به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « معرفت شناسی دینی » در نشریات گروه « علوم تربیتی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «معرفت شناسی دینی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • محمدعلی عباسیان چالشتری*

    «انگیزش اخلاقی» یکی از مفاهیم مهم و پرکاربرد در فلسفه اخلاق است. انگیزش اخلاقی با «دلایل فعل» و «حکم اخلاقی» که دو اصطلاح کلیدی در فلسفه اخلاق هستند، ارتباطی وثیق دارد. انسان ها اغلب افعال خود را از روی دلایل انجام می دهند و دلایل انگیزشی یکی از آن دلایل هستند. انسان ها هم چنین احکام اخلاقی صادر می کنند و «انگیزش» چیزی است که احکام را به افعال پیوند می زند. فیلسوفان اجماع دارند که فاعل برای انجام فعل باید ابتدا به سوی آن برانگیخته شود. نظریه غالب، مشهور به «نظریه هیومی»، دو حالت روان شناختی «میل» و «باور» را عامل انگیزش فاعل به فعل می داند. براساس اندیشه «جهات تناسب» که مورد پذیرش غالب فیلسوفان ذهن، فعل و اخلاق است، میل یک حالت روان شناختی ذاتا انگیزشی با جهت تناسب عالم با ذهن است و باور هم حالت دیگر ذاتا شناختی با جهت تناسب ذهن با عالم است. برخی از فیلسوفان اخلاق منکر اطلاق و کلیت نظریه هیومی شده اند و دست کم تعدادی از باورهای اخلاقی را شناختی - انگیزشی و دارای دو جهت تناسب می دانند. دیدگاه فیلسوفان اخیر می تواند به باورهای دینی هم توسعه پیدا کند. دراین صورت، دست کم برخی از باورهای دینی و جملات تعبیر کننده از آن ها دو جهت تناسب خواهند داشت. پذیرش این دیدگاه، در نهایت، ما را به ارایه رویکردهایی جدید و دو وجهی به معرفت شناسی دینی و زبان دینی خواهد رساند.

    کلید واژگان: انگیزش اخلاقی, دلایل فعل, باور, میل, جهات تناسب, معرفت شناسی دینی, زبان دینی}
    MohammadAli Abbasian Chaleshtori *

    “Moral motivation” is one of the most important and widely used concepts in moral philosophy. Moral motivation is in close relation with two key terms in moral philosophy, i.e. “reasons for action” and “moral judgment”. People often do their actions for reasons, and motivational reasons are one of those reasons. People also make moral judgments, and “motivation” is what links judgments to actions. Philosophers of action agree that the agent must be motivated to do the action. A dominant theory among philosopher, known as “Humean theory”, considers two psychological states of “desire” and “belief” to be effective in motivating an agent to act. According to the “Humean theory” of motivation, “desire” is an intrinsically motivational state, with a world- to- mind direction of fit, and “belief” is an intrinsically cognitive state, with a mind- to- world direction of the fit. Some moral philosophers deny the generality of Humean theory and consider at least some of our moral beliefs to be cognitive-motivational, with both two directions of fit. The view of the recent philosophers, in my mind, has the merit of being apply to religious beliefs as well. In this case, at least some of our religious beliefs and the statements expressing them should have both two directions of fit. Accepting this view, accordingly, will help us to lead to new and two-faceted approaches to religious epistemology and religious language.

    Keywords: Moral motivation, reasons for action, belief, desire, directions of fit, religious epistemology, Religious Language}
  • سیدمجید ظهیری*
    در این جستار به وجه التقاطی آنچه نامبردار به «عرفان های نوظهور» است و خطری که برای رکن مهم سلامت اجتماعی، که سلامت معنوی است، دارد توجه شده است. از نظر نگارنده مقسم قراردادن لفظ عرفان و قسم قراردادن آنچه نامبردار به «عرفان های نوظهور» است جامعه ی ما را دچار نوعی خطای اشتراک لفظ نموده است، و به طور استدلالی در صدد اثبات این حقیقت است که عبارت «ضد عرفان» برای چنین فرقه های التقاطی مناسب است، زیرا شاخص ها و مولفه های این فرقه ها با هرگونه معرفت، به معنای اصیل آن، ناهماهنگ است. همچنان که تقسیم معرفت به معرفت کاذب و معرفت صادق خطاست (چون مولفه ی صدق در تعریف معرفت اخذ شده است و معرفت کاذب تناقض نمون است)، نگارنده تقسیم عرفان به عرفان کاذب و عرفان حقیقی را نیز از عوارض همان خطای اشتراک لفظ می داند، چون شناخت حقیقت و ارتباط با مراتب مختلف آن در حد (تعریف) عرفان اخذ شده است، لذا «عرفان کاذب» نمی تواند یکی از اقسام عرفان و قسیم «عرفان حقیقی» باشد. تنها راه مجاز ورود این فرقه ها در تقسیمی صحیح این است که راه های سلوک انسان و سبک و شیوه ی زندگی او را تقسیم کنیم به طریق عرفان و طریق ضد عرفان. یکی از عوارض اطلاق نام عرفان بر این فرقه ها سوگیری مثبت ذهن مخاطب در رویارویی اولیه با این فرقه های التقاطی است. از این رو کلاسیک شدن اطلاق نام «ضد عرفان» بر این فرقه-های التقاطی در ابتدای رویارویی معنایی جامعه ی دینی با آنها باعث توجه، حساسیت، مواظبت و مراقبت سلامت معنوی خواهد بود.
    تاثیر «ضد عرفان» ها بر معرفت شناسی دینی محور دیگری است که مورد توجه نویسنده در این مقاله است.
    در این میان تاکید شده است که از شاخص های عرفان اسلامی لزوم هماهنگی کامل عقل و شهود با وحی و شریعت است و در غیر این صورت آنچه در گذشته یا امروز به نام عرفان اسلامی، اما مخالف این اصل و رکن اساسی ترویج شده است، نیز، در ذیل «ضد عرفان» طبقه بندی می شود و همانقدر دچار عارضه ی التقاط، و برای سلامت معنوی جامعه خطرناک است که فرقه های التقاطی جدید.
    کلید واژگان: عرفان, ضد عرفان, التقاط, سلامت معنوی, سلامت اجتماعی, معرفت, معرفت شناسی دینی}
    Seyed Majid Zahiri*
    In this paper, the writer discusses what is known as modern mysticisms, which has posed a threat to the society’s spiritual health. The writer begins with the claim that naming such thinking currents as mystic is misleading as they should be truly named anti-mystic currents. Equally misleading, the writer states, is division of knowledge to false and true because the concept of false knowledge is paradoxical. According to the writer, if such thinking currents are named as mystic, the mind meets them in a positive way in the first encounter, but labeling them as anti-mystic sharpens the society’s sensitivities and brings their attention to the dangers posed by such thinking currents. The writer also discusses the effect of such anti-mystic currents on religious epistemology. According to the writer, one of the basic tenets of Islamic mysticism is complete conformity of the intellect with revelation and the Shariat; otherwise, whatever we know today as Islamic mysticism should be labeled as anti-Islamic.
    Keywords: Mysticism, anti, mysticism, eclecticism, spiritual health, social health, knowledge, religious epistemology}
  • اسدالله پازکیان، محمد قیصری، مهدی محمدطاهری

    اگر بصیرت را دنایی و بینایی بدانیم،؛ در آن صورت بصیرت دینی ، دانایی همراه با باور و ایمان قلبی است که این امر موجب هدایت و حرکت انسان در مسیر درست و صراط مستقیم می شود. در آموزه های دینی و قرآنی خداوند بارها برموضوع بصیرت تاکید کرده و همواره رهنمون مسلمانان به بصیرت و دانایی بوده است.
    استادمطهری، شهید راه بصیرت، از جمله کسانی است که همواره برموضوع بصیرت دینی تاکید کرده است و آن را لازمه شکوفایی و رسیدن به کمال آدمی می داند. شهید مطهری ضمن تاکید بر راه های کسب بصیرت، آسیب ها و موانع آن، کارکردهای بصیرت دینی رادر چند محور بررسی می کند و وجهه همت خود را بر آن قرار می دهد تا مسلمانان را برای دستیابی به چنین امری هدایت کند. ایشان بصیرت دینی را در مواردی چون امر به معروف و نهی از منکر، دفع فتنه ها و رفع غبارآلودگی، تمایز بین حق و باطل و درست و نادرست، جنگ های ایدیولوژیک و برپایی انقلاب ها، رسیدن به کمال و شکوفایی و بروز استعدادها و... می داند و همواره تاکید می کند که روح آدمی با بصیرت دینی قابلیت رسیدن به کمال مطلوب را دارد. در این نوشته تلاش می شود ضمن واکاوی مفاهیم بصیرت و معرفت شناسی دینی به بصیرت دینی از نگاه استاد مطهری پرداخته شود.

    کلید واژگان: بصیرت, معرفت شناسی دینی, بصیرت دینی, تقوا, شهید مطهری}
    Asdollah Pazokian, Mohammad Gheisari, Mehdi Mohammad Taheri

    If one considers discernment as wisdom and awareness, then religious discernment can be referred to as wisdom in accompany with belief and inner faith, which leads mankind to lead a proper life. In religious and Qurani doctrines, the issue of discernment is underscored several times, and Muslims are always instructed to achieve discernment and wisdom. Martyr Motahari, as the one who devoted his life to defending discernment and has always stressed the issue of religious discernment and refers to it as a prerequisite for mankind’s flourish and attainment. While stressing the ways of acquiring discernment, Martyr Motahari reviews the damages and its impediments; afterwards makes efforts to lead and instruct Muslims to reach discernment. In his view, it is quite necessary to use religious discernment in cases like “persuading people to do good things and preventing them from bad things”, settling down disturbances, making distinction between right and wrong, ideological wars and constituting revolutions, reaching attainment and flourish and developing targets. He always stresses that mankind’s esprit can reach attainment through religious discernment. The present piece of writing while trying to investigate the concept of discernment and religious cognition looks at religious discernment from Martyr Motahari’s view.

    Keywords: discernment, religious discernment, religious cognition, piety, Martyr Motahari}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال