به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « spatial patterns » در نشریات گروه « جغرافیا »

تکرار جستجوی کلیدواژه «spatial patterns» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • سوسن حیدری، مصطفی کریمی*، قاسم عزیزی، علی اکبر شمسی پور

    شناخت الگوهای مکانی رخداد خشکسالی نقش مهمی در پایش، پیش آگاهی و پیش بینی، مقابله، کاهش آسیب پذیری و افزایش سازگاری با این مخاطره دارد. هدف پژوهش شناسایی پراکنش مکانی و تحلیل الگوهای مکانی سالانه، فصلی و ماهانه شدت های خشکسالی ایران است. با این هدف، استخراج شدت های خشکسالی از داده‎های بارش ماهانه بازکاوی شده (ERA5) مرکز پیش بینی میان مدت اروپا (ECMWF) در بازه زمانی 2021-1979 و شاخص ZSI انجام شد. برای دستیابی به هدف تحقیق و تبیین الگوی مکانی حاکم بر فراوانی شدت های خشکسالی (بسیارشدید، شدید، متوسط و ضعیف) از روش های آمار فضایی مانند خودهمبستگی موران جهانی، شاخص انسیلن محلی موران و لکه های داغ استفاده شد. نتایج شاخص موران جهانی نشان داد که با افزایش شدت، پراکنش مکانی پدیده خشکسالی خوشه ای شده است. توزیع مکانی شاخص موران محلی و لکه های داغ نیز این امر را تایید می کنند. تضاد بسیار واضح در خوشه های محلی رخداد بالا (پایین) و همچنین لکه های داغ (سرد) خشکسالی های شدید (بسیار شدید) سالانه در جنوب، جنوب شرق و شرق دیده شد. در فصل پاییز خشکسالی های ضعیف تا بسیارشدید، جهت گیری جنوب شرقی- شمال غربی دارند. اما در فصل بهار و زمستان الگوی مکانی خشکسالی بسیارشدید برعکس خشکسالی شدید و متوسط است. با وجود تغییرپذیری نسبتا بالای بیشینه خودهمبستگی فضایی مثبت خشکسالی های شدید و بسیارشدید ماهانه، الگوی مکانی آن ها تقریبا مشابه است.  تشکیل خوشه های مکانی خشکسالی های شدید و بسیار شدید در شمال غرب، شمال شرق و به ویژه سواحل خزری، هشدار جدی در مورد مدیریت منابع آب به خصوص برای فعالیت های مبتنی بر رخداد بارش، مانند کشاورزی است.

    کلید واژگان: مخاطرات طبیعی, الگوهای فضایی, آماره موران, خودهمبستگی فضایی, لکه های داغ
    Sousan Heidari, Mostafa Karimi*, Ghasem Azizi, Aliakbar Shamsipour

    Recognition of spatial patterns of drought plays an important role in monitoring, predicting, confronting, reducing vulnerability, and increasing adaptation to this hazard. This study aims to identify the spatial distribution and analyze the spatial patterns of annual, seasonal, and monthly drought intensities in Iran. For this purpose, the European center Medium-Range Weather Forecast (ECMWF) data for the period 1979-2021 and the ZSI index were used to extract the drought intensities. To achieve the research goal and explain the spatial pattern of the frequency of drought intensities (Extreme, severe, moderate, and weak), spatial statistical methods such as global Moran’s I, Anselin local Moran’s Index, and hot spots were used. The results of the global Moran’s I showed that with increasing intensity, the spatial distribution of drought events has become clustered. The spatial distribution of the local Moran’s Index and hot spots also confirms this. Very clear contrast was observed in the local clusters of high (low) occurrence as well as hot (cold) spots of severe (Extreme) yearly droughts in the south, southeast, and east. In autumn, weak to Extreme droughts show a southeast-northwest pattern. But in spring and winter, the spatial pattern of drought is very strong as opposed to severe and moderate drought. Despite the relatively high variability of maximum positive spatial Autocorrelation of severe and Extreme monthly droughts, their spatial pattern is almost similar. The spatial clusters of severe and very severe droughts in the northwest, northeast, and especially on the Caspian coast, are a serious warning for the management of water resources, especially for precipitation-based activities, such as agriculture.

    Keywords: Natural hazards, spatial patterns, Moran statistics, spatial autocorrelation, hot spots
  • علی اکبر عنابستانی*، سید رضا حسینی کهنوج، اسماعیل سلیمانی راد

    از آنجایی که یکی از مشکلات اساسی موجود بر سر راه توسعه روستایی، گسیختگی سازمان فضایی و فقدان سلسله مراتبی مناسب مبتنی بر رابطه تعاملی میان سکونتگاه ها است. در این پژوهش سعی شده است تا با مکان یابی مراکز برتر به لحاظ خدمات رسانی، یک انسجام و رابطه منطقی بین این مراکز برقرار نمود. رویکرد حاکم بر این پژوهش، توصیفی - تحلیلی است که ماهیت آن می تواند کاربردی باشد. با توجه به اهمیت کاربردی شاخص های انسانی و طبیعی در این زمینه، برای دستیابی به الگوی بهینه در جهت تعیین مرکزیت خدمات روستایی از دو روش Index overlay و fuzzy Overlay در قالب نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. نتایج به دست آمده از مدل Index overlay، نشان داد اکثر روستاها در وضعیت کاملا مناسبی قرار دارند که درمجموع 32 روستا در این طیف قرار دارد و از این تعداد، 19 روستا در دهستان ساردوییه، 8 روستا در دهستان دلفارد و 5 روستا در دهستان گور واقع شده اند، اما نتایج به دست آمده با استفاده از روش Fuzzy overlay در محیط GIS با روش Index overlay، چندان همخوانی ندارد، به طوری که طیف وضعیت نامناسب، بیشترین آمار یعنی 14 روستا را در خود جای داده است که ازاین بین 8 روستا در دهستان ساردوییه و 7 روستا در دهستان گور واقع شده اند. با توجه به آنچه گفته شد، می توان نتیجه گرفت تا زمانی که به روستاها به عنوان محل زیست و سکونت انسان ازیک طرف و مکان های تولیدی از سوی دیگر توجه ویژه صورت نگیرد، روستاییان با مشکل مواجه خواهند شد. راه حل آن شناخت صحیح از مناطق هدف و درک نیازهای مراکز روستایی با به کارگیری روش های دقیق و عملی است که می تواند گامی در جهت توسعه پایدار باشد.

    کلید واژگان: تحلیل فازی, الگوهای فضایی, روستاهای کانونی, مرکزیت خدماتی, ساردوئیه
    Aliakbar Anabestani *, Seyed Reza Hossini Kahnoj, Esmaiel Solimanirad

    Inappropriate distribution and a lack of attention to environmental problems, including capacities of space pattern deployment of rural service centers. Optimal deployment of rural services under optimum centers, easy access to these services and economic benefit and stability of the rural environment. The objective of this paper, the spatial analysis in locating the villages to determine the centrality of the services sector in Sardoeiyeh, the method of fuzzy compared with that of the two method used. Ruling approach on the research, descriptive and analytical - is the nature of that can be applied. For this purpose, to weight to a questionnaire data, in the form of ideas and pundits experts, including 10 experts and specialists judge has been used in this field to analyses and weight of research data, also fuzzy models and hierarchical fuzzy gamma. Given the use of natural and human indicators used in this study, to achieve the optimal pattern in determining the centrality of rural services from two ways to weighting FAHP method and information layers and also the use of GAMMA software operator in the geographic information system as space analyst several villages with appropriate measures such as the population , the height and surface slope and also avoid natural hazards like a rift in the region , and that is also prone to earthquakes points to the centrality of adequate detection. Although studies in the research, subject to become writing, but is to be mentioned in the field of fuzzy - technique and comparison of such methods are the latest such methods to determine the centrality of nothing so far has been.

    Keywords: Fuzzy analysis, Spatial patterns, Location, village center, service center
  • ایمان قلندریان، هاشم داداش پور *
    الگوهای مهاجرت در دوره های زمانی مختلف اشکال فضایی متفاوتی به خود می گیرد؛ به گونه ای که شهرستان ها در شرایط زمانی و مکانی خاص می توانند مهاجر پذیری/ فرستی بالایی را تجربه کنند. الگوهای نامتوازن مهاجرتی و تجمع و تمرکز آن ها در اطراف سکونتگاه های معین که معمولا دارای فعالیت های مهم اقتصادی و اجتماعی و سیاسی هستند؛ موجب شکل گیری آرایش فضایی متفاوت با سایر مناطق می شود. مقاله حاضر با هدف تحلیل الگوهای فضایی مهاجرت در میان شهرستان های کشور در سال های 1385 و 1390 و به دنبال شناخت ویژگی ها و الگوهای فضایی غالب انجام می شود. روش تحقیق مقاله کمی بوده و رویکرد آن توصیفی- تحلیلی می باشد و در آن از داده های سرشماری نفوس و مسکن و روش های ترکیبی برای تحلیل یافته ها بهره گرفته شده است. نتایج یافته ها نشان می دهد که شهرستان های قرار گرفته در نواحی مرزی که به لحاظ جغرافیایی در حاشیه کشور قرار گرفته اند دارای مهاجر فرستی بالایی بوده و اکثریت شهرستان های مهاجرپذیر در مرکز کشور قرار دارند. از نظر مساحتی نیز بیشترین مساحت کشور (61 درصد سطح کل کشور) در اختیار شهرستان هایی است که دارای مهاجر پذیری بالایی هستند (95 شهرستان). 80 شهرستان مهاجر فرستی بالایی دارند. سایر شهرستان ها از کمترین پویایی در مهاجرت برخوردار بوده اند (78 شهرستان). این یافته ها نشان می دهد هر چه قدر از مرکز به سمت پیرامون کشور حرکت می کنیم روند مهاجر فرستی تشدید می شود که حاکی از اختلاف توسعه در این مناطق و نیازمند توجه ویژه و سیاستگزاری برای دستیابی به تعادل های منطقه ای در نظام برنامه ریزی کشور است.
    کلید واژگان: الگوهای فضایی, مهاجرت, فضای سرزمینی, شهرستان, ایران
    Iman Ghalandarian, Hashem Dadashpoor *
    Spatial patterns of migration in different periods to take a different spatial forms, in a particular time and place so that cities can immigration / high transmittable experience. Unbalanced patterns of immigration and settlement concentrated around particular it usually has important economic, social and political activities are leading to the formation of the spatial arrangement is different from other areas. This paper aims to identify spatial patterns of migration between city and country in 1385 and 1390 and to identify the characteristics and spatial patterns of dominant done. The research method used is descriptive analysis and data on population and housing census used different techniques have been used for analysis.
    The results show that the municipalities located in the border areas that are geographically on the periphery of the country has a high origin and the majority of the host city at the center of the country. The area is also the largest area of the country (61 percent of the country) in the city that have high immigration (95 city). 80 city high that only 3% of the area of origin into account. Other city had the lowest dynamics of immigration (78 city). These findings suggest that the center-periphery relations in the country is still in need of policy to achieve regional balance in the country''s planning system.
    Keywords: spatial patterns, migration, territorial space, city, Iran
  • مسعود جلالی، مهدی دوستکامیان*، فرشته محمدی بیگدلی
    دما به عنوان شاخصی از شدت گرما یکی از عناصر اساسی شناخت هوا می باشد و نظر به دریافت نامنظم انرژی خورشیدی توسط زمین دستخوش تغییرات گسترده را شامل می شود. امواج سرما و یخبندان ها یکی از مهم ترین پدیده های مورد مطالعه در اقلیم شناسی است که از تغییرات روزانه دما در طول زمان ناشی می شود. هدف از این مطالعه بررسی و تحلیل تغییرات مکانی هسته های امواج سرمایشی شمال غرب ایران طی دوره های مختلف می باشد. برای این منظور دمای کمینه 42 ایستگاه سینوپتیکی و کلیماتولوژی که دارای بیشترین طول دوره آماری بوده اند از سازمان هواشناسی کشور دریافت شد. در این مطالعه روزی به عنوان موج سرمایی تلقی گردیده است که دارای نمره استاندارد برابر و کوچکتر از 2/1- باشد. مطابق با این تعریف با استفاد از برنامه نویسی در محیط نرم افزار متلب روزهای همراه با موج سرمایی استخراج و به کمک تحلیل الگوی خودهمبستگی فضایی موران مورد بررسی و تجزیه تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که باوجود اینکه هسته های امواج سرمایشی از توزیع پراکندگی برخوردار بوده است اما عمده تمرکز این هسته ها در نواحی شرقی منطقه مورد مطالعه تشکیل الگوی خوشه ایبالا داده است. از طرفی نتایج حاصل از تحلیل دوره ها نشان داد که به سمت دوره های اخیر علاوه کاهش محسوس گستره هسته های امواج سرمایشی، از شدت هسته های امواج سرمایشی برای تداوم های مختلف به ویژه تداوم پنج و شش روزه کاسته شده است.
    کلید واژگان: هسته های موج سرمایی, تداوم, الگوی فضایی, ناهنجاری ها, شمال غرب ایران
    Masood Jalali, Mehdi Doostkamian*, Fereshte Mohammadi Bigdeli
    As an indicator of the intensity of the heat temperature air is a basic element of understanding and view of the solar energy received by the Earth's irregular changes included extensive. Ice cold waves and one of the most important phenomena in Climatology is the study of daily temperature changes over time arises. The aim of this study was to analyze the spatial variability of core cooling in the North West of Iran during the various waves. For this purpose minimum temperature data and climatology station 42 were the highest during the period of the country's Meteorological Agency. The day was considered as a cold wave that has a standard score equal to or less than 2 / -1. In accordance with this definition programming using MATLAB software environment days with cold wave extraction and analysis of spatial autocorrelation Moran was studied and analyzed. The results of this study indicate that although core cooling waves of distributed heterogeneous spatial distribution has been but the major focus of this core cluster pattern in the eastern part of the study area is high. The results of the analysis showed that in the course of recent decades addition to the marked decline in the range of core cooling, The intensity of cooling cores for different durations, especially the continuation of five and six days has been reduced.
    Keywords: cores of cold wave, continuity, spatial patterns, anomalies, North West of Iran
  • مسعود صفائی پور، سمیرا مرادی مفرد

    اوقات فراغت، عرصه اجتماعی نوینی است که در بستر مدرنیته، تغییرات فرهنگی اجتماعی معاصر و رشد فرهنگ مصرف‌گرایی، معنا و اهمیت یافته است. گذران اوقات فراغت، یکی از مهم‌ترین حوزه های عملکردی در شهرها محسوب می شود. هدف از نگارش این پژوهش، تحلیلی بر الگوهای گذران اوقات فراغت در شهر کرمانشاه می باشد. نتایج نشان داد که بین اوقات فراغت، دسترسی به زیرساخت های شهری، جاذبه فرهنگی- اجتماعی، جاذبه های تاریخی و طبیعی رابطه مستقیم و معناداری می باشد. رابطه اوقات فراغت با دیگر شاخص ها (جاذبه های تاریخی، فرهنگی- اجتماعی، زیرساخت های شهری و جاذبه های طبیعی)، طبق رگرسیون چند متغیره 609/0، 089/0، 102/0 و 487/0 است. بنابراین، بیشترین ضریب همبستگی بین اوقات فراغت و جاذبه های تاریخی حاصل شد. همچنین با استفاده از روش اسپیرمن، بین اوقات فراغت و دسترسی به زیرساخت های شهری همبستگی مثبت و معناداری با ضریب 555/0 و با سطح اطمینان 99/0 وجود دارد. یعنی هرچه زیرساخت ها بهتر باشد، میزان رضایت مندی خانواده از گذراندن اوقات فراغت در سطح شهر بیشتر خواهد بود. بیشترین ضریب همبستگی در روش اسپیرمن بین اوقات فراغت و دسترسی به زیرساخت های شهری حاصل شد و با استفاده از آزمون t تک نمونه ای در بین ابعاد مورد نظر پژوهش به جز بعد جاذبه های طبیعی در بقیه موارد در سطح 95% تفاوت معناداری وجود دارد.

    کلید واژگان: گردشگری شهری, اوقات فراغت, الگوهای فضایی, شهر کرمانشاه

    Leisure is a new social area that in the context of modernity, contemporary social and cultural changes, and the growth of culture of consumerism, has realized its meaning and importance. Spending leisure time is one of the major functional areas in cities. The purpose of this article was an analysis of the leisure patterns in Kermanshah in order to find the right solution for leisure time development in the region. The obtained results showed that there was a direct relationship between leisure time, urban infrastructures, social- cultural attractions and the historical-natural attractions. The relationship between leisure time and other factors, i.e., historical, social-cultural attractions, urban infrastructure and natural attractions, according to the multivariate regression was 0.609, 0.089, 0.102 and 0.478. Thus, the highest correlation was between leisure time and historical attractions. Also using the Spearman method, it was seen that there was a significant and positive correlation between leisure time and urban infrastructures (r= 0.555) at the 0.99 of confidential level which meant that infrastructure was considered better than spending leisure time as far as the families satisfaction was regarded. Thus, the highest correlation using Spearman method was between leisure time and urban infrastructure. Also using one sample t -test, except for the dimensions of natural attractions in other cases proved the significant difference between the mentioned variables.

    Keywords: Urban Tourism, Leisure Time, spatial patterns, Kermanshah
  • محمد بافقی زاده، شهناز آبیار، عبدالنبی شریفی
    در بسیاری از شهرهای بزرگ و متراکم، الگوی مکانی کاربری های آموزشی به دلایل مختلف مانند قرارگیری کاربری های مزاحمی چون کاربری های صنعتی، نظامی، مراکز پمپ بنزین، کاربری درمانی و... از وضعیت چندان مطلوبی برخوردار نمی باشد که همین باعث افت کیفیت خدمات مدارس و تاثیر نامطلوب روحی و جسمی بر روی دانش آموزان دارد. بنابراین در تحقیق حاضر دبیرستان های منطقه 2 و 4 شهر اهواز به عنوان نمونه مورد مطالعه قرار گرفته است. متغیرهای مورد مطالعه تحقیق؛ کاربری اداری، مسکونی، تجاری، فرهنگی، ورزشی، فضای سبز، نظامی، مذهبی، ایستگاه های آتش نشانی، جایگاه های سوخت رسانی، بهداشتی – درمانی، صنعتی، خیابان های اصلی و پایانه های مسافربری می باشد. به منظور وزن دهی و تعیین اندازه اثر متغیرهای مورد مطالعه در هدف نهایی تحقیق از مدل FDAHP استفاده شده است. به منظور تهیه لایه نهایی با استفاده از گزینه Raster Calculator و استفاده از عملگر جمع، لایه ها به روش همپوشانی با یکدیگر تلفیق شده است. نتیجه نهایی تلفیق لایه نشان می دهد که بیشتر مدارس منطقه 2 در وضعیت نامناسب از نظر الگوی همجواری و سازگاری با سایر کاربری های همجوار می باشد. بنابراین الگوی توزیع فضایی دبیرستان های منطقه 2 مطلوب نمی باشد. الگوی توزیع فضایی دبیرستان ها در منطقه 4 نشان می دهد که بیشتر مدارس منطقه 4 در وضعیت مناسبی از لحاظ قرار گیری و همجواری با کاربری های ناسازگار و سازگار قرار دارد. بنابراین الگوی توزیع فضایی کاربری دبیرستان در منطقه 4 مطلوب می باشد.
    کلید واژگان: تناسب مکانی, الگوی فضایی, سازگاری, دبیرستان, مدل FDAHP, منطقه 4 و 2 شهر اهواز
    In many large cities and dense spatial pattern of educational applications for various reasons، such as the placement of the annoying User Account industrial، military، hospitals، Oil Station، medical use… and the situation is not so good. Which cause undesirable physical and psychological impact on the quality of schools and students. Therefore، in this study high school in Ahwaz region 2 and 4، for example، has been studied. The Variables، office، residential، commercial، cultural، sports، landscape، military، religious، fire stations، Oil station، health - medical، industrial، Terminal and main street. In order to assess the effect of weighting the variables in the ultimate goal of FDAHP model is usedAfter determining the final weight of the item using Raster Calculator and multiplication، weight is applied in layers. In order to provide a final layer using the Raster Calculator and select the operand، the layers overlap with each other are combined. Final results of layer integration show that most of the schools in the district 2 are in a inappropriate state of adjacent and compatibility pattern with other adjacent uses. So spatial distribution pattern of high schools in district 2 is not eligible. spatial distribution pattern of high school in district 4 show that most schools of district 4 is in a proper state of placement and adjacent with compatible and incompatible uses. So spatial distribution pattern of high schools uses in district 4 is appropriate.
    Keywords: Suitability of location, spatial patterns, compatibility, high school, the AHP, Ahwaz region 4, 2
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال