جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "society" در نشریات گروه "جغرافیا"
تکرار جستجوی کلیدواژه «society» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
در دوره پهلوی، تلاشهای هدفمندی برای نوسازی و توسعه ایران با حضور دولت و نیروهای اجتماعی صورت گرفت. در پژوهش هایی که در این باره انجام شده، بیشتر بر نقش دولت و درآمدهای نفتی در فرایند توسعه تاکید شده است. نقش نهادهای دولت در فرایند توسعه قابل انکار نیست اما نیروهای اجتماعی توسعه گرا نیز نقش ایجابی مهمی در فرایند توسعه ایفا کردند. رابطه ی دولت و نیروهای اجتماعی و تاثیر این رابطه در پیشبرد نوسازی و توسعه در دوره پهلوی پرسش اصلی این مقاله است. به باور ما «دولت پهلوی به عنوان یک دولت توسعه گرا، با جلب همکاری نیروهای اجتماعی حامی توسعه بویژه روشنفکران، طبقه متوسط جدید و نخبگان ابزاری و بوروکرات ها، توانست مخالفان توسعه را تضعیف کند و در پیشبرد توسعه موفق شود. اما بروز شکاف میان این نیروهای اجتماعی حامی توسعه و دولت و رویگردانی آنها از دولت مستقر، به سقوط دولت و توقف فرایند توسعه در پایان عمر پهلوی منجر شد». چارچوب نظری این مقاله نظریه »دولت توسعه گرا»ی لفت ویچ است که با نگاهی نقادانه از آن بهره جسته ایم. داده های مورد نیاز مقاله به شکل اسنادی- کتابخانه ای گردآوری و تجزیه و تحلیل شده اند.
کلید واژگان: توسعه, دولت, جامعه, پهلوی, لفت ویچThe Pahlavi dynasty (1925-1979), made purposeful efforts to modernize Iran by government and social forces. Researches that have been usually done in this regard have mainly emphasized on the role of the government and oil revenues in the development process. Although the role of government institutions cannot be denied, developmental social forces also played an important positive role in this process. The relationship between the government and social forces, and the role of this relationship in advancing modernization in the Pahlavi era is the main question of this article.we believe Pahlavi as a strong developmental state could attract the cooperation of social forces that supported development, especially the intellectuals, the new middle class and bureaucrats.and could curb the social forces who were against development, and succeeded in advancing development . But at the end of Pahlavi's life, the gap between these social forces and the government led to the fall of the government and the halting of the development process.The theoretical framework of this article was formed by the critical look to Leftwich Developmental State theory. The article’s data have also been collected and analyzed in a documentary-library form.
Keywords: Development, Government, Society, Pahlavi, Leftwich -
سیاسیات همواره از موضوعات مهم و پرحضور در ادبیات فارسی بوده است. شاعران و نویسندگان اندیشمند ایرانی، فراتر از سیر در دنیای خیالات شاعرانه و صنایع ادبی، به جهان و جامعه پیرامون خویش نیز توجه داشته اند و بد و خوب امور را در آثار خویش انعکاس داده اند و درباره شان داوری کرده و موضع گرفته اند و نکوکاران را ستوده اند و بدکرداران را تقبیح کرده و اندرز داده اند. ارکان و ستون های ادب پارسی از حکیم فردوسی و ناصر خسرو گرفته تا نظامی، مولوی، سعدی، حافظ و شاعران و نویسندگان معاصر، همگی حساسیت خویش را به اوضاع جامعه نشان داده اند و در سطوح گوناگون و به طرق متنوع، سیاسیات را در شعر خویش انعکاس داده اند. صائب تبریزی، شاعر برجسته و سرآمد سبک هندی در قرن یازدهم هجری نیز از این دایره بیرون نیست و به سیاسیات، توجه وافر دارد. مضمون آفرینی های زیبای او در غزل، توجه ویژه او به مسائل اجتماعی و پیروی از طنز حافظ و شوخ طبعی سعدی، او را در ردیف یکی از مهم ترین شاعران ایرانی قرار داده است. صائب با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی عصر خود به سیاست و کشورداری توجه دارد. او در هرباب، نقدهایی در پرده ی پند و اندرز برای کارگزاران حکومت دارد. در این مقاله، تلاش بر آن است که با روش توصیفی و تحلیلی به بررسی سیاسیات در دیوان صائب پرداخته شود و هدف، ترسیم کلیاتی از اوصاع و احوال ایران و دیگر ممالک فارسی زبان آن روزگار از دریچه شعر صائب است. یافته های این مقاله گویای توجه گسترده صائب تبریزی به سیاست و اوضاع می باشد.
کلید واژگان: صائب تبریزی, سیاست, سیاسیات, انتقاد, جامعهPolitical science has always been one of the most important subjects in Persian literature. Iranian poets and thoughtful writers, beyond walking in the world of poetic imaginations and literary industries, have also paid attention to the world and the society around them and have reflected the good and bad things in their works and have judged and taken a stand on them and have praised the virtuous and the evildoers. have been condemned and admonished. The pillars and pillars of Persian literature, from Hakim Ferdowsi and Nasser Khosrow to Nizami, Maulvi, Saadi, Hafez and contemporary poets and writers, have all shown their sensitivity to the situation of society and have reflected politics in their poetry at various levels and in various ways. have given. Saeb Tabrizi, the prominent and leading poet of the Indian style in the 11th century of the Hijri, is not out of this circle and pays a lot of attention to political science. His beautiful creations in Ghazal, his special attention to social issues and following Hafez's humor and Saadi's wit have placed him in the ranks of one of the most important Iranian poets. Considering the political and social conditions of his era, Saeb pays attention to politics and statecraft. In every chapter, he has criticisms in the form of advice and admonitions for government officials. In this article, an attempt is made to analyze political science in Saeb's court with a descriptive and analytical method, and the goal is to draw a general overview
Keywords: Saeb Tabrizi, Politics, political science, criticism, Society -
پایگاه اجتماعی - اقتصادی همانند یک قالب یا ظرف اجتماعی است که در چارچوب آن شیوه مواجهه افراد با محیط اجتماعی ساخته و پرداخته می شود. ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی تبیین رابطه مولفه های اقتصادی با ابعاد زندگی اجتماعی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل شهروندان بالای 18 سال ساکن در شهر بوشهر به تعداد 108523 نفر می باشد. نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 383 نفر بوده که به صورت در دسترس انتخاب شدند. روش تحقیق توصیفی-همبستگی است و برای سنجش متغیرها از پرسشنامه های محقق ساخته استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون فرضیه ها با روش معادلات ساختاری SmartPLS انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد که بین مولفه های اقتصادی و ابعاد زندگی اجتماعی در شهروندان شهر بوشهر ارتباط وجود دارد و مولفه های اقتصادی از طریق مولفه هایی شامل نرخ تورم، میزان درآمد، نرخ ارز، تولید ناخالص داخلی، وضعیت مسکن، رشد اقتصادی و شاخص فلاکت به طورکلی به میزان 5/77 درصد روحیات و باورهای اجتماعی شهروندان را در قالب های مختلف شامل ایجاد تغییرات در مسئولیت پذیری اجتماعی، سلامت اجتماعی، تحرک اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و حمایت اجتماعی تبیین می کند. همچنین نتایج تحلیل مسیر (معادلات ساختاری) نشان داد که ضریب رگرسیونی استانداردشده تاثیر جهت گیری مولفه های اقتصادی بر مسائل اجتماعی به عنوان متغیر وابسته برابر با 880/0 و میزان این تاثیر بر مولفه های مربوط به مسائل اجتماعی شامل حمایت اجتماعی، روحیات اجتماعی، باورهای اجتماعی، مسئولیت پذیری اجتماعی، سلامت اجتماعی، تحرک اجتماعی، اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی به ترتیب برابر با 849/0، 810/0، 735/0، 717/0، 762/0، 730/0، 754/0، 795/0 می باشد.کلید واژگان: اقتصاد, اجتماع, مولفه های وضعیت اقتصادی, روحیات اجتماعی, باورهای اجتماعی, شهر بوشهرSocio-economic base is like a social mold or container, in the framework of which the way people face the social environment is built and discussed. Therefore, this research aims to investigate the relationship between economic components and dimensions of social life. The statistical population of the research includes 108,523 citizens over 18 years of age living in Bushehr city. The statistical sample using Cochran's formula was 383 people who were selected as available. The research method used was descriptive correlation, and researcher-made questionnaires were used to measure the variables. Data analysis was done using SPSS software, and hypothesis testing was done using the Smart-PLS structural equation method. The results of this research showed that there is a relationship between the economic components and dimensions of social life in the citizens of Bushehr city, and the economic components through components including inflation rate, income, exchange rate, gross domestic product, housing situation, economic growth and misery index in general. To the extent of 77.5%, it explains the social attitudes and beliefs of citizens in different formats, including changes in social responsibility, social health, social mobility, social trust, social participation, and social support. Also, the path analysis (structural equations) results showed that the standardized regression coefficient of the effect of the orientation of the economic situation on social issues as a dependent variable is equal to 0.880. The amount of this effect on the components related to social issues, including social support, attitudes, social beliefs, social responsibility, social health, social mobility, social trust, and social participation, are equal to 0.849, 0.810, 0.735, 0.717, 0.762, 0.730, 0.754, and 0.795 respectively.Keywords: Economy, Society, Economic Problems, Social Attitudes, Social Beliefs, Bushehr City
-
بررسی کارکرد جامعه شناسی و تحولات تاریخی نشان میدهد جامعه شناسی و تاریخ دو روی یک سکه هستند. در مطالعات خاورمیانه ای ، اهمیت جامعه شناسی تاریخی مشتمل بر ویژگی خاص زمان ، مکان و کارگزار تاریخی مورد توجه قرار دارد ، هر گاه گروه ها ، نهاد ها ، سازمانها ، تشکیلات و موسسات جامعه را به توالی تاریخی و سنواتی مورد واکاوی قرار دهیم تا چگونگی و چرایی پیدایش و گسترش و تحول آنها و قانونمندی حاکم و روابط و مناسبات فراوان و پیچیده آنان را متوجه شویم ، به جامعه شناسی تاریخ آنها پرداخته ایم. پژوهشگر در این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال میباشد که درک عوامل جامعه شناختی خاورمیانه به چه میزان درموفقیت یا عدم موفقیت طرح خاورمیانه بزرگ تاثیر گذار بوده است؟. یافته های تحقیق نشان می دهد این طرح کماکان در دستور کار جدی آمریکا و غرب قرار دارد .خاورمیانه بزرگ از جمله مناطق است که در آن هویت های گوناگون و متضادی در کنا ر یکدیگر هستند و مسئله هویت در ان با دیگر نقاط جهان متفاوت است. 11 سپتامبر نقطه عطفی در تاریخ معاصر روابط بین الملل به شمار می رودزیرا تصمیمات وبازیگران جدیدی را وارد سیستم بین المللی و بازیافت مفاهیم و قواعد جدید مبتنی بر قدرت راوارد این بازی کرده ومباحث مهم و اساسی همچون دموکراسی سازی ؛ هویت؛ طرح خاورمیانه بزرگ و تروریسم را بعنوان دستور العمل جدید بین المللی باز تعریف نموده است.در چنین فضایی نه تنها مشکلات گذشته منطقه حل نشده ، بلکه با چالشهای فزاینده داخلی و خارجی مواجه گردیده است. نگاهی به مهمترین عناصر سیاست خارجی آمریکا از جمله توسعه طلبی ؛ دموکراسی سازی؛ گسترش تجارت؛ افزایش سیطره بر جهان ؛ حفظ توازن قوا؛ پیگیری امنیت دسته جمعی؛ افزایش موافقتنامه های صلح برای منازعات و... نشان می دهد که خاورمیانه بخش اعظم این عناصر را پوشش داده است. در این پژوهش از روش توصیفی و تحلیلی استفاده شده است.
کلید واژگان: خاورمیانه, سازه انگاری, جامعه, بین الملل, جامعه شناسی, امریکاThe study of the function of sociology and historical developments shows that sociology and history are two sides of the same coin. History expresses the knowledge of the social relations of culture and civilization of human society, including a period of human life that has a limited time and place. In Middle Eastern studies, the importance of historical sociology including the specific characteristics of time, place and historical agent in the developments of the region is considered, whenever groups, institutions, organizations, organizations and institutions of society are examined in historical and annual sequence. In order to find out how and why they originated and expanded and evolved, and the prevailing legitimacy, and their many and complex relationships, we have dealt with the sociology of their history. We are in the Middle East. The aim of this study is to identify the cultural and political identity that governs the Middle East. The United States' performance in the Greater Middle East shows that this plan is still on the serious agenda of the United States and the West. The world is different. The events of the 1199th are a turning point in the contemporary history of international relations. This incident has introduced new decisions and actors into the international system; It has recovered the old rules of geopolitics in international relations and introduced new concepts and rules based on power in this game; important and fundamental issues such as democratization; Identity; It has redefined the Greater Middle East Plan and terrorism as a new international agenda. In such an environment, not only have the region's past problems not been resolved, but it has faced increasing internal and external challenges. A look at the most important elements of American foreign policy, including expansionism; Democratization; Trade expansion; Increasing world domination; Maintaining the balance of power; Mass Security Pursuit; The increase in peace agreements for conflicts, etc. shows that the Middle East has covered most of these elements. In this research, descriptive and analytical methods have been used.
Keywords: Middle East, Constructivism, Society, International, Sociology, America -
رفتارهای انسانی و فعالیت های افراد در فضاهای شهری ایجاد شده و روابط فرهنگی و اجتماعی نیز در این فضاها شکل می گیرد. با توجه به اینکه منشا اصلی ناامنی شهروندان ریشه در درون شهرها داشته و عوامل مهمی هم چون فرم کالبدی شهر، بناهای شهری و شکل ساختمان ها در این امر دخیل هستند هدف از تحقیق، سنجش میزان تاثیر حس تعلق به مکان در افزایش سطح امنیت اجتماعی شهروندان شهر قم می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی کمی می باشد. جامعه آماری تحقیق شهر قم بوده و به جهت جمع آوری حاصل از مطالعات میدانی از فن پرسشنامه به تعداد 384 عدد استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که روابط و چیدمان های فضایی در فضای محله با نظارت و نابهنجاری های اجتماعی به همراه محیط فیزیکی و کالبدی دارای همبستگی مستقیم و معنادار می باشد. هم چنین نوع فرم و اندازه فضا که دیگر مولفه حس تعلق به مکان محسوب می گردد با نابهنجاری اجتماعی و آزادی حرکت نیز دارای همبستگی مستقیم و معنادار است. بافت و تزیینات فضای محله ها نیز با محیط فیزیکی و کالبدی دارای همبستگی بوده و در میان آنان بیشترین همبستگی در بین ابعاد حس تعلق به مکان و امنیت اجتماعی مربوط به مولفه آزادی حرکت با نوع فرم و اندازه فضا به مقدار 0.980 می باشد.
کلید واژگان: امنیت, جامعه, حس تعلق, اجتماعHuman behaviors and activities of individuals are created in urban spaces, and cultural and social relationships are formed in these spaces. Considering the main source of insecurity among citizens in the cities and the important factors such as the physical form of the city, urban structures and the shape of buildings in this case, the purpose of the study is to measure the effect of the sense of belonging to the place in increasing the level of social security of citizens City of Qom. The research method is descriptive-analytic, and the questionnaire has been used to collect the field studies. The results of the research indicate that spatial relationships and spatial arrangements in the neighborhood environment with the control and social abnormalities along with the physical and physical environment have a significant correlation. Similarly, the type of form and the size of space, which is another component of the sense of belonging to the place, has a solidarity with social abnormalities and freedom of movement. The texture and decorations of the neighborhood space have a correlation with physical and physical environment. Among them, the most correlation between dimensions of sense of belonging to place and social security is related to the freedom of movement component with the form type and space size of 0.980.
Keywords: Security, society, sense of belonging, community -
با گسترش جمعیت و افزایش سطح نیازهای اجتماعی بشر برای فراهم کردن زندگی بهتر و همچنین محدودیت هایی که انسانها در فضای مسکونی با آن رو به رو هستند، ضرورت حضور در فضاهای جمعی از اهمیت زیادی برخوردار است. فضاهای فرهنگی به دلیل دارا بودن برنامه های متنوع به همراه سایر عملکردها، زمینه مناسبی را برای برقراری تعاملات اجتماعی ایجاد می کند. در نتیجه توجه به ابعاد اجتماعی فضا در طراحی بناهای فرهنگی و یافتن ارتباط بین کیفیت های فضایی و مفاهیم اجتماعی از جمله اجتماع پذیری، در موفقیت این فضاها از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از مقاله حاضر بررسی عوامل تاثیرگذار در طراحی مجموعه های فرهنگی معاصر کشور و رابطه آن با تعاملات اجتماعی در این مجموعه ها می باشد. در مقاله حاضر از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و همچنین در شرح این مراحل و فرآیندهای انجام پژوهش از ابزارهای مشاهده، مطالعات کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. نتایج پژوهش به فاکتورهای اجتماعی، کالبدی و محیطی و تاثیرات آنها در تعاملات اجتماعی موثر در برنامه ریزی معماری مراکز فرهنگی اشاره دارد
کلید واژگان: فرهنگ, تعاملات اجتماعی, مراکز فرهنگی, شهروندان, اجتماعWith the expansion of the population and the increase in the level of social needs of mankind to provide a better life, as well as the constraints facing humans in residential space, the necessity of being in communal spaces is very important. Because of having a variety of programs and other functions, cultural spaces create a good place for social interaction. As a result, attention to the social dimension of space in the design of cultural buildings and the relationship between space qualities and social concepts, including socialization, are of great importance in the success of these spaces. The purpose of this article is to study the factors influencing the design of contemporary cultural collections of the country and its relationship with social interactions in these collections. In this article, descriptive-analytic research methodology and also descriptions of these stages and processes of research are used for observing instruments, library studies and documents. Research results refer to social, physical and environmental factors and their implications for design.
Keywords: Culture, Social Interactions, Cultural Centers, Citizens, Society -
بازآفرینی شهری اجتماع محور از طریق آموزش براساس فلسفه رئالیسم اسلامی در بافت تاریخی محله سرخاب تبریزآنچه در پژوهش حاضر مورد مطالعه قرار گرفته است، در پاسخ به عوامل سبب ساز عدم تحقق مشارکت محلی در فرآیند توسعه محلات بافت های تاریخی، تبیین اصول آموزش اجتماعی مبتنی بر فلسفه رئالیسم اسلامی و سنجش میزان تاثیرگذاری مولفه های موثر در بازآفرینی شهری اجتماع محور در یکی از محلات تاریخی تبریز می باشد که علیرغم برخورداری از هویت تاریخی و مذهبی، به دلیل وجود مسائل متعدد اجتماعی، کالبدی و اقتصادی نیازمند برنامه ریزی جامعی است تا مشارکت مردم را در توسعه محلی جلب نماید و کیفیت زندگی را افزایش دهد. روش تحقیق به لحاظ هدف تحقیق توسعه ای و بر اساس ماهیت موضوع توصیفی-پیمایشی محسوب می گردد. در تبیین مبانی فلسفی پژوهش از طریق مطالعه اسنادی به روش تحلیل محتوا و استدلال منطقی، پایه های فلسفی نظریه اعتباریات به شیوه رئالیسم اسلامی علامه طباطبایی و همچنین دیدگاه های نوین جلب مشارکت مردمی در فرآیند بازآفرینی شهری اجتماع محور اخذ گردیده است. با مقایسه نتایج حاصل از اجماع نظر خبرگان از یک سو و جمع آوری و تحلیل دیدگاه های ساکنان از سوی دیگر، چنین نتیجه گیری می شود که میزان تاثیر گذاری اجرای آموزش های اجتماعی در محله مورد مطالعه بر هر چهار مولفه بازآفرینی شهری اجتماع محور اعم از اجتماعی-کالبدی، اجتماعی-اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و اجتماعی-زیست محیطی، بالاتر از حد متوسط است.کلید واژگان: بازآفرینی شهری, اجتماع, آموزش, رئالیسم اسلامی, بافت تاریخیDisregarding for the role of residents who live in urban neighbors is the most important reason of failure to implement urban development projects in Iran. It is the result of lack of planning to attract participation neither teaching them, not to learn all people with the aim transferring experiences and to make appropriate methods to paradigm shift in the participants, on the other hand there are not enough awareness and expertise in the urban manager groups and the administrative experts. In addition, it is necessary to produce conceptual framework for educating, training and learning residents based on creed, native culture and identity of Islamic-Iranian society. This study includes specifying the position of social education during common participation attraction process and also making clear the theoretical and philosophical basis of Islamic Ideology about social education with emphasized on the role of community and participation concept.Likewise in order to Islamic thought’s nature about social education and training and social behaviors in the community, defining the aims, principles, methods and contents of social education and training affected Islamic thought organize the main purposes of this study. Gathering data has been done with questionnaire, interview, and field study. This study is applied research and done with descriptive and analytical methods. To assess the factor’s effectiveness T-Test and One-way ANOVA Analysis has been taken. The results show there is a significant positive relationship between social education and sustainable urban regeneration.Keywords: Urban regeneration, Society, Education, Islamic Realism, Historic zone
-
در فرایند کنونی برنامه ریزی و مدیریت توسعه شهری، استفاده از راهبردهای مشارکتی و رویکرد برنامه ریزی از پایین به بالا به تدر یج مورد اجماع نظر برنامه ریزان قرار گرفته است. تحقق این رویکرد، را به عنوان واحد پایه و محور «محله» نیازمند تعریف نظام تقسیمات فضایی خردتری است که می توان برنامه ریزی مشارکتی در عرصه همگانی در شهرها قلمداد کرد. این مقاله می کوشد با توجه به برداشت های گونا گون از محله، مبتنی بر دیدگاه های مختلف علمی و با تاکید بر زمینه های حقوقی و تاریخی در شهره ای ایران به اصول مشترک در تعریف محله دست یابد. مطالعه حاضر به لحاظ روش انجام «تحلیل برون ی» و «تحلیل درون ی» تحقیق براساس رویکرد کیفی، و تحلیل اسناد مطالعه به دو شیوه شد. یافته های این مطالعه نشان می دهد که محله مفهومی است که هر یک از حوزه های مختلف علمی بنا به زمینه های نظری خاص خود، به تعریف و کاربست آن پرداخته اند. دارا بودن مرز و محدوده مشخص، حس همبستگی و روابط متقابل میان ساکنان، هویت جمعی و اشتراک اهداف، یکپارچگی ف ضا و فعالیت، خودکفایی نسبی و جمعیت متناسب از مضامین مشترک در تعریف محله بوده است. برمبنای ویژگی ها و معیارهای مورد انتظار، مفاهیم جمعیتی، زیرساختی، سیاسی، حسی، اجتماعی و محیطی به عنوان اصول پایه در تعریف محله محسوب می شود. مفهوم شناسی محله در شهرهای ایران نشان می دهد که در گذشته ویژگی ها و معیارهای قومی، مذهبی، نژادی و نظایر اینها، و در زمان حاضر اصول رسمی و قراردادی در تعریف مفهوم و تعیین حدود محله نقش تعیین کننده ای دارند. در مجموع محدوده فضایی یکپارچه، وجود مرزهای کالبدی مبتنی بر درک ذهنی و یا نشانه ع ینی، حس تعلق مکانی و همبستگی اجتماعی، امکان شناخت رو در رو و وجود تسهیلات و خدمات محلی از جمله نکاتی است که در مفهو مشناسی محله اهمیت م ییابند.
کلید واژگان: جامعه, اجتماع, اجتماع محلی, محلیت, محلهIntroductionIn the present process of urbanization and urban development, the utilization of participatory strategy and bottom-up planning has been agreed by most of urban planners and managers to be essential. Realizing this kind of urban planning and management, we need the subdivision of the urban space into smaller units. Neighborhood can be considered as the basic unit for participatory planning. This concept has some similarities and differences from the meanings of the words such as community, society, local community, space and place. In this paper, it has been tried to describe the definitions of neighborhood and its dimensions with regard to various suggestions and definitions based on different points of views, to reach common principles and consensus of opinions for neighborhood. Also, it is intended to get an overall glance of scientific suggestions on the concept of neighborhood conformable to historical investigations and legal basis in Iran cities, in order to reach a concept closer and more common to the present reality of urbanism and urban development.MethodologyThe present study has been done based on qualitative method. Since the aim was to understand the neighborhood conceptual changes in different scientific fields and scientific urban & urbanism literature, documentary observation was used. Also the analysis of the documents of the study was done in twoMethodsa) internal analysis, b) external analysis. In internal analysis, the sources and documents containing a view to subjects, recognition measurements, scientific fields and theoretical & philosophical thoughts were considered. In external analysis, the connection between container documents and social and political reality of society was considered. Resource andDiscussionThe result of this study has shown that, Neighborhood is a term which different fields such as sociology, geography and urban planning have defined and utilized in different ways on the basis of theoretical and contextualized differences. However, there are common issues in these variations which help us to draw the concept of neighborhood. Neighborhood has some aspects in common with concepts like community, society, place, space, vicinage and etc. Community and society, as basic concepts in social geography and sociology, have some characteristics. Specific geographical territory and interrelationships between its residents are considered as their common aspects. The distinction between these two concepts is that the ''community'' is formed upon emotional and organic linkages and the ''society'' is formed upon thoughts and conventional relationships. The concepts of space and place, also similar concepts, have some characteristics which are important in the clarification of the concept of ''neighborhood''. The change of views from mere physical perspective to social and physical perspectives of space and place is the cause of social activities running in the figure of city. This view is noteworthy in defining and conceptualization of neighborhood. In this sense, the concept of local community is formed upon common relations and interests and also place and specific geographical borders, which clarifies some principles for defining the concept of neighborhood. From the urban sociology point of view, neighborhood is a social unit including people with similar social, cultural and economical characteristics and residents who have social solidarity and local interrelationships. From the social sciences point of view, a ''neighborhood'' signifies a residential area with residents who have interrelationships between them. The approach of urban and social geographers in defining the concept of ''neighborhood'' is based upon having specific place and social relationships between its residents. Urban planning, in a different framework, defines neighborhood as an identifiable area of a city which has several land-uses for supplying the needs of its residents. Also this concept has considerable aspects in frame of functions and characteristics expected from neighborhood. The study of the concept of neighborhood in different scientific areas indicates that having clear borders and boundaries, sense of solidarity and reciprocity among residents, collective identity and sharing goals, integration of space and activity, relative independency and proportion of the population, are common themes in the defined neighborhood; Although based on expected characteristics and criteria, population concepts, infrastructure, political, sensory, social and environmental principles are to be considered as basic concepts. Recognition of neighborhood in cities of Iran indicates that ethnic, religious, racial and other characteristics and criteria in the past and the present official and formal principles have a determining role in definition and determination of the boundaries of the neighborhood.ConclusionAn integrated spatial area, existence of physical boundaries based on subjective and/or objective cognition, sense of place, social belonging and face to face relationships, as well as containing daily facilities and services, could be expounded as common elements in the redefinition of the concept.Keywords: Community, Society, Neighbourhood., Locality, Local community
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.