جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "body fat percent" در نشریات گروه "تربیت بدنی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «body fat percent» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
زمینه و هدف
آدیپولین، یک آدیپوسایتوکاین ضدالتهابی و حساس به انسولین است که در تعدیل عدم تحمل گلوکز و مقاومت انسولینی نقش دارد. این آدیپوکاین از بافت چربی سفید ترشح می شود و سطح آن در شرایط چاقی و دیابت کاهش می یابد. هدف از این مطالعه، بررسی اثر هشت هفته تمرین تداومی با شدت 45 تا 60 درصد ضربان قلب بیشینه بر سطوح پلاسمایی آدیپولین، حساسیت به انسولین و درصد چربی بدن زنان دارای اضافه وزن و چاق بود.
روش تحقیقدر این مطالعه نیمه تجربی، 30 نفر از زنان دارای اضافه وزن و چاق به طور هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (15=n) و کنترل (15=n) تقسیم شدند. برنامه تمرینی گروه تجربی شامل30 دقیقه دویدن با شدت 60-45 درصد ضربان قلب بیشینه بود. در اولین جلسه، تمرین با شدت 45 درصد ضربان قلب بیشینه آغاز شد و به تدریج با پیشرفت آمادگی شرکت کننده ها، هر هفته پنج درصد بر شدت تمرین افزوده گردید و پس از رسیدن به شدت 60 درصد ضربان هدف، این وضعیت تا پایان برنامه تمرینی حفظ شد. خونگیری پس از 12 ساعت ناشتایی در دو مرحله پیش و پس آزمون انجام و متغیرهای مطالعه اندازه گیری گردید. از آزمون های شاپیرو-ویلک برای طبیعی بودن توزیع داده ها و به منظور بررسی تغییرات درون گروهی و بین گروهی به ترتیب از آزمون های t وابسته و t مستقل در سطح معنی داری 05/0>p استفاده شد.
یافته هاپس از هشت هفته تمرین تداومی با شدت سبک تا متوسط، سطح آدیپولین پلاسما (001/0>p) و حساسیت به انسولین (001/0>p) نسبت به قبل تمرین افزایش معنی داری پیدا کرد، اما درصد چربی بدن کاهش معنی داری (0001/0>p) داشت. در مقایسه بین گروهی، مقادیر آدیپولین پلاسما (001/0>p) و حساسیت به انسولین (001/0>p) در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل، افزایش معنی داری داشت؛ اما درصد چربی بدن با کاهش معنی دار (001/0>p) همراه بود.
نتیجه گیریتمرینات تداومی با شدت سبک تا متوسط، به عنوان یکی از راهکارهای درمانی مناسب، با افزایش آدیپولین، حساسیت به انسولین و کاهش درصد چربی بدن می تواند در کاهش اختلالات مرتبط با اضافه وزن و چاقی موثر باشد.
کلید واژگان: آدیپولین, تمرین ورزشی, حساسیت به انسولین, درصد چربی بدنBackground and AimAdipolin is an anti-inflammatory and insulin sensitive adipocytokine that can be considered as modulating glucose intolerance and also insulin resistance. It is secreted from white adipose tissue and its level can decrease in obese and diabetes people. The aim of this study was to evaluate the effect of eight weeks of continuous training with 45-60% maximum heart rate on plasma levels of adipolin, insulin sensitivity, and body fat percent in overweight and obese women.
Materials and MethodsIn this semi experimental study, 30 overweight and obese women were selected and randomly divided into experimental (n=15) and control (n=15) groups. The experimental group performed running protocol at an intensity of 45-60% maximum heart rate for 30 minutes. The exercise started with a 45% maximum heart rate in the first session, while the intensity was gradually added about 5% every week, based on the subject’s physical fitness level. Further, it was maintained up to the end of the program when the subjects reached their 60% maximum heart rate. The blood sample was measured after 12 hours of fasting in pre and post-test phases to measure the variables. The Shapiro-Wilk normality test was done while intra–inter group changes were identified by paired t and independent t-tests respectively, at the significance level of p<0.05.
ResultsAfter eight weeks of continuous training with light to moderate intensity, plasma adipolin levels (p<0.001) and insulin sensitivity (p<0.001) increased significantly as compared to pre-workout while body fat percentage was significantly decreased (p<0.0001). The comparison between the groups showed that plasma adipolin levels (p<0.001) and insulin sensitivity (p<0.001) significantly increased in the experimental group compared to the control group, that the body fat percentage also indicated a significantly (p<0.001) decrease.
ConclusionBased on the results of this study, light to moderate intensity continuous training can be considered in some disorders associated with overweight and obesity, by increasing adipolin, insulin sensitivity, and reducing body fat percentage.
Keywords: Adipolin, exercise training, Insulin sensitivity, Body fat percent -
هدفبا وجود نقش تمرینات هوازی در کنترل دیابت نوع2، هنوز تاثیرگذاری شدت های مختلف تمرین هوازی و سازوکارهای آن نامشخص است. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی با شدت کم و متوسط بر سطوح HbA1c، برخی عوامل هماتولوژیک و درصد چربی بدن در مردان مبتلا به دیابت نوع2 بود. روش شناسی: آزمودنی های پژوهش حاضر را 33 مرد چاق و دارای اضافه وزن مبتلا به دیابت نوع2 با میانگین سنی 8/03 ± 43/2 و شاخص توده بدن (BMI( 2/71±28/63 تشکیل می دادند که به صورت تصادفی در سه گروه (11 نفر در هر گروه) شامل گروه های کنترل، تمرین هوازی کم شدت و تمرین هوازی با شدت متوسط تقسیم بندی شدند. برنامه تمرین استقامتی کم شدت با شدت 50 درصد ضربان قلب بیشینه (MHR) و تمرین استقامتی متوسط با شدت 70 درصد MHR اجرا شد. برنامه تمرینی به مدت 8 هفته و 3 جلسه در هفته به مدت 60-45 دقیقه در هر جلسه ادامه یافت.یافته هانتایج نشان داد که HbA1C، گلوکز و درصد چربی بدن در هر دو گروه تمرین کرده به صورت معناداری (0/05>p). کاهش یافته است. با وجود این، بهبود معنادار نیمرخ لیپیدی تنها در گروه تمرین با شدت متوسط مشاهده شد. همچنین، کاهش HbA1C و افزایش VO2peak در گروه شدت متوسط نسبت به گروه شدت کم معنادار بود.نتیجه گیریبه نظر می رسد شدت پایین تمرینات ورزشی هوازی در مقایسه با تمرینات هوازی با شدت متوسط با سازگاری ها و بهبود کمتری در وضعیت بیماران مبتلا به دیابت نوع2 همراه است.
کلید واژگان: دیابت شیرین, عوامل هماتولوژیک, تمرین استقامتی, درصد چربی بدن, هموگلوبین گلیکوزیلهAimdespite role of aerobic exercise training in controlling type 2 diabetes, effectiveness of different aerobic training intensity’s and their mechanism is unknown. Therefore, the aim of present study was to investigate the effect of eight weeks' low and moderate intensity aerobic training on levels of HbA1C, some hematological parameters and percent body fat in men with type 2 diabetes.Methodsubjects in present study was consist of 33 obese and overweight men with type 2 diabetes with average age of 43.2 ± 8.03 and BMI 28.63 ± 2.71 that randomly assigned in three groups (11 in each group) including control, low intensity aerobic exercise training and moderate intensity aerobic training. Low intensity aerobic training program were performed with 50 percent of maximum heart rate (MHR) and moderate intensity aerobic training with 70 percent of MHR. Training program continued for eight weeks and three sessions in week for 45-60 minutes in each session.Resultsresults indicated that HbA1C, glucose and percent body fat significantly (p<0.05) decreased in both training groups. However, lipid profile significantly was improve only in moderate intensity aerobic training group. Moreover, HbA1C decrease and VO2peak increase in moderate intensity group was significantly diffrent to low intensity group.ConclusionIt seems that low intensity aerobic training in comparison to moderate intensity aerobic training are associated with lower adaptations and improvement in type 2 diabetes patient.
Keywords: diabetes mellitus, hematologic parameters, endurance training, body fat percent, glycosylated hemoglobin (HbA1C) -
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر 8 هفته تمرینات هوازی و مقاومتی کم شدت بر شاخص های آنتروپومتریکی چاقی شامل؛ نمایه توده بدن((BMI، دور کمر(WC)، نسبت دور کمر به باسن (WHR)، نسبت دور کمر به قد ایستاده(WHtR)، درصد چربی)BF%(، دور بازو((AC، دور باسن(HC) و دور ران(TC) زنان میانسال دارای اضافه وزن است.30 زن داوطلب شرکت در پژوهش با دوره قاعدگی منظم و30≥BMI≥25به طور تصادفی در دو گروه تمرین مقاومتی کم شدت و هوازی تقسیم شدند.تمرینات شامل تمرین هوازی با شدت 60 درصد ضربان قلب و تمرین مقاومتی با شدت 40% تا 45% یک تکرار بیشینه بود. برای مقایسه تفاوت ها بین دو گروه در پایان مطالعه از آزمون تحلیل کوواریانس و تفاوت های پیش آزمون و پس آزمون در هر گروه از آزمون t همبسته استفاده شد. نتایج نشان داد در پایان بین AC (04/0=p) وTC(02/0=p) دو گروه تمرین مقاومتی و هوازی تفاوت معناداری وجود دارد(05/0p≤). تفاوت بین سایر متغیرها دو گروه معنادار نبود. نتایج نشان داد تمرین مقاومتی کم شدت برای کاهش شاخص های چاقی موثرتر از تمرین هوازی است.کلید واژگان: درصد چربی بدن, اندازه های محیطی, چاقی شکمی, نمایه توده بدن, تمرین مقاومتی, تمرین هوازیThe aim of this study was to examine the effect of 8 weeks of aerobic and low intensity resistance training on adiposity anthropometric indices including body mass index (BMI), waist circumference (WC), waist to hip ratio (WHR), waist to height ratio (WHtR), body fat percent (%BF), arm circumference (AC), hip circumference (HC) and thigh circumference (TC) in middle-aged overweight women. 30 volunteered women with regular menstrual cycle and 25≤BMI≥30 were randomly divided into aerobic and low intensity resistance training groups. The aerobic training consisted of 60% of HR intensity and resistance training included 40-45% 1RM intensity. The covariance analysis test was used to compare the differences between the two groups and paired t test was applied to compare the differences between pretest and posttest of each group. The results showed a significant difference between aerobic and resistance groups in AC (P=0.04) and TC (P=0.02) at the end of the experiment (P≤0.05). However, no significant differences were observed in other variables between the two groups. According to the results, low intensity resistance training was more effective than aerobic training to reduce indices of adiposity.Keywords: body fat percent, body circumference, abdominal obesity, body mass index
-
هدف
پژوهش حاضر با هدف هنجاریابی درصد چربی بدن پسران ورزشکار و غیر ورزشکار نوجوان شهر تهران انجام شده است.
روش پژوهش: 619 آزمودنی 11 و 12 ساله شامل 306 آزمودنی ورزشکار در 8 رشته ورزشی (با میانگین وزن 04/6 90/33 کیلوگرم و قد 89/6 39/142 سانتی متر) و 313 آزمودنی غیر ورزشکار (با میانگین وزن 61/7 18/33 کیلوگرم و قد 70/6 75/140 سانتی متر) به شکل تصادفی گزینش شدند و در این مطالعه توصیفی که به شکل میدانی انجام شده است، شرکت کردند. درصد چربی بدن آزمودنی ها با استفاده از کالیپر و اندازه گیری از دو نقطه سه سر بازویی و ساق پا انجام شد. در این پژوهش، درصد چربی بدن آزمودنی ها با استفاده از معادله اسلاتر محاسبه شد. با استفاده از شاخص های آمار توصیفی، هنجار درصد چربی بدن دو گروه ورزشکار و غیر ورزشکار به دست آمد. ضمنا تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با نرم افزار SPSS و Excel انجام شد.یافته هاتجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که هنجار درصد چربی بدن ورزشکاران بین 72/8 09/19 و هنجار درصد چربی بدن غیر ورزشکاران بین 36/873/18 قرار دارد. همچنین بین میانگین درصد چربی بدن ورزشکاران و غیر ورزشکاران تفاوت معنی داری وجود ندارد.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش، باید برنامه های فرهنگی در جهت افزایش آگاهی از پیامدها و تبعات زندگی کم تحرک به ویژه در دوران کودکی و نوجوانی مورد توجه قرار گیرد.
کلید واژگان: هنجار, درصد چربی بدن, ورزشکار, غیر ورزشکارAimThe purpose of this study was to obtain normative values of body fat percent for athlete and non-athlete male adolescent in Tehran city.
MethodFor this reason, 619 boys (11-12 years of age) including 306 athletes among 8 sports (with mean weight 33.9±6.0 kg and height 142.4±6.9 cm) and 313 non athletes (with mean weight 33.2±7.6 kg and height 140.5±6.7 cm) were selected randomly and participated in this descriptive study. Body fat percent calculated using slaughter equation and normative values of body fat percent for both athletes and non-athletes were obtained using descriptive statistics.
ResultsThe findings showed that normative values of body fat percent for athletes were in ranges of 8.72-19.09. Normative values of body fat percent for non-athletes were in range of 8.36-18.73. However, there were no significant differences between norms of body fat percent in athletes and non athletes.
ConclusionWith respect to result of this study, cultureal programs account into consideration for promotion knowledge about adverse effects of sedentary life especially in children and adolescents.
Keywords: Norm, Body fat percent, Athlete, Non, athlete -
هدف تحقیق
اندازه گیری درصد چربی بدن به طور گسترده ای برای ارزیابی وضعیت رشد، تغذی های و درمان بیماریها به کار برده می شود. لذا هدف این مطالعه، اعتباریابی روش های چین پوستی و مقاومت بیوالکتریکی با روش مرجع هیدروستاتیک در تعیین درصد چربی بدن افراد فعال میباشد.
روش تحقیقاز میان دانشجویان پسر دانشکده تربیت بدنی اهواز، 40 نفر به صورت تصادفی با میانگین وانحراف استاندارد سن (73/2±2/22 سال) قد(08/6±27/176 سانتی متر) و وزن (41/7±92/69 کیلو گرم)انتخاب گردید. در ابتدا اندازه چگالی بدن شرکت کنندگان به روش های هیدروستاتیک، چین پوستی (معادله هفت موضعی جکسون و پولاک) و تکنیک مقاومت بیوالکتریکی تعیین گردید. سپس اندازه درصد چربی زیر پوستی به وسیله رابطه "سایری و بروزک" برای هر سه روش برآورد گردید. در تجزیه و تحلیل آماری، از روش های برآورد خطای استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون و آزمونt زوجی استفاده گردید05/0>P
نتایجنتایج این تحقیق نشان داد که معادله ی هفت موضعی جکسون و پولاک نسبت به روش هیدروستاتیک (وزن کشی زیر آب)اختلاف معنی داری داشته است P<0/001.R-0/959.SEE-0/73 در صورتی که که اعتبار دستگاه مقاومت بیو الکتریکی نسبت به روش معیار مورد تایید قرار گرفت P<0/083.R-0/946.SEE-1/75
نتیجه گیریبر اساس یافته های این تحقیق میتوان اظهار داشت زمانیکه نمونهی آماری از نژادها و قومیتهای مختلف باشند، روش مقاومت بیوالکتریکی، روش مناسبی برای اندازه گیری درصد چربی بدن در افراد فعال محسوب می شود و می تواند جایگزین مناسبی برای روش پر هزینه هیدروستاتیک باشد.
کلید واژگان: اعتبار, روایی, هیدروستاتیک, مقاومت بیوالکتریکی و چین پوستیPurposeThis study was conducted to determine the validity and reliability of skin fold and bioelectrical impedance methods in detecting body fat percent in comparison to the hydrostatic method.
MethodsFor this reason, 40 students of Shahid Chamran University of Ahvaz (age, 22.2±2.73 years; height, 176.27±6.08 cm; and weight, 69.92±7.41 kg) were randomly chosen. Body density (BD) was determined by using hydrostatic, skin fold (seven site equation of Jackson & Pollock) and bioelectrical impedance (BIA) methods. Thereafter, body fat percent (BF%) was calculated for all methods using the Siri’s equation. Statistical analyses were performed using Pearson’s correlation coefficient and paired t-test at P<0.05.
ResultsData analysis showed a significant difference between skin fold method and hydrostatic method (R=0.959, P<0.001). The validity of BIA machine in comparison with criterion method was confirmed (R=0.946, P<0.05).
ConclusionsBased on the findings of this investigation, it could be concluded that the BIA method is suitable method for determining body fat percent in active men and it could be a good replacement for the expensive hydrostatic method.
Keywords: Validity, body fat percent, bioelectrical impedance, skin fold
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.