به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « تمرین با وزنه » در نشریات گروه « تربیت بدنی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «تمرین با وزنه» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • سجاد احمدی زاد *، آزاده موحدی مقدم، زهرا جمشیدی، داور رضایی منش
    هدف پژوهش حاضر بررسی پاسخ فاکتورهای فیبرینولیتیک به پروتکل های مختلف فعالیت مقاومتی بود. با این هدف، 10 مرد سالم (سن 2/2 ± 7/24 سال، قد 7 ± 177 سانتی متر و وزن 7±3/77 کیلوگرم) و آشنا به تمرین با وزنه، در چهار جلسه جداگانه به فاصله یک هفته در این پژوهش شرکت کردند. پس از تعیین حداکثر قدرت در جلسه اول، آزمودنی ها در سه جلسه به صورت تصادفی سه فعالیت قدرتی- استقامتی (سه ست، 15 تکراری با 55% یک تکرار بیشینه و یک دقیقه استراحت)، هایپرتروفی (سه ست، 10 تکراری با 70% یک تکرار بیشینه و دو دقیقه استراحت) و قدرتی را (سه ست چهار تا پنج تکراری با 85 درصد یک تکرار بیشینه و سه دقیقه استراحت) اجرا کردند. نمونه های خونی برای اندازه گیری فعال کننده پلاسمینوژن بافتی (t-PA) و مهارکننده فعال کننده پلاسمینوژن (PAI-1) قبل و بلافاصله بعد از فعالیت گرفته شدند. نتایج نشان داد که پروتکل های فعالیت مقاومتی باعث افزایش معنادار سطوح t-PA شد (P=0.007)؛ اما در سطوح PAI-1 تغییری ایجاد نکرد (P=0.529 ). مقایسه پاسخ های متغیرهای فیبرینولیتیک به سه جلسه فعالیت نشان داد که افزایش سطوح t-PA به دنبال پروتکل قدرتی– استقامتی نسبت به دو پروتکل دیگر بیشتر بود. براساس یافته ها، فعالیت مقاومتی موجب افزایش فعالیت سیستم فیبرینولیزیز و کاهش تشکیل ترومبوز می شود و این اثرها در پروتکل فعالیت استقامتی – قدرتی بیشتر است.
    کلید واژگان: فعال کننده پلاسمینوژن بافتی, مهارکننده فعال کننده پلاسمینوژن, تمرین با وزنه}
    Sajjad Ahmadizad *, Azade Movahedi Moghadam, Zahra Jamshidi, Davar Rezaeimanesh
    The purpose of this study was to investigate the responses of fibrinolytic factors to different resistance exercise protocols. Ten healthy male subjects (age, 24.7±2.2 yrs; height, 177±7 cm; and weight, 77±7 kg) familiar with weight training participated in four separate trials one week apart. After determining the maximal strength at the first session, subjects performed three resistance exercise protocols randomly at the 2nd, 3rd and 4th session including endurance-strength (3 sets, 15 reps at 55% one repetition maximum (1-RM) with 1 min rest), hypertrophy (3 sets, 10 reps at 70% 1-RM with 2 min rest) and strength (3 sets, 4-5 reps at 85% of 1-RM with 2 min rest). For measuring tissue plasminogen activator (t-PA) and plasminogen activator inhibitor one (PAI-1) blood samples were taken before and immediately after exercise. The results showed that resistance exercise protocols resulted in significant increases in t-PA levels (P=0.007), while the PAI-1 levels did not change significantly (P=0.529). Comparing the changes among the sessions showed that increases in t-PA following endurance-strength protocol was higher compared to the other two protocols. Based on the findings of the present study, it could be concluded that resistance exercise increases activity of fibrinolytic system and reduces the thrombus formation, and that these effects are more pronounced in the endurance-strength protocol.
    Keywords: Tissue Plasminogen Activator, Plasminogen Activator Inhibitor, Weight Training}
  • کمال عزیزبیگی، رامین امیر ساسان، سیروان آتشک
    اجرای فعالیت مقاومتی با افزایش فشار اکسیداتیو همراه است. با وجود این به طور کامل مشخص نیست که چگونه شدت تمرین مقاومتی بر سطوح استراحتی شاخص های فشار اکسیداتیو تاثیر می گذارد. بنابراین هدف تحقیق حاضر بررسی تمرین مقاومتی با شدت متوسط و زیاد بر فشار اکسیداتیو بود. 20 آزمودنی مرد (7/.±6/20سال، 06/0±74/1 متر و 4±1/71 کیلوگرم) داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به طور تصادفی در دو گروه مقاومتی با شدت زیاد و متوسط قرار گرفتند. قبل و بعد از برنامه تمرینات مقاومتی نمونه گیری از خون صورت گرفت و فعالیت آنزیم کراتین کیناز (CK)، غلظت مالون دی آلدئید (MDA) و ظرفیت آنتی اکسیدان پلاسما (TAC) اندازه گیری شد. برنامه تمرینی سه جلسه در هفته به مدت هشت هفته انجام گرفت. گروه مقاومتی با شدت زیاد و متوسط تمرینات را به ترتیب با شدت90- 85 و70-65 درصد یک تکرار بیشینه انجام دادند. مشاهده شد در تعامل گروه × زمان اجرای دو نوع تمرین مقاومتی بر کراتین کیناز، ظرفیت آنتی اکسیدان پلاسما و مالون دی آلدئید تفاوت معناداری ایجاد نکرد (05/0≤P). با وجود این مقدار MDA بعد از دوره تمرینات در هر دو گروه به طور معناداری کاهش یافت (05/0≥P). هرچند تغییرات معناداری نسبت به پیش آزمون در CKو TAC دیده نشد (05/0≤P). می توان گفت تمرین مقاومتی با شدت متوسط تا زیاد می تواند موجب کاهش غلظت مالون دی آلدئید شود و فشار اکسیداتیو را کاهش دهد. به نظر می رسد این مسئله مستقل از شدت تمرینات مقاومتی است.
    کلید واژگان: آنتی اکسیدان, تمرین با وزنه, فشار اکسیداتیو, مالون دی آلدئید}
    Kamal Azizbeigi, Ramin Amirsasan, Sirvan Atashak
    Resistance exercise is associated with increased oxidative stress. However، it is not completely obvious how resistance training intensity can affect the rest levels of oxidative stress indexes. Therefore، the aim of the present research was to study the effect of moderate resistance (MR) and high resistance (HR) training on oxidative stress. 20 males (age: 20. 6±0. 7 yr، height: 1. 74±0. 06 m، weight: 71. 1±4 kg) voluntarily participated in the research and were randomly assigned to one of the HR and MR groups. Blood samples were collected before and after the training program and activities of creatine kinase (CK)، malondialdehyde (MDA) and total antioxidant capacity (TAC) were measured. The training program was performed for eight weeks، three sessions per week. HR and MR subjects performed the training with 85-90% and 65-70% of one repetition maximum (1RM) respectively. The results showed no significant difference in CK، TAC and MDA in the interaction of group and time of two resistance training protocols (P≥0. 05). However، both MR and HR groups decreased MDA significantly after the training (P≤0. 05). But there were no significant changes in CK and TAC compared with the pretest (P≥0. 05). It can be concluded that both MR and HR training can decrease MDA and oxidative stress. It seems that this decrease is separate from the intensity of the training.
    Keywords: Antioxidant, Malondialdehyde, Oxidative Stress, Weight Training}
  • حمید اراضی، محسن ابراهیمی
    هدف از این تحقیق، بررسی نقش ایجاد خستگی بر کسب قدرت عضلانی با استفاده از دو برنامه وزنه تمرینی بوده است. 30 مرد ورزشکار سالم (سن= 2/14± 21/26 سال؛ قد= 4 ± 174/06سانتی متر؛ وزن= 5/83 ± 71/8 کیلوگرم) با سابقه حد اقل 6 ماه تمرین با وزنه، داوطلب شرکت در این تحقیق شدند. آزمودنی ها پس از همسان سازی به صورت تصادفی به سه گروه 10 نفره خستگی زیاد (4 نوبت 10 تکراری با 30 ثانیه استراحت بین نوبت ها)، خستگی کم (40 تکرار مجزا با 30 ثانیه استراحت بین هر تکرار) و کنترل (بدون تمرین) تقسیم شدند. گروه های تمرینی، سه روز در هفته و به مدت 10 هفته پرس سینه را با وزنه معادل 75 درصد یک تکرار بیشینه انجام دادند و یک تکرار بیشینه در پایان هر هفته تعیین می شد. بررسی آماری داده ها، نشان داد تمرین پرس سینه، موجب افزایش معناداری در قدرت عضلات سینه ای در هر دو گروه تمرینی در مقایسه با گروه کنترل شد (p≤0.01). اما در میزان یک تکرار بیشینه (قدرت) عضلات بین دو روش تمرینی، تفاوت معناداری مشاهده نشد. به نظر می رسد ایجاد خستگی در هر نوبت از تمرین با وزنه لازمه توسعه قدرت محسوب نمی شود و بدون تحمل رنج خستگی و اعمال نیروی شدید می توان به نتایج مشابهی دست یافت.
    کلید واژگان: تمرین با وزنه, خستگی, پرس سینه, قدرت عضلانی}
    Arazih., Ebrahimi, M
    The purpose of this study was to investigate the role of fatigue on strength gain in resistance training by comparing high fatiguing and low fatiguing training protocols. Thirty healthy adults (age 21.26 ± 2.14 yr, height 174 ± 4 cm, weight 71.80 ± 5.83kg) with a history of greater than 6 month weight training, were matched and then randomly assigned to either a high fatigue (HF: four sets of 10 repetitions with 30 seconds rest between sets), low fatigue (LF: 40 repetitions with 30 seconds between each repetition) or control (C: without training) groups. Subjects in the two training groups undertook bench press training three times a week on average 75% of their 1 repetition maximum (1RM), for 10 weeks. The 1RM loud was determined at the end of each week. Results indicated that bench press training causes a significant increase in pectoral muscle strength in Both HF and LF groups compared with C group (p≤0.01). But, Both HF and LF resulted in similar strength gains in 1-repetition maximum bench press. It seems that fatigue in each set does not appear to be a critical stimulus for strength gain in weight training and we can reach the same results without severe discomfort and acute physical effort.
    Keywords: Strength training, Fatigue, Bench press, Muscle strength}
  • حیدر صادقی، سید ابراهیم کاظمی
    هنگام اعمال قدرت بیشینه، کل نیروهای اعمال شده از طریق عضلات مشابه به طور دوطرفه کمتر از کل نیروهای اعمال شده از طریق همان عضلات به طور یکطرفه است. این پدیده نقصان دوطرفه[1] نام دارد. هدف از این تحقیق، تعیین تاثیر برنامه تمرین قدرتی و سرعتی با وزنه بر قدرت انقباض کانسنتریک یکطرفه، دوطرفه و نقصان در فلکشن آرنج بود. 50 مرد غیرورزشکار با میانگین سنی 1/91 ±21/57، وزن 14/31 ±72/22 کیلوگرم و قد 3/31 ±175/61 سانتی متر به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. این آزمودنی ها به طور تصادفی در یک گروه کنترل (10 نفری) و در یکی از چهار گروه تمرین با وزنه (10 نفری) قرار گرفتند که تمرین جلو بازو را به صورت 1) قدرتی یکطرفه، 2) قدرتی دوطرفه، 3) سرعتی یکطرفه یا 4) سرعتی دوطرفه انجام دادند. دو تمرین در هفته به مدت هشت هفته انجام گرفت. گروه قدرتی با شدت 80 تا 100 درصد یک تکرار بیشینه در سه نوبت 1 تا تکراری و گروه سرعتی با شدت 50 تا 80 درصد یک تکرار بیشینه در چهار نوبت 10 تکراری تمرین کردند. گروه کنترل بدون تمرین در جلسات شرکت کردند. قبل و پس از اعمال برنامه های تمرینی، از گروه ها آزمون های قدرت کانسنتریک بیشینه فلکشن آرنج راست (RL1RM)[2]، آرنج چپ (LL1RM)[3] و جفت آرنج (BL1RM)[4] گرفته شد. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از آمار استنباطی MANOVA و آزمون تعقیبی LSD در سطح معناداری 05/0P< نشان داد که بین تمرین قدرتی دوطرفه و یکطرفه، همچنین بین تمرین سرعتی دوطرفه و یکطرفه در متغیرهای قدرت عضلات فلکسور آرنج راست، چپ و جفت تفاوت معناداری وجود ندارد. دو گروه تمرین قدرتی در مقایسه با دو گروه تمرین سرعتی و هر چهار گروه تجربی نیز در مقایسه با گروه کنترل عملکرد بهتری داشتند. گروه های تمرینات دوطرفه در مقایسه با گروه های تمرینات یکطرفه و کنترل در تسهیل نقصان دوطرفه فلکشن آرنج عملکرد بهتری داشتند. بنابراین، برای جبران نقصان دوطرفه در ورزش هایی که با دو دست انجام می گیرد، اجرای تمرینات قدرتی و سرعتی با وزنه به صورت دوطرفه توصیه می شود.
    کلید واژگان: تمرین با وزنه, قدرت ا نقباض کانسنتریک یکطرفه, قدرت انقباض کانسنتریک دوطرفه, نقصان دو طرفه}
    Heidar Sadeghi, Seyyed Ebrahim Kazemi
    The force exerted by a single limb during a maximal bilateral contraction is found to be less than the force associated with a maximal unilateral contraction. This phenomenon is called bilateral deficit. Therefore، the aim of this study was to determine the effect of a strength and speed weight training program on unilateral and bilateral concentric contraction strength and deficit in elbow flexion. For this purpose، 50 non-athlete males (mean age 21. 57+1. 91 yr، weight 72. 22+14. 31 kg and height 175. 61+3. 31 cm) voluntarily participated in this study. Subjects (n=50) were randomly assigned to a control group (n=10) or divided into four weight training groups (n=10) who performed arm curl exercise as: 1) unilateral strength، 2) bilateral strength، 3) unilateral speed or 4) bilateral speed training. Training was two sessions/week for 8 weeks and an intensity of 80-100% of (1RM) for strength group with three sets (one repetition) and four sets (ten repetitions) with an intensity of 50-80% of 1RM for speed group. Control subjects attended sessions but performed no exercise. Maximal concentric strength of right elbow flexion (RL1RM)، left elbow (LL1RM) and bilateral elbow (BL1RM) was performed before and after training. Data were analysed using inferential statistics، MANOVA and SLD post hoc tests at p<0. 05. The results showed no significant difference between unilateral and bilateral strength training، also between bilateral and unilateral speed training in elbow flexion muscle strength for right، left and both hands. Both strength training groups outperformed the two groups of speed training; also، four experimental groups outperformed the control group. Bilateral training groups outperformed the unilateral training groups and control group in the facilitation of elbow flexion bilateral deficit. Therefore، in order to prevent bilateral deficit in bilateral sports، bilateral strength and speed weight training is suggested.
    Keywords: Weight Training, Unilateral Concentric Contraction Strength, Bilateral Concentric Contraction Strength, Bilateral Deficit}
  • معصومه حسینی
    هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین با وزنه بر برخی ویژگی های ساختاری و عملکردی قلب زنان غیرورزشکار است. 20 دانشجوی دختر غیرورزشکار با میانگین سن 3/2 25 سال، قد 2/8 161 سانتی متر و وزن بدن 5/3 4/55 کیلوگرم با سلامت کامل قلبی - عروقی به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (10 نفر) و تمرین با وزنه (10 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرین عبارت بود از: اجرای حرکات پرس پا، پرس سینه، کشش زیر بغل و کشش پشت ساق پا. حرکات در هفته اول با 50 % یک تکرار بیشینه (1RM) در دو نوبت با 10 تکرار اجرا شد که به 80 % 1RM در سه نوبت با شش تکرار در هفته هشتم رسید. برنامه تمرین سه روز در هفته انجام شد. قبل و پس از فعالیت در شرایط استراحت، تعداد ضربان قلب، اندازه فاصله PR، درصد کسر تخلیه ای، قطر پایان دیاستولی و سیستولی، ضخامت دیواره خلفی و سپتوم بین بطنی و توده بطن چپ به عنوان متغیرهای عملکردی و ساختاری قلب آزمودنی ها با روش الکتروکاردیوگرافی و اکوکاردیوگرافی اندازه گیری شد. داده ها، با استفاده از آزمون t تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد در گروه تمرین ضخامت دیواره خلفی و سپتوم بین بطنی و توده بطن چپ افزایش معنی داری داشت (007/0 - 03/0 - 017/0 P=). در سایر متغیرها تغییرات معنی داری مشاهده نشد (05/0 p≤). به طور کلی با توجه به نتایج می توان گفت تمرین با وزنه در ایجاد برخی سازگاری های مناسب ساختاری قلب موثر است و در عملکرد قلب نارسایی ایجاد نمی کند.
    کلید واژگان: فاصله PR, اکوکاردیوگرافی, زنان غیر ورزشکار, تمرین با وزنه}
  • خسرو ابراهیم، حسن دانشمندی، سیدمسعود میرهاشمی، پگاه رحمانی
    هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر تمرینات قدرتی ماگزس (ترکیبی از تمرینات قدرتی بیشینه و قدرت انفجاری) بر افزایش قدرت، سرعت و چابکی ورزشکاران بسکتبال با ویلچر بود. از بین 52 نفر از ورزشکاران پاراپلژی برتر مرد بسکتبال با ویلچر، به روش تصادفی – هدفدار 20 نفر انتخاب و به دو گروه 10 نفری به عنوان گروه های کنترل (با میانگین سنی 55/2± 2/29 سال و طول قد نشسته 04/9± 7/87 سانتی متر) و گروه تجربی (با میانگین سنی 55/2± 1/28 سال و طول نشسته 14±3/89 سانتی متر) تقسیم شدند. اطلاعات دموگرافیک و پزشکی با استفاده از پرسشنامه و پروند? پزشکی آنان جمع آوری شد، سپس آزمون های قدرت، سرعت و چابکی در مرحل? پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از تست های پرس سینه، پیمودن قطر زمین بسکتبال و تست زیگزاگ انجام گرفت. آنگاه گروه تجربی به مدت 6 هفته و هر هفته 3 جلسه به اجرای برنام? تمرینی ماگزس پرداختند. گروه کنترل، برنامه های تمرینی عادی فرد را انجام می دادند. در پایان، پس آزمون از هر دو گروه گرفته شد و داده ها و اطلاعات کسب شده با نرم افزار SPSS و در سطح معنی داری (01/0?P) تجزیه و تحلیل آماری شدند. نتایج نشان داد که برنام? 6 هفته ای تمرینات پیشنهادی ماگزس بر قدرت و چابکی آزمودنی ها در سطح (01/0?P) و نیز بر متغیر وابست? سرعت فقط در سطح (05/0?P) اثر معنی داری داشته است. نتایج مذکور بر ضرورت به کارگیری پروتکل تمرینی ماگزس که پیش از این در میان ورزشکاران سالم، موثر بوده است تاکید می ورزد. برمبنای نیازهای تمرینی و مهارتی بازیکنان بسکتبال با ویلچر، می توان تمرینات ترکیبی قدرتی و توان انفجاری را که قابلیت اجرا در وضعیت نشسته بر روی ویلچر را دارند، به مربیان توصیه کرد.
    کلید واژگان: معلول, تمرین با وزنه, پلیومتریک, _ تمرینات قدرتی ماگزس, بسکتبال با ویلچر}
    The aim of this research was to study the effect of Maxx strength training which was the combination of maximal strength training and explosive power) on the increase of speed, strength and agility of disabled athletes. 20 paraplegic subjects were selected randomly out of 52 elite basketball wheelchair players and then they were divided into two groups: experimental group (n=10, age 28.1± 2.55, sitting height 89.3± 14) and control group (n=10, age 29.2 ±2.55, sitting height 87.7±9.04). Demographic and medical data were collected by interviews, questionnaire and medical history records. Then, speed, agility and maximum strength of subjects were measured in pretest and posttest respectively by propelling wheelchair across the diameter of basketball field, zigzag test and bench chest press. Experimental group performed the Maxx training protocol for 6 weeks and 3 sessions per week. Control group performed ordinary training. The results of posttest were analyzed by SPSS (P?0.01). The findings showed that Maxx training protocol for 6 weeks significantly influenced subjects’ strength and agility. These results emphasized the need to perform Maxx training protocol which had previously been effective in healthy athletes. Because of the training and skill demands of basketball wheelchair players, it can be suggested that trainers apply the combination of strength training and explosive power for paraplegic players because they can be performed in the sitting position on wheelchair.
  • تاثیر تعاملی تمرین با وزنه و بارگیری کراتین بر شاخص های سرمی آسیب سلولی مردان غیرورزشکار
    جبار بشیری، عباسعلی گائینی، حجت الله نیکبخت، حمد الله هادی، مهدی بشیری
    امروزه تمرینات با وزنه (بدنسازی) و مصرف مکمل کراتین مونوهیدرات جهت بهبود عملکرد ورزشی و افزایش توده عضلانی در بین جوانان شیوع زیادی پیدا کرده است. با توجه به وجود تناقضات، ابهامات و نگرانی ها درباره ی فواید و آثار جانبی مصرف کراتین، تحقیق حاضر به منظور تعیین تاثیر تعاملی تمرین با وزنه و مصرف کراتین بر میزان فعالیت آنزیم های LDH و CK (آنزیم های شاخص آسیب سلولی) در سرم 40 نفر دانشجوی مرد غیرورزشکار (با میانگین سنی 23/2±02/23 سال؛ وزن 75/8±13/73 کیلوگرم و قد 91/5±02/176 سانتی متر) در قالب طرح نیمه تجربی چهار گروهی (تمرین باوزنه- کراتین، تمرین باوزنه- دارونما، کراتین و کنترل) دوسویه کور با جایگزینی تصادفی، انجام شد. گروه های تمرین باوزنه- کراتین و تمرین باوزنه- دارونما به مدت پنج روز به تمرین های با وزنه (با شدت 75% یک تکرار بیشینه) پرداختند که در کنار آن کراتین و آرد گندم]3/0 گرم از هر کدام به ازای هر کیلوگرم وزن بدن)تقریبا 20 گرم در روز)[نیز مصرف کردند. گروه کراتین در مدت مذکور فقط به همان مقدار کراتین مصرف کردند. گروه کنترل بدون شرکت در تمرین با وزنه و مصرف کراتین فقط در پیش آزمون و پس آزمون شرکت کردند. نمونه های خونی 24 ساعت قبل از اولین جلسه تمرینی و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی اخذ و با استفاده از دستگاه اتوآنالایزر میزان فعالیت آنها، اندازه گیری شد. برای اطلاع از تاثیر متغیرهای مستقل بر شاخص های سرمی آسیب سلولی، از تحلیل واریانس ANOVA و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. یافته ها نشان داد هر چند تمرین با وزنه به عنوان یک عامل اصلی میزان فعالیت LDH را به طور معنی داری تغییر (افزایش) داد (0001/0 = p)، ولی مصرف کراتین تاثیر معنی داری بر میزان فعالیت LDH نداشت (177/0 = p). این در حالی است که تمرین با وزنه و مصرف کراتین بر میزان فعالیت CK تاثیر متقابل معنی داری داشتند (0001/0 = p). همچنین، هر دو عامل اصلی (تمرین با وزنه و بارگیری کراتین) میزان فعالیت CK را به طور معنی داری تغییر(افزایش) دادند. در نتیجه، می توان گفت بارگیری کراتین ممکن است موجب تغییرات نامطلوب برخی از شاخص های سرمی آسیب سلولی (افزایش میزان فعالیت CK) بشود؛ ولی، جهت روشن شدن قطعی تاثیر تعاملی تمرین با وزنه و بارگیری کراتین بر آسیب های سلولی، به تحقیقات بیشتری نیاز هست.
    کلید واژگان: تمرین با وزنه, بارگیری کراتین, آنزیم های شاخص سرمی آسیب سلولی, مردان غیرورزشکار}
    Effect of weight-Training and Creatine Loading onThe Cellular Damage Indices Enzymes Activity in Non-Athletic Male Students
    Jabar Bashiri, Abass Ali Ghaini, Hojat Alah Nikbakht, Hamd Alah Hadi, Mehdi Bashiri
    The purpose of this study was to determine the effect of eight weeks resistance training on muscle strength, lean body mass, serum myostatin, GASP-1, IGF-I and IGFBP-3 in untrained young men. Sixteen young men (19-26 years) were assigned to resistance training (n=8) or control (n=8) groups. The training protocol consisted of thrice weekly using three sets of eight to ten repetitions at 60-70% of 1RM for whole-body exercises, whereas control group performed no resistance training. Blood sampling, muscular strength test and body composition analysis (DEXA), were performed at 0, 4th and 8th weeks. Myostatin, GASP-1, and IGFBP-3 measured by enzyme immuno assay,wherease IGF-I was determined via immunoradiometric. Result showed that resistance training caused significant increases in muscular strength [between weeks 0 and 4 (P<0.05), and weeks 4 and 8 (P<0.05)], lean body mass [between weeks 0 and 8 (P<0.05)] and GASP-1 [between weeks 0 and 8 (P<0.05)], whereas myostatin were decreased [between weeks 0 and 4 (P<0.05), and weeks 4 and 8 (P<0.05)]. But significant change in serum levels of IGF-I and IGFBP-3 did not observe. The findings of this study suggest that 8 weeks resistance training does not alter serum levels of IGF-I and IGFBP-3, and decreasing myostatin production and inhibitation of its function by GASP-1 may play important role in increasing muscle strength and muscle mass which induced by resistance training.
  • ولی الله دبیدی روشن، هدی عبدی حمزه کلایی، سید غلامرضا موسوی
    هدف از انجام پژوهش، مطالعه تاثیر یک جلسه استقامتی فزاینده و تمرین با وزنه بر پاسخ پروتئین شوک گرمایی (HSP72) در دختران جوان فعال بوده است. بدین منظور، 19 دانشجوی دختر رشته تربیت بدنی دانشگاه مازندران که دارای شرایط شرکت در تحقیق، از جمله عدم فعالیت بدنی در مدت حداقل 48 ساعت قبل از خون گیری، دارا بودن بیشترین میزان حداکثر اکسیژن مصرفی، سکونت در خوابگاه و پیروی از غذای دانشجویی، عدم آسیب احتمالی و سابقه هر گونه بیماری، عدم مصرف احتمالی کافئین و مکمل های ضد اکسایشی، بودند، انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه؛ تمرین دوی استقامتی (ERG) و تمرین با وزنه (WTG) تقسیم شدند. پروتکل تمرین در گروه ERG شامل دویدن فزاینده تا حد واماندگی روی نوار گردان بدون شیب که با توجه به روش کارونن با شدت 65 تا 75 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی بود، اجرا شد. گروه WTG نیز چهار نوبت تمرین برونگرایی جلو بازو را طوری اجرا کردند که دو نوبت آن با 50 درصد و دو نوبت نیز با 60 درصد یک تکرار بیشینه اجرا شد. خون گیری پس از 12 تا 14 ساعت ناشتایی شبانه در سه مرحله (پایه، میان آزمون و 30 دقیقه پس از اتمام فعالیت) و با شرایط کاملا مشابه، از ورید پیش بازویی انجام شد. نمونه ها به سرعت به آزمایشگاه منتقل شده و پس از سانتریفوژ و تهیه سرم از آن برای آنالیز متغیرهای اصلی و کنترلی تحقیق استفاده شد. برای تعیین مقادیر HSP72 سرمی از تست ساندویچ الایزا با حساسیت زیاد و برای تعیین کراتین کیناز نیز از روش آنزیماتیک استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری مناسب شامل آزمون اندازه گیری های مکرر، آزمون T مستقل و آزمون تعقیبی LSD در سطح 05/0P ≤ تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد تغییرات مقادیر HSP72 فقط در گروه WTG در مرحله میان و پس آزمون نسبت به سطوح پایه معنی دار بوده است (مقدار p به ترتیب برابر است با 007/0و 03/0). به علاوه تغییرات مقادیر HSP72 بین دو گروه ERG و WTG فقط در مرحله میان آزمون معنی دار بوده است. به علاوه تغییرات کراتین کیناز در دو گروه ERG وWTG به ترتیب افزایش و کاهش غیر معنی داری را نشان داد. تغییرات بین گروهی CK در مرحله میان آزمون و پس آزمون نیز غیر معنی دار بوده است. بر اساس این یافته ها نتیجه گیری می شود تمرینات برونگرایی با وزنه باعث افزایش بیشتر مقادیر HSP72می شود.
    کلید واژگان: HSP72, فعالیت استقامتی, تمرین با وزنه, زنان فعال}
  • یاسر گاراژیان، فرهاد رحمانی نیا، نادر رهنما
    هدف از این پژوهش عبارت است از مقایسه اثار مصرف مکمل کراتین و رژیم غذایی پر پروتئین بر قدرت عضلانی و ترکیب بدنی دانشجویان پسر ورزشکار، بدین منظور 36 نفر از دانشجویان ورزشکار غیر رقابتی که حداقل 1 سال سابقه کار با وزنه را داشتند به طور تصادفی به چهار گروه کراتین +پروتئین، تقسیم شدند...
    کلید واژگان: تمرین با وزنه, رژیم غذایی پرپروتئین, کراتین مونوهیدرات, مکمل سازی}
نمایش نتایج بیشتر...
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال