به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « آمادگی بدنی » در نشریات گروه « تربیت بدنی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «آمادگی بدنی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • عصمت حسنی، بهرام عابدی*، محمد پورکیانی

    هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر 8 هفته تمرین ترکیبی بر میزان آمادگی بدنی ادراک شده دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی به صورت دوگروهی (گروه آزمایش و کنترل) باطرح پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر قم تشکیل دادند که از بین آن ها به روش پواسون 54 نفر (27 نفر گروه آزمایش، 27 نفر گروه کنترل) به عنوان نمونه انتخاب شدند. به گروه آزمایش، تمرین ترکیبی طی 8 جلسه در فاصله زمانی دو ماه و به صورت هفته ای سه بار ارائه شد. داده ها به کمک روش تحلیل کواریانس تجزیه وتحلیل شد. جهت گردآوری داده ها از ابزارهای فرم رضایت نامه، قد سنج (متر) ، ترازوی دیجیتال (با دقت 1//0 کیلوگرم) و پرسشنامه آمادگی جسمانی ادراک شده استفاده شد. تفاوت معناداری بین دو گروه کنترل و آزمایش در آمادگی جسمانی ادراک شده و مولفه های شرایط جسمانی، انعطاف پذیری، شرایط عضلانی و ترکیب بدنی به ترتیب (P=0/001،P=0/000، P=0/000،P=0/000، P=0/004) دیده شد. شرایط جسمانی 6/32%، انعطاف پذیری 6/31%، شرایط عضلانی 1/37% و ترکیب بدنی 8/17% افزایش داشتند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، تمرین ترکیبی می تواند ضمن افزایش آمادگی ادراک شده دانش آموزان ، شرایط جسمانی، انعطاف پذیری، شرایط عضلانی و ترکیب بدنی آن ها را نیز بهبود بخشد. بیشترین میزان تاثیر تمرینات ترکیبی بر شرایط عضلانی و کمترین تاثیر مربوط به ترکیب بدنی بود.

    کلید واژگان: تمرین, آمادگی بدنی, ترکیبی, ادراک شده}
    Ismat Hassni, Bahram Abedi*, Mohammad Pourkiani

    The purpose of the present study was to investigate the effect of 8 weeks of combined training on the level of perceived physical fitness of students. The research method was semi-experimental in two groups (experimental and control group) with a pre-test-post-test design. The research community was made up of all the female students of the first secondary school in Qom city, from which 54 people (27 people in the experimental group, 27 people in the control group) were selected as a sample using the Poisson method. The experimental group was given combined training in 8 sessions at a time interval of two months and three times a week. The data was analyzed using the analysis of covariance method. In order to collect data, the instruments of consent form, height meter (meter), digital scale (with accuracy of 0.1 kg) and perceived physical fitness questionnaire were used. There is a significant difference between the two control and experimental groups in perceived physical fitness and components of physical condition, flexibility, muscle condition and body composition (P=0.001, P=0.000, P=0.000, P=0.000) 0.000, P=0.004) was seen. Physical conditions increased by 32.6%, flexibility by 31.6%, muscle conditions by 37.1% and body composition by 17.8%. According to the results of the current research, combined exercise can improve the students' perceived readiness, physical condition, flexibility, muscle condition and body composition. The greatest effect of combined exercises on muscle conditions and the least effect was related to body composition.

    Keywords: Exercise, Physical Fitness, Combined, Perceived}
  • ولی الله دبیدی*، سارا پوریامهر، سمیه نامدار، معصومه صادقی
    شواهد حاکی از آن است که آلودگی هوا در جوامع صنعتی با مرگ ومیر ناشی از بیماری های قلبی تنفسی همراه است، اما اطلاعات اندکی در خصوص تاثیر وضعیت آمادگی بدنی و جنسیت وجود دارد. هدف مطالعه حاضر تعیین اثر وضعیت آمادگی بدنی و جنسیت بر شاخص های قلبی تنفسی شامل درصد اشباع هموگلوبین از اکسیژن (2SPO)، حاصل ضرب دوگانه (DP) و شاخص های اسپیرومتری (FVC،1FEV، FVC / 1FEVوPEF) متعاقب فعالیت وامانده ساز در هوای آلوده بود. در یک طرح نیمه تجربی، 120 مرد و زن (هشت گروه) 40 تا 55 ساله، به طور تصادفی به چهار گروه تجربی (زن فعال، مرد فعال، زن غیرفعال و مرد غیرفعال) ساکن محیط آلوده و چهار گروه کنترل (زن فعال، مرد فعال، زن غیرفعال و مرد غیرفعال) ساکن محیط غیرآلوده تقسیم و با یکدیگر مقایسه شدند. آنوا دوطرفه نشان داد که آلودگی هوا موجب افزایش 5/29 درصدی DP می شود، درحالی که کاهش شدید FVC، ،1FEV به ترتیب به مقدار 87/16و4/21 درصدی سطوح استراحتی را در پی دارد. در پی انجام فعالیت بدنی، افزایش 31/26 درصدی مقادیر DP در مردان و زنان غیرفعال محیط آلوده در مقایسه با گروه های کنترل رخ می دهد. علاوه بر این، جنسیت نیز به ترتیب افزایش 14/12و63/7 درصدی سطوح استراحتی DPو FVC / 1FEVدر مردان را به دنبال دارد. براساس این یافته ها، قرارگیری در معرض آلودگی هوا بار وارده بر قلب و اکسیژن مصرفی میوکارد را افزایش می دهد و این وضعیت در زنان برجسته تر است. اگرچه، آمادگی بدنی موجب تعدیل این شاخص ها در محیط آلوده می شود، مهارکننده نیست.
    کلید واژگان: آلودگی هوا, آمادگی بدنی, اکسیژن مصرفی میوکارد, حوادث قلبی تنفسی}
    Valiollah Dabidi Roshan *, Sarah Pouriamehr, Somayeh Namdar, Masoumeh Sadeghi
    Although evidence suggests that air pollution in industrial societies is associated with mortality following cardiovascular disease, there are few evidences showing the effects of physical fitness and gender. The aim of this study was to determine the effect of physical fitness status and gender on cardiorespiratory indexes such as the percentage of hemoglobin saturation of oxygen (SPO2), double product (DP) and spirometric indexes (FVC, FEV1, FEV1/FVC and PEF) during exhaustive exercise in an air polluted area. In a semi-experimental design, 120 males and females aged 40-55 years old were randomly divided into 8 groups and compared with one another; 4 experimental groups (active women, active men, inactive women and inactive men) living in an air polluted region and 4 control groups (active women, active men, inactive women and inactive men) living in a clean air area. Two-way Anova shows that air pollution causes a 29.5% increase in DP, while acutely decreases FVC, FEV1 by 16.87% and 21.4% at resting status respectively. Compared to the control groups, a 26.31% increase at DP level happens in inactive men and women who live in an air polluted area. In addition, gender also increases the male resting levels of DP and FEV1/FVC ratio by 12.14% and 7.63%, respectively. Based on these findings, the air pollution exposure increases the burden on the heart and the amount of myocardial oxygen consumption. Likewise, this situation is more prominent in women. However, physical fitness modifies these indices in the air polluted environment, but it does not inhibit it.
    Keywords: Air pollution, cardiorespiratory events, myocardial oxygen consumption, physical fitness}
  • حجت الله سیاوشی*، حمید آقا علی نژاد، علی کاشی، محمد علی سمواتی شریف، معصومه هلالی زاده

    هدف این پژوهش، نورم سنجی آمادگی جسمانی دانش آموزان کم توان ذهنی توسط آزمون آمادگی جسمانی استاندارد کانادایی (CSTF) بود؛ براین اساس، 314 دانش آموز (115 دختر و 199 پسر) کم توان ذهنی آموزش پذیر (دامنه بهره هوشی: 70-50، سن: 55/2 ± 53/18 سال)، ازطریق مدارس استثنایی استان همدان انتخاب شدند. نخست، قد، وزن، و نمایه توده بدنی دانش آموزان سنجیده شدند. سپس، آزمون های میدانی انعطاف پذیری، استقامت و قدرت ماهیچه ای و اکسیژن مصرفی بیشینه (VO2max)، توسط مجموعه آزمون CSTF برآورد شدند. آمار توصیفی، آزمون آنوای یک سویه و صدک های 20، 40، 60 و 80، برای آنالیز داده ها و تدوین هنجارهای آن استفاده شدند.نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین دختران و پسران در هریک از متغیرهای استقامت عضلانی، قدرت ماهیچه ای و اکسیژن مصرفی بیشینه وجود داشت (0.05 >P)؛ اما انعطاف پذیری تفاوت معنا داری را نشان نداد (0.05P >). میانگین و انحراف استاندارد آزمون انعطاف پذیری 89/9 ± 85/19 (سانتی متر)، شنای سوئدی 48/8 ± 89/11 (عدد)، درازونشست 54/9 ± 26/19 (عدد در دقیقه)، قدرت پنجه 64/5 ± 74/14 (کیلوگرم) و ظرفیت هوازی 97/5 ± 51/60 (میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه) بود. داده های پژوهش حاضر می توانند برای نمره دهی و درجه بندی دانش آموزان دختر و پسر کم توان ذهنی استان همدان به کار روند.

    کلید واژگان: آزمون کانادایی, نورم سنجی, کم توان ذهنی, آمادگی بدنی, قدرت, استقامت, انعطاف پذیری}
    H. Siavoshy*, H. Agha Alinejad, A. Kashi, M. Ali Samavati Sharif, M.Helalizadeh
    The aim

    of this research was providing normative data for physical fitness of intellectual disability students by the Canadian Standardized Test of Fitness (CSTF). For this purpose, 314 students (115 females, 199 male) with educable intellectual disability (IQ Score: 50-70; age: 18.53±2.55 years) were selected from Special schools in Hamadan province.

    Methods

    At first, the height, weight, and body mass index (BMI) of the students were measured. Then, flexibility, muscle endurance, muscle strength, and maximum oxygen uptake (VO2max), were estimated by the CSTF battery test. Descriptive statistics, One-way ANOVA test, and Percentiles 20, 40, 60 and 80 were used to make the normative data and analyze the data.

    Results

    There was a significant difference between females and males in muscle endurance and strength, and Vo2max levels (P<0.05). Flexibility did not show a significant difference (P>0.05). The mean and standard deviation of sit and reach test was 19.85±9.89 (cm), push-up was 11.89±8.48 (n), sit-up was 19.26±9.54 (n/min), hand grip was 14.74±5.64 (kg), and Vo2max was 60.51±5.97 (ml/kg.min) for all participants.

    Conclusion

    This normative data can be used for scoring and grading of female and male intellectual disability students of Hamedan province.

    Keywords: Canadian Test, Norms, Intellectual Disability, Physical Fitness, Strength, Endurance, Flexibility}
  • وحید ساری صراف، سیده فریده عراقی
    سابقه و هدف

    هدف تحقیق بررسی تاثیر متقابل زمان روز و مراحل دوره ماهانه بر شاخص های فیزیولوژیکی و عوامل آمادگی جسمانی ورزشکاران و غیرورزشکاران بود.

    مواد و روش ها

    بدین منظور،80 نفر از دانشجویان به 2گروه ورزشکار و غیرورزشکار با 3 زیرگروه فولیکولی، لوتئینی و قاعدگی تقسیم شدند. پس از پاسخ به پرسشنامه ها واندازه گیری دمای بدن و فشارخون و مرحله ی گرم کردن، عوامل مورد نظر با ترتیب مشخص اندازه گیری شد. جهت بررسی زمان روز بر عملکرد افراد، آزمون ها در سه نوبت، ساعت 9:00-7:00، 15:00-13:00و 20:00 -:18:00 به روش متقاطع اجرا شد.

    یافته ها

    تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکررنشان داد که زمان روز بر تعادل، قدرت بالاتنه، توان پا، دمای بدن و فشار سیستول و دیاستول تاثیر معنادار داشت. بین پاسخ ورزشکاران و غیرورزشکاران به تاثیر زمان های مختلف روز بر شاخص های فیزیولوژیکی و عوامل آمادگی جسمانی فقط بر قدرت بالاتنه تفاوت معنادار مشاهده شد. این در حالی بود که تاثیر متقابل زمان روز و مراحل دوره ماهانه نیز بر قدرت بالاتنه معنادار گزارش شد.

    نتیجه گیری

    نتایج تحقیق نشان داد که شاخص های فیزیولوژیکی و عوامل آمادگی جسمانی به استثنای تعادل، در اواخر ظهر افزایش معنی داری را نشان دادند.

    کلید واژگان: اوقات روزانه, چرخه ماهانه, عوامل فیزیولوژیکی, آمادگی بدنی}
  • هدیه محمدپور*، محمد فرامرزی، نادر رهنما
    هدف این تحقیق مطالعه اثر 8 هفته مصرف مکمل اسید چرب امگا-3 به همراه تمرینات مقاومتی بر قدرت، استقامت هوازی و ترکیبات بدنی زنان سالمند سالم بود. تعداد 24 زن سالمند (میانگین± انحراف استاندارد، سن 2/4± 6/79 سال، قد2/4 ± 7/151 سانتی متر، وزن 8/7 ± 8/60 کیلوگرم) بصورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی و مساوی در سه گروه تمرینات مقاومتی، تمرینات مقاومتی به همراه اسید چرب امگا- 3 و گروه کنترل قرار گرفتند. آزمودنی های گروه تمرینات مقاومتی برای مدت 8 هفته (هفته ای 3 جلسه) به تمرینات مقاومتی با شدت 60 تا 80 درصد یک تکرار بیشینه پرداختند. آزمودنی های گروه تمرینات مقاومتی به همراه مکمل اسید چرب امگا-3، علاوه بر تمرینات مقاومتی به میزان 3 گرم در روز مکمل اسید چرب امگا-3 مصرف نمودند اما آزمودنی های گروه کنترل تحت هیچ گونه مداخله ای قرار نگرفتند. قدرت اندام فوقانی (دست راست و چپ)، قدرت پایین تنه، استقامت هوازی و ترکیبات بدنی قبل و بعد از 8 هفته برنامه تمرینی ارزیابی شد. از آزمون تی وابسته، آنالیز واریانس و آزمون تعقیبی توکی برای آنالیز داده ها استفاده شد(05/0 P<). بعد از هشت هفته تفاوت معناداری (05/0 P<) در قدرت اندام های فوقانی و پایین تنه بین آزمودنی های سه گروه مشاهده شد. بطوری که گروه تمرینات مقاومتی و تمرینات مقاومتی به همراه مکمل اسید چرب امگا-3 دارای قدرت بیشتری نسبت به گروه کنترل بودند. علاوه بر این آزمودنی های گروه تمرینات مقاومتی و امگا-3 از قدرت بالاتری نسبت به گروه تمرینات مقاومتی برخوردار بودند. در خصوص استقامت هوازی نیز نتایج مشابهی به قدرت عضلانی مشاهده شد. در ارتباط با ترکیبات بدن گروه تمرینات مقاومتی به همراه مکمل امگا-3 دارای کاهش معناداری در نسبت دور کمر به باسن نسبت به دو گروه دیگر بودند. در خصوص شاخص توده بدنی نیز نتایج مشابهی مشاهده شد. از یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت تمرینات مقاومتی به همراه مکمل اسید چرب امگا-3، تاثیر بیشتری بر قدرت، استقامت هوازی و ترکیبات بدنی زنان سالمند سالم داشت. بنابراین مصرف مکمل امگا-3 به همراه تمرینات مقاومتی برای بهبود عملکرد زنان سالمند سالم توصیه می شود.
    کلید واژگان: تمرین قدرتی, امگا, 3, قدرت, توان هوازی, آمادگی بدنی, زنان سالمند}
    Hediyeh Mohamadpour *, Moamad Faramarzi, Nader Rahnama
    Abstract
    Introduction
    The aim of this research was the study impact of 8 week resistance training accompany with Omega_3 fatty acid supplementation on strength of upper organs (left and right hands), strength of beneath organs, Aerobic endurance and body composition of old women. Methodology and Materials: Subjects were whom 24 elderly women (average age: 79.6 ± 4.2 years, height 151.7± 4.2cm, weight 60.8±8.7kg, BMI 26.4±3.3kg/m²). Subjects were chosen purposefully and randomly who are divided in to 3 groups, resistance training, Resistance training accompany with Omega_3 fatty acid supplementation and control group. The participants of resistance training group have performed resistance training for 8 weeks by 60 to 80 percent and a maximum frequency. The participants of resistance training accompany with Omega_3 fatty acid group have used Omega_3 fatty acid supplementation daily, except to resistance training in amount of 3 grams but the participants of control group didnt have receive any treatment. Strength of upper organs (left and right hand), strength of beneath organs, Aerobic endurance and body composition were evaluated. to analysis data, dependent T- test, Variance analysis and Tokay test were used. (P ≤ 0.05).
    Findings
    After 8 weeks, significant difference (P ≤ 0.05) was indicated in strength of upper organs, strength of beneath organs among 3 groups. As, resistance training group and resistance training accompany with Omega_3 fatty acid supplementation group have more strength than control group. In addition to it, the participants of resistance training accompany with Omega_3 fatty acid group have more strength than resistance training. There are same results about aerobic endurance. In relation to body compositions, there is significant decrease of WHR in resistance training accompany with Omega_3 fatty acid supplementation group rather than two other groups. There are same results about BMI.
    Conclusion
    Regarding to findings of this research, we can conclude that resistance training along with Omega_3 fatty acid supplementation have more effect on strength, Aerobic endurance and body compositions of health old women. So, to improve performance of health old women, using Omega_3 fatty supplementation accompany with resistance training is offering.
    Keywords: Strength training, Omega, 3, Strength, Aerobic endurance, Physical fitness, Older women}
  • نادر شوندی*، عباس صارم
    چکیده
    هدف
    هدف مطالعه حاضر بررسی نیمرخ فیزیولوژیک و آنتروپومتریک والیبالیست های نخبه و بزرگسال بر اساس پست بازی آن ها بود.
    روش پژوهش: 36 بازیکن تیم ملی والیبال ایران با میانگین سن 5/4±5/24 سال در مطالعه شرکت کردند. بازیکنان بر اساس پست بازی به 5 گروه پاسور (7 نفر)، لیبرو (6 نفر)، دفاع کننده وسط (8 نفر)، دریافت کننده قدرتی (9 نفر) و پشت خط زن (6 نفر) تقسیم شدند. سپس متغیر های فیزیولوژیک شامل توان هوازی (آزمون شاتل ران)، توان بی هوازی (آزمون ارگوجامپ 15 ثانیه)، انعطاف پذیری (آزمون انعطاف تنه به جلو)، سرعت (آزمون 40 یارد)، چابکی (آزمون 9×4 متر) و توان انفجاری (آزمون پرش عمودی) و متغیرهای آنتروپومتریک شامل وزن، قد و درصد چربی (پنج نقطه ای) شرکت کنندگان اندازه گیری شد. همچنین ویژگی های سوماتوتیپ آن ها نیز مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    لیبروها کوتاه تر و لاغرتر از سایر بازیکنان بودند (05/0P<)، آن ها همچنین دارای چابکی بیشتری بودند (05/0P<). دریافت کننده های قدرتی و دفاع کننده های وسط به ترتیب مزومورف و اکتومورف تر از سایر پست ها بودند (05/0P<). پاسور ها و لیبروها عملکرد پرش عمودی ضعیف تری نسبت به سایر بازیکنان داشتند (05/0P<). همچنین، پاسور ها و لیبروها از انعطاف پذیری بیشتری نسبت به سایر بازیکنان برخوردار بودند (05/0P<). در مورد سایر متغیرهای فیزیولوژیک و آنتروپومتریک تفاوت معنی داری بین پست ها وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    نتایج تحقیق نشان دهنده تفاوت های فیزیولوژیک و آنتروپومتریکی بین بازیکنان پست های مختلف والیبال می باشد که این تفاوت ها با بارکارهای مختلف آن ها همخوانی دارد. از جنبه عملی، پیشنهاد می شود که متخصصان ورزشی و مربیان در طراحی برنامه های تمرین ویژه هر پست و استعدادیابی بازیکنان باید ویژگی های فیزیولوژیک و آنتروپومتریک آنان را در نظر بگیرند.
    کلید واژگان: والیبال, آمادگی بدنی, ترکیب بدنی, سوماتوتیپ}
    Shavandi N.*, Saremi A
    Aim
    The aim of this study was to investigate the anthropometric and physiological profiles of senior elite volleyball players according to their playing position.
    Methods
    Thirty six national volleyball players (age: 245±45 years) participated in this study. Players were classified to 5 groups according to playing position: setters (n=7), liberos (n=6), middle blockers (n=8), receiver attackers (n=9) and back court attackers (n=6). Physiological variables consists of aerobic fitness (shuttle run test), anaerobic fitness (15s ergojump test), flexibility (sit and reach test), speed (40 yard running), agility (4 9 m test), explosive power (vertical jump) and anthropometric variables consists of weight, height and body fat percent (5 sites skinfold) of participants were measured. Also, their somatotype characteristics were calculated.
    Results
    Liberos were the thinner and shorter than other players (p<005), they also had more agility (p<005). Middle blockers and receive attackers were more ectomorph and mesomorph than other player, respectively (p<005). Setters and liberos had poorer vertical jump performance than other groups (p<005). In addition, Setters and liberos had more flexibility than others (p<005). There were no other significant differences in physiological and anthropometric variables across playing positions.
    Conclusion
    These results suggest that anthropometric and physiological differences exist among volleyball player who play in different position. These differences fit with their different workload in a game. From a practical perspective, sport scientists and coaches should take the physiological and anthropometric characteristics of volleyball players into account when designing individualized position-specific training programs and talent identification.
    Keywords: Volleyball, Physical fitness, Body composition, Somatotype}
  • نسرین عبداللهی شمامی، وحید تادیبی، ناصر بهپور
    هدف این پژوهش مطالعه ارتباط بین موفقیت در صعود به قله ای بلندتر از 6000 متر و نتایج آزمون های آمادگی بدنی است که معمولا از سوی فدراسیون کوهنوردی برای انتخاب افراد اعزامی به ارتفاعات اجرا می شود. در پژوهش حاضر ارتباط بین نتایج این آزمون ها در 8 کوهنورد زن (سن: 7/8±4/34 سال، قد: 9/5±9/163 سانتی متر، جرم بدن: 8/3±6/60 کیلوگرم) و موفقیت و عملکرد آنها در صعود به قله 6654 متری مراپیک بررسی شد. یافته ها نشان داد موفقیت در صعود به قله با نتایج آزمون های آمادگی بدنی شامل آزمون کوپر، پرش جفت، بارفیکس، و دراز نشست و نیز حجم تمرینات هفتگی، سن، جرم بدن، شاخص توده بدنی، و درصد چربی بدن کوهنوردان ارتباط معنی داری نداشت. از طرفی موفقیت در صعود به قله ارتباط معنی داری داشت با عملکرد کوهنوردان در ارتفاع بالاتر از 5000 متر در دو روز پیش از صعود به قله (039/0p=) و همچنین سابقه شب مانی در ارتفاعات بالاتر از 3000 متر (002/0p=). به طور کلی آمادگی بدنی کوهنوردان در ارتفاع نزدیک به سطح دریا نمی تواند تضمین کننده موفقیت و عملکرد آنان در ارتفاعات بلند باشد. تجربه و سابقه صعود و شب مانی در ارتفاعات می تواند ملاک بهتری برای تشخیص موفقیت کوهنوردان در صعودهای آتی باشد.
    کلید واژگان: کوهنوردی, ارتفاع, کوه گرفتگی حاد, آمادگی بدنی}
    Abdollahi Shamamin., Tadibiv., Behpoor, N
    The purpose of this study was to investigate the relationship between success on an over 6000m summit and results of physical fitness tests that normally are performed by mountaineering federation to select mountaineers for climbing high mountains. Therefore in this study, relationship between the results of these tests in 8 female climbers (age, 34.4±8.7year, height, 163.9±5.9cm, body mass, 60.6±3.8kg) and their performance and success while ascending Mera Peak (6654m) were assessed. Results showed that none of the cooper test, long jump, chin up, and sit up tests; and also weekly training volume, age, body mass, BMI, and percent of body fat were significantly correlated to climbing ability at altitude, summiting, or incidence of acute mountain sickness. Summiting was only related to climbing ability over 5000m in 2 days before summiting (p=0.039) and sleeping history over 3000m (p=0.002). In conclusion, physical fitness near to sea level could not guaranty climbing ability, summiting, and healthy mood at high altitude. Climbing and sleeping history at high altitude may be better criteria for a successful upcoming climb.
    Keywords: Mountaineering, altitude, acute mountain sickness, physical fitness}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال