جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "3" در نشریات گروه "تربیت بدنی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «3» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هدف
این مطالعه با هدف بررسی اثرات مکمل سازی کوتاه مدت با کوآنزیم Q10 (CoQ10) بر نشانگرهای استرس اکسیداتیو و التهاب، به ویژه سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، مالون دی آلدئید (MDA) و اینترلوکین-6 (IL-6)، به دنبال ورزش هوازی وامانده ساز در ورزشکاران جودو انجام شد.
روش شناسی:
16 ورزشکار جودوی مرد در یک مطالعه تصادفی، دوسوکور، متقاطع در قالب دو شرایط مکمل Co-Q10 و دارونما شرکت کردند. شرکت کنندگان بعد از انجام وهله اول فعالیت هوازی وامانده ساز به مدت 30 روز مکمل CoQ10 را مصرف کردند سپس وهله دوم فعالیت وامانده ساز را انجام دادند.. نمونه های خون قبل از ورزش، بلافاصله و 24 ساعت پس از ورزش در طول دو وهله فعالیت جهت سنجش سطوح SOD، MDA و IL-6 جمع آوری شد. این نشانگرها با استفاده از روش ایمونوسوربنت متصل به آنزیم (ELISA) و تکنیک های اسپکتروفتومتری آنالیز شدند.
یافته هامکمل سازی با CoQ10 به طور قابل توجهی سطوح SOD را پس از 30روز مکمل سازی در مقایسه با گروه دارونما افزایش داد (05/0>p). سطوح MDA و IL-6 به طور قابل توجهی در طول دوره ریکاوری پس از مکمل CoQ10 کاهش یافت (05/0>p). این یافته ها نشان می دهد که CoQ10 به طور موثر دفاع آنتی اکسیدانی را افزایش داده و پراکسیداسیون لیپیدی و التهاب ناشی از تمرین هوازی وامانده را کاهش می دهد.
نتیجه گیریمکمل سازی CoQ10 استرس اکسیداتیو و پاسخ های التهابی را در ورزشکاران جودو پس از فعالیت هوازی وامانده ساز بهبود می بخشد. CoQ10 ممکن است یک استراتژی تغذیه ای موثر برای افزایش ریکاوری و کاهش آسیب سلولی ناشی از ورزش در ورزش های با شدت بالا باشد.
کلید واژگان: کوآنزیم Q10, استرس اکسیداتیو, فعالیت هوازی وامانده ساز, جودوAimThis study aimed to investigate the effects of short-term supplementation with coenzyme Q10 (CoQ10) on markers of oxidative stress and inflammation, specifically superoxide dismutase (SOD), malondialdehyde (MDA), and interleukin-6 (IL-6), following exhaustive aerobic exercise in judo athletes.
MethodSixteen male judo athletes participated in a randomized, double-blind, crossover study in which they received CoQ10 or placebo. Participants received CoQ10 supplementation for 30 days after completing a first bout of exhaustive aerobic exercise, then completed a second bout of exhaustive exercise. Blood samples were collected before exercise, immediately, and 24 hours after exercise during the two bouts to measure levels of SOD, MDA, and IL-6. These markers were analyzed using enzyme-linked immunosorbent assay (ELISA) and spectrophotometric techniques.
ResultsCoQ10 supplementation significantly increased SOD levels after 30 days of supplementation compared to the placebo group (p<0.05). MDA and IL-6 levels were significantly reduced during the recovery period after CoQ10 supplementation (p<0.05). These findings suggest that CoQ10 effectively enhances antioxidant defences and reduces lipid peroxidation and inflammation induced by exhaustive aerobic exercise.
ConclusionCoQ10 supplementation improves oxidative stress and inflammatory responses in judo athletes after exhaustive aerobic exercise. CoQ10 may be an effective nutritional strategy to enhance recovery and reduce exercise-induced cellular damage in high-intensity sports
Keywords: Coenzyme Q10, Oxidative Stress, Exhausting Aerobic Exercise, Judo -
مقدمه
فاکتورهای التهابی به عنوان مکانیسم مهمی در بروز دیابت نوع دو و بیماری های متابولیک شناخته شده اند؛ درحالی که تمرینات ورزشی منظم اثرات ضدالتهابی داشته و موجب سرکوب التهاب سیستمیک با درجه پایین در دیابت نوع دو می شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تمرینات ترکیبی همراه با مصرف مکمل استویا بر سطوح سرمی آسپروزین گلوکز و مقاومت انسولینی در زنان چاق مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد.
مواد و روش هاتعداد 60 نفر از زنان مبتلا به دیابت نوع 2 بطور داوطلبانه در تحقیق حاضر شدند و به صورت تصادفی در چهار گروه قرار گرفتند. آزمودنی های گروه تمرینی به مدت 12 هفته و سه جلسه در هفته به تمرینات ورزشی منتخب پرداختند. عصاره استویا نیز روزانه یک گرم، 15 دقیقه قبل از وعده غذایی اصلی مصرف شد. مقادیر سرمی گلوکز خون ناشتا، HbA1C، شاخص مقاومت به انسولین و سطوح سرمی آسپروزین اندازه گیری شد.
نتایجنتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد بین تاثیر مداخلات مختلف اختلاف معنی داری در سطوح سرمی آسپروزین، سطوح گلوکز خون، HbA1C و مقاومت انسولینی وجود دارد. تمرینات ترکیبی همراه با مصرف مکمل استویا منجر به کاهش سطوح سرمی آسپروزین در گروه های تمرین ، مکمل، تمرین+مکمل شد (001/0>p). اما این تغییرات در گروه تمرین +مکمل چشمگیرتر بود.
نتیجه گیریبه نظر می رسد که هر دو روش مداخله تمرینات ترکیبی و مصرف مکمل استویا روش موثری در کنترل قند خون و کاهش التهاب باشند و ترکیب این دو روش اثربخشی بیشتری بر کنترل گلیسمی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو دارد.
کلید واژگان: آسپروزین, تمرینات ترکیبی, دیابت نوع دو, مکمل استویاAimInflammatory factors are known as an important mechanism in the occurrence of type 2 diabetes and metabolic diseases; while regular exercise has anti-inflammatory effects and suppresses low-grade systemic inflammation in type 2 diabetes. Therefore, the present study was conducted with the aim of investigating the effect of combined exercises with stevia supplementation on serum levels of asprosine, glucose and insulin resistance in obese women with type 2 diabetes.
Methods60 women with type 2 diabetes voluntarily participated in the study and were randomly divided into four groups. The subjects of the exercise group participated in selected sports exercises for 12 weeks and three sessions a week. One gram of stevia extract was taken daily, 15 minutes before the main meal. Fasting blood glucose, HbA1C, insulin resistance index and asprosin serum levels were measured.
ResultsThe results of analysis of variance showed that there is a significant difference between the effects of different interventions in the serum levels of asprosine, blood glucose levels, HbA1C and insulin resistance. Combined exercises with stevia supplementation led to a decrease in the serum levels of asprosine in the exercise, supplement, exercise+supplement groups (p<0.001). But these changes were more significant in the exercise + supplement group.
ConclusionIt seems that both intervention methods of combined exercises and stevia supplementation are effective methods in controlling blood sugar and reducing inflammation, and the combination of these two methods is more effective in controlling glycaemia in patients with type 2 diabetes.
Keywords: Asprosine, Combined Training, Type 2 Diabetes, Stevia Supplement -
مقدمه و هدف
دستیابی به اوج عملکرد در ورزش یک پدیده چند عاملی است که شامل ژنتیک، تغذیه، فیزیولوژی، بیومکانیک و روانشناسی است. امروزه علاوه بر تمرینات ورزشی استفاده از مکمل ها در جهت افزایش عملکرد و بهبود کارایی ورزشکاران، مورد استفاده قرار گرفته است . مکمل غذایی آب چغندر (BRJ)، به عنوان منبع طبیعی سرشار از نیترات است که به طور طبیعی در سبزیجات بیافت می شود، وقتی که نیترات مصرف می شود، توسط باکتری های بی هوازی در حفره دهان توسط آنزیم نیترات ردوکتاز و سپس در معده به نیتریک اکساید (NO) تبدیل می شود.NO یک مولکول پیام رسان است که توانایی بهبود عملکرد عروقی، کارایی میتوکندری و تنفس، هموستاز گلوکز و انقباض عضلات را دارا می باشد هدف مطالعه حاضر، بررسی تاثیر مکمل دهی آب چغندر بر برخی از عوامل عملکردی در ورزشکاران است.
روش پژوهش :
این مطالعه با هدف بررسی تاثیر مکمل دهی آب چغندر بر برخی از عوامل عملکردی در ورزشکاران، تعداد 29 عدد مقاله پژوهشی را که از پایگاه های علمی معتبر تهیه شده اند را مورد مطالعه و بررسی قرار داده و نتیجه گیری می کند.
یافته هامطالعه حاضر نشاد داد که مکمل دهی آب چغندر باعث افزایش توان هوازی و بی هوازی، افزایش عملکرد و استقامت عضلانی، افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی و کاهش درک فشار و کاهش فشار خون و ضربان قلب در ورزشکاران می شود.
نتایجمصرف مکمل آب چغندر روش مناسبی برای ارتقاء عملکرد ورزشی و دستیابی به سازگاری های مثبت تمرینی است.
کلید واژگان: مکمل غذایی, آب چغندر, نیترات, توان هوازی و بی هوازی, عملکرد ورزشیIntroductionAchieving peak performance in sports is a multifactorial phenomenon that includes genetics, nutrition, physiology, biomechanics and psychology. Nowadays, in addition to sports training, the use of supplements is used to increase the performance and improve the efficiency of athletes. Beetroot juice (BRJ) food supplement, as a natural source rich in nitrates that occurs naturally in vegetables, when nitrates are consumed, they are broken down by anaerobic bacteria in the oral cavity by the enzyme nitrate reductase and then in the stomach to Nitric oxide (NO) is converted. NO is a messenger molecule that has the ability to improve vascular function, mitochondrial and respiratory efficiency, glucose homeostasis and muscle contraction.The purpose of this study is to investigate the effect of beet juice supplementation on some performance factors in athletes.The research method of this study aims to investigate the effect of beetroot juice supplementation on some performance factors in athletes.
FindingsThe present study showed that beetroot juice supplementation increases aerobic and anaerobic capacity, increases muscle performance and endurance, increases antioxidant capacity, reduces pressure perception, and lowers blood pressure and heart rate in athletes.
ResultsConsuming beetroot juice supplement is a good way to improve sports performance and achieve positive training adaptations.
Keywords: Dietary Supplement, Beetroot Juice, Nitrate, Aerobic, Anaerobic Power, Sports Performance -
هدف
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر تعاملی هشت هفته تمرین استقامتی- مقاومتی و مصرف مکمل تورین بر سطح آلدوسترون، رنین و آنژیوتانسین در موش های نر ویستار دیابتی شده بود.
روش شناسی:
در این مطالعه تجربی از تعداد 50 رت نر ویستار، 40 رت نر ویستار بعد از القای دیابت با تزریق داخل 55 میلیگرم بر کیلوگرم استروپتوزوسین حل شده در بافر سیترات (05/0 مولار با 5/4 =pH) در 5 گروه تمرین دیابتی (10=n)، مکمل دیابتی (10=n)،گروه تمرین- مکمل (10=n)، کنترل دیابتی (10=n) و گروه کنترل سالم (10=n) رت قرار گرفتند.. بعد از بیهوشی و گرفتن نمونه های خونی متغیرهای رنین، آلدسترون و آنژیوتانسین اندازه گیری شد. برای مقایسه میانگین متغیرها در گروه های مختلف، ANOVA یک طرفه و برای تعیین تفاوت بین گروه ها از آزمون تعقیبی بونفرنی استفاده شد. سطح معنی داری آزمون ها 05/0 > P در نظر گرفته شد.
یافته هانتایج یافته های آزمون نشان داد در پایان هشت هفته، بین سطح سرمی آلدسترون گروه های تمرین-دیابتی، مکمل دیابتی، تمرین-مکمل دیابتی، کنترل دیابتی و کنترل سالم و رنین و آنژیوتانسین گروه های تمرین دیابتی، مکمل دیابتی، تمرین-مکمل دیابتی، کنترل دیابتی و کنترل سالم تفاوت معنی داری وجود دارد (0001/0=P).
نتیجه گیریهشت هفته تمرین استقامتی- مقاومتی و مصرف مکمل تورین باعث کاهش معنی-دار آلدوسترون رنین و کاهش آنژیوتانسین و در موش های نر ویستار دیابتی شده با استروپتوزوسین شد. لذا، احتمالا ترکیب تمرین استقامتی- مقاومتی به همراه مصرف مکمل تورین میتواند برای کنترل فشارخون بالا که از عوارض بیماری دیابت بر هورمونهای کلیوی هست ،مناسب باشد.
کلید واژگان: رنین, آنژیوتانسین, آلدسترون, تورین, تمرین استقامتی-مقاومتیAimThe purpose of this research was to investigate the interactive effect of eight weeks of endurance-resistance training and taurine supplementation on the levels of aldosterone, renin and angiotensin in diabetic male Wistar rats.
MethodsIn this experimental study, out of 50 male Wistar rats, 40 male Wistar rats after induction of diabetes by injecting 55 mg/kg of streptozocin dissolved in citrate buffer (0.05 M with pH = 4.5) were divided into 5 groups. Diabetic exercise (n=10), diabetic supplement (n=10), exercise-supplement group (n=10), diabetic control (n=10) and healthy control group (n=10) were included. One-way ANOVA was used to compare the average of variables in different groups, and Bonferroni's post hoc test was used to determine the difference between groups. The significance level of the tests was considered P>0.05.
ResultsThe results of the test showed that at the end of eight weeks, there was a difference between the serum levels of aldosterone in the groups of exercise-diabetic, diabetic supplement, exercise-diabetic supplement, diabetic control and healthy control, and renin and angiotensin in the groups of diabetic exercise, diabetic supplement, exercise-diabetic supplement, and diabetic control. and healthy control there is a significant difference (P=0.0001).
ConclusionEight weeks of endurance-resistance training and taurine supplementation caused a significant decrease in aldosterone, renin, and angiotensin in male Wistar rats treated with streptozocin. Therefore, probably, the combination of endurance-resistance training with taurine supplementation can be suitable for controlling high blood pressure, which is one of the complications of diabetes on renal hormones.
Keywords: Renin, Angiotensin, Aldosterone, Taurine, Endurance-Resistance Training -
هدف
مصرف مکمل های آنتی اکسیدانی می تواند در جلوگیری از آسیب های عضلانی و استرس اکسایشی ناشی از فعالیت ورزشی اثرگذار باشد. از این رو، در مطالعه حاضر، تاثیر یک وهله مصرف تارتاریک اسید بر برخی شاخص های التهابی، آسیب عضلانی و توان بی هوازی مردان فوتبالیست جوان بررسی گردید.
روش شناسی:
24 نفر مرد فوتبالیست جوان (سن: 1.87±23.94 سال؛ وزن: 5.77±74.37 کیلوگرم و حداکثر اکسیژن مصرفی: 6.80±48.01 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه) به طور تصادفی به دو گروه همگن (از نظر VO2max) مصرف تارتاریک اسید (12=n) و دارونما (12=n) به مقدار 20 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن تقسیم شدند. نمونه های خونی 24 ساعت قبل و نیز 10 دقیقه و 24 ساعت پس از اجرای آزمون رست اخذ شد. تحلیل داده های آماری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیرهای مکرر 3×2 در سطح معنی داری 0.05 با استفاده از نسخه 24 نرم افزار آماری SPSS صورت گرفت.
یافته هاعملکرد توان میانگین، توان اوج بی هوازی در گروه مکمل به طور معنی داری بالاتر از گروه دارونما بود. همچنین در شاخص های MDA و TAC اثر تعامل گروه × زمان معنی داری بود (0.05>P). با این حال در سطوح IL-6، لاکتات، کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد (0.05<P).
نتیجه گیریبه نظر می رسد، مصرف یک وهله تارتاریک اسید منجر به بهبود توان بی هوازی اوج و میانگین و ظرفیت تام آنتی اکسیدانی و همچنین کاهش التهاب و فشار اکسایشی ناشی از اجرای آزمون توان بی هوازی می شود که احتمالا ناشی از ویژگی های پلی فنولی و آنتی اکسیدانی تارتاریک اسید باشد.
کلید واژگان: فوتبال, تارتاریک اسید, التهاب, استرس اکسایشی, عملکردAimsAntioxidant supplements can mitigate muscle damage and oxidative stress induced by sports activities. So, in the present study the potential impact of tartaric acid on inflammatory indicators, muscle damage, and anaerobic capacity among young male soccer players was investigated.
MethodsTwenty-four young male soccer players (average age: 23.94±1.87 years; weight: 74.37±5.77 kg; maximum oxygen consumption: 48.01±6.80 ml/kg/min) were randomly allocated into two homogenous groups (matched for VO2max) receiving either tartaric acid (n=12) or a placebo (n=12) at a dosage of 20 mg per kilogram of body weight. Blood samples were collected 24 hours prior to and 10 minutes and 24 hours after a RAST test. Statistical analysis was conducted using a 2 x 3 repeated measurements analysis of variance at a significance level of 0.05 employing SPSS statistical software version 24.
ResultsThe supplement group exhibited significantly higher average power performance and peak anaerobic power compared to the placebo group. Moreover, the group × time interaction showed significance in MDA and TAC indices (P<0.05). However, no significant difference was observed between the two groups in IL-6, lactate, creatine kinase, and lactate dehydrogenase levels (P<0.05).
ConclusionThe study suggests that tartaric acid consumption contributes to enhanced peak and average anaerobic power, increased total antioxidant capacity, and reduced inflammation and oxidative stress resulting from anaerobic power tests. These effects are likely attributed to the polyphenolic and antioxidant properties of tartaric acid.
Keywords: Football, Tartaric Acid, Inflammation, Oxidative Stress, Performance -
مقدمه
موفقیت در کاهش وزن آرزوی همه افراد چاق است که نیل به آن به عوامل بسیاری بستگی دارد. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه کاهش وزن با فعالیت بدنی و کیفیت خواب افراد چاق و دارای اضافه وزن پس از شرکت در برنامه رژیم غذایی بود.
روش شناسی:
روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل افراد چاق و دارای اضافه وزن مراجعه کننده به کلینیک تغذیه مینو زراعتی در شهر رشت بود. نمونه آماری 420 نفر شامل 378 زن با سن 15/11+59/39 وBMI06/3+88/30 و 42 مرد با سن 35/11+45/38 وBMI20/4+75/32 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه های آنلاین فعالیت بدنی بک، کیفیت خواب پیتزبورگ و یک سوال در مورد مقدار کاهش وزن پس از رژیم غذایی نرمال (50 درصد کربوهیدرات، 20 درصد پروتئین و 30 درصد چربی) صورت پذیرفت. تجزیه و تحلیل آماری توسط آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام در نرم افزار SPSS-23 انجام شد.
یافته هانتایج نشان داد، همبستگی معنی دار و مثبتی بین سطح فعالیت بدنی با مقدار کاهش وزن (004/0 p=، 139/0=r) و همبستگی معنی دار و منفی بین اختلال خواب با مقدار کاهش وزن (033/0 p=،104/0- =r) وجود داشت.
نتیجه گیرینتایج نشان داد سطح فعالیت بدنی بالاتر و کیفیت خواب بهتر با کاهش وزن بیشتری در افراد چاق و دارای اضافه وزن پس از شرکت در برنامه رژیم غذایی همراه بود. بنابراین توجه به عوامل مذکور احتمال افزایش موفقیت در کاهش وزن با رژیم غذایی را در پی خواهد داشت.
کلید واژگان: فعالیت بدنی, کیفیت خواب, کاهش وزن, افراد چاق و دارای اضافه وزن, رژیم غذاییIntroductionSuccess in weight loss is the dream of all obese people, and its achievement depends on many factors. The purpose of this study was to determine the relationship between weight loss and physical activity، sleep quality of obese and overweight people after participating in a diet program.
MethodsThe research method was descriptive-correlation. The statistical population consisted of obese and overweight people who referred to Minoo Zeraati Nutrition Clinic in Rasht. The statistical sample of 420 people included 378 women with an average age of 39.59+11.15 and BMI of 30.88+3.06 and as well as 42 men with an average age of 38.11+45.35 and BMI of32.75+4.2. The participants were selected using an available sampling method. Data collection was done through Beck physical activity questionnaires, Pittsburgh sleep quality and a question about the amount of weight loss after a normal diet (50%carbohydrate, 20%protein and 30%fat). Statistical analysis was conducted using Pearson's correlation coefficient test and stepwise regression in SPSS-23 software.
ResultsThe results showed that there was a significant and positive correlation between the level of physical activity and the amount of weight loss (r=0.139,p=0.004) and there was a significant and negative correlation between sleep disorder and the amount of weight loss (r=-0.104,p=0.033).
ConclusionThe results showed that higher physical activity level and better sleep quality were associated with more weight loss in obese and overweight people after participating in the diet program. Therefore, paying attention to the mentioned factors will increase the probability of success in losing weight with diet.
Keywords: Physical Activity, Sleep Quality, Weight Loss, Obese, Overweight People, Diet -
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی فرهنگ سازمانی وزارت ورزش و جوانان انجام شد. روش پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر نظر دادها، آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) و ازنظر ماهیت در بعد کیفی، داده بنیاد از نوع خود ظهور و در بعد کمی، پیمایشی مقطعی بود. جامعه آماری بخش کیفی، اساتید دانشگاه دارای تجربه و طرح در زمینه مذکور و خبرگان رشته حوزه منابع انسانی و مدیریت ورزشی با تحصیلات دکتری و تجربه مدیریتی بودند. همه مدیران زن و مرد (پایه، میانی و ارشد) وزارت ورزش و جوانان در سطح کشور به تعداد 1076 نفر (858 مرد و 218 زن) بخش کمی جامعه آماری را تشکیل دادند. روش نمونه گیری در بخش کیفی آگاهانه هدفمند از نوع گلوله برفی بوده و تعداد 15 نفر خبره انتخاب شدند که به اشباع نظری رسیدیم. در بخش کمی حجم نمونه بر اساس فرمول تعیین حجم مورگان تعداد 280(223 مرد و 57 زن) انتخاب شدند. پس از کدگذاری باز و محوری ابزار سنجش حاصل شده، در قالب یک فرم تنظیم و برای خبرگان جهت کدگذاری انتخابی ارسال و مورد اعتبار سنجی قرار گرفت و بر این اساس پرسشنامه محقق ساخته طراحی و میان نمونه آماری به صورت تصادفی انتخاب شده توزیع گردید. سپس داده های جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تجزیه وتحلیل شد و در پایان برای این الگو 5 بعد، 22 مولفه و 142 شاخص احصاء شد. ابعاد شناسایی شده در یک ساختار متجانس، سازه های الگوی یک مفهوم تحت عنوان الگوی فرهنگ سازمانی وزارت ورزش و جوانان را حمایت می کنند.
کلید واژگان: فرهنگ سازمانی, پویایی, تفکر راهبردی, رهبری و مدیریت, محیطThe current research was done with the aim of presenting the organizational culture model of the Ministry of Sports and Youth. The research method is exploratory in terms of practical goals, and in terms of data, and in terms of nature, in the qualitative dimension, the foundation data is self-emerging, and in the quantitative dimension, it is a cross-sectional survey. The statistical population of the qualitative part includes university professors and experts in the field of human resources management, and in the quantitative part, it consists of all male and female managers of the Ministry of Sports and Youth in the number of 1076 people.The sampling method in the qualitative part was purposeful, snowball type, and 15 experts were selected, and we reached theoretical saturation. In the quantitative part, 280 were selected based on Morgan's formula for determining the size of the sample. In the current research, after the open and axial coding of the measurement tool, it was sent in the form of a set form and sent to the experts for selective coding and validated, and based on this, a researcher-made questionnaire was designed and distributed among the randomly selected statistical sample. . Then, the collected data was analyzed using descriptive and inferential statistics, and in the end, 5 dimensions, 22 components and 142 indicators were calculated for this model.The dimensions identified in a homogeneous structure support the model structures of a concept under the title of organizational culture model of the Ministry of Sports and Youth.
Keywords: Organizational Culture, Dynamics, Strategic Thinking, Leadership, Management, Environment -
هدف این پژوهش تحلیل بر پدیده جانشین پروری مدیریتی در ورزش قهرمانی بانوان بود. پژوهش با بهره گیری از روش ترکیبی اکتشافی، عوامل پدیده جانشین پروری مدیریتی در ورزش قهرمانی بانوان شناسایی شد. و با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری، آگاهی دهندگان کلیدی)شامل 15نفر) برای شناسایی چارچوب مدل پدیده جانشین پروری مدیریتی در ورزش قهرمانی بانوان، مصاحبه به عمل آمده است .ابزار مورد استفاده برای شناسایی عوامل جانشین پروری مدیریتی در ورزش قهرمانی، مصاحبه نیمه ساختمند و مطالعه اسناد بوده است. برای تامین روایی و پایایی مطالعه از روش ارزیابی لینوکلن و گوبا استفاده گردید. با روش الگوسازی ساختاری تفسیری، الگوی نهایی ارائه شد. الگوی به دست آمده در مجموع شامل 16 مولفه به عنوان پدیده جانشین پروری مدیریتی در ورزش قهرمانی بانوان در دو مرحله تعامل گرایی و ساختار گرایی بود. بنابراین جهت نهادینه سازی جانشین پروری در مدیریت ورزش بانوان علایق و طرز فکر زنان نسبت به پست های مدیریتی ارزیابی شود، فعالیت های مدیریتی زنان در ورزش رصد شود، افرادی متمایل به پست های مدیریتی شناسایی شوند و در نهایت طرز عملکرد زنان در پست های مدیریتی جهت ارائه بازخورد مثبت و تقویت تصویر مثبت از مدیریت زنان بررسی و منعکس شود.کلید واژگان: بانوان, تعامل گرایی, جانشین پروری ساختار گرایی, ورزش قهرمانیThe purpose of this research was to analyze the phenomenon of managerial succession in women's championship sports. In this research, using the combined-exploratory method, the factors of the phenomenon of managerial succession in women's championship sports were identified. And by using the purposeful sampling method and the theoretical saturation technique, key informants (includingpeople15) have been selected to identify the model framework of the phenomenon of managerial succession in women's championship sports, and interviews have been conducted with them. The tool used for The factors of managerial succession in championship sports were identified through semi-structured interviews (with focus groups) and the study of documents. To ensure the validity and reliability of the study, the assessment method of Linuklen and Goba was used. And the final model was presented with the method of structural-interpretive modeling. The model obtained in total included 16 components as the phenomenon of managerial succession in women's championship sports in the two stages of interactionism and structuralism. Therefore, in order to institutionalize succession in the management of women's sports, the interests and mindset of women towards the post managerial positions should be evaluated, the managerial activities of women in sports should be observed, people inclined to managerial positions should be identified, and finally, the performance of women in managerial positions should be investigated and reflected in order to provide positive feedback and strengthen the positive image of women's management.Keywords: Championship Sport, Interaction Ism, Structuralism, Surrogacy, Women
-
هدف پژوهش حاضر مدلسازی ارتباط شبکه های اجتماعی با بازاریابی اجتماعی در توسعه ورزش همگانی ایران بود. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از نظر گردآوری اطلاعات توصیفی- پیمایشی و از نوع همبستگی و به طور مشخص از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش، مشتریان باشگاه های ورزشی وابسته به اداره ورزش و جوانان شهر تهران بودند که حداقل شش ماه سابقه عضویت در باشگاه داشتند و در شبکه های اجتماعی نیز فعال بودند. از طریق روش نمونه گیری خوشه ای، پنج منطقه از بین مناطق 22 گانه شهر تهران انتخاب شد. از هر منطقه منتخب هشت باشگاه و از هر باشگاه ده نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 384 نفر تعیین شد. در این پژوهش از سه پرسشنامه شبکه های اجتماعی ویسی (1396)، پرسشنامه بازاریابی اجتماعی دبسی (1398) و پرسشنامه توسعه ورزش همگانی بابایی و همکاران (1398) استفاده شد. روایی پرسشنامه ها با نظر اساتید متخصص مورد بررسی و تایید قرار گرفت و پایایی آن نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به دست آمد. تحلیل داده ها با کمک نرم افزارهای SPSS نسخه 23 و Smart PLS نسخه 3 در سطح خطای 05/0 انجام شد. با توجه به نتایج تحقیق، مشخص شد که شبکه های اجتماعی بر توسعه ورزش همگانی تاثیر مثبت و معناداری دارد (471/0=β، 001/0=P). تاثیر اعتماد و اطلاع رسانی بر توسعه ورزش همگانی مثبت و معنادار بود (297/0=β، 001/0=P)، اما تاثیر مولفه تنوع و گستردگی بر توسعه ورزش همگانی تفاوت معناداری ندارد (062/0=β، 508/0=P).کلید واژگان: باشگاه های ورزشی, بازاریابی ورزشی, توسعه ورزشی, فضای مجازیThe aim of this study was to model the relationship between social networks and social marketing in the development of public sports in Iran. This research was applied in terms of purpose, In terms of collecting information was descriptive-survey and correlation type and specifically the structural equation modeling method was used.This research was conducted in terms of applied purpose, in terms of data collection as a descriptive-survey research and correlation type and specifically structural equation modeling. The statistical population of this study was the customers of sports clubs affiliated to the Sports and Youth Department of Tehran who had at least six months of club membership and were also active in social networks. Through cluster sampling method, five regions were selected from 22 districts of Tehran. Eight clubs from each selected region and ten people from each club were randomly selected. The sample size was determined using Morgan table 384 people. In this study, three questionnaires of Weiss social networks (2017), Debsi social marketing questionnaire (2019) and public sports development questionnaire of Babaei et al. (2019) were used. The validity of the questionnaires was evaluated and confirmed by expert professors and its reliability was obtained using Cronbach's alpha test. Data analysis was performed using SPSS software version 23 and Smart PLS version 3 at the error level of 0.05. According to the research results, it was found that social networks have a positive and significant effect on the development of public sports (β = 0.471, P = 0.001).Keywords: Cyberspace, Sports Clubs, Sports Development, Sports Marketing
-
عدم تقارن مغز در ناحیه پیشانی به عنوان ابزاری همه جانبه برای درک واکنش های مغزی به محرک در فرآیندهای شناختی و عاطفی بکارگرفته می شود و با احساسات مرتبط است. به همین دلیل از مهم ترین ابزارها در زمینه بازاریابی و تبلیغات شناخته شده است. در همین راستا هدف از اجرای این تحقیق بررسی تغییرات ناحیه فرونتال مغز در ارتباط با عدم تقارن حاصل از مشاهده تبلیغات بازرگانی می باشد که با استفاده از دستگاه الکتروآنسفالوگرافی انجام گرفت. روش تحقیق پژوهش حاضر نیمه تجربی و جامعه ی آماری تحقیق را دانشجویان دانشگاه فردوسی و سایر دانشگاه ها و موسسات آموزشی فعال در مشهد تشکیل دادند. از بین این افراد،30 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. بمنظور ثبت، تمیزکردن داده ها و تبدیل داده های دستگاه الکتروآنسفالوگرافی به داده های کمی از نرم افزار وین ای.ای.جی، نوروگاید، متلب و برای آزمون فرضیه های تحقیق از نمرات استاندارد، آزمون آنالیز واریانس تی تک نمونه ای، آزمون تی مستقل و نرم افزار اس.پی.اس.اس24 استفاده شد. نتایج بدست آمده اختلاف معنی داری را در شاخص خوشایندی در سطح 05/0 بین حالت ورزشی و غیر ورزشی نشان داد. همچنین در سطح معنی داری 05/0 شاخص خوشایندی درافرادی که علاقمند به ورزش بودند نسبت به افراد غیر علاقمند بیشتر بوده و اختلاف معناداری داشت. بنابراین می توان گفت استفاده از عناصر و فاکتورهای ورزشی در تبلیغات قادراست احساس مطلوب و خوشایندی را در افراد نسبت به محصول تبلیغ شده ایجاد کند.کلید واژگان: ورزش, تبلیغات ویدئویی, فعالیت مغزی, عدم تقارن فرونتال, خوشایندیThe brain Frontal asymmetry is known as a comprehensive tool for perceiving brain interactions both cognitively and emotionally and has been proven to be correlated with emotions. For this reason, it is known as one of the most important tools in the field of marketing and advertising. This research mainly is aimed at investigating the changes of Frontal zones of brain from the observation of commercial advertising, which was performed using electro-encephalography. The research method was semi experimental and the population of this study included students of the Ferdowsi University of Mashhad. The sample of the study was randomly selected from among the community members and consisted of 30 students. In this research, the WinEEG, Neuro Guide and MATLAB software was used to convert electroencephalographic data to quantitative data and to test the hypotheses of the research, standard score, one sample t-test, independent t-test and SPSS software we used. Results indicated a significant difference in pleasure index between sport advertising and non-sport advertising and joy brought by sport ads was enjoyable for all of people. Also, results showed that in 0.05 level people who were interested in sports, there was a significant difference compared to people who were not interested. Therefore, it can be said that the utilize of sports component and factors in advertising is able to create a desirable and pleasant feeling in people towards the advertised product.Keywords: Sport, Video Advertisements, Brain Activity, EEG Frontal Asymmetry, Pleasure
-
سالمندی فعال راهی موثر جهت بهبود کیفیت زندگی و بهزیستی سالمندان است. هم راستا با نیاز های امروز در جامعه ایران هدف از انجام این پژوهش تحلیل زوایای خاص در درک محیط محله از دیدگاه سالمندان و همچنین توصیفی از وضعیت فعالیت بدنی سالمندان در محیط محله در شهر تهران است. پژوهش حاضر، کیفی و در زمره مطالعات تفسیری است که با بهره گیری از راهبرد پژوهش پدیدارشناسی در صدد تبیین و تفسیر جوهره تجربه سالمندان از فعالیت بدنی در سطح محله و شناخت عمیق این پدیده است. جامعه مورد نظر در این پژوهش سالمندان دارای فعالیت بدنی در محیط محله ی اختیاریه در شهر تهران است. در نهایت با 24نفر مصاحبه شد. داده های به دست آمده با استفاده از روش کلایزی، کدگذاری و تحلیل شدند. بر اساس تحلیل داده ها یک مضمون اصلی (اجتماع پذیری سالمندان فعال در محیط محله) و سه مضمون فرعی (من اجتماعی فعال در محیط محله، بازی پذیری و مشارکت اجتماعی در راستای فعالیت بدنی بیشتر در محیط محله، تعامل اجتماعی بیشتر در راستای فعالیت بدنی در محیط محله،) به دست آمد. بنابر نتایج به دست آمده می توان نتیجه گیری کرد که در کنار ویژگی های کالبدی محیط محله، بستر فرهنگی و اجتماعی حاکم بر جوامع محلی می تواند مناسبات رفتاری را به نفع فعال تر شدن تغییر دهد.
کلید واژگان: شمول اجتماعی, تعامل اجتماعی, سالمندی فعال, فعالیت بدنی, محلهActive aging is an effective way to improve the quality of life and well-being of the older adult. In line with the needs of today's society in Iran, the purpose of this study is to analyze and understanding the neighborhood environment from the perspective of the older adult and also to explain the status of physical activity of the older adult in the neighborhood in Tehran. The present study is a qualitative and interpretive study that uses the strategy of phenomenological research to explain and interpret the essence of the older adult experience of physical activity at the neighborhood level and deep knowledge of this phenomenon. The population in this study is the older adult with physical activity in the neighborhood of Ekhtiarieh in Tehran. Finally, 24 people were interviewed. The obtained data were encoded and analyzed using Colaizzi method. Based on the data analysis, one main theme (Sociopetalness of active older adult in the neighborhood) and four sub-themes (active social self in the neighborhood, Playability and social participation for more physical activity in the neighborhood, more social interaction for physical activity in the neighborhood) was obtained. According to the obtained results, it can be concluded that in addition to the physical features of the neighborhood environment, the cultural and social context governing the local communities can change the behavioral relationships in favor of becoming more active.
Keywords: Social Inclusion, Social Interaction, Active Aging, Physical Activity, Neighborhood -
هدف از این تحقیق ارائه راهبردهایی جهت ارتباط دانشکده های علوم ورزشی با مراکز رشد و پارک های علم و فناوری و پیامدهای حاصل از آن است. روش تحقیق، کیفی و گردآوری داده ها با مصاحبه و بررسی ادبیات انجام شد.جامعه تحقیق شامل:روسا و اعضای هیئت علمی علوم ورزشی کشور،مراکز رشد و کارآفرینی، پارک های علم و فناوری و دیگر مسئولان مرتبط بودند. نمونه گیری تحقیق به صورت هدفمند و با رویکرد گلوله برفی بوده است و پس از انجام 14 مصاحبه راهبردهای ارتباط بین دانشکده های علوم ورزشی با مراکز رشد و پارک های علم و فناوری شناسایی گردید. تحلیل داده ها با سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گردید.طبق نتایج 205 کد باز بدست آمده در این تحقیق به دوبخش راهبردها و پیامدها تقسیم شد. راهبردها شامل 5 مقوله اصلی و 15 مقوله فرعی تقیسم بود. 5 مقوله اصلی راهبردها شامل؛تخصص گرایی، حمایت و پشتیبانی از ایده های ورزشی، ایجاد و تقویت روحیه کارآفرینی، نوآوری و ایده پردازی، ارتقاء تعامل بین دانشکده، مراکز رشد و جامعه و ایجاد کافه کارآفرینی در دانشکده بود. پیامدها شامل 4 مقوله اصلی و 9 مقوله فرعی بود. مقوله اصلی پیامدها شامل؛ خلق و توسعه فرصت های شغلی ورزشی، برخورداری از حمایت های مراکز رشد و پارک های علم و فناوری، درآمدزایی ایمن، بهبود کیفیت زندگی در جامعه بود. لذا می توان پیشنهاد کرد به منظور برقراری ارتباط دانشکده های علوم ورزشی با این مراکز باید به آموزش نوآوری، حمایت از ایده ها و ایجاد جوکارآفرینانه در دانشکده پرداخت. همچنین شناسایی نیازهای ورزشی صنعت و جامعه می تواند منجر به تعریف پروژه های نوآورانه و تحریک دانشجویان به ایده پردازی شود.
کلید واژگان: علوم ورزشی, مراکز رشد, پارک های علم و فناوری, کسب و کار, خوداشتغالیThe purpose of this research is to provide strategies to connect sports science faculties with science and technology incubators and parks and its consequences. The research method was qualitative and data collection was performed by interviewing and reviewing the literature. The research sample was determined theoretically and after conducting 14 interviews, the communication strategies between the faculties of sports sciences with incubators and science and technology parks were identified. According to the results, the 205 open codes obtained in this research were divided into two parts: strategies and consequences. The strategies included 5 main categories and 15 sub-categories. 5 main categories of strategies including; Specialization, supporting sports ideas, creating and strengthening the spirit of entrepreneurship, innovation and ideation, promoting interaction between the faculty, incubator centers and the community and creating an entrepreneurial cafe in the faculty. The results included 4 main categories and 9 subcategories. The main categories of outcomes include; Creation and development of sports job opportunities, having the support of incubator centers and science and technology parks, secure income generation, improving the quality of life in the society. Therefore, it can be suggested in order to establish a relationship between the Faculties of Sports Sciences and these centers, it is necessary to teach innovation, support ideas and create a creative atmosphere in the faculties. It can also turn the needs of sports and the community into ideas as new projects and motivating students.
Keywords: Sports Science, Incubators, Science, Technology Parks, Business, Self-Employment -
این پژوهش با هدف تعیین تاثیر تاثیر مولفه های تبلیغات بر تمایلات رفتاری مشتریان مجموعه های ورزشی با توجه به نقش میانجی عدم تایید انتظار انجام پذیرفت. روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری شامل مشتریان و مدیران و مجموعه های ورزشی و همچنین کارشناسان حوزه مدیریت ورزشی بوده است که بر اساس فرمول کوکران تعداد نمونه 384 نفر از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعیین شده است. جهت سنجش تبلیغات اینترنتی و تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی از پرسشنامه پرسشنامه چانگ و وانگ (2019)، جهت سنجش مولفه عدم تایید انتظار از قاضی و همکاران (2017) و سنجش مولفه تمایلات رفتاری از پرسشنامه هیون، کیم و لی (2011). استفاده شد. تحلیل داده ها نیز با نرم افزارارهای spss و Smart pls انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که تبلیغات الکترونیکی و تبلیغات دهان به دهان بر تمایلات رفتاری مشتریان به ترتیب تاثیری به میزان (712/0) و (203/) دارد و عدم تایید انتظار به عنوان میانجی بر رابطه بین تبلیغات الکترونیکی و تمایلات رفتاری مشتریان مجموعه های ورزشی شهر تهران تاثیر دارد. بنابر این برای جلو گیری از تاثیر متغیر میانجی عدم تاید انتظار و کسب رضایت مطلوب مشتری، پیشنهاد می شود که در ارائه تبلیغات از این رسانه به نکاتی چون افزایش کیفیت خدمات در لحظه ارائه درخواست و نیاز، اعطای جوایز، تسهیلات و تخفیفات قیمت و استفاده از تکنیک ها جدید و غیر تکراری برای تبلیغ خدمات، مورد توجه قرار گیرد.
کلید واژگان: تبلیغات دهان به دهان, تمایلات رفتاری, بازاریابی, باشگاه ورزشیThis research is applied from the perspective of purpose and descriptive-survey research from the perspective of data collection method. The statistical population included customers of sports complexes in Tehran. The samples were determined based on Cochran's formula of 384 people using cluster random sampling method. For data collection, the Internet Advertising Assessment Questionnaire, Chang and Wang (2019), respectively. Chang and Wang Electronic Word of Mouth Advertising Questionnaire (2019). Questionnaire of disapproval of the expectation of the judge and colleagues (2017). Behavioral Tendency Questionnaire from Hyun, Kim and Lee Questionnaire (2011). used. SPSS and Smart pls software were used to analyze the data. Based on the results of electronic advertising and word of mouth, it has an effect on the behavioral tendencies of customers (0.712) and (203), respectively, which is significant according to the rate of T (9.550) and (2.483). And disapproval of expectation as a mediator affects the relationship between electronic advertising and behavioral tendencies of customers, so disapproval of expectation as a mediator affects the relationship between word of mouth and customer behavioral tendencies. Therefore, with the increase of advertising, customers' behavioral inclinations will also increase and the tendency to prefer and use products and services will also increase. Therefore, it is suggested that in presenting advertisements, points such as increasing the quality of services at the time of submitting the request and need, awarding prizes, facilities and price discounts, and using new and non-repetitive techniques to advertise services should be considered.
Keywords: Word Of Mouth, Behavioral Tendencies, Marketing, Sports Club -
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی ارتباطی عوامل موثر بر توسعه جغرافیای پول آفرینی در ورزش بسکتبال ایران اجرا گردید. روش پژوهش حاضر آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه آماری پژوهش شامل نخبگان در حوزه پژوهش بودند که بدین منظور تعداد 13 نفر بر حسب روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش مشخص گردیدند. ابزار گردآوری پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. روایی پرسشنامه با توجه به نظر خبرگان مورد بررسی قرار گرفت. همچنین پایایی این پرسشنامه با استفاده از روش محاسبه آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت (84/0= α). در قسمت تجزیه و تحلیل کمی پژوهش، از روش دیمتل استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که 6 عامل کلی شامل دانشی، قانونی-حقوقی، فنی، انسانی، سیاسی و ترویجی به عنوان عوامل موثر بر توسعه جغرافیای پول آفرینی در ورزش بسکتبال ایران مشخص گردید. با توجه به نتایج مشخص گردید که عوامل دانشی (802/1=اثر شبکه)، فنی (459/0= اثر شبکه) و انسانی (172/0=اثرشبکه) به عنوان عوامل علی مشخص گردید. از این رو توجه به عوامل دانشی، فنی و انسانی ضمن شکل گیری سایر عوامل سبب می گردد تا جغرافیای پول آفرینی در ورزش بسکتبال ایران توسعه یابد.کلید واژگان: جغرافیا, ثروت آفرینی, منابع مالی, بسکتبالThe present study was conducted with the aim of providing a communication model of factors affecting the development of money-making geography in Iranian basketball. The method of the present study was mixed (qualitative-quantitative). The statistical population of the study included the elites in the field of research. For this purpose, 13 people were identified as the research sample according to the purposeful sampling method. The research collection tools included a researcher-made questionnaire and a semi-structured interview. The validity of the questionnaire was examined according to the experts. Also, the reliability of this questionnaire was evaluated using Cronbach's alpha calculation method (α = 0.84). In the quantitative analysis of the research, Dematel method was used. The results showed that 6 general factors including knowledge, legal, technical, human, political and promotional factors were identified as effective factors on the development of money-making geography in Iranian basketball. According to the results, it was found that knowledge factors (network effect = 1.802), technical factors (network effect = 0.459) and human factors (network effect = 0.172) were identified as causal factors. Therefore, paying attention to knowledge, technical and human factors while forming other factors causes the geography of money making in Iranian basketball to develop.Keywords: Geography, Wealth-Creating, Financial Resources, Basketball
-
هدف از پژوهش حاضر بررسی کیفیت خدمات باشگاه های ورزشی بر مبنای مدل سروکوال در شهر تهران بود. جامعه آماری تحقیق کلیه مشتریان باشگاه های ورزشی دولتی و خصوصی شهر تهران در حدود 100000نفر بود. بر اساس جدول مورگان و به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای 400 نفر برای نمونه تحقیق انتخاب شد. براس دست یابی به اهداف پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی آن به تایید 15 نفر از متخصصین رسید و پایایی آن در یا آزمون مقدماتی با 30 آزمودنی و آلفای کرونباخ 92/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از روش های آماری توصیفی و استنباطی از جمله کلموگروف اسمیرنف، آزمون فریدمن، u من ویتنی، آزمون ویلکاکسون، tتک نمونه ای و آزمون دوجمله ای استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که اختلاف و وجود شکاف بین انتظارات و ادراکات مشتریان باشگاه های ورزشی به طور کلی و در ابعاد مختلف معنادار می باشد. در بخش ادراکات میزان ادب و اعتماد با میانگین رتبه 22/3 بالاترین اولویت و در بخش انتظارات میزان قابلیت اطمینان با میانگین رتبه 24/3 بالاترین اولویت را به خود اختصاص دادند. با توجه به نتایج پژوهش مدیران باشگاه های ورزشی بایستی کیفیت ارائه خدمات خود را بر مبنای متغیرهای مهم و مورد اهمیت برای مشتریان مورد توجه قرار داده ودر جهت ارتقای آن گام های اساسی بردارند.
کلید واژگان: باشگاه های ورزشی, مشتریان, کیفیت خدمات, سروکوالThe purpose of present study was to study of Service quality in Tehran sport clubs based on SERVQUAL model. Statistical population of the research was all Tehran sport clubs clientele (about 100000 persons). On the basis of Morgan table, 400 persons were random-cluster selected. In order to achieving the required data, researcher made questionnaire was used that its validity was confirmed by the 15 experts and its reliability was studied in a preliminary study with 30 subjects and was confirmed by Cronbach’s Alpha of 0.92. In order to achieving to the research purposes, the descriptive and inferential statistics methods such as Kolmogorov-Smirnov, one sample T-test, Friedman test, Man-whitney U test, Wilcoxon test, and binominal test were used. The results taken from this research show that there is a significant difference between Expectations and perceptions. Priority of the perceptions was as follows: Politeness and trust (MR =3/22, 2χ=39/56,P<0.05). Also Priority of the Expectations was as follows: capability of confidence (MR =3/24, 2χ=41/401,P<0.05). Regarding results of the research, sport clubs managers must increase your Service quality based on clientele's attitude and try on its.
Keywords: Sport Clubs, Clientele, Service Quality, SERVQUAL -
Journal of Sport Sciences and Health Research, Volume:16 Issue: 33, Summer and Autumn 2024, PP 295 -306BackgroundIn recent years, the examination of the impact of various types of different exercises as the key influential components on balance has gained considerable popularity. Numerous studies have investigated the effects of diverse exercise modalities on the enhancement of balance abilities.AimThe aim of this research was to compare the effects of different types of learning (explicit and implicit) on the balance of elderly individuals.Materials and MethodsForty-two elderly participants (both women and men), after initial health assessments and medical history reviews, voluntarily participated in the study. They were randomly assigned to three groups: explicit learning group (14 participants), implicit learning group (14 participants), and control group (14 participants). Before the implementation of the targeted learning exercises, the static balance of the participants was assessed using the Flamingo Test, and dynamic balance was measured using the Timed Up and Go (TUG) test. After two sessions of learning exercises, the participants were reassessed. Statistical analysis was conducted using descriptive statistics (mean and standard deviation) and inferential statistics (ANCOVA and Shapiro-Wilk test) at a significance level of P<0.05.ResultsThe findings indicated that there was no significant difference between the groups in the pre-test, but after performing the learning exercises, the static balance of the implicit learning group showed a statistically significant improvement compared to the explicit learning group and the control group. However, there was no significant increase in dynamic balance performance in any of the groups.ConclusionThe results of this study support the claim that implicit learning exercises can have a positive and significant impact on the static balance performance of elderly individuals. It was also shown that implicit cognitive training had no effect on dynamic balance, which may indicate the important role of other variables such as motor control abilities.Keywords: Ageing, Dynamic Equilibrium, Explicit Learning, Implicit Learning, Static Equilibrium
-
Journal of Sport Sciences and Health Research, Volume:16 Issue: 33, Summer and Autumn 2024, PP 279 -293Background
Caffeine is widely recognized as a potent ergogenic aid commonly used to enhance exercise performance and recovery. However, individual responses to caffeine can vary significantly, a variability that might be explained by genetic differences.
AimThis study aimed to investigate the influence of the CYP1A2 rs762551 SNP on the effects of caffeine (CAF) consumption on growth hormone (GH) and testosterone (TS) levels response to resistance exercise (RE) in male athletes.
Materials and MethodsThirty resistance-trained men (mean age 21.72±4.06 years, weight 77.31±14.07 kg, height 179.31±5.08 cm) participated in a randomized, double-blind, placebo-controlled, crossover study. They consumed either CAF (6 mg/kg) or placebo (PL; 6 mg/kg maltodextrin) one hour before performing a RE protocol including three sets with 85% of 1RM and two-minute rest. CYP1A2 genotyping categorized participants as AA homozygous ("fast" metabolizers) or AC heterozygous ("slow" metabolizers). GH and TS levels were measured by ELISA methods.
ResultsRepeated measures ANOVA showed significant differences in GH levels across time (F=10.94, P=0.000), with significant time-group (F=4.3, P=0.019) and time-genotype-group interactions (F=3.83, P=0.024). One-way ANOVA indicated significant differences in GH levels between CAF and PL conditions in AA individuals, but not in AC/CC genotypes. For testosterone, significant effects of time (F=14.88, P=0.000) and time-group interaction (F=3.197, P=0.045) were observed. Post-RE CAF supplementation significantly increased serum GH and TS levels in AA individuals compared to PL. Both CAF and PL groups showed increased serum hormone concentrations post-exercise.
ConclusionIn conclusion, the study demonstrated that caffeine consumption significantly increased serum levels of growth hormone and testosterone in individuals with the AA genotype of the CYP1A2 rs762551 SNP. These findings suggest that genetic variations play a role in the hormonal response to caffeine, which may have implications for exercise performance and recovery strategies.
Keywords: Caffeine, CYP1A2 Rs762551 SNP, Hormonal Response, Resistance Exercise -
Journal of Sport Sciences and Health Research, Volume:16 Issue: 33, Summer and Autumn 2024, PP 217 -227BackgroundMyofascial pain syndrome (MPS) is caused by sensitive spot in muscles that are known as trigger points (TPs) which can have complications that can affect person's quality of life. Massage and self-myofascial-release (SMR) are two non-invasive techniques which are used to reduce the side effects of TPs.AimThe present study is intending to compare the effect of the two mentioned techniques in reducing complications caused by TPs such as reduced ROM and pain in women with MPS of the trapezius muscle.Materials and Methods45 women aged 20-25 years with active TPs in the trapezius muscle were randomly divided into two experimental groups and one control group. The research process was one week which consists of pretest, 5 days intervention and post-test. The variables included pain measured by OBER questionnaire and ROM of neck measured by goniometer.ResultsThe results of the study showed that massage can have a significant effect on the ROM of neck including neck flexion (P= 0.00), extension (P= 0.00), left (P= 0.00) and right (P= 0.004) lateral flexion and left (P=0.00) and right (P= 0.04) rotation (P<0.05). Both massage and SMR interventions had a significant effect on reducing pain measured by OBER questionnaire (P<0.05).ConclusionFindings of this study showed that myofascial release massage can have better effects on increasing neck ROM. Both treatment modalities are useful in reducing pain. Based on the obtained results, we recommend that specialists use massage intervention instead of myofascial self-release (SMR) for individuals suffering from MPS and neck pain, in order to achieve quicker and more extensive results.Keywords: Massage, Myofascial Pain Syndrome, Myofascial Self-Release, Myofascial Trigger Points
-
Journal of Sport Sciences and Health Research, Volume:16 Issue: 33, Summer and Autumn 2024, PP 191 -204BackgroundNeuromuscular training (NMT) and supplementation with essential minerals such as calcium (Ca), magnesium (Mg), and zinc (Zn) may enhance muscular reaction time (RT) and electromechanical delay (EMD). However, research on this topic, particularly among taekwondo athletes, is limited.AimThis study aimed to evaluate the effects of NMT and Cal-Mg-Zn supplementation on RT and EMD in taekwondo athletes.Materials and MethodsSixty athletes from a single taekwondo club in Tabriz, Iran, were randomly assigned to four groups of fifteen: Control, Ca-Mg-Zn, NMT, and Cal-Mg-Zn + NMT. NMT was conducted in 60 min sessions, four times a week, for six consecutive weeks, prior to main taekwondo training. RT and EMD were measured using electromyography before the intervention (T1), three weeks after (T2), and six weeks after (T3). Data were analyzed using SPSS with a confidence level greater than 0.95, employing repeated measures ANOVA and Bonferroni post hoc tests.ResultsNo significant differences in RT and EMD were observed among the groups at baseline (P> 0.05). In both post-test assessments, the Cal-Mg-Zn + NMT group exhibited significantly lower RT and EMD compared to the other groups (P< 0.05).ConclusionThe inclusion of NMT with zinc supplementation can effectively improve RT and EMD, thereby enhancing the athletic performance of taekwondo athletes.Keywords: Dietary Supplementation, Electromyography, Neuromuscular Training, Physical Exercise, Rehabilitation
-
Journal of Sport Sciences and Health Research, Volume:16 Issue: 33, Summer and Autumn 2024, PP 179 -189BackgroundIn football, research on halftime recovery methods is limited.AimThe aim of this study was to investigate the effects of three different recovery postures during the half-time break on blood lactate and pH, RPE and body temperature of football players.Materials and MethodsThirty-four male division I Tabriz football players, with an average age of 25.82±4.1 years and Vo2max of 56.30±8.61 ml/kg/min were randomly assigned to three recovery posture groups: (1) seated posture (Sit, n=11), (2) supine posture (Sup, n=11), and (3) supine posture with elevated legs (Sup Lu, n=12). Each group followed their specific recovery protocol 10 min after a simulated half-football game. Measurements were taken before (T1), immediately after (T2), and five minutes after (T3) recovery.ResultsBoth the Sup and Sup-Lu groups exhibited a significant decrease in blood lactate and an increase in pH from T1 to T3, but there was no significant difference between these two groups (P> 0.05). Body temperature did not show significant variation within or between the groups (P>0.05). A significant difference was observed in the mean changes of RPE from T1 to T3 between the groups (P<0.05).ConclusionBoth the Sup and Sup Lu recovery postures were found to effectively reduce the fatigue level of football players during the half-time break compared to sitting, without lowering body temperature.Keywords: Body Posture, Fatigue, Football, Half-Time, Recovery
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.