به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « ارتباط صنعت و دانشگاه » در نشریات گروه « علوم تربیتی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «ارتباط صنعت و دانشگاه» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • رضا حسان*، رحمان شریف زاده
    هدف

    این مقاله با هدف بازطراحی بخش هایی از آیین نامه ارتقاء اعضا هییت علمی در راستای تقویت ارتباط صنعت و دانشگاه تهیه شده است.
    روش شناسی: این پژوهش از روش شناسی علم طراحی کمک می گیرد و در چهارچوب آن از مصاحبه نیمه ساخت یافته با خبرگان و متخصصان در طراحی و نیز از گروه کانونی برای اعتبارسنجی نتایج بهره برده شده است.

    یافته ها

    پس از تحلیل بندهای مختلف آیین نامه و شناسایی ارتباط این بندها با انواع مسیرهای ارتباط صنعت و دانشگاه، 11 بند پیشنهادشده است که در آن ها به مسیرهای ایجاد شرکت های زایشی و پژوهش مشترک با صنعت اولویت و امتیاز بیشتری اختصاص داده شده است.

    بحث و نتیجه گیری

    ارتباط صنعت و دانشگاه یکی از سیاست های شناخته شده در دنیا برای بهره گیری از هم افزایی بین دانشگاه و صنعت در جهت رشد و توسعه اقتصادی است. ارتباط صنعت و دانشگاه متاثر از عوامل مختلفی است و در این میان نقش ابزارهای سیاستی بر ایجاد ارتباط صنعت و دانشگاه بسیار اساسی است؛ ابزارهایی که در قالب قوانین و آیین نامه ها زمینه های نهادی این ارتباط را ایجاد کرده و بر رفتار و تصمیمات کنشگران دخیل دراین ارتباط اثر مستقیم می گذارند. آیین نامه ارتقا یکی از ابزارهای سیاستی و اثرگذار است که رابطه مستقیم با اعضای هییت علمی به عنوان کنشگران اصلی بخش دانشگاه دارد و با یک طراحی مناسب می تواند فعالیت های اعضاء هییت علمی را به سوی تقویت ارتباط صنعت و دانشگاه سوق دهد. این مقاله ضمن حفظ ساختار کنونی آیین نامه با پیشنهاد بندهایی تلاش می کند این آیین نامه را به ابزار سیاستی کاراتری برای تقویت ارتباط صنعت و دانشگاه تبدیل کند.

    کلید واژگان: آیین نامه ارتقا, ابزارهای سیاستی, ارتباط صنعت و دانشگاه}
    Reza Hesan*, Rahman Sharifzadeh
    Objective

    This article aims to redesign parts of the promotion regulations for faculty members in order to strengthen the connection between industry and university.

    Methodology

    This research uses design science methodology and within its framework, semi-structured interviews with experts and specialists in designing and focus group in validating of results have been used.

    Findings

    After analyzing different clauses of the regulation and identifying the relationship of these clauses with different types of industry-university communication paths, 11 clauses have been proposed in which more priority and credit have been given to the paths of creating spin-off companies and joint research with industry.
    Discussion and

    conclusion

    Industry-university communication is one of the recognized policies in the world for benefiting from the synergy between university and industry for economic growth and development. Industry-university communication is influenced by various factors and among them, the role of policy tools in creating industry-university communication is very essential; instruments that create institutional grounds for this communication in the form of laws and regulations have a direct impact on the behavior and decisions of actors involved in this communication. The promotion regulation is one of the effective policy tools that has a direct relationship with faculty members as the main actors of the university sector and with a proper design, it can direct the activities of faculty members towards strengthening industry-university communication. This article, while maintaining the current structure of the regulation, tries to transform this regulation into an effective policy tool for strengthening industry-university communication by proposing some clauses.

    Keywords: The relationship between industry, university, the regulations for faculty members promotion, policy instruments}
  • فرشته حسین لو*، افسانه زمانی مقدم، رضا سورانی یانچشمه

    توسعه ارتباط صنعت و دانشگاه به دلیل اثرات و پیامدهای مثبت آن در ایجاد تحولات فناورانه، اقتصادی و اجتماعی مورد توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران دانشگاهی و صنعت قرار داشته است. پژوهش حاضر با استفاده از مدل معادلات ساختاری به روش کمی و کیفی جهت بررسی مولفه های موثر در این ارتباط صورت پذیرفته است. با استفاده از فرمول کوکران 337 نفر از مجموع 1486 نفر جامعه پژوهش شامل روسای دانشگاه ها و دانشکده های دانشگاه آزاد مستقر در تهران و مراکز ارتباط با صنعت انتخاب گردیدند. جهت بررسی کمی از مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسش نامه تدوین شده توسط محقق استفاده گردید و تحلیل داده ها به دو روش توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای 16 SPSS و Smart PLS انجام شد. سه بعد فردی (مولفه های فکری، نگرشی، مهارتی)، سازمانی (مولفه های قانونی و حقوقی، فرهنگی، مدیریتی) و محیطی (مولفه های ویژگی های صنعت، زیرساختی) به همراه چهارده مولفه و 55 شاخص استخراج گردید. برای بررسی برازش مدل، به بررسی X2, R و RS؛ پرداخته شد که وجود X2 پایین و نسبت کای دو به درجه آزادی کمتر از سه، نشان دهنده برازش مناسب مدل بود. در این میان بعد سازمانی با بار عاملی 979٪ بیشترین اولویت را به خود اختصاص داد.

    کلید واژگان: ارتباط صنعت با دانشگاه, پارک علم و فناوری, رسته های فناوری, طرح دانش بنیان}
    Fereshteh Hoseinloo *, Afsaneh Zamane Moghadam, Reza Sorani Yancheshmeh

    Policy makers have always considered developing the relationship between industry and academia due to its positive effects on creating technological, economic, and social developments. The present study investigated the effective components on industry-university relationship through applying structural equation modeling based on quantitative and qualitative methods.  By applying Cochran’s formula, 337 experts out of 1486 study population were selected, including the deans of universities, faculty of the Azad University based in Tehran and heads of industry relations centers. The collected data were analyzed by descriptive and inferential methods using SPSS 16 and Smart PLS software. Three dimensions and their components including individual (intellectual, attitude, skill), organizational (legal and statutory, cultural, managerial), and environmental (industry, infrastructure) were extracted along with 14 components and 55 indicators. To check for the fit of the model, the X2, R and RS were calculated. The presence of low X2 and the ratio of chi-square to the degree of freedom less than three, indicated a good fit of the model. Comparatively, the organizational dimension with %979 operating load claimed the highest priority.

    Keywords: Industry-University Relationship, science, technology park, technology departments, knowledge-based plan}
  • رضا مهدی*، مسعود شفیعی

    حرکت در مسیر نوآوری و ارزش‌آفرینی و ایفای مطلوب مسئولیت اجتماعی یکی از محورهای تحول دانشگاه ها در سال های گذشته بویژه در دو دهه اخیر است. دانشگاه نوآور و ارزش‌آفرین که تعاریف مختلفی برای آن ارایه و ابعاد و ملاک های متعددی برای معرفی و ایجاد آن پیشنهاد شده است، یکی از ابتکارات و ایده‌های نو برای تحول در نظام های دانشگاهی است. به‌رغم شناسایی و معرفی مولفه‌ها و معیارهای مختلف برای دانشگاه نوآور و ارزش‌آفرین، ایجاد این نوع دانشگاه و حرکت هدفمند و مدیریت‌شده در مسیر نوآوری و ارزش‌آفرینی، مستلزم نقشه راه جامع و چارچوب راهنمای اقدام متوازن می‌باشد. در راستای تحول منظم و دستیابی به یک الگوی جامع، یک چارچوب راهنما شامل هشت بعد، به مثابه یک برنامه اقدام و مدل عملیاتی دانشگاه نوآور و ارزش‌آفرین توسط کمیسیون اروپایی و سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه، طراحی و در بیش از 600 دانشگاه و موسسه آموزش عالی در اروپا و جامعه کشورهای سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه استفاده شده‌ است. در این مقاله، به روش مرور اسنادی، الگو و چارچوب راهنمای دانشگاه نوآور و ارزش‌آفرین بعنوان هدایت‌نامه عمدتا اروپایی، برای تحول تدریجی و نظام‌مند دانشگاه های موجود به دانشگاه نوآور و ارزش‌آفرین با رعایت ملاحظات محلی معرفی شده است. همه انواع دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی کشور به‌رغم ماموریت های متمایز، با یادگیری و اقتباس فعال و مولد از این الگو و انطباق تدریجی شرایط خود با ابعاد و ملاک های آن، می توانند

    کلید واژگان: ارتباط صنعت و دانشگاه, دانشگاه نوآور و کارآفرین, دانشگاه ارزش آفرین, دانشگاه نسل سوم, چارچوب راهنمای موسسه آموزش عالی نوآور}
    masoud shafiee

    Moving on the path of innovation and entrepreneurship (value-creating) and fulfilling the desired social responsibility is one of the axes of the evolution of universities in recent years, especially in the last two decades. Innovative and value-creating university, for which various definitions have been proposed and various dimensions and criteria have been proposed for its introduction and creation, is one of the new initiatives and ideas for transformation in university systems. Despite identifying and introducing various components and criteria for an innovative and value-creating university, creating this type of university and purposeful and managed movement in the path of innovation and entrepreneurship requires a comprehensive roadmap and a balanced action guide. In order to evolve and achieve a comprehensive model, a guideline framework consisting of eight dimensions, as an action plan and operational model of an innovative and value-creating university by the European Commission and OECD, design and more than 600 universities and higher education institutes in Europe and OECD has evaluated this model. In this paper, through a review of documents, the guide to innovative and value-creating university is introduced as a guide for mainly European programs, for the gradual and systematic transformation of existing universities into innovative and value-creating universities with local considerations. All Iranian universities and higher education institutions with any mission, by learning and adapting actively and productively from this framework and gradually adapting their conditions to its dimensions and criteria, can take fundamental steps in the path of innovation and entrepreneurship and become an innovative and value-creating university in the Relation of Industry and University, Innovative and Entrepreneurial University, Value-creating University, Third Generation University, Guiding Framework for Innovative Higher Education Institute (HEInnovative)true and actual word.

    Keywords: Relation of Industry, University, Innovative, Entrepreneurial University, Value-creating University, Third Generation University, Guiding Framework for Innovative Higher Education Institute (HEInnovative)}
  • اعظم ملامحمدی*، اباصلت خراسانی، کورش فتحی واجارگاه، مقصود فراستخواه

    هدف اصلی این پژوهش، تبیینی بر پیش بایست های راهبردی استقرار نظام مدیریت کیفیت دانشگاه ها است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی انجام شده است. به این منظور، تعداد 27 نفر از صاحب نظران، تصمیم گیرندگان و مجریان کیفیت در نظام دانشگاهی به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با روش نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده های حاصل از مصاحبه ها مورد تحلیل مضمون و با روش نظریه داده بنیاد مورد تحلیل قرار گرفته است. به منظور اعتبار بخشی نتایج از رویکردهای بازبینی توسط اعضاء، خود بازبینی محقق و پایایی بین دو کدگذار استفاده شده و نتایج طی چندین مرحله تعدیل شدند. یافته ها حاکی از آن است که دو اقدام راهبردی کلیدی جهت الزام اولیه در استقرار نظام مدیریت کیفیت دانشگاهی وجود دارد که عبارتند از: تلاش در بین المللی سازی دانشگاه ها و تقویت ارتباط متقابل و موثر دانشگاه ها و صنعت.

    کلید واژگان: نظام مدیریت کیفیت, بین المللی سازی, ارتباط صنعت و دانشگاه, نظریه داده بنیاد}
    Azam Molamohamadi *, Abasalt Khorasani, Kourosh Fathi Vagargah, Maghsood Farasatkhah

    The main objective of this research is to explain the strategic objectives of establishing a quality management system for universities. This research has been conducted within the framework of a qualitative approach. To this end, 27 experts, decision-makers and quality managers were selected through targeted sampling in a systematic way and interviewed by semi-structured method. Data from the interviews are subject to analysis. In order to validate the results of the review approaches by the members, self-review of the researcher and reliability between the two coders were used and the results were adjusted in several stages. The findings indicate that there are two key strategic actions for the initial commitment to establishing a quality management system for academics, namely: efforts to internationalize universities and strengthen the interrelationships between universities and industry

    Keywords: quality, quality management system, internationalization, relationship between industry, university, grounded theory}
  • سید نظام الدین اشرفی زاده
    پژوهشهای علمی، که بخش عمده ای از فعالیتهای دانشگاه ها و پژوهشگاه های کشور را طی دو دهه اخیر به خود اختصاص داده است، بدون شک یکی از مولفه های قطعی توسعه و پیشرفت کشور قلمداد می شود. تاکید رهبران سیاسی و نخبگان علمی کشور بر نیاز جدی به توسعه هرچه بیشتر علم و فناوری گواهی بر مدعای فوق است. از طرفی، بروز ضعفها و کاستی ها، چه در برنامه ریزی و چه در اجرای هدفمند پژوهشهای علمی، موجب سردرگمی نهادهایدست اندرکار شده و چشم انداز آتی پیشرفت علمی کشور را با شک و تردید جدی مواجه ساخته است. نبود سازکار مناسب برای تجاری سازی محصولات پژوهشی، و در یک کلام، پای کار نبودن مشتریان نیازمند، مشکلات عدیده ای برای استمرار اجرای موفق پژوهشهای علمی رقم زده است. در این نوشته، ضمن انتقاد از صرفا بیان مشکلات موجود، پیشنهاد شده است تا آحاد جامعه فرهیخته پژوهشی کشور، از طریق تبادل نظر و همفکری، مساعی خویش را در ترسیم نقشه راهی برای اجرای هدفمند پژوهش علمی طی دهه اخیر به کار بندند. در همین راستا، سعی شده است تا به کمک آمار و مستندات موجود، و از طریق تحلیل روند پژوهش طی چند دهه گذشته، الگویی اگرچه ناقص و ابتدایی برای دهه جاری ارائه شود. به گمان نوشته حاضر، ساماندهی امر پژوهش، منوط به اجرای دو گروه از پیشنهادهای مفیدی است که باید به تفکیک بخش دانشگاهی و بخش صنعتی کشور عملیاتی شوند. تدارک سازکار لازم برای «تجاری سازی دستاوردهای پژوهشی»به عنوان اقدام محوری و شاه بیت فعالیت ارکان کشور طی دهه جاری برای برون رفت از مشکلات موجود پیشنهاد شده است.
    کلید واژگان: پژوهش, فناوری, مرکز رشد, شهرک تحقیقاتی, شرکت دانش بنیان, ارتباط صنعت و دانشگاه, تجاری سازی دستاوردهای پژوهشی}
    N. Ashrafizadeh
    One of the main focuses of Iranian universities and research institutions during the past decade have been conducting research which is counted as one of the main components of development in Iran. Proof of this statement lies in the fact that political leaders and academics have been stressing the rigorous advance and development of science and technology during the past decade. On the other hand, weaknesses and shortcomings in both planning and implementation of targeted scientific research has caused confusion among bodies involved and has faced the country’s prospects of development with serious doubts. The lack of mechanisms for commercialization of research products has created numerous problems for successful implementation of scientific research. In this work, it is suggested that the society put their efforts for the targeted actualization of the road map which is implemented for the recent decade through dialogue and consultation. In this regard, through presentation of documents and statistics and also an analysis of research trends in the past decades, an effort has been made to present a model, albeit rudimentary and incomplete for the present decade. Based on the facts presented in this paper, organization of research depends on the execution of two sets of useful suggestions to be acted upon by universities and the industrial sectors. Providing a mechanism for “commercialization of research achievements” is the essential key for solving current problems and issues.
    Keywords: Research, technology, research incubator, knowledge, based companies, industry, university collaboration}
  • محمد قائم تاج گردون*، دکتر محمد تقی منظوری شلمانی، دکتر جعفر حبیبی
    ارتباط کارامد دانشگاه و صنعت مساله ای است که محققین حوزه های مختلف چه در صنعت و چه در دانشگاه به دنبال یافتن راه کارهایی برای رفع مشکلات آن هستند. در یک دسته بندی می توان راه کارهای ارائه شده را مبتنی بر سه رهیافت عمل گرا، نهادگرا و ماهیت گرا دانست. راه کارهای عمل گرا در پی اثربخشی سریع بوده و عمدتا با شتابزدگی در عمل نیز مواجه هستند. راه کارهای نهادگرا به دنبال نقش دادن به نهادهای واسط نظیر دولت به عنوان حلقه مفقوده ارتباط صنعت و دانشگاه هستند. رهیافت ماهیت گرا صنعت را مظهر فناوری یا علم تجاری شده و دانشگاه را تولید کننده دانش می دانند. اگرچه این رهیافت ها هریک از زاویه ای به ارتباط صنعت و دانشگاه می نگرند لیکن همگی قائل به جریان دانش مناسب در زمان و مکان میان دانشگاه و صنعت هستند. در این مقاله، یک پژوهش توسعه ای و مبتنی بر مطالعه کتابخانه ای به انجام رسیده است و از میان 47 مقاله منتشر شده در مجلات معتبر علمی در حوزه مدیریت دانش، تعداد 12 مدل استخراج شده و از میان آنها 4 مدل که دارای کاربرد عام بوده و اعتبارسنجی آنها نیز گزارش شده بود به عنوان مدل های منتخب جهت به کارگیری در ارتباط دانشگاه و صنعت بررسی و مقایسه شده اند. در این مقایسه تطابق این مدل ها با رهیافت های مذکور مورد بررسی قرار گرفته و استفاده از این مدل ها در ارتباط صنعت و دانشگاه امکان سنجی شده است. سپس با استفاده از نتایج حاصل از مقایسه، یک چارچوب مفهومی برای مدل سازی جریان دانش در ارتباط صنعت و دانشگاه ارائه شده که با استفاده از آن می توان یک نگرش جامع به مدل سازی جریان دانش در ارتباط صنعت و دانشگاه داشت. این چارچوب مبتنی بر چارچوب زکمن است و چهار جنبه از چارچوب زکمن را از شش منظر و سطح وقوع جریان های دانشی برای مدل سازی جریان های دانش میان دانشگاه و صنعت بررسی می کند. ارزیابی چارچوب ارائه شده از طریق ارائه مدل جریان دانش صنعت و دانشگاه به انجام رسیده است.
    کلید واژگان: ارتباط صنعت و دانشگاه, رهیافت عمل گرا, رهیافت ماهیت گرا, رهیافت نهادگرا, جریان دانش}
    Mohammad Ghaem Tajgardoon*, Dr Mohammad Taghi Manzuri Shalmani, Dr Jafar Habibi
  • محمد قائم تاج گردون، محمد تقی منظوری شلمانی، جعفر حبیبی
    رفع مشکلات در ارتباط کارآمد میان دانشگاه و صنعت سال هاست که محققین را به مطالعه و ارائه راه کارها سوق داده است. راه کارهای ارائه شده در یکی از دسته های راه کارهای مبتنی بر رهیافت عمل گرا، رهیافت نهادگرا و رهیافت ماهیت گرا قرار می گیرند. از آنجائی که تمامی این راه کارها در پی انتقال دانش لازم از دانشگاه به صنعت هستند، لذا یک راه کار موفق می بایست از یک سو از هر سه رهیافت مذکور پشتیبانی کند و از سوی دیگر مبتنی بر روش ها و راه کارهای مدیریت دانش باشد. در این مقاله، ابتدا ده مدل مختلف جریان دانش که طی سال های گذشته ارائه شده اند جهت به کارگیری در ارتباط دانشگاه و صنعت بررسی و مقایسه شده اند. نتیجه مقایسه نشان می دهد که هیچ یک از مدل های جریان دانش موجود نمی توانند تمامی رهیافت ها را در نظر بگیرند. لذا در این مقاله ابتدا یک چارچوب مفهومی مدل سازی جریان دانش ارائه شده است که با استفاده از آن می توان یک نگرش جامع به مدل سازی جریان دانش داشت. این چارچوب یک ماتریس شش در شش است که سطرهای آن منظرهای مختلف فرا سازمان، سازمان، گروه، نقش، افراد و ماشین هستند و ستون های آن جنبه-های چرا، چه چیز، چه کس، چطور، چه وقت و کجا هستند. سپس با استفاده از این چارچوب مدل جریان دانش در ارتباط دانشگاه و صنعت طراحی شده است که مبتنی بر بازارهای دانشی بوده و نهادهای مختلف دانشگاهی و صنعتی را به همراه یک نهاد تحت عنوان نهاد نظارت و پشتیبانی از جریان های دانشی در نظر می گیرد. در این مدل بیست وهفت نوع جریان دانش تبیین شده اند که رخداد آن ها به معنای وقوع یک معامله دانشی است که طرفین آن فروشنده و خریدار بسته دانشی هستند که بسته به نحوه آغاز جریان دانش در یک مناقصه یا مزایده شرکت می کنند.
    کلید واژگان: جریان دانش, مدل سازی, ارتباط صنعت و دانشگاه, رهیافت عمل گرا, رهیافت ماهیت گرا, رهیافت نهادگرا}
    Mohammad Ghaem Tajgardoon, Mohammad Taghi Manzouri Shalmani, Jaafar Habibi
    Solving problematic issues in an effective communication among universities and industries has encouraged researchers to study the problem and develop solutions for it. Presented solutions fall into one of the three approach categories which are pragmatic, organ-based, and nature-based. Since all these approaches are necessary for the flow of knowledge from university to industry, a successful solution must support all three approaches on one hand, and be based on knowledge management solutions on the other hand. In this paper first ten different models of knowledge flow which have been previously developed for communication between university and industry are compared. The comparison of the results show that none of the current knowledge flow models can consider all the approaches. Hence, in this paper, first, a conceptual framework for knowledge flow modeling is presented through which a comprehensive view of knowledge flow modeling can be developed. This model is a six by six matrix. The rows of the matrix are the views of inter-organization, organization, group, role, individual, and machine. The columns are the aspects of why, what, who, how, when and where. Next, using this framework a knowledge flow model for communication between university and industry is designed. This model is based on market knowledge and includes various university and industry organs along with another organ to monitor and support the knowledge flow. In this model twenty seven types of knowledge flow have been clarified, the occurrence of each implies a knowledge transaction. The two sides of the transaction are a seller and a buyer of knowledge package who, depending on the manner by which knowledge flow begins, participate in a tender or an auction.
    Keywords: knowledge flow, modelling, industry university relation, pragmatic approach, nature, based approach, organ, based approach}
  • پرویز دوامی
    در این مقاله ضرورت ارتباط صنعت و دانشگاه به عنوان یکی از مهم ترین مولفه های توسعه اقتصادی کشور، نقش و وظایف هر یک از این دو نهاد زیربنایی جامعه و موانع ایجاد ارتباطی منطقی و اساسی بین این دو به اختصار بررسی شده است. این واقعیت را باید پذیرفت که مشکلات یاد شده جزئی از موانع توسعه در کشور ما به شمار می رود و از طریق نگرشهای انتزاعی و خلا برنامه ریزی های توسعه ای مناسب نمی توان به موفقیتهای بزرگ در حل این مسائل دست یافت.
    علی رغم محدودیتها، الزامات و چالش پیش رو و مسئولیتهای اخلاقی متولیان صنعت و دانشگاه در برابر جامعه باید این واقعیت را پذیرفت که توسعه این رابطه برای هر دو بخش یاد شده سودمند است و لذا، نیازهای داخلی و اقتصادی، این سازمانها را ناگزیر به نزدیکی بیش از پیش و خودجوش به یکدیگر خواهد ساخت. برای بهبود این ارتباط و بر اساس نیازهایی که این دو سازمان به یکدیگر دارند، در این مقاله مدلی برای ارتباط صنعت و دانشگاه ارائه شده است.
    کلید واژگان: ارتباط صنعت با دانشگاه, آموزش مهندسی}
    P. Davami
    In this article the essential of collaboration between academia and industries as a basis of economic growth has been emphasized. The role and function of these sectors and also the barrier of this collaboration are briefly described.The combined forces of academia and industry are recognized as driving economic growth. The main hurdles are connected with difficulties in our national strategic planning. In spite of these limitations, it is believed that this collaboration is essential for the benefit of both academia and industries.For attempting to establish collaboration endeavors and facilitate this collaboration a new model is presented.
    Keywords: Collaboration among academia, industries, engineering education}
  • منصوره عقیقی، محمدحسین سلیمی
    چکیده: امروزه، تبیین یک استراتژی جامع به منظور دستیابی به اهداف چندجانبه توسعه جمهوری اسلامی ایران برای صنعت و دانشگاه از اهمیت خاصی برخوردار است. میزان بالای همپوشانی اهداف مشترک دانشگاه و صنعت در کارکردهای اساسی آنها نقش بسزایی در سوق دادن دانشگاه و صنعت به سمت فعالیتهای مشترک توسعه ای دارد. در تحقیقات انجام شده مشخص است که صنایع جهان با همکاری و پشتیبانی مراکز علمی و تحقیقاتی یک سیر چهار پارادایمی را طی کرده اند که عبارت اند از:1.پارادایم اثربخشی، کارایی و بهره وری 2.پارادایم کیفیت3.پارادایم رقابت و انعطاف پذیری4.پارادایم نوآوریاهداف پارادایمی تاثیر بسیار زیادی در تدوین استراتژی های توسعه ای و مرحله ای صنایع و مراکز علمی داشته اند. تعامل مراکز علمی و صنعتی برای توسعه، اهداف مشترکی را در جهان دنبال می کرده است که شناخت آنها می تواند راهگشایی برای تدوین استراتژی های همکاری های مشترک صنعت و دانشگاه باشد. در این مقاله به منظور توسعه همکاری های مشترک صنعت و دانشگاه یک استراتژی چهاروجهی پیشنهاد شده است که زمینه های همکاری های آنها را به شدت افزایش می دهد. در بطن این استراتژی های چهاروجهی، استراتژی ها و روش های حل مسئله نقش بسزایی در گذر از مراحل پارادایمی دارند. امروزه، مشخص شده است که یکی از اساسی ترین قابلیتهای مدیران صنعتی و دانشگاهی حل مسئله است که هم جنبه مدیریتی و هم جنبه فنی دارد. در این مقاله به این قابلیتها نیز اشاره شده است.
    کلید واژگان: ارتباط صنعت و دانشگاه, اهداف چند جانبه توسعه, مدل استراتژیک چهار وجهی و پارادایمهای علمی}
    Mansoreh Aghighi, Mohmmad Hossen Salimi
    Nowadays introducing an integrated strategy for achieving multidimensional development objectives of the Islamic Republic of Iran has a great importance. The more overlap on university and industry objectives lead to more cooperative development programs. The world researches have shown that industries have passed four paradigms with support of universities and research centers that are: 1. Productivity, efficiency and effectiveness paradigm 2. Quality paradigm 3. Competition and flexibility paradigm 4. Innovation paradigm ¬The periodic objectives had a great impact on preparing and gathering the “development strategies” for industries and scientific centers. The collaboration between industries and universities create shared goals whose identification them can help to codify the “shared industries and scientific centers collaborative strategies”. ¬This article is delivering a multidimensional strategy for amplifying and enlarging collaboration between industries and universities which can improve the fields of cooperation between them. Problems solving techniques have great impact on passing this periodic phase. Today is proved that problem solving techniques is a basic ability of industry and university managers, which have both technical and managerial aspects. This article also discuses these abilities in more details.
    Keywords: Industry, university relationship, multidimensional strategic model, multi-criteria objective of development, scientific paradigms}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال