به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « روسیه » در نشریات گروه « اقتصاد »

تکرار جستجوی کلیدواژه «روسیه» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • حمید درج

    مصرف بالا و نیاز روزافزون اتحادیه اروپا به واردات انرژی به ویژه از روسیه به عنوان بزرگ ترین دارنده منابع گازی جهان باعث شده که مسکو از منابع انرژی به عنوان اهرمی راهبردی برای بازسازی امپراتوری خود و پیش‎بردن سیاست های کرملین در قبال بروکسل استفاده کند. این امر موجب شده که امنیت منابع و مسیرهای تامین انرژی برای اروپا از اهمیت بالایی برخوردار شود. در این راستا، اروپا کوشیده است با متنوع ‎کردن این منابع و مسیرها، آسیب پذیری خود را در این مسیله کاهش دهد که این امر باعث توجه ویژه اروپا به منطقه قفقاز جنوبی شده است. بدین‎ترتیب، نوشتار پیش رو درصدد است تا نگرانی های اروپا از استفاده ابزاری روسیه از انرژی را براساس مولفه ها و شاخص های امنیت انرژی تحلیل نماید و در پی پاسخ‎گویی به این پرسش اصلی خواهد بود که نگرانی اروپا از استفاده ابزاری روسیه از انرژی در چیست؟ فرضیه پژوهش این است که نگرانی اتحادیه اروپا از انحصار روسیه بر منابع انرژی منطقه آسیای مرکزی و قفقاز و از سویی، استفاده کرملین از برگ انرژی به عنوان یک سلاح قدرتمند به منظور پیش‎برد اهداف سیاسی و اقتصادی خود در قبال اروپا، تاثیر راهبردی بر امنیت انرژی و احتمال به ‎خطرافتادن امنیت ملی اتحادیه خواهد داشت؛ بنابراین مقامات بروکسل برای رهایی از وابستگی فلج کننده به منابع انرژی روسیه و تضمین امنیت انرژی بالا، در تلاش برای جایگزینی و تنوع بخشی به سبدهای وارداتی نفت و گاز برآمده که این امر ضمن منزوی کردن مسکو در بازار انرژی، به افزایش قدرت چانه ‎زنی و بازیگری اروپا در معادلات منطقه و بین الملل کمک خواهد کرد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد؛ پیگیری سیاست تنوع بخشی و کاهش سلطه روسیه بر بازار انرژی منطقه، ضمن کاهش تهدیدات امنیت انرژی، به استقلال هرچه بیشتر اروپا در تصمیمات و سیاست های انرژی و ارتقای قدرت و جایگاه بین المللی اروپا منجر خواهد شد. روش مورد استفاده در این نوشتار توصیفی - تحلیلی است.

    کلید واژگان: اروپا, روسیه, قفقاز جنوبی, سلاح سیاسی, امنیت انرژی}
    Hamid Dorj

    The high consumption and the increasing need of the European Union to import energy, especially from Russia, as the largest owner of gas resources in the world, has caused Moscow to use energy resources as a strategic lever to rebuild its empire and advance the Kremlin's policies towards Brussels. This has caused the security of sources and energy supply routes to be of great importance for Europe. In this regard, Europe has tried to reduce its vulnerability in this issue by diversifying these sources and routes, which has caused Europe to pay special attention to the South Caucasus region. Thus, the present study aims to analyze Europe's concerns about Russia's instrumental use of energy based on the components and indicators of energy security. This study will seek to answer the main question, what is Europe's concern about Russia's instrumental use of energy? The research hypothesis is that the European Union's concern about Russia's monopoly on the energy resources of Central Asia and the Caucasus; and on the one hand, the Kremlin's use of energy as a powerful weapon to advance its political and economic goals towards Europe, has a strategic impact on energy security. and the possibility of jeopardizing the national security of the Union; Therefore, in order to get rid of the crippling dependence on Russian energy sources and ensure high energy security, the Brussels authorities are trying to replace and diversify the imported oil and gas baskets </span>isolating Moscow in the energy market, increasing the bargaining power and helping European to act in regional and international equations. The results showed that Pursuing the policy of diversification and reducing Russia's monopoly on the energy market of the region will lead to greater independence of Europe in energy decisions and policies and the promotion of Europe's power and international status while reducing threats to energy security. The method used in this article is descriptive-analytical.

    Keywords: Europe, Russia, South Caucasus, political weapons, energy security}
  • نسیبه زارعی*
    بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، قیمت جهانی مواد غذایی در مارس (اواسط اسفند تا اواسط فروردین) به علت حمله روسیه به اوکراین به بالاترین سطح خود رسید. بر اساس شاخص ماهانه قیمت مواد غذایی در سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد در آوریل (اواسط فروردین تا اواسط اردیبهشت)، روغن های پخت وپز، غلات و گوشت به بالاترین سطح خود رسیدند؛ به این معنا که قیمت کالاهای غذایی نسبت به مدت مشابه سال گذشته، بیش از یک سوم افزایش یافت. جنگ روسیه و اوکراین صادرات بیش از یک چهارم گندم جهان را مختل کرد. جنگ با بستن بنادری که صادرات گندم و ذرت اوکراین از آنجا صورت می گرفت، به افزایش 17درصدی قیمت غلات در ماه گذشته کمک کرد. قیمت محصول گندم در کوتاه مدت دست کم 7/8 درصد و حداکثر 5/21 درصد افزایش می یابد. همین محصول در بلندمدت دست کم 3/10 درصد و حداکثر 4/19 درصد افزایش می یابد. پیش بینی می شود ایران به عنوان واردکننده بزرگ گندم و ذرت جهان با رتبه 8، در سال 1401 حدود 2 تا 3 میلیون تن گندم و کمتر از 4 میلیون تن ذرت وارد کند. افزایش بهره وری با استفاده از فناوری های روز دنیا و تکنیک های زراعی کارا و کاربردی، افزایش تولید با توجه ویژه به الگوی کشت جامع کشاورزی، تخصیص منابع سرمایه گذاری به فعالیت های R&D، افزایش تسهیلات و کاهش نرخ بهره آن در بخش کشاورزی، تخصیص تسهیلات بلندمدت به بخش کشاورزی، کشت محصولات استراتژیک به صورت فراسرزمینی و تخصیص سرمایه گذاری در صنایع تبدیلی پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: نوسانات قیمت محصولات, روسیه, اوکراین, کالاهای اساسی, تجارت}
  • طه شیشه گری، عباس معمارنژاد*، فرهاد غفاری، سید شمس الدین حسینی

    مطالعات بسیاری در خصوص تحریم های اقتصادی و میزان اثرگذاری آن ها بر وضعیت اقتصادی و رفاهی کشورهای هدف صورت گرفته است. اما تمام کشورهای هدف تحریم اقتصادی واکنش و تاثیرپذیری یکسانی از تحریم های اقتصادی نداشته اند. در این مطالعه به تفاوت اثرگذاری تحریم های اقتصادی بر کشورهای مختلف با تمرکز بر وضعیت ایران و روسیه پرداخته شده است. با توجه به متفاوت بودن تحریم های اقتصادی اعمال شده بر این دو کشور در ابتدا متغیر تحریم را کمی کرده تا پایه ای یکسان برای تحلیل آماده شود و سپس با مقایسه اثرگذاری شدت تحریم بر میزان صادرات و واردات کشور هدف با شرکای تجاری مهم، اثر تحریم یکسان با استفاده از داده های پنل به همراه متغیر مجازی تعاملی[1]  برآورد شد. برای مدل سازی از مدل ارایه شده توسط رایول کاروسو در سال 2005 - که شکلی از معادله جاذبه می باشد- جهت بررسی اثرگذاری تحریم روی تجارت کشور هدف و داده های تجارت ایران و روسیه با پنج شریک تجاری مهم در حد فاصل سال های 1992 تا 2018 استفاده شده است. همچنین برای کمی کردن شدت تحریم از گزارش کنگره آمریکا در خصوص تحریم های اعمالی علیه ایران و روسیه استفاده شده است. در نتایج مشاهده شد که تحریم های اقتصادی اثر معکوس معنادار و قابل توجهی بر میزان تجارت کشور ایران با شرکای مهم تجاری خود دارد اما روی تجارت روسیه با شرکای خود اثر معناداری نداشته است. از آن جا که تحریم اقتصادی به عنوان شوک منفی به سیستم های اقتصادی وارد می شود، علت تفاوت اثرگذاری تحریم اقتصادی بر دو کشور ایران و روسیه را با دو شاخص آسیب پذیری و تاب آوری مرتبط دانسته و این دو شاخص را وارد مدل می نماییم. با وارد کردن دو شاخص تاب آوری و آسیب پذیری به مدل کشور ایران مشاهده شد که تاب آوری با اثرگذاری تحریم رابطه معکوس و آسیب پذیری با آن رابطه مستقیم دارد. این یافته مهم نشان می دهد که افزایش تاب آوری و کاهش آسیب پذیری اقتصادی می تواند اثرگذاری تحریم های اقتصادی بر ایران را کاهش دهد و از طرفی از آن جا که اقتصاد روسیه به نسبت ایران تاب آوری بالاتر و آسیب پذیری کمتری دارد تاثیرگذاری متفاوت تحریم اقتصادی بر این دو کشور را نیز توجیه می نماید.

    کلید واژگان: تحریم اقتصادی, تاب آوری, آسیب پذیری, ایران, روسیه, تجارت}
    Taha Shishegari, Abbas Memarnejad *, Farhad Ghaffari, Seyed Shamseddin Hoseini
    Introduction

    Economic sanctions are one of the tools to exert negative pressure on a country's economy to achieve political goals. They have been used in several cases in recent years due to their lower cost than war for the country that imposes them. What matters is the cost of economic sanctions for the imposing country and what it gains from it. The gain of sanctions for this country is the effects on the economy of the target country. Experimental observations show that, despite the same political disputes of different countries with one country (USA), the severity of sanctions imposed on these countries is different. Even despite the same sanctions imposed on the target countries, the economic responses of these countries to sanctions are different. Many studies have been conducted on economic sanctions and their impacts on the economic and welfare situation of the target countries. Not all of them have reacted the same way. In this article, we have discussed the differences in the impacts of economic sanctions on different countries, focusing on the situation of Iran and Russia. Due to the differences between the sanctions severity imposed on the two countries, the sanctions variable was initially quantified to provide an equal basis for our analysis. We entered resilience and vulnerability indices into our model to explain the different effects of the sanctions on the two countries. We also modeled the sanctions severity to consider the its differences in the case of different targets.

    Methodology

    By comparing the effects of sanctions on the export and import of the target country to and from important trading partners, we estimated those effects using panel data with interactive dummy variables. The model proposed by Raul Caruso in 2005 was used to examine the impact of sanctions on the trade of the target countries. The trade data of Iran and Russia with five important partners between 1992 and 2018 were used in the model. We also used the US Congress report on the sanctions against Iran and Russia to quantify their sanctions. In the discussion of scoring sanctions, number zero is related to the period when no sanctions were imposed, numbers 1 and 2 are related to the mild and severe sanctions of the United States, numbers 3 and 4 are related to the mild and severe sanctions of Europe, and number 5 is intended for the sanctions imposed by the United Nations. Finally, by determining the severity of sanctions in different sectors of Iran's trade (different partners), we sought to show the effects using vulnerability and resilience as two indicators.

    Results and Discussion

    he results showed that economic sanctions have had significant and negative effects on Iran's trade with its important partners, but they have had no significant effect on Russia's trade with its partners. Since economic sanctions enter the economic systems as a negative shock, the difference in their impacts is considered to be related to the indicators of vulnerability and resilience. It was observed that resilience has reverse and vulnerability has direct effects on sanctions. This important finding shows that, by modifying resilience and vulnerability, we can affect the impacts of sanctions. Increasing resilience and reducing vulnerability can reduce the impact of economic sanctions on Iran. On the other hand, since Russia's economy is more resilient and less vulnerable than Iran, the difference between the impacts of economic sanctions on these two countries is explicable.

    Conclusion

    In this study, we tried to examine the reason for the differences in the impact of economic sanctions on different target countries. We focused on Iran and Russia because of the similarities in the nature of the exports and political disputes with Western countries. For the severity of sanctions imposed on the target countries, we used six levels (0-5). We also considered the trade of Iran with five important partners (i.e., Germany, China, India, Turkey and UAE) and Russia Trade with its partners (Netherland, China, Belarus, Germany and Turkey) as an index for measuring the sanctions impacts. It emerged that the sanctions have had significant negative effects on Iran's trade with its important trading partners, but thet have had no significant effects on Russia's trade. We entered resilience and vulnerability indices into our model to explain the difference of the effects on the trades of Iran and Russia. It was observed that the impact of sanctions is inversely related to resilience and directly related to vulnerability of an economy, meaning that the higher the resilience and the less vulnerable a country is, the less affected by sanctions.

    Keywords: economic sanctions, Resilience, Vulnerability, Iran, Russia, Trade}
  • مجید روحی دهبنه*، عباس امیری

    دست یابی به نظم و امنیت منطقه ای و جهانی همواره از مهم ترین اهداف قدرت های بزرگ بوده است. برای دست یابی به این منظور، رویکردها و راه بردهای مختلفی از جانب این قدرت ها در مناطق مختلف جهان در پیش گرفته می شود که از میان آن ها رویکرد هژمونیک بسیار قابل تامل است. هژمونی یعنی نظمی که طی آن یک قدرت بزرگ به تنهایی نقش اصلی را در مناطق ایفا می کند و سعی دارد تا از این طریق روابط و مناسبات امنیتی منطقه ای را اداره و مدیریت کند، در سیاست و نظم جهانی و منطقه ای ایالات متحده آمریکا پس از جنگ سرد در مناطق پساشوروی بسیار مهم و تعیین کننده بوده است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای، ضمن مفهوم سازی نظم هژمونیک و مولفه های آن، می خواهد به این پرسش بپردازد که ایالات متحده آمریکا پس از جنگ سرد چگونه از طریق هژمونیک روابط و مناسبات خود را در مناطق پساشوروی و به ویژه درقبال روسیه مدیریت کرده است. شواهد تجربی و عملی نشان می دهد باتوجه به اهمیت اوراسیا برای نظم هژمونیک آمریکا، این کشور با سه شیوه موازنه گری به سبک بریتانیای قرن نوزدهم، سیاست بیسمارکی (اتحاد، ایتلاف، ابزارهای اقتصادی، سیاسی، نظامی، و تحریم)، و هم چنین روش استیلاجویانه مبتنی بر نظریه ثبات هژمونیک (نظم پاکس آمریکانا) به مواجهه با تهدیدهای امنیتی منطقه رفته و از این طریق تلاش کرده است تا روابط خود را با کشورهای واقع در مناطق پساشوروی و به ویژه با روسیه و حتی چین مدیریت کند. این فرضیه براساس نظریه پل پاپایانو و نظریه ثبات هژمونیک تحلیل نظری شده است.

    کلید واژگان: ایالات متحده آمریکا, روسیه, نظم بیسمارکی, موازنه فراساحلی, نظم هژمونیک}
    Majid Rohidehboneh *, Abass Amiri

    Achieving regional and global order and security has always been one of the most important priorities and goals of the great powers. To achieve this, various approaches and strategies are being pursued by these powers in different parts of the world where the hegemonic approach is very thought-provoking. Hegemony is an order in which a great power alone plays a key role in the regions and tries to manage the security relations and communications of the regions through this. The hegemony in US politics and world order after the Cold War in the post-Soviet region has been very important and decisive. Using descriptive-analytical methods and library resources, this article, while conceptualizing the hegemonic order and its components, wants to address the question that how the United States did managed its relations in the post-Soviet region, especially with regard to Russia, after the Cold War through hegemony? Experimental and practical evidence suggests that, given Eurasia's importance to the hegemonic order of the United States, the United States pursue with three methods of nineteenth-century British balancing, Bismarkian policy (alliance, coalition, and economic, political, and military means), as well as a stabilization method based on the theory of hegemonic stability (American Pax Order), has faced security threats in the region. In this way, it has tried to manage its relations with countries in the post-Soviet region, especially with Russia and even China. Theoretical analysis of this hypothesis is based on Paul Papayano's theory in the book Security Order of Lake and Morgan and Hegemonic Stability Gilpin.

    Keywords: United States, Russia, Bismarkian Order, Offshore Balancing, Hegemonic Order}
  • محمد جعفری*

    روابط ایران و روسیه همواره با نگاه امنیتی همراه بوده است و این نگاه بر دیگر ابعاد شامل اقتصادی و سیاسی سایه افکنده است، بدین ترتیب، رویکرد زیگزاگی در سیاست خارجی روسیه بین شرق و غرب از یک سو و سیاست های ایران در مقابل روسیه و دیدگاه های متفاوت نخبگان به مسایل از دیگر سو، سبب شده است تا توسعه روابط تهران- مسکو، یک روند منطقی را طی نکرده و این روابط در حوزه اقتصادی گسترش نیابد. گسترش روابط تجاری، همکاری در قالب مجمع کشورهای صادرکننده انرژی، همکاری در حوزه دریای خزر، طرح تهاتر نفتی و همکاری های نظامی و امنیتی از فرصت های همکاری دو کشور به شمار می آیند. مسایلی مانند نبود اطلاعات کافی در حوزه بازاریابی، مسایل مربوط به نظام بانکی، وجود محدود رایزنان بازرگانی و نمایشگاه های ایران در روسیه، نبود سیاست های صادراتی مطابق با نیازهای اقتصادی روسیه و نبود آمارهای مشخص و دقیق از محصولات کشاورزی برای صادرات از موانع و چالش های روابط دو کشور به شمار می آیند.  در این ارتباط برای تقویت امنیت اقتصادی راهکارهایی مانند برقراری لابی های لازم برای تسهیل در تصویب و اجرای قوانین، استفاده از فناوری های ارتباطی مانند بانک های اطلاعاتی به روز، تبادل هیات های اقتصادی و تجاری و تنظیم سیاست های صادراتی مطابق با نیازهای اقتصادی روسیه و گسترش همکاری و جذب سرمایه گذاری روسیه در حوزه های حمل ونقل و انرژی برای تقویت امنیت اقتصادی و بهبود روابط دوجانبه ایران و روسیه پیشنهاد می شوند.

    کلید واژگان: ایران, روسیه, روابط تجاری اقتصادی}
  • امیرحسین چیت ساززاده*، سید غلامحسین حسن تاش

    این مقاله تلاشی در جهت یافتن چگونگی تاثیر گذاری سیاست های مربوط به امنیت ملی و ملاحظات امنیت انرژی در تعیین سیاست های صادرات گاز جمهوری اسلامی ایران است. فرضیه پژوهش مدعی است هرگونه کامیابی یا ناکامی سیاست گذاری صادرات گاز ایران وابستگی مستقیم به توجه به امنیت انرژی طرفین مبادله در سایه ملاحظات کلان امنیت ملی آنان دارد. برای تبیین مناسب فرضیه پژوهشگران سعی نموده اند با نگاهی تطبیقی به سیاست های صادرات گاز دو کشور بزرگ تولید کننده و صادرکننده گاز طبیعی (روسیه و قطر) در چهارچوب مفاهیم واقع گرایی امنیت انرژی و آرمان گرایی امنیت انرژی چارچوب مفهومی لازم برای تحلیل سیاست های صادرات گاز جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورند. مطالعات این پژوهش از یک سو نشان دهنده ی نبود شناخت کافی سیاست گذاران این حوزه از مفهوم «امنیت انرژی» است. به عبارتی بی توجهی به مولفه های امنیت انرژی، موجب تحلیل رفتن ظرفیت های ژیواکونومیکی ایران با توجه به منابع گازی چشمگیر آن شده است. از سوی دیگر سیاست گذاری صادرات گاز ایران با توجه به چارچوب بندی امنیت ملی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، همزمان تحت فشار ایالات متحده آمریکا با پر رنگ کردن عدم تامین «امنیت عرضه» از طرف ایران برای کشورهای خریدار و فشار روسیه برای ممانعت از ورود رقبای بزرگ به بازار اروپا جهت حفظ انحصار و «امنیت تقاضا»ی خود در این بازار بوده است.

    کلید واژگان: سیاست های صادرات گاز, امنیت انرژی, جمهوری اسلامی ایران, روسیه, قطر}
    Amirhossein Chitsazzadeh *, Seyyed Gholamhossein Hassantash

    The authors’ main objective is to examine the nature of the relationship between the Islamic Republic of Iran (IRI)'s gas export policy and its national security policies as well as its energy security policies. The research hypothesis postulates that success or failure of Iranian gas export policy is related to energy security criteria of the two sides of transaction. Moreover, this association is affected by Iran's national security policy. To gain conceptual framework for analyzing Iranian gas export policy, we try to compare gas export policies of Qatar and Russia, the two key natural gas exporters in the world. The studies of gas export negotiations conducted in the past three decades in addition to challenges toward mega project of Iran’s gas export clearly show lack of sufficient knowledge of Iranian energy policy-makers about energy security concepts. Overlooking the requirements of energy security in the process of gas export policymakig has greatly contributed to the loss of Iran's geo-economic potentials in spite of its considerable natural gas resources. Furthermore, Iran’s gas export policy is under pressure from the US imposed sanctions with "lack of supply security" justification for clients and is rooted in Iranian national security and foreign policy. Russia has also been striving to prevent major natural gas producers like Iran to enter the European market in order to protect its "demand security" across the continent.

    Keywords: Gas Export Policies, Energy security, Islamic Republic of Iran, Russia, Qatar}
  • علیرضا فیاضی*، قهرمان عبدلی، اسمعیل ابونوری

    بر اساس آمارهای منتشرشده توسط بی ‏پی، ایران دارای بیشترین منابع گاز طبیعی در دنیا است. در اختیار داشتن این منابع موجب می شود که ایران توانایی بالقوه برای حضور موثر در بازارهای بین المللی گاز طبیعی داشته باشد. یکی از مهم ترین بازارهایی که می تواند مقصد صادرات گاز طبیعی ایران از طریق خط لوله باشد، بازار گاز طبیعی اروپا است. بازار اروپا به دلیل حضور کشورهای صنعتی و کمبود منابع گاز طبیعی، بزرگ ترین بازار گاز طبیعی بشمار می آید. برای حضور در این بازار دو موضوع بایستی موردتوجه قرار گیرد، اولا صادرات گاز طبیعی ایران به این بازار با استفاده از خط لوله تنها از مسیر ترکیه امکان پذیر است؛ و ثانیا روسیه به عنوان بزرگ ترین صادرکننده گاز طبیعی به اروپا دارای قدرت بالای چانه زنی در این بازار است؛ بنابراین برنامه ریزی برای حضور در بازار اروپا بایستی با در نظر گرفتن نحوه تعامل با این دو کشور انجام شود. در این مقاله با استفاده از ادبیات بازی شبکه، اثر تشکیل ائتلاف بین ایران و روسیه، بر قدرت چانه زنی ایران در ورود به بازار اروپا موردبررسی قرارگرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده در این مقاله، به دلیل اهمیت خطوط لوله در مبادلات گاز طبیعی، ائتلاف بین ایران و روسیه اثری بر قدرت چانه زنی ایران در ورود به بازار گاز طبیعی اروپا ندارد.

    کلید واژگان: گاز طبیعی, ایران, روسیه, ترکیه, اروپا, بازی شبکه}
    Alireza Fayazi*, Ghahraman Abdoli, Esmaiel Abounoori

    According to the BP statistics, The Middle East with almost 40 percent of natural gas reserves is the richest region all over the world and Iran with more than 18 percent is the richest country. It means that Iran can become a great supplier in international natural gas markets. Transferring natural gas through the pipeline or transporting it in the liquefied form are the main options for natural gas trades in international markets. The geographical location of Iran in the Middle East makes it possible for Iran to export natural gas to Europe through the pipeline. In this trade two main issues should be considered. The pipeline should pass through Turkey and Russia as the main supplier has great bargaining power in the market. Trades in the natural gas market are restricted by the pipeline structure. So these markets can be considered a network and pipelines as the links of the network. Jackson (2005) introduced the link-based flexible networks method that can be used for the analysis of cooperative network games. In this paper, the effect of a coalition between Russia and Iran on the relative bargaining power of Iran, Russia, and Turkey have been studied. According to the results, Turkey, as the only available path to Europe, has considerable bargaining power and the coalition between Iran and Russia will have no effect on it. As Iran has no other choice to export natural gas to Europe through the pipeline, the coalition will have no effect on Iran’s bargaining power.

    Keywords: Natural gas, Iran, Russia, Turkey, Europe, Network Game}
  • عین الله کشاورز ترک، محمدناصر ادیب مهر*

    روندها و پیشران های تاثیرگذار بر روابط ایران و روسیه با تحولات متفاوت روبرو شده است و بستر نوینی را برای همکاری های دو کشور مهیا نموده است. در دهه گذشته روسیه در عرصه های مختلفی با غرب به تقابل برخاست که بحران اکراین، بحران کوزوو، بحران گرجستان (جدایی اوستیای جنوبی)، استقرار سپرموشکی آمریکا در چک، گسترش ناتو در شرق و... ازجمله این تقابل ها محسوب می شود. یکی از عرصه های مهم دیگر که تقابل جدی روسیه و غرب را به دنبال داشته انرژی خزر است. خط لوله انتقال گاز خزر به اروپا از طریق روسیه، خط لوله باکو تفلیس جیهان و خط لوله نابوکو مولفه هایی هستند که بر روابط روسیه و اروپا تاثیر بسزایی دارند. با توجه به رویکرد جدید غرب برای یافتن منبع انرژی جدید و خروج از وابستگی به انرژی خلیج فارس به نظر می رسد منابع انرژی خزر نقش راهبردی را ایفا خواهد نمود. نفود آمریکا و غرب در کشورهای ساحلی دریای خزر موجب شقاق بین استراتژی آنان با روسیه برای صدور انرژی شده است. در این بین، همگرایی ایران و روسیه که اغلب مواضع مشابهی در قبال غرب اتخاذ کرده اند می تواند نتایج مثبت و اثرگذاری به دنبال داشته باشد. لذا بر اساس آینده تحولات سیاسی- اقتصادی منطقه و بازار انرژی خزر، روندها و سناریوهای همگرایی آینده ایران و روسیه با استفاده از روش عدم قطعیت بحرانی شناسایی و تبیین شده است.

    کلید واژگان: انتقال انرژی خزر, سناریوهای آینده, روسیه, ایران, همگرایی}
    Ein-Allah Keshavarz Tork, Mohammad Naser Adib-Mehr *

    The effective process and driving forces in realtion between Iran and Russia confront with different evoiutions,  which cause to new kind of cooperation. Russia opposed to The West during the last decade in different fields such as crisises in Ukraine, Kosovo, Georgia (separation of south Ossetia), deployment of Amrica’s Missile shield in Czech, expanding NATO to East, etc. Caspian (Khazar) Energy issue is one of the other challenges between Russia and the West. Gas pipeline from Caspian to Europe through Russia , Baku-Tbilisi-Ceyhan pipeline and Nabucco pipeline are components which impress the relation between Russia and Europe. As Europe is looking for other energy sources, breaking dependence to Persian Golf energy, so Caspian energy sources are very important.Of course infiltration of America and Europe in Caspian domain, Caused to discord in their strategy of exporting energy. In this situation convergence between Iran and Russia –often are the same toward Europe– is too effective. So the processes and scenarios for would be convergence between Iran and     Russia –according to politic- economic evolutions and Caspian Energy Market – were clarified by the method of critical uncertainty

    Keywords: Caspian Energy Transfer, Future Scenario, Russia}
  • سیدعبدالله رضوی*، محمدباقر بیات

    روسیه با توجه به استراتژی فعال در حوزه اقتصادی و انرژی علی رغم تحریم های آمریکا توانسته است سهم زیادی از بازارهای جهانی نفت را به خود اختصاص دهد. این کشور به دلیل اولویت حوزه نفت و گاز اقتصاد کشورهای اروپایی به منابع انرژی روسیه تا حدود زیادی تحریم های آمریکا را در حوزه نفت و گاز بی اثر نموده و حتی روسیه با ایجاد جبهه مشترک با کشورهای چین و ونزویلا توفیقاتی علیه تحریم ها یا آمریکا به وجود آورده است. این مقاله راهبردهای روسیه در حوزه نفت و گاز را موردبررسی قرارداده است. مهم ترین راهبردهای روسیه وابسته نمودن اقتصاد کشورهای اروپایی به نفت و گاز، تنظیم گری قیمتی، واگذاری سهام شرکت های نفتی دولتی به شرکت های بین المللی، توسعه خطوط لوله انتقال نفت و گاز، گسترش تولید گاز مایع و بازارهای آن و توسعه همکاری بلندمدت با برخی از رقبای نفتی ایران نظیر عربستان و عراق است. همچنین، با توجه به جدی بودن تحریم ها توسط اروپایی در سرمایه گذاری های مشترک با روسیه، استراتژی این کشور از اروپا به کشورهایی آسیایی تغییر یافته است. در این میان رویکرد ایران برای استفاده از ظرفیت روسیه به عنوان همکار یا رقیب در حوزه نفت و گاز قابل ملاحظه است. در این مقاله درس آموخته های روسیه در حوزه های فوق برای کشور ارایه شده است. روسیه با برقراری دیپلماسی فعال با کشورهای آسیایی که بیشتر این کشورها در مقابل تحریم ها مقاومت کرده اند، در حال جذب سرمایه گذاری کشورهای آسیایی بوده و با این راهبرد کاهش روابط با کشورهای غربی را جبران نموده است. انتقال نفت از طریق خطوط لوله از عوامل تامین امنیت تقاضای نفت را به همراه داشته و بر این اساس روسیه یکی از سیاست های راهبردی خود را در حیطه حمل نقل، انتقال نفت و گاز از طریق قراردادهای بلندمدت و خطوط لوله اتخاذ نموده است. افزایش نقش شرکت های بین المللی در روسیه از استراتژی این کشور برای به دست آوردن فناوری یا دسترسی یافتن به شبکه صادرات گاز و نفت آن ها است.

    کلید واژگان: روسیه, ایران, راهبرد نفت و گاز, تحریم}
    SeyyedAbdollah Razavi *, Mohammadbagher Bayat

    Russia deal with US sanctions has been able to gain a large share of world oil markets with its active economic and energy Diplomacy. With depencyEuropean economies to energy sorce of Russia have largely Deactivate US oil and gas sanctions, and even Russia has been successes against the United States Action and established a joint front with China and Venezuela against the United States. This article examines Russia's oil and gas strategies.The most important strategies of Russia are to depend on the European economy to Russia oil and gas, price regulation, transfer share of state oil companies to international companies, development of oil and gas pipeline, expansion of liquefied natural gas and its markets, and development of long-term cooperation with some of Iran's oil competitors Same as Saudi Arabia and Iraq. Also, given Europe's serious sanctions on joint ventures with Russia, its strategy has shifted from Europe to Asian countries. In the meantime, Iran's approach to using Russia's capacity as a partner or competitor in the oil and gas field is considerable. This article presents the Russian lessons learned in the above areas for the country. Russia has been attracting investment from Asian countries by establishing active diplomacy with Asian countries, which have largely resisted sanctions, and has offset the decline in relations with Western nations through this strategy. Transmission of oil through pipelines has been a factor in securing oil demand, and Russia has adopted one of its strategic policies in the field of transportation, oil and gas transmission through long-term contracts and pipelines. Increasing the role of international companies in Russia is part of its strategy to acquire technology or access its gas and oil export network.

    Keywords: Russia, Iran, Oil, Gas Strategy, Sanctions}
  • غلامعلی رحیمی*، علی اکبر ناجی میدانی
    با توجه به رخداد ها و روندهای نوین اقتصاد انرژی جهانی، گاز طبیعی یکی از کالاهای استراتژیک است که دارندگان منابع آن می توانند از گاز برای تاثیر گذاری بر معادلات جهانی به نفع خود استفاده نمایند. در این راستا تشکیل مجمع کشورهای صادرکننده گاز (GECF) که جمهوری اسلامی ایران در ایجاد آن نقش اساسی داشت، از مهم ترین تحولات بین المللی در عرصه جهانی گاز در سال های اخیر محسوب می شود. این مجمع برای حضور موثر در بازار گاز و جهت دهی به تحولات آینده این بازار با محدودیت ها، مسایل و مشکلات مختلفی مواجه است. در عین حال از مزایا و نقاط قوت مناسبی نیز برخوردار می باشد.
    حال سوال اصلی این است که ایران برای حضور فعال و موثر خود در این مجمع می بایست چه راهبردها و استراتژی هایی را مدنظر قرار دهد؟ مقاله ی حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی بر گرفته از مدل تحلیلی چند متغییره مونتلی در مورد عوامل موثر در همگرایی اقتصادی سازمانی، در صدد پاسخ به این سوال می باشد. جمهوری اسلامی ایران با توجه به این محدودیت ها و امکانات، می باید چالش های درونی مجمع را شناسایی نموده و براساس توانایی خود، راهبردهای حضور فعال در مجمع را طراحی کند.
    نتایج تحقیق به طور کلی بیانگر آن است که عضویت ایران در مجمع کشورهای صادرکننده ی گاز هم ماهیت سیاسی دارد و هم ماهیت اقتصادی. اقتصادی از این منظر که درآمد حاصل از فروش گاز سبب افزایش درآمدهای ارزی ایران می شود و سیاسی از این منظر که این افزایش درآمد سبب افزایش توانایی ایران در پی گیری اهداف سیاست خارجی خود به دلیل افزایش وابستگی متقابل جهانی به عرضه انرژی ایران و جلوگیری از بازگشت تحریم ها خواهد شد. در این راستا با شناخت رقبا و بررسی نقاط قوت و ضعف آنها، استراتژی ها و راهبردهای موثر جهت تاثیرگذاری بیشتر و بهتر ایران در مجمع و همچنین بازار جهانی گاز تدوین شده است.
    کلید واژگان: مجمع کشورهای صادرکننده ی گاز, ایران, راهبردها و استراتژی ها, بازار گاز, روسیه, قطر}
  • پیروز مجتهدزاده، احمد رشیدی نژاد
    کشورهای مناطق آسیای مرکزی و قفقاز دارای مقادیر قابل توجهی ذخایر نفت و گاز می باشند. از مشخصات ذخایر انرژی این کشورها علی رغم نزدیکی به بازارهای مصرف، این است که نفت و گاز استخراجی به راحتی قابل عرضه در مناطق تقاضا نیست. مسیر اصلی انتقال انرژی این مناطق در دوران شوروی از خاک روسیه می گذشت، اما پس از فروپاشی شوروی به دلیل مجاورت و دسترسی جغرافیایی ایران به این مناطق، اولین زمینه های رقابت ایران با روسیه در این حوزه فراهم آمد. با این همه و با وجود ظرفیت های فراوان ایران در ترانزیت انرژی، این روس ها هستند که همچنان در این عرصه یکه تازی می کنند. در این رابطه اساسا این سؤال مطرح می گردد که چه عاملی موجب شده است با وجود رقیبی قدرتمند همچون ایران (با وجود همه ظرفیت‎ها)، روسیه همچنان یکه تاز عرصه ترانزیت انرژی در مناطق مذکور باشد؟ نتایج پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی صورت پذیرفته است نشان می دهد که اصولا سیاست منطقه ای آمریکا نسبت به ایران (همه چیز بدون ایران)، توانسته است یکی از مهمترین عوامل تسهیل کننده سیاست انحصار انرژی روسیه در رابطه با مناطق مذکور باشد.
    کلید واژگان: آسیای مرکزی, خزر, قفقاز, انرژی, ایران, روسیه, آمریکا, رقابت}
    Dr. Piroz Mojtahedzade, Ahmad Rashidinezhad
    Countries at central Asia and Ghfghaz have considerable amounts of gas and oil resources. The oil and gas extracted from these resources cannot be easily supplied in the demanding areas, though these resources are located near market places. During the Union of Soviet Socialist Republics, the main transit route of the energies of these areas was crossing across Russia. But, after the collapse of the Union of Soviet Socialist Republics, the first rivalries in this regard were developed between Iran and Russia, as Iran is close to these oil-rich countries. However, Russia has been the winner of this competition, though Iran has had high potentials for transiting energy. Hence, in this regard, a substantial question will raise on how Russia have been the only active country in transiting energy to the above mentioned areas, while having such a powerful competitor like Iran with considerable capacities for accomplishing the task of energy transit. The results of an analytical-descriptive study carried out with the use of library and electronic sources show that the regional policy of the US towards Iran, which is all things without Iran, has been one of most important factors facilitating the Russia policy on the energy exclusivity related to the aforementioned areas.
  • اکبر کمیجانی*، حسین توکلیان
    با توجه به بحثهایی که اخیرا در مورد تبدیل بخشی از ذخایر بانک‎های مرکزی از دلار به یورو مطرح شده، ما در این مطالعه در پی بررسی تجربی ترکیب ذخایر خارجی بانک های مرکزی ایران، روسیه، عربستان و ترکیه هستیم. از آنجایی که ترکیب ذخایر خارجی بانک های مرکزی محرمانه است، برآورد آماری از مقدار ذخایر ارزی بر حسب یورو براساس ویژگی های سری زمانی ذخایر کل (IFS-IMF) انجام می‎پذیرد. در این مطالعه سهم یورو و دلار در ذخایر بانک های مرکزی با استفاده از فیلتر کالمن مورد برآورد قرار می‎گیرد. در دوره حضور و عملکرد یورو؛ یعنی 2008-1999 سهم یورو در ذخایر ارزی به نحو قابل‎توجهی در مورد چهار کشور ایران، روسیه، عربستان و ترکیه افزایش یافته‎است. شواهد نشان می‎دهد که هر چهار کشور به سمت تنوع بخشی در سبد ارزی ذخایر خارجی خود حرکت کرده‎اند که بیانگر افزایش اهمیت نسبی یورو و کاهش اهمیت نسبی دلار در ترکیب دارایی های خارجی آنها است. سهم یورو در ذخایر ارزی کشورهای ایران، روسیه و ترکیه از سال 2003 و در عربستان با تاخیری چند ساله از سال 2007 افزایش یافته و یورو به عنوان یک رقیب قابل اعتنایی برای دلار درآمده است. گرچه در مطالعه حاضر شواهد تجربی دلالت بر گسترش سهم یورو در ذخایر ارزی چهار کشور داشته و یورو به عنوان یک ارز رقیب برای دلار ایفای نقش می‎کند، اما در رسیدن به پاسخ قاطع در مورد اینکه آیا یورو جای دلار را خواهد گرفت، نیاز به زمان بیشتری دارد.
    کلید واژگان: ایران, عربستان, ترکیه, روسیه, ذخایر خارجی بانک مرکزی, ذخیره ارزی, دلار, یورو}
    Akbar Komijani*, Hossein Tavakolian
    According to the recent debates on portfolio allocation of the foreign reserves of central banks and moving from Dollar to Euro, this study is going to empirically investigate the portfolio composition of the central banks of Iran, Russia, Saudi Arabia and Turkey. Since the compositions of the foreign reserves of central banks are not announced precisely, the estimation of the share of Euro in foreign reserves is done according to the time series characteristics of foreign reserves. In this study the share of Euro and Dollar in Foreign reserves of the central banks will be estimated using Kalman Filter. In the euro period, 1999-2008, the share of Euro in foreign reserves of Iran, Russia, Saudi Arabia and Turkey has increased considerably. The evidence shows that all of these countries have diversified their foreign reserves portfolio such that the relative importance of Euro has increased while the relative importance of Dollar has diminished. The share of Euro in the foreign reserves of Iran, Russia and Turkey from 2003 and in Saudi Arabia from 2007 has increased and Euro has become a serious challenger to US dollar. Although the results of the paper show that the share of Euro in the foreign reserves of these countries has increased and Euro has become a serious rival for US dollar, but the answer to the question of whether the Euro will replace the Dollar, is still an important issue and requires further study and empirical evidences.
  • علیرضا کوهکن
    بحران قفقاز جنوبی اگر چه مدت کوتاهی به شکل حاد و نظامی رخ نمود، اما به روشنی خبر از تحولاتی مشخص در عرصه منطقه و حتی روابط بین الملل داشت؛ به گونه ای که برخی احتمال شکل گیری جنگ سردی جدید را مطرح نمودند. این نوشتار ابتدا، به صورت مختصر، به نحوه شکل گیری این بحران در گرجستان و سپس به چگونگی ادامه آن به صورت درگیری نظامی میان روسیه و گرجستان می پردازد. در ادامه این مقاله، تاثیر این بحران بر هر کدام از قدرت های حاضر در منطقه قفقاز شامل روسیه، ناتو، اتحادیه اروپایی و ایالات متحده را بررسی کرده و مهم ترین تغییرات در وضعیت آنها در منطقه را مورد توجه قرار خواهد داد. قسمت پایانی این نوشتار نیز، به بررسی وضعیت جمهوری اسلامی در منطقه پس از این بحران پرداخته و پیشنهاداتی را برای دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مطرح می نماید.
    کلید واژگان: بحران گرجستان, روسیه, ناتو, ایالات متحده, اتحادیه اروپایی, ایران}
    Alireza Koohkan
    South Caucasus crisis, although happened militarily in short period but it clearly contained special developments in the region and also in international relations in a way some experts are talking about emerging new cold war. This article briefly explains root causes of this crisis and then studies its continuation in shape of military engagement between Russia and Georgia then we discuss about implications of this crisis on regional situation of some powers such as Russia, Nato, Eu and the United States. Finally we discuss about Islamic Republic of Iran's situation in the region after the crisis and recommend some policies for Iranian foreign policy decision makers.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال