دانش آموزان از شاخص های شناسایی شده، استفاده شود، محتمل است در بزرگ سالی به افرادی مستقل با قابلیت های فردی و مقاوم در برابر ناهنجاری ها و آسیب های اجتماعی تبدیل شوند.
    کلید واژگان: تفکر, استقلال, تفکر مستقل, دانش آموزان, دوره متوسطه
    Jamal Moammer Hour, Marzieh Dehghani *, Elaheh Hejazi, Keyvan Salehi
    The aim of this study was to identify the characteristics of independent thinking and provide evidence of it in junior high school. For this purpose, using the documentary method, a systematic review of the research background in various scientific databases in the last 40 years was conducted. Investigations led to the identification of 30 documents. Data analysis based on content analysis strategy led to the identification of 146 open source codes and were classified into 7 main themes and 27 sub-themes. Identified indicators include; Feelings of freedom and choice were reciprocal and participatory learning, mastery of cognitive skills, mastery of metacognitive skills, familiarity with problem-solving skills, independent activity, and conscious obedience. The results of the content analysis of the first secondary school textbooks also indicate that; The book of mathematics and experimental sciences has the highest frequency among the indicators of independent thinking. Also, among the identified indicators, the highest frequency is related to the category of "independent activity" and the lowest frequency is related to the category of "feeling of freedom and choice" and "conscious obedience". Therefore, it can be stated that if the identified indicators are used in the educational processes of students, it is likely that in adulthood they will become independent individuals with individual abilities and resistant to anomalies and social harms.
    Keywords: thinking, independence, independent thinking, Students, high school
  • حسین عباسی*

    هدف این مقاله بررسی روش تدریس تفکر جانبی در دوره ابتدایی است. لذا ابتدا کلیاتی درباره تفکر در مدارس طرح شد و ضرورت و اهمیت پرورش تفکر و تعقل در برنامه درسی ملی مطرح و سپس تعریف تفکر از دیدگاه های مختلف بررسی و تفکر جانبی از دیدگاه ادوارد دوبونو تعریف گردید. و مقایسه ای بین تفکر سنتی و تفکر جانبی انجام گرفته و سپس تکنیک های تفکر جانبی شامل ، پو، شکل های هندسی و سهمیه ها، طرح و تردید نسبت به فرضیات شرح داده و برای آن ها نمونه هایی آورده تا در کلاس درس در دوره ابتدایی استفاده شوند. پو تحریک ایده ای است که تفکر را به جایی جدید منتقل می کند که ایده ها یا راه حل های جدید در آن یافت می شود. با استفاده از سهمیه ها، به تعیین تعداد مشخص راه حلهای بدیل که باید تولید شوند، پرداخته می شود. بدین ترتیب فرد تلاش خود را صرف تولید راه حلهای گوناگون و نه پریدن بر روی یک نتیجه، می کند. اشکال هندسی ایجاد راه های متفاوت را مورد تفهیم قرار می دهد. در خلق طرح، دانش آموز به ساخت طرحهای بصری می پردازد و می تواند برای انجام دادن امور، روش های مختلفی بکار ببرد. تردید نسبت به مفروضات کوشش در تجدید ساخت و تغییر ساخت هر الگویی می باشد در نهایت نشان داده شد که این روش های تدریس می تواند خلاقیت را در دانش آموزان رشد و تقویت نماید و در این راستا معلم در راهنمایی آنان نقش بسزایی دارد.

    کلید واژگان: روش تدریس, تفکر, تفکر جانبی, دوره ابتدایی, برنامه درسی
    Hossein Abbasi*

    The purpose of this article is to investigate the method of teaching lateral thinking in elementary school. Therefore, first, generalities about thinking in schools were presented and the necessity and importance of cultivating thinking and reasoning in the national curriculum was discussed, and then the definition of thinking from different perspectives was examined and lateral thinking was defined from the perspective of Edward De Bono. And a comparison between traditional thinking and lateral thinking is made, and then lateral thinking techniques including, Poe, geometric shapes and quotas, design and skepticism about hypotheses are explained and examples are given to them in the classroom in elementary school. Be used. Poe is the stimulation of an idea that transports thinking to a new place where new ideas or solutions are found. Using quotas, a specific number of alternative solutions to be produced is determined. In this way, the person spends his effort to produce different solutions and not to jump on one result. Explains geometric shapes in different ways. In creating the design, the student creates visual designs and can use different methods to get things done. Doubts about the assumptions of trying to reconstruct and change the structure of any model. Finally, it was shown that these teaching methods can develop and strengthen creativity in students, and in this regard, the teacher has a significant role in guiding them.

    Keywords: Teaching methods, thinking, lateral thinking, elementary school, curriculum
  • علی اکبر سام خانیانی*، اکبر شایان سرشت، طاهره شیخی

    پرورش تفکر فلسفی در کودکان و آموزش برنامه های فکری به دلیل آنکه به گسترش و تقویت ابعاد ذهنی روحی کودک می انجامد یکی از برنامه های اساسی تعلیم به کودکان به حساب می آید. آموزش مهارت های فلسفی در شعر برخی از شاعران  کودک و نوجوان نیز مشاهده می شود. این پژوهش با بررسی شعر کودک غلامرضا بکتاش و ناصر کشاورز بر آن است تا به این سوال پاسخ دهد که چه مهارت ها و مولفه های تفکر فلسفی در شعر کودک این دو شاعر به کودکان آموزش داده شده است. پژوهش حاضر که  به روش توصیفی- تحلیلی و برمبنای اطلاعات کتابخانه انجام شده ا ست ، نشان می دهد مهارت های تفکر فلسفی به صورت غیر مستقیم در شعر این شاعران به کودکان آموزش داده می شود و کودکان با خواندن این اشعار می توانند قدرت استدلال پیدا کرده و با کنجکاوی و مهارت کشف بیش تری امور معمولی زندگی را دنبال کنند؛ در نتیجه اعتماد به نفس خویش را تقویت نمایند. والدین و مربیان با خواندن این نمونه اشعار برای کودکان می توانند کمک شایانی به آن ها کرده تا از این طریق برخی از مسایل زندگی را تجزیه و تحلیل نمایند. و در برقراری ارتباط با دیگران و تصمیم گیری مهارت بیشتری از خود نشان دهند.

    کلید واژگان: شعر کودک و نوجوان, تفکر, مهارت های فکری, آموزش فلسفه
    Aliakbar Samkhaniani *, Akbar Shayanseresht, Tahereh Sheykhi

    Cultivating philosophical thinking in children and teaching intellectual programs, because it expands the child's mental and spiritual dimensions is one of the basic programs of teaching children. The teaching of philosophical skills is also seen in the poetry of some children and adolescent poets. This study examines the children's poetry of Gholamreza Baktash and Nasser Keshavarz in order to answer the question of what skills and components of philosophical thought have been taught to children in the children's poetry of these two poets. This research is done in a descriptive-analytical way and based on library information The most prominent philosophical thinking skills taught to children at the heart of these poems are reasoning, questioning, curiosity and exploration, discovery, analogy, and communication, problem solving, analysis, and decision making.

    Keywords: Children, Adolescent Poetry, thinking, Intellectual Skills, Philosophy Teaching
  • فرزانه فرشیدنیک*

    تصاویری که در نقاشی و تصویرسازی کودکان خلق می شوند در بیشتر موارد برخاسته از تفکری خلاق و دارای موضوعاتی خاص است. شناخت دقیق مضامین و ویژگی های خلاقانه نقاشی کودکان و تحلیل و تفسیر درست آنها، ما را در شناخت نحوه تفکر آنها یاری می رساند. این مضامین از محیطی به محیط دیگر و یا در فرهنگ های مختلف، تفاوت هایی را نشان می دهد. این پژوهش به منظور شناخت دقیق تر مضامین نقاشی و ویژگی های فکری و خلاقانه نقاشی کودکان گروه سنی الف از طبقه متوسط شهر تهران در فاصله سالهای 96 تا 97 انجام شده است. پژوهش حاضر از جمله پژوهش های کیفی است که به روش تحلیل مضمون انجام شده و جامعه آماری پژوهش، مهدکودک های شهر تهران و حجم نمونه شامل 100 کودک از ده مهدکودک در مناطق یک، دو، هفت، دوازده و چهارده تهران (در سال تحصیلی 96-95) است. نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انجام شده و نهایتا مضامین آثار خلق شده توسط این کودکان، پس از کد گذاری و طبقه بندی بر اساس شاخصه های خلاقیت مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است.

    کلید واژگان: نقاشی, کودک, خلاقیت, گروه سنی الف
    Farzaneh Farshid Nik *

    Painting is a language in which children express their feelings and thoughts.The images created in children's drawing and illustrations often come from creative thinking and specific subjectivity. In this research, the features of creative thinking in children’s paintings from 3 to 5 years old have been studied.The method of this research is "descriptive-analytical". The population of the study is kindergartens in Tehran and a sample of 100 children from 10 kindergartens in different districts of Tehran. The results of the research indicate that children tend to express their thoughts and feelings through painting and they innovatively use the colors, lines and shapes in order to transfer their thoughts rather than being truly faithful to the real world. The lack of separation between humans and animals, adding specific features to some animals, the special Perspective, the impacts of comics and animations, are some of the most important characteristics of children's paintings.

    Keywords: Painting, children, thinking, creativity
  • نیره شاه محمدی*
    این پژوهش به ارزشیابی کتاب تفکر و سواد رسانه ای پایه دهم از منظر مهارت های سواد اطلاعاتی مدل حل مساله-ی شش مهارت بزرگ پرداخته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، با توجه به نظرسنجی از معلمان پیمایشی و با توجه به تحلیل محتوا توصیفی بوده است. جامعه آماری محتوای کتاب درسی تفکر و سواد رسانه ای پایه دهم سال تحصیلی 97-96 و 332 نفر معلمان درس تفکر و سواد رسانه ای ناحیه 4 آموزش و پرورش شهر کرج بودند که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری خوشه ای 180 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها فرمهای بررسی و پرسش نامه محقق ساخته بودند که روایی محتوایی آن ها توسط ده نفر از متخصصان موضوعی تایید شد. پایایی فرم بررسی با استفاده از فرمول ویلیام اسکات 6/96 و پرسش نامه از طریق آلفای کرونباخ 78/0 برآورد شد. برای تحلیل داده ها، از درصد فراوانی، میانگین ، برای بررسی توزیع نرمال داده ها آزمون کولموگروف اسمیرنوف و آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. یافته های پژوهش تحلیل محتوای کتاب نشان داد،: مهارت استفاده از اطلاعات دارای کمترین و مهارت ارزیابی دارای بیشترین امتیاز می باشد و به مهارت های توصیف مساله تعریف کار و وظیفه؛ راهبردهای جستجوی اطلاعات؛ مکان یابی و دسترسی به اطلاعات اصلا نپرداخته است. از دیدگاه معلمان به مهارت توصیف مساله، تعریف کار و وظیفه کمترین و به مهارت ارزیابی به بیشترین میزان توجه شده است.
    کلید واژگان: تحلیل محتوا, کتاب تفکر و سواد رسانه ای, پایه دهم, مهارت های سواد اطلاعاتی, مدل حل مساله ی شش مهارت بزرگ
    Nayereh Shahmohammadi *
    This research was content analysis of the 10 grade media literacy and thought textbook from the perspective of six major problem solving information literacy skills .In this research content analysis and survey methods were used . The statistical population consisted of the content of the 10th grade thought and media literacy textbook in 2018 and 332 teachers of media literacy. The sample were thought text book and 180teachers whom were selected using Cochran formula and cluster sampling method. Data collection tools were two researcher made tools : a checklist and a questionnaire whose content validity was confirmed by ten subject specialists and their reliability were estimated by William Scott's formula (96.66) and Cronbach's alpha (0.78). For data analysis, frequency percentage, mean, Kolmogorov-Smirnov test and one-sample t-test were used. The findings showed: The use of information had the lowest score and the evaluation skills had the highest score . In the text book , to the ability to describe the task and task definitions; information search strategies; locating and accessing information was not paid attention at all. From the teachers' point of view, the task of describing the problem and defining the task has been given the least attention, and the skill of evaluation has given the most attention.
    Keywords: content analysis, Thinking, Media Literacy Book, Tenth Grade, Information Literacy Skills, Problem Solving Model of the Big Six
  • توران سلیمانی*، محسن مولاپناه، مینا رنجبری
    هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر و بازدارنده در استقرار رویکرد تفکر محوری در برنامه درسی ملی ایران است. این پژوهش کیفی با رویکرد نظریه زمینه ای می باشد و از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. جامعه پژوهش حاضر را معلمان مجرب حوزه آموزش وپرورش ابتدایی در استان های تهران، خوزستان، اردبیل و اصفهان تشکیل داده اند. 17 نفر از معلمان با روش نمونه گیری هدفمند بر اساس اصل اشباع به عنوان نمونه انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. نتایج حاصل طی سه مرحله کد گذاری باز (اولیه)، محوری و گزینشی (انتخابی) تهیه شد. کدهای باز شامل 26 مفهوم و کدهای محوری نیز شامل شش مقوله عمده مشتمل بر تجزیه وتحلیل مسایل زندگی، خداشناسی، خودشناسی، عوامل آموزشی، عوامل بازدارنده، شناخت طبیعت می باشد. بررسی ها نشان داد اگرچه متخصصان امر تلاش زیادی در خصوص جابجایی سیستم آموزشی داشته و قطعا برای استقرار آن با مشکلات زیادی مواجه بوده اند، ولی متاسفانه برای اجرا موفق موانعی چون عدم اطلاع رسانی کافی ، شکاف بین اولیا و دانش آموزان، عدم پشتیبانی مالی و... سد راه دیده می شوند. لذا با نظارت بیشتر برنامه ریزان بر اجرای برنامه درسی در بخش مدیریت، روش های آموزشی و دیگر عوامل آموزشی می توان عوامل بازدارنده را کم و عوامل موثر موجود را تقویت نمود.
    کلید واژگان: نظام آموزشی, تفکرمحوری, برنامه درسی ملی, پژوهش کیفی
    Tooran Soleinani *, Mohsen Molapanah, Mina Ranjbari
    The purpose of this study is to investigate the effective and inhibitory factors in establishing a thinking environment in Iran's national curriculum.This qualitative research is based on grounded theory approach and is used for semi-structured interviewing tool. The population of the present study is composed of experienced teachers in primary education in the provinces of Tehran, Khuzestan, Ardebil and Isfahan. 17 teachers were selected by sampling method based on saturation principle and interviewed.The results were obtained in three stages: open (primary), axial and selective (selective) coding. Open codes, including 26 core concepts and codes, also include six major categories, including the analysis of life issues, theology, self-knowledge, educational factors, deterrent factors, and cognition of nature. Studies have shown that although experts have been struggling to move the educational system and have certainly faced a lot of problems in establishing a thinking-based approach, unfortunately, successful implementation of the barriers, such as lack of adequate and timely information, the gap between parents and students, lack of financial support, Teachers' attitudes and parenting attitudes. Therefore, with more supervision of the planners on the implementation of curriculum in the management, educational methods and other educational factors, factors can reduce the deterrent factors and enhance existing factors.
    Keywords: educational system, Thinking, National Curriculum, Qualitative research
  • بتول قائدی، عباس قلتاش*، سید احمد هاشمی، علی اصغر ماشینچی
    هدف

    هدف این پژوهش تبیین تاثیر تدریس مبتنی بر ساختن گرایی بر پیشرفت تحصیلی، تفکر انتقادی و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه ی ششم ابتدایی بوده است.

    روش

    این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه ی آماری، کلیه ی دانش آموزان دختر در پایه ی ششم ابتدایی بود. از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایدو مرحله ای استفاده شد. داده های پژوهش از طرق آزمون های تفکر انتقادی، پیشرفت تحصیلی و انگیزش پیشرفت تحصیلی حاصل گردید. پایایی ابزار با استفاده از روش الفای کرونباخ محاسبه شد و  ضریب آن در تفکر انتقادی 91/0 ، پیشرفت تحصیلی 92/0 و در انگیزش پیشرفت تحصیلی 0.94 بدست آمد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده گردید.

    یافته ها

    نتایج تحقیق نشان داد که استفاده از طرح درس تولید شده بر مبنای نظریه ی ساختن گرایی اجتماعی، بر میزان پیشرفت تحصیلی، تفکر انتقادی و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی در درس ریاضی تاثیر مثبت دارد.

    کلید واژگان: ساختن گرایی اجتماعی, پیشرفت تحصیلی, تفکرانتقادی, انگیزش پیشرفت تحصیلی
    B. ghaedi*, A. gholtash, A. hashimi, A. A. mashinchi

    The present study aimed at evaluating thinking and lifestyle curriculum based on Francis Klein`s theory from the perspective of thinking and lifestyle teachers and students. The research method was descriptive-analytical. For collecting data, library information, articles, authoritative scientific sites and semi-structured interview were used. The statistical population was all female students in the sixth grade. Cluster random sampling was used. Research data were obtained through Critical Thinking, Academic Achievement and Motivation tests. The reliability of the tool was calculated using Cronbach's alpha coefficient and its coefficient was 0.91 for critical thinking, 0.92 for academic achievement, and 0.94 for academic achievement. Covariance analysis was used to analyze the data. According to the findings of the research, the damage to the thinking and lifestyle curriculum elements from the perspective of the teachers, the learning activities, the educational materials, evaluation, grouping and time of education, and, from the students' point of view, the learning activities, evaluation, the educational materials, time and space of education.

    Keywords: Pathology, Curriculum, Thinking, Lifestyle
  • محمدعلی رستمی نژاد*، علی اکبر عجم، حسن ضابط
    هدف

    با توجه به کارکردهای طنز، یادگیری الکترونیکی و اهمیت ریاضیات در ابتدایی، این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی تدریس با استفاده از محتوی الکترونیکی مبتنی بر طنز بر انگیزش و اضطراب ریاضی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی انجام شد.

    روش

    مطالعه حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه مورد پژوهش تمامی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهرستان بیرجند (2200 نفر) در سال تحصیلی 97-96 بود. نمونه آماری پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس تعداد 58 نفر انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های انگیزش و اضطراب ریاضی کودکان (MCAQ) استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی از آزمون آماری T دو نمونه ای مستقل برای بررسی متغیرهای انگیزش و اضطراب ریاضی استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج آزمون ها بین میانگین نمرات متغیر های انگیزش و اضطراب ریاضی در گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون تفاوت معناداری را گزارش نکرد. یافته های این پژوهش نشان داد که محتوای الکترونیکی طنز محور بر انگیزش و اضطراب ریاضی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی تاثیری ندارد.

    کلید واژگان: محتوای الکترونیکی, طنز, انگیزش ریاضی, اضطراب ریاضی, تدریس ریاضی
    M. A. Rostami*, A. A. Ajam, H. Zabet
    Purpose

    According the humor functions, E-learning and the importance of mathematics in elementary school, this research was conducted with the aim of evaluating the effectiveness of humorous electronic content on motivation & math anxiety on fifth grade students.

    Method

    This study was a quasi-experimental study. The statistical population included all 5th grade elementary students in Birjand (N=2200) in 2018. A sample of 58 students was selected using the convenience sampling method. To collect data, the motivation and Math children Anxiety Questionnaires (MCAQ) were used. In order to analyze the data, in addition to descriptive statistics, two independent samples T-test were used to examine the variables of motivation and anxiety.

    Results

    The results of the tests did not show a significant difference between the mean scores of the motivational and anxiety variables in the experimental and control groups in the post test. The findings showed that the humorous electronic content does not affect the students' motivation and anxiety in the fifth grade elementary students

    Keywords: Pathology, Curriculum, Thinking, Lifestyle
  • محمد امینی *، مریم سبکتکین
    رشد و تقویت مهارت های فکری دانش آموزان همواره یکی از اهداف مهم نظام های آموزشی کشورهای مختلف بوده است. در این میان، نوع و شکل خاصی از تفکر و مهارت های فکری که از آن تحت عنوان تفکر انتقادی نام برده می شود، همواره مورد تاکید برنامه های درسی و صاحبنظران مباحث آموزشی و یادگیری بوده است. فرض بر این است که رشد تفکر انتقادی دانش آموزان در جهان سرشار از تغییر و تحول قرن بیست و یکم و انبوه داده ها و اطلاعات علمی آن، زمینه های لازم را برای ارزیابی، تجزیه و تحلیل، مقایسه، به گزینی و برخورد عقلانی و ناقدانه فراگیران فراهم می کند. این پژوهش با هدف بررسی وضعیت و چگونگی توجه به تفکر انتقادی در میان دانش آموزان دختر یکی از دبیرستان های استان اصفهان انجام گرفته است. دراین مقاله جهت بررسی موقعیت وجمع آوری داده ها واطلاعات از روش خبرگی و نقادی آموزشی استفاده شده که طی سه مرحله توصیف، تفسیر و ارزشیابی وضعیت تفکر انتقادی در میان دانش آموزان دختر دبیرستانی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج و یافته های حاصل از این مطالعه مستندا نشان می دهد که به دلایل مختلف، میزان توجه به تفکر انتقادی در قالب برنامه های درسی و فعالیت های آموزشی و پرورشی مدرسه در حدی نازل و اندک بوده و به همین علت امکان و فرصت چندانی برای رشد مهارت های فکری پیشرفته دانش آموزان فراهم نمی گردد.
    کلید واژگان: تفکر, تفکر انتقادی, نقادی آموزشی, مقطع متوسطه, برنامه درسی
    mohammad amini *, maryam saboktakin
    The growth and strengthening of students' intellectual skills has always been one of the main goals of educational systems in different countries. In the same time, the specific type and form of thinking and thinking skills, referred to as critical thinking, has always been emphasized by curriculum planners and theorists and experts of learning and instruction. In fact, it is assumed that the growth of students' critical thinking in a world of full of transformation and massive scientific data and information provides the necessary grounds for development of skills of evaluating, analyzing, comparing of students and rational and critical approach of them with different phenomena. This research was conducted with the aim of investigating the situation and how to attention to critical thinking among female high school students in Isfahan province. In this article, to collect information the method of educational connoisseurship and criticism has been used. This method examined critical thinking in three stages of describing, interpreting and evaluating. The results and findings from this study show that due to various reasons, the amount of attention to critical thinking in the curriculum and during educational and learning activities of the school are in a low and weak level, and therefore, there is not opportunity for the development higher level thinking skills of students.
    Keywords: Thinking, Critical Thinking, Educational Criticism, Secondary School, Curriculum
  • سعید محمودی بردزردی*، تورج هاشمی نصرت آباد، شهرام واحدی
    هدف این پژوهش سنجش میزان تحقق اهداف برنامه درسی تفکر و پژوهش از دیدگاه آموزگاران پایه ششم شهرستان ایذه در سال تحصیلی 94-93 بود. این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری شامل 119 نفر آموزگاران پایه ششم بود که 90 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. پس از انتخاب گروه نمونه با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته که بر اساس طیف لیکرت در پنج گزینه تهیه شده بود، اطلاعات گردآوری و تجزیه و تحلیل شد. روایی پرسش نامه با استفاده از نظر متخصصان تایید و پایایی آن نیز با روش آلفای کرونباخ برابر 88./. به دست آمد. برای تحلیل داده ها از روش آماری (t تک نمونه ای) استفاده شد. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که اهداف برنامه درسی تفکر و پژوهش از دیدگاه آموزگاران پایه ششم شهرستان ایذه تحقق یافته است. بدین معنی که از دیدگاه آموزگاران توانایی استنباط، استدلال و نتیجه گیری، کنجکاوی، کسب صفات و ویژگی های منش تفکر، کسب نگرش های درست نسبت به یافته های علمی، توانایی قضاوت درباره اعمال و رفتار خود و دیگران در دانش آموزان از حد متوسط بالاتر است.
    کلید واژگان: اهداف برنامه درسی, تفکر و پژوهش, آموزگاران پایه ششم
    saeid mahmoodi bardzardi*, touraj hashemi nosratabad, sharam vahedi
    The aim of this research is evaluation realization rate of thinking and research purposes of curriculum form viewpoints of sixth grade teachers in IZEH city from 1393-1394.This research was descriptive – survey. Statistical society consisted of 119 teachers of six grade which among them 90 teachers selected by simple random sampling. After choosing sample group by using research made questionnaire which had been provided according to LIKERT spectrum in five option information has been gathered and analysis. Validity of questionnaire was confirmed by experts and its reliability obtained by KRONBAKH alpha and it was ./.88 one-variable T was used as the statistic method for data analysis. Results show that Purposes of Thinking and research curriculum is realization according to the views of six grade teachers of IZEH city. This means that from the viewpoint of teachers, the ability to infer, reason and conclude; curiosity; the acquisition of traits and characteristics of the nature of thinking; the acquisition of proper attitudes towards scientific findings; the ability to judge the actions and behaviors of themselves and others in students is higher than average.
    Keywords: purposes of curriculum, thinking, research, six grade teachers
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال