به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "south khorasan" در نشریات گروه "جغرافیا"

تکرار جستجوی کلیدواژه «south khorasan» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • مهدی محمودی، حجت مهکویی*، احمد خادم الحسینی، حمید صابری

    توسعه و امنیت برای مناطق مرزی ایران، یکی از مسایل اصلی و مهم است که باید مورد توجه جدی مسیولان قرار بگیرد. این مناطق همواره با معضلات و چالشهای توسعه و امنیت مواجه هستند. این مساله، نگرانی های امنیتی در مناطق شرقی را به یکی از معضلات اصلی برای ایران مبدل ساخته است. چرا که مرزهای شرقی ایران که بسیار طولانی هستند با موضوعاتی از قبیل قاچاق مواد مخدر، ژیوپولیتیک آب، مسایل قومی و مذهبی و حضور کشورهای بیگانه در کشورهای همسایه دست به گریبانند. ایران از سمت شرق با دو کشور افغانستان و پاکستان هم مرز است؛ کشورهایی که به دلیل دوره های طولانی تنش و بی ثباتی، نقش زیادی در ایجاد ناامنی در مناطق همجوار خود از جمله ایران دارند. نوشتار حاضر کوشیده به روش توصیفی- تحلیلی، ریشه های ناامنی و تهدیدات خارجی تاثیرگذار بر توسعه و امنیت منطقه مرزی خراسان جنوبی را مورد تحلیل قرار دهد. سوال اصلی مطرح شده این است که آمایش سرزمین استان خراسان جنوبی به عنوان منطقه مرزی در شرق کشور با چه تهدیدات خارجی برای توسعه و ایجاد امنیت مواجه است؟ نتایج یافته های تحقیق حاکسیت که قاچاق مواد مخدر، شرارات و ناامنی، تروریسم، مسایل قومی و مذهبی و بی ثباتی سیاسی افغانستان از مهمترین تهدیدات خارجی فراروی توسعه و امنیت در مناطق مرزی ایران و افغانستان به ویژه در استان خراسان جنوبی محسوب می گردد. لاجرم، آمایش سرزمین در استان خراسان جنوبی با مسایل و چالشهای عدیده ای مواجه است و توسعه و امنیت در این استان، به نگاه و توجه ویژه دولت و مسیولان محلی نیاز دارد

    کلید واژگان: تهدیدات, توسعه, مناطق مرزی, افغانستان, ایران
    Mahdi Mahmodi, Hojat Mahkouii *, Ahmad Khadem Al-Husseini, Hamid Saberi

    Development and security for the border areas of Iran is one of the main and important issues that should be seriously considered by officials. This has made security concerns in the east one of Iran's main problems. Because Iran's eastern borders, which are very long, deal with issues such as drugs, water geopolitics, ethnic and religious issues, and the presence of foreign countries in neighboring countries. Iran is bordered by Afghanistan and Pakistan to the east; Countries that, due to long periods of tension and instability, play a major role in creating insecurity in their neighboring regions, including Iran. The present paper tries to analyze the roots of insecurity and threats to development and security in the border region of South Khorasan in a descriptive-analytical manner. The main question is what are the foreign threats to the development and security of South Khorasan province as a border region in the east of the country? Findings of the study show that drugs, evils and insecurity, terrorism, the presence of foreign forces in Afghanistan, ethnic and religious issues and political instability in Afghanistan are the most important threats to development and security in the border areas of Iran and Afghanistan, especially in South Khorasan province to be. Inevitably, land management in South Khorasan province faces many issues and challenges, and development and security in this province require special attention and attention of the government and local officials.

    Keywords: Threats, Security, Afghanistan, Iran, South Khorasan
  • مراد دلالت*، سید عباس احمدی کرچ، لقمان مصطفی پور

    با توجه به واقع شدن کشور ما بر روی کمربند زلزله خیز آلپ-هیمالیا و وجود گسل های فراوان، وقوع زلزله در این فلات امری طبیعی است و باید این حقیقت را مدنظر داشت که 66 درصد از مساحت کشور ما در مناطق زلزله خیز واقع شده و 90 درصد از جمعیت کشور ما در این مناطق زندگی می کنند برای کاهش خسارات زلزله مکان های با خطر لرزه ای بالا شناسایی شوند. در این مطالعه خطر زمین لرزه در استان خراسان جنوبی بر اساس روش برآورد و پهنه بندی شده است. به منظور اجرای این روش ابتدا 7 چشمه (محدوده) بالقوه لرزه زا در منطقه بر اساس فراوانی زلزله ها و نوع گسل ها شناسایی و در نرم افزار Arc GIS تعیین حدود و به صورت یک لایه تعریف گردیده اند. داده های زلزله به صورت یکنواخت، از زمین لرزه هایی که شامل 5 زمین لرزه تاریخی و 486 زمین لرزه دستگاهی از سال 1900 - 2015 می باشد، استفاده شده است. داده های زلزله منطقه وارد نرم افزار ZMAP شده و پیش لرزها پس لرزه ها زلزله های با بزرگای Mw < 3.5 از کاتالوگ مدنظر حذف گردید سپس توسط رابطه گوتنبرگ - ریشتر مقادیر a و b محاسبه و در ادامه با استفاده از نرم افزار KIJKO 2001، مقادیر β و λ و بیشینه بزرگی مورد انتظار (Mmax) محاسبه شد و در گام آخر شتاب حاصل از فعالیت چشمه ها با استفاده از نرم افزار EZ-FRISK 7.52 و برای دوره بازگشت های 50، 100، 475، 1000 و 2475 سال تخمین زده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، بخش شرقی و غربی استان خراسان جنوبی نسبت به نقاط دیگر لرزه خیزتر می باشند. نقشه های ریز پهنه بندی و گسل های منطقه به صورت لایه های مختلف در محیط GIS تعریف گردیده اند

    کلید واژگان: تحلیل فضایی, استقرار پایدار جمعیت, آمایش سرزمین, خراسان جنوبی
    Morad Delalat *, Seyed Abbas Ahmadi, Loghman Mostafapoor

    Due to the fact that our country is located on the Alps-Himalayan earthquake belt and there are many faults, the occurrence of this earthquake on this plateau is a natural thing to take into account the fact that 66% of our land area is located in earthquake zones and 90% of the country's population. We live in these areas to identify high risk seismic sites to reduce earthquake damage. In this study, earthquake hazard in south Khorasan province is estimated and zoned based on probabilistic method. In order to implement this method, 7 potential seismic springs in the area were first identified based on the frequency of earthquakes and fault types and defined in Arc GIS software and defined as single layer. Earthquake data uniformly used earthquakes consisting of 5 historical earthquakes and 486 earthquakes from 1900 to 2015. The earthquake data were entered into ZMAP software and the aftershocks and aftershocks as well as earthquakes witcalculated by the Gutenberg-Richter relation of values a and b. Then, using the KIJKO 2001 software, the values of β, λ and expected maximum value (Mmax) were calculated and in the final step the acceleration of the springs activity using EZ-FRISK 7.52 software for the period Returns of 50, 100, 475, 1000, and 2475 years were estimated. According to the results, the eastern and western parts of South Khorasan province are more seismic than other parts. Mapping maps and faults of the region are defined as different layers in GIS environment.

    Keywords: Spatial Analysis, Sustainable Population Settlement, Land Planning, South Khorasan
  • مهدی مودودی ارخودی*، سجاد فردوسی، ریحانه برومند

    مناطق حفاظت شده، حساس ترین محیط های طبیعی به شمار می روند که اقدامات انسانی به ویژه فعالیت های گردشگری، در صورت نبود مدیریت می تواند این مناطق را با آسیب های جبران ناپذیر رویاروی کند؛ بر این اساس، این پژوهش با هدف ارزیابی اثرات گردشگری بر منطقه حفاظت شده شاسکوه انجام پذیرفت. رویکرد کلی پژوهش، از نوع پژوهش های کمی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، مبتنی بر داده های کتابخانه ای و پیمایشی بوده است. جامعه آماری تحقیق، ساکنان روستاهای پیرامون و درون منطقه حفاظت شده شاسکوه بوده است. در این تحقیق به منظور تحلیل داده ها، روش های آمار توصیفی شامل فراوانی و درصد و همچنین روش های آماری استنباطی شامل آزمون کلموگروف-اسمیرنوف و آزمون خی دو به کار گرفته شده است. یافته های حاصل از تحلیل داده ها حاکی از آن است که بر مبنای سطح معنا داری محاسبه شده (000/0sig=) با 99 درصد از درجه اطمینان می توان دریافت که گونه های گیاهی منطقه در سطح زیاد، با پیامدهای مثبت و همچنین منفی گردشگری مواجه هستند. همچنین در خصوص گونه های جانوری و محیط روستاهای منطقه، یافته ها نشان می دهد که گردشگری در سطح زیاد، اثرات مثبتی به همراه داشته است؛ بااین حال، تاثیرات منفی گردشگری در سطح متوسط تا کم نیز بر گونه های جانوری و روستاهای منطقه نمایان است. توسعه گردشگری در منطقه حفاظت شده شاسکوه، به پیامدهای مثبتی در حفاظت از گونه های گیاهی و جانوری منطقه و همچنین بهبود محیط روستاهای پیرامون منجر شده است؛ با وجود این، متقابلا تنوع زیستی منطقه و محیط روستاهای پیرامون نیز با تهدیداتی از سوی فعالیت های گردشگری مواجه اند. در این راستا، ضروری است که با تعریف ساختار مدیریتی مناسب در حوزه گردشگری بتوان تا حد ممکن اثرات منفی ناشی از گردشگری در منطقه را کاهش داد و کنترل کرد و در مقابل نیز به تقویت پیامدهای مثبت حاصل از گردشگری پرداخت.

    کلید واژگان: گردشگری, محیط زیست, منطقه حفاظت شده, خراسان جنوبی, شاسکوه
    Mehdi Mododi Arkhudi *, Sajad Ferdowsi, Reyhane Boroumand

    Protected areas are considered the most sensitive natural environments, and human actions, especially tourism activities, if not managed, can cause irreparable damage to these areas. Therefore, this study was conducted to evaluate the impacts of tourism on the protected area of ​​Shaskooh. The general approach of this research was quantitative and the data collection was based on library resources and survey method. The statistical population of the study was the residents of the surrounding villages and within the protected area of ​​Shaskooh. In order to analyze the data, descriptive statistical methods including frequency and percentage, as well as inferential statistical methods including Kolmogorov-Smirnov test and Chi-square test were used. The results indicate that based on the calculated significance level (sig=0.000), it can be concluded with 99% confidence level that the plant species are facing positive and negative consequences of tourism at a high level. Moreover, regarding the animal species and the environment of the villages, the findings show that tourism has had positive effects on a high level; however, the negative effects of tourism at a medium to low level are also visible on animal species and villages. Therefore, the development of tourism in the protected area of Shaskooh, has led to positive consequences in the protection of plant and animal species in the area and improved the environment of the surrounding villages. On the other hand, the biodiversity of the region and the environment of the surrounding villages are also facing threats from tourism activities. In this regard, it is necessary to define a suitable management system in the field of tourism to reduce and control the negative effects of tourism as much as possible, and to strengthen the positive consequences of tourism.

    Keywords: Tourism, Environment, Protected area, South Khorasan, Shaskooh
  • بهزاد امرایی*

    تغییراقلیم یکی از مهمترین چالش های پیش روی مدیریت منابع آب اعم از آب های سطح و آب های زیرزمینی است. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی تاثیر خشکسالی های ناشی از تغییراقلیم بر منابع آب زیرزمینی دشت بیرجند می باشد. در این راستا با استفاده از دو تست تحلیل روند ناپارامتریک تخمینگر شیب Sens و Man-Kendal برای آشکارسازی روند سطح ایستابی آب های زیرزمینی شهرستان بیرجند طی دوره آماری 1370-1395 بر اساس آمار سطح ایستابی 47 چاه مشاهداتی منطقه(سرشماری منابع آب) استفاده گردید. با استفاده از ماتریس همبستگی پیرسون، همبستگی بین عناصر اقلیمی (ایستگاه بیرجند) دما، بارش و تبخیر و تعرق پتانسیل با سطح ایستابی شهرستان بیرجند محاسبه گردید و براساس آن یک مدل رگرسیونی چندمتغییره برای مدل کردن سری زمانی سالانه سطح ایستابی در سطح اطمینان 95/0 توسعه داده شد. فاکتورهای اقلیمی دوره 2080-2065 با استفاده از خروجی مدل HadGEM2-Es  از طریق مدل ریزمقیاس نمایی LARS-WG برای موقعیت ایستگاه بیرجند تحت دو سناریوی RCP8.5 و RCp2.6 شبیه سازی گردید و براساس مدل رگرسیون توسعه داده شده، سطح ایستابی آب شهرستان بیرجند  شبیه سازی گردید. نتایج بیانگر آن بود که اولا در دوره پایه (1370-1395) سطح ایستابی آب منطقه با شیب سالانه 47 سانتیمتر در سال روند کاهشی داشته است. آنالیز همبستگی بیانگر آن بود که سه عنصر اقلیمی  بارش، دما و تبخیر و تعرق در یک ترکیب خطی 75/0 از تغییرات سالانه آب زیرزمینی را مدلسازی کرده اند. نتایج مدل ریزمقیاس نمایی  اجرا شده روی داده های HadGEM2-Es بیانگر آن بود که در دوره 2035-2065 تحت هر دو سناریوی مذکور سطح آب زیرزمینی منطقه بین 10 تا 13 متر نسبت به دوره پایه افت خواهد داشت که ناشی از افزایش تبخیر و تعرق و به تبع آن کاهش بارش موثر خواهد بود.

    کلید واژگان: تغییراقلیم, آب های زیرزمینی, تحلیل روند, خراسان جنوبی
    Behzad Amraei*

    Climate change is one of the most important challenges facing water resources management, including surface water and groundwater. The main purpose of this research is to detect the effect of droughts caused by the change in groundwater resources in Birjand plain. In this regard, using two nonparametric trend tests, the SENS and MAN-Kendal gradient estimates to detect the process of underground water level in Birjand city during the statistical period of 1370-1395 according to the statistics of the field of 47 areas of observation area (census water resources) Wentified. Using Pearson correlation matrix, correlation between climatic elements (Birjand station) temperature, precipitation and evapotranspiration and potential transpiration were calculated with the level of local city of Birjand, and based on a multivariate regression model for modeling the annual time series at the level of confidence level of 95 / 0 was developed. Climatic factors of 2080-2065 using the Output of the HADGEM2-ES model through the LARS-WG exponential model for the position of the Birjand station under two scenarios RCP8.5 and RCP2.6 were simulated and based on the regression model, the surface of the water Birjand city was simulated. The results indicated that firstly, in the base period (1370-1395), the surface of water in the area with an annual gradient of 47 centimeters per year was reduced. The correlation analysis indicated that three elements of rainfall, temperature and evapotranspiration were modeled in a linear composition of 75% of the annual changes in groundwater. The results of the microsterge model implemented on HADGEM2-ES data indicate that during the period 2035-2065 under both the scenario, groundwater level between 10 and 13 meters lower than the base period, which resulted from an increase in evapotranspiration And consequently, rainfall will be effective.

    Keywords: Climate Change, Groundwater, Trend Analysis, South Khorasan
  • آزاده بخشی، بهمن خسروی پور، منصور غنیان*
    افزایش کمبود آب کشاورزی نه تنها گسترش سطح آبیاری را محدود می کند بلکه مستقیما تولیدات کشاورزی را کاهش می دهد و امنیت غذایی و درآمد روستاییان را تهدید می کند. تحقیق حاضر با هدف شناسایی و تحلیل انگاره های ذهنی بهره برداران خراسان جنوبی در زمینه مدیریت آب کشاورزی با استفاده از روش شناسی کیو انجام شده است. این پژوهش، ازنظر هدف کاربردی بوده و از نوع تحقیقات اکتشافی است و ازلحاظ روش گردآوری داده ها، کمی - کیفی است. در پژوهش حاضر تعداد 21 بهره بردار با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند. بر اساس یافته های به دست آمده ذهنیت بهره برداران چاه آب در چهار گروه ذهنیت برابر نگر، تقدیر نگر، دانش نگر و مصرف نگر دسته بندی شدند که به ترتیب 7/22 درصد، 10/165 درصد، 35/14 درصد، و 13 درصد از واریانس کل را تبیین کردند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که توجه به مباحث مدیریت تعارض و فنون مذاکره و رسیدن به توافق جمعی در استفاده پایدار از آب کشاورزی مهم ترین عامل در راستای نیل به یک ذهنیت مشترک نسبت به مدیریت پایدار آب کشاورزی در بین بهره برداران چاه آب است. لذا پیشنهاد می شود دست اندرکاران مربوطه با در نظر داشتن این مهم زمینه برنامه ریزی و اجرایی شدن آن را فراهم آورند.
    کلید واژگان: انگاره های ذهنی, بهره بردار چاه آب, خراسان جنوبی, روش شناسی کیو, مدیریت پایدار آب
    Azadeh Bakhshi, Bahman Khosravi Pour, Mansour Ghanian *
    Water scarcity affects the development of irrigation agricultural land and reduces agricultural products directly. In addition, it threatens the food security and income of the villagers. The present research was conducted on the typology of mental models of good operators for agricultural water management in South Khorasan province. The study deals with the subjective opinions of the participants based on Q methodology. It is applied in terms of goal and exploratory and mixed in terms of data collection method. The participants of the study consisted of 21 well operators selected by the targeted judgment method and snowball technique. According to the results obtained from the exploratory factor analysis, the perception of the participating well operators about sustainable groundwater management at the farm level was classified into four types including Equalist, Fatalist, Scientist, and Consumerist types. The levels of variance explained by each factor are 27.7%, 16.10%, 14.35%, and 13% respectively. Finally, the results showed that the most important factor in achieving a common perception of sustainable agricultural water resources management is considering conflict management and negotiation techniques among well operators.
    Keywords: Mentality, Q methodology, Sustainable water management, well operators, South Khorasan
  • رضا دوستان*
    هدف

    بی نظمی در بارش ویژگی ذاتیاقلیم های خشک بوده و این نوع ریزش ها همراه با سیل و خسارت است. با رویکرد تکرارپذیری پدیده های طبیعی، این نوع ریزش ها قابل تکرار و پیش بینی می باشند. بارش های شدید در توده های هوا با رطوبت بالا و شرایط خاص همدیدی جو، حادث می شوند.

    روش

    این نوع ریزش ها با بارش روزانهیک میلیمتر و بیشتر در خراسان جنوبی در دوره 1987 تا 2018 مطالعه شد. شاخص صدک نود و پنجمبارش روزانه هر ایستگاه، بارش شدید، وهمزمانی در سه ایستگاه و بیشتر، بارش شدید سینوپتیک تعریف شد. الگوهای جوی این نوع بارش ها،با دادهرقومی ارتفاع تراز500 هکتوپاسکال در محدوده 10 تا 70 درجه شمالی و 10 تا 80 درجه شرقی، با روش تحلیل مولفه اصلی و خوشه بندی وارد، مشخص شد.

    یافته ها/ نتایج

    چنانکه با وقوع بلاکینگ مدیترانه مرکزی- جنوب اروپا و سردچال اروپای شرقی- روسیه غربی، تراف باهای غربی در شرق مدیترانه عمیق شده و توده های مدیترانه ای از مسیر جنوبی تر با جهت جنوب غربی وجنوب از آب های گرم خلیج فارس و دریای عمان به شرق ایران می رسند.بنابراین، سیکلون ها (فشار1011 میلیبار) با حرکت چرخندی برروی منطقه و ارتفاعات شرق ایران، بارش های شدید (میانگین 16 میلیمتر روزانه) را ریزش می کنند. در عرض پایین تر، پرفشارهای دینامیک با حرکت واچرخند در تراز میانی و جوپایین، از شمال شرقی آفریقا تا عربستان و شمال غربی شبه جزیره هند استقرار دارندو تضعیف بادهای سرد و خشک سیبری،باعث تداوم بارش ها می شود. شرایط جوی فوق، منجر به بارش شدید در اواخر زمستان (فوریه) و اوایل بهار (مارس) در خراسان جنوبی می شود.

    کلید واژگان: الگوی جوی, بارش شدید, صدک 95, خراسان جنوبی
  • محمدرضا بخشی*

    هر نهاد و سازمانی به منظور تنظیم سیاست های بهتر و اصلاح روش ها و برنامه های موجود جهت نیل به کارایی و اثربخشی فعالیت های خود، نیازمند ارزیابی است. این پژوهش به تعیین اثربخشی فعالیت های انجام یافته سازمان بسیج سازندگی در مناطق روستایی استان خراسان جنوبی پرداخته است. این تحقیق از نظر ماهیت از نوع تحقیقات کمی و با توجه به هدف تحقیق، از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، در زمره تحقیقات توصیفی - تحلیلی می باشد که با فن پیمایش انجام گرفته است. جهت جمع آوری اطلاعات از دو نوع پرسشنامه (مردم عادی و خبرگان روستا) با حجم نمونه 498 و 239 نفر در سطح روستاهای هشت شهرستان استان خراسان جنوبی (بیرجند، قاین، فردوس، سرایان، سربیشه، نهبندان، درمیان و بشرویه) استفاده شد. نتایج نشان داد میزان اثربخشی اقتصادی فعالیت های سازمان بسیج سازندگی بالاتر از سطح متوسط و از لحاظ آماری معنا دار می باشد. توزیع فراوانی دیدگاه پاسخگویان نسبت به اثربخشی اقتصادی فعالیت های بسیج سازندگی در روستاهای استان نشان می دهد بیش از 70 درصد افراد روستاهای مورد مطالعه(اعم از خبرگان و مردم عادی)، میزان اثربخشی فعالیت ها را در سطح متوسط و بالاتر از آن اعلام نموده اند. اثربخشی اقتصادی فعالیت در بین شهرستان های مورد مطالعه با یکدیگر دارای تفاوت معنادار آماری است و بیشترین و کمترین مقدار میانگین نمره اثربخشی اقتصادی در بین شهرستان های استان به ترتیب مربوط به شهرستان های سربیشه و نهبندان است. نتایج آزمون همبستگی نشان داد بین متغیرهای سطح تحصیلات، مشارکت افراد دارای مهارت در طرح ها، زمان انجام فعالیت ها و میزان اثربخشی فعالیت های انجام یافته، رابطه معنا داری وجود دارد.

    کلید واژگان: توسعه پایدار, روستا, نهاد بسیج, اثربخشی, خراسان جنوبی
    M.R. Bakhshi *

    Any organization whose customers and clients are the general public needs to assess its plans and actions to develop better policies, improve current methods and plans, and finally achieve better effectiveness and efficiency. The purpose of the research was to identify the effectiveness of the activities of Basij in rural areas of southern Khorasan. Considering research methodology, the research is quantitative, applied, descriptive-analytical, using surveys. In order to collect the data, two questionnaires (for the general public and experts) were distributed among the villages of eight cities of South Khorasan (Birjand, Qaen, Ferdows, Sarayan, Sarbisheh, Nehbandan, Darmiyan, Boshrouyeh). The Sample included 498 and 239 respondents respectively. The results indicated that the level of economic effectiveness of the activities of Basij is above average and statistically significant. Frequency distribution of the views of respondents on economic effectiveness of the activities of Basij in the villages of the province shows that more than 70% of the residents of the villages under study (including experts and the general public) consider the activities to be moderately effective. The difference of the economic effectiveness of activities in the cities studied were statistically significant. The largest and the smallest mean of the economic effectiveness in the counties studied were related to Sarbisheh and Nehbandan respectively. The results of the correlation test indicated a significant relationship between education, the participation of skilled people in projects, the time of conducting activities, and their effectiveness. Therefore, to increase the effectiveness of activities, it is recommended that attention be paid to the needs of the villagers, appropriate time for the activities, participation of villagers in projects, and utilization of their skills.

    Keywords: Sustainable development, village, Basij institution, effectiveness, South Khorasan
  • اکبر نجفی*، یونس گراوند، علی قومی، ابوطالب قاسمی

    گردشگری یکی از پویاترین فعالیت های اقتصادی عصر حاضر است که در توسعه پایدار محلی نقش مهمی دارد و اولویت توسعه آن نیازمند شناخت عوامل تاثیرگذار و محدودکننده طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در هر منطقه است. در عین حال، مناطق نمونه گردشگری به سبب دارا بودن مجموعه ای از جاذبه های طبیعی و تاریخی از اهمیت خاصی در نزد گردشگران برخوردار هستند. بر این اساس هدف از انجام این پژوهش انتخاب و اولویت بندی مناطق نمونه گردشگری بین سه منطقه"بنددره بیرجند، باغستان آبگرم فردوس و منطقه نمونه قائن" در استان خراسان جنوبی با استفاده از روش ANP است. به همین منظور برای به دست آوردن نتایج مناسب در زمینه اولویت بندی مناطق نمونه گردشگری در استان خراسان جنوبی از ساختار سطح بالای ANP شامل زیر شبکه های (BOCR) سود، فرصت، هزینه و خطر استفاده شد. نتایج به دست آمده از تحلیل ANP نشان داد که مناطق باغستان- آبگرم فردوس، بند دره بیرجند و منطقه نمونه قائن به ترتیب با وزن های 0/59، 0/28 و 0/12 در اولویت اول تا سوم قرار دارند. از بین زیر شبکه ها، زیر شبکه سود با وزنی معادل 0/33 از اهمیت بیشتری نسبت به سایر زیر شبکه ها برخوردار است. همچنین معیار استراتژیک پتانسیل های گردشگری با وزنی معادل 0/51 از اولویت بالاتری نسبت به سایر معیارها برخوردار است.

    کلید واژگان: تصمیم گیری چند معیاره, خراسان جنوبی, سیستم پشتیبان تصمیم, صنعت گردشگری, منطقه نمونه گردشگری
    Akbar Najafi *, Yones Garavand, Ali Ghomi, Abotaleb Ghasemi

    Tourism is one of the most dynamic economic activities in the present era, which plays an important role in the local sustainable development, and its development priority requires the recognition of affecting and limiting factors of natural, economic, social and cultural each region. Moreover, these areas areas reveal a special importance for tourists due to having a set of natural and historical attractions. Accordingly, the main objective of the present study is the selection and prioritization of tourism areas among the three areas "Banddareh-e-Birjand, Baghestan Abgarm Ferdows and Ghaen tourism area" in South Khorasan province by using the ANP method. Therefore, to obtain the appropriate results in the tourism areas prioritization in South Khorasan province a high level of ANP structure including subnet benefit, opportunity, cost and risk was used. The results of the ANP analysis demonstrated that Baghestan Abgarm Ferdows, Banddareh-e-Birjand and the Ghaen tourism area with having 0.59, 0.28, and 0.29 weights placed in the first to third priority, respectively. Among the subnets, the benefit subnet with a weight of 0.33 possesses more important as compared to the others. Furthermore, the strategic criterion of tourism potentials with an equivalent weight of 0.51 manifests a higher priority in comparison with the other ones.

    Keywords: Decision Support System, Multiple Criteria Decision Making, South Khorasan, Tourism industry, Tourism area
  • حجت مهکویی*، مهدی محمودی، احمد خادم الحسینی، حمید صابری
    مناطق مرزی بدلیل یکسری ویژگی های خاص از جمله دوری از مرکز، توسعه نیافتگی، ناپایداری سکونت، تبادلات مرزی و... از دیرباز مورد توجه حکومتها بوده است. اما آمایش این مناطق هنوز جایگاه واقعی خود را در نظام برنامه ریزی کشور پیدا نکرده است. استان خراسان جنوبی با داشتن بیشترین مرز با کشور افغانستان از نظر توسعه یافتگی در ردیف استانهای کمتر توسعه یافته است.و از فرصت ها و قابلیت های مرزی کمتر استفاده نموده است. پژوهش اخیر با روش کمی و با ماهیت توصیفی- تحلیلی و با شیوه میدانی و کمک پرسشنامه و تجزیه و تحلیل با استفاده از مدل SWOT و ANP به ارائه الگوی مناسب برای آمایش مناطق مرزی پرداخته است. نتایج حاصله نشان می دهد الگوی مناسب برای مناطق مرزی از نوع تهاجمی است و بر اساس اولویت بندی، استراتژی تهاجمی (SO) یعنی تقویت همزمان زیرساختهای توسعه و امنیت برای نیل به توسعه پایدار از اولویت اول برخوردار است. نتایج بدست آمده از وزن دهی به زیر معیارها نیز بیانگر این واقعیت است که وجود بازارچه های مرزی، گمرک و منطقه ویژه اقتصادی (S2) مهمترین نقطه قوت استان، امنیت نسبی موجود در مرز (O3) مهمترین فرصت استان، بی ثباتی طرف افغان در مناسبات تجاری و سیاسی (T2) مهمترین تهدید استان و ضعف زیرساخت های کالبدی (جاده، راه آهن و..) (W4) مهمترین نقاط ضف استان می باشد.
    کلید واژگان: آمایش سرزمین, مناطق مرزی, خراسان جنوبی, مدلSWOT, مدل ANP
    Hojat Mahkouii *, Mahdi Mahmodi, Ahmad Khademalhosyni, Hamid Saberi
    Border regions have long been considered by governments for a number of specific features, including eccentricity, lack of development, habitation instability, border interactions, and so on. But the planning of these areas has not yet arrived at its true position in the country's planning system. South Khorasan province having the largest border with Afghanistan is still one of the less developed provinces and has used fewer border opportunities and capabilities. This is a quantitative research with a descriptive-analytic nature and provides a suitable model for planning the border regions using field method, questionnaire and analysis via the SWOT and ANP model. The results show that an aggressive strategy is the appropriate pattern for border regions and based on prioritization, the aggressive strategy (SO)-the simultaneous empowerment of development and security infrastructures to achieve a sustainable development- is set in the top rank. Moreover, the results of weighing the criteria indicate that the existence of border markets, customs and special economic zone (S2) are the most important strength
    Keywords: Land Use Planning, Border regions, South Khorasan, SWOT Model, ANP Network
  • رستم صابری فر

    مطابق ادعای مسیولین گردشگری استان خراسان جنوبی، سالانه بیش از 12 میلیون مسافر از این استان به سمت شمال و جنوب کشور عبور می کنند، اما بهره استان از این پتانسیل بسیار اندک و در واقع هیچ است. بسیاری این مشکل را در عدم وجود قابلیت های فرهنگی، تاریخی، زیارتی و طبیعی استان می دانند. این حالی است که علاوه بر وجود قابلیت های اساسی در این زمینه، همین شرایط تزانزیتی می تواند بهترین امکان برای بهرمندی از پیامدهای مثبت گردشگری تلقی گردد. در این بررسی سعی اصلی بر آن است تا شرایط استان خراسان جنوبی به عنوان مهمترین منزلگاهی که مسافران مرکز، جنوب و جنوب شرق کشور را به مشهد می رساند، مورد بحث و بررسی قرار گیرد. به این منظور، از روش توصیفی و تحلیل بهره برداری شده است و داده های گرددآوری شده از طریق پرسشنامه های محقق ساخته از 300 نفر نمونه انتخابی، با نرم افزار SPSS و ابزار تحلیلی SWOT مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشانگر آن است که ضعف های موجود در ارتباط با عدم بهره گیری از قابلیت گردشگران عبوری عمدتا به سیاست های اجرایی و عدم اتخاذ استراتژی های مناسب مربوط می باشد. به طوری که راهبردهای تعیین شده در این بررسی عمدتا در بخش تهاجمی می باشد حال آن که مسیولین راهبردهای دیگری را مد نظر قرار داده اند.

    کلید واژگان: قابلیت توریسم, مناطق بین راهی, خراسان جنوبی, ماتریس ارزیابی, مدل SWOT
    Rostam Saberifar

    According to tourism department officials of South Khorasan, more that 12 million travelers pass across the province toward south or north regions of the country, while the province itself enjoys very little or nothing of this great potential. For this purpose, descriptive and analytical research method is employed and with sample size of about 300 people, and the designed questionnaires were completed by them. The data that are collected by researcher’s-made questionnaire are analyzed using SPSS data analyzer softwares and SWOT analyzing tool. The results shows that in total, 15 factors are considered as strengths factors of the province, of which the highest point is given to transit capability, i.e. the existence of the west country transit route as the most important transportation path for good and passengers. The lowest point on the other hand is given to associative and people’s contribution in tourism activities of the region. These factors gain a score of 3.93 in total, where developing tourism facilities gain the highest score of 0.60 among them. Upon given information, it is clear that the difference is higher than 2.5, there it can be concluded that the province conditions to deal with sightseeing activities is highly favorable. On this basis, it can be said that the general condition is in favor of external factors, and considering environmental and social constraints of the province, the situation gives hope for more assistance of the government to this province to help it gain advantage of its capabilities.

    Keywords: Tourism potential, midway sites, South Khorasan, analysis matrix, SWOT analysis model
  • مفید شاطری، ساغر کاسب*، مهدی خداداد
    گردشگری روستایی یکی از اشکال گردشگری است که توانسته است گردشگران بسیار زیادی را از طریق جاذبه های طبیعی، تاریخی و فرهنگی جذب نماید و اهمیت زیادی در بهبود شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نواحی روستایی دارا می باشد. باید اذعان نمود که همه روستاهای کشور قابلیت توسعه صنعت گردشگری را ندارند به همین علت سازمان میراث فرهنگی_گردشگری و صنایع دستی گروهی از روستاها را که دارای قابلیت گردشگری اند به عنوان روستاهای هدف گردشگری انتخاب نموده است که این دسته از روستاها دارای پتانسیل های طبیعی، تاریخی و فرهنگی برای جذب گردشگر و همچنین سرمایه گذاری مناسب می باشند. در پژوهش حاضر از روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی استفاده شده است در این پژوهش که پس از تعریف معیارها اصلی (جاذبه طبیعی ، جاذبه انسانی، دسترسی ، زیرساخت و خدمات و زمین ) و همچنین مشخص نمودن زیر معیارها وزن دهی به آن ها با استفاده از نظرات کارشناسان و متخصصان وزن هرکدام از معیارها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) مشخص و سپس به اولویت بندی شش روستای هدف گردشگری استان خراسان جنوبی با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره TOPSIS پرداخته شد. بر این اساس نتایج تحقیق نشان داد که روستای چنشت در اولویت اول روستاهای هدف گردشگری استان به علت دارا بودن جاذبه های طبیعی و تاریخی فراوان قرار می گیرد و به علت دارا بودن پتانسیل های طبیعی و تاریخی در حوزه گردشگری نیازمند توجه بیشتر به امر سرمایه گذاری در حوزه زیرساخت ها می باشد و همچنین در این اولویت بندی صورت گرفته شده روستای افین در اولویت آخر (ششم) قرار گرفت. و در نهایت به منظور فعال سازی خدمات گردشگری در روستاهای هدف، راهکار ارائه شده است.
    کلید واژگان: گردشگری روستایی, روستاهای هدف گردشگری, تکنیک تصمیم گیری چند معیاره AHP و TOPSIS, استان خراسان جنوبی
    Mofid Shateri, Saghar Kaseb *, Mehdi Khodadad
    Rural tourism is one of the forms of tourism that has attracted many tourists through natural, historical and cultural attractions, and it is important to improve the economic, social and cultural conditions of rural areas. It should be acknowledged that all villages of the country are not capable of developing the tourism industry. For this reason, the Cultural Heritage and Tourism Organization has selected a group of villages with tourism capability as the villages of tourism destination, which has a natural, historical and cultural potential. To attract tourists as well as investing. In this research, the descriptive-analytic research method has been used. In this research, after defining the main criteria (natural attraction, human attraction, accessibility, infrastructure, services and land) as well as the identification of the following criteria, weighing them Using experts 'and experts' opinions, weights of each of the criteria were determined using Analytical Hierarchy Process (AHP) and then the priority of six tourism tourism villages of South Khorasan Province was determined using TOPSIS multi-criteria decision-making method. Accordingly, the results of the research showed that the village of Chenest is the first priority of the villages of the tourism destination of the province due to the presence of natural and historical attractions, and because of having natural and historical potential in the tourism sector requires more attention to the capital In the area of infrastructure, the Afin village was ranked as the last priority (sixth) in this prioritization. Finally, a solution has been proposed to activate tourism services in target villages.
    Keywords: Tourism, Target tourism village, TOPSIS multiple criteria decision making approach, South Khorasan
  • ناصر یوسف زهی*، حسین فرزانه پور، احمد بخشی

    بایستگی افغانستان در اقتصاد شرق ایران احیاگر مجدد نقش استان های مرزی شرق در تجارت خارجی کشور طی یک ونیم دهه ی گذشته بوده است. این جستار به وارسی جایگاه خراسان جنوبی در اقتصاد شرقی ایران با روش تبیینی و کاربست جغرافیای اقتصادی پرداخته است. با درنظرداشت رقابت های ژیواکونومیکی و ژیوپولیتیکی منطقه ای در آسیا و رویدادهای جهانی چون تحریم های جدید آمریکا هدف کندوکاو مزبور نگرورزی به جایگاه اقتصادی استان ها و کشورهای شرقی ایران در پیشرفت اقتصادی و برنامه ریزی های تجارت خارجی منطقه ای کشور و بازگویی اهمال کاری پژوهشگران حوزه اقتصاد، جغرافیا و سیاست از این پیش آمدگی راهبردی است. ازاین رو، نوآفرینی و ایده اصلی پژوهش گونه ای آینده پژوهی و اثبات نقش فرامحلی جغرافیای خراسان جنوبی در چارچوب مفهوم جدید اقتصاد شرقی است. به منظور پاسخ به پرسش این گفتار که توانمندی های محیطی خراسان جنوبی در گسترش روابط اقتصادی ایران-افغانستان کدام اند؟ محیط جغرافیایی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی-امنیتی این استان مطالعه گردید. اگرچه تعاملات بازرگانی کشور با همسایگان شرق متاثر از گفتمان غرب بوده است، برآیندها گویای کارایی نقش فراملی خراسان جنوبی در پیش درآمدی اقتصاد منطقه ای شرق و با محوریت ایران و افغانستان است. رونق اقتصاد شرق نقش بسزایی در توسعه پایدار این استان خواهد داشت. لذا مطالعات استان شناسی در این دو کشور می بایست بر اهمیت سطوح فرامحلی جغرافیای اقتصادی استان های مرزی توجه یابند.

    کلید واژگان: خراسان جنوبی, افغانستان, اقتصاد شرقی ایران, جغرافیای اقتصادی
    Nasser Yusefzehi, Hossein Farzanehpour, Ahmad Bakhshi
    Introduction

    Afghanistan's tenacity in the eastern Iranian Economy has been the re-emergence of the eastern provinces in the country's foreign trade over the past one and a half decades. In the eastern economy, provinces like Sistan and Baluchistan, Kerman, South Khorasan, Razavi Khorasan and North Khorasan. This research aims at to examine the position of South Khorasan in the eastern Iranian economy, by the theoretical framework of economic geography. In fact, the aim of this study is to consider the economic status of the provinces and eastern parts of Iran in the economic development and regional trade plans. Considering regional geoeconomic and geopolitical competitions in Asia and global events such as the new US sanctions, the second aim of this research is to explore the economic position of the eastern countries of Iran in economic development and regional foreign trade planning. Researchers in the fields of economics, geography and politics have not paid attention to these issues.  Therefore, the main importance of the research is the attention to the significant role of South Khorasan and Afghanistan in Iran's economy, and explicating it within the framework of the new concept of the Eastern Economy. "Iran's Eastern Economy" is the new concept of this study to emphasize on the geoeconomic importance of eastern countries and provinces in the development of national economy and foreign trade of Iran. Geography of Central Asia, South Asia, Southeast Asia and East Asia are central areas of Iran's eastern economy. In this article, only Afghanistan is concerned.

    The main question of this article is as follows: What are the environmental abilities of South Khorasan to expand Iran-Afghanistan economic relations? It should be said that cultural commonality and the most common border with Afghanistan, besides having border markets, proper security, and geopolitical and geostrategic status, are among the effective capabilities of the province to promote the commercial relations of the two countries. The significance of the present paper is to give an overwhelming and a transnational role to South Khorasan.

    Review of Literature

    Our theoretical framework is the economic geography. Economic geography is a branch of human geography that has been in place since the early twentieth century as an independent branch of geography. Subsequently, an important part of the geography was devoted to population, geography, agricultural geography, industrial geography, business geography and commerce. Scholars believe that understanding the geographic space that is influenced by human actions is mainly done through the study of economic geography, because the formation of geographic space and its consequences can be influenced by the demands for human productivity from the environment. Productivity could not be out of the reach of economic, geographical subdivisions because the subject under consideration was economic geography, forms of production, and places of consumption of all kinds of products at different levels. Therefore, most of the geographical implications of today are focused on the trades and power of different global, regional and national economic systems.

    The authors of the paper have attempted to provide an overall analysis and evaluation of the content of the studies that are relevant to our discussion. A number of studies have focused on issues and micro levels of the South Khorasan economy, such as industry, markets, households, tourism, and local development. Others have focused solely on the economic capabilities of South Khorasan. The emphasis of this paper is on the transnational role and importance of the regional level of this province. Of course, the starting point for analyzing this research, like other studies, is the level of local abilities, but unlike them, it provides transnational results. Also, this research in the context of non-economic, political economy, while linking politics and economics, seeks to link these two areas with geography, security and culture.

    Method

    The method of analyzing the data in this paper is the causal method. In this method, the results and consequences of research data are important. Therefore, by expressing and describing the capacities of South Khorasan, they analyze their role in Iran-Afghanistan trade interactions. Afterwards, among the techniques of observation, questionnaires, interviews and data collection libraries, the recent tools such as librarianship have been used.

    Results and Discussion

    The main issue of this research was to study the role of the economic geography of South Khorasan on economic relations between Iran and Afghanistan. The purpose of this issue was to focus on the area of ​​the "Eastern Regional Economy". Current and recent events in the region and the world indicate the instability of Iran's relations with the West, especially the United States. The focus of government officials on expanding and resuming relations with Western countries failed to do the expectations of the Iranian people. The dominance of the Western approach on the Eastern economics of Iran's foreign policy has a variety of reasons, including the weight of Western countries. This is important because, in some respects, the economic and political relations of the Eastern countries, including Afghanistan (at the present time) with Iran, are somehow influenced by the anti-Iranian American discourse.

     According to the findings of this study, the Eastern Territory (Afghanistan and South Khorasan) can be useful in facilitating and deepening the country's regional interactions. The territory of the East (Afghanistan and South Khorasan) can be fruitful in facilitating and deepening the regional interactions of the country. Although Kabul-Tehran's economic relations are heavily influenced by the US-sponsored and US-backed discourse against Iran, inevitably Import of goods from Iran is particularly fueled for the country (Afghanistan), due to lack of proper manufacturing infrastructure, as well as increased demand for its consumer market and the existence of geographic, cultural, and convergent factors. What can make this link more robust is the role of eastern provinces, such as South Khorasan.

    The political, cultural, security and geographic location of the South Khorasan is a good basis for attracting more investment from foreign countries, especially Afghanistan. The expansion of Afghan investment of 2013 So far is promising the brilliant future of this province in the economic interactions of the two countries. This is important in relation to the role of the other eastern provinces, Khorasan Razavi and Sistan and Baluchistan, in increasing the export of Iranian goods to Afghanistan.

    Conclusion

    To the same extent as the South Khorasan plays an important role in the relations between Iran and Afghanistan, it equally affects the process. The boost in exports to Afghanistan, in particular, the country's first target market for goods in South Khorasan, has resulted in increased revenues from the province, including taxes and customs duties. Therefore, the increase in trade between the two countries will mean the growth of southern Khorasan in the long run. On the other hand, the impact of the economic development of this province on improving the economic interactions between Iran and Afghanistan is undeniable. To achieve these goals, it is proposed that special attention be paid to eastern provinces such as South Khorasan, Sistan and Baluchistan in domestic and foreign policy making of Iran. The Iranian government should strive to expand the exchanges and rail lines of the eastern provinces with the western provinces of Afghanistan. The view of securitization to these provinces must be reduced and the economic view replaced. With economic investment in the eastern provinces, dependence of neighboring countries in the east of Iran will increase.

    Keywords: South Khorasan, Iran, Afghanistan, Economic Geography
  • مرضیه تابع، ابوالفضل رنجبر فردویی *، سید حجت موسوی، محمد خسروشاهی
    مدیریت صحیح اکوسیستم های طبیعی بدون آگاهی از وضعیت سلامت اجزاء آن امکانپذیر نیست. پوشش گیاهی به عنوان اصلی ترین جزء اکوسیستم نقش مهمی در سلامت آن ایفا می کند. یکی از ویژگی های تعیین کننده سلامت پوشش گیاهی، قابلیت بازگشت پذیری آن است. اصطلاح بازگشت پذیری نخستین بار در مطالعه سیستم های اکولوژیک مطرح شد و نشان دهنده توانایی اکوسیستم برای حفظ عملکرد در مواجهه با آشفتگی های محیطی است. یک سیستم با قابلیت بازگشت پذیری نه تنها به مکانیزم سازگاری با اختلال مجهز است بلکه پتانسیل بهره مندی مفید از تغییر به عنوان فرصتی برای توسعه، نوآوری و به روز شدن را نیز داراست. بنا بر این وقتی تغییری اتفاق می افتد بازگشت پذیری شرایط مورد نیاز برای شروع دوباره و سازماندهی مجدد را فراهم می کند. اگر این قابلیت فراتر از نیروهای مختل کننده وارده باشد، سیستم توان برگشت به وضعیت حداکثر تراکم پوشش گیاهی با کمترین آثار فرسایشی را خواهد داشت در غیر این صورت سیستم نسبت به تغییری که ایجاد شده و قبلا می توانست آن را کنترل کند آسیب پذیر می شود. این پژوهش در شمال شرق استان خراسان جنوبی (اقلیم خشک) با هدف کمی سازی بازگشت پذیری پوشش گیاهی به عنوان شاخص سلامت اکوسیستم در پاسخ به رخداد های خشکسالی و تغییرات بلند مدت بارش به عنوان اختلالات محیطی انجام شد. بنا بر این، ابتدا استاندارد سازی بارش سالانه با استفاده از داده های بارندگی پانزده ایستگاه هواشناسی اطراف منطقه مطالعه در بازه زمانی سی ساله (2015 – 1986) با روش SPIانجام شد سپس با استفاده از این اطلاعات، وضعیت شاخصSPI محدوده مطالعه در هر سال (ترسالی، خشکسالی و نرمال) از طریق میانیابی به روش وزن دهی بر اساس عکس فاصله (IDW) و با استفاده از نرم افزار ArcGIS تعیین گردید. از طرفی تصاویر ماهواره ای موجود در مخزن ماهواره لندست 5 و 7 دوره بررسی، بین 15 خرداد تا 15 تیر ماه هر سال که پوشش گیاهی دائمی در بهترین شرایط رشد قرار داشت تهیه شد و با استفاده از نرم افزار ENVI، تصحیحات لازم بر روی تصاویر ماهواره ای انجام شد و سپس میانگین شاخص تفاضل نرمال تغییر یافته (TNDVI) هر تصویر تعیین گردید. در نهایت، تاثیر تغییرات بارندگی بر میانگین شاخص پوشش گیاهی TNDVI بررسی شد و بازگشت پذیری پوشش گیاهی محدوده مطالعه پس ازرفع اختلال، با انتخاب چند مقطع زمانی به عنوان نمونه و محاسبه چهار عامل موثر در بازگشتپذیری (دامنه تغییرات، انعطاف پذیری، استهلاک و ترمیم) اثبات گردید. مقایسه تغییرات بارندگی سالانه در سری زمانی سی ساله (2015 - 1986)، دو دوره تقریبی خشک و مرطوب را در محدوده مطالعه نشان داد. دوره مرطوب مربوط به چهارده سال ابتدایی سری زمانی (1999- 1986) و دوره خشک مربوط به شانزده سال بعدی (2015- 2000) است. در این مدت چندین ترسالی با شدت های متفاوت رخ داده است شامل یک ترسالی خیلی شدید در سال ابتدایی دوره (1986)، یک ترسالی شدید (1991) و دو ترسالی متوسط (1992 و 1996). همچنین، چهار خشکسالی شامل یک خشکسالی شدید (2001) و سه خشکسالی متوسط (1987، 2006 و 2008) رخ داده است. همه ترسالی ها در نیمه اول و بیشتر خشکسالی ها در نیمه دوم دوره بررسی اتفاق افتاده اند. برای اثبات بازگشت پذیری پوشش گیاهی و محاسبه عوامل آن، علاوه بر بررسی بازگشت پذیری کل دوره سی ساله، چند مقطع زمانی به عنوان نمونه بررسی انتخاب شد. درکل دوره مطالعه (2015 - 1986)، بیشترین میانگین شاخص TNDVI مربوط به سال 1986 به عنوان سال مرجع (37/49 %) ، کمترین مقدار آن مربوط به سال 2010 به عنوان سال تاثیر کاهش بارندگی و خشکسالی (58/43 %) و مقدار این شاخص درسال انتهایی دوره، 28/44 % بوده است. مقدار چهار عامل دامنه تغییرات، انعطاف پذیری، استهلاک و ترمیم به ترتیب 79/5، 7/0، 09/5 و صفر (%) بود که نشان داد پوشش گیاهی پس از افزایش نسبی بارندگی، از مقدار سال 2010 به سمت مقدار مرجع (1986) افزایش یافته (بازگشت پذیری) اما به میزان پوشش در سال مرجع نرسیده است. مشخص ترین نمونه های بازگشت پذیری پوشش گیاهی، بین سال های 1986 تا 1996 (دوره تر) و 2009 - 2003 (دوره خشک) اتفاق افتاد. در مقطع زمانی اول، میزان دامنه تغییرات و انعطاف پذیری 64/0 و استهلاک صفر بوده است. پوشش گیاهی در این دوره پس از رفع آثار خشکسالی (1996)، نه تنها به میزان پوشش گیاهی سال مرجع با ترسالی شدید (1986) بازگشته بلکه به میزان 25/0 درصد نیز افزایش داشته است (عبور از مرجع). همچنین علیرغم کاهش بارندگی و وقوع چندین رخداد خشکسالی در دوره خشک، در مقطع زمانی2003 تا 2009 ، عامل ترمیم به مقدار 05/0 درصد مشاهده شد که به وضوح سلامت پوشش گیاهی محدوده مطالعه را تایید کرد. این افزایش تحت عنوان شاخص ترمیم (Hysteresis) برای اولین بار در مبحث سلامت اکوسیستم به صورت کمی در مطالعه حاضر ارائه گردید. مجموعه محاسبات کمی نشان می دهد علیرغم حاکمیت کاهش میزان بارش سالانه و رخدادهای خشکسالی، پوشش گیاهی توانسته است قابلیت بازگشت پذیری خود را حفظ نماید که بیانگر وجود سلامت پوشش گیاهی در اکوسیستم مورد بررسی در اقلیم خشک است. آگاهی از وضعیت سلامت پوشش گیاهی و عکس العمل آن نسبت به تغییرات بارندگی بلند مدت و آشفتگی های محیطی چون رخداد های خشکسالی، موفقیت برنامه ریزی های مدیریتی منابع طبیعی تجدید شونده را تضمین می کند. این مطالعه دومین مورد در کمی سازی بازگشت پذیری پوشش گیاهی و اولین مطالعه با شرایط اقلیم خشک در شرایط آسیا (میانگین بارندگی سالانه 160 میلیمتر) است که در ایران با محاسبه چهار عامل مرتبط با بازگشت پذیری انجام گرفته و اولین موردی است که عامل ترمیم (Hysteresis) را ارائه داده است. مجموعه محاسبات کمی نشان می دهد علیرغم حاکمیت کاهش میزان بارش سالانه و رخدادهای خشکسالی، پوشش گیاهی توانسته است قابلیت بازگشت پذیری خود را حفظ نماید که بیانگر وجود سلامت پوشش گیاهی در اکوسیستم مورد بررسی است. با وجود تداوم شرایط سخت، پوشش گیاهی بومی محدوده مطالعه به خوبی توانسته است نه تنها با رفع نسبی آشفتگی به وضعیت مرجع بازگردد، بلکه مرحله ترمیم را نیز تجربه کرده است. وجود چنین مکانیسم های دفاعی و سازگار شگفت انگیز در پوشش گیاهی مناطق خشک است که حفظ و احیاء این مناطق را با برنامه ریزی های مدیریتی مناسب امکان پذیر می سازد.
    کلید واژگان: سلامت اکوسیستم, بازگشت پذیری, بررسی کمی, ترمیم, سنجش از دور, خراسان جنوبی
    Marzieh Taabe, Abolfazl Ranjbarfordoei *, Hojat Mousavi Sayed, Mohammad Khosroshahi
    The correct management in natural ecosystems is not possible without knowledge of the health in its sectors. Vegetation is the most significant sector in ecosystem that has important role in its health. Resilience is one of the defining features of health vegetation The term resilience was first introduced in the study of ecological systems and demonstrates the ability of the ecosystem to maintain its performance in the face of environmental disorders. A resilience-based system is not only equipped with a disorder adjustment mechanism but also has the potential to benefit from changes in a way that lead to creating an opportunity for development, innovation, and updating. Therefore, when a change occurs, the resilience provides the needed conditions for restarting and reorganization. If this goes beyond disturbing forces, the system will have the power to return to the maximum vegetation density with the least erosion effects, otherwise the system will be vulnerable to the change that was created and could already be controlled. This research was done in part of North east of South Khorasan province (arid climate) with the aim of quantifying vegetative resilience on behalf of ecosystem health in response to drought occurrences and long-term precipitation changes, as environmental disturbances. Therefore first, using daily precipitation data from 15 meteorological stations around the study area, their annual precipitation was extracted and was standardized by Standard Precipitation Index (SPI) over the course of thirty years (1986 - 2015). Then, the SPI index data in 15 stations were interpolated by ArcGIS software based on Inverse Distance Weighted (IDW) method and dry, wet and normal years was estimated in the study region for each year. On the other hand, from archive of satellite images of Landsat 5 and Landsat 7, an image was created for each year in study period, between 15 June and 15 July, with permanent coverage at the best of growth. Following the necessary corrections for satellite images, the average Transformed Normalized Difference Vegetation Index (TNDVI) was obtained of each image by ENVI software. Finally, effected of precipitation changes on mean TNDVI was assessed and vegetation resilience was stabilized whit selected of sever time period samples based on four effective parameters (Amplitude, Malleability, Damping and Hysteresis). Comparison of annual precipitation variations in the thirty-year time series (1986 -2015) indicated two approximate wet and dry periods in study area. The wet period is related to the first fourteen years of the time series (1986-1999) and the dry period is related to the last sixteen years (2000-2015). In this term, severe precipitation incidents with different intensities were occurred in the study area including one case of very intense precipitation (1986), one case of intense precipitation (1991) and two cases of moderate precipitation (1996 and 1992). Also, four drought incidents were occurred including one case of intense drought (2001) and three cases of moderate drought (1987, 2006 and 2008). All precipitations (wet years) are related to the first half and most droughts are related to the second half of the studied period. In this study for fixing of vegetation resilience in study area and for calculating of its parameters, In addition to the thirty-year time series selected sever time sections. in the whole study series (1986 - 2015), maximum of mean TNDVI (49.37 %) was in 1986 (reference), the lowest mean TNDVI (43.58%) was in 2010, The year effect of the decrease precipitation and drought, and mean TNDVI in 2015 was 44.28 %. Amount of parameters amplitude, malleability and damping are respectively 5.79, 0.7 and 5.09, and hysteresis was zero (%). The result of this case showed that the vegetation has moved towards the reference state (Resilience) but has not reached to amount of reference vegetation. The most specific cases for vegetation resilience happened from 1986 to 1996 (wet period) and 2003- 2009 time sector (dry period). In the first time section amount of amplitude and malleability were 0.64 %, damping was zero and hysteresis was 0.25%. The result of this case showed that not only the vegetation was returned to the reference state but also was increased to the reference (Cross reference).So despite the reduced rainfall and occurrence of sever occurrences of drought in dry period, hysteresis parameter (0.05 %) observed in 2003- 2009 time sector too that confirmed clearly vegetation health in study area whit dry climate. Awareness of the health status of the vegetation and its response to long-term precipitation changes and environmental disorders, such as drought occurrence, ensure the success of the managerial plans for renewable natural resources. The present study is the second study on quantifying the vegetation resilience and the first study under dry climatic conditions in Asia (an average annual precipitation of 160 mm) conducted in Iran by calculating four factors related to resilience, and is the first study that has presented the factor hysteresis in the calculations. Despite continuous of difficult condition, the native vegetation of the study area has been able to return the reference state not only by resolving the disorder relatively, but also it has experienced hysteresis stage. A set of quantitative calculations showed despite reduced annual precipitation and drought events, vegetation has been able to maintain its resilience, which indicates the health of the vegetation in the studied ecosystem. With the presence of such amazing protective and consistent mechanisms in the vegetation of arid regions, it is possible to maintain and restore these regions by proper managerial plans.
    Keywords: Ecosystem health, Resilience, Hysteresis, quantitative Study, Remote sensing, South Khorasan
  • محترم قهرمانی *، سید مرتضی موسوی، محمد مهدی خطیب، هاشم منصوری

    در استان خراسان جنوبی (شرق ایران) به دلیل عملکرد گسل های فعال (گسل های شمالی- جنوبی، شرقی- غربی و شمال غرب- جنوب شرق)، شاهد بروز زمین لرزه هایی با بزرگاهای مختلف هستیم. برای کاهش خسارات، تعیین مناطق دارای پتانسیل بالای لرزه ای از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این پژوهش، از شش عامل موثر در زمین لرزه (گشتاور لرزه ای، هم شتاب لرزه ای، هم شدت شکستگی، فاصله از شکستگی، مقاومت واحدها و عمق آبرفت)، استفاده شد. در این زمینه پارامترهای موثر اولویت بندی شد. در مرحله بعدی با استفاده از منطق فازی، وزن پارامترها مشخص شد و در پایان با استفاده ازARC GISبا هم تلفیق شدند. مطالعات پهنه بندی حاکی از آن است که فاکتورهای گشتاور لرزه ای و هم شتاب مهم ترین نقش را در وقوع زمین لرزه ها در منطقه ایفا می کنند. در نقشه پهنه بندی به روش فازی، حریم گسل های نهبندان، سهل آباد، دهک، چهارفرسخ، اردکول و ماژان در محدوده خطر خیلی زیاد قرار دارند. بر اساس پارامتر شتاب لرزه ای، شتابی که گسل دهک به روستاهای آن منطقه وارد می کند، معادل 58/0 شتاب ثقلی زمین است.نقشه های خروجی به دست آمده بر اساس اپراتورهای فازی نشان می دهد که نقشه حاصل از جمع جبری فازی (sum)، بیشترین انطباق را با واقعیت دارد که به ترتیب20، 28، 26، 16 و 10 درصد از منطقه در کلاس های خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار دارد. در این نقشه قسمت اعظم منطقه دهک (70 درصد) در کلاس خطر زیاد و خیلی بالا قرار دارد.

    کلید واژگان: گشتاور لرزه ای, منطق فازی, اپراتورهای فازی, گسل دهک, خراسان جنوبی
    Mohtaram Ghahramani *, Seyed Morteza Mousavi, Mohamadmahdi Khatib, Hashem Mansouri
    Introduction

    In Southern Khorasan Province (East of Iran), due to the operation of active faults (North-South, East-West and North-West-South-east faults), we see earthquakes with different magnitudes. To reduce damage, it is important to determine areas with high seismic potential. Although accurate prediction of this great natural hazard is not possible definitively, it is possible to determine the probable location of the occurrence of an earthquake so the zoning necessity is apparent. The reliability of this map largely depends on the quality of available data, the scale of the study, the choice of a method and the proper modeling. Examples of these methods are using the AHP method and fuzzy logic. The study area is located in the Sistan structural province, which studies the active faults in this area along with the earthquakes that occurred, indicating that the area is tectonically active. Dehek fault with the northwest-southeastern direction is one of the branches of the western Neh fault and continue to southeast and reaches at Ismail Abad dextral. Investigation of seismotectonic maps (Porkermani, 1997) suggests that this area has high seismic potential and there have been many earthquakes in this area. Based on studies on earthquake density, length of faults in the region, magnitude of earthquakes and earthquakes acceleration, East of Iran has high seismic potential.
    Methods and

    Methodology

    In this study, six parameters were used including: seismic moment, seismic acceleration, iso- intensity of fractures, distance from faults, strength of units and depth of alluvium maps. Zoning studies indicate that seismic moment and seismic iso acceleration play the most important role in the occurrence of earthquakes in the region. Then the resets were examined by fuzzy logic method and finally the results of the study were analyzed in most seismic hazard maps.
    Results and Discuss: In the classic logic, for weighting each factor, parts that are approximately similar in terms of other features and change the agent are considered, and by observing changes in this factor and according to expert opinion, the effect of this on the occurrence of earthquake is compared to the region of factors exclusively.
    Weighting is based on knowledge and judgment of the undergraduate. The results of these comparisons were introduced as a matrix to the Expert selection software. At the outlet, the weight of each parameter was determined. Among the factors, the seismic Moment parameter of the highest weight and the lowest absolute weight of the alluvial depth parameter were determined.
    In the fuzzy method, the normalization of the frequency ratio of each map using the Expert selection software then the degree of fuzzy membership was determined based on the normalized frequency ratios in the Idrisi software environment. Then, the maps prepared on the basis of fuzzy operators were overlapped in ARC GIS software and final output was prepared as zoning map. Output maps obtained on the basis of fuzzy operators show that . Output maps based on fuzzy algebraic (sum) is highly adapted to the fact that 20, 28, 26, 16 and 10 percent of the region is of very low, low, medium, high, and very high risk classes.

    Conclusion

    In this zoning, firstly, the factors influencing the creation of earthquakes were provisioned and prioritized. Among the factors, the seismic torque parameter had the highest weight, the erosion parameter, and the depth of alluvium. The low weight of the erosion and alluvial factors is due to the fact that most of the high-seismic focus area in the region at a focal depth of less than 12 km is due to the performance of the underlying faults, so the impact of these factors is low. Based on the seismic acceleration parameter, the acceleration that the Dehek fault enters the villages of that area is 0.58 gravitational gravity. According to the Fuzzy algebraic operator function, about 70% of the decay area is in a very high risk area. Also according to the community map, 100% and according to the fuzzy share map, 15% of the district is in high and very high risk classes. Finally, in the fuzzy zoning map to a radius of 150 km, the greatest risk of earthquakes around the Nehbandan, Sahl Abad, Dehek, Chahar Farsakh, Ardakoul and Mazhan faults is at high risk.

    Keywords: Seismic moment, Fuzzy Logic, Fuzzy Operators, Dehek Fault, South Khorasan
  • عباس علی پور، علی موحد *، سید مصطفی هاشمی، محمدرضا زحمت کش
    امنیت انسانی شامل تامین نیازهای اولیه مادی و غیرمادی است. به بیان دیگر امنیت انسانی مسائلی فراتر از حیات و بقای فیزیکی انسان را در بر می گیرد. شهر کانون و بستر اصلی رشد و تکامل بشری است. بر این اساس فضاهای شهری باید بتوانند با توجه به شباهتها و تفاوتهای میان افراد و گروه های سنی و اجتماعی، محیطی امن، سالم، پایدار و جذاب را برای همه افراد فراهم کند و به نیاز تمامی اقشار اجتماعی پاسخ مناسب بدهند. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل جغرافیایی و ژئوپلیتیکی موثر در امنیت انسانی- شهری استان خراسان جنوبی با روش توصیفی-تحلیلی صورت پذیرفته است. بر اساس یافته های اسنادی مهمترین عوامل جغرافیایی و ژئوپلیتیکی موثر در امنیت انسانی-شهری استان مذکور تلفیقی از عوامل و مولفه های اجتماعی- فرهنگی، سیاسی- امنیتی، اقتصادی- زیربنایی و جغرافیای طبیعی هستند. همچنین ویژگی هایی از قبیل کم و کیف جمعیت، اشتغال، قو-مگرایی، مرزی بودن، سطح توسعه پایین، کویری بودن، کوهستانی بودن، وسعت زیاد در کنار جمعیت پایین، قاچاق و شرایط امنیتی حاکم بر کشور افغانستان در امنیت استان خراسان جنوبی به ویژه امنیت انسانی و مناطق شهری آن موثر است. در بخش میدانی پژوهش جامعه آماری 178 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 85 نفر برآورد شده است. ضریب آلفای کرونباخ برای این پژوهش 87/0 درصد بوده و برای روایی پژوهش از پیش آزمون بهره گرفته شده است. بر اساس آزمونT یک طرفه از میان شاخصهای میدانی مورد بررسی در این پژوهش پنج شاخص اول موثر در امنیت انسانی-شهری استان خراسان جنوبی به ترتیب عبارتند از: وجود محرومیت اقتصادی و فقر تولید؛ توسعه نامتوازن، میزان اشتغال، اتباع بیگانه و مهاجران خارجی و زیاد بودن ارتباطات برون مرزی. همچنین بر اساس نتایج آزمون فریدمن؛ شاخص های محرومیت اقتصادی ،توسعه نامتوازن، میزان اشتغال، زیاد بودن ارتباطات برون مرزی و توپوگرافی به ترتیب مهمترین عوامل تاثیرگذار بر امنیت شهری است.
    کلید واژگان: امنیت, امنیت ملی, امنیت انسانی-شهری, خراسان جنوبی, GIS
    Shahram Amirantekabi, Farhad Javan *, Hasan Hasani Moghaddam
    Human security includes original material,immaterial needs. In other words, human security issues beyond physical survival of human life on behalf. The city center,the main substrate of human growth,development. Accordingly urban areas should be given the similarities,differences between age groups,social, environmental, safe, healthy, stable,attractive to everyone,provide an appropriate response to the needs of all sectors of society to give. This study aimed to identify the geographical,geopolitical factors affecting urban human security in South Khorasan province with descriptive-analytic method has been done. Based on the results of geographical,geopolitical factors affecting human security documents, the most important city of the compilation of factors,components of socio-cultural, political-security, economic infrastructure,natural geography. The little bag features such as population, employment, swan-Mgrayy, the border, low development level, the desert, mountains, large area with low population, trafficking,security situation prevailing in the country at the South Khorasan province, in particular Security human security,urban areas, it is effective. The catchment population of 178 people using Cochran formula the sample size was estimated to be 85 people. Cronbach's alpha for this study was 87,0 percent for the validity of the pre-test was used. Based on the T-test on one side of the field parameters examined in this study the first five indicators related to human security-city South Khorasan Province, respectively, are: economic deprivation,poverty manufacturing, uneven development, employment, foreign nationals,immigrants the high number of foreign,cross-border communications. According to Friedman test results, economic deprivation,poverty indices of production, uneven development, employment rate, the high number of cross-border communication,the topography of the city as the most important factors affecting the security of South Khorasan province.
    Keywords: security, national security, human security-city, South Khorasan
  • عیسی ابراهیم زاده، مرتضی اسمعیل نژاد*
    تغییرات آب و هوایی و تخریب محیط زیست تاثیر قابل توجهی در جابجایی مردم سراسر جهان داشته است. واکنش افراد در پاسخ به تغییرات اقلیم متفاوت می باشد و مهمترین واکنش افراد به زوال زیست محیطی و دفع خطر جابجایی می باشد که مهاجرت هایی که در اثر تغییرات اقلیمی و پیامدهای آن شکل می گیرد پناهنده اقلیمی را شکل می دهد. ایده پناهنده اقلیمی یا پناهندگان تغییر اقلیم نسبتا جدید می باشد. عدم سازگاری و ظرفیت لازم برای تغییرات اقلیمی از مهمترین عوامل ایجاد آسیب پذیری انسان ها می باشد خراسان جنوبی در جنوب شرق کشور یکی از مکان های آسیب پذیر تغییرات اقلیمی است. در این مطالعه جهت ارزیابی تغییرات اقلیمی از داده های بارش دما و تعداد روزهای گردوغبار و منابع آب زیرزمینی، برای دوره 20 ساله تا سال 2014 استفاده گردیده است. برای شناسایی و پیش بینی تغییرات اقلیمی استان خراسان جنوبی از روش ریز مقیاس نمایی آماری با استفاده از مدل LARS-WG و نمایه های ارزیابی تغییرات اقلیمی استفاده شده و از 10 ایستگاه استان برای دوره ی 2030-2010 تحت مدل لارس انجام شد با استفاده از این داده ها ابتدا کانون های بحران های ناشی از تغییرات اقلیمی شناسایی و در محیط GIS پهنه بندی گردید. سپس پراکندگی سکونتگاه های در معرض این مخاطرات تعیین شد. جهت ارزیابی پناهندگان اقلیمی از آمار مهاجرت از سرشماری 1375 و تا 1390 استفاده گردید و سکونتگاه های روستایی که در این دوره تخلیه شده و از بین رفته اند، مشخص گردید. پردازش داده های اقلیمی نشان می دهد که بیشتر مناطق استان از تغییرات اقلیمی متاثر شدند، اما جنوب استان به محوریت نهبندان بیشترین پیامدها را از تغییرات اقلیمی داشته است. این رخدادها باعث جابجایی جمعیت و شکل گیری پناهندگان اقلیمی در جنوب استان شده و جمعیت از جنوب استان به شمال استان تغییر مکان داده اند. جمعیت سکونتگاه های روستایی استان در سال 1375 برابر با 76/61 درصد بوده است که در سال 1390 به 61/45 درصد کاهش پیدا کرده است. بنابراین نقش تغییرات اقلیمی در 20 سال گذشته با بروز چالش هایی مانند خشکسالی، تخریب منابع آب، پیشروی بیابان ها به خصوص در غرب و جنوب استان آشکار است.
    کلید واژگان: پناهنده اقلیمی, تغییرات اقلیمی, مهاجرت روستایی, آسیب پذیری محیطی, خراسان جنوبی
    Issa Ebrahimzadeh, Morteza Esmaeil Negad*
    Climatic changes and environmental degradation has had a significant impact on the movement of people around the world. Reactions of people is different in response to the climatic changes and the most important reaction of people is toward the environmental deterioration and removal of the relocation risk, that migrations caused by climatic changes and its consequences form the shape of climate refugee. The idea of Climatic refugee or climatic change refugee is a relatively new idea. Lack of adaptability and the required capacity for climatic changes are the most important causes of the humans vulnerability. Southern Khorasan Province located in the southeast of Iran is one of the places vulnerable to climatic changes. In this study to assess the climatic changes, the precipitation and temperature data and the number of days of dust and groundwater resources have been used for 20 years up to 2014. To identify and predict the climatic changes of South Khorasan province, Statistical Down Scaling Model (SDSM) by using LARS- WG model and Evaluation Indices of climatic changes have been used. For the assessment, the climatic changes of 10 stations of the province for period 2010-2030 have been made under Lars Model. By using such data, firstly ,the centers of the crisis due to the climatic changes have been identified and zoned in GIS environment. Then the dispersion of the settlements which are subject to such risks has been specified. For the assessment of climatic refugees, the migration statistics of year 1996 and up to 2011 have been used and the rural settlements at these areas which have been evacuated and removed in this period have been determined. Processing of climatic data shows that most of the province districts were affected by climatic changes, but south of the province centered by Nehbandan, has had the greatest impacts of climatic changes. These events led to population displacement and the formation of climatic refugees in the south of the province and the population of the southern provinces has moved to the north of the province. The human settlements of the province in 1996 was equal to 61.76 percent which decreased to 45.61 percent in 2011. So that the role of climatic changes in the last 20 years is evident with the challenges such as drought, degradation of water resources, desertification, particularly in the west and south part of the province.
    Keywords: Climatic refugees, Climatic change, Rural Migration, Environmental Vulnerability, South Khorasan
  • محمود فال سلیمان، حجت الله صادقی، محمد حاصلی، فاطمه امیری
    هدف این مقاله، سنجیدن ظرفیت ها و محدودیت های مراتع استان خراسان جنوبی در راستای توسعه پایدار روستایی با استفاده از الگوی SWOT است. این الگو مشتمل بر چهار مولفه قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهاست. روش پژوهش برمبنای هدف، کاربردی و برمبنای روش، توصیفی تحلیلی است. مفاهیم این پژوهش، با استفاده از دیدگاه پنجاه کارشناس در سازمان ها و مراکز تحقیقاتی مرتبط با زمینه های تخصصی مختلف تعیین شد و با وزن دهی و رتبه بندی براساس الگوی SWOT، میزان اهمیت این عوامل مشخص و سپس نکات مثبت و منفی مراتع منطقه شناسایی شد. نتایج نشان داد که ظرفیت موجود برای توسعه و حل مسائل مرتعی استان خراسان جنوبی تا حدودی مهیاست. براین اساس مهم ترین عامل قوت، انجام عملیات ممیزی مراتع با ارزش 548/0؛ مهم ترین عامل ضعف، نوع دام غالب و مازاد متکی به مرتع با ارزش 384/0؛ مهم ترین فرصت، برخورداری از دانش بومی و سنتی به منظور احیای مراتع با ارزش 388/0؛ و مهم ترین تهدید، کمبود بارش های جوی و تداوم خشک سالی و افت توان تولیدی مراتع با ارزش 4/0 است. شایان ذکر است که راهبرد تهاجمی به عنوان بهترین راهبرد برای مدیریت و توسعه مراتع تعیین شد.
    کلید واژگان: ظرفیت ها, محدودیت ها, قوت و ضعف, مراتع, خراسان جنوبی, SWOT
    Mahmoud Fall Solayman, Hojat Allah Sadeghi, Mohammad Haseli, Fatemeh Amiri
    The current paper aimed at assessing the capacities and limitations of the model ranges in South Khorasan province (SWOT) that consisted of four components of strengths, weaknesses, opportunities and threats. Method study is based on objective, applied based on the nature and methods of descriptive analytic. That's rangelands components associated with these concepts were determined. Fifty experts in organizations and research centers associated with different areas of expertise. A weighted ranking based on SWOT, evaluated the importance of these factors to determine the positive and negative points rangelands were identified. The results showed that the potential for development and solve the problems of South Khorasan rangeland is somewhat provided. Based on the most important factor of strengths, doing point operations ranges with value 0.548. The most important strength, the factor of type dominant livestock and Surplus depends to range with value of 0.384. Most important opportunity to have traditional and indigenous knowledge to restoring ranges with value 0.388 and Most important threat is the lack of precipitation and the continuing drought and loss of valuable rangeland production potential with value 0.4. Offensive strategy was determined as the best strategy for the management and development of ranges.
    Keywords: opportunities, Limitations, Strength, Weakness, Ranges, South Khorasan, SWOT
  • مرضیه تابع، ابوالفضل رنجبر فردویی، سید حجت موسوی، محمد خسروشاهی
    پوشش گیاهی از مهم ترین اجزاء حیاتی اکوسیستم به شمار می آید که تحت تاثیر عوامل محیطی، همواره در حال سازگاری یا تغییر به سمت تعادل نهایی است. یکی از نشانه های سلامت اکوسیستم، قابلیت بازگشت پذیری پوشش گیاهی پس از رفع آشفتگی های محیطی است. هرچند پوشش گیاهی مناطق خشک و نیمه خشک، روش های متفاوتی برای مقابله با نیروهای مخرب دارد؛ اما تداوم این عوامل می تواند این قابلیت را مختل سازد. نتیجه چنین وضعیتی بیماری و در نهایت تخریب اکوسیستم خواهد بود؛ بنابراین، آشکار سازی، پیش بینی تغییرات بلند مدت اکوسیستم و مدیریت چنین تغییراتی از اهمیت زیادی برخوردار است. این پژوهش، در حوضه آبریز نمکزار خواف در شمال شرق استان خراسان جنوبی با هدف مطالعه و تعیین کیفی قابلیت بازگشت پذیری اکوسیستم و عکس العمل پوشش گیاهی طبیعی به تغییرات شدید بارندگی بلند مدت و خشکسالی به عنوان آشفتگی محیطی انجام پذیرفت. به همین منظور، ابتدا استاندارد سازی بارش سالانه در طول بازه زمانی سی ساله و تعیین مدت و شدت دوره های خشک، تر و نرمال با روش شاخصاستاندارد بارش (اس.پی.آی) انجام گرفت و سپس بازگشت پذیری اکولوژیکی پوشش گیاهی بر مبنای ترسیم پلات میانگین - واریانس شاخص ان.دی.وی.آی تغییر یافته (تی.ان.دی.وی.آی) به صورت کیفی مورد مطالعه قرار گرفت. این تغییرات، با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست در فصل رشد نهایی پوشش محدوده مطالعه بررسی شد. نتایج، نشان دهنده قابلیت بازگشت پذیری و ترمیم پوشش گیاهی مستقردر محدوده مورد مطالعه پس از رفع خشکسالی های شدید تا متوسط است. بر اساس نتایج این مطالعه، سلامت اکوسیستم محدوده مورد مطالعه بر اساس قابلیت بازگشت پذیری پوشش گیاهی، با وجود قرارگرفتن در اقلیم خشک و مواجهه با خشکسالی های شدید با تداوم دو سال و کاهش بارندگی نسبت به میانگین به مدت 6 سال متوالی مورد تایید قرار گرفت.
    کلید واژگان: سلامت اکوسیستم, بازگشت پذیری, پلات میانگین, واریانس, رخدادهای خشکسالی, خراسان جنوبی
    Marzieh Taabe, Abolfazl Ranjbarfordoei, Sayed Hojat Mousavi, Mohammad Khosroshahi
    Vegetation is one of the most important ecosystem components that is constantly being adapted or altered to the final balance under the influence of environmental factors. One of the most important signs of the health of the vegetation and the consequent ecosystem health is its ability to resilience after the removal of environmental turbulences. Although vegetation in arid and semi-arid areas has different methods for dealing with destructive forces, the continuity of these factors can disrupt the ability of vegetation to return to its original state after eliminating the destructive factors. The result will be the disease and, ultimately, the destruction of the ecosystem. Therefore, detection, prediction of ecosystem changes over time and management of such changes is of great importance. This research was carried out in the Namakzare Khaf watershed basin in South Khorasan Province with the aim of studying and qualitative determining of ecosystem resilience vegetation to severe changes in long-term precipitation and drought as environmental turbulences. For this purpose, the standardization of annual rainfall during the thirty-year period and the determination of the duration and severity of dry, wet and normal periods was performed with SPI method and then the ecological resilience of the vegetation was examined qualitatively based on the mean plot and Transformed Normalized Difference Vegetation Index (TNDVI) variance. These changes were studied using landsat satellite images in the final growth season of vegetation. Results indicate the mean ability to resilience and restore vegetation in the study area after the elimination of severe to medium droughts. According to the results, the ecosystem health of the studied area was confirmed on the basis of vegetation resilience, despite being located in dry land and facing severe droughts with continuity of two years and continuation of rainfall reduction compared to the mean for 6 years.
    Keywords: Ecosystem Health, Resilience, Mean-Variance Plot, Occurrences of Drought, South Khorasan, Iran
  • زهره فنی*، حسینعلی خلیل اللهی، ژیلا سجادی، محمود فال سلیمان
    تغییر اقلیم یکی از مهم ترین چالش های بشر در سده جاری است. حوادث طبیعی ناشی از آن مانند خشک سالی ها، طوفان، سیل های شدید، گرما، سرماهای بی موقع، بالا آمدن سطح آب دریاها، شدت آفات و بیماری های گیاهی، نابودی جنگل ها، مراتع و... خسارات جبران ناپذیری را در سطح کره زمین سبب شده است. خشک سالی پدیده ای خزنده و پیچیده است که ناشی از کمبود بارش و افزایش درجه حرارت بوده و برخلاف سایرحوادث، پیش بینی ابتداء، مدت و انتهای آن نیز دشوار است. استان خراسان جنوبی از سال 1377 تاکنون باخشکسالی مواجه بوده است. هدف اصلی این تحقیق تحلیل داده های هواشناسی، تعیین مدت خشکسالی، طول دوره، نواحی دارای استعداد بالای خشکسالی براساس شاخص بارش استاندارد (SPI)، شاخص درصد نرمال و شاخص دهک ها و خصوصیات آماری بارش ماهانه ایستگاه های سینوپتیک استان خراسان جنوبی و شهر بیرجند در فاصله سال های 1368 تا 1395 و سپس بررسی دلایل و پیامدهای اقتصادی– اجتماعی و زیست محیطی و ارائه راه کار بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در طول این دوره شدیدترین خشکسالی در سال های آبی 1380- 1378، مرطوب ترین سال منطقه، سال آبی 1370- 1369 و از سال 1377 تاکنون میزان بارندگی استان نزدیک به نرمال و یا خشکسال بوده و در بین شهرستان های استان، بیشترین میزان خشکسالی به ترتیب مربوط به ایستگاه های قائن، خوسف، بشرویه، طبس و فردوس است.
    کلید واژگان: خشکسالی, خراسان جنوبی, بیرجند, شاخص استاندارد (SPI), درصد نرمال ودهک ها
    Zohreh Fanni *, Hossein Ali Khalilollahi, Jila Sajjadi, Mahmood Falsoleiman
    Climate change is one of the biggest challenges in the present century. Natural forces resulting from climate change, such as droughts, storms, heavy floods, temperature rise, untimely chill, rise in sea levels, increasing plant pests and diseases, and deforestation, have caused irreparable damages to earth. Drought is a slow but growing and complicated phenomenon caused by shortage of rain and rise in temperature. Unlike other natural phenomena, it is difficult to anticipate its beginning, duration and end. South Khorasan Province has been experiencing drought since 1998. The present study aims initially to analyze the meteorological data in order to determine the time and length of drought, identify places with high risk of drought according to Standard Precipitation Index (SPI), rating percentage index and decile indices and statistical features of monthly precipitation of synoptic weather stations in South Khorasan and Birjand from 1989 to 2016, and then tries to analyze the reasons and socio-economic and bioenvironmental consequences of drought in order to propose plausible solutions. The findings show that the most severe period of drought was from 1999 to 2001. Moreover, this province had the highest amount of precipitation from 1990 to 1991 and since 1998 the precipitation has been near normal or drought in this province. Among the cities of this province, Qaen, Khusf, Boshrooyeh, Tabas and Ferdows have suffered the most severe droughts, respectively.
    Keywords: Drought, South Khorasan, Birjand, Standard Precipitation Index, Normal Percentage, Deciles
  • زهره احمدی، رضا دوستان *، عباس مفیدی
    گرد و غبار اولین مخاطره طبیعی در مناطق بیابانی و نیمه بیابانی جهان و ایران است. به منظور شناسایی روزهای گرد و غبار خراسان جنوبی، داده های روزانه میزان دید افقی، سرعت و جهت 8001 از سازمان هواشناسی دریافت شد. در - باد در فصل بهار و تابستان برای دوره 8338 ادامه بر اساس شاخص شایو و دونگ، روزهای همراه با گرد و غبار شناسایی گردید. به منظور تعیین الگوی جوی منجر به گرد و غبار، داده های روزانه ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 000 هکتوپاسکال از مرکز ملی پیش بینی محیطی امریکا/ مرکز ملی پژوهشهای جوی ( NCEP/NCAR (، تهیه شد. در این مطالعه برای تعیین الگوهای فشار، روش تحلیل مولفه اصلی در حالت s و خوشه بندی سلسله مراتبی با حالت وارد) ward ( استفاده گردید. در مرحله بعد، نقشه های ترکیبی)کامپوزیت( تاوایی نسبی، ارتفاع ژئوپتانسیل، الگوی جریان و فشار سطح دریا برای هر الگو تهیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد، دو الگوی همدیدی غالب به ترتیب، الگوی تابستانه با زبانه پرارتفاع جنب حاره بر روی ایران و کم ارتفاع بر روی پاکستان در سطوح بالای جو و اختلاف فشار بین جنوبشرق ایران )کم فشار(و دریای خزر)پرفشار( در سطح زمین میباشد. در این الگو جریان باد از شرق دریای خزر و بیابانهای ترکمنستان به جنوبشرق ایران با عبور از سرزمینهای خشک و کویرهای شرقی ایران، گرد و غبار را موجب میشود. این شرایط جوی در ارتباط با وزش باد 880 روزه سیستان و بلوچستان در شرق ایران میباشد. همچنین در الگوی بهار، وجود تراف بادهای غربی در مرکز و غرب ایران در سطوح بالای جو و کم فشار در سطح زمین بر روی منطقه مورد مطالعه، شرایط جوی ناپایدار در بابانهای مرکزی ایران و غرب استان را موجب شده که این جریانها با خود ذرات گرد و غبار را منتقل و میزان دید را کاهش میدهند. همچنین اختلاف فشار شدیدتر بین مراکز درالگوهای فوق، منجر به طوفان گرد و غبار در استان خراسان جنوبی میشود.
    کلید واژگان: گرد و غبار, خراسان جنوبی, تحلیل مولفه اصلی, خوشه بندی
    Zohra Ahmadi, Reza Doostan*, Abbas Mofidi
    Dust is the first Natural hazard in desert and semi-desert world and Iran. In order to identify the days of the dust of South KHorasan, the daily amount of horizontal visibility, wind speed and direction in the spring and summer of 1991 -2008 were received from Meteorological Organization. Then, based on Shao and Dong index, the days were extracted with dust. In order to determine atmospheric pattern led to the dust, the daily Geopotential height 500 HP from the National Center for Environmental Prediction America/ National Center for Atmospheric Research (NCEP / NCAR), was prepared. In this study, to determine the pressure patterns were used the principle component analysis approach in the state S and hierarchical clustering (ward). Then the composite maps of vorticity, geopotential height, and sea pressure and flow pattern for each pattern produced and were analyzed. The results showed that the tow dominant synoptic patterns respectively are the summer pattern with a subtropical high on Iran and high low on Pakistan in the high levels of the atmosphere and the pressure difference between the South-East of Iran (low pressure) and the Caspian Sea (high pressure) on the land surface. In this pattern, the wind from the East of the Caspian Sea and Turkmenistan desert in the dry lands and deserts to eastern Iran flows and causing dust. This atmospheric conditions is this Connection with the 120-day winds of Sistan and Baluchestan in Iran's East. In the spring pattern, the trough of westerly winds in the center and east of Iran in the high level of atmosphere and low pressure on the ground in this area has led to unstable weather conditions in the central deserts of Iran and the West the province that these flows transfer dust particles and reduce visibility. As well as intense pressure difference between the centers lead to dust storms in the South Khorasan province.
    Keywords: dust, South Khorasan, Principal component analysis, Clustering
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال