به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "تیپر" در نشریات گروه "تربیت بدنی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «تیپر» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی تیپر در مقالات مجلات علمی
  • احمد علیمردانی*، عبدالکریم شکری، مهدی رسولی، روح الله دایی
    هدف
    هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر دو روش کاهش تدریجی حجم تمرین پس از چهار هفته تمرین تخلیه گلیکوژنی بر روی عامل رشدی و استرسی مردان سالم غیرفعال است.
    روش
    تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان پسر سالم غیرفعال کارشناسی دانشگاه قم که واحد تربیت بدنی را اخذ کرده بودند، بوده که پس از فراخوان، تعداد 30 نفر دانشجوی پسر سالم که فعالیت بدنی منظم نداشتند، انتخاب شده و به طور تصادفی در سه گروه مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه اول: کاهش 50% حجم تمرین (11 نفر)؛ گروه دوم: کاهش 75% حجم تمرین (11 نفر)؛ و گروه سوم کنترل (8 نفر). متعاقب چهار هفته تمرین تخلیه گلیکوژنی، یک هفته تعدیل تمرین اجرا گردید. نمونه های خونی در سه مرحله در ابتدای شروع دوره پروتکل تمرینی و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی از سیاهرگ جلوی آرنج گرفته شد. برای ارزیابی غلظت سرمی IGF-1 و کراتین کیناز به ترتیب از تکنیک های الایزا و ایمونورادیومتری استفاده شد. جهت بررسی تفاوت های بین و درون گروهی از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر در سطح معناداری (05/0α =) استفاده گردید.
    یافته ها
    تفاوت معنی داری پس از دوره کاهش حجم تمرین برای مقادیر IGF-1 سرمی و کراتین کیناز بین سه گروه مشاهده نشد. اما مقادیر  IGF-1 بین مرحله پیش آزمون با مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری مشاهده گردید (05/0P<).
    نتیجه گیری
    کاهش حجم تمرین یک هفته ای متعاقب چهار هفته تمرین تخلیه گلیکوژنی نمی تواند بر میزان IGF-I سرمی و کراتین کیناز مردان غیرفعال اثربخش باشد.
    کلید واژگان: تیپر, تمرین تخلیه گلیکوژن, عامل رشد شبه انسولینی-1, کراتین کیناز, مردان سالم غیرفعال
    Ahmad Alimardani *, Abdolkarim Shokri, Mahdi Rasouli, Rohollah Daei
    Purpose
    The aim of this study was to compare two methods to reduce exercise volume after four weeks of glycogen depletion training on cortisol stress levels and CRP in inactive healthy males.
    Method
    The current research is semi-experimental with a pre-post-test design including a control group. The statistical population of this study consists of inactive, healthy male students from Qom University who have completed the physical education unit. Thirty healthy male students, who were not engaged in regular physical activity, were randomly selected and divided into three groups. The first group underwent a 50% reduction in training volume (n=11), the second group a 75% reduction in training volume (n=11), and the third group served as the control (n=8). Following four weeks of glycogen depletion training, a week of training adjustment was carried out. Blood samples were collected at three stages: at the beginning of the training protocol period, and 48 hours after the final training session, from the Antecubital vein. ELISA and immunoradiometric techniques were utilized to assess the serum concentrations of IGF-1 and creatine kinase, respectively. To analyze differences between and within groups, the analysis of variance test with repeated measurements was conducted at a significance level of α=0.05.
    Findings
    No significant difference was observed between the three groups in serum IGF-1 and creatine kinase levels after the training volume reduction period. However, a significant difference was observed in IGF-1 levels between the pre-test stage, post-test stage, and follow-up (P<0.05).
    Conclusion
    Reducing the volume of training for one week following four weeks of glycogen depletion training does not have an effect on serum IGF-I and creatine kinase levels in inactive men.
    Keywords: Tapering, Glycogen Depletion, Cortisol, CRP, Healthy Inactive Men
  • شادمهر میردار*، مسلم شریفی، غلامرضا حمیدیان، مینا باغبانی جاوید
    مقدمه و هدف

    هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تیپر شدت بر بیان کاسپاز-3 در نموسیت نوع I  و نوع II بافت ریه موش های ویستار جوان بود.

    مواد و روش ها

    در پژوهش حاضر 30 سر رت ویستار نر جوان پنج هفته ای به طور تصادفی به دو گروه 15 تایی (گروه های کنترل و تمرین) تقسیم شدند. پس از 6 هفته تمرین اینتروال برای گروه تمرین و در کنار آن استراحت برای گروه کنترل، به تعداد 5 سر رت از گروه تمرینی و 5 سر رت از گروه کنترل با بافت برداری از دوره آزمون خارج شدند. در ادامه 10 سر رت گروه تمرینی باقی مانده وارد دوره تیپر دو و سه هفته ای شدند و 10 سر رت گروه کنترل در دو گروه دو و سه هفته ای کنترل قرار گرفتند. تمرین اینتروال فزاینده به مدت 6 جلسه در هفته، هر جلسه 30 دقیقه با سرعت 15 تا 70 متر بر دقیقه و سپس مرحله تیپر به مدت سه هفته با الگوی کاهش شدت انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری (0.05≤p) استفاده شد.

    یافته ها

    بررسی ایمونوهیستوشیمی بافت ریه گروه های مختلف نشان داد که تمرین اینتروال در افزایش معنادار بیان کاسپاز-3 در رت های ویستار جوان تاثیر گذار است (0.001≤p). در حالی که تمرینات تیپر توانست مقدار بیان کاسپاز-3 را در نموسیت های بافت ریه تقلیل دهد. در بیان کاسپاز-3 در نموسیت نوع I (0.033≤p) و نموسیت نوع II (0.001≤p) گروه تیپر شدت 3 هفته ای در مقایسه با گروه تیپر شدت دو هفته ای کاهش معنی داری مشاهده شد.

    بحث و نتیجه گیری

    با توجه به نتایج پژوهش حاضر به نظر می رسد استفاده از یک دوره کاهش بار تمرینی بتواند به عنوان روش مناسب در جهت کاهش آپوپتوز در آلویول های ریوی به دنبال تمرینات شدید مورد بررسی بیشتری قرار گیرد و امکان مطالعه آن در بهبود شاخص های فیزیولوژیکی ریه در نمونه های انسانی مورد توجه قرار گیرد.

    کلید واژگان: تیپر, کاسپاز-3, نموسیت
    Shadmehr Mirdar*, Moslem Sharifi, Gholamreza Hamidian, Mina Baghbani Javid
    Introduction and purpose

    The aim of the present study was to investigate the effect of taper intensity on the expression of caspase-3 in type I and II pneumocytes in the lung of young male wistar rats.

    Materials and Methods

    In the study, 30 five-week-old male wistar rats were randomly divided into two groups of fifteen (control and training groups). After 6 weeks of interval training for the training group and rest for the control group, 5 rats from the training group and 5 rats from the control group were removed from the test period by tissue sampling. Then, the remaining 10 rats of the training group entered the two- and three-week taper period and 10 rats of the control group were placed in two and three-week control groups. Progressive interval training was performed in 6 sessions, 30 minutes each session at a speed of 15 to70 meters per minute. Then, a taper phase for three weeks in decreasing intensity pattern was performed. An analysis is done with one-way ANOVA and Tukey test at P<0.05.

    Results

    Immuno histochemical study of lung tissue from different groups showed that interval training causes the significant increase in the expression of caspase-3 in young rats (p≤0.001). While taper training could reduce caspase-3 expression levels in pneumocytes in the lung tissue. Three - week taper versus two weeks taper showed a significant decrease in the expression of caspase-3 in the type I pneumocytes (p≤0.033) and type II pneumocytes (p≤0.001).

    Discussion and Conclusion

    The results of this study show that the use of a period of training load reduction can be investigated as an appropriate method to reduce apoptosis in the pulmonary alveoli after intense exercise, and this investigation can be considered to improve the Lung physiology indicators in human samplesproblems.

    Keywords: Caspase-3, Taper, pneumocytes
  • اکرم ارزانی، شادمهر میردار
    زمینه و هدف
    آکواپورین5 پروتئین غشایی و انتگرالی است که نقش اساسی در حرکت آب، در سیستم تنفسی دارد. AQP5 می تواند در فشارهای فیزیولوژیکی مانند ورزش تعادل مایع ریوی را به طور بالقوه ای تغییر دهد و بر روی تبادل گاز و عملکرد ریه تاثیرگذار باشد. بنابراین هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر یک دوره کاهش بار تمرینی بر سطوح آکواپورین5 بافت ریه رت های نر بود.
    روش شناسی: 40 سر موش صحرائی ویستار نر نوزاد پنج هفته ای با میانگین وزن 9±68 گرم به طور تصادفی به سه گروه پایه، کنترل و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرینی به مدت شش هفته تمرین اینتروال را برای اجرای پروتکل تیپر انجام داده و گروه کنترل هم در طول این مدت بدون فعالیت در کنار گروه تمرینی قرار داشت. در انتهای هفته ی ششم آزمودنی ها به دو گروه شامل یک گروه کنترل که از ابتدا به عنوان گروه کنترل شناخته شده بود و گروه تمرینی که وارد دوره تیپر شد. تمرین اینتروال فزاینده به مدت شش جلسه در هفته، هر جلسه 30 دقیقه با سرعت 25 تا 70 متر بر دقیقه و سپس مرحله تیپر به مدت سه هفته با الگوی کاهش تواتر تمرینی انجام شد. اندازه گیری سطوح AQP5 با استفاده از کیت و به روشELISA انجام شد. تجزیه و تحلیل با استفاده از آنالیز واریانس دوطرفه و آزمون LSD در سطح 0/05≥α انجام شد.
    یافته ها
    نتایج پژوهش حاکی از آن بود که سطوح AQP5 بافت ریه گروه های تیپر دو هفته ای و سه هفته ای در مقایسه با گروه پایه و کنترل افزایش معنی داری (0/001P≤) داشته است. این در حالی است که تفاوت معناداری (0/55≥P) بین سطوح آکوپورین5 گروه تیپر دو هفته ای در مقایسه با گروه تیپر سه هفته ای مشاهده نشد. همچنین افزایشی به میزان 73/07درصدی در میانگین سطوح AQP5 گروه تیپر نسبت به گروه اینتروال دیده شد.
    بحث و نتیجه گیری
    به نظر می رسد یک دوره کاهش بار تمرینی با افزایش سطوح AQP5 تعدیل بار تمرینی احتمالا می تواند به تنظیم عوامل مرتبط بر تعادل آب ریوی و کاهش آسیب مجاری و اپی تلیوم تنفسی کمک کند.
    کلید واژگان: تمرین اینتروال, تیپر, آکواپورین5
    Akram Arzani, Shadmehr Mirdar
    Introduction
    Aquaporin5 (AQP5) is an integral membrane protein that plays an essential role in the movement of water in the respiratory system. Under physiological stress such as sports, AQP5 could change the pulmonary fluid balance and affect gas exchange and lung functions. The purpose of this study was to evaluate the effect of taper program on AQP5 levels in the lung of male Wistar rats.
    Methods
    40 Newborn five-week old male Wistar rats with an average weight of 68±9 g were randomly divided into three groups including the base, control and training groups. The experimental group received a six-week interval exercise while the control group rat remained inactive. At the end of six weeks, the rats were divided experimental and control groups and the arts in the experimental group entered taper program. The Interval Training group ran on treadmill for 6 weeks (6 sessions, 30 minutes each session at a speed of 25 to 70 meters per minute) and then the taper group did so for three weeks in a pattern of decreasing frequency. AQP5 levels were measured by ELISA methods. Analysis is done with two-way ANOVA and LSD test at P
    Results
    The results showed significant increase (P ≤0.001) in AQP5’s pulmonary tissue levels of the two-week taper and three-week taper groups compared with the control group, while there no significant difference (P≥0.55) was found between AQP5 levels in the two weeks taper compared with three-week taper group. Also, up to 73/03 increase was found in the AQP5 levels of taper group compared to the interval group.
    Conclusions
    The findings indicate that a period of reduced training with increased levels of AQP5 may regulate factors involved in pulmonary water balance and reduce injury to epithelial and respiratory tract
    Keywords: Interval training, Taper, Aquaporin5
  • شادمهر میردار*، احسان عرب زاده، اکرم ارزانی، سجاد احمدی، فروغ نیستانی، مینا باغبانی
    سابقه و هدف

    تیپر یک دوره ی کلیدی در کسب حداکثر سازگاری ورزشکار است. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر یک دوره تمرین اینتروال و الگوهای مختلف تیپر در دوره زمانی دو و سه هفته همراه با مکمل سیاهدانه بر تغییرات وزنی و عملکرد استقامتی موش های صحرایی نر در حال بالیدگی بود.

    مواد و روش ها

    80 سر موش صحرائی ویستار نر نوزاد سه هفته ای (9±68 گرم) به طور تصادفی به گروه های کنترل و تمرین تقسیم شدند. پس از پایان دوره 6 هفته تمرین، گروه کنترل به 2 گروه و گروه تیپر به 6 گروه تیپر تکرار، تواتر و شدت با و بدون سیاهدانه، دسته بندی شدند. مکمل سیاهدانه پس از هفته ششم، روزانه به مقدار mg/kg500 وزن بدن به صورت گاواژ به گروه های سیاهدانه خورانده شد. تمرین اینتروال فزاینده به مدت 6 جلسه در هفته، هر جلسه 30 دقیقه با سرعت 15 تا 70 متر بر دقیقه و سپس مرحله تیپر به مدت سه هفته در سه الگوی کاهش شدت، تواتر و تکرار انجام شد. وزن و عملکرد استقامتی در گروه های تمرین و تیپر مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل با استفاده از آنالیز واریانس دوطرفه و آزمون LSD در سطح 05/0P< انجام شد.

    یافته ها

    اختلاف معنی داری بین زمان خستگی گروه های با و بدون سیاهدانه وجود داشت(05/0P≤). مصرف سیاهدانه میانگین زمان خستگی گروه های تیپر تکرار، تواتر و شدت را به ترتیب 32/37، 8/39 و 97/45 درصد کاهش داد. در حالی که گروه های سیاهدانه افزایش وزن بیشتری نسبت به گروه های بی سیاهدانه داشتند. همچنین تیپر سه هفته ای در مقایسه با تیپر دوهفته ای موجب افزایش وزن و کاهش زمان واماندگی در گروه های با و بی سیاهدانه شد.

    بحث و نتیجه گیری

    استفاده از تیپر دوهفته ای با تکیه بر الگوی کاهش بار شدت تمرین اثر بهتری بر عملکرد و ظرفیت استقامتی و رسیدن به زمان واماندگی دارد و مصرف سیاهدانه در این زمینه نیاز به بررسی بیشتری دارد.

    کلید واژگان: تمرین اینتروال, تیپر, سیاهدانه, عملکرد استقامتی
  • تاثیر مصرف مکمل کوآنزیم Q10 در دوره تیپر بر برخی شاخص های عملکرد استقامتی دونده های نیمه استقامت
    داریوش شیخ الاسلامی وطنی، تحسین خطایی، منیژه نوروزیان، حمید رجبی
    هدف از مطالعه حاضر، تعیین اثر مصرف مکمل کوآنزیم Q10 در دوره تیپر بر برخی شاخص های عملکرد استقامتی دوندگان نیمه استقامتی بود. بدین منظور، 18 دونده نیمه استقامت مرد تمرین کرده (سن 26/1±21 سال، وزن 7/4±6/65 کیلوگرم، قد 5/2±179 سانتی متر) به صورت هدفمند انتخاب شدند. روش تحقیق به صورت پیش آزمون پس آزمون با یک گروه کنترل و دو گروه تجربی اجرا شد. آزمودنی ها به دنبال 10 هفته تمرینات ویژه جهت بهبود استقامت هوازی، بی هوازی، آستانه لاکتات، و تحمل لاکتات با شدت 70 تا 95 درصد ضربان قلب بیشینه و تواتر 4 جلسه در هفته (هر جلسه70 تا 90 دقیقه) برای پیش آزمون آماده شدند. سپس، پیش آزمون شامل ضربان قلب استراحتی، زیربیشینه، بیشینه، تست دوی یک مایل، و زمان رسیدن به واماندگی انجام شد (قبل از دوره تیپر) و آزمودنی ها به سه گروه همگن تقسیم شدند: گروه T+Q10 (یک هفته تیپر به همراه 120 میلی گرم کوآنزیم Q10 در روز)، گروه T (یک هفته تیپر به همراه دارونما)، و گروه C (با همان شدت و حجم تمرینات قبلی به همراه دارونما). اعمال تیپرینگ از طریق کاهش تدریجی حجم و افزایش تدریجی شدت تمرینات (تا 135 درصد Vo2max) و با حفظ فرکانس صورت گرفت. پس از اتمام دوره تیپر، همه آزمون هایی که قبل از تیپر انجام شده بود دوباره انجام شد. برای نشان دادن تفاوت های درون گروهی، پس از دوره تیپر، از آزمون T همبسته و برای نشان دادن تفاوت های بین گروهی از آزمون ANOVA استفاده شد. نتایج نشان داد که پس از یک هفته تیپر، ضربان قلب استراحتی و زیربیشینه در دو گروه T و T+Q10 به طور معنی داری کاهش، و رکورد دوی یک مایل و زمان رسیدن به واماندگی به طور معنی داری در دو گروه بهبود یافت (05/0>P)، ولی ضربان قلب بیشینه تغییری نداشت (05/0P>). اما از آنجایی که تفاوت معنی داری در هیچ یک از متغیرها، میان دو گروه T و T+Q10 (پس از یک هفته تیپر) دیده نشد، بنابراین، می توان گفت، در این تحقیق، مصرف کوآنزیم Q10 در دوره تیپر اثر معنی داری بر ضربان قلب استراحتی، ضربان قلب زیربیشینه، ضربان قلب بیشینه، زمان رسیدن به واماندگی، و رکورد دوی یک مایل نداشته است (05/0P>). همچنین، در گروه C، در هیچ یک از متغیرها، تغییر معنی داری دیده نشد (05/0P>). درنهایت، می توان گفت که یک هفته تیپر به همراه مصرف کوآنزیم Q10 بر عملکرد تاثیری نداشته است. درحالی که تیپر به تنهایی اثر معنی داری بر ضربان قلب استراحتی، ضربان قلب زیربیشینه، زمان رسیدن به واماندگی، و رکورد دوی یک مایل داشت، ضربان قلب بیشینه تحت تاثیر قرار نگرفت.
    کلید واژگان: تیپر, دونده های استقامتی, عملکرد استقامتی, کوآنزیم Q10
    Effects of CoQ10 Supplement Consumption during Tapering Phase on Some of Endurance Performance Indices in Middle Distance Runners
    Daryoush Sheykholeslami, Tahsin Khotayi, Manijeh Norouziyan, Hamid Rajabi
    The purpose of this study was to examine the effect of CoQ10 supplement consumption during tapering phase on some of endurance performance indices in middle distance runners. To do this, 18 trained middle distance male runners with an age of 21±1.26 years old, a weight of 65.6±4.7kg and height of 179±2.5 were selected. This study was based on the pre test - post test method with two experimental groups and one control group. Study subjects were prepared for the pre test after 10 weeks training to increase aerobic and anaerobic endurance, lactate threshold, lactate tolerance under 70-95% MHR and 4 sessions training in one week (70-90 min/session). The pre test was then conducted which included rest heart rate (RHR), sub maximal heart rate (SubHR), maximal heart rate(MHR), 1mile test and time to exhaustion (Tex) (pre-taper). After that, the pre test participants were divided into three equal groups including T+Q10 (i.e. 1week tapering with Q10,120 mg/day), T (i.e. 1week tapering with placebo) and C (i.e. continued previous training with placebo). In the tapering period, the volume of training progressively decreased and its intensity increased to 135% of Vo2max while the frequency was constant. At the end of the tapering period (POST taper) all previous tests were measured respectively. To investigate mean differences between PRE and POST-test variables, the dependent student t-test was selected, and for the analysis of mean differences between the groups ANOVA was used. The obtained results showed that there is a significant decrease in RHR and SubHR in the groups of T and T+Q10. The 1mile test record and Tex were significantly improved (P<0.05), whereas there was no difference in MHR (p>0.05). It may be concluded that the COQ10 consumption in the tapering period has no significant effect on variables considered (p>0.05). Similarly, no significant change was experienced in the variables after one week in group C (p>0.05). In conclusion, the obtained results demonstrated that the COQ10 supplementation with one week tapering period has no effect on the performance of variables considered in this study. However, the tapering period could improve the RHR, SubHR, Tex and 1mile test performance with no effect on MHR.
    Keywords: CoQ10, Tapering, Endurance performance, Distance runners
  • مجید باغدارنیا، حجت الله نیک بخت، محمدعلی آذربایجانی
    هدف
    مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیرتمرینات تناوبی فزاینده برنسبت تستوسترون به کورتیزول سرمی درکاراته کاران مرد نخبه طراحی و اجرا شد.
    روش پژوهش: چهارده کاراته کار مرد آزمودنی های این پژوهش بودند.کلیه آزمودنی ها به مدت 5 هفته و هفته ای سه جلسه در یک برنامه تمرینی تناوبی شرکت نمودند. شدت و مدت تمرین از هفته اول تا پایان هفته چهارم هر هفته افزایش یافت و ازآغاز هفته پنجم تا پایان آن مجددا شدت و حجم تمرین به سطوح اولیه بازگشت (دوره تیپر). برای سنجش سطوح استراحتی و پس از فعالیت تستوسترون و کورتیزول، ده میلی لیتر خون سیاهرگی از آخرین جلسه فعالیت در پایان هفته چهارم و پنجم جمع آوری شد. غلظت هورمون ها با روش الایزا تعیین شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که تمرینات تناوبی فزاینده تاثیرمعنی داری برغلظت تستوسترون، کورتیزول و نسبت تستوسترون به کورتیزول نداشت، اما دوره کاهش فشار تمرین موجب کاهش معنی داری در میزان غلظت تستوسترون شد، اما تاثبری بر غلظت کورتیزول و نسبت تستوسترون بر کورتیزول نداشت (05/0>P).
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این مطالعه احتمال می رود که تغییرات حجم و شدت تمرین اینتروال با الگوی حرکتی کاراته تاثیری بر تعادل آنابولیک–کاتابولیک نداشته باشد.
    کلید واژگان: تستوسترون, کورتیزول, تمرینات تناوبی, تیپر
    Baghdarnia M., Nikbakht H., Azarbayjani M
    Aim
    The purpose of this study was to examine the effects of progressive interval training on serum testosterone to cortisol ratio in elite male karate athletes.
    Method
    Fourteen healthy, physically active males karateka with aged 20.36±3.43 yr, height: 175.71±5.96 cm, weight: 73.43±5.76 kg were recruited for participation in this study. All subjects trained three days a week for five weeks. The intensity and duration of exercise increased from first to fourth weeks and then return to the level of beginning in the fifth week (taper). To identify the level of testosterone and cortisol at rest and after exercise, 10 ml venous blood samples were collected before and immediately after exercise at the beginning of first week and at the end of fourth and fifth weeks.The hormonal assays were performed by using commercially available Enzyme Linked Immunosorbant Assay (ELISA) kits.
    Results
    No Significant difference was observed between concentration of serum testosterone, cortisol and testosterone to cortisol ratio in week one compare to week four. However, with reduction of training intensity at fifth week the concentration of testosterone significantly decreased (P<0.05).
    Conclusion
    For the base of these results, suggest that changes in volume and intensity of interval training with pattern of karate style not affected anabolic-catabolic balances.
    Keywords: Testosterone, Cortisol, Interval training, Taper
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال