جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "درآمد دولت" در نشریات گروه "اقتصاد"
تکرار جستجوی کلیدواژه «درآمد دولت» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
نشریه اقتصاد مالی، پیاپی 68 (پاییز 1403)، صص 427 -454
هدف مقاله حاضر تحلیل اثرات نرخ موثر مالیاتی، درآمد دولت و بهره وری اقتصادی تحت چشم انداز منحنی لافر است. برای این منظور از مدل با رویکرد آستانه ای (STR) بر اساس داده های اقتصاد ایران طی دوره 1398-1363 استفاده شد. نتایج برآورد قسمت خطی و غیرخطی مدل نشان می دهد که متغیرهای نسبت درآمد مالیاتی به تولید ناخالص داخلی، سهم ارزش افزوده بخش نفت و گاز و مصرف کل رابطه مثبت با شاخص بهره وری اقتصادی در اقتصاد ایران دارند. همچنین نتایج برآورد قسمت غیرخطی مدل، وجود رابطه منفی میان نرخ موثر مالیاتی با شاخص بهره وری اقتصادی را تایید می کند. همچنین نتایج به دست آمده، اثر منفی نرخ مالیاتی بر بهره وری اقتصادی کشور را نشان می دهد. بعبارتی طبق تعریف منحنی لافر، با افزایش نرخ مالیات، درآمد مالیاتی افزایش می یابد، تا زمانی که نرخ مالیات به سطح *t برسد و بعد از این سطح با افزایش نرخ مالیات درآمد مالیاتی دولت کاهش می یابد.
کلید واژگان: نرخ موثر مالیاتی, درآمد دولت, بهره وری اقتصادی, منحنی لافر, مدل رویکرد آستانه ایThe purpose of this article is to analyze the effects of effective tax rate, government revenue and economic efficiency under the landscape of Laffer curve. For this purpose a model has been used with a threshold approach model (STR) based on Iran economic data during the years 1984-2019 (1363-1398). The results of linear and non-linear of this model shows us that tax revenue ratio variablesto GDP, the share of value added in the oil and gas sector and the total consumption has a positive relationship with economic productivity index in Iran. It can also be mentioned that the results of estimating the non-linear of the model part, confirms a negative relationship between effective tax rate with economic productivity index. In other words according to the definition of Laffer Curve by raising tax rate, tax revenue increases until the tax rate reaches level ( t*) and after this level with increasing tax rate, government tax revenue will be decreased
Keywords: Key Words, Effective Tax Rates, Government Revenue, Economic Efficiency, Laffer Curve, Threshold Approach Model. JEL Classification, E43, G21, 023 -
بودجه دولت یک ابزار مهم سیاست گذاری برای دست یابی به اهداف تخصیصی، توزیعی و تثبیتی است که از کانال متغیرهای مخارج و درآمدهای دولت، عملکرد اقتصادی جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد. بر این اساس همواره تعیین سطح بهینه اجزای بودجه دولت برای نظام سیاست گذاری از اهمیت بالایی برخوردار است. در این پژوهش مقادیر بهینه بودجه دولت در چارچوب متغیرهای برنامه ششم توسعه، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران (1400-1396) با استفاده از روش کنترل بهینه تصادفی برآورد می شوند. در این راستا متغیرهای نرخ رشد اقتصادی، نرخ تورم، کسری بودجه و نرخ بیکاری متغیر هدف و نقدینگی، درآمد مالیاتی، مخارج مصرفی و تملک دارایی های سرمایه ای به عنوان متغیر کنترل در نظر گرفته شدند. نتایج تجربی حاصل از پژوهش نشان می دهند که اولا مقادیر بهینه اجزای بودجه دولت از مقادیر مصوب برنامه ششم کمتر است و ثانیا بیشترین شکاف بین مقادیر بهینه و مقدار مصوب برنامه ششم مربوط به تملک دارایی های سرمایه ای است.کلید واژگان: بودجه دولت, مخارج دولت, درآمد دولت, کنترل بهینه تصادفی, برنامه ششم توسعه اقتصادیGovernment budget is an important policy-making tool to achieve allocation, distribution and stabilization goals that affect the economic performance of society through variables of government expenditures and revenues; accordingly, determining the optimal level of budget components is always important for the policy-making system. Therefore, the purpose of the current study is to assess the optimal level of government budget components for the period of the Sixth Economic, Social and Cultural Development Plan. To do so, the random optimal control approach was used in which the control amounts include tax revenues, government's consumption expenditures, government's acquisition of non-financial assets and liquidity. The result of this study shows optimal tax revenues, non-tax revenues, government's current payments, and government's acquisition of non-financial assets is less than the sixth plan amount and secondly, the largest gap between the optimal amounts and the amount of the Sixth Plan is related to government's acquisition of non-financial assets.Keywords: Government Budget, government spending, government revenue, Random Optimal Control, Sixth Plan of the Economic
-
توهم مالی یکی از عواملی است که بر وضعیت بودجه دولت اثر دارد. در این مقاله، ابتدا با استفاده از مدل های خودرگرسیون آستانه ای (TAR) و خودرگرسیون آستانه ای گشتاور (MTAR)، نحوه واکنش مخارج دولت نسبت به وضعیت بودجه آن مورد بررسی قرار می گیرد. سپس با تصریح و تخمین یک مدل تصحیح خطای استاندارد و با استفاده از آمارهای مخارج و مالیات ها به تفکیک مالیات های مستقیم و غیر مستقیم به صورت فصلی طی سال های (1392-1380)، فرضیه وجود توهم مالی در اقتصاد ایران مورد آزمون و تحلیل تجربی قرار می گیرد. نتایج حاصل از تخمین مدل نشان می دهند: اولا) رابطه علی منفی از طرف درآمد مالیات های غیر مستقیم به طرف مخارج دولت تا سه وقفه فصلی وجود دارد که این یافته پدیده توهم مالی را در بخش مالیات های غیر مستقیم در اقتصاد ایران تایید می کند. ثانیا) توهم مالی تنها در حالت کاهش مالیات های غیر مستقیم در ایران برقرار است و رابطه علیت گرانجری به هنگام تغییرات مثبت مالیات های غیر مستقیم وجود ندارد. با توجه به آن که مالیات های غیر مستقیم در مقایسه با مالیات های مستقیم کم تر قابل مشاهده اند، با کاهش مالیات های غیر مستقیم به علت وجود توهم مالی و درک نادرست افراد از قیمت کالا و خدمات عمومی، تقاضا برای این کالاها و خدمات افزایش می یابد. بنابراین کاهش مالیات نمی تواند به عنوان یک ابزار کارا، به منظور کاهش کسری بودجه مورد توجه قرار گیرد.کلید واژگان: مالیات مستقیم, مالیات غیر مستقیم, درآمد دولت, توهم مالی, اثر نا متقارن, مدل خودرگرسیون آستانه ایFiscal illusion influences situation of government budget. In this paper first, has been studied possible of asymmetry in government budget using Threshold Autoregressive (TAR) and Momentum Threshold Autoregressive (MTAR) models. Then is examined hypothesis of fiscal illusion in Iranian economy. In this regard, has been specified an Error Correction Model (ECM) via the indirect tax revenues seasonal data from during (1380- 1392 ) that the results from estimation of model show i) there is a negative casual relate on the indirect taxes to government expenditures with three lags. This finding emphasizes the existence of fiscal illusion in Iranian economy ii) is confirmed the asymmetry effect of indirect taxes on government expenditures as there is fiscal illusion in situation of reducing indirect tax iii) since indirect taxes compared to direct taxes are less observable, reducing indirect tax due to fiscal illusion and misperception of people the public services and goods price lead to increasing demand for goods and services of public. Therefore, reduction of tax cannot apply as efficient tools in order to decline of budget deficit.Keywords: Direct tax, Indirect tax, Government revenue, Fiscal illusion, Asymmetry effect, Threshold Autoregressive, Error Correction Model
-
دخالت دولت در اقتصاد و میزان آن یکی از مهم ترین مباحث مطرح شده در عرصه اقتصاد است که همواره موردتوجه سیاست گذاران و برنامه ریزان دولتی و همچنین فعالان اقتصادی بوده است. برای تحلیل نقش دولت در اقتصاد از اندازه دولت در اقتصاد بهره می گیرند. ازآنجایی که دولت با توجه به میزان درآمدش، سعی در بهبود رشد اقتصادی و درنهایت بهبود کیفیت زندگی مردم و توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه دارد، لذا در این مطالعه به دنبال بررسی میزان تاثیرگذاری درآمدهای دولت شامل درآمدهای حاصل از فروش نفت، درآمدهای مالیاتی و سایر درآمدهای دولت نظیر درآمدهای حاصل از فروش کالا و خدمات، درآمدهای بدست آمده از مالکیت دولت و درآمدهای متفرقه، به مثابه مهم ترین بخش از درآمدهای دولت بر اندازه دولت در ایران، با استفاده از داده های فصلی طی دوره زمانی 1369:1 - 1394:3، و با استفاده از تکنیک اقتصادسنجی MRS-GARCH هستیم. نتایج حاکی از آن است که در یک مدل بهینه ای متشکل از دو رژیم، هر سه متغیر درآمدهای نفت، درآمدهای مالیاتی و سایر درآمدها تاثیر مثبتی بر اندازه دولت در هر دو رژیم صفر و رژیم یک دارند. اما نتیجه قابل تامل برانگیز این است که ضریب تاثیرگذاری سایر درآمدها بیشتر از دو منبع درآمد نفت و مالیات بر روی اندازه دولت بدست آمد. همچنین تاثیر درآمدهای دولت بر اندازه دولت در رژیم یک (دولت بزرگ تر) بیشتر از رژیم صفر بوده ولی پایداری رژیم صفر بیشتر از رژیم یک است.کلید واژگان: اثرات غیر خطی, اندازه دولت, مدل تغییر رژیم مارکف گارچ, درآمد دولت, ایرانGovernment intervention in the economy and its size has always been one of the most important topics in the field of economy which has always been attracted the attention of policymakers and government planners as well as economic actors. In the literature, government size applied to analyze the government role in the economy. Since the governments with respect to its resources, tries to improve the quality of life and economic and social development of society, this study investigates impact of government revenues including oil revenues, tax revenues and other revenues as the most important part of government revenues on government size in Iran, using the quarterly data over the period 1990:2- 2015:1 by applying Markov Regime Switching Generalized Auto Regressive Conditional Heteroskedasticity model. The result suggests that an optimal model consists of two regimes, and each three variables including, oil revenues, tax revenues and other revenues have positive impacts on government size in both regimes zero and one. Moreover, the influence of other revenues was obtained more than the effect, of tax and oil revenues on the government size. The impact of government revenues on the government size in regime one (bigger government regime) is more than of regime zero. However, The sustainability of the regime zero is greater than the regime one.Keywords: Iran, Government Revenue, Government Size, Nonlinear Effects, Markov Regime Switching GARCH Model
-
گسترش و تنوع فعالیتهای دولت در جهت نیل به اهداف اقتصادی سبب شده است تا به مالیاتها به عنوان یکی از ارکان مهم هر نظام اقتصادی توجه شود. دولتها با استفاده از این ابزار توانایی تامین بخشی از هزینه های خود را خواهند داشت اما وابستگی اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی سبب شده است که مالیاتها سهم اندکی از درآمدهای دولت را تشکیل دهند. در این تحقیق سعی بر آن بوده است تا تاثیر نرخ رشد مالیاتها بر شاخصهای کلان اقتصادی مورد بررسی قرار گیرد. هدف این مطالعه بررسی اثر نرخ رشد مالیاتها بر نرخ رشد واقعی اقتصاد و تورم است. در این راستا به نقش درآمدهای نفتی نیز توجه خواهد شد. در این تحقیق، کشور ایران به عنوان یک مورد مطالعه ای در دوره 1386–1338 و با بهره گیری از سیستم معادلات همزمان مورد بررسی قرار می گیرد و از روش حداقل مربعات دو مرحله ای جهت برآورد معادلات استفاده می شود. چهار معادله فرم نهایی مدل را تشکیل می دهند که عبارتند از معادلات نرخ تورم، نرخ رشد واقعی اقتصادی، نرخ رشد واقعی درآمدهای دولت و نرخ رشد واقعی سرمایه گذاری. نتایج این مطالعه نشان می دهند که نرخ رشد واقعی درآمدهای مالیاتی دولت دارای تاثیر معنی داری بر نرخ رشد حقیقی اقتصاد نبوده است اما بر نرخ تورم تاثیر منفی و معنی داری داشته است. با توجه به نتایج بدست آمده دولت می تواند از طریق تحول در نظام مالیاتی و تغییر در سیستم اجرایی و جمع آوری مالیات به عبارتی ایجاد یک سیستم مالیاتی کارآمد نقش موثرتری در این زمینه ایفا کند. با این حال، تحول سیستم مالیاتی مستلزم تحول در بافت و ساختار بخش های مختلف اقتصادی بویژه بخش اقتصادی دولت خواهد بود.
کلید واژگان: روش حداقل مربعات دو مرحله ای, مالیاتها, رشدحقیقی اقتصادی, تورم, سیستم معادلات همزمان, درآمد دولتThe scope and diversity of government activities to achieve economic targets have led to a condition where taxes are now paid more attention and are considered to function as an important economic instrument. The governments can utilize this instrument to financesome part of their expenditures, but due to the Iran's economy’s dependence on oil revenues, tax revenues form only a small fraction of the Iranian government revenues. The present research aims atexamining the effect of tax revenues growth on such macroeconomic indicators as inflation and real economic growth. The role of oilrevenues is also paid attention. This research, as a case study, uses simultaneous equations system to examine the Iranian data of the years 1959-2007. A two-stage least square method was used to estimate the equations. The final form of the model consists of four equations including inflation rate, real economic growth rate, real growth rate of the government revenues and real growth rate of investment equations. Results show that real growth rate of the government tax revenues doesnt have any significant effects on real growth rate of economy but it has significant negative effects on theinflation rate. -
وجود منابع سرشار نفت در کشور از یکسو و چالشهای عمده اقتصادی در مسیر توسعه کشور از سوی دیگر، همواره نقش استفاده بهینه از این منابع را درنیل به توسعه پایدار به موضوعی مهم و مورد توجه تبدیل کرده است. شواهد تجربی برخی کشورهای متکی بر نفت در قریب سه دهه گذشته، به تعبیه مکانیزم ها و تاسیس نهادهایی دلالت دارند که کارکرد اصلی آنها، ممانعت از انتقال مستقیم شوکهای مثبت و منفی برونزای قیمتهای جهانی نفت به اقتصاد داخلی است. در این فرایند ایده تغییر رهیافت سنتی درخصوص درآمدهای ناشی از فروش نفتخام به رهیافت دارایی، در سرلوحه اقدامات قرار گرفته است.
تجربه کشورمان در تاسیس حساب ذخیره ارزی طی دوره (84- 1379)، حاکی از این است که کارکرد اصلی آن به طورعمده بر پس انداز (شکل گیری مازاد) استوار بوده و به محض انباشت وجوهی در آن، طی تشریفات مقتضی نسبت به برداشت از آن اقدام شده است و تغییرات متعدد در قوانین مربوط و اخذ مجوزهای متعدد برای برداشت از وجوه آن مانع شکل گیری کامل و ایفای نقش مؤثرتر آن شده است.
هدف مقاله بررسی مقایسه آثارحالتهای مختلف گردش وجوه نفت در ثبات درآمدهای دولت است. در این مقاله، از الگوهای تعادل عمومی محاسبهپذیر که یکی از موارد خاص بهره گیری از آنها، بررسی اثرات شوکها و متغیرهای سیاستی است، استفاده شده است. مدل طراحی شده دارای سه بخش قابل مبادله، غیرقابل مبادله و نفت است، که در آن سه گزینه برای تبیین اثرات روشهای متفاوت گردش درآمدهای نفتی تعریف شده است. نتایج حاصل از حل پویای مدل، حاکی از آنست که در مواجهه با شوکهای موقت قیمت نفت، هرچند حساب ذخیره ارزی، با وجود عدم پایبندی به قوانین اولیه و تاسیس آن، در ثبات درآمدهای دولت اثر مثبتی داشته و لیکن تقید بیشتر به قانون و نیز اجازه تملک دارائی های مالی در بازارهای بین المللی، سبب تاثیرگذاری بیشتر این حساب در ثبات درآمدهای دولت و کاهش وابستگی آن به نفت خواهد شد.
کلید واژگان: ثبات اقتصادی, مدل تعادل عمومی, درآمد دولت, درآمدهای نفت, حساب ذخیره ارزیPlentifulness of oil resources on the one hand, and serious economic challenges in the course of development of the country, on the other hand, makes the optimum use of these resources a considerable issue in achieving the goals of sustainable development. Iran’s experience in establishing Exchange Reserve Account (ERA) during 2000-2005 indicates that its main function is saving the surplus revenues from oil and as soon as some funds has been accumulated, measures are taken to spend them. At the same time, continous changes in the laws and regulations to facilitate the use of funds, prevented the effective role for the account. This paper uses a computable general equilibrium (CGE). Model to examine the impact of economic shocks and government policies on economics. The proposed model is composed of three sections: tradable goods, non-tradable goods and oil-section, which has used three different scenarios to show the effects of oil revenues: Basic, ERA1 and ERA2. The results from the dynamic solution of the model indicates that in the case of temporary shocks of oil prices, the ERA2 leads to the reduction of instability of the government revenues more successfully than the ERA1. -
رابطه بین عملکرد بخش دولتی و بخش خصوصی، یکی از بحث های مهم در اقتصاد کلان است. در این مقاله تلاش شده است تاثیر سیاست های مالی دولت بر سرمایه گذاری بخش خصوصی در ایران بررسی شود. سیاست های مالی دولت، شامل تغییر درآمدها و مخارج دولت می شود و در واقع، هدف اصلی این مقاله بررسی میزان و نحوه تاثیرگذاری درآمدها و مخارج دولت بر عملکرد سرمایه گذاری بخش خصوصی است. نتایج حاصل از تخمین مدل ارائه شده نشان می دهد که درآمدهای مالیاتی دولت، اثر منفی و درآمدهای حاصل از نفت و گاز، اثر مثبت بر سرمایه گذاری بخش خصوصی دارند. مخارج کل دولت نیز اثر مثبتی بر سرمایه گذاری در بخش خصوصی می گذارند. روش مورد استفاده برای برآورد تابع سرمایه گذاری بخش خصوصی ایران، تکنیک حداقل مربعات معمولی ((OLS و دوره مورد مطالعه از سال 1350 تا سال 1384 بوده است. باتوجه به نتایج بدست آمده از تخمین مدل، پیش بینی می شود که افزایش مخارج دولت در امور زیربنایی و عمومی و کاهش درآمدهای مالیاتی دولت (مالیات های اخذ شده از صنایع نوزاد) سبب افزایش سرمایه گذاری در بخش خصوصی می شود.
کلید واژگان: سیاست مالی, سرمایه گذاری بخش خصوصی, مخارج دولت, درآمد دولتThe relationship between the function of the public and private section and exploring this relationship has been a long discussion in macroeconomic. In this paper we attempted to consider the effect of fiscal policies on private section investment in Iran. The fiscal policies include a change in the government’s income and spending, In fact, the main purpose of this paper is to study the degree and the way in which the government’s income and spending effect the function of macroeconomic in the field of private section investment. The results of the presented estimate model in this article show that government income of Oil and Gas have positive effect and Tax have negative effect, and it’s spending has positive effect on the investment in the private section. And the budget deficit of government encourages investment in the private section. The method used for estimating the function of the private section investment in Iran is the ordinary least square technique. This research is focused on time period from 1350 till 1384. With due attention to the results obtained from estimate model suggest that an increase in the government spending in fundamental and public affairs and a decrease in the tax incomes of the government (taxes gathered from the new industries) causes an increase in the private section investment. -
بررسی اثر سیاست های مالی بر توزیع درآمد در ایراناز هدف های مهم دولت ها و سیاست گذاران نظام اقتصادی هر کشور، تلاش برای توزیع مطلوب درآمد است. در این تحقیق تاثیر سیاست های مالی بر توزیع درآمد در ایران طی سال های 1350-1382 مورد آزمون قرار گرفته است. شاخص به کار گرفته شده در توزیع درآمد ضریب جینی است. در این تحقیق از روش جها (1999) که براساس یک تابع کاب- داگلاس است الهام گرفته شده است. روش تخمین الگو بهره گیری از مباحث هم جمعی و مدل خودهمبستگی با وقفه های توزیعی است. نتایج به دست آمده از...
کلید واژگان: سیاست مالی, توزیع درآمد, مخارج دولت, درآمد دولت, پرداخت های انتقالی, هم جمعی, خودهمبستگی با وقفه های توزیعی -
انتقادهای فراوانی که در مورد سیاست های سرکوب مالی و انحرافات زیادی که این سیاست ها در بازارهای مالی به وجود می آورند، مطرح شده است. با این وجود، خیلی از دولت ها در کشورهای درحال توسعه با بهانه قرار دادن افزایش سرمایه گذاری و رشد اقتصادی، بر ادامه ی این سیاست ها اصرار می ورزند. با وجود هزینه های بالای جمع آوری مالیات (خصوصا در کشورهای در حال توسعه)، سرکوب مالی امروزه به عنوان یک ابزار کسب درآمد برای دولت ها عمل می کند؛ به طوری که دولت ها با ایجاد اختلاف بین هزینه ی بهره ی بدهی های داخلی و خارجی، نرخ بهره ی داخلی را که با آن بدهی هایشان را تامین مالی می کنند، کاهش می دهند. در این مقاله، ضمن معرفی سرکوب مالی به عنوان یک ابزار مالیاتی به برآورد درآمد دولت از سرکوب مالی، طی سه برنامه ی توسعه ی اقتصادی و اجتماعی (83-1368) در اقتصاد ایران پرداخته ایم. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در مجموع، طی سه برنامه ی توسعه (83-1368) بخش دولتی از راه سرکوب مالی 380/80482 میلیارد ریال درآمد کسب نموده است که سهم دولت و شرکت ها و موسسات دولتی به ترتیب برابر با 65 و 35 درصد بوده است.
کلید واژگان: سرکوب مالی, درآمد دولت, برنامه های توسعه, اقتصاد ایران -
رابطه بین عملکرد بخش عمومی و بخش خصوصی و بررسی این رابطه یک بحث عمیق و ریشه دار در اقتصاد کلان است. در این زمینه نظریات بسیاری مطرح و مطالعات متعددی ارایه شده است. تلاش پژوهشگران در این مقاله نیز بر این بوده است تا تاثیر متغیرهایی را برسرمایه گذاری بخش خصوصی بررسی کنند که از آنها به عنوان متغیرهای بخش عمومی و یا سیاست مالی یاد می شود. این متغیرها درآمدها و مخارج دولت و همچنین تفاوت بین آنهاست. در واقع هدف اصلی این پژوهش، شناخت میزان و نحوه تاثیرگذاری درآمدها و مخارج دولت بر عملکرد اقتصاد کلان ایران در زمینه سرمایه گذاری بخش خصوصی است.
نتایج حاکی از این موضوع است که فزونی مخارج دولت بر درآمدهای آن یا وجوه کسری بودجه دولت باعث تشویق سرمایه گذاری در بخش خصوصی می شود. نتیجه دیگر اینکه درآمدهای دولت به تنهایی اثر منفی و مخارج اثر مثبت بر سرمایه گذاری در بخش خصوصی می گذارند. البته، نوع اثرگذاری در زیر مجموعه درآمدها و مخارج دولت متفاوت بوده است. همچنین، نتایج نشان می دهند که تاثیرگذاری متغیرهای سیاست مالی بر سرمایه گذاری، بخش خصوصی بدون وقفه و بلافاصله نبوده است. روش مورداستفاده برای برآورد توابع سرمایه گذاری خصوصی ایران تکنیک خودبازگشتی با وقفه های توزیعی (ARDL) و دوره مطالعه از سال 1342 تا سال 1380 بوده است.کلید واژگان: سیاست مالی, سرمایه گذاری خصوصی, مخارج دولت, درآمد دولت, بودجه, همگرایی یکسان, خودبازگشتی, وقفه های توزیعیThe link between public and private investment and their effects on each other investigated by many economists in the past. In this study, we investigat the effects of some economic variables on private investment. These variables are different types of government expenses (current and development fund). The results suggest that budget deficit leads to expansion of private investment and there is a time-lag for this effect. We use ARDL Technique and the period of study is 1963-2001
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.